پیامبران درس ناخوانده

0 770

چکیده

از جلوه های اعجاز قرآن کریم ، ارائه ی آن توسط پیامبری بود که تا پیش از نبوت ، هیچ گاه سابقه ی خواندن و نوشتن نداشت و مطالب قرآن را در هیچ مدرسه ای نیاموخته بود. محیط مکه نیز محیط علم و دانش نبود. با این وجود قرآن در آن دوران برای هدایت بشر در آن سرزمین ضلالت و گمراهی درخشید و چراغ راه هدایت انسان ها شد . بهائیان با تقلید از این جلوه ی اعجاز قرآن کریم و ویژگی های خاص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم کوشیده اند تا باب و بهاءالله ، دو مدعی پیامبری را نیز به وصف امیّت متّصف کنند. این در حالی است که مدارک متعدد تاریخی نشان می دهد هر دو مدعی پیش گفته، سابقه ی درس خواندن در مکاتب عادی بشری را داشته اند و هرگز در این ویژگی ، شباهتی با حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم ندارند.

کلیدواژه: امیّت، بهائیت، باب، بهاءالله، خواندن و نوشتن، درس ناخوانده.

مقدمه

بهائیان بر این عقیده هستند که باب و بهاءالله همانند پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم امی بوده اند. برای مثال علی محمد شیرازی ( سید باب ) این ادعا را مطرح کرده است. وی در توصیف خود می نگارد: «در اعجمیین نشو و نما نموده و در این آثار حقّه نزد احدی تعلیم نگرفته بل اُمّی صرف بوده در مثل این آثار » ( صحیفه عدلیه، ص ۹)
بهاءالله نیز این ادعا را مطرح کرده و در نامه ای به ناصرالدین شاه می نویسد: «ما قَرئتُ ما عِندَ النّاسِ مِنَ العُلُومِ وَ ما دَخَلتُ المَدارِسَ. فَسئَلِ المَدینَةَ الَّتی کُنتُ فیها لتُوقِنَ بأِنّی لَستُ مِنَ الکاذبین » من از علوم بشری چیزی نخوانده ام و به مدارس نیز نرفته ام و اگر می خواهی بدانی که دروغ نمی گویم از همشهریان من بپرس. ( لوح سلطان ایران، ص ۷)
جناب عبدالبهاء نیز بر درس نخواندن پیامبران تأکید می کند: « نورانیت مظاهر مقدسه بذاتهم است نمی شود از دیگری اقتباس نمایند دیگران باید از آن ها اکتساب علوم و اقتباس انوار نمایند نه آن ها از دیگران. جمیع مظاهر الهیه چنین بوده اند حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت مسیح و حضرت محمد علیهم السلام و حضرت باب و حضرت بهاءالله در هیچ مدرسه ای داخل نشدند… » ( خطابات ج ۳، ص ۷)
حال با توجه به این سخنان به این مسئله می پردازیم که آیا واقعا جناب باب و بهاءالله چیزی از علوم بشری نیاموخته اند یا این فقط یک ادعاست؟

معنای امی بودن

ابن فارس ریشه شناس زبان عرب ، در کتاب« معجم مقاییس اللغه » یادآور می شود که «ام » در لغت یک معنی بیش ندارد و آن اصل و ریشه است و دیگر معانی آن، همگی به گونه ای به آن باز می گردند ؛ آن گاه از خلیل بن احمد فراهی نقل می کند که وی می گوید: « هرچیزی که اشیاء دور و برش به آن بپیوندد به آن «ام» می گویند » و آ ن گاه می افزاید:
« امی » کسی است که به همان حالت و طبیعت که از مادر زاییده شده ، بماند . در این صورت اگر به «مادر » ، « ام » می گویند، برای این است که ریشه ی انسان به شمار می رود و اگر فرد نا آشنا به خواندن و نوشتن را « امی » می نامند برای این است که بر وضع نخستین خود باقی است ، تو گویی آن را از مادر گرفته است. »
سایر لغت شناسان نیز امی را به معنای درس ناخوانده و آن کس که کتابت نمی کند و نمی خواند، معنا کرده اند. ( لسان العرب، ج ۱۲ ص ۳۴ ؛ قاموس قرآن، ج ۲ ص ۱۱۹ ؛ مفردات الفاظ القرآن، ج ۱ ص ۸۷٫ )
بر این اساس مفسران محقق، همگی لفظ « امی » را با جمله ی «لا یکتب ولا یقرء » ( نمی نویسد و نمی خواند ) تفسیر می کنند. ( منشور جاوید، ج ۷، ص ۲۵۰ به بعد)
گواه روشن دیگر بر اینکه مقصود از « امی » فرد درس نخوانده است، این آیه ی شریفه است:
«وَ مِنْهُم أمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إلا أمانِىَّ وَ إنْ َهم الّا یَظُنُّونَ » : برخی از آنان ( یهود ) امی هستند که از کتاب تورات جز یک مشت آرزو چیزی نمی دانند بلکه فقط گمان می کنند که می دانند. ( بقره/ ۷۸ )
جمله ی « لا یعلمون » که پس از « امیون » وارد شده ، مفسر کلمه ی قبلی است ، یعنی گروهی از یهود درس نخوانده اند که از واقعیت تورات و محتوای آن آگاه باشند و کتاب واقعی را از محرف آن تمیز نمی دهند. چون « امی » هستند ، آگاهی آنان از کتاب به صورت آرزو درآمده است.
در آیه بعد می فرماید: « فَوَیْلُ لّلَذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بأیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِندِ الله لِیَشْتَروْا بِهِ ثَمَنا قَلِیلا فَوَیْل لهُم مّمَّا کَتَبَت أیْدِیهِمْ وَ وَیْل یَکْسِبُونَ » : وای بر کسانی که کتاب ( تورات محرف ) را با دست خود می نویسند ( سپس آن را به خدا نسبت می دهند و می گویند ) این کتاب از جانب خدا است، تا آن را به بهای کمی بفروشند. وای بر آنان از آنچه که دست های آنان نوشته و وای بر آن ها از چیزی ( عذابی ( که کسب می کنند! ( بقره/ ۷۹ )
مطالعه در آیات ۷۸ و ۷۹ سوره ی بقره جای شک و تردید باقی نمی گذارد که امی در آیه به معنی کسی است که قادر به خواندن و نوشتن نیست .
در اين كه پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به مكتب نرفت و خط ننوشت، در ميان مورخان بحثى نيست و قرآن نيز صريحا در آيه ۴۸ سوره عنكبوت درباره ی وضع پيامبر اکرم قبل از بعثت مى گويد: « وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ » : پيش از اين نه كتابى مى خواندى و نه با دست خود چيزى مى نوشتى تا موجب ترديد دشمنانى كه مى خواهند سخنان تو را ابطال كنند گردد.

همچنین در معنای لغت معانی دیگری نیز بیان شده و برخی از مترجمان، مفاهیم دیگری را برای آن در نظر گرفته اند.

توجیه بهائیان در معنای لغت امی

برخی از مبلغان بهائی، عدم طی شدن مراتب علمی به شکل مرسوم و تدریجی نبودن آن را دلیل بر امیت باب و بهاءالله دانسته اند. « وچون تلمذ سید باب ، به صغر سن در مکتب شیراز، نزد معلمی کامل، به وضع و مقدار درخور آن ایام ، مسلم در تاریخ و حضور چندی در محضر درس حاجی سیدکاظم رشتی به کربلا، در ایام شباب نیز مصرح در کلمات خودشان است و آثار خطی به غایت زیبایشان در دسترس عموم می باشد ، مرادشان از امّیت این است که تحصیلات علمیه به ترتیب و تدرج ، از مقدمات به درجات عالیه ، به نوعی که معمول و متداول ایام بود مانند شیخ احسائی و سید رشتی و علماء اصحابشان و غیرهم از علماء ننموده اند و این را به تشبیه و تقریب به حال جدّ امجد اعلای خود امیت گفتند… » ( اسرار الآثار، ج ۱، صص ۱۹۳ – ۱۹۱ ( در مقابل برخی دیگر از نویسندگان معاصر بهائی ، امیت را به واجد بودن علوم از راه وهبی و الهی و نه از طریق سیر در مکاتب بشری تفسیر کرده اند و بیان جدید باب و بهاءالله از برخی معارف قرآنی که تا پیش از آن سابقه نداشته است را دلیل بر امیت باب و بهاءالله دانسته اند. ( پاسخ به شبهات، ۱۳۱ )

پاسخ به این توجیه

تفسیری که بهائیان در معنای لغت امی کرده اند ، تفسیری علمی نیست . زیرا فرهنگ نویسان زبان عرب اتفاق نظر دارند که «امی » به معنی فرد درس نخوانده و کسی است که قادر به خواندن و نوشتن نیست . در این صورت تخصیص چنین معنایی که « جناب بهاءالله اسرار کتب مقدسه را فاش نمودند که کسی از آن اگاهی نداشته » کاملا بی جهت است. و به بیانی دیگر: « امی » کسی است که اصلا با خواندن و نوشتن رابطه ای نداشته باشد و اگر در میان صدها زبان رایج در میان بشر، بتواند با یک زبانی بنویسد و آن را بخواند او را « امی » نمی خوانند.
آیا باب و بهاءالله به مدارس وارد نشده اند ؟
این که باب در کودکی به مکتب خانه رفته است و خواندن و نوشتن آموخته ، مطلبی مسلم و قطعی است که نویسندگان بهائی نیز به آن اذعان دارند. این مطلب نیز با نکاتی که پیش از این در بیان لغت امی بیان شد ، در تعارض است. مضافا بر آن که عبدالبهاء ، امیت تمام پیامبران الهی و باب و بهاءالله را مانند امیت رسول مکرم اسلام دانسته است.
همچنین درس خواندگی باب نیز تنها منحصر به ایام صباوت و کودکی او نیست . وی در سنین بالاتر نیز به محضر درس اساتید حاضر می شده است ، برای نمونه فاضل مازندراني مبلغ شهير بهائي در بخش سوم تاريخ ظهور الحق این موارد را بر می شمرد:
* در صفحه ی ۹۷ به حضور باب در حوزه ی درس سيد کاظم در کربلا اشارتي دارد.
* هم چنین در ذيل صفحات ۲۰۰ و ۴۳۷ دو سند تاريخي را شاهد مي گيرد بر اينکه ميرزا علي محمد پيش از وفات سيد رشتي چندين ماه در کربلا به درس او می آمده و تا سيوطي و حاشيه ی ملا عبدالله خوانده بوده است.
در باره ی بهاءالله نیز اسناد معتبر تاریخی ، دعوي ايشان را تکذيب می نمايد. برای مثال آیتی می نویسد: «در سنّ صباوت چون بخواندن و نوشتن وارد شد ، بر اهمیّت خود بیفزود و در انظار جلوه ای غریب نمود و چون بحدّ بلوغ بالغ گشت به مجامع و مجالس وزراء و بزرگان و علماء و امراء و ارکان دولت خود را بنطق و بیان عقل و وجدان معرّفی فرمود. » ( الکواکب الدریه، صص ۲۵۷ – ۲۵۶ )
همچنین خواهر بهاءالله، عزیه خانم خطاب به عبدالبهاء می نویسد:
« جناب میرزای ابوی که از بدایت عمر که بحدّ بلوغ رسید بواسطه فراهم بودن اسباب و گرد آمدن اصحاب ، اشتغال بدرس و اهتمام بعشق داشته ، آنی خود را از تحصیل مقدّمات فارغ نمی گذاشتند ، پس از تحصیل مقدّمات عربیّت و ادبیّت بعلم و حکمت و مطالب عرفان مایل گردیده که بفواید این دو نایل آیند … ایشان مردی بودند که اکثر کلمات و عبارات عرفاء و حکما را دیده و اغلب علائم آثار ظهور را شنیده و فهمیده. » ( تنبیه النائمین، ۱۶۲ )
جناب میرزا حسینعلی نوری چگونه می تواند دارای علم لدنی باشد و چگونه می تواند داعیه ی امی بودن داشته باشد در حالی که بر طبق مدارک عدیده ایشان در سن کودکی خواندن و نوشتن را آموخته و در سنین بزرگسالی نیز به محضر عرفا حاضر می شده است؟

نتیجه

با عنایت به مطالب مطرح شده در این نوشتار، نتایج ذیل قابل توجه است:
– بهائیان ادعا کرده اند که سید باب و بهاءالله، مانند سایر انبیای پیشین ، امی بوده اند و در هیچ مدرس های وارد نشده اند.
– اسناد متعدد و متقنی در میان آثار بهائی وجود دارد که نشان از حضور باب و بهاءالله نزد اساتید مختلف و علم آموزی ایشان در مکاتب بشری است.
-امی در لغت به آن کسی می گویند که نخواند ، ننویسد و نزد هیچ کس ، تعلیم ندیده باشد و همانند روزی باشد که از مادر زاده شده و یا تنها معلمش ، مادر او باشد. در برخی از روایات و تفاسیر، امی را منتسب به ام القری ( مکه) نیز دانسته اند.
-قرآن کریم ، امیت پیامبر ( نخواندن و ننوشتن آن حضرت ) را با توجه به ارائه ی قرآن کریم توسط ایشان، دلیلی بر حقانیت و اعجاز قرآن کریم دانسته است.
-بهائیان تلاش کرده اند امیت باب و بهاءالله را با توجه به قطعیت تعلیم ایشان در مکاتب بشری ، به عدم سیر مرسوم و تدریج در علم آموزی و یا نوآوری در تفسیر آیات قرآن تفسیر کنند. تفسیری که با توجه به معنای امیت و سابقه ی آن در پیامبران گذشته و ادعای خود باب و بهاءالله در مشابهت امیت ایشان با پیامبران گذشته و عدم ورود به مدارس بشری ، قابل پذیرش نیست.

 

فهرست منابع
________________________________________________________________________________

۱قرآن کریم
۲  اسرار الآثار خصوصی، در پنج مجلد، مازندارنی فاضل، سال های نشر جلداول و دوم: ۱۲۴ بدیع، سال نشر جلد سوم تا پنجم: ۱۲۹ بدیع، مؤسسه ی ملی مطبوعات امری
۳ الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در دو مجلد، آیتی عبدالحسین، مطبعه السعاده بجوار محافظه مصر
۴ اجزاء ۲۶ تا ۳۰ قرآن کریم با ترجمه و توضیحات لغوی-ادبی، مستفید حمید رضا ( ۱۳۹۰ شمسی ) ، تهران: حنیف، مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران
۵ جزوه رفع شبهات ، جمعی از جوانان بهائی، ۱۳۸۸ شمسی ۱۶۶ – بدیع، بی نا، بی جا
۶ تاریخ ظهور الحق جلد سوم، مازندرانی فاضل، بی تا، بی نا، بی جا .
۷ تنبیه النائمین، عزیه خانم و دیگران-نبوی رضوی سید مقداد ، ۱۳۹۴ ، تهران: نشر نگاه معاصر .
۸ صحیفه عدلیه ، سید باب، بی تا، بی جا، بی نا
۹ قاموس قرآن، قرشی بنایی علی اکبر، ۱۴۱۲ ق ، تهران: دارالکتب الاسلامیه
۱۰ لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم- میردامادی جمال الدین، ۱۴۱۴ قمری، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع
۱۱ لوح مبارک سلطان ایران، بهاءالله – عزیزالله سلیمانی، ۱۳۲ بدیع ، هندوستان: مؤسسه ملی مطبوعات امری .
۱۲ مجموعه خطابات مبارکه جلد سوم، بی تا، لانگهاین آلمان غربی، لجنه ملی نشر آثار امری به زبان های فارسی و عربی
۱۳ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی حسین بن محمد ، ۱۴۱۲ قمری، بیروت-دمشق: دارالقلم ، الدار الشامیه .
۱۴ معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، ۱۴۰۴ قمری، قم: مکتب الاعلام الاسلامی
۱۵  منشور جاوید ، سبحانی جعفر، ۱۳۹۰ ، قم: مؤسسه امام صادق علیه السلام .

 

 

منبع: فصلنامه بهائی شناسی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یک × دو =