مقدمه
صدای زنان بهائی برای درخواست عضویت در بیت العدل یکبار دیگر بلند شد.
با اعلام اسامی اعضای بیت العدل اعظم الهی در رضوان ۲۰۱۳ و مشاهده عکس ۹ نفرمرد انتخاب شده موج اعتراضات تشدید شد. صفحه فیس بوک عرفان ثابتی و حسن ممتاز سروستانی جولانگاه بحث و گفتگو در این موضوع گردید و یادآور مقالات آقای تورج امینی در سال ۸۵ در سایت «نگاه » و بحث و گفتگو های پیرامون آن شد. بحث از اینجا آغاز شد که بهائیت زن و مرد را از نظر حقوق مساوی اعلام کرده و هیچ امتیازی بین آنها قرار نداده است.
حقوق زنان در بیان رهبران بهائی
عباس افندی رهبر دوم بهائیان به عنوان کسی که خود را مفسر تعالیم دوازده گانه پدرش معرفی می کند در مورد حقوق زن در بهائیت چنین سخن گفته است:
« . . . و همچنین وحدت نوع را اعلام نمود که نساء و رجال کل در حقوق مساوی و به هیچ وجه امتیازی در میان نیست زیرا جمیع انسانند فقط احتیاج به تربیت دارند، اگر نساء مانند رجال تربیت شوند هیچ شبهه ای نیست که امتیازی نخواهد بود. . . »
ایشان در جایی دیگر می گوید:
« . . . برخی معترفند که زنان از لحاظ توانایی با مردان مساوی نیستند و در خلقت ضعیف تر از مردان خلق شده اند . این وهم صرف است، تفاوت مراتب زن و مرد بعلت تفاوت در امکان تحصیل است. تا زمانی که زنان از حقوق و امتیاز پیشرفت مادی محروم باشند وضع به همین منوال است و نهایتاً اینکه تا مساوات تامه بین اناث و ذکور در حقوق حاصل نشود عالم انسانی ترقیات خارق العاده ننماید . . . »
با توجه به بیانات فوق این سؤال به طور طبیعی مطرح است که با وجود این تعلیم، چرا خانم ها از عضویت در بیت العدل اعظم محروم هستند؟
پاسخ مشخص جامعه بهائی اینکه بر اساس بیانات کتاب مستطاب اقدس، اعضای بیت العدل اعظم باید از بین مردان انتخاب گردند و در چرایی آن، جناب عبدالبهاء اشاره کردند که حکمت این موضوع در آینده ظاهر خواهد شد!
رهبر سوم بهائیان، شوقی افندی نیز در پاسخ، به همین سؤال از سوی یكی از احبا در پیام 5 جولای ۱۹۴۷ چنین می گوید:
« مردم باید بپذیرند كه نساء صلاحیت عضویت در بیت العدل عمومی را ندارند از آنجا که حضرت عبدالبهاء فرمودند حکمت این موضوع در آینده ظاهر خواهد شد، ما با اطمینان به صحت مطالب ، باید آن را قبول نماییم ولی نمیتوانیم برای فرو نشاندن اعتراض حامیان نهضت زنان توجیهی ارائه دهیم . . . »
بنابراین در هیچ یک از نصوص به علت واقعی عدم حضور زنان دربیت العدل اشاره نشده است و بیت العدل اعظم نیز که قرار است رافع مشکلات بین بهائیان در جامعه بهائی باشد در این رابطه سکوت اختیار نموده است و همین سکوت به آنها اجازه داده است تا در این رابطه وارد بحث شوند و اعلام نظر نمایند.
علت عدم عضویت زنان در بیت العدل چیست؟(سؤالات و پاسخ ها)
گزارش زیر خلاصه ای از گفتگو های مفصل و جالب توجه انجام شده در صفحات فیس بوک بین تعدادی از بهائیان است تا نظر شما چه باشد؟
برخی از آنان با قرار دادن کامنت و یا تاٌیید کامنت های داده شده به عدم حضور زنان در بیت العدل اعظم انتقاد داشتند و با جملاتی مانند : « . . . چرا همه مرد هستند ؟. . . این تناقض باید حل گردد !. . . چرا یه زن توشون نیست ؟. . . چرا خانمها در این عکس غایب هستند ؟. . . همه مرد ! ! . . . همیشه آقایان در رأس امور بوده و خواهند بود ! . . . خدا هم زن ستیز است ! . . . »
و امثال آن مخالفت خود را با این حكم اعلام کردند. عرفان ثابتی به عنوان متولی این بحث در کامنت های متعدد خود حکم عدم عضویت زنان در بیت العدل را به چالش کشیدند و با ذکر جملاتی همچون : « این حکم استثنایی است و با دیگر تعالیم بهایی همخوانی ندارد » «متأسفانه این مشکل وجود دارد » « این حکم با اصل برابری حقوق مدرن همخوانی ندارد » و مطالبی از این دست ، بازار بحث را گرم نگه داشته و وعده می دهند که این مشکل بتدریج و به مرور زمان حل خواهد شد و بیت العدل اعظم با تفسیر کتاب اقدس و تعمیم کلمه رجال به خانم ها، راه را برای ورود زنان به بیت العدل باز خواهد نمود.
اما در این میان جناب حسن ممتاز سروستانی در صفحه فیس بوک خود ضمن انتقاد از خانم درسا سبحانی، ایراد به تعالیم و احکام بهایی و تبعیض آمیز و نادرست خواندن آنرا، نوعی تناقض در ایمان به حساب آورده و می گویند:
«. . . وقتی دیانت بهایی را قبول کردی و به آن معتقد شدی، اعتراض به آن معنا ندارد.»
این در حالی است که درسا سبحانی این چنین اعتراض کرده بود:
«. . . همه سهم دارند به غیر از زنان! دیدن این عکس (عکس اعضای جدید بیت العدل اعظم ) حس بد تری در این مورد به من داد. ۹ مرد !، این مرد سالارانه است و مایه تأسف . . . فکر می کنم همین که همچنین حکمی وجود داشته باشد که زنان نباید وارد کاری بشوند این تبعیض آمیز و مرد سالارانه است. »
ایشان ضمن متعصب خواندن جناب سروستانی می گوید:
«. . . به هر صورت این حکم برای من قابل پذیرش نیست و فکر می کنم با توجه به حکم برابری حقوق زن و مرد و تطابق علم و دین که جزء تعالیم ۱۲ گانه است و اینکه دین باید مطابق زمان باشد، با گذر زمان این حکم نیز تفسیر دیگری پیدا خواهد کرد.»
همانطور که گفته شد تعداد زیادی از احبا از جمله جناب عرفان ثابتی امیدوارند که این حکم توسط بیت العدل اعظم به نفع زنان تغییر یابد.جناب عرفان ثابتی می گوید:
« . . . همانطور که بیت العدل اعظم حکم همجنس گرایی را تغییر داد، می توان انتظار داشت که در آینده این حکم را نیز به گونه ای تفسیر نماید که زنان را نیز در بر گیرد.»
ایشان ادامه می دهد:
« . . . فقط بیت العدل اعظم است كه می تواند این حکم را اصلاح کند، همانطور که برخی از جملات کتاب مستطاب اقدس را که خطاب به مردان بود به زنان نیز سرایت داد، منتهی این کار یک دهه نیاز به زمان دارد .»
نظرات بهائیان در مورد زنان و عدم عضویت در بیت العدل
در مقابل ، گروهی از بهائیان عقیده داشتند که عبدالبهاء چیزی نگفته که این حکم در آینده عوض و یا تفسیر می شود بلکه تصریح کرده حکمت آن در آینده معلوم می شود. آنها معتقد بودند نمی شود شب خوابید و صبح بلند شد و حکم منصوص را عوض کرد. گروهی نیز به عنوان سؤال مطرح کردند که آیا جناب عبدالبهاء نمی توانستند بگویند تفسیر این حکم در اختیار بیت العدل باشد تا هر زمان كه صلاح دیدند آنرا اصلاح نمایند؟ و جلوی این همه بحث و گفتگو و حدس و گمان را پیشاپیش بگیرند؟ چرا اینکار را نکردند و گفتند حکمت آن در آینده مانند ظاهر شدن خورشید در وسط آسمان واضح خواهد شد. اگر بحث بر سر تفسیر معنی رجال بود که احتیاج به آینده نداشت!
در مقابل ، بعضی دیگر از احبا ضمن اعتراض به جناب ثابتی، حکم عدم شرکت زنان در بیت العدل را حکم منصوص دانستند که تغییر یا تفسیر آن در حوزه اختیارات بیت العدل اعظم نیست . آنان معتقدند اگر قرار باشد نصوص امری تغییر یا تفسیر یابد سنگ روی سنگ بند نمی شود و هر قانونی را می توان به این ترتیب دور زد.
جناب سروستانی نیز معتقدند:
« . . . هیچکس حق تغییر احکام منصوص را ندارد و چون مبین رسمی و منصوص دیانت بهایی هم که حق تفسیر رسمی احکام را داشته است نظر خود را بیان کرده است. این مطلب تا پایان دور بهایی به همین صورت خواهد ماند.»
توضیح اینكه بر طبق مفاد الواح و وصایا: «مرجع كل كتاب اقدس. و هر مسئله غیر منصوصه راجع به بیت العدل است. بیت العدل فقط می تواند قرارها و تصمیمات خویش را نسخ نماید.»
بر طبق بیان فوق، بیت العدل اجازه ندارد تا احكامی را كه در كتاب اقدس ذكر شده است وجنبه ی منصوص دارد تغییر دهد و یا تفسیر نماید، بلكه حیطه مسؤ لیت او در مورد بیان احكامی است كه در گذشته ذكر نگردیده و یا صدور آن توسط بهاء الله به بیت العدل ارجاع شده باشد. با توجه به اینكه عدم حضور زنان در بیت العدل به طور صریح در كتاب مستطاب اقدس آمده است و در طول زمان این حكم توسط عبدالبهاء و شوقی افندی تفسیر نگردیده است لذا قطعی و غیر قابل تغییر خواهد بود.
بنابراین به نظر می رسد بیان جناب سروستانی در این مورد از استحكام و قوت بیشتری برخوردار باشد.
گروهی نیز اطاعت از معهد اعلی را لازم دانسته و معتقدند كه اگر بیت العدل اعظم تفسیری را در مورد حكمی ارائه دهد قبول واطاعت بی چون وچرای آن ضروری است.
عده ای نیز مدعی هستند که خانم ها به دلایل زیادی دارای توان بالا نیستند و باید ازبرخی خدمات معاف شوند .آنها به این حکم شوقی افندی استناد می کنند که فرمود:
« . . . و زنان از درگیری نظامی معاف هستند، چون زنان قلوبی حساس دارند و طاقت دیدن قتل و خونریزی های وحشتناک را ندارند، حتی اگر به منظور دفاع باشد باز از وظیفه معافند . . . »
پاسخ بهاءالله به سوال خانمی مبتی بر این که چرا تا حال از جانب خدا زنی به پیامبری مبعوث نشده و همه مظاهر الهیه رجال بوده اند چنین است:
« . . . هرچند نساء با رجال در استعداد قوا شریکند ولی شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی ، حتی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود. . . »
بنابراین با توجه به اینکه جایگاه اعضای بیت العدل در حوزه تشریع احکام و اجرای قوانین جزایی آئین بهایی قرار دارد بنظر می رسد خانم ها در این حیطه به دلیل روحیه ظریفی که دارند صلاحیت نداشته و نمی توانند به خوبی انجام وظیفه نمایند. از طرف دیگر به نظر می رسد مفهوم تساوی حقوق رجال و نساء از دیدگاه رهبر بهائیان، بهاءالله، با تساوی از دیدگاه امروزی ما، قدری تفاوت داشته باشد.
محرومیت های زنان در جامعه بهائی فراتر از عضویت در بیت العدل
در کتاب مستطاب اقدس تساوی کامل بین زن و مرد مشاهده نمی گردد. فی المثل بر طبق احکام کتاب مستطاب اقدس :
۱- زنان از رفتن به حج معافند و انجام این عبادت فقط به مردان سپرده شده است.
۲- تقسیم ارث بین دختر و پسر به صورت مساوی تعیین نشده است و مردان ارث بیشتری می برند، بطور مثال سهم پدر از ارث ، ۵/۵ سهم و سهم مادر۵/۴ سهم است. سهم برادر ۵/۳ سهم و سهم خواهر ۵/۲ سهم می باشد.
۳- منزل مسکونی متوفی، متعلق به پسر ارشد است و دختران از آن سهمی نخواهند داشت.
۴- مهریه و نفقه بر عهده مردان است در حالیکه زنان با وجود تساوی با مردان مسئولیتی در این رابطه ندارند.
۵-در کتاب مستطاب اقدس به مردان اجازه گرفتن دو زن در یک زمان و گرفتن یک دختر باکره به عنوان کنیز داده شده است. هر چند که عبدالبهاء اجرای عدالت را محال عنوان کردند اما گرفتن دختر باکره به عنوان کنیز رد نشده و خود جناب بهاءالله نیز سه همسر در یك زمان اختیار نمودند! در حالیکه این اجازه به خانم ها داده نشده است که چند شوهر بگیرند و برای خود غلام بیاورند. بنابراین محرومیت زنان از بعضی حقوق در آئین بهایی مختص به عدم عضویت در بیت العدل نیست و موارد دیگری را نیز شامل می گردد.
دیدگاه تورج امینی پیرامون عضویت زنان در بیت العدل
جناب تورج امینی به مسئله ممنوعیت حضور زنان در بیت العدل با دیدگاه دیگری نگریسته است. ایشان در مقالات قبلی خود با پیش فرض اینکه این اعتراض را معمولا مخالفین امر مطرح می کنند با انتقاد از رویکرد دیانت اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی و گروه های سوسیالیست، سکولار و فمینیست، آیین بهائی را در باز پس دادن حقوق اجتماعی به زنان یک سر و گردن از بقیه بالاتر دانسته است! در صورتیکه در حال حاضر اولا معترضین به این حکم خود بهائیان هستند و افراد شاخصی مثل جناب عرفان ثابتی میدان دار آن می باشند و ربطی به مخالفین ندارد. در ثانی اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی در زمینه لزوم تساوی حقوق زن و مرد ادعا و اصراری ندارند و اصلا مدعی نیستند كه مورد مقایسه با آئین بهایی قرار گیرند. در مورد دیدگاه گروه های فمینیست و سوسیالیست نیز اگر بدون تعصب مورد بررسی قرار گیرند در زمینه آزادی و حقوق زنان، پیشتاز بوده و به لحاظ تاریخی قدمتی بیش از بهائیت دارند.
جناب امینی ضمن رد دلایل مطرح شده برای عدم حضور زنان در بیت العدل از جمله: بارداری و شیردادن زنان، موضوع تمیز بودن یا کثیف بودن زنان در دوران قاعدگی، تربیت فرزندان، رأفت در اجرای احکام الهی، مسائل فیزیولوژی و روانشناختی زنان و غیره، کشف دلیل اصلی این حکم را منوط به آینده نموده و بحث عقلی و علمی در مورد آن را به دلیل ناقص بودن عقل و علم بشر بی فایده می داند!
ایشان در خاتمه با بیان اینکه عدم حضور زنان در بیت العدل تا کنون هیچگونه خللی را در کار ایجاد نکرده است، انتخاب نشدن خانم ها را به نفع آنان دانسته و از طرف خانم ها اعلام کرده اند که:
« . . . زنان خوشحال می شوند که از چنین مسئولیتی معاف هستند و می توانند به گردش و تفریح خود برسند! »
بعد هم برای اینکه خانم ها (و یا به تعبیر ایشان نسوان) را آرام نماید، عضویت در بیت العدل را آش دهن سوزی ندانسته و جز گرفتاری و درد سر برای مردان چیز دیگری نمی شمارند.
ایشان می گویند:
« . . . در تشکیلات بهائی هیچ کس به خاطر عضو شدن حقوق دریافت نمی کند، این میدان، میدان وقت گذاشتن بدون اجر است، اعضای بیت العدل نه تنها گرفتاری های روزانه خود را دارند بلکه در موقع استراحت نیز مجبور به خدمت به آئین بهایی هستند. نه شغل دارند و نه شأن و نه مقام و نه احترام شخصی و نه دار و دسته ای. وقتی از مجمع بیرون می آیند در حقوق اجتماعی همسان و برابر با کسانی هستند که عضویت تشکیلاتی ندارند، عضویت در بیت العدل زمانی امتیاز است که عضو در آن دارای قدرت و یا صاحب منافعی باشد.»
در اینجا بد نیست از جناب امینی سؤال شود که مگر در بقیه تشکل ها مثل محافل ملی، هیئت های مشاورین قاره ای و دارالتبلیغ بین المللی اعضاء در قبال فعالیت خود حقوق دریافت می دارند و یا از موقعیت ظاهری برخوردارند؟
همان شرایطی که برای عضویت محافل ملی برقرار است در مورد بیت العدل اعظم هم می تواند برقرار باشد. اگر سختی کار، دلیل عدم عضویت خانم ها در بیت العدل باشد می بایست به همین دلیل خانم ها را از عضویت در محافل ملی و محلی و دارالتبلیغ بین المللی و مشاورین قاره ای نیز حذف نمود. چرا که مسئولیت این سمت ها به هیچ وجه سبکتر از مسئولیت آحاد اعضای بیت العدل نیست.
از طرف دیگر، بحث قبلی ما در مورد جایگاه اعضای بیت العدل و سخت یا آسان بودن کار آنان نیست، برفرض که اثبات گردد اعضای بیت العدل با وجود کار و فعالیت زیاد جایگاه فوق العاده ای ندارند، این هم با بحث تساوی حقوق مغایر خواهد بود. به چه دلیل مردها باید همه ی کار های سخت را به عهده داشته باشند و خانم ها از آن کارها معاف باشند؟ بحث در مورد لزوم تساوی حقوق زن و مرد به عنوان یک اصل در آیین بهائی و عدم اجرای آن در برخی از شئون است نه بحث های متفرقه دیگر.
یکی از کاربران استدلال می کند که وقتی قرار است بیت العدل اعظم بعنوان بالاترین مقام رهبری اتخاذ تصمیم نماید، زنان هم به عنوان بخش مهمی از جامعه بهائی باید در آن سهیم باشند. تعدادی مرد نمی توانند بدون شناخت از مسائل و مشکلات زنان، برای آنان به طور یک جانبه تصمیم گیری نمایند.
برعکس تصور آقای امینی، عضویت در بیت العدل یک امتیاز است و با قبول اصل تساوی حقوق بین زن و مرد ، یک حق نیز تلقی می گردد. حال اگر کسی بخواهد با وجود تمام سختی ها و مشکلات موجود از این حق استفاده نماید ما اجازه نداریم او را از حق خود محروم نماییم.
جناب دکتر ثابتی به نکته مهم دیگری نیز اشاره داشتند و آن اینکه:
« امروزه خانم ها در اکثر محافل ملی دنیا، در هیئت های مشاورین قاره ای و هیئت های معاونت و در دارالتبلیغ بین المللی و جاهای مهم دیگر حضور فعال دارند و در برخی امور حضور خانم ها از حضور آقایان پررنگ تر است. ما در جامعه بهائی زنانی را داریم که از نظر تحصیلات، تجربه، کارایی، قدرت و خدمت، به تعبیر حضرت عبدالبهاء گوی سبقت را از مردان ربوده اند. بنابراین دست کم گرفتن خانم های بهایی و مناسب ندانستن آنان برای عضویت در بیت العدل می تواند تأمل برانگیز باشد.»
نتیجه گیری:
کوتاه سخن اینکه بحث و گفتگو در مورد عضویت زنان در بیت العدل اعظم از اهمیت زیادی برخوردار است. مباحث مطرح شده فوق هر چند ممکن است در ظاهر باهم همخوانی نداشته باشد، لیکن دریچه ای است تا اندیشمندان بهائی و بهائیان فرهیخته جامعه بهائی راهی به سوی تحری حقیقت بیابند و بتوانند ضمن مشارکت در این گونه گفتگوها، آگاهی های لازم را کسب و تناقض ها را در قالب پرسش ها به ساحت بیت العدل اعظم تقدیم نمایند.
این مقاله توسط یکی از کاربران به سایت ارسال شده است.
نویسنده: مهرداد.م