نگاهی بر تبلیغ به شیوه تبشیری

0 1,123

تبلیغ تبشیری برای نخستین بار در سال ۱۸۷۲ مطرح شد و برای تبلیغ آیین مسیحیت استفاده شد. فرقه شاهدان یهوه را چارلز تیز راسل(۱۸۵۲ – ۱۹۱۶) تأسیس کرد. او با مطالعه و تأمل در کتاب مقدس در حدود سال ۱۸۷۲ میلادی به این نتیجه رسید که مسیح در سال ۱۸۷۴ مخفیانه باز خواهد گشت تا زمینه را برای برقراری ملکوت و سلطنت خداوند مهیا سازد.البته بعدا این تاریخ را چند بار تغییر دادند و در آخر گفتند: «همه چیز در این زمان در حال تحقق یافتن است و گواهی می دهند که خداوندگار عیسی حاضر است و سلطنت او فرا رسیده است. بزودی رستاخیز مردگان به وقوع خواهد پیوست.مقصود از زود، سال بعد نیست ولی ما معتقدیم که این امر به وقوع خواهد پیوست و انتظار داریم پیش از پایان این قرن واقع شود»! شاهدان یهوه معتقدند که فقط انتخاب “یهوه” است که انسان را وارد حکومت خدا می کند. آنان بر مبنای همین اعتقاد، خود را بخشی از حکومت الهی می دانند. بر همین اساس، آنان از احترام به پرچم کشورها، خدمت در ارتش و همچنین رأی دادن در انتخابات امتناع می ورزند. در بسیاری از کشورها، آنان به خاطر همین اعتقادات و امتناع آنان از خدمت نظام به زندان افکنده شده اند… آنها دارای 4 میلیون نفر پیرو در بیش از ۲۰۰ کشور دنیا هستند و رهبری این فرقه همچنان از ایالات متحده اعمال می گردد. آنها موفقیت خویش در تبلیغ را مرهون سیاست خاص تبشیری یعنی تبلیغ خانه به خانه هستند.شاهدان امروزه دارای دو نشریه واچ تاور .(۱۸۷۹.م) و بیداری (۱۹۴۶.م) هستند که در سطح گسترده و در سراسر جهان (بیش از صد زبان و در تیراز ملیونها نسخه)منتشر می شود.

در تاریخ ارباب کلیسا و کشیش ها و مسیحیان ،این نوع تبلیغ را با سفر به کشورها و شهرها و روستاها در لباس معلم و پزشک و با کیف دارو و…انجام می دادند تا مردم آن مناطق را به دین مسیحیت در آورند و البته موفق هم می شدند .این حرکت آنها تنصیر(یعنی نصرانی کردن) نامیده می شد و تاریخچه مفصلی دارد و هنوز هم ادامه دارد به نوعی که پس از اشغال عراق و لیبی مبلغان و کتابهای تبشیری مسیحی به آن مناطق سرازیر شد…

اکنون بیت العدل و بهائیت نیز بر همین الگو تبلیغ بهائیت را برای بهائی کردن مردم در نقاط مختلف جهان (بمنظور تحقق نقشه بیست ساله شان برای رسیدن به جمعیت یکصد میلیونی!) دارند برنامه ریزی میکنند. بیت العدل با تشویق به مهاجرت ،بهائیان ایران را به روستاهای هندوستان فرستاد و همینکه به آنها میگفت بهاءالله هم مثل کریشنا خداست و آنها میگفتند اگر اینطور است ما بهائی هستیم و آنها از این طریق چند میلیون به جمعیت بهائی شان افزودند . بعد هم با نفوذ در لایه های موسسات خدماتی سازمان ملل به عنوان ترویج مثلا واکسن مالاریا یا ایجاد کودکستان و مدرسه به روستاهای آفریقائی یا امریکای جنوبی رفتند و این کار تبشیری را ادامه دادند و همچنان انجام می دهند…

تجربه هایی از تبلیغ تبشیری

تاکید بیت العدل بر طرح های اجتماعی و حضور در خدمات عمومی که در نوع نقشه ها و برنامه های بیت العدل در طول دو دهه گذشته بوده در ادامه همین سیاست تبلیغ تبشیری در پوشش خدمات عام المنفعه است که مبتکرش مسیحیان تبشیری و حرکت “تنصیر” برای نصرانی و مسیحی کردن مردم در گوشه و کنار جهان بوده است… اکنون بیت العدل در این اندیشه است با همین روش سراغ مردم بیایند و آنها را بهائی کنند و در این راه مهره ها و ابزارشان بهائیان ایران هستند که آنها را به صف مقدم بفرستند و خودشان از پشت حمایت کنند و اگر با مانع روبرو شدند با فریاد های حقوق بشری ،مظلوم نمائی نمایند… در ادامه تجربه هایی از تبلیغ تبشیری می آید.

تجربه هایی از تبلیغ تبشیری (تنصیر) در جریان آزادسازی کویت از اشغال عراق فرانکلین گراهام مقام روحانی نزدیک به کاخ سفید هزاران نسخه از انجیل را به زبان عربی به مقصد پایگاه های این کشور در عربستان ارسال کرد تا از طریق نظامیان امریکایی در بین مردم محلی توزیع شود. این اقدام قوانین عربستان و موافقتنامة دو جانبة بین دو کشور را نقض می کرد. هنگامی که نورمن شوارتسکوف در خصوص این موضوع گلایه کرد؛ وی اعلام کرد که از مقامات بالاتر دستور گرفته است. فعالیت های تبشیری در عراق از زمان ایجاد آسمان امن در شمال عراق آغاز گردید. در سایة ایجاد آسمان امن بسیاری از سازمان های تبشیری به عنوان تقدیم کمک های بشردوستانه راهی شمال عراق شده و همراه با توزیع مواد غذایی و دارویی کتاب هایی دربارة زندگی حضرت مسیح (ع) و تشکیک دربارة قرآن کریم اقدام کردند. مسایل انسانی ناشی از وضعیت عراق در قطعنامه ی ۶۸۸ مطرح شده بود. در این قطعنامه از عراق خواسته شده بود امکان دسترسی سازمان های امدادی بین المللی را فراهم و برای نیل به اهدافش از کاربرد زور خودداری کند. کشورهای ایالات متحد، بریتاینا و فرانسه این قطعنامه را دستاویزی قرار دادند و نسبت به برقراری آسمان امن برای کردها و شیعیان اقدام و پس از مدتی منطقه ی پرواز ممنوع را ایجاد کردند. هم چنین، در پی وقوع حوادث۱۱ سپتامبر سال۲۰۰۱ ، بوش رئیس جمهور ایالات متحد جنگ بر ضد تروریسم را «جنگ صلیبی» نامید. هر چند وی به سرعت گفته اش را در مواجهه با واکنش های داخلی و خارجی پس گرفت؛ اما اکنون بسیاری از مردم نگران هستند که به کار بردن آن کلمات تصادفی نبوده است.

دکتر ویت که سرپرستی یک گروه مطالعاتی درخصوص برخورد های بین مبشران بومی و خارجی در مناطق مختلف جهان را بر عهده داشته است، دراین زمینه می گوید: عراق سناریوی دیگری از مشکل جاری گروه های تبشیری غربی است که بازار تازه ای را برای عقاید دینی خود یافته اند. در حالی که گروه های محلی آمادگی پذیرش آنها را ندارند و تقاضایی برای متاع آنان وجود ندارد. عبارت «جنگ صلیبی» از سوی بسیاری از ناظران به عنوان اشاره ای به اهداف پنهان تعبیر گردید. وی در فرصت دیگری کوشید این تعبیر تاریخی را اصلاح کند، اما به نظر می رسد که بسیاری از رهبران فعلی این کشور احساس مشابهی دارند. نظر سنجی به عمل آمده توسط یکی از مؤسسات نشان می دهد که ۷۰ درصد از رهبران مسیحی امریکا اسلام را «دین خشونت» می دانند و ۸۱ درصد آنان به موضوع تنصیر مسلمانان اهتمام دارند و این مأموریت را بر عهدة یکی از سازمان های بزرگ تبشیری پروتستان واگذار کرده اند… سال ها است که سیاستمداران غربی با حرص و ولع فراوانی به دیگران نصیحت می کنند که نظام سیاسی کشور خود را با پیروی از غرب بر اساس نظامی سکولار پی ریزی کنند، زیرا با بی طرفی دولت در امر دین، حقوق و آزادی دینی پیروان تمامی ادیان به شکل بهتری رعایت می شود. در حالی که در برخی از کشورهای اسلامی گروهی از روشنفکران و متفکران سنگ سکولاریزه شدن دولت را به سینه می زنند؛ در آن سوی آبها و در سرچشمة این تفکر و اندیشه، گروهی به استفاده از ابزار نظامی برای گسترش دین خاصی می اندیشند. از این رو، معاون مدیر کل دفتر برنامه های دینی کاخ سفید به سمت سازماندهی سازمان های غیر دولتی درعراق منصوب گردید. بنابراین، سیاستمدارانی که نظام های مبتنی بر سکولاریسم و بی طرفی دولت در امر دین را به عنوان دستاورد تمدن بشری ترویج می کردند، امروزه می خواهند مجهزترین ارتش جهان را در خدمت بشارت مسیح در آورند. آیا می توان هم مدعی و مروج سکولاریسم بود و هم با استفاده از قوای نظامی یا در سایة خشونت و رعب ناشی از اشغال نظامی سرزمین و یک کشور مستقل، نسبت به ترویج دین خاصی اهتمام ورزید و آن را به صورت یک برنامه و طرح سازمان یافته دنبال کرد؟ … در گزارش ماموران ویژه ی کمیسیون حقوق بشر به این مطلب اشاره شده است که برخی از کشورها برای فعالیت های تبشیری اقدامات کیفری پیش بینی کرده اند. در حالی که کشورهای دیگر مجازات را فقط برای مواردی در نظر گرفته اند که گروه های تبشیری انگیزه های مادی را به افراد پیشنهاد نمایند.

در قوانین داخلی پاره ای از کشورها ممنوعیت هایی دربارة فعالیت های تبلیغی که توسط خارجیان و با هدف تغییر دین مردم بومی صورت می گیرد، وضع شده است. برای مثال، در سال ۱۹۴۴ هایله ثلاثی با صدور فرمانی فعالیت های تبشیری به منظور تغییر مذهب مسیحیان ارتدوکس را ممنوع کرد. اما این گروه ها حق داشتند فعالیت های خود را بر روی پیروان سایر ادیان متمرکز سازند. قانون داخلی یونان در خصوص فعالیت های تبشیری مقرر می دارد: هر گونه اقدام مستقیم یا غیر مستقیم که به قصد دخالت در عقاید دینی شخصی که اعتقادات مذهبی متفاوتی دارد و با هدف زایل کردن آنها صورت گیرد اعم از این که از طریق اغوا یا کمک مادی باشد و اعمّ از این که در آن از تلبیس استفاده شود یا از کم تجربه بودن، اعتماد، احتیاج، دانش محدود یا سادگی فرد بهره برداری نماید. در رویة قضایی نیز مواردی وجود دارد. برای مثال، دیوان حقوق بشر اروپا در قضیه ی کوکیناکیس علیه یونان این مطلب را تایید کرد که فرد مزبور در فعالیت های خود به شکلی رفتار کرده است که حق آزادی دین و عقیده ی مخاطبش را نقض کرده است. کوکیناکیس (Kokkinakis) پیش از آن در دادگاه های داخلی یونان محکوم شده بود که قوانین مربوط به این امر را نادیده گرفته است… دگاه اظهار می دارد که هدف قانونگذار یونانی از وضع محدودیت برای فعالیت های تبشیری حمایت از حقوق سایر افراد است… به نظر آنان “حق تغییر دین”مانع از آن نخواهد بود که دولت اقداماتی را اتخاذ کند تا از مردم در قبال افراد و گروه هایی که می خواهند به شکل سازمان یافته دین مردم را تغییر دهند، حمایت کند…

در برخی از کشورها ، دیدگاه جامعه و دولت نسبت به موضوع تبلیغات مذهبی بسیار تعیین کننده است . زیرا وقتی دین یا عقیده ای ازآن سوی مرزها در یک کشور ، تبلیغ و ترویج می شود و یا اینکه توسط میسیونرهای خارجی تبلیغات دینی صورت می گیرد، در واقع فرهنگ جدیدی به کشور و مردم آن معرفی می شود که با نظم موجود انطباق ندارد. در این صورت ، ممکن است که وحدت ملی کشور را به خطر اندازد و زمینه را برای نفوذ خارجی فراهم سازد. این مسئله در دوران استعمار از اهمیت فراوانی برخوردار بود . زیرا قدرتهای استعماری با استفاده از اقتدارات خود برای گسترش دین یا مذهب مورد نظر خود در مستعمرات می کوشیدند و اکنون کشورهای بسیاری هستند که دین فعلی مردم در دوران استعمار سرزمین آنها تغییر داده شده است.

بنابراین ، چنانچه تبلیغات مذهبی در داخل یک کشور توسط میسیونرهای مذهبی صورت گیرد که ازآن سوی مرزها و با پشتیبانی خارجی عهده دار مأموریت تبلیغ مذهبی شده اند؛ ممکن است که دولت این گونه اقدامات را به عنوان خطری برای وحدت ملی تلقی کند ونسبت به آن حساسیت داشته باشد و یا فعالیت های تبلیغی آنان را به عنوان اجبار روانی تلقی کند و بخواهد از آن دسته از اتباعش که هدف این فعالیت ها هستند ، حمایت کند… آلکسی دوم، رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه در سال ۱۹۹۱ نگرانی خود را از هجوم انبوه مبشران خارجی اعم از دینی و اقتصادی اعلام کرد که تصمیم دارند در «بازارچة ادیان» که با فروپاشی اتحاد شوروی در این کشور برپا شده بود، افکار دینی و متاع معنوی خود را عرضه نمایند. یکی دیگر از مقامات کلیسا اعلام کرد که «فرقه های تمامیت خواه» از « اجبار مادی و نامشروع» استفاده می کنند و نودینان را بر ضدّ «خانواده ها، ادیان و فرهنگ های روسی» تحریک می کنند…دیگر مقام کلیسای ارتدوکس روسیه می گوید:مبشران خارجی با دلارهای خود آمدند تا مردم را به اصطلاح با کمک های بشردوستانه و وعده هایی مبنی بر این که آنان را برای تحصیل یا استراحت به خارج می فرستند، خریداری کنند. ما انتظار داشتیم هم مسلکان مسیحی ما را در ارائة خدمات دینی کمک کنند. اما در عمل آنها با کلیسای ما به جنگ درآمدند… اکثریت قاطع مردم از پذیرش این فعالیت ها که با بی توجهی به سنت های دینی و معنوی احساسات دینی و ملی آنان را جریحه دار کرده بودند، امتناع ورزیدند. هم چنین، موضوع فعالیت های اجتماعی و آموزشی از قبیل ایجاد بیمارستان ، مدرسه و مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست توسط مؤسسات مذهبی ، ممکن است به عنوان شیوه تبلیغی نامناسبی به شمار آید. زیرا به عنوان وسیله ای برای تغییر اجباری دین محسوب می شود. فعالیت مؤسسات تبشیری در کشورهای آفریقایی نمونه روشنی از این شیوه تبلیغی است.

 در واقع ، در مواردی اجبار غیر مادی به حدی می رسد که به طبقات محروم جامعه رشوه داده می شود تا شاید باعث تغییردین آنان گردد. تغییر دین همواره از بروز تغییر در روش فکری شخص و بر اساس اراده ی فردی و حکم وجدانی او صورت نمی گیرد. در بسیاری از موارد دخالت عوامل خارجی در تغییر دین افراد یا گروه هایی از جامعه بسیار مؤثر و تعیین کننده است. بنابراین بایستی بین پروسة تغییر دین و پروژة تغییر دین تفکیک کنیم. عواملی که خارج از تعقل فرد و تصدیقات وجدانی او می توانند در این روند تاثیرگذار باشند، ممکن است مشتمل بر اقدامات سایر افراد، گروه ها یا مؤسسات دینی باشد. نمایندگان این مؤسسات و نهادها می کوشند با ارائه ی آموزه های دینی خود افراد را به پذیرش دین متبوع خود دعوت کرده و از طریق تبیین تعالیم آن، دیگران را به قبول آن متقاعد نمایند.

گفتیم که در این فعالیت ها شیوه های تبلیغی از اهمیت بسیاری برخوردار است. برخی از دولت ها برای پیشگیری از روش های تبلیغی مخاطره آمیز و ناروا مقررات و حتی مجازات هایی را پیش بینی کرده اند… سوء استفاده از اضطرار افراد برای تغییر دین هم در مواردی که فرد برای استفاده از وعده های درمانی و آموزشی و شغلی تحت فشار است،مردود است. از مواردی که در شمول حکم ماده ۲۰۶ قانون مدنی برآن، جداً باید تردید کرد، مواردی است که طرف مقابل از موقعیت اضطراری و درماندگی مضطر سوء استفاده و بهره‏ برداری ناروا می‏نماید و وضعیت اضطراری وسیله تهدید و فشار بر شخص مضطر قرار می‏گیرد و یا این که وضعیت اضطراری را همین شخص متعامل به وجود می‏آورد که قصد معامله با مضطر را دارد و به وسیله آن فشار لازم را برای تحمیل قراردادی ناعادلانه وارد می‏نماید.علت تردید این است که در این جا صرف اضطرار مطرح نیست، بلکه در طرف دیگر قضیه اراده نامشروع متعامل سودجو، تعهد گزافی وجود دارد که در قرارداد بر دوش مضطر نهاده شده است و او نه از سر رضا و رغبت، بلکه از روی ناچاری و درماندگی به آن تن داده است. در حقوق کشورهایی همانند آلمان و سوئیس به صراحت در مواد قانونی خود موردی را که متعامل از نیازمندی و اضطرار کسی بهره برداری ناروا نماید، پیش بینی کرده‏اند.

در ماده ۱۳۸ قانون مدنی آلمان این گونه قراردادها باطل اعلام شده‏اند و ماده ۲۱ قانون تعهدات سوئیس معامله را قابل فسخ دانسته است. در ماده ۱۲۵ قانون مدنی عراق حتی به سوء استفاده از نیازمندی و اضطرار معامله کننده تصریح شده است. از این رو بعضی از نویسندگان حقوق مدنی این کشورها، سوء استفاده از اضطرار و مواردی که متعامل به بهره‏ برداری از آن می‏پردازد را از موارد اکراه دانسته ‏اند. در حقوق امریکا نیز آمده است: آن جا که یک طرف، از اضطرار و پریشانی طرف دیگر قرارداد برای به دست آوردن یک بهره غیر منصفانه سوء استفاده نماید و فرد مضطر به دلیل این شرایط، خودش را زیر بار یک مسئولیت سنگین یا تعهد گزاف به خاطر یک منفعت اندک و ناکافی فعلی ببرد، انصاف از او دست گیری خواهد نمود».مبنای این حکم آن است که در اوضاع و احوال و شرایطی که یک طرف قرارداد فقیر یا دچار ضعف بوده است، یا مسئله اخاذی یا سوء استفاده از ضعف طرف دیگر در بین است؛ کلاهبرداری مفروض می‏گردد و این به معنای تقلب نیست، بلکه به معنای آن است که استفاده نامعقول از قدرتی که از این اوضاع و احوال و شرایط ناشی شده، به عمل آمده است و با چنین فرضی صحت قرارداد دوام نخواهد یافت، مگر این که طرف ذی‏نفع قرارداد قادر شود این فرض را با دلیل، رد نماید… روزنامه کریستین ساینس مانیتور مطلبی را به این شرح به دکتر سید حسین نصر نسبت داده است: «هر چند امور راجع به حقوق و آزادی های دینی در اعلامیة جهانی حقوق بشر تدوین شده است، اما این اعلامیه به مسایل راجع به شیوه های مناسب و نامناسب تبلیغ دینی نپرداخته است». چنانچه این نسبت صحت داشته باشد، دکتر نصر به درستی بر این نکته اشاره کرده اند که تمامی مسایل راجع به حقوق و آزادی های دینی از جمله شیوه های زورمندانه و اغواگرانة تغییر دین در اعلامیة جهانی حقوق بشر تبیین و تشریح نشده است. اما باید دانست که تمامی مقررات بین المللی حقوق بشر در اعلامیة جهانی منحصر نمی باشد و این مقررات در اسناد دیگری پیش بینی گردیده است… بر اساس پاره ای از گزارش های نامستند، بعضی از سازمان های تبشیری در کشورهای غربی فعالیت های سازمان یافته ای را با هدف جذب و تطبیق(Assimilation Process) داوطلبان پناهندگی با جامعة غربی در اردوگاه های پناهندگان اجرا می کنند.

این سازمان ها در اقدامی هماهنگ با مقامات اردوگاه با سوء استفاده از شرایط روحی این افراد و از طریق شستشوی مغزی و اعمال شکنجة سپید ، استفاده از داروهای روانگردان و در مقابل وعده به حل و فصل شدن درخواست پناهندگی، در دورة معینی موفق به اجرای پروژة تغییر دین در بین برخی از داوطلبان پناهندگی می شوند. مارچلو ویگنار، روانکاو اهل اروگوئه که خود سالها در پاریس در تبعید بسر برده است؛ شکنجه را شامل تمامی اقداماتی می داند که عامدانه و با هدف محو باورها و آرمان های قربانی صورت می گیرد. اما شکنجه ی سفید یا شکنجه ی روانی اهداف پیچیده تری از قبیل شستشوی مغزی و تغییر در باورهای فرد را دنبال می کند.

بنابراین، در این نوع از شکنجه علاوه بر محو اعتقادات و باورهای قربانی، عامل شکنجه می خواهد که باورها و اعتقادات مورد نظر خور را با باورهای فعلی قربانی جایگزین نماید. اما اجرای همان نسخه در سرزمین تحت اشغال با موفقیت قرین نخواهد بود. به نظر می رسد بسیاری از سازمان های تبشیری که کشورهای اسلامی را هدف قرار داده اند، به نوعی ساده انگاری دچار شده و تصور می کنند که مسلمانان هم مانند قبایل بدوی مناطق دوردست و دور از تمدن بخش هایی از افریقا هستند که در قبال دریافت کیسه ای آرد یا شیشة دارویی دین خود را بفروشند و در مقام سپاس به تقدیس صلیب اقدام کنند. دین و ایمان در وجدان افراد ریشه دارد و با این اوهام نمی توان هویت دینی ملتی را تغییر داد. تجربة هجوم گروه های تبشیری به کشورهای شوروی سابق نشان داد که هر چند با استفاده از این شیوه ها می توان عده ای از پیروان مذهب ارتدوکس را که سالها در فضای ضد دینی شوروی زندگی کرده اند به مذاهب کاتولیک یا پروتستان جذب کرد؛ اما کاربرد شیوه های مربوط به قرن ۱۷ و ۱۸ در سایة اشغال نظامی و فضای رعب و وحشت، جز تشدید موج نفرت دستاورد دیگری برای اشغالگران نخواهد داشت… (گزیده هایی از مقاله”تنصیر سازمان یافته و آزادی دین در دوران اشغال عراق”،محمد حسین مظفری ،سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) ******

بازداشت اولین مبلغان مسیحی در لیبی طبق گفته مسئولان لیبی از میان افرادی که به فعالیت تبشیری یا تبلیغ مسیحیت در این کشور مبادرت کرده اند4 نفر بازداشت شده‌اند. به گزارش شبکه ایران به نقل از رویترز، خلاء سیاسی بعد از سقوط دیکتاتورها در خاورمیانه بویژه کشورهای شمال آفریقا(لیبی ، مصر و تونس) باعث شده محافل مسیحی و لیبرال فعالیت های تبلیغی خویش را برای جذب نسل جوان این کشورها گسترش دهند. سخنگوی دولت جدید لیبی گفته است؛ تحقیق درباره فعالیت این چهار نفر که به اتهام نشر و توزیع ده ها هزار کتاب درباره مسیحیت دستگیر شده اند آغاز شده است.به گفته این سخنگو تبلیغ مذهبی در این کشور عمدتا مسلمان نشین ممنوع است. برپایه این گزارش چهار عضو گروه تبشیریها شهروندان سوئد، مصر، آفریقای جنوبی و کره جنوبی هستند.

مقام رسمی لیبی بدون اشاره به محل بازداشت این چهار نفر گفته دیپلمات ها اجازه پیدا کرده اند با دستگیرشدگان ملاقات کنند. حسین بن حمید سخنگوی پیشگیری امنیتی به خبرگزاری رویترز گفته: “هنوز بازجویی ها ادامه دارد و ظرف چند روز آینده آنها را به مقامات اطلاعات و امنیت لیبی تحویل می دهیم.” گزارش شده این 4 نفر روز سه شنبه هنگام دستگیری در یک چاپخانه ۴۵۰۰۰۰ جلد کتاب درباره مسیحیت به همراه داشته اند. به نظر می رسد ۲۵۰۰۰ جلد دیگر از این کتاب ها پیشتر توزیع شده است. سال گذشته کمیته صلیب سرخ بین المللی مجبور شد پس از حمله به دفاترش در مصراته و بنغازی فعالیت های خود را در شرق و مرکز لیبی متوقف کند. عده ای این سازمان بین المللی را متهم کردند که به تبلیغ مذهبی و توزیع انجیل در میان بیجاشدگان در بنغازی دست زده است… *******

فعالیت های مختلف تبشیری در قزاقستان و برخورد دوگانه با آنان دادستانی کل قزاقستان سازمان «تبلیغ جماعت» را سازمانی افراطی در این کشور دانسته و فعالیت آن را ممنوع کرد.به گزارش خبرنگار فارس ، از سوی دفتر مطبوعاتی دادستانی کل قزاقستان، سازمان «تبلیغ جماعت» سازمانی افراطی در قزاقستان شناخته شده و فعالیت آن ممنوع شد.در بیانیه دادستانی کل قزاقستان آمده است که ۲۶ فوریه سال ۲۰۱۳ با درخواست دفتر دادستانی «آستانه» دادگاه منطقه «سریارکنسک» فعالیت سازمان جماعت تبلیغ را افراطی و غیرقانونی در سراسر قزاقستان دانست.قبلا نیز محاکم قضایی ازبکستان، تاجیکستان و روسیه این سازمان را افراطی و غیرقانونی دانسته‌اند.این مسئله در حالی است که بنا به نظر کارشناسان در سال‌های اخیر فعالیت گروه‌های افراطی همچون سلفیت و تبلیغ جماعت در قزاقستان رشد چشم‌گیری داشته است و حتی برخی تحلیلگران اقدامات تروریستی در این کشور و همچنین ناآرامی‌های قبلی در غرب قزاقستان را نیز بی‌ارتباط با اقدامات پنهانی این گروه‌ها نمی‌دانند. گروه جماعت تبلیغ در دهه ۳۰ میلادی در هند توسط مولوی الیاس پایه گذاری شد و مرکز آن در هندوستان شهر نظام الدین و در پاکستان شهر رای وند می باشد.دولت قزاقستان از چندی پیش حملات به اسلام وشعایر آن را افزایش داده و به بهانه تروریسم از رشد اسلام واسلام خواهی جلوگیری میکند.در سال۲۰۱۲ حجاب در اماکن عمومی ممنوع گشت و نمازخانه ها از ادارات دولتی جمع آوری گردید.این در حالی است که نزدیک به هزار گروه تبشیری مسیحی از فرق مختلف پروتستان وکاتولیک و ارتودوکس مانند:شاهدان یهوه بابتیستها لوترانها کالوینیستها نیو انجلیستهاو…به تبلیغ مسیحیت مشغول هستند وحتی از طرف نهادهای دولتی و خصوصی مانند سازمان صلیب سرخ و سازمانهای حقوق بشری حمایت می شوند. بعضی از گروه های جدا شده از اسلام مانند:فرقه احمدیه(قادیانیت)و بهاییت و…. نیز با فراغ بال به تبلیغ دین خود مشغول هستند.

 خطر فعالیتهای هیئتهای تبشیری مسیحی در جامعه تاجیکستان کاتالیک،باپتیستی، پروتستان و … و ده ها فرقه های کم سابقه برای مطرح ساختن هدفهای خویش با استفاده از شیوه های مختلف مسلمانان را به دام می افکنند. باید گفت که در این میان تنها کلیسای پرواسلوی روسی ارتدوکس، به این کار دست نمی زند و حتی در برابر فعالیت گسترده مبلغان خارجی فرقه های مختلف مسیحی در تاجیکستان عمل می کند.آنچه در مطبوعات منتشر شده، مراکز مبلغان خارجی ادیان غیر اسلامی در کشور از پشتیبانی دستگاهای کلیساهای کانادا، سوئیس، فنلاند، ایلات متحده امریکا، آلمان، بریتانیا و دیگر ممالک غرب با مبلغ، ادبیات دینی، واسطه های تعلیمی و تکنیکی و دیگر مواد ضروری می شوند. یکی از روشهای تأثیر بخش مبلغان مسیحی و دیگر ادیان غیر اسلامی هوس مند سازی مادیست، معلوم است که بر اثر جنگ شهروندی، تاجیکستان به بحران عمیق اقتصادی دچار گردیده، سطح زندگی مردم خیلی پایین رفت. از این فقر اجتماعی مبلغان خارجی سوء استفاده کرده، به مردم محلی فقیر پول نقد و مواد غذایی داده و عده ای از مسلمانان را پیرو دین و آئین خود می گردانند.

مبلغان مسیحی و دیگر ادیان غیر اسلامی بیشتر در مناطق فقرزده زمین فعالند، زیرا در مناطق جنگ زده، که مردم بی خان و مان، فقیر و محتاجند، آنها را به راحتی جذب دین خود می کنند.مبلغان خارجی ادیان بیگانه اهداف اصلی خود را تحت سازمان های خیریه جامه عمل می پوشانند. کارمندان این سازمانها در شهر و روستا با ساختن خانه ها، تقسیم مصالح ساختمان، از قبیل چوب و تخته، ایرانیت و ایزوگام، سرامیک، موادغذایی مردم فقیر را جذب دین خود می کنند. مسیحیان در ولایت سغد شرایط و زمینه مساعد تبلیغات پیدا کرده اند. از همین جاست که شهرهای خجند و چکلاوسک،غفوراف و قیراقم، تباشر و کانی بادام، استروشن و پنجکند، تبلیغات گستره ای انجام داده و بر تعداد مسیحیان از طروق مختلف می افزایند. ناحیه های دیگر نیز از مد نظر مبلغان خارجی دور نمانده اند. آنها در شهرهای کافر نهان و راغون، تورسن زاده و حصار کلیساهای مسیحی تأسیس کرده اند که اکثر روحانیون آنها از مردم محلی اند. مبلغان مسیحی به وادی قراتگین، که در این منطقه از قدیم الایام دین مبین اسلام نفوذ زیاد داشته، چشم دوخته اند. آنها مترصد آنند، که در این وادی نیز تعلیمات دینی مسیحی را جاری سازند.

در شهر دوشنبه در کلیسای باپیان دیرک گروه عبادت کنندگان به زبان تاجیکی تشکیل یافته این گروه بیش از۵۰۰ نفر را در بر گرفته، به زبان تاجیکی عبادت می کنند. مبلغان باپی یا باتیسی در دیگر شهر و ناحیه های جمهوری به تبلیغ آئین خویش مشغولند. چنین مرکزی در شهر و ناحیه پنجکند نیز فعالیت دارد. مسیحیان در این شهر کارخانه تولید سرامیک را تأسیس کرده اند که ۳۰ نفر از تاجیکیان محلی را به کار گرفته و به کارگران ماهی سه کیسه آرد یا ۵۰ دلار آمریکایی دست مزد می دهند، که در شرایط کنونی تاجیکستان مبلغ زیادی به شمار می روند. تبلیغ گران مسیحی خارجی فعالیت سازمان بین المللی «شلتیر نعو انتیز نیشنل» را در این منطقه تغییر داده تحت سازمان بین المللی « ملی نئوم: ترقیات در همکاری»، که مدیر منطقه وی آن در پنجکند کریس کلیف ( ال حال مدیر منطقه وی سازمان مذکور در شهر استرفشن) و مدیر مالی و کادرهای این سازمان حیلگه دی فریز، تبلیغات خود را از سال ۱۹۹۸  بیش از پیش گسترش داده اند. سازمان مذکور در مرکز شهر دفتر کار برپا کرده است و ضمن کلاسهای آموزشی زبان انگلیسی، کامپیوتری، پرداختن قرضهای کوچک به متقاضیان به فعالیت تبلیغاتی مشغولند.

در بین مسیوندان در بین اهالی وادی زرفشان، به خصوص زنان و دختران حیلگه دی فریز شهرت زیادی دارد. زیرا این مبلغ ده سال قبل از این به پنجکند آمده، مدتی در خانه یکی از ساکنان شهر زندگی کرد و زبان، فرهنگ، رسم و رسوم مردم این دیار را به خوبی آموخته. خانم حیلگه دائما با لباس ملی تاجیکی در بین زنان ودختران فعالیت کرد و در همه مجالس جشن و سرور و عزای مردم فعالانه شرکت ورزیده، عرف و عادتهای رایج را بی کم و کاست رعایت کرده و در دل و دیده مردم جا باز کرده، آنها را به پذیرش دین مسیحی فرا می خواند. در شهر پنجکند مبلغان هر هفته برای افراد فقیر خوراک گرم مجانی می دهند و کمک مادی می کنند. از همین جاست که بر اساس آمارها در شهر و ناحیه پنجکند بیش از ۵۰ تا۸۰۰ مسلمان به دین و مذهب روی آوردند. مبلغان نام برده در این شهر و ناحیه باستانی سه عبادت خانه غیر رسمی تأسیس کرده اند. ناگفته نماند که در تبلیغ عقاید مذهبی مبلغان ساکنان بومی استفاده می برند. آنها از روشن فکران با سواد ولی در جاده مسلمانی نا استوار تبلیغگران با تجربه و با لیاقت را تربیت کرده، به کمال می رسانند. آنها که در رسم و آئین، روح و روان و هویت مردم محلی را به خوبی می دانند، به کار تبلیغ دین مسیحی در بین ساکنان بومی مشغول می شوند. برخی حاکمان محلی این نواحی با مبلغین دین مسیحی همکاری کرده، زمینه را فراهم می کنند.

از همین جاست که مبلغان خارجی مسیحی در وادی زرافشان و دیگر مناطق ولایت سغد فعالیت خود را بیش از پیش تقویت کرده اند. فرقه ای از کلیسای با نام «عدوینتیان روز هفت» نیز تعدادی از ساکنان تاجیکستان را پیرو آئین خود کرده است. این فرقه در شهر دوشنبه عبادت گاه بزرگ دارد که در بین مردوم پایتخت با نام «مسجد آلمانی»، در مرحله دوم ساویت مشهور است. در این عبادت خانه هفته ای یکبار عبادت دسته جمعی دایر می گردد. مبلغان این فرقه نیز کتابهای مختلف را درباره دین و مذهب خود به زبان تاجیکی در بین مردم منتشر ساخته اند. کلیسای مذهب پروتستانی «صائمین» نیز در تاجیکستان فعالیت گسترده ای می کند. مرکز اساسی این کلیسا در خیابان نعمت قربان اف شهر دوشنبه واقع گردیده است، که آن را مردم، «مسجد کوریایی ها» ، کره ای ها یعنی کلیسای کوره ای ها می نامند. یکی از روشهای ثمره بخش کار مبلغان این فرقه معالجه رایگان بیماران میباشد. چنانچه، تنها در سال ۲۰۰۰ ، پروفسور چان یان کو با ۱۹ تن متخصصان بخش طب برای تبلیغ از کره جنوبی به تاجیکستان آمده، همراه خود 40 تن دارو آورد. این بار هفتم است که او به تاجیکستان «تشریف می آورد» و درباره فعالیت خیریه اش در مطبوعات کشور هر ساله مقاله های تبلیغاتی به نشر می رساند. در این مدت بیش از ۷۰ هزار بیمار را معاینه نموده است. معالجه و دارو رایگان است. ولی تا به این مرحله پنج بار بیماران را از گفتارهای تبلیغاتی دین گذرانده و مغز آنها را به قولی «شست و شو» داده و ذهن آنها را برای برگشت از اسلام و قبول دین مسیحی مسیحی آماده می سازند. از سخنان مبلغان مذهب پروتستانها و از اعمالشان بر می آید، که دامنه لیستهای آنان در تاجیکستان بسیار گسترده است. آنها برای جلب مردم به دین مسیحی از همه گونه راه ها و طریق ها استفاده می برند. از جمله، هر روز در«آشپزخانه مرکز» تا ۲۰۰ نفربه افراد کم بضاعت رایگان غذا داده می شود در این مرکز کانونهای ورزشی (تکواندو و کاراته) فعالیت می کند. به کودکان و نوجوانان نه تنها رشته های ورزش، بلکه احکام دین مسیحی را نیز آموزش می دهند. فرقه مسیحی «شاهدان یحوا» یکی از فعالترین فرقه های دینی غیر اسلامی در تاجیکستان به شمار می رود. عبادت خانه های رسمی و غیر رسمی این فرقه در شهر و نواحی تاجیکستان زیادند. مبلغان این فرقه از دیگر مسیونران فرقه های غیر اسلامی بیشتر فعال تر به نظر می رسند. آنها غیر قانونی خانه به خانه گشته، ادبیات دین مسیح را تقسیم و تبلیغ می کنند و بیشتر ازدعوت و تبلیغ انفرادی استفا ده می کنند. پیروان این فرقه روزهای یک شنبه سینماها را اجاره کرده مراسم های مذهبی خود را در آن برگزار می کنند. رقم پیروان این فرقه در تاجیکستان به طور مشخص معین نشده است.

باید گفت که تنها شاخه مسیحی که در تاجیکستان نه تنها به تشویق و تبلیغ عقاید خود در بین مردم بومی مسلمان مشغول نیست و حتی ضد فعالیت مبلغان فرقه های مسیحی عمل می کند. مذهب ارتدکس روسی می باشند. رهبر روحانی کلیسای مذکور در شهر دوشنبه سیرگی کلمینا با اضطراب چنین اظهار عقیده می کند که در تاجیکستان فرقه هایی پیدا شده اند، که می خواهند مردم را بارور کنند، که تنها دین آنها حق است و برای نایل شدن به این هدف اساساً از فقر شهروندان استفاده می کنند. سیرگی کلمینکا با استناد به ضرب المثل مشهورروسی می گوید که پنیر مجانی تنها در تله موش است واین همه هدی ها کمکها بی هدف نیست امروز فردا تمام می شود فردا از شما طلب خواهند کرد که جبران هدایا را بکنید و بعد راهای پس دادن انها را به شما میگویند یکی از انها با فروختن دین و ایمان باید گفت که فعالیت مبلغان دینهای غیر اسلامی به وحدت و یک پارچگی مردم مسلمان کشورلطمه میزند. با قبول کردن دین و فرقه های غیر اسلامی در بین مردم مسلمان حتی در بین اعضای یک خانواده ،تفرقه بوجود می آید، پدر و مادران با فرزندان،برادران و خواهران با همدیگر ناسازگار گردیده، عاقبت کار به جدایی و از هم گسستن روابط خویشاوندی می کشد. در برخی از شهرها وقتی از دین برگشته ای می میرد روحانی شهر از دفن او در قبرستان مسلمان جلوگیری می کند که این موضوع در برخی از شهرها همچون پنجکنت- قرقان تپه- دوشنبه رخ داده است و تدریجاً اختلافات را دامن می زند فرجام دست کشی از دین این هم هست.

آیا در شرایط فقر اجتماعی کشوری همچون تاجیکستان نباید کشورهای اسلامی بخصوص کشورهای عربی ثروتمند برای حفظ دین مردم مسلمان در تاجیکستان از طریق کمک های مردمی و مؤسسان خیریه تلاش نمایند که کمک های مادی کشورهای مسیحی آنها را از اسلام برنگرداند تنها کشوری که از ده سال گذشته این کمک ها را انجام می دهد. ج.ا.ا. است که از طریق کمیته امداد خمینی(ره) فعال است. در این جا تأکید یک نکته مهم لازم است که فعالیت بعضی از مراکز تبلیغاتی دینی غرب و شرق امنیت ملی کشور را تهدید می کند و خطر زاست. مثلاً مبلغ کانادایی مذهب باپتیسی دین مسیحی دیرک نارمن، جاسوسی می کرد، که سرانجام از طرف کارمندان وزارت امنیت دولتی جمهوری تاجیکستان فاش و از این کشور رانده شد در این باره معاون وزیر امنیت دولتی جمهوری تاجیکستان، ژنرال بهادر عبدالله اف ضمن مصاحبه چنین گفته است:«سابق کارمند سازمان بین المللی (شیلتر نعو اینترنیشنل) شهروند کانادا، جناب دیرک نارمن چپیرسن در ناحیه غرم و کافرنهان برنامه برقرار کنی اقتصادیات و منازل مسکونی را که در وفت جنگ ضرر دیدند، عملی می نمود. نام برده هر چند مهلت خدمتش به پایان رسید، ترک تاجیکستان نکرد. هرچند سازمانهای زی دخل او را آگاه نمودند، ناشنیده می گرفت. با هر بهانه ای ایستادن می خواست و به ناحیه غرم سفر کرده معلومات دارای خصوصیتهای نظامی و سیاسی جمع آوری می کرد. جهت آزمایش آب و خاک برخی مناطق را نمونه برداری می کرد، که خلاف قانون است. نهایت از جناب دیرک چیپرسن درخواست کردیم که خاک تاجیکستان را ترک نماید.» این نشان می دهد که بعضاً مبلغان مراکز تبلیغ دینی غیر اسلامی کارمندان خدمات سازمانهای جاسوسی ممالک خارجی بوده، در لباس روحانیت به منطقه آمده، ضمن فعالیت تبلیغاتی به کارهای غیر قانونی و جاسوسی مشغول می گردند. به اندیشه ما نهادهای زی دخل جمهوری باید فعالیت این مراکز مسیونری و کلیساها را تحت نظارت شدید گیرند.

متأسفانه، دروازه جامعه کشور به روی همه گونه مبلغان خارجی دینهای غیر اسلامی باز است. تاجیکستان در بین جمهوری های سابق اتحاد شوروی تنها کشوری است که در آن به مبلغان خارجی دینی اجازه فعالیت داده شده است. از سال ۱۹۹۳ تا به امروز۸۵ و در شهر دوشنبه ۳۶ سازمان دینی غیر اسلامی نام نویس شده، به فعالیت مشغولند. همچنین ده ها فرقه های مسیحی و دیگر ادیان غیر اسلامی به طور غیر رسمی و پنهانی در کشور عمل می کند و در پی به دام افکندن افراد مسلمان می باشند. از این رو، باید جلو فعالیت غیر قانونی آنها گرفته شود. در حال حاضر در تاجیکستان« قانون درباره دین و تشکیلاتهای دینی» وجود دارد. ولی جواب گوی نیاز جامعه نیست. سال دوم است که در تاجیکستان متخصصان حقوق لایحه قانون مذکور را مجدداً تهیه کرده و برای تصویب ان را به مجلس عالی کشور داده اند، می باید قانون مذکور به طور روشن نوشته شود، که به ادیان و مذهب هایی اجازه فعالیت داده می شود. که در این سرزمین از سابقه تاریخی برخوردار بوده و عمل آنها در چارچوب قانون اساسی جمهوری تاجیکستان و دیگر قانونهای جاری کشور صورت گردد و خطری برای زندگی و سلامتی معنوی شهروندان، رضایت ملی، دینی، مذهبی، امنیت ملی دولت تاجیکستان نداشته باشند. فعالیت های تبلیغی ادیان غیر اسلامی در تاجیکستان منبع جدید اختلاف است. می توانند دشمنان به واسطه شبکه های مسیونری خود پولهای زیادی را صرف کرده، زمینه های اختلاف ده ساله ا و صد ساله آینده را در سرزمین تاجیکان بگزارند.

متأسفانه قانون جاری جمهوری تشکیلاتهای دینی غیر اسلامی به راحتی اجازه فعالیت داده و راه را به صورت وسیع باز کرده است. اما بازکردن یک مسجد جامع از مسلمانان۱۵ هزار امضاء و برای دینهای غیر اسلامی همگی ۱۰-۱۵ امضاء درخواست کرده می شود.تعداد جدید تازه واردشدگان به دینهای بیگانه در تاجیکستان به طور رسمی معلوم نشده است. ولی برخی از تحلیل گران مستقل در باب پژوهش های جامعه شناسی خود رقم آنها رااز ۵۰ تا ۷۰ هزار تخمین می زنند. تعداد تازه واردشدگان به دینهای بیگانه بر اثر تقویت فعالیت مراکز تبلیغاتی و کلیساهای ادیان غیر اسلامی است و باعث نگرانیست. کلام آخر اینکه مبلغان مسیحی و دیگر دینهای غیر اسلامی از نظام دموکراسی و سیاست « درهای باز» دولت سوء استفاده کرده، فعالیت خود را در جامعه تاجیکستان بیش از پیش تقویت نموده اند که نگرانی جدی را در آینده ایجاد خواهد کرد. بنا بر این در این راستا برنامه ریزی و تدابیر مشخص اندیشیده، پیاده و اجرا کردن آن یک ضرورت است. قیام الدین ستاری(هفته نامه نگاه ۲۲ فوریه ۲۰۰۷)

ejt

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × 4 =