مصاحبه با دکتر پژوهش درباره تعلیم “وحدت عالم انسانی”(3)

0 902

بهائی پژوهی: جناب دکتر پژوهش به عنوان سوال سوم می خواهم خدمتتان یک بحثی را مطرح کنم آن هم درباره مقاله ای که در سایت بهائی پژوهی با ان مواجه هستیم . ما در سایت بهائی پژوهی یک مقاله ای داریم تحت عنوان «وحدت عالم انسانی و اهانت به سیاهان افریقایی» شاید نکته ای که ذهن هر خواننده ای را مشغول کند این است که جناب عبدالبها در یکی از سخنرانی های خودشان متاسفانه سیاهان افریقایی را مورد اهانت قرار می دهند و از انها تعبیر به گاوهایی می کنند که در شکل بشر هستند. این صحبت رهبر بهائیان با این تعلیم چگونه قابل جمع است؟ اگر در وحدت عالم انسانی همه مثل همند پس چگونه است که ایشان به سیاهان افریقایی با این تعابیر صحبت کرد؟

دکتر پژوهش: پیش از اینکه به این مقاله ای که در سایت اشاره فرمودید بپردازیم اجازه بفرمایید به این نکته ای که من در مورد سوال قبل شما عرض کردم بپردازم ایا اینکه ادعا می شود این تعلیم یک تعلیم نو و جدید و ابتکاری است که قبلا بهش پرداخت نشده و کسی از آن سخن نگفته، ایا واقعا چنین هست؟

بهائی پژوهی: یعنی بهائیت به این معتقد است که تعلیم جدیدی است بحث وحدت.

دکتر پژوهش:بله یعنی این تعلیم دستاورد ویژه ای است که بهائیت برای این قرن اورده و خیلی به ان پافشاری میکنند در این زمینه. من میخواهم بگویم که شما از خود مردم سوال کنید ایا اینکه انسان ها همگی با هم برادر و برابرند وهمگی از یک پدر و مادر به وجود امده اند و همه ما از ادم و حوا به وجود امده ایم. ایا واقعا این حرف حرفی بوده که توی این 170 سال قبل مجهول بوده و یک مرتبه در ایین بهائی همچین مطلبی را مطرح کردند؟  ایا قبلا کسی دیگر اعم از انبیا یا روشنفکران یا نویسندگان کسی زبان به این حرف نگشوده است که مردم همگی از یک پدر و مادر هستید ؟ همگی برادر و برابر هستید؟

خودتان از خودتان سوال کنید ایا شما در مطالعاتی که کردید ندیدید کسانی که قبل از اینکه اسم بهائیت به میان بیاید حرفی زده باشد؟ ما ایرانی ها که انقدر در ادبیاتمان در این زمینه حرف داریم که حد ندارد مثلا یکی از قله های ادب فارسی سعدی شیرازی هست . بعضی از عبارت های سعدی بر زبان ما روان هست و حتی در جامعه جهانی به ان توجه کردند مثلا این شعر سعدی بر سر در سازمان ملل متحد نوشتند که:

بنی ادم اعضای یکدیگرند

که در افرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد اورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

اینکه سعدی حدود 800 سال قبل گفته بنی ادم همگی اعضای یک پیکرند مثل دست و چشم و گوش و حلق و بینی و پا و.. که همگی اعضای یک پیکرند و در منزلت مثل یکدیگر هستند. سعدی گفته بنی ادم و نوع بشر و همه انسان ها هم با همدیگر همین گونه اند نباید دست یک روز فخر بفروشد بر چشم یا چشم فخر بفروشد بر گوش که من از تو برتر هستم . همه شما اعضای یک خانواده و پیکر هستید. و بعد میگوید چو عضوی به در اورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار… همان طور که وقتی دست انسان مثلا زخمی شود تمام اعضای بدن هم ناراحتند از اینکه دست ما زخمی شده و همه سلول های بدن همکاری میکند تا اینکه یک جوری این دست خوب شود . همین طور اگر بخشی از بشریت رنجی بهش برسد، همه بشریت متالم و دردناک می شوند.

سعدی 800 سال قبل این را گفته ،مگر ایین بهائیت قدمتش چند سال هست؟ فرض کنید از زمانی که میرزا علی محمد باب اولین رهبر بابی که مقدمه بهائیت بوده به وجود امده فوقش 170 سال گذشته. 800 سال قبل سعدی چنین گفته و ایا نواوری در این حرف است یا نه؟ این حرف در متن فرهنگ دینی اسلامی هست که پیامبر فرموده است که همه شما مردم مثل دندانه های یک شانه با همدیگر برابر هستید و در جای دیگر فرموده که لافرق بین العرب و العجم الا بالتقوا

یا اینکه قران کریم که منشور اعتقادی مسلمان هاست فرموده است یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی ، ما شما را از یک مرد و یک زن افریدیم و اگر شما قبیله قبیله و طایفه طایفه شدید در طول زمان دلیل بر برتری شما نیست و ان اکرمکم عند الله اتقاکم. پرهیزکارترین شما گرامی ترین شماست.

پس این حرف حرف جدیدی نیست مگر حضرت عیسی این حرف را نمیزد؟ الان شما در کتاب تورات و انجیل ببینید. در انجیل هست که وقتی عیسی از اسمان فرود می اید همه مسیحی ها می آیند و میگویند ما خیلی دوستدار شما هستیم حضرت به یک گروه میگویند که نه شما دوست من نیستیم.

انها میگویند:چرا؟

حضرت می گویند که در ان دوره ای من نیاز به سرپناه و مسکن داشتم شما به من مسکن ندادید در ان موقع که گرسنه بودم شما به من غذا ندادید در ان موقعی که تشنه بودم شما به من اب ندادید.

مسیحی ها تعجب میکنند و میگویند: کی شما از ما اب و غذا و سرپناه خواستید و ما به شما ندادیم؟

حضرت عیسی می فرمایند: ان موقعی که مردم بدون سرپناه بودند شما به مردم سرپناه ندادید انگار به من ندادید ان موقع که مردم گرسنه بودند و غذا طلب کردند شما به انها ندادید انگار به من ندادید. یعنی عیسی (ع) میخواهد بگوید که در واقع همه مردم در شان پیامبر هستند و یکی هستند. شما اگر به یک گرسنه ای غذا ندهید انگار به پیامبر خدا ندادید . این حرف ها کنایه از این است که بشریت همگی واحد هستند و هیچ فخری بر کسی نیست و همه مردم برابر هستند و تنها منزلت افراد بر اساس تقوا طبقه بندی می شود. چرا ایین بهائی ادعا می کند ما نخستین کسانی هستیم که از وحدت عالم انسانی سخن گفتیم؟ این بحث اول.

بحث دوم برمی گردد به سوال شما که ناظر به یک مقاله ای هست که در سایت آمده. حالا همین ایین بهائی که میگوید همه انسان ها برابرند و وحدت عالم انسانی را مطرح میکند میخواهیم ببینیم که واقعا در تمام حرف های دیگرش هم پایبند این زمینه بوده و بگوید که همه انسان ها برابر هستند.

نه! ما متاسفانه می بینیم یک مطلبی در یکی از سخنان رهبران بهائی هست که این مطلبی که شما نقل کردید سخنی هست از عبدالبها. او در جمعی بین مردم امریکا که صحبت می کند میگوید تفاوت های بین سیاهان چقدر زیاد است و چقدر فرق میکنند  با هم. میگوید سیاهان افریقایی در مقایسه با سیاهان امریکایی مثل گاو می ماند در برابر انسان. و بعد این عبارت را به کار می برد که سیاهان افریقایی خلق الله البقر فی صوره البشر هستند. تصور بفرمایید اگر الان همه سیاهان افریقایی را بنشانند و بگویند یک جمله ای از جناب عبدالبها که رهبر ایین بهائی هست برای شما بخوانیم ایشان در مورد شما سیاهان افریقایی این جمله را فرمودند که شما خلق البقر فی صوره البشر هستید، یعنی افریده های خداوند که گاو هستند ولی در صورت مثل انسان ها می مانند. این چه اهانت بزرگیست که ایشان به سیاهان افریقایی کرده؟ ایا این وقعا با وحدت عالم انسانی سازگار است؟از ان طرف می گویند همه انسان ها مثل برگ های یک شاخسارند از این طرف به سیاهان افریقایی می گویند شما گاو هایی هستید در صورت انسان.

 

 این است که تناقضاتی این چنین در ایینی که ادعا میکند من طرفدار وحدت عالم انسانی هستم دیده میشود . حالا اگر مایل بودید من نمونه های دیگری زیاد دارم بگویم که خلاف وحدت عالم انسانی در متون بهائی و اقوال بزرگان بهائی می توان نشان داد.

 

 

برای شنیدن و یا دانلود فایل صوتی این مصاحبه، بر روی آیکون ذیل کلیک نمایید:

 

 

  

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوزده − ده =