بهائیت و صهیونیسم(2)

0 747

فلسطین، مرکز بهائیت

بهائیان سرزمین فلسطین را به عنوان مرکز اصلی جامعه‌ی بهائیت پذیرفتند. دولت اسرائیل نیز اولین دولتی بود که بهائیت را به عنوان یک دین رسمی به رسمیت شناخت و برای اولین بار نام ارض اقدس و مشرق الاذکار -که منظور، اسرائیل است- از زبان شوقی افندی شنیده شد. او در کلامی به دوستان خود می گوید: “دوستان من! شما نیز مانند من به این اراضی (اسرائیل) مسافرت کنید و در این ارض مقدس (اسرائیل) از روائح طیبه بهره ور گردید“. البته این امر می تواند به نوعی انتقام‌جویی و کینه توزی توجیه شود که رهبر بهائیان درصدد برآمد با استفاده از اختلاف دیرین مسلمانان و یهودیان، سرزمین اسرائیل را به عنوان مرکز اصلی و کعبه‌ی آمال بهائیان بپذیرد و دولت یهود را پناه‌گاه و تکیه گاه جهانی این فرقه قرار دهد. دشمنی دیرین یهودیان نیز به این امر شدت داد. آنان، هر نیروی ضد اسلامی را حمایت می‌کردند به ویژه که اسرائیل، در محاصره کشورهای اسلامی قرار داشت. یکی از علت هایی که سبب شد دولت اسرائیل سلک بهائی را به رسمیت بشناسد، همین امر است؛ آنها را از مذاهب رسمی مملکت قرار داد و از طرفی، با به رسمیت شناخته آنها سرمایه های بهائیان را به سوی اسرائیل سرازیر کرد.۱۹
جالب است که “لروی آیواس”، منشی کل شورای بین الملل بهائیان در نامه‌‌ای (۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۳۲ ش) برای محفل بهائیان ایران، با شرحی مفصل از ملاقات شوقی‌افندی و رئیس جمهور اسرائیل در (پانزدهم فروردین ۱۳۳۳ش) می‌نویسد:
در این روز تاریخی، رئیس جمهور و خانمشان، کل هیأت بین‌المللی بهائی را در هتل ماگیدو، در تالار مخصوص به حضور پذیرفتند. پس از لحظه‌ای، رئیس جمهور و همراهان، با اتومبیل روانه‌ی بیت مبارک شدند. حضرت ولی امرالله و حرم مبارک، از رئیس جمهوری و خانم، با لطف و محبت خاصی پذیرایی نمودند. ضمن مذاکرات دوستانه و غیر رسمی، حضرت ولی الله، مقصد و مرام بهائیت را توضیح و نظر مساعد و تمایل بهائیان را نسبت به اسرائیل بازگو کردند و آرزوی بهائیان را برای ترقی و سعادت اسرائیل برشمردند. رئیس جمهور هم متقابلاً یادآور شد که در چندین سال قبل، هنگامی که به همراه خانم خود به اطراف کشور سیاحت می‌کردم، در بهجی به حضور سِر عبدالبهاء مشرف شدم.
وقت خداحافظی از مهمان‌نوازی ولی امرالله از طرف رئیس جمهور اسرائیل سپاسگزاری فراوان شد و ضمن تقدیر از اقدامات و مجاهدات بهائیان در کشور اسرائیل، آرزوی قلبی خویش را برای موفقیت جامعه‌ی بهائیان در اسرائیل و سراسر گیتی اظهار داشتند.
۲۰
اهمیت این ملاقات از آنجا مشهود است که بهائیان به آن، بیش از حد تصور، ارزش دادند و به راحتی جامعه‌ی بهائی را با اسرائیل پیوند دادند. این، به خوبی می فهماند که بهائیان، پیش از تشکیل دولت اسرائیل، هواخواه صهیونیسم و روی کارآمدن آنان در فلسطین بودند.

اسناد ارتباط سران بهائی و اسرائیل

یکی از اسناد این است که هیأت بین‌الملل بهائی حیفا، در نامه‌‌ای به محفل روحانی ملی بهائیان ایران (اول ژوئیه ۱۹۵۲ م) رابطه شوقی افندی را با حکومت اسرائیل کاملاً سربسته و محرمانه چنین به اطلاع آنان رساند: “روابط حکومت (اسرائیل) با حضرت ولی امرالله و هیأت بین المللی بهائی دوستانه و صمیمانه است و -فی الحقیقه- جای بس خوشوقتی است که راجع به شناسایی امر در ارض اقدس، موفقیت‌هایی حاصل گردیده است…“.۲۱ در اواخر ژوئن ۱۹۵۲ دکتر لطف الله حکیم – منشی شوقی افندی در شورای بین المللی بهائی – طی نامه ای خطاب به منشی محفل ملی بهاییان در ایران نوشت:
در جوار روضه‌ی مقدسه مخروبه ای است که کسی راضی نمی شد آنها را تبدیل به گلستان کند و این منظره‌ی کریه المنظر از جلوی روضه‌ی مبارکه برداشته شود… خلاصه الکلام، دولت اسرائیل، امر صریح بر حقانیت اهل بها صادر، و ناقضین پرکین را محکوم می نماید و لهذا بدون درنگ، آن مخروبه به امر هیکل مبارک منهدم می شود… هیچ کس نمی تواند باور کند که چگونه ظرف چند روز، بنای بدنمای مخروبی، به این سرعت به باغ زیبایی تبدیل یافته است.۲۲
سند دیگر اینکه مقاله‌ای با عنوان “بهائیت” در شماره ۲۲ مجله ای فرانسوی و وابسته به صهیونیسم و اسرائیل، به نام “زمین بازیافته” (اسرائیل) (۲ سپتامبر ۱۹۵۲ م) به قلم یکی از نویسندگان یهود، چاپ و منتشر شده است در این مقاله، انطباق اهداف یهودیان با عقاید بهائیان، در برپایی کشوری مقتدر به نام “اسرائیل” اعلام شده است….۲۳ بهائیان در پی به رسمیت رسیدن و تثبیت خود بودند. اسرائیل نیز این کار را برای بهائیان می کرد، تا حامی وفاداری داشته باشد و از فشار مسلمانان بکاهد. از طرفی، بهائیان هم حاضر بودند برای این منظور سرمایه گذاری کنند.
در ادامه، شوقی افندی برای توسعه بهائیت، در پی جلب حمایت یهودیان آمریکا برآمد، از این رو، از حافظان منافع بهائیت در آمریکا خواست به هر نحو، این امر انجام شود. همچنین برای جلب موافقت همه جانبه‌ی “بن گوریون“، نخست‌وزیر اسرائیل غاصب بسیار کوشید. این عمل، زمینه اقدامات بعدی شوقی را برای پیوند بیشتر با اسرائیل فراهم می‌کرد.
این مطلب، در تلگراف محرمانه شوقی‌افندی برای محفل بهائیان آمریکا (۱۹اوریل ۱۹۵۲)، درباره‌ی سفر نخست‌وزیر اسرائیل، آمده است:
… برای تأسیس و استقرار مرکز جهانی امرالله، اقدامات وسیعه به کمال سرعت به عمل آمده است. هیأت‌های ایادی امرالله، از هر یک از قطعات عالم، متوالیاً تعیین گشته و پنج نفر از آنها اکنون به ایفای وظایف در ارض اقدس مشغولند، هنگام مسافرت رئیس الوزرای دولت اسرائیل به آمریکا محفل ملی آمریکا با او ملاقات و مصاحبه نموده و آثار امری را به او تقدیم داشته‌اند و هیجده قطعه اراضی به مساحت بیست و دو هزار متر مربع، بر وسعت اوقاف بین‌الملل بهائی در دامنه‌ی جبل کرمل اضافه گردیده است…. نقشه‌ی مشرق الاذکار کرمل -که ابتکار رئیس هیئت بین‌الملل بهائی است- تکمیل و اتمام پذیرفته است. معافیت اعتاب مقدسه از رسول دولتی و سایر مزایایی که از طرف وزارت دارایی دولت اسرائیل اعطا شده بود، اکنون شامل بیت حضرت عبدالبهاء و مسافرخانه‌ی شرقی و غربی نیز گردیده است….۲۴
بن گوریون هم در جواب گفت: “از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه‌ای با اسرائیل داشته‌اند“.۲۵

هیأت های بین المللی بهائی ( بیت العدل اعظم )

شوقی افندی در ۹ ژانویه ۱۹۵۱م (۱۳۲۸ش، شش سال قبل از درگذشت خود)، پیامی برای تاسیس هیأت های بین المللی بهائی (بیت العدل اعظم) به تمام مراکز بهائی جهان ابلاغ کرد و گفت:
… به محافل ملیه در شرق و غرب تصمیم خطیر و تاریخی تأسیس اولین شورای بین المللی بهائی را ابلاغ نمایید… درجه‌ی رشد کنونی محافل نه گانه‌ی ملی -که با کمال جدیت، در سراسر عالم بهائی به خدمات امریه قائمند- مرا بر آن میدارد که تصمیم تاریخی فوق را که بزرگترین قدم، در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاء الله در سی سال اخیر محسوب است، اتخاذ نمایم. این شورای جدیدالتأسیس عهده دار انجام سه وظیفه می‌باشد:
اولاً: با اولیای حکومت اسرائیل ایجاد روابط نمایید.
ثانیاً: مرا در ایفای وظایف مربوطه به ساختمان فوقانی مقام اعلی، کمک و مساعدت کنید.
ثالثاً: با اولیای کشوری، در باب مسائل مربوط به اموال شخصیه داخل مذاکره شود و چون این شورای که نخستین مؤسسه‌ی بین المللی و اکنون در حال جنین است -توسعه یابد، عهده دار وظایف دیگری خواهد شد و به مرور ایام به عنوان محکمه‌ی رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیأتی مبدل می گردد که اعضایش از طریق انتخاب، معین می شوند، و ظهور کامل ثمرات آن، وقتی است که مؤسسات متفرعه‌ی عدیده آن، تشکیل گشته، به صورت مرکز اداری بین المللی بهائی، در جوار روضه‌ی مبارکه و مقام اعلی -که مقر دائمی آن خواهد بود- انجام وظیفه نماید. شایسته است این ابلاغیه را به وسیله‌ی لجنه ارتباط منتشر نمایید.
۲۶
موافقت دولت اسرائیل با بسط موقعیت و گسترش اراضی بهائیان در اسرائیل، نتیجه‌ی سیاست آمریکا و صهیونیسم بود که برای تقویت بهائیان و مرکز جهانی آنان و گسترش فعالیت بهائیت در دیگر کشورها و حفظ منافع اسرائیل -به ویژه در کشورهای اسلامی- انجام گرفت. همزمان با طرح نقشه های جهانی بهائیان برای گسترش مراکز بهائی در کشورهای مختلف -که محفل بهائیان آمریکا طرح و با برنامه های اطلاعاتی اسرائیل هماهنگ شده بود- چنین مساعدت هایی از جانب اسرائیل، سازمان و رهبران صهیونیسم امری اجتناب ناپذیر به شمار می آمد.
بر این اساس، شوقی افندی تصمیم گرفت به کمک اسرائیل، دو کار اساسی را تحقق بخشد:
۱٫ احداث تأسیسات مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل، ضمن سامان بخشیدن به سازمان رهبری بهائیان؛
۲٫ رفع بزرگترین مانع رهبری شوقی افندی، یعنی بازماندگان خانواده اعضان و افنان که حاضر به همکاری با او و قبول زعامتش او نبودند.
۲۷
او از طرفی به چاپلوسی نزد دولت اسرائیل پرداخت و از طرفی، در پی جلب کمک های مادی و گسیل آنها به سوی اسرائیل برآمد. وی در تلگراف ۱۵ دسامبر ۱۹۱۵م برابر با (۲۴ آذر ماه ۱۳۳۰) درباره‌ی حمایت دولت اسرائیل از اموال غیر منقول موجود در اسرائیل، برای اطلاع محفل ملی بهائیان ایران می نویسد:
به یاران بشارت دهید که پس از مدتی بیش از پنجاه سال، کلیدهای قصر مزرعه توسط اولیای حکومت اسرائیل تسلیم گردید. این مکان مقدس تاریخی -که حضرت بهاء الله پس از خروج از سجن عکا در آن اقامت فرمودند- اکنون مفروش می گردد، تا هنگام افتتاح باب تشرف، برای زیارت زائرین مهیا باشد. توصیه می شود هفت قالی به قطع تقریبی سه متر در پنج متر به عنوان عباس ادیب در بیروت ارسال گردد.۲۸
او در تلگرافی دیگر (در ۲۴ دسامبر ۱۹۵۱ م) برای محفل ملی بهائیان آمریکا، آشکارا تأیید کرد که با تشکیل دولت اسرائیل و حمایت آنها، کار احداث مرکز جهانی بهائیان و تشکیل سازمان رهبری بهائیان، امکان پذیر شده است و این امر، از برکت وجود دولت جدیدالتأسیس اسرائیل است:
این شروع عظیم -که در عقد اول قرن دوم بهائی، مقارن تأسیس دولتی مستقل و جدید در ارض اقدس، شروع گردید- در نتیجه پیدایش دولت مزبور، تقویتی بسزا یافت و بر اثر تحقق یک رشته وقوعات متوالیه ذیل در ارض اقدس، پیشرفت سریع حاصل نموده است:
۱٫ ساختمان قسمت فوقانی مقام اعلی -که مقدس ترین مشروع بین الملل و در تاریخ امرالله بی نظیر است- در قلب جبل کرمل آغاز گردید.
۲٫ هیأت بین المللی بهائی، در جوار اعتاب مقدسه تشکیل گردید. این هیأت طلیعه تأسیس بیت العدل عمومی، یعنی اعظم قوه تشریع نظم اداری جهان آرای بهائی است که به بنیانش الهی و حال بدایت ظهور و بروز آن است.
۳٫ اماکن تاریخی مربوط به ایام سجن حضرت بهاءالله و عبدالبهاء، تملک و تعمیر و تزیین گردید و دولت جدیدالتأسیس، آنها را رسماً جزء مقامات متبرکه شناخت و از پرداخت مالیات معاف نمود. این مقامات، اکنون نزهتگاه و مورد نظر و توجه عموم مردم است.
۴٫ مذاکرات رسمی با متصدیان اداری مرکزی بلدیه این حکومت برای دو منظور آغاز گردید:
الف) آنکه اراضی حول روضه‌ی مبارکه شارع آیین نازنین در حوالی عکا -که اکنون مورد تهدید است- برای نسل های آینده محفوظ ماند.
ب) آنکه املاک وسیعه واقعه در جوار مرقد مبارک حضرت اعلی -که بی نهایت لازم و ضروری است- خریداری شود، تا به فرموده حضرت عبدالبهاء، مشروعات تابعه حول مؤسسات، دو رکن اعظم، ولایت امر و بیت العدل اعظم در این اراضی بنیان گردد.
۵٫ برای آنکه در مستقبل ایام، مشرق الاذکاری برفراز جبال کرمل مرتفع گردد، نقشه‌ی لازم تهیه گردید. بنای این مشرق الاذکار، نشانه‌ی ضروری و بارزی از پیشرفت روزافزون نظم اداری بین المللی امرالله خواهد بود.
۶٫ چهار کنفرانس -که در خارج از مرکز بین المللی امرالله، در قطعات مختلفه عالم در آینده تشکیل خواهد شد، نشانه‌ی آغاز اقدامات امریه در بین قاره ها بوده و یازده محفل روحانی ملی، در آن شرکت خواهند نمود. انعقاد این کنفرانس ها مبشر شروع مرحله نهایی، برای اجتماع نمایندگان جوامع کلیه‌ی کشورهای مستقل و اقالیم مهمّه تابعه و جزایر مختلفه در سراسر جهان خواهد بود. اکنون وقت آن رسیده که توأم با اقدامات ششگانه‌ی فوق، موضوعی که اضطراراً مدتی به تعویق افتاده بود، به مرحله عمل درآید و آن، تعیین ایادی امرالله بر طبق نصوص الواح وصایای حضرت عبدالبهاء است که اولین عده آنها، بالغ بر دوازده نفر می باشند و به تعدادی مساوی از ارض اقدس و قطعات آسیا، آمریکا و اروپا انتخاب شده اند. این اقدامات اولیه، مقدمه تحقق کامل مشروعی است که حضرت عبدالبهاء در کتاب وصایا پیش بینی فرموده اند و با تمهیدات اولیه جهت تشکیل هیأت بین المللی بهائی -که بعداً به بیت العدل عمومی تبدیل خواهد شد- همدوش و همعنان است که این مشروع جدیدالتأسیس حلقه ی اتصال دیگری برای تحکیم روابط مرکز دائم الاتساع بین المللی امرالله با جامعه‌ی پیروان در سراسر عالم و راه را برای مبادرت به اقدامات دیگر به منظور تقویت اساس نظم اداری بهائی هموار می‌سازد….
۲۹
“پرفسور نرمان تیویج” که دادستان اسبق حکومت فلسطینی و یکی از شخصیت های سیاسی و حقوقی اسرائیل می باشد به پاس خدمات بهائیان به اسرائیل نوشت:
امر بهایی که مرکز آن حیفا و عکا است و این مدینه زیارتگاه پیروان آن است به درجه‌‌ایی از پیشرفت و تقدم نایل گشته که مقام دیانت جهانی و بین‌المللی پیدا کرده است.
به نوعی نرمان نیویچ بهائیت را در ردیف سه دین “یهودی، مسیحی واسلام” به رسمیت شناخته و می‌گوید:
اکنون فلسطین را نباید فی الحقیقه منحصراً سرزمین سه دیانت محسوب داشت؛ بلکه باید آن را مرکز و مقر چهار دیانت به شمار آورد، زیرا امر بهایی که مرکز آن حیفا و عکا ست و این دو مدینه زیارتگاه پیروان آن است به درجه ای از پیشرفت و تقدم نائل گشته که مقام دیانت جهانی و بین المللی را احراز نموده است. و همان طور که نفوذ این آیین در سرزمین مذکور روز به روز رو به توسعه و انتشار است در ایجاد حسن تفاهم و اتحاد بین المللی ادیان مختلفه عالم نیز عامل بسیار موثری به شمار می آید.۳۰
از طرفی شوقی افندی از وظائف شورای بین‌المللی بهائیان، رابطه با دولت اسرائیل بیان می‌کند و حمایت از اسرائیل را به همه دولت‌های جهان ترجیح می‌دهد و تأسیس شعب محافل روحانی و ملی بهائیان را فقط در ارض اقدس و بر حسب قوانین حکومت جدیدالتأسیس اسرائیل ممکن می‌داند.۳۱
و نقشه‌ی ده ساله که شامل ۲۸ هدف است. این اهداف بنابر خواست شوقی افندی، باید توسط “چارلز میسن ریمی” پیاده می شد.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
۱۹ . مجله اخبار امری، ارگان محفل ملی بهائیان ایران، شماره ۸-۹ (آذر – دی ۱۳۳۱ق)؛ -اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، ص۱۶۷٫
۲۰ . همان، ش۳، تیرماه ۱۳۳۳ ش.
۲۱ . همان، ش۵، ص ۱۶، شهریور ۱۳۳۱ش.
۲۲ . همان، ش۴ مرداد ۱۳۳۱ش.
۲۳ . همان، ش۸-۹ (آذر – دی ۱۳۳۱ش).
۲۴ . همان، ش یک، اردیبهشت ۱۳۳۱ ش.
۲۵ . جواد منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۲٫
۲۶ . مجله اخبار امری، ارگان محفل ملی بهائیان ایران، آذر و دی ۱۳۲۹ش، ش ۸-۹ ص ۴-۵، -اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، ص۱۶۹ -.۱۷۰٫
۲۷ . سید محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۶۷۵٫
۲۸ . مجله اخبار امری، ارگان رسمی محفل بهائیان ایران، ش ۸-۹، آذر و دی ۱۳۲۹ ش.
۲۹ . همان، ش ۹، دی ۱۳۳۰ش، ص۳٫
۳۰ . اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، ص ۱۶۹-۱۷۰؛ – قرن بدیع، قسمت چهارم، ص ۱۶۲٫
۳۱ . دکتر زاهدانی، بهائیت در ایران، ص ۲۵۷٫ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج سوم، ۱۳۸۴ش.

 

نویسنده: محمدرضا نصوری

منبع: اندیشکده مطالعات یهود

ejt

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سیزده + 13 =