بهائیت و جنگ اعراب و اسرائیل
در جنگ اعراب و اسرائیل، بهائیان همواره از اسرائیل غاصب جانبداری کرده، و علیه مسلمانان به تبلیغ میپرداختند. نیاز صهیونیسم و اسرائیل به اطلاعات و منابع خبری وسایل ارتباطی جمعی در کشورهای اسلامی، سبب شده بود بهائیان به کمک آنها بیایند؛ چون اگر اعراب موفق می شدند، منافع بهائیت در خطر بود.
در سال ۱۳۷۹ ق (۱۹۶۰م) یکی از شرکت کنندگان ایرانی در مجمع عمومی مؤتمر اسلامی بیت المقدس از نقش اطلاعاتی بهائیان برای اسرائیل، سخنی به میان آورد. کشورهای عربی، مسأله را خیلی جدی نگرفتند. در اثر عدم اطلاع مسلمانان از وضعیت عوامل گسترده صهیونیسم در کشورهای عربی اسلامی -که ناشی از ضعف تشکیلات اطلاعاتی آنان بود- نسبت به آن توجه ویژه ای نشد؛ در حالی که برای کارشناسان مسائل سیاسی – مذهبی ایران روشن بود تا زمانی که طرح دوستی و روابط متقابل عباس افندی با صهیونیسم پی ریزی نگردیده بود در ایران یهودی – بهایی وجود نداشت.
پس از پیدایش این سرسپردگی و تداوم آن در زمان شوقی افندی -به ویژه، پس از تشکیل دولت اسرائیل- در محافل بهائی ایران، یهودیان بسیاری، خود را یهودی بهائی لقب می دادند؛ حتی اسرائیل، با عنوان “قلب العالم” -که اصطلاحی مشترک، برای حفظ منافع هر دو گروه بود- زبانزد بهائیان و یهودیان صهیونیست شد. این اصطلاح، پیشنهاد شوقی افندی بود.
تلاش جدی بهائیان در کسب اطلاعات و مدارک سیاسی، برای منافع صهیونیسم و اسرائیل سبب موضع گیری جامعهی اتحادیهی کشورهای عربی شد. و موضوع “بهائی گری” جزء دستور کار “دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل” وابسته به اتحادیهی عرب قرار گرفت. این دفتر، مأموریت یافت تمام شرکت ها و مجتمع های صنعتی و اقتصادی آمریکایی و اروپایی و… که با اسرائیل منافع مشترک داشته و به نفع آن و زیان اعراب میکوشند، شناسایی کند و نام آنها را برای تحریم معامله و همکاری اقتصادی در اختیار دولت های عرب قرار دهد. خبرگزاری رویتر در ۱۰ ژانویه ۱۹۷۵ م از دمشق گزارش داد:
محمد محجوب (کمیسر عالی در دفاتر تحریم اعراب، علیه اسرائیل) بیان کرد: “کنفرانس ماه آینده دفاتر تحریم مبارزه با گروه بهائی را به طور جدی بررسی خواهد کرد”. محمد محجوب، از گروه بهائی به عنوان یک جنبش طرفدار اسرائیل و صهیونیسم یاد کرده است.۳۲
همین مضمون را خبرگزاری خاورمیانه در ۱۰ ژانویه ۱۹۷۵ م، به نقل از محمد محجوب و دیگران مخابره کرد:
روز ۲۳ فوریهی سال جاری، افسران دفتر تحریم اسرائیل، در کنفرانس قاهره گرد خواهند آمد، تا موضوع گروه مذهبی بهائی ها را که دارای اهداف و فعالیتهای صهیونیستی در کشورهای عربی – اسلامی هستند، بررسی کنند.۳۳
۲۳ فوریه ۱۹۷۵ م، در قاهره، کنفرانس تحریم اسرائیل برگزار شد و در ۲۵ فوریه، نتایج و تصمیمات مهم آن، در مطبوعات جهان منتشر شد.
روزنامهی “المحرر”، چاپ بیروت در ۲۵ فوریه ۱۹۷۵ م با عنوان “مؤتمر مکاتب مقاطعه اسرائیل”، تصمیم کنفرانس تحریم را به نقل از محمد محجوب و دیگر ناظران آگاه را – دربارهی رابطه محافل و مراکز بهائیان با صهیونیسم و اسرائیل – چنین اعلام کرد:
و قرّر المکتب ایضاً فرض حظر علی نشاط البهائیین فی الدول العربیه و اغلال محافلهم بعد ان ثبت ان الصهیونیه تستر ورائهم…؛
همچنین دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل مقرر داشت که بایستی دولتهای عربی از جنبش بهائیها و تشکیل محافل آنها شدیداً جلوگیری کنند؛ زیرا برای اعضای کنفرانس مسلم شد، صهیونیسم پشت آنان پنهان شده است. حتی بهائیان ایران گستاخی را به حدی رساندند که مبالغ هنگفتی، برای کمک به اسرائیل غاصب جمعآوری کردند. پول جمعآوری شده، حدود ۱۲۰ میلیون تومان بود که در ظاهر، برای بیت العدل حیفا فرستاده میشد؛ ولی منظور اصلی، کمک به ارتش اسرائیل بود. مقدار قابل ملاحظهای از این پول، به وسیله حبیب ثابت پرداخت شده بود.۳۴
درگزارش مأموران ساواک (۹/۹/۴۶) آمده است:
شنیده شده است چندی قبل، بهائیان ایران مبلغ هنگفتی -که چندین میلیون تومان بوده- به اسرائیل کمک کرده اند. البته تصور می رود کمک بهائیان، از طریق آقای غفوری (نمایندگی سیاسی اسرائیل در ایران) و به وسیله حبیب القانیان، که تماس مستقیم با حبیت ثابت -که قبلا یهودی و اهل کاشان بوده است- انجام گردیده؛ زیرا از قرار معلوم، سرمایه محفل و وجوه جمع آوری شده بهائیان، ماهیانه به نام خیرالله در صندوقی نزد حبیب ثابت می باشد و مشارالیه، این پول ها را به ربح می دهد؛ لکن مبلغ جمع آوری شده فعلاً نامعلوم است.۳۵
در ادامه، به نقش نمایندگان ایران در فلسطین اشاره میکنیم. میرزا حبیب الله خان آل رضا یا عبدالملک، از سوی مقامات وزارت امور خارجه ایران، به عنوان نماینده ایران در فلسطین انتخاب شد. البته این انتخاب، بدان معنا نیست که پیش از این تاریخ، ایران در فلسطین نماینده ای نداشت. از اسناد سیاسی موجود، چنین برمی آید که تا پیش از سال ۱۲۹۸ش ۱۸۸۰م “میسو اسکوینچ“، سمت “ویس قنسل” افتخاری ایران در حیفای فلسطیین را عهده دار بود.۳۶ اسکوینچ امور این ناحیه را با توجه به دقت نظر ویژه کنسولگری ایران در مصر اداره می نمود.۳۷ صرف نظر از او، انیس حیری و توفیق عفیفی، هر کدام، با عنوان کنسول افتخاری ایران در دو شهر یافا و عکا، عهده دار امور ایران بودند و این منصب را تا سال ۱۳۱۴ ش (۱۹۳۵م) حفظ کرده بودند. در این سال، بر اساس یاداشت ۲۵۰۳/۳۹۵۶۹ مورخ ۱۷/۹/۱۳۱۴ وزارت امور خارجه ایران، پایان خدمت ایشان رسماً به کمیته عالی بریتانیا در فلسطین ابلاغ شد.۳۸
میرزا حبیب الله که اهل شیراز۳۹ و فرزند میرزا رضا قناد بود، از بهائیان شناخته شده و مجذوب عباس افندی به شمار می رفت. او به سبب نزدیکی با عباس افندی، از خشم مردم مسلمان؛ هراس داشت و از اقامت در ایران نگران بود. لذا به عکا رفت و مستخدم دستگاه عباس افندی شد. او به دلیل تعصب و علاقه ای که به این فرقه داشت مورد لطف و محبت خاص افندی قرار گرفت. عباس افندی، حبیب الله خان پسر میرزا رضا قناد را به تحصیل گمارد و با هزینه خود، او را برای ادامه تحصیل دوسال به اروپا فرستاد. او به زبان های انگلیسی و فرانسه تسلط پیدا کرد و سپس به تهران آمد.۴۰ او پس از مشروطه در سال ۱۳۳۹ ق/۱۹۲۰ م رهسپار حیفا شد او خود در گزارش می نویسد:
چندی قبل، از حیفا، از طرف ایرانیان ساکن آن سرزمین [بهائیان] تهدیدی رسید که چون دولت فخیمه انگلیس در شناسایی “ویس قنسل” حیفا… تعلل می ورزد و امور ماها [ایرانیان بهایی] از هر حیث -راجع به مسافرت و غیر از این جهت- لطمه وارد می شود، خواهش می شود که مسافرت چند روزه به این سمت نمایند.۴۱
حبیب الله خان، ظاهراً بدون اجازه وزارت خارجه، رهسپار حیفا و سپس بیت المقدس شده و بدون داشتن اعتبارنامه، با مقام های انگلیس به گفت و گو پرداخته است. جالب اینکه نه تنها با مخالفت مسئولین انگلیسی مواجه نمی شود، بلکه مورد استقبال هم قرار میگیرد.
متأسفانه وزارت خارجه وقت نیز به دلیل آشفتگی سیاسی حاصل از کودتای سوم اسفند، هیچ واکنش نشان نداد و همین امر بر جسارت عین الملک افزود؛ به طوری که رسماً پیشنهاد سرپرستی امور فلسطین را مطرح ساخت.۴۲
حبیب الله خان در یکی از گزارش های خود، ضمن متهم کردن وزیر مختار ایران در مصر، اسباب تضییع حقوق و حیثیت دولت ایران را چنین می نگارد:
سابقاً عرض کردم بین بهائیان، پس از وفات عبدالبهاء راجع به مقام بهاءالله و جانشینش اختلافی روی داد.. از قرار راپرتی که رسیده است، پی در پی تلگراف و مراسلات از طرف انجمن های بهائیان در جمیع عالم، به حکومت بریتانیا و وزارت خارجه او و کمیسر عالی در فلسطین می رسد و می گویند که مضمون آنها هم این است که کلید، باید به دست شوقی افندی برسد… حالا ملاحظه می فرمایید که نداشتن مأمور صحیح دلسوزی در فلسطین، چگونه اسباب تضییع حقوق و حیثیت دولت ایران شده است و منتهی به این شده است که بهائیان، در تمام نقاط، متوسل به دولت بریتانیا شده اند، در صورتی که اگر مأموری می داشتیم، همه می بایستی متوسل به دولت ایران شوند. به هر صورت، این است اوضاع آن صفحات، و نمی دانم وزیر مختار [ایران در] مصر، به چه ملاحظه در جلوگیری از این امور برنیامده… در وقتش، اگر امور آنجا محول به فدوی شده بود، همین طور که در شام، حفظ حقوق و آبروی دولت را کرده ام، در آنجا هم، البته کرده بودم….۴۳
بر اساس این سند، از انگیزه های میرزا حبیب الله خان -که بعدها برای خود، از نام خانوادگی هویدا استفاده کرد- رسیدگی به امور بهائیان در فلسطین بوده است. انگیزه وی، بر اساس اسناد موجود به دو بخش تقسیم میشود:
الف) تلاش برای ارتباط پیوسته با مرکز بهائیت در فلسطین و نزدیکی به رهبران این فرقه. این تلاش به وسیله گروهی از ایرانیان شام در همان سال ها و با ارسال عریضه ای آشکار شده و پرده از این تصمیم هویدا برداشته می شود:
خدمت اجلاء عظام هیئت وزرا، محترمین و وکلای مجلس شورای مللّی [ملی]! جناب آقای حبیب الله خان، وقت ممکن ندارد که به کار رعیت یا به داد رعیت برسد. از برای [آن] که شب و روز مشغول از برای تبلیغ حضرات بهائی گردیده و روابط ایشان در عوض اینکه با پایتخت ایران باشد، روابط ایشان با حیفا است….۴۴
ب) کسب سود مالی، یکی دیگر از دلایل عین الملک هویدا در ارایهی چنین پیشنهادی است. شاید بین اعضای وزارت خارجهی ایران ملی، در دوران قاجار، کمتر فردی یافت شود که بدین اندازه متهم به اخاذی و سوء استفاده از اتباع ایرانی مقیم محل مأموریتش باشد. اقدامهای سودجویانهی هویدا به سرعت، مسائل مهمی را در روابط خارجی ایران با منطقهی خاورمیانه پدید آورد، به طوری که مقامات هر کشوری که در آنجا بسرمی برد، آشکارا از رفتار وی ابراز ناخشنودی میکردند.۴۵
مقامهای وزارت خارجه ایران که امیدوار بودند با واگذاری امور فلسطین به حبیب الله خان هویدا، هم به مشکلات اتباع ایرانی پایان دهند و هم اصول سیاست خارجی خود را برابر بحران فلسطین معلوم کنند نه تنها به هدف نخست نائل نشدند، بلکه در دستیابی به مقصود دوم، با دشواری جدیدی مواجه شدند.
هویدا، اگر چه خطر نفوذ صهیونیسم و رشد آن را در منطقه، بارها به مقامهای تهران گوشزد کرد این اقدام او نه از سر خیرخواهی و حقوق منافع ملی ایران، بلکه به دلیل رقابت پنهانی بهائیان و صهیونیست ها در تصرف حکومت فلسطین بود.۴۶ وزارت امور خارجه ایران -که تا پیش از عزیمت هویدا به فلسطین، حداقل در سه شهر مهم، دارای نمایندگی سیاسی رسمی بود- در اثر اقدامات او، نه تنها نمایندگی یافا، عکا و حیفا تعطیل شد، بلکه امور فلسطین را نیز ضمیمه شام کرد و ایرانیان فلسطین به سبب حمایت های صهیونیست ها، همکاری خوبی با هم پیدا کرده بودند.
درایت امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی (ره) با درایت و هوشیاری، خطر بهائیان را برای اسلام و کشور، جدی دانسته و در درجهی اول به روحانیت سفارشی اکید کرد که مردم را از این خطر آگاه کنند. آن بزرگوار، در دیداری خطاب به علمای یزد چنین فرمود:
آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حسابی به دست این فرقه است، که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل، برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است. پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی، یا بسته شده یا میشود. لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم. امروز، روزی نیست که به سیرهی سلف صالح بتوان رفتار کرد. با سکوت و کنارهگیری همه چیز را از دست خواهید داد.۴۷
حضرت امام (ره) از تسهیلات دولت برای مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرقه ضاله، به همراه پرداخت ارز و تخفیف بلیت برای سمیناری که در لندن تشکیل می دهند، و در مقابل، مشکلاتی که برای “حجاج بیت الله الحرام”، ایجاد میکنند، انتقاد کرده و آن را شاهدی بر سوء نیت دولت گرفتند.۴۸
البته روزنامهی دنیا (سال ۱۹، شماره ۷۴۱، در ۷/۲/۱۳۴۲) از عزیمت دو هزار زن و مرد بهائی از فرودگاه مهرآباد به لندن خبرداد که دولت، به هر نفر، پانصد دلار به نرخ دولتی ارز پرداخت نمود. علت عزیمت، اجتماع پانزده هزار نفری بهائیت در ۸ اردیبهشت ۴۲ برای معارفه گروه نُه نفری رهبران بهائیان بود.۴۹
حضرت امام (ره) در ادامه موضعگیری ها فرمودند:
دو هزار نفر را با کمال احترام، با دادن پانصد دلار ارز به هر یک (پانصد دلار از مال این ملت مُسلِم به بهائی دادهاند)، …[و] به هر یک، هزار و دوبیست تومان تخفیف هواپیما [دادهاند که اینها]، چه بکنند؟ بروند در جلسهای که بر ضد اسلام در لندن تشکیل شده است، شرکت کنند.۵۰
در جای دیگر – با ذکر همین ماجرا – از تخفیف بیست و پنج میلیون تومانی شرکت نفت به ثابت پاسال، (بهایی معروف) سخن به میان آورده و میفرماید:
این وضع نفت ما، این وضع ارز مملکت ما، این وضع هواپیمایی ما، این وضع وزیر ما، این وضع همهی ما، سکوت کنیم باز؟ هیچ حرفی نزنیم؟ حرف هم نزنیم؟ ناله هم نکنیم؟… این سکوت مرگبار، اسباب میشود که زیر چکمهی اسرائیل، به دست همین بهائیها، این مملکت ما، نوامیس ما پایمال شود. وای بر ما، وای بر این اسلام، وای بر این مسلمین! ای علما ساکت ننشینید! … استقلال مملکت و اقتصاد آن، در معرض قبضهی صهیونیستها است که در این حزب بهائی ظاهر شدند، و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود، قبضه میکنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شؤون، ساقط میکنند. تلویزیون ایران، پایگاه جاسوسی یهود است و دولتها ناظر آن هستند و آن را تأیید میکنند….۵۱
بهائیت و اقتصاد
در گزارش ساواک از جلسه ناحیه ۲ بهائیان شیراز (در تاریخ۱۹/۵/۱۳۵۰) آمده است:
جلسه ای باشرکت ۱۲نفر از بهائیان ناحیه ۲ شیراز، در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات، شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان، آقای فرهنگی و محمدعلی هوشمند، پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت:
بهائیان در کشورهای اسلام پیروز هستند و می توانند امتیاز هر چیزی را که می خواهند بگیرند. تمام سرمایه های بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران، مربوط به بهائیان و کلیمیان می باشد تمام آسمان خراش های تهران، شیراز و اصفهان، مال بهائیان است. چرخ اقتصادی این مملکت، به دست بهائیان و کلیمیان می چرخد. شخص هویدا، بهایی زاده است. او یکی از بهترین خادمان امرالله است و امسال، پانزده هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان! نگذارید کمر مسلمانان راست شود…!۵۲
بهائیان، با تمام وجود، خود را در اختیار اسرائیلیها قرار دادند، به گونهای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلی ها را به دست آوردند و اسرائیلیها نیز برابر خوش خدمتی آنها، رفتار ویژهای داشتند. “فریدون رامشفر” که بهایی است، در مسافرتی که به اسرائیل داشته دربارهی نحوه برخورد اسرائیلیها با بهائیان میگوید:
دولت اسرائیل، آنقدر نسبت به بهائیان، خوشبین است که در فرودگاه خود، احیا (بهائیان) را بازرسی نمیکند؛ ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمیها را بازرسی میکنند. به طوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار میدهید.۵۳
بهائیت پس از شوقی افندی
بهائیت به ویژه پس از مرگ شوقی افندی چهرهی اصلی مورد نظر بانیان خود را نمایان ساخت و در جهت اهداف پدید آورندگان اصلی خود، کارآیی خویش را در معرض دید عموم گذاشت. اگر نگاهی تطبیقی به عملکرد این فرقه در سراسر جهان بیندازیم، روشن میشود این فرقه تا چه اندازه ابزار دست سیاستمداران مستبد جهان شده و در راستای اهداف صهیونیزم بینالمللی در کشورهای اسلامی و برای تضعیف دین مبین اسلام به کار رفته است. حتی اگر کارآیی آن را در مقایسه با مکتبهایی مانند کمونیسم -که ادعای دیانت ندارند- به نظاره بنشینیم، روشن میشود که چگونه در راستای اهداف سیاسی بیگانگان در کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. این عملکرد، مدیون تشکیلاتی است که از زمان شوقی افندی به کار گرفته شد و بیتالعدل در اسرائیل تأسیس شد.۵۴
عملکرد امروز بهائیت
آنان از اسرائیل برای زنده نگهداشتن آیین خود کمک می گیرند و مسئولین رژیم غاصب هم با توجه به اهداف مشترکشان، از آنان حمایت می کنند، برای نمونه به خبر زیر توجه کنید:
سه شنبه، اول خرداد ۱۳۸۰ش، مصادف با سالروز رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، رژیم صهیونیستی، برای تجمع فرقه ضاله بهائیت به منظور افتتاح یک ساختمان دویست و پنجاه میلیون دلاری در ارتفاع کرمل در حیفا جشن و پایکوبی راه انداخت. ساخت این مجموعهی عظیم، با حمایت مستقیم اسحاق رابین (نخست وزیر معدوم رژیم اشغالگر)، از سال ۱۳۷۲ش، زیر نظر دو بهایی فراری به نامهای مهندس حسین امانت و دکتر فریبرز صهبا، با شدیدترین تدابیر امنیتی آغاز شد. این تصمیم، پس از برگزاری اجتماع سراسری سران بهائیت در نیویورک (۱۹۹۲م) زیر نظر سیا و موساد -با هدف ایجاد قوس و زیارتگاه متناسب با شأن پیامبر دیانت بابی درمدفنش- به مسئولان رژیم اشغالگر ابلاغ شد. در این مراسم ارکستر سمفونیک اسرائیل حاضران را -که میان آنها مسؤولان سیاسی و اقتصادی و امنیتی صهیونیست ها و برخی بهائیان اروپا و آمریکا بودند- برای دعا و نیایش همراهی می کرد. نکته مهم و قابل توجه این تجمع، حضور خبرنگاران رادیو و تلویزیون های مختلف جهان، برای ایجاد پوشش علنی صوتی و تصویری افتتاح کاخ بود. اهدافی که برگزارکنندگان مراسم، خواهان نشر آن، به وسیله این خبرنگاران بودند، می توان به این موارد اشاره کرد:
۱٫ دولت اسرائیل، با نهایت افتخار می تواند میزبان همه بهائیان جهان -به ویژه بهائیان ساکن کشورهای اسلامی- باشد.
۲٫ آثار این دیانت مدرن و پیشرفته، که متناسب با جهان توسعه یافته قرن ۲۱ است – به صدها زبان و لهجه ترجمه و منتشر شده است و می تواند برابر سایر برداشت ها و قرائت های عقب افتاده و متحجرانه بایستند.
۳٫ بهائیت، رو به گسترش است و تعداد بهائیان جهان که متمایل به دولت اسرائیل هستند، بیش از ۶ میلیون نفر است.۵۵
می توان گفت اسرائیل در پی جلب سرمایه های بهائیان و مشغول کردن مسلمانان به آنها و فراهم کردن یک حامی بسیار خوب برای یهودیان است.
اکنون بهائیت نیز با مظلوم نمایی در جوامع بینالملل -به ویژه در ایران اسلامی که سرزمین موعود آنها است- در پی آن هستند که بگویند: “ما بر حق هستیم و حقوق ما پایمال شده است“. و طبق معمول، استکبار جهانی هم از آنان حمایت میکند، بعنوان نمونه وقتی جامعهی بهائی نامهای به آقای خاتمی (رئیس جمهوری وقت ایران) مینویسند و تظلم خواهی میکنند، برخی سازمان های بینالمللی، با استناد به همین نامه، ایران را به نقض حقوق بشر محکوم میکنند. به گفته یکی از صاحب نظران: این نامه در شرایطی -به صورت گسترده- توزیع شد که در کنار تهدید ایران به وسیله اسرائیل، فشار آمریکا و اروپا بر ضد فعالیتهای هستهای ایران اوج گرفته و آنها هر روز بخشی از جنگ روانی و تبلیغاتی خود را در این باره انجام می دهند، تا جایی که تونی بلر و جک استراو، نخست وزیر و وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کردند که پس از پروندهی هستهای، پرونده حقوق بشر در ایران در دستور کار قرار می گیرد و در این بین، جامعهی بهائیان هم مورد استفاده ابزاری صهیونیستها قرار گرفته است.۵۶
چندی پیش هم اعلام کردند بهائیان و صوفیان در ایران آزاد نیستند، باید از حقوق آنها دفاع کرد. جالب این است که برخی روشنفکران داخلی هم به بهانه دفاع از حقوق بشر، از جامعهی بهائی و گروه های انحرافی ضاله حمایت میکنند. امیدواریم اینها -مانند جامعهی بهائی- جاسوس یا عامل صهیونیستها نباشند. شبکههای خبری وابسته به صهیونیسم نیز در اختیار تبلیغات این فرقه است که با تکیه بر مظلومیت آنان و حق آزادی عقیده، برای آنان تبلیغات کرده، و نظام مقدس جمهوری اسلامی را – که با آنان اختلاف ریشهای دارد – محکوم میکنند.
در مجموع امروز بهائیت یک تشکیلات بینالمللی است و شهر عکا (قبله بهائیان که در اسرائیل قرار دارد) مرکز همبستگی و پیوند آنها با صهیونیسم به ویژه در امور اقتصادی است. البته بیشترین پیروان بهائیت، در کشور آمریکا ساکنند. تشکیلات آنان در تمام کشورهای جهان به ویژه کشورهای آفریقایی و آسیایی شعبه دارد و برای خود تبلیغ میکنند. اهداف آنان با اهداف صهیونیسم گره خورده و به یکدیگر احترام متقابل دارند. آنان برای نابودی مسلمانان به ویژه شیعیان تلاش مضاعفی از خود نشان میدهند. باید بیش از پیش هوشیار بود چرا که دست صهیونیستها کاملاً نمایان است.
پینوشتها:
۳۲ . نجفی، بهائیان، ص ۱۸۳ (به نقل از بولتن خبری سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران، دفتر مرکزی، خبر شماره ۲۳۲، ۲۱ دی ۱۳۵۳ش).
۳۳ . همان، ص ۷۱۴٫
۳۴ . روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، ص ۱۷۳٫
۳۵ . مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمانهای یهودی و صهیونیسی در ایران، ص ۵۳۶٫
۳۶ . بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، (سال ۱۳۴۰ ق)، کارتن ۱۶، دوسیهی ۱۳، گزارش مورخ ۶ ذی قعده ۱۳۳۹ ق به شمارهی ۸۴۴ (به نقل علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۱).
۳۷ . ر.ک: گزارش شمارهی ۳۱۶ مورخ ۱۷صفر، ۱۳۴۱ق/۱۹۲۲م؛ سرکنسولگری ایران در شام، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۰۱ ش، کارتن ص ۱۶، دوسیهی ۴۴ (به نقل علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۱).
۳۸ . گزارش شمارهی ۶۹۵- ۱۷/۱۲/۱۳۱۴ کنسولگری شاهنشاهی ایران در فلسطین، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال۵-۱۳۱۴، کارتن ۲، دوسیهی ۲۶ (به نقل علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۲).
۳۹ . بر پایهی اسناد سفارت آمریکا، وی قزوینی الاصل بوده و به شغل خیاطی اشتغال داشته است، ر.ک: گزارش سری ارنست آر. اونی، دفتر تحقیقاتی- سیاسی ادارهی اطلاعات آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)، فوریه ۱۹۷۶ م /۱۳۵۴ش، موجود در: مجموعه اسناد لانهی جاسوسی امریکا، از ظهور تا سقوط، (مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۱۳۶۶) ج ۱، ص ۵۵ (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۲).
۴۰ . عبدا… شهبازی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی۱۳۶۹، ج ۲، ص ۳۷۵ (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین ص ۹۲).
۴۱ . گزارش شمارهی ۸۴۴ مورخ ۶ ذی القعده ۱۳۳۹ ق عین الملک، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۴۰ ق، کارتن ۱۶، دوسیهی ۱۳ (به نقل از ایران علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۳).
۴۲ . گزارش شمارهی ۸۴۴- مورخ ۶ ذی قعده ۱۳۳۹ق، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۴۰ ق، کارتن ۱۶ دوسیهی ۱۳ (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۳).
۴۳ . گزارش ۲۵۲۴، مورخ ۱۵ میزان ۱۳۰۱ ش/۱۹۲۲م، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۱ ش، کارتن ۱۶، دوسیهی ۱۹ (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و فلسطین، ص ۹۹-۱۰۰).
۴۴ . بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۲ش، کارتن ۶۵، دوسیهی ۴ (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۱۰۰).
۴۵ . گزاش شمارهی ۲۵۷۰، مورخ ۱۹/۵/۱۳۰۹ سفارت ایران در بغداد، بند ۴، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۹، کارتن ۴۸، دوسیهی ۲/۲۵۶/۶۴ و همچنین گزارش محرمانه، نمره ۵۱۹، مورخ ۱۶/۶/۱۳۰۹، سرکنسولگری دولت ایران در بیروت (به نقل از علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۱۰۴).
۴۶ . علیاکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، بر اساس اسناد وزارت امور خارجه، ص ۱۰۴، دفتر نشر فرهنگی اسلامی، ۱۳۷۶ش.
۴۷ . صحیفهی نور، ج۱، ص۴۴٫
۴۸ . روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، ص ۱۶۸٫
۴۹ . محمد حسن رجبی، زندگینامهی سیاسی امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش، ص ۲۵۶٫
۵۰ . صحیفهی نور، ج۱، ص ۱۲٫
۵۱ . همان، ص ۳۴-۳۵٫
۵۲ . عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج ۲، ص ۳۸۵٫
۵۳ . جواد منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ص ۳۳۰٫
۵۴ . دکتر زاهدانی، بهائیت در ایران، ص ۲۶۲٫
۵۵ . پایگاه اطلاع رسانی موعود (www.mouood.com).
۵۶ . سایت بازتاب، ۲۳ آذر ۸۳، مقاله شهریار رضوان طلب، ذیل عنوان “پشت پردهی شبنامهی بهائیان”.
نویسنده: محمدرضا نصوری
منبع:اندیشکده مطالعات یهود
ejt