یکی از کاربران مقاله ای برگرفته از وبلاگ بابک سحرخیزان را برای بهائی پژوهی ارسال نموده و خواسته است که در سایت قرار گیرد.اگرچه روال سایت چنین نبود ولی برای اجابت خواسته کاربر محترم این مقاله کوتاه را می آوریم:
مدتی است در پایگاه های بهائی، نوشته ای با عنوان “ما شرمگینیم”؛ منتشر شده است. این نوشته حاوی اظهارات عده ای از هموطنان درباره سکوت 160 ساله در مقابل پایمال شدن حقوق بهائیان ایران است. ضمن احترام کامل به نظرات این هموطنان انسان دوست، ضمن اعلام انزجار از هرگونه ستمی در حق هر انسانی، ضمن تأیید این موضوع که حقوق برخی بهائیان در ایران نقض شده است و ضمن یادآوری این نکته که شخصاً به هیچ بهائی عالماً و عامداً کوچکترین ستمی روا نداشته ام و معتقدم بسیاری از هموطنان نیز در این باره شرایطی همچون من دارند و اعلام آمادگی برای جبران هر ستم احتمالی سهوی، این پرسش را مطرح میخواهم کنم که چرا بیت العدل اعظم(مجمع رهبری جامعه جهانی بهائی)، تا کنون درباره ی ستمهایی که به آدمیان غیر بهائی(به قول خودشان “اغیار”) در دوران معاصر ما، روا شده و میشود، سکوت اختیار کرده است؟
بهائیان عزیز، شما از اقدام آن هموطنان استقبال کرده اید، آن را ستوده اید، برجسته اش ساخته اید و به طور گسترده ای آن را متنشر کرده اید. آیا جای آن نیست که بیت العدل اعظم هم، چنین کار نیکویی را انجام دهد و با صدور پیامی، شرمگینی خود را در مقابل سکوت طولانی اش درباره ستمهایی که به خلق غیر بهائی روا میشود؛ اعلام بفرماید؟ برخی از همین هموطنانی که با جامعه بهائی ابراز همدردی کردند با مشکلات فراوانی روبه رو بوده اند. بیت العدل برای کدام یک از آنها دلسوزی کرده و در بیانیهای مستقل به دفاع از حقوق آنها پرداخته است؟ تا کنون بیت العدل، به این همه نسل کشی که در عالم رخ داده و میدهد، چه اعتراضی نموده است؟ آیا تا کنون بیت العدل درباره، جنایات اسرائیل موضعگیری داشته است؟ آیا بیت العدل درباره وقایع مربوط به سیاهان آفریقا واکنش عملی نشان داده است؟
شاید هم نیازی به این نبوده است چه براساس آموزه های بهائی، “نفوسی که از امر بدیع [آئین بهائی] معرضند از رداء اسمیه و صفتیه محروم، و کل از بهائم [چهارپایان] بین یدی الله محشور و مذکور”(1)، “احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاة الارض” (2) ترجمه: بهائیان مراوریدهای امر هستند و غیرایشان ریگهای زمین هستند.
بنابراین، این توقع بیجایی است که انتظار داشته باشیم که بیت العدل برای آنانی که چهارپا و ریگ میپنداردشان، حقوقی قائل باشد. همچنین از تفکری که توجیه گر ظلم و ستاینده ظالمین است، چنین انتظاراتی داشتن، خطا است. جناب عباس افندی(جانشین حضرت بهاءالله) ضمن بدهکار کردن فرزاندان سیاهان به بردگی کشیده به آنها توصیه کرده است، “ممنون” کسانی باشند که پدرانشان را به بردگی گرفتند:
“شما [سیاهان آمریک] اگر بافریقا بروید سیاه های افریقا را ببینید آن وقت میدانید که شما چه قدر ترقّی کرده اید. الحمد للّه شما مثل سفیدانید امتیاز چندانی در میان نیست امّا سیاه های افریقا بمنزلهء خدمه هستند. اوّل اعلان حرّیّتی که برای سیاه ها شد از سفیدان آمریک بود … بجهت شما سفیدان آمریکا چنین همّتی نمودند اگر این همّت نمیبود این حرّیّت عمومی اعلان نمیشد. پس شما باید بسیار ممنون سفیدان آمریکا باشید و سفیدان باید بسیار بشما مهربان گردند تا در مراتب انسانی ترقّی نمائید… مختصر این است شما باید بسیار اظهار ممنونیت از سفیدان نمائید که سبب آزادی شما در آمریکا شدند اگر شما آزاد نمی شدید سایر سیاه ها هم نجات نمی یافتند “.(3)
به هر حال اقدام بشر دوستانه برخی از هموطنان فرصت تاریخی بزرگی در اختیار بیت العدل بهائی قرار داده است. این فرصت بینظیر، از طرفی یک آزمون بزرگ برای رهبران بهائی نیز هست. آیا رهبران بهائی، سکوت 160 سالهی خود را در مقابل ستم به خلق غیر بهائی، خواهند شکست؟ آیا بیت العدل خواهد گفت، “ما بیشتر شرمگینیم”؟
پی نوشتها:
1- کتاب بدیع، ص:213
2- مائده آسمانی، ج 4، ص: 353
3-خطابات حضرت عبدالبهاء، ج2، ص:41 الی 42