دکتر عباس امانت را شاید بتوان یکی ازپرکارترین تاریخ نگاران درباره دوره قاجار دانست. دو کتابی که او را در دو دهه آخر قرن بیستم به شهرت رساند درمورد جنبش بابی و ناصرالدین شاه هستند که با عقیده و گرایش دینی او، یعنی بهائیت مرتبط می باشند. اما کتابهای بعدیاش همچون شریعت: قانون اسلام در چارچوب معاصر(۲۰۰۷) و اسلام آخرالزمانی و تشیع ایرانی(۲۰۰۹) نشان دادند که تفکر تاریخیاش در سیر طولانیمدت تاریخی نیز به کار میآید. با کتاب های تصویرِ پایان: چشماندازهای آخرالزمان از خاورمیانه باستانی تا آمریکای معاصر(۲۰۰۲) و آیا خاورمیانه وجود دارد: تحول مفهومی در ژئوپولیتیک(۲۰۱۱) او مرزهای ایران را پشت سر گذاشت و به یکی از نویسندگان درباره خاورمیانه معاصر بدل شد.
جدیدترین کتاب عباس امانت، ایران: تاریخ مدرن، که بیش از ۱۰۰۰ صفحه است، چند ماه دیگر منتشر میشود و قرار است نگاهی تحلیلی و نو به تاریخ ایران باشد. تاریخدانانی که فرصت مطالعه پیش از انتشار کتاب را داشتهاند آن را ستودهاند. خوآن کول، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای شمالی دانشگاه میشیگان، میگوید: عباس امانت نویسنده برجسته ای در میان این نسل از تاریخدانان ایران است. او آموختههایش را با نثری فاخر بیان میکند و فرهنگ ظریف و عمیق ایران را به نمایش میگذارد. سانجای سوبرامانیام، تاریخدان برجسته هندی، میگوید انتشار چنین کتابی با توجه به سوتفاهمها و تعصبات عمیق موجود راجع به ایران بسیار بهموقع است، آنرا دستاوردی چشمگیر مینامد و میافزاید: کمتر دانشوری در جایگاه بهتری برای نوشتن چنین کتابی قرار دارد چرا که عباس امانت دهها سال را صرف مطالعه تاریخ و فرهنگ ایران کرده است.
عباس امانت همچنان بسیار فعال است. امسال علاوه بر ایران: تاریخ مدرن، کتاب عهد قاجار و سودای فرهنگ از او به فارسی و توسط نشر نمک در تهران متشر میشود. کتاب جهان فارسیزبان: پژوهشی مفهومی نیز امسال تحت ویراست او منتشر میشود . در ضمن او سردبیر شماره ویژهای از مجله (ایرانشناسی) در مورد چالشهای زیستمحیطی امروز ایران است. دکتر امانت در ضمن مشغول تالیف زندگینامهای از طاهره قرهالعین، چهره شاخص بابی آن دوره – که بهاییان به غلط او را بهائی قلمداد میکنند – است.
درباره کتابی که درباره تاریخ ایرانِ مدرن در پرتو نگاه بلند تاریخی، یعنی از صفویان تا امروز، نوشته و چند ماه دیگر منتشر میشود که هزار صفحه است و حدود پانصد سال را در بر میگیرد از او پرسش شده که آیا در آنجا به ۲۸ مرداد پرداختهاید؟
او پاسخ می دهد:
در تاریخ دوره جدید ایران یعنی به اصطلاح «Early Modern and Modern Iran» که از ۱۵۰۱ با شروع سلطنت صفوی آغاز میشود، دو جریان بزرگ را میتوانیم در نظر بگیریم: یکی مساله دیوان و درگاه هست یعنی رابطه بین وزارت و سلطنت، که این جریان پایدار و خیلی مهمی در زندگی سیاسی ایران است. موارد متعددی از تضادی که غالبا بین دیوان و درگاه پیدا میشد موجود است و در کتاب «قبله عالم» [زندگینامه ناصرالدینشاه] هم به آنها پرداختم. در قضیه ۱۹۵۳ و دوران وزارت دکتر مصدق و مقابلهاش با دستگاه سلطنت، این محسوس است. دوم مساله دین و دولت است که قبلا گفتم. رابطه عمیقی که این دو نهاد مهم، یکی نهاد دولتی و دیگری دستگاه روحانیت و علما را به هم پیوند میداد سابقه بسیار طولانی در تاریخ ایران دارد و حتی به پیش از اسلام بر میگردد. این رابطه در قرن بیستم گرفتار نوسان و تلاطم شد. این دو که همواره در کنار هم بودند و در مقابل جریانات غیرشرعی و غیردولتی میایستادند از هم فاصله گرفتند.
این حداقل دو جریان است که میتوانیم در سیر دراز مدت در تاریخ ببینیم. نهضت ملی هم، در واقع تداومی از انقلاب مشروطه بود. یعنی اگر شما جریانات داخلی انقلاب مشروطه را ببینید در دوره ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۳ بازگشتند و متجلی شدند. کودتای ۱۹۵۳در واقع منجر به سرکوب همان جریانی شد که در انقلاب مشروطیت شروع شده بود، یعنی خواست دولت قانونی، آزادی ناشی از دموکراسی، آزادی مطبوعات و آزادی بیان. همین در انقلاب ۱۹۷۹ دوباره پیدا شد. کشورهای اندکی هستند که در یک قرن ناظر به دو یا سه انقلاب بودند و ایران یکی از آنها است. البته اگر نهضت ملی را هم به صورت انقلاب ببینیم.
null