بهائیان در محکمه

0 1,016

محل دادگاه برادفورد تاریخ ۲۵/۱/۲۰۰۶ و ۲۷/۴/۲۰۰۶

قضات دادگاه:

1- قاضی ارشد حوزه مهاجرت قاضی لین

۲- قاضی ارشد حوزه مهاجرت قاضی رابرتس

۳- قاضی حوزه مهاجرت قاضی مک دونالد

دعوی بین خواهان: یک فرد بهائی ایرانی، متولد ۲۹/۸/۱۹۵۳ (۱۳۳۲شمسی)

و خوانده: وزارت کشور انگلستان

نماینده خواهان: آقای ر. دی مِلو، مشاور(معرفی شده از سوی دفتر خدمات حقوقی مهاجرتی [لیدز])

نماینده خوانده: خانم ر- پترسون ،کارشناس وزارت کشور

رأی دادگاه و دلایل آن:

یک فرد بهائی ایرانی، در کشور ایران، در معرض خطر جدّی آزار و اذیت نیست.اگر چنین افرادی در معرض آزار و اذیت از سوی دستگاههای دولتی ( یا کارکنان و عوامل آنها) بنابر علل دینی باشند میتوانند بطور مستدل نگرانی های خود را بیان و ابراز کنند. در این زمینه ، شواهد آزار گذشته حائز کمال اهمیت است. اگر تا امروز فردی بهائی بدلیل فعالیت تبلیغاتی یا مناصب تشکیلاتی، یا سایر فعالیتها در جامعه بهائی ایران ، مورد مواخذه مقامات ایران قرار نگرفته ، بسیاربعید است که در شرایط کنونی و یا پس از این و در مراجعت به ایران، با خطر واقعی مواجه شود.

خواهان- یک مرد بهائی ایرانی، متولد ۲۹/۸/۱۹۵۳- در تاریخ ۲۳/۴/۲۰۰۵ با داشتن ویزای ۱۲ ماهه توریستی و اجازه چند بار ورود، که از ۱۴/۲/۲۰۰۵ تا ۱۴/۲/۲۰۰۶ اعتبار داشت،وارد انگلستان شد.او همسرش را نیز به همراه داشت.خواهان در تاریخ ۱۰/۱۰/۲۰۰۵ درخواست پناهندگی کرد.

خوانده در تاریخ ۱۶/۱۱/۲۰۰۵ به شرح زیر تصمیم گرفت:

۱- مجوز ورود و ویزای خواهان را محدود سازد .

۲- خواهان موظف به بازگشت به ایران گردد .

خواهان به این تصمیم اعتراض کرد با این استدلال که عواقب این تصمیم منجر به نقض تعهدات انگلستان بموجب کنوانسیون پناهندگی شده، و بر اساس بخش ۶ قانون حقوق بشر ۱۹۹۸، مغایر با حقوق خواهان خواهد بود.این مسئولیت خواهان است که با دلیل ثابت کند در صورت مراجعه به ایران گرفتار آزار و اذیتی خواهد شد که او را مستحق استفاده از مزایای مذکور در کنوانسیون پناهندگی میکند . دادگاه استاندارد و ضوابط اثبات را در این پرونده بیان داشته است. نظر دادگاه بر اساس یافته هایی است که ذیلاً بترتیب ذکر گردیده است.

۳- مستندات خواهان عبارتست از ۳ بیانیه مکتوب ایشان ، یک نامه مکتوب از طرف خانم ایشان؛ اظهارات شفاهی خوانده و همسرش ، و اظهارات شفاهی و شهادت کتبی آقای بارناباس لیت،آقای دانیل ویتلی، و دکتر نازیلا قانع هرکوک .

خوانده (وزارت کشور) نیز مقداری مستندات، از جمله سوابق مصاحبه با خواهان و همسرش، و مدرک دانشگاهی همسر خواهان، و نامه پاسخ منفی خطاب به خواهان به تاریخ ۱۶/۱۱/۲۰۰۶ را به دادگاه ارائه کرده است.

۴- ادعای خواهان

خواهان مدعی است که در صورت مراجعت به ایران،نگران است که بخاطر عقیده بهائی اش مورد آزار قرار گیرد.خواهان در سال ۱۹۷۹ در ایران مدرک پزشکی خود را اخذ کرد،همان سالی که پدر همسر ایشان،بخاطر مشکلاتی که بر اثر وابستگی وی به آیین بهائی به انگلستان پرواز کرد.خواهان در سال ۱۹۸۱ ازدواج کرده است.خواهان و همسرش ،به علت اعتقاد بهائی خود ،در امور شغلی و حرفه ای خود با مشکلاتی مواجه شدند خواهان در سال ۱۹۸۳ به جرم فعالیتهای بهائی دستگیر و به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

خواهان در زندان بعضاً مورد ضرب و شتم ،و گهگاه به زندان انفرادی منتقل میشد. در سال ۱۹۸۹، در حالیکه ۵ سال و ۸ ماه از دوران حبس خود را گذرانده بود،بهمراه سایر بهائیان از زندان آزاد شد.

۵- خواهان، پس از آزادی ،بهمراه همسرش تلاش کردند در حرفه پزشکی به کار مشغول شوند.ولی آنها مدعی هستند که با توجه به محدودیتهایی که دولت ایران بخاطر بهائی بودن آنها،بر سر راه آنها قرار داده ،موفق به اینکار نشدند.خواهان برای داد خواهی ۲۰ نامه به افراد مختلف دولتی ایران نگاشته است. در یکی از این موارد که به دفتر نخست وزیری رفته بود ، در آنجا یکی از کارکنان به او گفته که او جاسوس اسرائیل است .

۶- در سال ۱۹۹۴ خانه خواهان از سوی مقامات مصادره شد و علت آن بود که گفتند آن خانه توسط پدر همسر وی، که یک بهائی سرشناس بوده، به آنها داده شده بود.در آن سال ،سرانجام خواهان و همسرش، پس از ۱۵ سال تلاش و اقدام توانستند پاسپورت های خود را بگیرند.آنها به انگلستان مسافرت کرده و س از مدتی به ایران مراجعت نمودند.

۷- خواهان در سال ۱۹۹۸، در ارتباط با تدریس در موسسه آموزش عالی بهائی(بیهه)دستگیر شد و از سوی دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس محکوم شد.البته این بار مورد ضرب و شتم نبود و فقط در زندان موهایش را کوتاه کردند و در یک بند شلوغ زندانی شد.پس از ۱۴ ماه و ۱۴ روز به حکم دادگاه تجدید نظر آزاد شد،اگرچه فرد خواهان دلیل آزادی خود را فشارهای بین المللی بر حکومت ایران میداند.

۸- پس از آزادی دوّم، خواهان برای کار به بخش جراحی متعلق به همسرش ،در اصفهان رفت.ولی این زوج پس از مدتی با این مشکل مواجه شدند که سازمانهای بیمه ایران،هزینه عملهای انجام شده توسط پزشکان جراح بهائی را به بیماران نمی پردازند.

۹- در سال ۲۰۰۰ خواهان به کشورهای انگلستان و سپس امریکا مسافرت کرد.در بازگشت مسئولان اطلاعاتی ،از خواهان و همسرش ، سوالاتی در مورد سفرشان بعمل آوردند.

۱۰- در سال ۲۰۰۴،خواهان بواسطه تشکیل و بر پایی جلسه مناجات – که از سری جلسات موسسه روحی است- در منزلش بازداشت شده آموزشهای روحی باعث تبلیغ و آشنایی افراد با آیین بهائی میشود یکی از افرادی که در آن جلسه حضور داشت فردی مسلمان بوده که بطور غیر رسمی بهائی شده بود.همسر خواهان هم به اتهام تلاش برای تغییر دین و بهائی سازی افراد بازداشت شد.خواهان ۲ روز بعد با وثیقه آزاد شد.

۱۱- خواهان و همسرش در ۲۳ آوریل ۲۰۰۵ با ویزای توریستی وارد انگلستان شدند.هدف آنها از سفر،دیدار والدین همسر خواهان،و حضور در یک کنفرانس پزشکی در این کشور ذکر شده است .

۱۲- در تاریخ ۵/۱۰/۲۰۰۵ به آنها زنگ زدند و با خواهان صحبت کرده و به او اعلام شد که حکم جلب وی صادر شده و در صورت ورود به ایران در فرودگاه بازداشت خواهد شد.خواهان اینطور نتیجه گرفته که تصمیم به زدن این تلفن توسط مسئولان جا معه بهائی اصفهان گرفته شده است. یکی از دوستان خواهان که در آنموقع در انگلستان بود به ایران بازگشت و در تاریخ ۲۰/۱۰/۲۰۰۵ با برادر همسر خواهان ملاقات کرد . در آنجا برادر همسر خواهان به او گفته که وی مطلع شده است که افراد و عناصر تندرو در وزارت اطلاعات ایران از اینکه در سال ۲۰۰۴ خواهان را با قرار وثیقه آزاد کرده اند ، اظهار تاسف کرده اند. و ظاهراً گفته شده که اطلاعات خاص مبنی بر احتمال دستگیری خواهان-در صورت مراجعت به کشور –توسط یکی از بهائیان اصفهان به برادر همسر خواهان بیان شده است.

۱۳- پس از دریافت اولین تماس تلفنی،خواهان و همسرش به این نتیجه رسیدند که در صورت بازگشت به ایران جانشان در خطر خواهد بود و لذا درخواست پناهندگی خود را به دولت انگلستان ارائه دادند.

۱۴- توضیح مختصری درباره آیین بهائی

این آیین در نیمه دوم قرن۱۹،از دل اعتقادات شیخی و بابی بیرون آمد و سپس راه خود را از آنها جدا و مستقل کرد. بهائیان به خداوند غیب لاشریک اعتقاد دارند و معتقدند در طول تاریخ خداوند پیامبران و مظاهر خویش را ،همچون آدم ،موسی،عیسی،محمد و زرتشت بسوی جوامع می فرستد.بهاء الله ، پایه گذار بهائیت نیز یکی از این مظاهر الهی است. بهائیان اگرچه به حقانیت سایر ادیان صحه میگذارند، ولی در عصر حاضر،آیین خود را مناسبترین عقیده و آیین تلقی می کنند. پیامبر اسلام ، محمد(ص) را خاتم پیامبران نمیدانند. آیین بهائی تشکیلات روحانی ، شبیه سایر ادیان ندارد ،بلکه یک سازمان و تشکیلات انتخاباتی محلی و ملّی در کشورهای مختلف دارد .و بالاترین ارگان تشکیلاتی آنها بیت العدل جهانی است که در حیفای اسرائیل هستند.

اظهارات شفاهی خواهان

۱۵- در جلسات استماع،خواهان اظهارات خود را به فارسی و با کمک یک مترجم ارائه نمود.البته او تا حد زیادی به زبان انگلیسی آشنایی داشت و هر زمان تمایل داشت به زبان انگلیسی صحبت میکرد. خواهان مطالب خود را بصورت کتبی هم ارائه داد که چکیده های فوق از آنها استخراج شده است.آقای دی ملو،از خواهان پرسید چرا ایشان در دفعات قبل حضور در انگلستان ،و مشخصاً در آوریل ۲۰۰۵ تقاضای پناهندگی نکرده است؟خواهان پاسخ داد که اووهمسرش علیرغم مشکلاتی که با آنها مواجه بوده اند،به جامعه بهائی ایران احساس تعلق خاطر دارند.ولی تلفن اکتبر ۲۰۰۵ آنها را متقاعد کرد که در صورت مراجعت به ایران ،جانشان در خطر خواهد بود.در عین حال ،اگر در ایران به او فرصت داده شود به فعالیتهای خود بعنوان یک بهائی ادامه خواهد داد.

۱۶- در برسی تلفیقی،از خواهان درباره نامه هایی که به افراد مختلف در ایران نوشته ، و از مشکلاتی که او وهمسرش بعنوان پزشک با آنها مواجه بودند ، پرسش شد.او گفت که ۱۰ تا ۱۵ تا از آن نامه ها نوشته و البته از هر کدام از آنها تعدادی کپی گرفته و برای اشخاص متعددی ارسال کرده است .در نتیجه تاثیر آن نامه ها،همسر خوهان توانسته است بصورت خصوصی به کار بپردازد.

۱۷- خواهان جزئیات مشکلاتی را که ایشان و همسرش ،بعنوان پزشک داشتند را تشریح کرد.به گفته ایشان طبق مقررات و ضوابط کنونی در ایران،هر فارغ التحصیل رشته پزشکی تنها در صورتی پروانه و اجازه اشتغال میگیرد،که مدتی ،تحت نظر بیمارستانهای دولتی،در مناطق محروم ،کار کند.ولی با توجه به نفرت دولت از بهائیان ،پزشکان بهائی اجازه فعالیت برای دولت را ندارند و لذا جواز فعالیت و تاسیس مطب خصوصی به آنها داده نمی شود.خانمهای متاهل از شرط خدمت در مناطق محروم معافند،ولی چون ازدواج بهائی در ایران به رسمیت شناخته نمیشود،لذا همسر ایشان ،حداقل برای مدتی،نتوانست از این شرایط استفاده کند.البته از ۱۹۸۹،خواهان دریافت که او و همسرش مجاز هستند بعنوان حراج ،در بخش خصوصی فعالیت نمایند.

۱۸- از خواهان درباره پاسخهایش در وزارت کشور درباره موسسه آموزش عالی بهائی،پرسیدیم.خواهان مطالبی را که در آنجا گفته بود تایید کرد،یعنی اینکه پس از آنکه برای بار دوم از زندان آزاد شد،جامعه بهائی تصمیم گرفت که او دیگر نباید در موسسه فعالیت نماید.

۱۹- از خواهان توضیح خواستیم که ملاقات با یک دوست ایرانی در اکتبر ۲۰۰۵ را چرا در اظهارات قبلی و نیز مصاحبه در وزارت کشور، بیان نکرده است؟ خواهان میگوید که در آنزمان مطمئن نبوده که آیا دوستش تا ۴ نوامبر ۲۰۰۵ از ایران باز می گردد یا خیر.زیرا او باید از دوستش اجازه میگرفته که آیا از او نقل قول کند و او را بعنوان شاهد ذکر کند یا خیر . البته در مصاحبه سوالی درباره دوستش از خواهان نشده بود.خواهان همچنین تایید کرد که خطر بازداشت ،در صورت مراجعت به ایران را،برادر خانمش به او گفته بود. دوباره در خصوص ارتباط دوستش ،از خواهان پرسش شد و ایشان گفت آنچه را که دوستش در ایران – درباره خطر بازگشت خواهان به ایران شنیده پس از مصاحبه در وزارت کشور،از دوستش شنیده است.به این ترتیب خواهان پذیرفت که نباید از افسر مهاجرت استفاده کرد که چرا در این خصوص از او سوالی نپرسیده است.

۲۰- از خواهان پرسیدیم که جامعه بهائی چگونه از نظر و دیدگاه وزارت اطلاعات ایران درباره خواهان مطلع شده است؟ او پاسخ داد که نمایندگان مورد وثوق جامعه بهائی با ادارات دولتی ، و از جمله با وزارت اطلاعات ، ارتباط دارند. و خواهان تصور کرده که فردی که آن اطلاع را به ایشان داده، احتمالاً از این کانال کسب خبر کرده است.این نمایندگان مورد وثوق جامعه بهائی بوده و مورد اعتماد مقامات ایران نیز بوده اند.

۲۱- خواهان بیان داشت که مسئول جلسه تبلیغی خانگی در سال ۲۰۰۴ ، که مورد حمله ماموران قرار گرفته ، قبلاً مسلمان بوده، و نسبت به آئین بهائی تمایل پیدا کرده، ولی بطور رسمی بهائی نشده بود.از خواهان پرسیدیم آیا عادی است که مسئولیت جلسات مناجات را به افراد مسلمان بسپارید ؟ و او گفت در مورد جلسات آموزش روحی اینکار معمول است.

۲۲- خواهان اعلام کرد که آخرین باری که ایران را ترک کرده، مسئولان فرودگاه لیست ممنوع الخروجها را کنترل کرده و نام او در آن لیست نبوده است.

۲۳- در بررسی تلفیقی و مجدّد، خواهان اظهار داشت که پس از آزادی در سال ۱۹۹۴، او و همسرش با مشکلاتی در فعالیتهای شغلی مواجه شدند . زیرا سازمان تامین اجتماعی از پرداخت سهم بیمه ، در صورت مراجعه مردم به پزشک و جراح بهائی،خود داری میکرد.

۲۴- خواهان تایید کرد که باور داشته که در دورانی که فعالیتهای تبلیغی بهائی در منزلش انجام میداده منزلش تحت کنترل بوده است. برنامه تبلیغی روحی به نحوی است که در هرجلسه ، فردی جدید بعنوان گرداننده جلسه انتخاب و تعیین شود. از خواهان سوال شد که اگر به ایران بازگردد و بازداشت نشود ،آیا فعالیتش را ادامه خواهد داد؟ او پاسخ داد ظاهراً محدودیتهایی برای تشکیل و برگزاری جلسات روحی گذاشته شده ، ولی او به فعالیتش ادامه خواهد داد اگرچه نه خیلی آشکار .

شهادت همسر خواهان

۲۵- همسر خواهان نیز شهادت داد. او مطالب مکتوب خود را تصدیق کرد . همچون خواهان او نیز به فارسی و با کمک مترجم ، و البته در بعضی قسمتها به انگلیسی صحبت کرد.

۲۶- در اظهارات کتبی همسر خواهان توضیح داده چگونه والدینش بخاطر آزار دینی از ایران گریخته و اینکه او در دانشگاه شیراز در رشته پزشکی تحصیل کرده است.اگرچه او توانسته تحصیل دانشگاهی خود را به پایان برساند، ولی ۶ماه پس از فراغت از تحصیل او، سایر دانشجویان بهائی از دانشگاه اخراج شدند. در سال ۱۹۸۱، اخراج دانشجویان بهائی در سایر دانشگاههای کشور هم اتفاق افتاد.این خانم در زندان برخی از دوستان بهائی را دیده که برای آنها حکم اعدام صادر شده و مدت کوتاهی بعد، حکم درباره آنها به اجرا گذاشته شده بود.ایشان درباره اولین بازداشت همسرش ، و مشکلات ملاقات با وی در بازداشگاه محل نگهداری وی، مطلبی در اظهارات کتبی خویش نداشته است. حتی پس از آنکه همسر خواهان در سال ۱۹۸۴ محلی را برای انجام فعالیت جراحی افتتاح کرد،همچنان با مانع تراشی از سوی مقامات ایرانی روبرو بوده است.در اظهار نامه کتبی بخش دیگری از مشکلات را نحوه برخورد شرکتهای بیمه درمانی دانسته است. در خصوص موضوع جلسه مناجات سا ل ۱۹۸۴، در اظهارات کتبی ثبت شده که همسر خواهان ابتدا بازداشت و سپس به او گفته شده که به دادگاه انقلاب برود زیرا خواهان را در آنجا حاضر خواهند کرد. خواهان با کمک یک دوست بهائی اش ، به قید وثیقه آزاد شد.اظهارات کتبی همسر خواهان با توصیف او از تلفن تاریخ اکتبر ۲۰۰۴ او و شوهر خواهر همسرش که به او هشدار دارد مراجعت آنها به ایران خطرناک خواهد بود به پایان رسیده است.

۲۷- در باز خوانی اظهارات ،همسر خواهان اظهاراتش را تایید کرد.او گفت که بسیار علاقه داشته تا در رشته پوست تخصص بگیرد ولی در ایران بخاطر بهائی بودن او را از تحصیل منع کردند و او امیدوار بود تا در انگلستان تحصیلش را دنبال کند.

۲۸- در تطبیق و مقابله اظهارات،همسر خواهان نیز تایید کرد که او نیز عقیده داشته که منزلشان،بطور مداوم ،پس از آزادی شوهرش از بازداشت سال ۲۰۰۴،تحت نظر بوده است. از او پرسش شد پس چرا هنگامی که در سال ۲۰۰۵ وارد انگلستان شدند تقاضای پناهندگی ندادند؟ همسر خواهان پاسخ داد که او وهمسرش در آنزمان برای دیدار به انگلستان آمدند و قصد داشتند تا به ایران بازگردند .آنها با مشکلات کنار آمده بودند و قصد داشتند در ایران بمانند. ولی پس از انتخابات ریاست جمهوری و تلفنی که شوهر خواهر خواهان به آنها زد ،او و خواهان دریافتند که بازگشت به ایران برای آنها در حکم خودکشی است .دیگر زندگی شوهرش در خطر است . از خانم سوال شد که چرا پس از دومین بازداشت خواهان، آنها تقاضای پناهندگی نکردند؟ و همسر خواهان مجدداً بیان داشت که آنها دوست داشتند علیرغم مشکلات ،در کنار سایر بهائیان ایران بمانند.

۲۹- در پاسخ به سوالات دادگاه ،شاهد درباره کپی مدارک،که بعنوان ضمائم C2 تا C4 در بسته مدارک وزارت کشور آمده توضیح داد:این مدارک،کپی مدارک دانشگاهی و اجازه طبابت همسر خواهان در ایران بوده است.

شهادت جناب بارناباس لیت، مسئول دفتر امور خارجی محفل ملّی بهائیان انگلیس

۳۰- آقای لیت متن نوشته خود را قرائت کرد.آقای لیت ابتدا توضیح کوتاهی درباره آیین بهائی داد که متعاقباً در این رای،به آن خواهیم پرداخت. شاهد بیان داشت که بخش مهمی از وظایف او،بعنوان منشی دفتر امور خارجه محفل روحانی ملّی دفاع از حقوق بهائیان ایران است.محفل ملّی بهائیان ایران وابسته به جامعه بین المللی بهائی است که یک سازمان غیر دولتی عضو سازمان ملل میباشد و در نیویورک و ژنو دفتر دارد.جامعه بین المللی بهائی تلاش دارد تا با بهائیان ایران ارتباط داشته باشد.شاهد اظهار داشت که دقت و تلاش شده تا اظهاراتی که از ایران اخذ میشود قبل از ارائه به دولتها کنترل و تصحیح شود. آقای لیت اظها ر داشت که “وزارت امور خارجه و امور کشورهای مشترک المنافع انگلستان” به مطالبی که سازمان متبوع وی به آنها ارسال میکند اعتماد دارند و بدون نیاز به کنترل و تصحیح بعدی بر اساس آن تصمیم گیری و اقدام می کنند .شهادت آقای لیت توسط یکی از مسولان اداره مهاجرت ومسولان وزارت کشور هم بررسی شده و همچنین در جمع بندی و اظهار نظر وزارت کشور در این خصوص که آیا برخی ایرانیان که ادعا می کنند بهائی هستند حرفشان صحیح است یا خیر به ایشان مراجعه می شود. اظهار صدق و راستی یکی از اصول اخلاقی بهائی است.

۳۱- آقای دی ملو درباره بند ۳۲ از شهادت آقای لیت پرسید که بیان شده خواهان در عقیده بهائی خود راسخ است و زندان و آزار جسمی را بر اینکه خود در ملاء عام و جلسات خصوصی بهائی معرفی نکند ترجیح داده است. شاهد بیان داشت که با خواهان آشنایی دارد و او را در سفر قبلی اش به انگلستان ملاقات کرده است و با نام خواهان بعنوان فردی که در ایران بازاشت بوده، آشنا بوده است.

۳۲- از شاهد درباره پاراگراف ۳۳ اظهاراتش که بیان میدارد “جامعه بهائی ایران به اظهار و اعلان عقاید خود در ملاعام و بطور خصوصی ادامه داده ، و به دعا و مطالعه و آموزش فرزندان و جوانانش ، و برگزاری جلسات خانگی بهائی با وجود ارعاب عناصر دولتی و غیر دولتی ، و از جمله اعضای انجمن حجتیه ادامه میدهد” پرسش شد. شاهد اظهار داشت که بهائیان مجاز نیستند سالنی برای جلسات و برنامه های خود اجاره کنند، و نیز برای جلوگیری از تحریک احساسات نمیخواهند زیاد برنامه های علنی داشته باشند. لذا،عملاً جلسات خود را در منزل برپا میکنند.

۳۳- شاهد اظهار داشت که موسسه روحی در کشور کلمبیا تاسیس شد.تولیدات آن یکسری مطالب و مواد آموزشی است که تا به حال شامل ۷ کتاب بوده است. مطالب کتابها برای مطالعه بهائیان فعلی و نیز کسانی که علاقمند به آیین بهائی شوند، در نظر گرفته شده است.

۳۴- آقای بارنی لیت اظهار داشت که انجمن حجتیه در سال ۱۹۵۳ از سوی یک روحانی شیعه،که مطالب بهائی را مطالعه و نسبت به بهائیان احساس نفرت پیدا کرده بود،پایه گذاری شده است.این انجمن به لحاظ حجم سازمانی و نفوذ و قدرت رشد کرد و در پشت همه فعالیتهایی که برای تعطیل بهائیان و جلسات آنها صورت گرفته حضور داشته است.انجمن همچنین اقدام به نفوذ در جامعه بهائی کرده است.در زمان آیت الله خمینی فعالیت انجمن محدود شد زیرا خمینی آنها را تایید نکرده بود.اکنون بنظر میرسد که آنها تجدید حیات یافته اند.ظاهراً رئیس جمهور جدید ،احمدی نژاد عضو انجمن است و فعالیتهای انجمن مورد تایید اوست. آنها عقیده دارند که هرج و مرج در جامعه را افزایش دهند تا امام دوازدهم شیعه (که جامعه شیعه در انتظار اوست)زودتر ظهور کند.

۳۵- آقای لیت اظهار داشت که بنابر تجربه محفل ملی ، سیستم قضایی ایران تمایلی به ارائه هرگونه مطالب مکتوب در خصوص اخطار ،اتهام و رای قضائی برای بهائیان ندارد .زیرا در آنصورت آن سند به دست جامعه بین المللی ، و از آنجا به سازمان ملل و یا کشورهای عضو خواهد رسید .اگرچه احکام مجازات ابتدائاً مکتوب بودند،ولی در ۵-۴ سال اخیر،تا آنجا که بهائیان اطلاع دارند،این شیوه تغییر کرده است.اکنون ۶۲ بهائی در انتظار محاکمه هستند بدون آنکه از اتهامات بر علیه خود اطلاعی داشته باشند.

۳۶- از شاهد درباره پاراگراف ۲۱ از اظهاراتش که بیان داشته وضعیت بهائیان ایران در سال ۲۰۰۵ بمراتب بدتر شده و آنرا با سال ۱۹۹۸- سال آخرین اعدام یک فرد بهائی در آن واقع شده – مقایسه می کنند. در سال ۲۰۰۵، ذبیح الله محرمی ، که به جرم ارتداد به حبس ابد محکوم شده بود،در سلول خود در یزد درگذشت. گفته شد که آقای محرمی از نظر سلامتی مشکلی نداشت و گفته شده که چندین بار از سوی مسئولان مختلف به مرگ تهدید شده بود.

۳۷- آقای لیت اظهار داشت که پس از نوشتن نامه ای سر گشاده به پرزیدنت خاتمی در نوامبر سال ۲۰۰۴، توسط یک گروه غیر رسمی بهائی ، شرایط به مراتب بدتر شد. نامه ، با کلمات و عبارات ملایم ، درصدد بود تا تداوم آزار بهائیان را گوشزد کند. نامه سرگشاده از رئیس جمهور میخواست تا شرایط را اصلاح کند و به بهائیان اجازه داده شود تا بطور آزادانه به انجام امور دینی بپردازند. درباره مرگ آقای محّرمی ، شاهد اظهار داشت مرگ او مشکوک بود زیرا او کاملاً سالم بود و در ابتدا هم هیچ علتی برای مرگ او، بصورت مکتوب،از سوی مسولان بیان نشد. ایشان همچنین کاملاً اطمینان داشت که خواهان را در سال ۲۰۰۱ در انگلستان ملاقات کرده است.

۳۸- ایشان اظهار داشت که درباره انجمن حجتیه تعداد مقالات در نشریات انگلیسی وجود دارد. درباره ارتباط خواهان با موسسه بیهه پس از دومین بازداشت خواهان،شاهد بیان کرد چنانچه نام مشخصی در لیست ویژه مقامات ایران قرار گیرد،تمام فعالیتها و حرکات او زیر نظر قرار خواهد گرفت.خواهان همواره مایل به ادامه فعالیت در جامعه بهائی و یکی از بهائیان برجسته ،به تشخیص مقامات ایرانی بوده است.

۳۹- از شاهد درباره اظهارات خواهان مبنی بر ارتباط بین مقامات سرویس امینتی ایران و برخی نمایندگان جامعه بهائی پرسش شد.آقای لیت اظهار داشت که مطالبی در این زمینه خوانده،ولی نمیتواند جزئیاتی به خانم پترسون بدهد.

۴۰- از شاهد درباره پاراگراف ۲۵ از شهادت کتبی اش که میگوید بنظر میرسد تعداد بهائیان ایران ۳۰۰,۰۰۰ تا ۳۵۰,۰۰۰ نفر باشد پرسش شد که می نویسد ما انتظار نداریم مقامات ایرانی همه انها را مورد ازار و اذیت قرار دهند . در گفتگو با یکی از بهائیان بازداشتی در ۲۰۰۵، یک عنصر اطلاعاتی گفته : ” ما میدانیم چطور با بهائیان مقابله کنیم! ما دیگر دنبال افراد بهائی عادی نیستیم . ما تشکیلات و شبکه داخلی شما را فلج میکنیم.” به نظر میرسد این اظهار نظر ، بیانگر استراتژی مقامات ایرانی در تلاش اخیرشان برای کنترل جامعه بهائی است. مشخصه این سیاست جدید ، شناسایی و هدف قرار دادن گروهی از بهائیان است که نقش رهبری و هدایت فعالیتهای جامعه بهائی را بعهده دارند.

۴۱- از آقای لیت سوال شد که این تفسیر از کجا آمده است؟ ایشان بیان داشت که این مطلب بعنوان بخشی از پروسه کسب اطلاعات از ایران، و ارزیابی آن صورت گرفته است که جزئیات اینکار در پاراگرافهای ۳ تا ۶ اظهارات کتبی ایشان درج شده است.

۴۲- آن پاراگرافها نحوه ارتباط جامعه بین المللی بهائی با بهائیان ایران را،علیرغم مشکلات ارتباطات ، با علم به اینکه مسئولان ایرانی تلفن ها و ایمیل ها را کنترل می کنند، نشان میدهد. اگر چه تشکیلات رسمی بهائی در ایران وجود ندارد، ولی یک کمیته غیر رسمی بنام “یاران ایران” در ایران وجود دارد. یاران ایران اطلاعات مربوط به فعالیتهای صورت گرفته بر علیه بهائیان – از سوی عناصر دولتی و غیر دولتی – و اقدامات صورت گرفته در زمینه نقض حقوق بشر و حقوق مدنی بهائیان را ، به جامعه بین المللی بهائی ارسال میکند.

گفته شده که جامعه بین المللی بهائی تاکید دارد که این اطلاعات قبل از آنکه در اختیار سایرمحافل ملّی بهائی در دیگر کشورها قرار گیرد تا آنها آنرا در اختیار مسئولان کشورهای خود قرار دهند ، کنترل و حتی کنترل مجدد میشود.از نظر آنها صحت مطالب از سرعت ارائه آن مهمتر است.

۴۳- شاهد اظهار داشت که تفسیرها و برداشتهای مندرج در پاراگراف ۲۵ گزارش ایشان از سوی یک فرد بهائی به خواهان و یا همسرایشان بیان گردیده است.هدف گوینده ایجاد ترس در جامعه بهائی بوده است.

۴۴- شاهد اظهار داشت که بسیار بعید است که از یک مسلمان خواسته شود تا جلسه مناجات و دعا را اداره کند. خواهان از عراق تماسی با شاهد نگرفته است.

۴۵- در برسی تلفیقی ، از شاهد خواسته شد درباره مفاد پاراگراف ۲۵ توضیح بیشتری بدهد. اوبیان داشت که جامعه بهائی ملاحظه کرد که اقدام هماهنگی توسط مقامات ایرانی برای بازداشت بهائیانی که نقش مدیر و هماهنگ کننده فعالیتهای جامعه بهائی را در سطوح محلی وملّی داشتند، صورت گرفته است. یکبار یکی از این افراد هنگامی که قصد سوار شدن اتوبوس را داشت بازداشت شد.اینگونه هماهنگ کنندگان و آموزش دهندگان بهائی، همچون مسئولان موسسه آموزش عالی بهائی (بیهه)هدف طرح جدید هستند.

شهادت آقای دانیل ویتلی، عضو محفل ملی بهائیان انگلستان

۴۶- آقای دانیل ویتلی درباره اظهارات کتبی خود مطالبی بیان داشت.در آنجا گفته شده که وضعیت بهائیان ایران درسال ۲۰۰۵ بدتر شده است.گفته میشود بهائیانی که مورد اتهام و بازداشت و زندانی قرار دارند کسانی هستند که در تلاشهای جامعه بهائی برای حفظ هویت جامعه بهائی و تربیت جوانان آنها ایفای نقش می کنند.طی دوره ۲۰۰۵-۲۰۰۳ دو روند خاص در تشدید وخامت اوضاع بهائیان مشاهده میشود، در بهار ۲۰۰۲ کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نظارت بین المللی خود را بر ایران ، پس از ۱۸ سال رصد و مراقبت مستمر، متوقف کرد. در نوامبر ۲۰۰۴ جامعه بین المللی بهائی اولین شخص برای ضربه زدن به رهبران و فعالان بهائی در سطح ملّی را گزارش داد که در سال ۲۰۰۵موارد آن افزایش یافت.

۴۷- شاهد می گوید به اعتقاد او مقامات ایرانی تلاش داشته اند از افرادی که در دوره اول بازداشتها به زندان رفتنه اطلاعات درباره عناصر محوری و ستون فقرات جامعه بهائی کسب کنند .او عقیده داشت که سیاست فعلی ایرانیان ،هدف قرار دادن رهبران جامعه بهائی و فعالان حوزه آموزش بهائی است.انتخاب محمود احمدی نژاد فرصت مناسبتری برای حکومت ایران در جهت دستگیری بهائیان فراهم کرده است . در این زمینه شاهد به پانوشت ۳۹ در پاراگراف ۴۰گزارش خود اشاره میکند که در واقع اشاره به مقاله ای است با عنوان”پرواز ترسناک”.این مقاله همین اخیراً از ایران دریافت شده است.

۴۸- شاهد اظهار داشت که سیکل یا فاز دوم مربوط به حذف ستون فقرات و شبکه داخلی بهائیان است. پاراگراف ۳۲ گزارش آقای ویتلی به تشریح بازداشت دو بهائی در تاریخ ۲۶/۷/۲۰۰۵ میپردازد . یکی از آنها توسط دادگاه انقلاب بازداشت موقت شده است. شاهد اظهار میدارد که فرد مورد بحث به کارهای تبلیغی اشتغال داشته ؛ فعالیتی که ایرانیان برای توقف آن جدیت دارند. از سوی مسولان به جامعه بهائی دستور داده شده تا فعالیت تبلیغی را متوقف کنند و آنها را تهدید کرده اند که در غیر آنصورت حمایت خود را از جامعه بهائی بر میدارند.

۴۹- شاهد میگوید که در سال ۱۹۹۸، ۵۰۰ مورد حمله به منازل بهائیان صورت گرفته و بازداشت خواهان هم در این موج حملات صورت گرفته است.

۵۰- آقای ویتلی معتقداست که خواهان ، با توجه به فعالیتهایی که در حوزه تبلیغ آیین بهائی انجام میدهد یکی از اهداف مورد نظر مقامات میباشد. حادثه ۲۰۰۴ از این جهت اهمیت داشت که در آن یکنفر مسلمان حضور داشت که تصمیم گرفته بود به آیین بهائی به پیوندد.آخرین فرد بهائی اعدامی در ایران کسی بود که یک فرد مسلمان را بهائی کرده بود.از این جهت ، بنظر میرسد که شرایط خواهان بدتر و وخیم تر باشد. شاهد بیان داشت که در پاراگراف ۱۲اظهاراتش در این خصوص صحبت کرده است. در آنجا می گوید که فرد اعدام شده، یک بهائی بنام روحانی است که در ۲۱/۷/۱۹۹۸ در گذشته است . تاکنون هیچ سند و مدرکی درباره اعدام او منتشر نشده است . رویهم رفته شاهد عقیده دارد که در دوره اخیر شرایط برای بهائیان ایران بدتر شده و آنها فاقد هرگونه حمایت و پشتیبانی میباشند.از اینرو،اموال بهائیان مصادره و یا سرقت میشود، و در مورد بهائیانی که فرضاً در تصادفات جاده ای کشته میشوند، در دادگاهها، بخاطر بهائی بودن، دیه آنها پرداخت نمیشود . آقای ویتلی همچنین بیان داشته که بهائیان ممکن است به قتل برسند و قاتلان آزادانه وبدون پرداخت دیه ، آزاد باشند.

۵۱- در بررسی تلفیقی، شاهد تایید کرد که قطعاً خواهان یکی از عناصر” محور داخلی” بهائیان ایران محسوب میشود. پرسیدیم چطور چنین چیزی ممکن است درحالیکه در سال ۱۹۹۹ پس از پایان بازداشت از وی خواسته شده که دیگر نباید در فعالیتهای تبلیغی و برنامه های دانشگاه بیهه شرکت کند؟ آقای ویتلی پاسخ داد این دیگر به فرد بهائی مربوط است که چگونه آیین خود را اظهار کند . و این یکی از تعالیم اصلی بهائی است که بهائیان آنرا با دیگران به مشارکت می گذارند. شاهد بیان میدارد که اطلاع نداشته که خواهان فعالیتش را در بیهه متوقف کرده است . ضمناً آقای وتیلی عقیده داشت که بازداشت خواهان پس از جلسه دعا و مناجات در سال ۲۰۰۴، برای خواهان وخیم تر از فعالیتش در موسسه بیهه خواهد بود. در مورد خروج خواهان از ایران، با وجود آنکه ایشان به قید وثیقه آزاد شده ، شاهد میگوید در ایران شرایط جوری است که فرد ممکن است دوباره بازداشت شود و در این امور مقداری حالت بی ضابطه و دلبخواهی وجود دارد. به بعضی از بهائیان اجازه داده شد تا در کنفرانس برلین شرکت کنند، ولی در بازگشت به ایران ، به اتهام شرکت در آن کنفرانس بازداشت شدند.

۵۲- آقای ویتلی اظهار داشت که مطالب مربوط به دیدگاه مقامات ایرانی درباره بهائیان فعال و اصلی ، اخیرا، در ژانویه ۲۰۰۶ ، به انگلستان رسیده است. از او پرسیده شد که عبارت ” فعالیتهای اجتمااعی” مذکور در پاراگراف ۴۱ گزارش او به چه معناست؟ جواب داد این فعالیتها شامل مواردی مثل برنامه تبلیغی روحی ، جلسات دعا و مناجات، و کلاس آموزش اطفال میشود.

شهادت دکتر نازیلا قانع ، استاد ارشد حقوق بین الملل در بخش حقوق بشر ، دانشگاه لندن، موسسه مطالعات کشورهای مشترک المنافع

۵۳- دکتر قانع گزارش خود را قرائت کرد. دکتر قانع دلایلی ارائه کرد تا نشان دهد انتخاب محمود احمدی نژاد به معنی بدتر شدن شرایط سخت پیشین بهائیان در ایران است . گزارش وی سپس به نامه پاسخ منفی خواهان به درخواست پناهندگی ، با توجه به نظام حقوقی کیفری ایران و بازداشت بهائیان پرداخت.

۵۴- از دکتر قانع درباره پاراگراف ۱۷ نامه مخالفت با پناهندگی و پاراگراف ۱۸ از گزارش وی سوال شد . درنامه مخالفت با درخواست پناهندگی بیان شده که اگر خواهان مورد توجه و زیر ذره بین مقامات ایران بود ، به او اجازه خروج از ایران داده نمیشد، و خانم قانع توضیحاتی داده است . شاهد اظهار داشته که ارتباطی بین اجازه خروج فرد از کشور و زیر نظر بودن او توسط مقامات وجود ندارد! ضمیمه ۲ از گزارش خانم قانع مطلبی است که او از وبسایت رهبر عالی ایران، سید علی خامنه ای، برداشته است. موضوع آن فتوایی درباره بهائیان است که از سوی رهبر انقلاب ایران صادر شده است. دکتر قانع زمان صدور فتوا را نمیداند .

۵۵- شاهد اظهار داشته که خواهان به ۲۰ سال حبس محکوم شده که هفت سال آنرا سپری کرده و بنابراین ممکن است از او بخواهند که ۱۳ سال دیگر را هم دربازداشت تحمل کند. درصورت بازداشت خواهان ،هنگام مراجعت به ایران ، او حتماً مجبور به تحمل ۱۳ سال حبس تعلیقی خواهد شد. از این گذشته، مفهوم فتوای مذکور همانا دعوت دیگر ایرانیان به حمله به خواهان میباشد. وبعید بنظر میرسد که رئیس جمهور جدید بر اثر فشار بین المللی، در جهت حمایت از بهائیان گام بردارد. دکتر قانع اظهار داشت که احمدی نژاد خود را پیشگام و پیشقراول عصر امام دوازدهم شیعه میداند.

۵۶- در کنترل مجدد اظهارات شاهد ایشان تایید کرد که فتوا در سالهای اخیر صادر شده است. از او پرسش شد پس چرا علیرغم اتهام کفر و ارتداد ، خواهان در سال ۲۰۰۴ از زندان ازاد شد؟ دکترقانع بیان داشت شاید مقامات خواسته اند او راتحت نظر بگیرند. به ایشان گفته شد که با وجود بقیه مدت زمان محکومیت،خواهان درخواست تجدید نظر داده ، و خود خواهان بیان داشته که دادگاه تجدید نظر او را بیگناه دانسته است.از دکتر قانع خواستیم توضیح دهد با این حکم ، چگونه ممکن است خواهان را به تحمل بقیه محکومیت وادار سازند.او پاسخ داد که نمیداند آیا رای دادگاه تجدید نظر همان بخشیدن باقیمانده مدت محکومیت بوده است یا خیر! او همچنین اظهار داشت که بنابر اطلاع او، مقامات ایرانی توجه عمیق و کاملی به بهائیان دارند.او این مطلب را هنگامیکه با یکی از سفرای ایران در سازمان ملل درباره کتابی که خانم قانع درباره بهائیان منتشر کرده گفتگو داشته ، متوجه شده است.

۵۷- از دکتر قانع درباره اظهارات خواهان مبنی بر اینکه برخی نمایندگان جامعه بهائی با سرویس های امنیتی ایران ارتباط و تماس دارند پرسش شد.خانم قانع پاسخ داد احتمال دارد که بهائیان از طریق این تماسها اطلاعاتی درباره خطرات و ریسکهای آتی بدست آورند، زیرا در سطوح مختلف دستگاههای اطلاعاتی ، منتقدان رژیم مشغول بکار هستند.دیده بان آتی بدست آورند،زیرا در سطوح مختلف دستگاهای اطلاعاتی منتقدان رژیم مشغول بکار هستند .دیده بان حقوق بشر گزارش داده که اخیراً تغییرات عمده در مسولان حکومتی ایران صورت گرفته و احتمال میرود در سال ۲۰۰۶ شرایط به وضعیت نا مساعد دهه ۱۹۸۰ بازگردد.

۵۸- دراظهارات دیگری دکتر قانع اظهار داشت که در سومین بار بازداشت خواهان ، در سال ۲۰۰۴،هنوز اصلاح طلبان بر سر کار بودند ، ولی شرایط و اختیارات سابق را نداشتند.

۵۹- گزارش اکتبر ۲۰۰۵ وزارت کشور انگلستان درباره کشور ایران، اطلاعات زیر را درباره وضعیت بهائیان ایران ارائه میدهد.

۶۰- براساس گزارش کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و بر اساس بیانیه منتشره از سوی دفتر جامعه بین المللی بهائی در سازمان ملل ، در سال ۱۹۹۸، تعداد افراد جامعه بهائی ایران بین ۳۰۰,۰۰۰ تا ۳۵۰,۰۰۰ نفر میباشد.آنها بزرگترین اقلیت دینی کشور بوده و همواره مورد تبعیض میباشند.آیت الله یزدی رئیس وقت قوه قضائیه ایران ، در سال ۱۹۹۶ اظهار داشت که آیین بهائی یک سازمان جاسوسی است . در گزارش سال ۲۰۰۲ وزارت خارجه امریکا ، با توجه به نحوه محاکمه بهائیان ، وجود این دیدگاه تایید شده است. مسلمانان ایران، بهائیان را نه یک اقلیت دینی، بلکه یک فرقه منحرف میدانند.احساسات ضد بهائی هم ریشه در باورهای دینی دارد.همچنین عقیده بر این است که آنها با حکومت شاه همکاری داشته و با انقلاب ایران مخالفت میکردند. و اینکه بهائیان سر سپرده شبکه جاسوسی صهیونستی و امپریالیسم هستند. مرکز جهانی بهائی در حیفای اسرائیل است، وحتی قبل از انقلاب ۱۹۷۹ بهائیان وجوهاتی را برای بیت العدل ارسال و برای زیارت اماکن مقدسه خود از جمله مرقد بهاء الله به آنجا میرفتند.مشارکت در فعالیتهای سیاسی حزبی برای بهائیان مجاز نیست و هرکس این قانون را زیر پا بگذارد با اخراج مواجه است. هیچ دلیل و مدرکی دال بر دخالت بهائیان در سیاستهای حزبی در ایران یا کشورهای دیگر وجود ندارد.

۶۱- بنابر گزارشات مختلف سازمان ملل و وزارت خارجه امریکا ، بهائیان در ایران یک اقلیت حمایت شده تلقی نمیشوند، لذا محکومیت های فرا قانونی ، سختگیریهای دلبخواهی،اخراج از کار و مصادره اموال بر علیه آنها اعمال میشود. گزارشاتی وجود دارد که حقوق بازنشستگان بهائی قطع شده و بیمه بیکاری از آنها دریغ گردیده و کارت بازرگانی وجوازهای شغلی برخی بهائیان باطل شده است. در بعضی ادارات عمومی از بهائیان خواسته شده تا حقوقهایی را که در زمان اشتغال دریافت کرده اند مسترد گردانند، از برخی کشاورزان بهائی خلع ید شده، و مانع عضویت برخی دیگر بهائیان در شرکتهای تعاونی زراعی شده اند و به این ترتیب آنها از دسترسی به وام و نهادهای کشاورزی محروم نموده اند.

البته بهائیان در بعضی موارد به دادگاهها دسترسی دارند و توانسته اند بعضی تصمیمات و احکام دلبخواهی دادگاهها بر علیه خود را نقض کنند. بهائیان از ورود به دانشگاهها محرومند . یک گزارش حقوق بشری سال ۲۰۰۴ توضیح داده که در فرم های درخواست ورود به دانشگاههای ایران ،درقسمت دین متقاضی ، تنها نام ۴ دین رسمی ذکر شده و جایی برای بهائیت نیست.

۶۲- بنابر گزارش ۲۰۰۲ وزارت خارجه امریکا، حقوق مالکانه بهائیان در موارد زیادی نادیده گرفته و دارائیهای شخصی و شغلی ایشان در معرض مصادره است. درصورتیکه در حادثه ای فرد بهائی کشته شود به خانواده او دیه تعلق نمیگیرد. در سال ۲۰۰۳ در مجلس قانونی تصویب شد که دیه پرداختی به خانواده مقتولین یکسان و برابر شود. نشریه خبری پیوند در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۳ گزارش داد که قانون مربوطه به تصویب شورای نگهبان رسیده است، ولی چون بهائیان یک اقلیت رسمی و شناخته شده نیستند این قانون شامل حال آنها نمیشود. در ۱۹۹۶ رئیس قوه قضائیه اعلام داشت که بهائیت یک سازمان جاسوسی است و از ان تاریخ به بعد بهائیان تحت فشار قرار گرفته اند و امکان دادرسی ندارند.

۶۳- آزادی سفر به خارج برای بهائیان توام با مشکلات است .عموماً برای آنها شناسنامه و کارت ملی و یا پاسپورت صادر نمیشود. بنابر یک بیانیه که در سال ۱۹۹۸ از سوی جامعه بین المللی بهائی به سازمان ملل ارائه گردید آزادی بهائیان برای سفر در داخل و یا خارج از ایران ، از سوی مسئولان ایرانی با مشکلات توام شده و گاهی به کلی ممنوع است .اگرچه در سالهای ۹۸-۱۹۹۷ به تعداد بیشتری بهائی پاسپورت داده شد، ولی این به معنای تغییر سیاست دولت ایران نیست. ثبت مشخصات بهائیان یکی از وظایف پلیس است.

۶۴- در گزارش سال ۲۰۰۱ وزارت امور خارجه امریکا آمده است که اخذ پاسپورت به منظور سفر به خارج برای بهائیان آسانتر شده است . بعلاوه در فرمهای برخی از سفارتخانه های ایران ، از متقاضی خواسته نمیشود تا دین خود را قید کند . به این ترتیب بهائیان میتوانند برای تعویض پاسپورت خود اقدام نمایند.

۶۵- به موجب گزارش حقوق بشر سال ۲۰۰۳ فدارسیون جهانی حقوق بشر برای هیچ فرد بهائی حکم اعدام صادر نشده است.

۶۶- به موجب گزارش سال ۲۰۰۱ وزرات امور خارجه امریکا، طی دو سال گذشته دولت ایران اقدامات مثبتی در زمینه شناسایی حقوق بهائیان و سایر اقلیتهای دینی بعمل آورده است . در نوامبر ۱۹۹۹، پرزیدنت خاتمی بطور رسمی و آشکار اعلام کرد که در کشور هیچکس نباید بخاطر اعتقادات دینی اش مورد آزار قرار گیرد .او افزود … که از حقوق مدنی همه شهروندان ، صرفنظر از عقیده و آیین آنها، دفاع خواهد کرد.

در نتیجه شورای نگهبان لایحه حقوق شهروندی را ، مبنی بر تساوی حقوق اجتماعی و سیاسی همه شهروندان در برابر قانون ، تایید کرد.

پس از تایید این لایحه ، در فوریه ۲۰۰۰، رئیس قوه قضائیه بخشنامه ای به دفاتر اسناد رسمی سراسر کشور صادر کرد که اجازه میداد ازدواج هر زوجی را- بدون پرسش درباره دین آنها – ثبت نمایند .این اقدام اجازه ثبت ازدواج بهائی را در سراسر کشور میدهد . تا قبل از آن ازدواجهای بهائی مورد تایید دولت نبود و این موضوع زنان بهائی را در معرض خطر اتهام فحشاء و زنا قرار میداد.متعاقب آن بچه های بهائی هم نا مشروع تلقی میشدند و لذا حق ارث آنها به رسمیت شناخته نمیشد. معهذا ، بموجب یک بیانیه صادره از سوی جامعه بین المللی بهائی به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به تاریخ ۱۲/۳/۲۰۰۳ ،…. قانون مربوط هنوز تغییری نیافته ، و لذا ازدواج و طلاق بهائی در ایران به رسمیت شناخته نمیشود.

۶۷- بموجب گزارش سال ۲۰۰۲ وزارت امور خارجه امریکا، در سپتامبر ۲۰۰۱ وزرات دادگستری گزارشی منتشر کرد که تاکید داشت سیاست حکومت ایران اضمحلال جامعه بهائی است. در بخشی از آن آمده که ” بهائیان تنها بشرطی میتوانند در مدارس ثبت نام شوند که خود را بعنوان بهائی معرفی نکنند، و بهائیان ترجیحاً باید در مدارسی ثبت نام کنند که پایه مذهبی و عقیدتی محکمتری داشته باشند.” گزارش همچنین بیان میدارد که آن دسته دانشجویانی که در محیط دانشگاهی بعنوان بهائی شناخته شده اند باید اخراج شوند، چه در مراحل پذیرش ورود باشند و یا در حین تحصیل.

گزارش سال ۲۰۰۴ وزارت امور خارجه امریکا بیان میدارد که در تابستان ۲۰۰۴، برای اولین بار به متقاضیان بهائی اجازه داده شد که در آزمون سراسری دانشگاهها شرکت نمایند . نام اسلام در ستون دین متقاضی از قبل چاپ شده بود و همین امر مانع از کار جوانان بهائی شد، زیرا بهائیان بنابر یک الزام دینی ، نباید عقیده خود را پنهان کنند.

۶۸- اعضای جامعه بهائی از حق شرکت در جلسات دینی خویش محرومند و در زمینه های تحصل ، اشتغال ، مسافرت و مسکن با مشکلات مواجه میباشند. به موجب گزارش گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در ایران، از سال ۲۰۰۲ ، هفت عضو گروه یاران در زندان بسر میبرند.همچنین بموجب گزارش ۲۰۰۴ وزارت خارجه امریکا و منابع بهائی خارج از ایران، در مناطق مختلف ایران، بر رویهم ۲۳ بهائی بدون دلیل زندانی و برای مدتی بازداشت بوده اند و علت آنهم عقیده بهائی آنها بوده است. در زمان تهیه گزارش هیچیک از آنها در زندان نبودند.

۶۹- بموجب گزارش سال ۲۰۰۲ وزارت امور خارجه امریکا ،اقدام مثبتی از سوی ایران صورت گرفته و آن اختصاص قطعه زمینی برای برای آرامگاه بهائیان است. اگر چه آن زمین در منطقه بیابانی واقع شده و دسترسی به آب ندارد ولذا نمیتوان مراسم عزاداری بهائی را در آنجا منعقد کرد.همچینین دولتیان تاکید کرده اند که هیچ تابلو و مشخصات و یا سنگ قبری نباید استفاده شود.

۷۰- بموجب گزارش سال ۲۰۰۳ وزارت امور خارجه امریکا ، طرفداران آیین بهائی با بازداشتهای دلبخواه و درگیری دست و پنجه نرم میکنند. بر طبق منابع بهائی، در پایان سال قبل ۴ بهائی بخاطر انجام اعمال دینی خود به زندان افتاد ند، که ۲ نفر آنها هر کدام ۱۵ سال و فرد چهارم به ۴ سال حبس محکوم شدند. تعداد محدود و مشخص و کوچکی را در هر موضوع و بحثی به پیش می کشند. منابع مطلع میگویند این اقدامات در جهت ایجاد ” رعب و ترس ” در جامعه بهائی است. افراد دیگری نیز بازداشت ، تفهیم اتهام ، و بلافاصله آزاد میشد ند. البته اتهامات و پرونده برای آنها همچنان باز است.

۷۱- بنابر گزارش سال ۲۰۰۴ فدراسیون بین المللی حقوق بشر، بهائیان ایران در بسیاری از مناطق آن کشور با بازداشتهای بدون حکم، تنش و درگیری، ترس و دلواپسی ، و تبعیض روبرو هستند. با وجود مصادره اموال و منازل ، و جلوگیری از دریافت سهم الارث و ممانعت از اشتغال و یا راه اندازی مشاغل خصوصی ، انها بطور سیستماتیک و با نظر مقامات کشوری از مراجعه به دستگاه قضایی و دریافت غرامت محروم شده اند . مقامات همچنین از تشکیل کلاسهای درس در منازل بهائی برای اموزش جوانان انها ممانعت کرده ، و از ایفای وظیفه نهادها و موسسات مقدس در آیین بهائی جلوگیری میکنند. وظایفی که در دیگر ادیان انجام آنها به افراد روحانی سپرده شده است.

۷۲- جامعه بین المللی بهائی در تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۰۵ بیانیه ای صادر و طی ان نارضایتی خود را از بدتر شدن شرایط در ایران ، به ویژه آزار و نقص حقوق بشر بهائیان ایران اعلام داشته ، و علت اینکه طی ۳ سال گذشته ناظری برای بررسی اجرای حقوق بشر در ایران تعیین نشده را جویا شده است. بانی دوگال نماینده اصلی جامعه بین المللی بهائی در دفتر سازمان ملل در نیویورک ، اعلام کرد: “طی سال گذشته ، دو مکان مقدس بهائی در ایران نابوده شده است.”

ارزیابی دادگاه

۷۳- از اظهارات و شواهد ارائه شده به دادگاه روشن میگردد که بهائیان در ایران با تبعیض مواجه هستند که از حد اعتقادات و مراسم مذهبی فراتر رفته ، و به امور تحصیل ، شغل ، و مالکیت و دارایی و دسترسی به محکمه هم تسری یافته است. در عین حال مدارک و شواهد نشان نمیدهد که ماهیت و گستره این تبعیض چنان وسعت و عمومیتی داشته باشد که مستلزم استفاده و توسل به معاهده پناهندگی باشد.

این نکته حائز اهمیت است که هیچ ناظر و گزارشگر غیر بهائی، که به مطالعه وضعیت بهائیان ایران پرداخته باشد، به این جمع بندی نرسیده که کسی واقعاً در ایران، صرفاً بخاطر بهائی بودن، در معرض ریسک آزار و اذیت باشد.این مطلب شامل حال بهائیانی که به انجام فرائض دینی خود میپردازند هم میشود. تمام شاهدانی که به نفع خواهان و هسرش شهادت داده اند بهائی هستند.آنها در اظهارت شفاهی و مکتوب خود به آزار بهائیان اشاره کرده اند. اگرچه استفاده از چنین زبان و ادبیاتی قابل درک است، ولی درعین حال موجب نمیشود تا این محکمه رایی صادر کند و کشور انگلستان را موظف سازد راه برای ورود بهائیان ایرانی باز کند و یا حمایتی بیش از آنچه در عرف حمایت بین المللی معمول است از آنها بعمل آورد.

اظهارات خواهان و همسرش از تجربیات و حوادثی که در ایران داشته اند، با نتیجه گیری و جمع بندی دادگاه در این موضوع همخوانی دارد. مجازات زندانی که برای خواهان در نظر گرفته شده بود، با توجه به اظهارات خود ایشان از رابطه خویشاوندی خواهان با یکی از افراد سر شناس بهائی و به ویژه فعالیتهای تبلیغ بهائی خواهان ناشی گردیده است. اگر این موضوع را کنار بگذاریم ، هم خواهان و هم همسرایشان، توانسته اند در ایران درس بخوانند و پزشک شوند و با اندکی مشکل ، در مناطق مختلف کشور، به اشتغال در حرفه خود بپردازند. به نظر دادگاه مصادره خانه آنها نیز ناشی از نگرش مسولان به فعالیتهای تبلیغی و تشکیلاتی خواهان بوده است. خواهان و همسرش بدون کمترین مشکلی میتوانستند از کشور خارج و دوباره به کشور مراجعت نمایند. ما این مطلب را، با وجود اظهارات خواهان و همسرش ، درباره آنچه آنها اتفاق ناخوشایند در فرودگاه به هنگام مراجعت به کشورشان در سال ۲۰۰۱ نامیده اند ، بیان می کنیم.

دادگاه در بیان نظرش ، به حکومت ایران و انتخاب محمود احمدی نژاد ،که در ژوئن ۲۰۰۵ بعنوان رئیس جمهور انتخاب گردید و اینکه ممکن است وی سیاست های محافظه کارانه تر و سازش ناپذیرتری نسبت به رئیس جمهوور پیشین اتخاذ کند توجه داشته است. واقعیت اینست که با در نظر گرفتن جمعیت ۳۵۰,۰۰۰ تا ۳۰۰,۰۰۰ نفری جامعه بهائی ایران، اینکه بر طبق آخرین گزارشها تعداد اندکی بهائی بازداشت و یا زندانی شده اند، نکته مهمی نیست. ما همچنین گزارش سال ۲۰۰۶ دیده بان حقوق بشر درباره ایران را ملاحظه کرده ایم که عقیده دارد اقلیتهای نژادی و مذهبی ایران در معرض تبعیض ، و در چند مورد تحت اذیت و آزار بوده اند .عبارت این گزارش درباره جامعه بهائی ایران آنست که به آنها اجازه انجام مناسک دینی و فعالیت های گروهی را بصورت آشکار نمی دهند. آشکار است که آنها میتوانند امور دینی خود را بصورت داخلی و خصوصی بعمل آورند. سالها از آن تاریخ می گذرد که آخرین بار به آنها اجازه انجام امور عبادی در سالن و تالار عمومی و امثال آن داده شد. اظهارات و شواهد موجود نزد ما نقض آشکار آزادی دینی بهائیان، به نحوی که آنها اصلاً برخوردار از آن حق نباشند را نشان نمیدهد.

به همین نحو، اگر چه در مواردی بهائیان از حق مالکیت خود محروم شده اند، شواهد موجود نزد ما نشانگر آن نیست که هر بهائی و در هر شرایطی ، در خطر محرومیت از شغل و خانه و دارایی اش باشد.

در خصوص دیدگاه مسولان ایرانی درباره ازدواج بهائیان هم ، با توجه به مدارک موجود، ظاهراً نظر آنها روشن نیست . بنابه اظهارات خواهان و همسرش ، گویا دیدگاه مسئولان درباره ازدواج بهائی متغیر است.

در مجموع ، و با ملاحظه همه شواهد و اظهارات ،دادگاه به این جمع بندی نرسید که شرایط ازدواج بهائیان در ایران به گونه ای باشد که آنها با توسل به آن بتوانند با استناد به کنوانسیون پناهندگی ، درخواست اقامت در کشور انگلستان را بکنند.

۷۴- در پرتو یافته های فوق، دادگاه بر این عقیده است که یا گروه و بخش خاصی از بهائیان ایران، در معرض خطر بد رفتاری و آزار هستند، و یا اذیتی که برخی بهائیان،از قبیل آنان که بخاطر عقیده خود در بازداشت به سر میبرند، متحمل میشوند، بسیار پراکنده و محدود و نامشخص است، و یا آنچنان غیر قابل پیش بینی است که از قبل نمیتوان هیچ فرد بهائی خاصی را در معرض ریسک آزار و اذیت دانست.

در جلسات دفاع ، آقایان دی ملو، لیت و ویتلی بر اهمیت مطالب مندرج در پاراگراف ۲۵ گزارش کتبی آقای لیت تاکید داشتند ( پاراگراف ۲۵: گفته میشود تعداد بهائیان ایران ۳۵۰,۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰۰ نفر میباشد.” )

ما بطور واضح و روشن ملاحظه می کنیم که مقامات و مسولان ایران درصدد آزار و اذیت همه آنها نیستند. یکی از افراد اطلاعات ، در بازجویی یک بهائی دستگیر شده در سال ۲۰۰۵ به او گفته : ” ما دیگر میدانیم چگونه با بهائیان مقابله کنیم. ما دیگر به دنبال افراد بهائی معمولی نیستیم.ما در صددیم تا ستون فقرات و محور شما را فلج کنیم. ”

این تفسیر و برداشت نشان دهنده آخرین استراتژی مسولان ایرانی در مقابله با جامعه بهائی است. خط مشی جدید گروهی از بهائیان را هدف گرفته که نقش حساسی در فعالیت و رهبری جامعه بهائی و تبلیغ جامعه ایرانی دارد .

۷۵- آقایان لیت و ویتلی بر این عقیده بودند که خواهان با توجه به نقش رهبری وی در موسسه آموزش عالی بهائیان و سایر حوزه های فعالیت بهائی، در این گروه خاص قرار میگیرد. ولی با توجه به اظهارات شفاهی خواهان، دریافتیم که بنابر پیشنهاد آن موسسه، پس از آزادی از دومین بازداشت ، خواهان فعالیت خود را در بیهه متوقف ساخته است.او همچنین اظهار داشت که در حال حاضر فعالیتی در حوزه تبلیغ بهائی و برگزاری جلسات موسسه روحی ندارد.

۷۶- دادگاه راهبرد احتیاط آمیزی درباره آنچه که اظهار نظر کارشناس اطلاعاتی ایران ذکر شده و در پاراگاراف ۲۵ گزارش مکتوب آقای لیت بیان گردیده ، دارد. آقای لیت اگرچه اطلاعات قابل توجهی درباره موقعیت بهائیان ایران دارد ولی ایشان فرد بیطرفی نیست (و قطعا ً خود ایشان هم چنین ادعایی ندارد). شغل و وظیفه ایشان پیگیری و تامین منافع هم کیشان خود در ایران است. مضافاً آنکه ادعای منتسب به کارشناس اطلاعات، مطلب بی ماخذ و بدون سند و مدرک است .هم آقای لیت و هم آقای ویتلی به ما گفتند که آن مطالب از طریق سیستم جمع آوری اطلاعات، که توسط دفتر امور خارجی محفل ملی بهائیان انگلستان اداره میشود ، دریافت نشده است.

۷۷- از سوی دیگر ما مطمئن نیستیم مراکزی که آقای لیت و آقای وتیلی آنها را نمایندگی می کنند (دفتر امور خارجه محفل ملی انگلستان و محفل ملی بهائیان انگلستان و جامعه بین المللی بهائی) از سوی وزارت کشور انگلستان ، وزارت خارجه امریکا و سایرین بعنوان منابع قابل اعتماد درباره جایگاه و وضعیت بهائیان ایران تلقی شوند. دادگاه دلیلی برای تردید در صحت اظهارات آقای لیت ، در پاراگراف ۲۵ گزارش کتبی اش ، مبنی بر اینکه آنچه به او گفته شد، از سوی یک فرد شاغل در سرویس اطلاعاتی ایران به یک بهائی ایرانی بیان شده است، ندارد. ولی سوال و بحث اصلی اینجاست که آیا اظهارات آن فرد اطلاعاتی ، بیانگر خط مشی کنونی و سیاست جاری دولت کنونی ایران است؟ آیا با توجه به ماهیت پیچیده تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی ایران، سیاست بخشی از تشکیلات اطلاعاتی ایران است که مثلاً قصد دارند با آن دسته بهائیان، که به قول خودشان ستون فقرات داخلی و محور فعالیتها هستند مقابله کنند و اصحاب قدرت هم ممکن است نسبت به آنها چشم پوشی کنند؟

۷۸- نمیتوان انکار کرد که سیاستی که در پاراگراف ۲۵ گزارش کتبی آقای لیت بیان شده،از دیدگاه و منظر رژیمی که برای مدتی طولانی بهائیان را،بطور کلی دشمن حکومت دینی شیعی تلقی میکند،طبیعی است.برخورد با مبلغان بهائی در سال ۱۹۹۸،تا حد زیادی مستند شده و خط مشی ادعایی را میتوان در همان راستا ارزیابی کرد.هر آیینی که روحانیون و واعظان رسمی نداشته باشد،ولی در عین حال نیاز به تداوم و رشد از طریق تلاش و کوشش مبلغان و عناصر تشکیلاتی خود داشته باشد،با حذف افراد این ۲ بخش دچار ضعف و نقصان خواهد شد.

۷۹- شهادتهای بیان شده در محضر دادگاه همچنین بیان میدارد که با انتخاب پرزیدنت احمدی نژاد در ماه ژوئن ۲۰۰۵، نیروهای محافظه کار و ارتجاعی در ایران ، در حال کسب قدرت میباشند.بنابر عقیده ناظران بیرونی ،تمایلات اصلاح طلبانه رئیس جمهور پیشین،آقای خاتمی، که بهائیان را تشویق به نوشتن نامه سرگشاده سال ۲۰۰۴ کرد،در حال عقب نشینی میباشد. پاراگراف ۳ از اظهارات کتبی دکتر قانع به ” توجه عمیق شورای جامعه اروپا نسبت به نقض جدی حقوق بشر در ایران” اشاره دارد (نوامبر ۲۰۰۵)، در حالیکه در ماه بعد، رئیس جامعه اروپا اعلام کرد،”وضعیت حقوق بشر ایران ،طی سالهای اخیر ،در هیچ بخشی ،بهبود نداشته،بلکه در مورادی بدتر هم شده است.” کمیسیون امریکایی آزادی دینی بین المللی حتی قبل از انتخاب رئیس جمهور جدید اعلام کرده،طی سال گذشته،سوابق دولت ایران در خصوص آزادی اندک دینی،بویژه در مورد بهائیان ،مسیحیان اوانجلیک و مسلمانان منتقد بدتر شده است و همه آنها با تشویق ،احضار به بازداشت و زندان مواجه بودند.

۸۰- با توجه مطالب فوق دادگاه میتواند به ارزیابی و ارزشگذاری مفاد پاراگراف ۲۵ گزارش دکتر لیت بپردازد.

حقیقت اینست که همه مطالب گفتار و برداشت یک نفر است،که از یک فرد مجهول و نامشخص و ناشناس نقل میکند،که آن حرفهای انتسابی هم ظاهراً توسط فردی که مورد خطاب آن مطالب بوده،مستقیماً به آقای لیت منتقل نشده است.لذا بسیار مبالغه آمیز خواهد بود اگر آن عبارت مبنای این نتیجه گیری قرار گیرد که کسانیکه ستون فقرات اند و محور درونی جامعه بهائی تلقی میشوند،از سوی تشکیلات امنیتی ایران در خطر آزار و اذیت قرار دارند.از سوی دیگر، کلیت گزارشات و شهادتهای مطرح شده در این پرونده ، بیش از این دلالت ندارد که برخی افراد بهائی ، بدون تشخص خاصی، مورد اذیت قرار گرفته و خواهان هم ظاهراً یکی از افرادی بوده که مورد آزار و اذیت واقع شده است. خواهان یک مبلغّ فعال بوده و قبلاً بدلایل دینی محاکمه شده و به زندان رفته است. خوانده این مطلب را می پذیرد ولی در جلسات دادگاه خوانده صحت ادعای خواهان در خصوص خطرناک بودن وضعیتش را ، با تکذیب و غیر قابل قبول دانستن پیغام تلفنی از ایران و سایر اظهارات و شهادتهای ارائه شده به دادگاه، رد کرده است.

دادگاه با عدم پذیرش وجود شواهد کافی در خصوص اتخاذ یک سیاست هماهنگ و یکسان در ایران ، برای حذف ستون فقرات و محور مرکزی جامعه بهائی،اعلام میدارد که اظهارات و شواهد ارائه شده از سوی خواهان و آقایان لیت و ویتلی زمینه ای برای تقویت آن بخش از ادعای خواهان بوده که توسط خانم پترسون (نماینده خوانده) به چالش کشیده شده است (پاراگرافهای ۸۲ تا ۸۵ را ملاحظه کنید.) .

۸۱- خلاصه جمع بندی نظرات دادگاه بشرح زیر است:

الف) یک فرد به صرف بهائی بودن، در ایران در معرض خطر آزار و اذیت نیست.

ب) یک فرد بهائی میتواند با توجه برخی موارد موجود در پرونده،توجیهات معقولی برا ی اینکه به علل مذهبی تحت نظر مقامات اطلاعاتی ایرانی است ، بیابد.

شواهد مربوط به آزار پیشین ، در این مورد از اهمیت خاص برخوردار است. بسیار محل تردید است که فردی که قبلاً به علت فعالیتهای تبلیغی و تشکیلاتی ، یا فعالیتهای دیگری به نفع جامعه بهائی در ایران، تحت نظر مقامات قرار نگرفته ؛ در جوّ و شرایط کنونی، بتواند دلایلی ارائه کند که دربازگشت به ایران خطری او را تهدید خواهد کرد.

صحت اظهارات خواهان

۸۲- دادگاه اظهارات و شهادتهای خواهان و همسرش را شنیده و آنها را شهود موثقی میداند. ما در مورد کلیه اظهارات و لوایح ارائه شده در دادگاه نگاه مثبت داریم. اگرچه به موجب قانون، عدم درخواست پناهندگی در ورود قبلی خواهان به انگلستان، صحت و حقانیت او را خدشه دار میکند، ولی بنظر ما این خدشه قطعی نیست.

بخش ۸ از قانون پناهندگی و مهاجرت سال ۲۰۰۴(رفتار مدعی…) اشعار میدارد که مفاد آن بخش ناظر به رد آن درخواست پناهندگی و یا درخواست حقوق بشری است که بعد از یک حکم دادگاه مهاجرتی بوده باشد، مگر آنکه درخواست صرفاً بر اساس مواردی ارائه شود که بعد از رای پرونده مهاجرتی اتفاق افتاده باشد.

در پرونده حاضر، هنگامیکه خواهان اجازه ورود به کشور را بصورت بازدید کننده دریافت کرد، در واقع حکم و رای دادگاه مهاجرتی را دریافت کرده بود. و آن زمان ۷ ماه قبل از درخواست پناهندگی او در اکتبر ۲۰۰۵ بود. برای ایجاد زمینه جهت ارائه درخواست پناهدگی، گفته شده که از ایران تلفنی به خواهان شده و از او خواسته اند تا به ایران بازنگردد. ولی با توجه به اظهارات خود خواهان،هرگونه توجه منفی و خصمانه فعلی مقامات ایرانی، میباید قبل از ورود خواهان به انگلستان، ظاهر میشد . یا حداقل بخشی از آن طی ان دوره زمانی ظاهر میشد. واقعیت اینست که خواهان در زمان گذشته، بخاطر مسائل دینی بهائی متحمل زندان شده است.

خانم پترسون این بخش از ماجرا را به چالش نکشیده است؛ بلکه وی میگوید که تلفن مورد بحث ، بعد از اکتبر ۲۰۰۵ زده شده است . اینجاست که با توجه به بخش (۵)۸ قانون ، درخواست خواهان با مشکل مواجه می گردد.اظهارات راجع به مراجعت دوست خواهان به ایران و یافته های او در آنجا، بدون شک بعد از تاریخ مورد نظر، از سوی خواهان بیان گردیده است.

۸۳- دادگاه از شنیدن جزئیات مطالب راجع به زندگی خواهان و همسرش در ایران تحت تاثیر قرار گرفته است.هیچ تلاشی برای کم اهمیت تلقی کردن کوشش خواهان و همسرش در یافتن شغل مناسب در رشته پزشکی ، و یا مشکلاتی که توسط مسولان ایرانی برای خواهان بروز کرده، صورت نگرفته است.شک نیست که اگر خواهان در یکی از سفرهای قبلی اش به انگلستان درخواست پناهندگی داده بود،خوانده دلیل و مدرکی برای رد آن نمیداشت. ما می پذیریم که خواهان و همسرش،علیرغم مشکلات، همچنان علاقمند به زندگی و اقامت در جمع بهائیان ایران بودند.

۸۴- گزارش خواهان از تجربیاتش در ایران دقیق و درست بوده است (برای مثال،او توانست تاریخ دقیق روز و ماه و سال حبس خود را از حافظه خود بگوید.)او همین دقت نظر را در بیان سال همه موارد و رویدادها داشته است.او در بطن همه موارد بوده است. با این حال اطلاعات ارائه شده در اظهار نامه او، از سوی جامعه بین المللی بهائی تهیه شده و برای دادگاه مشخص نیست که آیا انجمن امریکایی پیشبرد علم – در صورتیکه این مطالب مورد تایید وثوق آنها نبوده باشد – حاضر به چاپ و نشر آنها میشدند؟

۸۵- لذا دادگاه با وجود نپذیرفتن استدلالهای خواهان، او را فرد صادقی ارزیابی میکند. این استدلال را که خواهان پس از دریافت خبر از ایران ، در اکتبر ۲۰۰۵، که در صورت مراجعت به ایران، باشدت عمل مقامات ایرانی مواجه خواهد شد، درخواست پناهندگی داده را معقول نمیداند . با توجه به جلسات مناجات در سال ۲۰۰۴ ، که بدون شک مسولان اطلاعاتی ایران از آن مطلع بوده اند، آنها مشکلی چندانی در تحت تعقیب قرار دادن خواهان نداشته اند.

ارزیابی ریسک خواهان در صورت مراجعت

۸۶- با توجه به یافته های دادگاه ، اگر خواهان هم اکنون به ایران بازگردد،احتمال خطر برای او وجود دارد، او فردی با سوابق شناخته شده فعالیت تبلیغی است.او در گذشته هدف بوده است.این مطلب که او برای مدتی فعالیت در بیهه را کنار گذشته، چندان مهم نیست.او تا همین سال ۲۰۰۴ مجری برنامه های تبلیغی در چهار چوب موسسه روحی بوده است.این مطلب که در زمان ورود ماموران به محل کلاس روحی ، یک فرد مسلمان تقریباً بهایی شده ،جلسه را ادره میکرد، خطر را بیشتر متوجه خواهان میکند . ظاهراً عقیده بر این است که خواهان از فرد مسلمان خواسته تا در آن جلسه مدیریت را برعهده بگیرد. در واقع ،اطلاع مقامات از تلاش و اقدام خواهان برای تغییر کیش یک فرد مسلمان، در شرایط کنونی ، یک پارامتر خطرناک بر علیه خواهان است.

۸۷- درخواست خواهان برای تجدید نظر بر اساس تقاضای پناهندگی و یا به استناد مباحث حقوق بشری امکانپذیر است.

قاضی ارشد دادگاه مهاجرت قاضی لین به تاریخ ۲۴/۴/۲۰۰۶

ضمیمه:گزارش و مطالبی که به دادگاه ارائه شده:

– گزارش بارناباس لیت ،همراه با ضمائم

– گزارش دانیل ویتلی، با ضمائم

– گزارش نازیلا قانع هرتوک، با ضمائم

– گزارش گروه علم و تحقیق وزارت کشور، گزارش مرتبط به ایران ، اکتبر ۲۰۰۵

– گزارش وزرات خارجه امریکا، درباره آزادیهای دینی بین المللی،۲۰۰۵- ایران (نوامبر۲۰۰۵) و ایران (فوریه ۲۰۰۵)

مطالب منتخب :

– هیئت مهاجرت و پناهندگی کانادا:ایران:مطالب به روز شده درباره رفتار با بهائیان(ژانویه ۲۰۰۱)بویژه درخصوص خدمت سربازی و اخذ پاسپورت بهائیان

– عفو بین الملل – ایران- مطالبی درباره مرگ زندانی بهائی (دسامبر ۲۰۰۵)

– کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل: بیانیه کتبی منتشره از سوی جامعه بین المللی بهائی درباره وضعیت بهائیان ایران (مارس ۲۰۰۴)

– مجلس عوام انگلستان- کمیته امور خارجی، گزارش سالانه درباره حقوق بشر،سال ۲۰۰۴

– کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل:گروههای نژادی و دینی در جمهوری اسلامی (گزارش تهیه شده توسط نازیلا قانع هرکوک) مه ۲۰۰۳

– کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل: بیانیه کتبی جامعه بین المللی بهائی(وضعیت بهائیان در ایران) مارس ۲۰۰۳

– اداره مهاجرت و ملیت وزارت کشور: یادداشت راهنمای اجرایی:ایران(دسامبر۲۰۰۵)

– اخبار صدای امریکا:امریکا آزار زندانی بازداشتی در ایران را که در زندان درگذشت تقبیح میکرد(دسامبر ۲۰۰۵)

– اخبار جهانی بهائی:فراخوان ایران از سوی سازمان ملل برای توقف آزار بهائیان(دسامبر ۲۰۰۵)

– جامعه بین المللی بهائی:وضعیت کودکان بهائی در ایران(ژانویه ۲۰۰۵)

– فدراسیون بین المللی حقوق بشر:تبعیض علیه اقلیتهای دینی در ایران (سپتامبر۲۰۰۳)

– شواری اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل،کمیسیون حقوق بشر :موضوع نقض حقوق بشر و آزادیهای بنیادین در گوشه و کنار جهان: گزارش کتبی ارائه شده از سوی جامعه بین المللی بهائی ، یک سازمان غیر دولتی مشورتی (ژانویه۱۹۹۹، مجمع عمومی سازمان ملل:وضعیت حقوق بشر در ج.ا.ایران(سپتامبر ۲۰۰۱)

– کاخ سفید :بیانیه مطبوعاتی سخنگوی کاخ سفید درباره بازداشت ۴ بهائی در ایران(آوریل ۱۹۹۹)

 

 

منبع: وبسایت میثاق ابدی                             

ejtnull

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 − سه =