کجایی سینوهه؟!

220

پرسش

 

2000 سال قبل میلاد مسیح، یه جزیره ای بوده به اسم کِرت. مردم این جزیره، یه هیولای فرضی به اسم «مینوتو» رو می پرستیدن. به خیال ساکنان کِرت، «مینوتو» توی یه غار با دهلیزهای تودرتو زندگی می کرده که معبد کاهنان هم محسوب می شده.
باستان شناسا سکه هایی رو از اون دوران کشف کردن که یه طرفش نقش دهلیزهای اون غاره و یه طرفش هم تصویر «مینوتو»؛ با بدنی که نصفش آدمه و نصفش گاو. از اون جایی که «مینوتو» آدم نمایی بوده با قد و قواره گاو؛ پس حتما اندازه گاو هم گرسنه می شده، به همین دلیل دو جین آدم به عنوان غذا لازم داشته! پادشاه جزیره کرت با همکاری کاهنان، هر ۹ سال یک بار، ۷ تا دختر و ۷ تا پسر جوون از مردم یونان رو با تشریفات و مراسم می فرستادن توی غار… این قضیه، به مرور زمان به یه سنت مقدس تبدیل میشه و به جایی می رسه که حتی سال ها بعد از مرگ اون پادشاه، هر ماه ۱۲ تا دختر قربانی می شدن…! اما قضیه اصلی چی بوده؟ یونانی ها پسر پادشاه جزیره کرت رو کشته بودن و نیت پادشاه از ایجاد این باورها، چیزی جز انتقام نبوده! اما هدفمندانه، تبدیلش می کنه به عقیده و آئین! سینوهه، طبیب مصری جهانگرد هم، توی یکی از سفراش میره اون سمتا و دلداده دختری به نام مینا میشه که به «مینوتو» معتقد بوده… هرچی سینوهه مینا رو نصیحت می کرده که همچین خدایی وجود نداره، گوش مینا بدهکار نبوده و ماجرا به جایی می رسه که سینوهه کاری جز گریه کنار بدن بی جان مینا نداشته… نکته جالب و البته دردناک، اینه که سینوهه کنار جسد مینا، یه مار خیلی بزرگ رو می بینه و احتمال میده عامل مرگ قربانی ها اون مار باشه. اما حتی بعد از مرگ مار هم مثل قبل، قربانیا کشته می شدن!
فکر می کنید عامل مرگشون چی بود؟ خود کاهنا دست به قتلشون می زدن تا اون باور از بین نره و کاسبی شون کساد نشه! الان ۲۰۰۰ و اندی سال از میلاد مسیح می گذره ولی هنوزم ماجرای جزیره کِرت و کاهنان و پادشاهش، و قربانیانی شبیه مینا تازه است!
نمونه اش فرقه ای مثل «بهائیت» که یه آدم کذایی رو خدای مردم معرفی می کنه (1) و از همون روزهای شروع کارش تا حالا قربانیان زیادی داشته… کسایی که جون و عمر و مال و خونواده شون رو فدای تبلیغ این تفکر کردن و به خیالشون کار مقدسی انجام دادن اما خبر ندارن جریان فکری ای که به اسم برابری زن و مرد یا وحدت عالم انسانی یا اخلاق و آزادی، اونا رو دعوت کرده، حقیقتش چیه. (2) به اعتقاد رهبران بهائی مردان، نسبت به زنان اولویت و برتری دارن (3)، اما خیلیا با رؤیای ساختگی برابری زن و مرد جذب «بهائیت» میشن! شعار وحدت عالم انسانی در «بهائیت» کجا، تأیید کشورها و حکومت هایی که آشکارا خون ریختن و ظلم کردن کجا؟ «بهائیت» از اخلاق و آزادی حرف میزنه در حالی که اگه یه بهایی بدون دریافت تأییدیه تشکیلات، دیدگاهش رو در قالب یه مطلب به چاپ برسونه، مجازات سنگینی در انتظارشه! (4)
کجایی سینوهه؟ کجایی که ببینی میناهای امروزی، نه تنها خودشون رو قربانی «مینوتو» می کنن؛ که با هزار وعده و نقشه و زحمت، دست بقیه رو هم می گیرن و با خودشون می برن توی غار!

پاورقی:
1-میرزاحسینعلی نوری در توصیف خود چنین می گوید: «به به از این سپیده دم … که در آن کسی به دنیا آمده که زائئیده نشده و نمی زاید» (!!) (ایام تسعه، عبدالحمید اشراق خاوری ، ص 50 ؛ لوح مربوط به تولد بهاءالله)
وی نیز در کتاب اقدس ص 6، کتاب احکام و دستورات بهائی، خود را قبله اهل بهاء معرفی می کند: «هرگاه خواستید نماز بگذارید پس رو به سمت من بایستید»
2-بهائیت تشکیلاتی هست که در ابتدا خودش را پیرو آموزه ها و تعالیمی انسان مدارانه مانند وحدت عالم انسانی و تساوی حقوق زن و مرد معرفی می کند. در حالیکه همین آموزه ها در شیوه رفتاری رهبران بهائی کاملا نقض شده است:
میرزا حسینعلی نوری رهبر بهائیان، در موضوع جانشینی و رهبری پس از باب سخنان ناپسند و حرف ناسزا نثار برادرش میرزا یحیی صبح ازل می کند.
شوقی افندی، رهبر سوم بهائیان تمامی اعضای خانواده خود حتی والدینش را طرد می کند.
همچنین مرکز جهانی این تشکیلات، بیت العدل همین شیوه رفتاری را در برخورد با بهائیان ادامه داده است. مجازات سنگین طرد از سوی بیت العدل، امروزه جان و مال بهائیان زیادی را به فنا می دهد.
بنابراین عباس افندی معتقد است: «انصاف باید داشت از نفسی که در تربیت اولاد و عیال و آل عاجز مانده، چگونه امید تربیت اهل آفاق نماییم و آیا در این قضیه ذره ای شبهه و تردید است؟ لا والله!» (مکاتیب، ج 2، ص 182)
3-«رجال اقدمند و اولی! حتی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم امتیاز مشهود!» (گلزار تعالیم بهائی، ص 288)
4-افراد زیادی از پژوهشگران غربی و حتی مبلغان بزرگ و مشهور بهائی، به خاطر بیان حقایق اخلاقی رهبران بهائی و تحریف های کتب بهائیان از جامعه بهائیت بیرون رانده شدند. این افراد به خاطر روحیه حقیقت جویی و نشر آثار مکتوب خود تهمت های ناروایی از سوی تشکیلات و رهبران بهائی دریافت کردند! از جمله می توان به جرج خیرالله و ادوارد براون اشاره کرد.

 

نظرات بسته شده است.