تنهاتر از گرگ بیابون!
عکس نغمه رو بیرون آورد، صدای لکنتدار خواهرش تو گوشش پیچید: «با.. باب... بابک»
مدام به این فکر میکرد که، خواهرش بالاخره تونسته یه جمله رو کامل تلفظ کنه یا نه؟ یعنی الان چه جوری حرف میزنه؟ اصلا چه قیافهای شده؟ تو این سالها در نبودِ من با کی…