مقدمه
یکی از مشکلاتی که مسئولان و مردم در کشورهای مختلف جهان سوم،خصوصا کشورهای اسلامی ،با ان مواجه میباشند فعالیت تبلیغی بهائیان،در پوشش فعالیت های توسعه اجتماعی – اقتصادی، ولی با هدف تلاش برای تغییر دین افراد مورد تبلیغ و به ویژه کودکان ،نوجوانان و جوانان میباشد.
این روش در ادبیات بهائی بعنوان روش تبلیغ غیرمستقیم نامیده شده است، که مشتمل بر ارائه تعالیم و خدمات اجتماعی و بشردوستانه مورد نیاز مردم عادی،بعنوان وسیله ای برای جلب توجه انان،و سپس ارائه مطالب تبلیغی خاص بهائیان میباشد.برای مثال ،تعلیم زبان اسپرانتو طریقی مفید برای ارائه غیرمستقیم امربهائی به نفوس بسیاری بوده است.(شوقی افندی،انوارهدایت ،28 مه 1937)
درکتابهای تبلیغی جدید بهائیان ،که در جلسات تبلیغی روحی ارائه میشود نیز صراحتا بر استفاده از روشهای تبلیغی پوششی، برای جلب مخاطبان – که اکثرا کودکان و نوجوانان کم اطلاع هستند- توصیه و تاکید شده است. در پیام رضوان 2008 بیت العدل ،پس از تمجید از بهائیان فعال در امر تبلیغ،چنین بیان میشود:
“آنها با استقامت و استمرار در امر تبلیغ،از توانایی بیشتری برخوردار شده اند تا دریابند که آیا استعداد شنونده انها مستلزم ان است که محتاط باشند یا جسور! سریع باشند یا صبور! روش مستقیم اختیار کنند یا غیرمستقیم! “
نحوه بیان و ادبیات بیت العدل روشن میکند که بخوبی از غیراخلاقی و غیرقانونی بودن روشهای تبلیغی بکار گرفته شده از سوی مبلغان خود آگاه میباشد.لذا به آنها دستور احتیاط و پنهانکاری میدهد.و شیوه هایی که معمولا یک شکارچی،در پهن کردن دام و حمله ارام و جسورانه و…. بکار میبرد را به مبلغان بهائی متذکر میشود.
مطلب زیر از قلم یک استاد دانشگاه غربی،متخصص در امر جامعه شناسی دینی،و آشنا با ساختارهای بهائی،تائید و تصدیقی بر فعالیت تبلیغی مزورانه بهائیان در کشورهای جهان سوم است؛که متاسفانه در کشور ایران هم دنبال میشود. شایسته است مسئولان و قانونگزاران،به نحو مقتضی،و با تصویب قانون مناسب، فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی این فرقه (کالت) را ممنوع سازند.
*******************
در سال 1983 ، بیت العدل جهانی با صدوروانتشار دستورالعملی، بهائیان را به ورود در پروژه های توسعه اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. این فعالیتها در سطح ابتدایی طراحی شده ، و هدف از آن تقویت و پشتیبانی از برنامه های تبلیغی بهائی می باشد.1 درهمان سال ، بهائیان به حضور و خدمت رسانی در سازمانهای داوطلبانه غیرفرقه ای نیزتشویق شدند؛ و این یک تغییرعمده از سیاست عملی پیشین بیت العدل بود که بهائیان را از حضوردرچنین فعالیتهایی برحذرمی داشت.2 ورود بهائیان به اقدامات و فعالیتهای توسعه ای بسیار شبیه اقدامات رقبای اصلی آنها ، سازمانهای مسیحی، درافریقا ، آسیا و امریکای جنوبی است. ولی آنچه که از بررسیها دریافت میشود، اینست که منابع مالی دراختیار بهائیان بسیار کمتر از امکانات و منابع سازمانهای مسیحی است .اکثر پروژه های توسعه ای بهائی ساده و کوتاه مدت است؛مثل کاشت درخت ،کمپهای بهداشتی ، دوره های آموزشی کوتاه مدت؛ و البته برخی کلاسهای آموزشی و سواد آموزی.3 درسال2001، بهائیان حدود 1800 پروژه مشابه را، در دست اجرا داشتند.4 از این تعداد، حدود 400 پروژه عمدتا سواد اموزی ، برنامه هایی درزمینه بهداشت عمومی، واکسیناسیون ، پیشگیری از مصرف مواد مخدر، حفاظت از محیط زیست ، و کسب و کار کوچک بوده است. و سرانجام، حدود 45 سازمان و موسسه آموزشی بهائی ، که جایگاه و موقعیت سازمان توسعه ای را پیدا کرده اند، به مدیریت و اداره برنامه های پیچیده تر در مناطق محلی می پردازند .
درزیر، سه مثال از پروژه های توسعه بهائی ارائه میکنیم . پروژها نشان دهنده فعالیت در کشورهای مختلف است ( گامبیا ، اوگاندا ، و پاناما ) و به روشهای مختلف اجرا می شود .
مدرسه آموزش کامپیوتر در گامبیا
اولین مورد از پروژه های توسعه ی بهائی، یک مدرسه کامپیوتری است که در سال 1999 ، در بانجول، گامبیا ، آنرا بازدید کردم . این مدرسه توسط یک بهائی امریکایی اداره می شد که برای کار تبلیغ بهائیت به گامبیا آمده بود. 5او از طریق دوستان و مرتبطین خود درامریکا، توانست یک محموله کامپیوترهای کهنه و تاریخ گذشته، ولی قابل استفاده را، بطوررایگان دریافت کند؛ وبرای محل مدرسه هم خانه ای را اجاره کرده بود. سپس آگهی تبلیغاتی منتشرکرد که هرکس با مدرک دیپلم ، میتواند برای این دوره 3 ماهه کامپیوتری ثبت نام کند. گذراندن این دوره میتوانست توانایی کاریابی دانش آموزان را بهتر کند .اینکار کمبودی را درجوانان برطرف می کرد . لذا لیست متقاضیان دوره طولانی شد . بهنگام بازدید من ، یک جوان بهائی برزیلی، که مهندس الکترونیک بود بطور تمام وقت در خدمت پروژه بود.
برای تمرینات کامپیوتری دانش آموزان ، متنهایی از آثار و نوشته های بهائی برای آنها انتخاب شده بود ؛ و به من اطلاع دادند که درانتهای کلاس کامپیوتر، که هفتاد نفر در آن شرکت داشتند، دو نفر از آنها بهائی شده بودند. این پروژه توسعه ای، ابتکار فردی بود و دولت گامبیا درآن نقشی نداشت . محفل ملی بهائیان گامبیا از پروژه اطلاع داشت؛ و محفل محلی باکائو ( منطقه ای نزدیک بانجول، پایتخت) اداره پروژه را زیر نظرداشت و خانه را اجاره و مدرسه را مدیریت می کرد. مدرسه کامپیوترگامبیا،تنها نمونه از این دست پروژها نیست. برای مثال، من تبلیغات بهائی را در مدرسه مشابهی، در حومه کامپالا، اوگاندا، هم مشاهده کردم .
یک پروژه بهداشتی در اوگاندا
در اوگاندا ، پروژه پیچیده تری را مشاهده کردم . دراینجا ، بهائیان بهمراه بخش دولتی ، در یک پروژه بهداشتی در بخش روستایی کومی و سوروتی ، 350-250 کیلومتری شمال شرق کامپالا ، کار می کنند .دیدن پروژه مقدور نشد ؛ مطالب و اطلاعات را از سه منبع گرفتم : یک مصاحبه یک ساعت ونیمه با مدیر اجرایی موسسه بهائی توسعه دراوگاندا؛ یک گزارش ارزیابی مفصل از پروژه، تهیه شده توسط دو تن از اعضای انستیتو بهداشت عمومی ، دردانشگاه ماکارد ؛ ومقاله ای در نشریه بهائی ” یک کشور ” ، با اظهاراتی از مسولان و ناظران پروژه.6
تمرکز پروژه برآموزش پرسنل برای یک برنامه ایمن سازی و ترویج برنامه های ضدعفونی و کمکهای اولیه ، درروستاهای واقع درمنطقه پروژه ، که چند صد کیلومترمربع را زیر پوشش دارد، بود . پروژه در سطح بسیار کوچکی شروع شده بود ، تا آنکه در سال 1993 ، سازمان بهداشت عمومی کانادا کمک 100000 دلاری به پروژه ارائه کرد.درآن زمان پروژه به بیش از 20 روستای واقع در بخش کومی گسترش یافت . موسسه بهائی توسعه اوگاندا، به سازماندهی برنامه پرداخت که عبارت بود ازآموزش افرادی برای واکسیناسیون، و ایجاد کمیته های بهداشت روستایی . برنامه آموزشی یک دوره 14 روزه بود که بترتیب 2 دوره تکمیلی 3 روزه ، به فاصله 3 و6 هفته هم به آن اضافه می شد. دو هدف عمده پروژه ایجاد پایداری در برنامه، و مشارکت مردان و زنان بود. دولت از طریق اداره بهداشت منطقه همکاری داشت و واکسن ها توسط بیمارستان محلی عرضه می شد ، و پول کمی هم بابت حقوق افرادی که برای واکسیناسیون به روستا می رفتند ،ازسوی دولت به آنها پرداخت می گردید .
موسسه بهداشت عمومی دانشگاه ماکارد پروژه را موفقیت آمیز ارزیابی کرد وکمک دریافتی از کانادا را بسیار مهم دانست. ظرف یکسال، پوشش ایمن سازی،حتی در روستاهای دور،از34% به 62 % رسید . شصت وهفت بهداشت کار داوطلب این دوره را گذراندند تا اقدامات بهداشتی و ضد عفونی را به روستائیان آموزش دهند،که به نوبه خود اثرات مثبتی در حفاظت از بهداشت چاههای آب و فاضلاب و آشپزخانه ها داشته است . بنابرگزارش ارزیابی ، هدف پایدارسازی اقدامات تا حد زیادی تحقق یافته بود، زیرا اکثر کارکنان بهداشت ، همچنان در آن حوزه فعال بودند. خارج شدن از برنامه ، بنابرعلل خارجی، همچون عدم پرداخت مقرری از سوی دولت، درموعد مقرر، و یا ممانعت شوهران از کار زنانشان در خارج از خانه بود. در زمان انجام مصاحبه ، پنجاه نفر از بهداشت کاران هنوز فعال بودند.7
اگرچه خود پروژه موفق بود، ولی مدیر موسسه بهائی توسعه اوگاندا به من گفت که بهائیان اوگاندا در نظر دارند مشارکت در پروژه هایی شبیه به آنرا کاهش دهند.8 آنها قصد داشتند تمرکز خود را روی برنامه تحکیم و تزیید معلومات کسانی که قبلا بهائی شده بودند افزایش دهند . از این گفتار، من این برداشت را کردم که بهائیان اگرچه ازمفید وسودمند بودن این پروژه اطمینان دارند ، ولی مشارکت با دولت به اهداف تبلیغی آنها لطمه زده ، و درواقع آنها بطورمجانی کار کرده اند! چنین وضعیتی در گروههای تبلیغی مسیحی هم مشاهده می شود .
پخش برنامه رادیویی در پاناما
آخرین پروژه مورد بحث،برنامه تربیت معلم دوره ابتدایی درمیان بومیان پاناما است.این برنامه در کنار یک ایستگاه رادیویی بهائی متمرکز شده است. در چند کشور، در امریکای مرکزی و جنوبی، بهائیان از پروژه برنامه های رادیویی محلی برای بومیان، پشتیبانی می کنند و آنرا از برنامه های توسعه ایی خود قلمداد کرده اند. یک ایستگاه رادیویی محلی ، که توسط افراد محلی اداره می شود برنامه ها را به زبان محلی پخش می کند .
کورت هاین، تاسیس اولین ایستگاه رادیویی بهائی دراکوادور را مورد مطالعه قرارداده است.9 اولین اقدامات برای پخش برنامه از سال 1977 شروع شد ، و رادیو ابتدا برنامه هایی برای تحکیم و تزیید معلومات جوامع بهائی آن منطقه، اطراف اُتاوالو، شهری به فاصله 80 کیلومتری شمال کیوتو، پخش کرد. چند هزارنفر از ساکنان این منطقه کوهستانی، در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 بهائی شدند10ارتباط از طریق شبکه رادیویی ، یک ابزار نسبتا کارآ و ارزان قیمت برای دسترسی به ساکنان پراکنده در مناطق روستایی است، و درمناطق مختلف امریکای لاتین ، باید مطالب مردمی منتشرسازند و پیامهای آموزشی ، اخبار و موزیک پخش کنند. به این ترتیب برنامه رادیویی ساده ترین وسیله برای انتقال پیامها وسایر تبلیغات بهائی است.11 دربررسی و ارزیابی پروژه رادیویی اکوادور، آنرا موفق ارزیابی کرده اند که توانسته 94% شنوندگان بالقوه دائم و تصادفی را بخود جلب کند،وبنظرمی رسد که میتواند شنوندگان را دربرنامه های توسعه محلی مشارکت دهد.12
ایستگاه رادیویی بهائی در اکوادور، بعنوان مدلی برای ایجاد ایستگاه رادیویی بهائی در امریکای لاتین قرار گرفته ، و یکی از آنها در پاناما می باشد.13 فعالیت این ایستگاه رادیویی از سال 1985 در ایالت شیریکی، در400 کیلومتری غرب پاناماسیتی، با هدف خدمت به مردم گویامی – جمعیت ساکن درمناطق کوهستانی – آغاز شد.14 برخی برنامه های توسعه ای، با محوریت ایستگاه رادیویی آغاز شد. برای مثال، مردم گویامی درحداقل شرایط اقتصادی زندگی می کنند و دولت برای آنها مدرسه ای ایجاد نمی کند. با کمک بهائیان ، افراد محلی توانستند هشت مدرسه تاسیس کنند که هر کدام از آنها 10 آموزشیار داشت و در هر کلاس 15 دانش آموز درس میخوانند. آموزشیاران هرساله آموزش خوبی می بینند ( ابتدا آموزش یکماهه ، و دو بار دیگر،هرباربه مدت دو هفته )،وبقیه مدت را در روستا ، بصورت خود آموزی ، مطالبی را فرا میگیرند. این روش سختی است ، زیرا معلمان قبل از شروع کار، آموزش اندکی می بینند ، و دردوره آموزشی پولی دریافت نمی کنند . کتابها هم خودشان مشکلی شده اند ! برای خرید آنها باید پول پرداخت ، و دیگر اینکه حفظ و نگهداری آنها در آب و هوای مرطوب آنجا مشکل است . درفصل بارندگی هم کتابها ممکن است کلا خراب شده و یا توسط موشها جویده شوند.
هدف درازمدت آنست که معلمان آموزش خوب وکافی ببینند، بطوریکه بتوانند امتحانات ورودی و رسمی دولتی را بگذارنند و استخدام شوند وازدولت پاناما حقوق بگیرند. درحال حاضر آنها حقوقی از دولت نمی گیرند و تنها کمکهایی از مردم روستاها دریافت می کنند . والدین ،ماهانه 5 دلار به مدرسه می پردازند ، و البته باید غذا و خوابگاه معلمان را نیز تامین کنند .
درحال حاضردو ایستگاه رادیویی درمنطقه وجود دارد ؛ یکی درکوهستان ،درمنطقه سولوی،با 3000 سکنه، و دیگری پای تپه های بوکا دل مونته با 4000 سکنه . با ماشین های معمولی فقط می توان تا بوکا دل مونته رفت. واز آنجا تا ایستگاه بعدی ، اگرچه تنها 30 کیلومتر فاصله است، ولی با ماشین دودیفرانسیل حدود دو ساعت باید رانندگی کرد تا به آنجا رسید.بقیه روستاهای منطقه را باید با پای پیاده و یا اسب سواری سفرکرد. ایستگاه رادیویی اصلی منطقه، در بوکا دل مونته است. وایستگاه رادیویی قدیمی تر و کوچکتر درسولوی . تجهیزات مدرن هستند؛ برای مثال ایستگاه بوکا دل مونته یک پست انتقال ( یک کیلو واتی ) دارد ، که ازسوی مرکزجهانی بهائی به آنها هدیه شده است .
من در فوریه 2001 ، به اتفاق آقای برنادینو سانچز، مدیر ایستگاه بوکا دل مونته ، ازهر دو ایستگاه بازدید کردم . دربوکا دل مونته ، بهائیان یک اتاق جلسات ، یک آشپزخانه و چند اتاق خوابگاهی داشتند . هنگام بازدید ما ، یک دوره کمپ جوانان بهائی در آنجا تشکیل شده بود ، که ما روزآخربه آنجا رسیدیم .
پس از آنکه آقای سانچز امکانات بوکا دل مونته را به من نشان داد، مرا با ماشین به سولوی برد، جایی که خانواده اش در آنجا زندگی می کردند . در سولوی برق نیست ، لذا ایستگاه رادیویی با انرژی خورشیدی کارمی کند.آقای خوان ، مدیر رادیو، اطلاع داد که مطالبی شامل اخبارملی ومحلی، موسیقی، برنامه های آموزشی ، تبلیغات و پیام اخلاقی ومتون بهائی را از طریق رادیو پخش می کند . از آنجا که سولوی تلفن نداشت ، از امکانات رادیو برای خدمات تلفن هم استفاده می شد . مردم معمولا اینطور وانمود می کنند که فردی مریض است و آنها تقاضای ارسال پیام کمک دارند !
درمجاورت رادیو در سولوی، یک کودکستان ، یک اتاق جلسات،یک آشپزخانه و خوابگاه های خیلی ساده و ابتدایی برای معلمان و آموزشیاران قرار داشت . در سولوی یک محفل محلی بهائی هم وجود داشت و آنها قصد دارند یک سالن اجتماعات 9 گوشه دروسط روستا بسازند.شبیه ساختمانهای بهائی ، با گلها و محوطه گذاری توسط شمشادها .
قبلا توضیح داده ام که چگونه عدم تحکیم عقیده بهائیان روستایی درهند، آفریقا وامریکای لاتین برای مسولان بهائی مشکل افرین شده بود .گزارش دریافتی از پاناما هم همین مشکل را تایید می کند . برای مثال ، به من گفته شد که بهائی شدن رئیس و فرد بزرگ روستا ، میتواند باعث بهائی شدن دستجمعی تمام اهالی روستا شود.15 این یک فرصت وتهدید همزمان بود. زیرا تشکیلات بهائی برای همراهی با این گروه از اعضای جدید جامعه بهائی ، که اکثرا هیچ درک و شناخت درستی از تعالیم و رفتارومنش بهائی نداشتند، با مشکل مواجه می شد . این ادعا که درسال 1986، حدود 27/1% از جمعیت مردم پاناما بهائی بودند ، این احساس را به انسان میدهد که میباید افراد بهائی بیشتری از آنچه که عملا مشاهده میکردیم ، وجود میداشتند!16
اهمیت پروژه های توسعه، در برنامه های تبلیغی بهائی
بنظرمی رسد بهائیان تمام تلاش خود را بکارمیبرند تا از طریق اجرای برنامه های توسعه ای، مانند سه پروژه ای که در بالا تشریح کردیم ، به تحقق اهداف تبلیغی خود بپردازند. همانگونه که در تاریخ مسیحیت نیز مشاهده شده ، آموزش و تغییر دین، همچون خواهران دو قلوی فعالیت تبلیغی، موثر و کارآ می باشند؛ که به افراد مستعد نه تنها اطلاعات و دانش درباره تعالیم آیین جدید ، بلکه شانس بهبود کیفیت روزانه را نیز باید ارائه کند. مدرسه کامپیوتری گامبیا ، یک مثال روشن و گویا دراین زمینه است . مثال دیگر، مدرسه آموزشی – از کودکستان تا پایان کلاس نهم – درپاناما سیتی است که توسط بهائیان راه اندازی و اداره می شود. درسال 2001، این مدرسه 21معلم داشت که 7 نفرازآنها بهائی بودند.شهریه این مدرسه ارزانتر ازمدارس مشابه بود (ماهانه 50 دلار، در مقابل 200-100 دلارشهریه مدارس مشابه ) زیرا معلمان بهائی تقریبا حقوقی دریافت نمی کنند .دروس مدرسه هم،علاوه بر دروس اصلی و اجباری ، شامل 3 درس حاوی تعالیم بهائی است . مدرسه مدعی بود که اعتبار خوب و مناسبی دارد و فرضا GIS ( سیستم اطلاعات جغرافیایی ) را درس میدهد ، که دانش آموزان با فراگیری آن ، فرصت شغلی بهتری پیدا می کنند.17
یک اصل کلی درپروژه های توسعه ایی بهائی عبارتست از آموزش ساکنان محلی، در یک پروسه تصمیم گیری، مبتنی برشورومشورت . شورو مشورت عبارتست ازرسیدن به یک توافق قابل قبول گروهی ، بر اساس آگاهی شخصی ، میانه روی و نزاکت در بیان عقیده وخودداری از جدال کلامی ، و عدم اصراربر نظرشخصی، زمانیکه دیگران نظری غیراز نظر شما دارند.18 هدف از شورو مشورت ، رسیدن به نظر و تصمیم مورد تایید همگان است ، و همه موظف به پیروی از آن تصمیم و تلاش برای به ثمررساندن آن میباشند. درفرایند تصمیم گیری، برای حل مشکلات، توصیه به دعا و تمرکز شده است. در مجموع، امورآموزشی قدم مهمی در فرایند تغییر کیش و بهائی کردن افراد ، و یک روش بهائیان برای ایجاد جامعه ( بهائی ) است .
بهائیان در صورت مشارکت در پروژه های توسعه ایی دولتی ممکن است دستمزد کمی دریافت کنند.اشکال و زیان پروژه های مشترک آنست که موضوع فعالیت تبلیغی بهائی مورد کم توجهی قرار می گیرد ، و این خطر وجود دارد که بهائیان برای دولت کار مجانی انجام دهند ، مثل موردی که در پروژه بهداشتی اوگاندا بیان کردیم . چنین کاری مناسب و به صرفه نخواهد بود، زیرا نیروی انسانی برای مواردی صرف می شود که نفعی برای افزایش جامعه بهائی نخواهد داشت . به نظر می رسد ملاحظات فوق بهائیان اوگاندا را به این تصمیم رساند که در آینده ، درچنان پروژه های مشترکی شرکت نکنند.
بهائیان آشکارا با سایر گروههای دینی تبلیغی و تبشیری رقابت می کنند. درپاناما،با نماینده بهائی سازمان اومانیتاس( یک سازمان سیاسی حامی بومیان پاناما ) مصاحبه کردم . فرد مصاحبه شونده اعلام کرد که آن سازمان با اهداف و مقاصد تبلیغ بهائی تاسیس شده است.19 فرد بهائی مصاحبه شونده ، که از گروه های مسیحی تبشیری آشکارا انتقاد می کرد، اظهارداشت مسیحیان از مردم روستا پول می گیرند و آن پول را درشهرخرج می کنند ؛ درحالیکه بهائیان بدنبال اقتصاد پایدار در روستا هستند . با توجه به نقطه نظرات و تمایلات روستائیان،امکان ارزیابی و قضاوت درباره نظرات او نبود؛ ولی شاید اظهارنظراو درباره چگونگی برنامه های تبلیغی بهائی، بیشتربیانگرتمایل فکری و خواستهای قلبی خود او بوده است.
بهائیان درسایر نقاط دنیا نیزبا گروههای تبلیغی مسیحی درحال رقابت هستند. یک تصویر کارتونی ترسیم شده توسط یک سرخ پوست هوپی، درمذمت تبلیغات دینی برنامه ریزی شده ومیسیونری، بهائیان را همراه و متصل به گروههای ” مسیحی سفید تبشیری” ترسیم کرده بود.20 پیام سیاسی این کارتون روشن است ؛ البته بهائی ها باید خوشحال باشند که فعالیت تبلیغی آنها در میان سرخپوستان هوپی، از سوی یک هوپی فعال طرفدار حقوق هوپی ها ، تهدیدی برای آنها تلقی شده است . ثانیا هنرمندی که نقاشی کارتونی را کشیده ، بخوبی اطلاع داشته که فرد مبلغ بهائی، یک خانم ایرانی بوده است ! (نقاشی هجووانتقادی یک هنرمند سرخپوست هوپی، که یک زن تبلیغاتی و میسیونری را در میان سایر گروههای تبلیغی نشان می دهد) .
ازآنجا که پروژه های توسعه عمدتا درکشورهای غیرغربی دنبال میشود، لذا منابع صرف شده در برنامه های توسعه ، تاثیر چندانی در آمار بهائیان جدید درغرب نخواهد داشت . در حقیقت بسیار بعید است که ایده پشتیبانی مالی و یا کار در یک پروژه توسعه ای درآفریقا ، نقش چندانی در متقاعد کردن یک فرد غربی برای تسجیل شدن داشته باشد. این نتیجه گیری ، حاصل تجزیه و تحلیل عوامل و مولفه های تاثیرگذاربربهائی شدن بهائیان دانمارک است، که با گزارشات تحلیلی مربوط به عوامل بهائی شدن افراد درامریکا هم تطابق دارد.23 تحقیق روی 305 بهائی امریکایی نشان داده که حضورونقش و مشارکت بهائیان در اصلاحات اجتماعی، از کمترین اهمیت و جایگاه، در میان 10 عامل موثر در بهائی شدن بهائیان کنونی امریکایی برخوردار بوده است.هیچ دلیلی دردست نیست که فکر کنیم شرایط دراروپا متفاوت است؛ بطورکلی، پروژه های توسعه ایی به شکل روزافزون و بیش ازپیش ، مورد انتقاد عمومی قراردارند. با توجه به ضرورت تقویت حوزه تبلیغ درغرب،انها باید استراتژیهای دیگری بکار ببندند .
یادداشت ها:
1- [Universal House of Justice], Messages from the Universal House of Justice 1963–1986.
The Third Epoch of the Formative Age, Wilmette, Baha’i Publishing Trust, 1996, pp. 601–604.
2- [Universal House of Justice], Messages from the Universal House of Justice 1963–1986,pp. 611–612.
3- Report on Bahá’í Development Projects, October 1987 (Baha’i World Centre, Department of Statistics, Haifa).
4- The Bahá’í World 2000–2001, Haifa, Baha’i World Centre, 2002, pp. 279–280.
5 Interview with Bob Arrington, 19 February 1999, in Bakau and visit to the Bakau Baha’i Computer Centre, Gambia.
6 Interview with Brian Burriston, 12 February 2000, at the Baha’i temple in Kampala; Asingwiire Narathius and Fred Ssengooba, An Evaluation of the Baha’i Health Project. A Consultancy Report, n.p. [Kampala, Makerere University, Department of Social Work and Social Administration], October 1996. (Unpublished); Steve Worth,
“In Uganda, community health workers effect long term changes”, One Country, vol.11, no. 2, 1999, p. 1, pp. 10–13.
7- Interview with Brian Burriston, 12 February 2000, at the Baha’i temple in Kampala.
8- Interview with Brian Burriston, 12 February 2000, at the Baha’i temple in Kampala.
9 Kurt John Hein, Radio Bahá’í, Ecuador. A Bahá’í Development Project, Oxford,George Ronald, 1988.
10 Hein, Radio Bahá’í, Ecuador, p. 17.
11 Hein, Radio Bahá’í, Ecuador, p. 148.
12 Hein, Radio Bahá’í, Ecuador, pp. 90–130.
13 Hein, Radio Bahá’í, Ecuador, pp. 151–153.
14 The description of this project is based on an interview with Rosemary Baily,assistant secretary of the national spiritual assembly of Panama, 23 February 2001,and a field trip to the area on 26 February 2001.
15 Interview with David W. Morris, after a service at the Baha’i temple in Panama,25 February 2001.
16 The Seven Year Plan 1979–1986. Statistical Report, Haifa, Universal House of Justice, 1986, p. 51 (BWC).
17 Interview with the principal of the school, 25 February 2001.
18 Social and Economic Development. The Bahá’í Approach, New York, Baha’i International Community, n.d.
19 Interview with David W. Morris, Institute of the Humanitas, 25 February 2001.
20 Armin W. Geertz, The Invention of Prophecy. Continuity and Meaning in Hopi Indian Religion, Berkeley, University of California Press, 1994, p. 315
21 National Teaching Committee of the United States, Issues Pertaining to Growth,Retention and Consolidation in the United States, Evanston, Baha’i National Center,December 12, 1999, p. 11. http://www-personal.umich.edu/~jrcole/bahai/1999/growth23.htm. Accessed 31 October 2002.
ejt