تنهاتر از گرگ بیابون!

پرسش

پاسخ نخست

عکس نغمه رو بیرون آورد، صدای لکنتدار خواهرش تو گوشش پیچید: «با.. باب… بابک»
مدام به این فکر میکرد که، خواهرش بالاخره تونسته یه جمله رو کامل تلفظ کنه یا نه؟ یعنی الان چه جوری حرف میزنه؟ اصلا چه قیافهای شده؟ تو این سالها در نبودِ من با کی درد دل میکرده؟
آخرِ همه این فکرها رسید به این سؤال بزرگ: «آخه یه خونواده چطور میتونه محبت بچهی خودش رو که بخشی از وجودشه، از دلش بیرون بندازه؟»
15 ساله بهخاطر اختلاف عقیده از خونواده طرد شدم.
داشتم یه این فکر میکردم که: «محبت حتی بین حیوونها هم هست.» گرگ با وجود بی رحمی زیادش، خرس گریزلی با وجود وحشیبودنش بین خرسها، و حتی شیر ماده که درندهترین شکارچی هست، همه به شدت از بچههاشون مراقبت میکنن.
خیلی عجیبه که برای حیوونا هم طرد شدن معنی نداره.
خیلی برام جالبه طرد شدن چرا زمان ما؟!
آخه یهجا خوندم: طرد برای قبایلی از انسانهای اولیه بوده که وقتی یه نفر بر خلاف سنت ها عمل می کرد، بیرون میشد تا از گرسنگی و تشنگی توی بیابون بمیره. ولی چه اتفاقی میفته که این رفتارهای دوره قدیم رو آدمای متمدن امروزی هم از خودشون نشون میدن؟
کاری که نه گرگ انجام میده، نه خرس گریزلی، نه شیر ماده!
کاش همه بدونن:
«طرد شدن» از سوی خونواده و جامعه، مجازات خیلی دردناکیه که توی بعضی از گروهها و فرقهها سر و کلهش پیدا میشه و معنیش محرومیت فرد از همهی حقوق انسانیه. تا جایی که دیگه مراودات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حتی حرف زدن باهاش ممنوع میشه. خیلی غم انگیزه ولی خلاصهشو بخوام بگم «طرد» یه مرگ تدریجیه…
البته ناگفته نمونه:
یکی از فرقههایی که مجازات طرد رو اجرا میکنه بهائیته. شوقی افندی رهبر سوم بهائیت تمام خونواده، حتی پدر و مادر خودش رو تا آخر عمر طرد کرده و توی تشییع جنازه شون هم حاضر نشده! (1) رهبر دوم بهائیا هم همینطور؛ عباس افندی به جز یه دونه از خواهراش، همهی اعضای خونوادش رو طرد کرد.(2)

انگار بعضی رسمای بیرحمانه قبیلهای هنوزم دست از سر بشر برنداشتن!

پاورقی:
1-شوقی افندی، رهبر سوم بهائیان طرد را حتی در مورد خانواده خودش و پدر و مادرش هم اجرا کرد.
2-عباس افندی، رهبر دوم بهائیان در ماجرای جانشینی وصیت نامه پدرش بهاء الله را نادیده گرفت. وی نوه اش را به جای برادرش محمدعلی افندی جانشین اعلام کرد. در این درگیری ها تمام خاندان بهاءالله به عباس افندی پشت کردند و او هم به تلافی تمام آنها را ناقضین نامید. تنها خواهر او بهیه خانم در زمره ثابتین ماند.
این دو موضوع در کتاب تاریخ پنهان بهائیان، اریک استتسون ترجمه حمید فرناق به تفصیل بیان شده است.