( اختلافات اساسی در مهم ترین کتاب بهائیان و کتابشناسی آن)
پژوهشی از استاد محیط طباطبائی
ماهنامه “گوهر” سال چهارم شماره 11 و 12 بهمن و اسفند 2535
شماره مسلسل 48 و 47
صفحات 910-906
پنج شش سال پیش آنان می خواستند به مناسبت تصادف سال 1390 هجری با صدمین سال قمری تدوین اقدس، کتاب مزبور را در صورت تازه ای با تشریفات جشن یادبود مخصوصی انتشار بدهند و پس از سالهای متمادی که دیگر به هیچ نسخه خطی و چاپی تازه ای از آن در اختیار مریدان قرار نگرفته بود اقدس چاپ جدیدی در دسترس ایشان قرار دهند. نمی دانم چه باعث شد که بار دیگر بلا حاصل وتصمیم به سکوت ونسیان امر گرفته شد.شاید موضوع زبان کتاب باعث بر این تصمیم به فروگذاشت شده باشد، چه در میان این فرقه به ندرت پیرو عرب زبانی پیدا می شود که از این متن عربی بتواند استفاده کند و آنان که زبان عربی را نیکو آموخته باشند از درک معنی و لفظ عبارات آن لذتی را که از یک اثر ادبی و مذهبی و اخلاقی معروف عربی می برند انتظار نخواهند داشت.
چنان که می دانیم نود و هفت درصد کسانی که در آسیا و آمریکا و آفریقا به این اسم و رسم شناخته شده اند، فارسی زبان مادری ایشان است و به زبان اقدس که عربی خاص است کوچکترین آشنایی ندارند. در این صورت انتشار ترجمه فارسی آن به طور مسلم بر چاپ متن عربی خیلی ترجیح دارد. عجب است در طی صد سال متوالی، هرگز حضرات در صدد ترجمه این کتاب مهم خود به زبان دیگری اعم از فارسی و انگلیسی و ترکی و غیره برنیامده اند و تا کنون اگر احیاناً به زبان دیگری ترجمه شده باشد از طرف مسیحیان روسی و آمریکایی بود ه چنان که تومانیسکی خاورشناس روس در 1899 میلادی ترجمه ای از اقدس به زبان روسی کرد و در 1961 این دفتر به وسیله الدرو میلر از داعیان پروتستانی امریکایی که سالها در ایران زیسته بودند به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ و انتشار یافت.
در صورتی که هنوز یک فرد یا هیأت بهائی در شرق و غرب دست به چنین اقدامی نزده است، این مسامحه و دفع الوقت در ترجمه و تفسیر و چاپ متن اقدس به تدریج تولید چنین بدگمانی کرده که این فرقه بدین کتاب اساسی خود توجهی ندارند در صورتی که جز آن مبنایی برای تشخیص وظایف و تکالیف شرعی خود نمی توانند سراغ کنند. اقدس از حیث حجم مطلب تخمیناً به اندازه یک نهم کتاب خداست که جمع کلمات قرآن کریم بنا به محاسبه ای شصت وشش هزار کلمه می باشد و هفت هزار کلمه عربی را برای ترجمه یا چاپ تازه چندان تولید زحمت و صرف وقت نمی کند. پس این بی توجهی را باید معلول علت اساسی دیگری دانست که برای امثال اغیار درست آشکار نیست.
وقتی به این متن قدیمی اقدس دسترسی حاصل شد که چهار سال پس از تاریخ تدوین اصل و چهارده سال پیش از تاریخ نخستین انتشار تحریر یافته و همه قرائن نسخه شناسی از خط و کاغذ و اسلوب تحریر اصالت و قدمت نسخه را تأیید می کرد. موقع را برای تطبیق آن با نسخه چاپ استاندارد بمبئی غنیمت شمرد ه و آنها را با یکدیگر از آغاز تا انجام سنجیده در ضمن تطبیق به ندرت صفحه ای از نسخه چاپی را با متن خطی قدیم (94) مطابق یافته بلکه موارد اختلاف در 64 صفحه به بیش از دویست مورد رسید که در صفحه 57 و 60 حتی چند سطر متوالی از نسخه چاپی حذف شده بود. (کلیشه 3 و 6) نسخه خط 1294 چنین به پایان می رسد : (کلیشه 2)«هذا سبب الاتحاد لو انتم تعلمون و العلة الکبری للاتفاق و التمدن لو انتم تشعرون . انا جعلنا الامرین علامتین لبلوغ العالم و هو الاس الاعظم نزلناه فی الواح اخری.و الثانی نزل فی هذا اللوح البدیع . ختمتها فی یوم چهارشنبه 7 شهر صفر المظفر سنه 1294». در صورتی که نسخه چاپ بمبئی بدین سان پایان می پذیرد:«.و الثانی نزل فی هذا اللوح البدیع، قد حرم علیکم شرب الافیون انا نهیناکم عن ذلک نهیاً عظیماً فی الکتاب و الذی شرب انه لیس منی اتقوالله یا اولی الالباب.» بدین ترتیب معلوم می شود حرمت شرب افیون یا به عبارت دیگر کشیدن تریاک بدین صراحت سالها بعد از تدوین کتاب اقدس و درحین اقدام به طبع بر آن افزوده شده است.
پس از تطبیق نسخه چاپی با نسخه خطی ،موارد اختلاف را درکنار صفحه ها بر حاشیه ها یادداشت کرد و به بررسی آنها پرداخت و دریافت آن چه که در نسخه چاپی غالباً تغییر یافته همانا کلماتی بوده که از نظر قواعد زبان عربی به نظر ناشران مجاز کتاب درست نیامده و بنا به اجازه ای که از طرف بهاء در دست داشتند به اصلاح و تبدیل آنها پرداخته اند. این اصلاحات گاهی املائی بوده مانند”عفی” در سطر 7 از صفحه 5 نسخه خطی که به عفای چاپی اصلاح شده و یا آن که از نظر نحوی تصور اشکالی می شده مانند «ان یبلغ رشدهم » خطی ک «ان یبلغوا رشدهم» در نسخه چاپی شده است.
این نوع تغییر کلمات قسمت اعظم اختلاف را در بر می گیرد و کم کردن چند سطر در صفحه های 57 و 60 گویی به رعایت بلاغت لازم شده ولی افزایش حکم تریاک در پایان نسخه چاپی شاید بنا بر ضرورتی مربوط به موقع چاپ صورت گرفته باشد و آن موضوع دخالت های فقهای شیعه در کار کشیدن تنباکو و توتون و تأثیر فوق العاده ای که فتوای حرمت دود در ایران بخشیده بود سران این فرقه را هم به بذل همتی وادار ساخته است. به هر صورت چنان که در نسخه «هو صاحب الحب و الوفاق فی بیان…» که در 1315 هجری هنگام بالا گرفتن اختلاف میان فرزندان میرزاحسینعلی در بمبئی به چاپ رسیده میرزا محمد علی غصن اکبر ومیرزا آقا جان خادم اجازه تجدیدنظر در نوشته های بهاءالله و از جمله اقدس راداشته اند و بر این اساس آن چه را که در اقدس از آرایش و افزایش و کاهش لفظ و عبارت روا دیده اند به کار برده اند و در نتیجه میان اقدس خطی و چاپی اختلاف صورت فوق العاده به وجود آورده اند. پیش از آن که نسخه اقدس چاپ بغداد انتشار یابد، مردم عرب زبان عراق و سوریه و فلسطین و مصر به ندرت از وجود چنین کتابی در دست حضرات آگاهی داشتند و دور اندیشی عقلای فرقه در دور نگاه داشتن کتاب اقدس از چشم قوم عرب شاید تنها مربوط به مخالفت وجود چنین کتابی با صورت ظاهر ادعای آنان نبوده که فرقه ای از صوفیه شمرده می شدند بلکه برای عدم استحضار فضلا و ادبای عرب بر اسلوب تحریر چنین کتابی بوده که لااقل در هر صفحه آن از لحاظ عربی نویسی به طور متوسط سه چهار مورد قابل اعتراض به نظر می رسد. پیش از بروز اختلاف میان فرزندان بها چنین معمول شده بود که اقدس را با وصیت نامه بها یا کتاب عهد و مجموعه سوال و جوابی در باره احکام غیر منصوص با هم بنویسند .
در یک مجموعه که نسخه ای از آن به خط زین المقربین در سال 1310 به اختیار انور ودود مهاجر بهائی زاده و برگشته از حیفا و عکا بود که از آن در کتاب ردیه خود جمله ها و کلیشه های متعدد نقل کرده است و نوشته که نسخه دیگری از همین مجموعه را یکی از خویشاوندان او به موزه بریتانیا داده است.بعدها که موضوع کتاب عهدی منتفی شد و اغصان آن شجره مورد سب و لعن بهائیان قرار گرفتند گویی در میان آن رساله سوال و جواب فارسی با متن عربی اقدس جنسیتی دیده نمی شد که هر دو را از پهلوی اقدس عربی جدا کردند.
مسلم است هر بهائی و بهائی زاده طرفدار عباس افندی و شوقی افندی که میرزا محمد علی غصن اکبر و میرزا آقاجان خادم را ناقض و دشمن و سزاوار سب و لعن می داند،حاضر نیست کتابی را که این دو تن هنگام چاپ به اصلاح آن همت گماشته اند و حتی الامکان از نقاط قابل اعتراض آن کاسته اند به چشم رضا ورغبت بنگرد و یا آن که به تجدید چاپ و انتشار آن همت گمارند. چه این اقدس در حقیقت اقدس غصن اکبری است نه غضن اعظمی . از طرف دیگر صرف نظر کردن از اصلاحات و تغییرات مسطور و مطبوع و بازگشت به صور خطی نامطبوع بار دیگر سراسرمتن اقدس را در معرض انتقاد ناقدان خودی و بیگانه قرار می دهد که به اشکالات املایی و صرفی و نحوی وبیانی آن ناگزیر از اشاره خواهند بود. پس همان بهتر که این کتاب پر ماجرا را مانند هشتاد سال گذشته نادیده بگیرند و از آن مانند مجردات نامقید و غیرقابل مشاهده سخن بگویند. توضیح مقداری از مطالب مورد نظر با ملاحظه اوراق زیراکس شده از نسخه های خطی و چاپی در کلیشه های 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 خاطرنشان خوانندگان می گردد نیازی به تفصیل ندارد.