منزلت و جایگاه غصن اکبر ، محمدعلی افندی

0 481

مطلب زیر از کتاب دستنوشته شعاع الله بهائی است که در آن به معرفی پدرش میپردازد ، و طی آن ترجمه انگلیسی تعدادی از نوشته های وی را عرضه میکند . دراین فصل ، شعاع الله ترجمه لوحی از بهاءالله را ، بنام غصن اکبر ، که در آن به ستایش محمدعلی افندی پرداخته ، را نیز آورده است .

کلمه اکبر، در زبان عربی، صفت تفضیلی ، به معنای بزرگتر است ، که در فرهنگ و مقوله دینی ، اشاره ای به صفت الهی است ( در فرهنگ اسلامی الله اکبر ، حاکی از آنست که خداوند بزرگترین و قدرتمندترین است ) . بهاءالله ، همچنین عباس افندی را غصن اعظم خطاب کرد . بهائیان وحدتگرا برای اجتناب از اشتباه و تداخل عناوین و القاب این دو ، لقب عباس افندی را  the Greatest ، و لقب محمدعلی افندی را the Mightiest  ترجمه کرده اند . این ترجمه همچنین تقدّم عبدالبها برای رهبری جامعه بهائی را ، بر اساس وصیتنامه بهاءالله ، نشان میدهد . 1 

معنا و اهمیت لوح بهاءالله ، که در این فصل آمده ، مورد مناقشه و اختلاف طرفداران عبدالبها و محمدعلی بهائی قرارگرفته است . محمدعلی افندی و طرفدارانش آنرا ” لوح مبارک ” یا لوح مقدس نامیده ، و دلیلی مهّم بر اهمیت جایگاه و منزلت فرزند جوانتر بهاءالله برای جانشینی میدانند . آنها عقیده دارند که تمام مطالب و مفاد این لوح درباره غصن اکبر است که نامش صریحاً در این سند آمده است. از سوی دیگر، عبدالبها موکداً اصرار داشت که بخش اول این لوح درباره او است و نه محمدعلی ! و یا حداقل اینکه ، بخش اول ، درباره هر دو برادر ، بطور مشترک ، میباشد . یکی از بهائیان وحدتگرای برجسته و سرشناس عبدالبها را متهم کرده که این لوح را بطور کامل تکذیب کرده   – شاید به این علت که منشاء و موجب تنش های فرقه ای شده – و عملاً امروزه بهائیان چنین برداشتی از این لوح دارند . 2

به نظر من ، احتمالاً نظر عبدالبها ، از این جهت که این لوح درباره همه جانشینان بهاءالله است و نه پسر دوّم ، صحیح میباشد . ترتیب عبارات و جملات در لوح مذکور حکایت از آن دارد که هر دو جانشین مورد توجه و تکریم بهاءالله بوده اند . غالب عبارات این لوح ، منطقاً درباره هر یک از ” اغصانی ” است که از سوی بهاءالله بعنوان جانشین او تعیین گردد – و مشهور است که او دو پسر بزرگترش را بعنوان جانشنیان متوالی خود تعیین کرد، و نه یکی از آنها را . ابهام این لوح درباره هویت ” غصن ” مورد اشاره، در چند عبارت این لوح ، مشکل آفرین است . ولی متاسفانه هم بهائیان وحدتگرا ، و هم گروه بهائیت اکثریت در واکنش به این ابهام ، موضع حداکثری و افراطی گرفته اند :وحدتگرایان علیرغم وجود برخی عبارات مستدل و منطقیِ خلاف ادعای آنها ، اصرار دارند که این لوح تنها مربوط به رهبر مورد قبول آنها است ؛ و گروه دیگر ، ترجیح داده اند که این لوح مهم دچار مرگ و گمشدگی گردد ! آنها وجود این لوح را انکار ، و خود را به فراموشی میزنند . تنها به این خاطر که آشکارا برخی از عبارات آن در تکریم و ستایش فردی است که آنها او را بدترین فرد معاند و مرتد تلقی میکنند .

                                                             اریک استتسون

************

غصن اکبر ، محمدعلی افندی ، پسر دوم بهاءالله3 ، در وصیتنامه وی ( کتاب عهدی ) بعنوان جانشین غصن اعظم ، عباس افند ی ، عبدالبها ، تعیین شده بود .

بهاءالله میگوید :… قد قدرالله مقام الغصن الاکبربعد مقامه (غصن اعظم =عبدالبها).انه هو الامرالحکیم .قد اصطفینا الاکبر بعد الاعظم ،امرا من لدن علیم خبیر.4

( ترجمه: خداوند مقام غصن اکبر را بعد از غصن اعظم مقدر کرده،و او خدای آمر دانا است. بدرستی که ما اکبر(محمدعلی) را پس از اعظم (عباس افندی) برگزیدیم، و این امر و دستوری از سوی خدای دانای خبیر است .)

این فرزند محترم بهاءالله به طرز بیشرمانه و ناجوانمردانه ای مورد قضاوت ناصحیح و غلط قرار گرفت، و حقوقش تضییع شد ، و از سوی برخی به اصطلاح بهائیان – آنان که خود را با شایعات و حرفهای نادرست دلخوش کرده ، و بدون بررسی و تحقیق، به قضاوت قطعی درباره دیگران پرداختند – به غلط متهم شد . پیام او به جامعه بشری ، وصیتنامه اش و زندگینامه اش ،که مطالعه خواهید کرد ، بیانگر حوادث و رویدادها است ؛ و هیچکس بهتر از خودش ، در این موارد ، از وی ، دفاع نخواهد کرد .

او در روز 16 دسامبر 1853 در بغداد بدنیا آمد ، و در تاریخ 10 دسامبر 1937 به جهان باقی پیوست . او غصن منتخب بود و از سوی قلم اعلی – بهاءالله – در چند لوح مورد تکریم و تمجید قرار گرفته است . متن زیر ترجمه یکی از آن نوشته ها است :

هوالعظیم ، هو الابهی،

الهی ! بدرستی که این غصن از درخت وحدت تو و سدرة یگانگی تو روئیده است . الهی ، او را می بینی که چگونه به تو دل بسته ، و به ریسمان خیر تو چنگ زده است . لذا او را در کنف لطف خود محافظت فرما . الهی ، میدانی ، که دلیل علاقه من به او ، به سبب علاقه و محبت تو به او است و دلیل انتخاب او از سوی من ، تنها اینست که تو او را انتخاب کرده ای . او را بوسیله نیروهایت در زمین و آسمانها یاری رسان ! هر که او را یاری میکند یاری کن ، و هر که او را تکذیب میکند ، تکذیبش کن . الهی ، شاهدی که جوهر این قلم ، و قدرت این عضله رو به زوال است ! از تو مسئلت دارم ، به حق حیرتم در عشق تو ، و تلاشم در ابراز و بیان امر تو ، هر آنچه برای پیامبران و مومنان به پیامهای آسمانی ات مقرر داشته ای ، برای او نیز همان را مقدّر بفرما! بدرستی که تو قادر و توانا بر همه امور هستی .

هوالعظیم

الهی ! غصن الاکبر5  را ، با ذکر و مناجات بر خویش یاری و مساعدت نما ، و مقرر فرما تا علوم و اسرارت از قلم او جاری شود. الهی ! او مشتاق کسب رضایت تو، و دلبسته مهر تو و مطیع امر تو است . هر آنچه خیر در کتابت بیان کرده ای، برای او مقدّر فرما . بدرستی که تو بر هر امری قادر و توانا هستی .

آسوده است آنکس که در پناه غصن الهی ، مولایش ، و مولای جهان خود را قرار داده است  .

ای غصن من ! همچون ابر باران رحمت بهاری من باش ؛ پس بنام من بر همه چیز به بار .

ای غصن من ! من ترا انتخاب کردم زیرا که آن منتخب اصلی ترا برگزیده است ؛ بگو ای خدای جهان ها ، همه حمد و سپاس از آن تو است .

ای غصن اکبر ! بدرستی که تو را برای کمک به امرخود برگزیدیم ؛ پس قیام به خدمت نما !

فتح کن شهرها ی اسماء را به اسم من ؛ منم حاکم بر آنچه که ” او ” بخواهد !

ای دریا ! به نام من ، خروشان و بزرگ ، به جنبش و خروش در آی !

بدرستی که هر عملی موکول به عشق و محبت به تو است ؛ خوشا به حال آنکه از سوی خدا کامیابی و موفقیت برایش مقدر گردد ، خدای عالم .

خوشا به حال آنکه ندای تو را بشنود ، و برای حبّ خداوند ، ربّ عالمیان ، بسوی تو روانه شود .

 

نویسنده: شعاع الله بهائی

 

یادداشتهای فصل 10

1- در سنت و فرهنگ گروه اصلی بهائیان ، عبدالبها ” غصن اعظم ” خطاب میشود . بنابراین ، هر دو گروه اولویت پسر بزرگتر را بر پسر دوّم پذیرفته اند ، اگر چه تعابیری مختلفی بکار میبرند .

2- نگاه کنید به فصل 22 کتاب .

3- پسر دوّمی که برای بهاءالله بدنیا آمد میرزا مهدی بود ، برادر تنی عبدالبها ، که در سنین جوانی و در مدّت حیات پدر فوت کرد . از اینرو ، محمدعلی بعنوان پسر دوم بهاءالله خطاب شده است ، به ویژه در ادبیات و فرهنگ گروه بهائیان وحدتگرا .

4- کلمه عربی که دو بار در این متن ، از سوی شعاع الله ، ” پس از ” ترجمه شده ، کلمه ” بعد ” است . این کلمه اگر بصورت قید زمان باشد ” پس از ” ، و اگر درباره مقام و جایگاه باشد ” تحت و پایین تر ” معنی میدهد . در ترجمه رسمی گروه بهائیان اکثریت ، کلمه” بعد ” ، در هر دو جا ، ” پایین تر ” ترجمه شده ، که تاکیدی بر برتری عبدالبها است ؛ ولی شعاع الله اینرا کاملاً نادیده گرفته است . مطالعه عینی متن ، میتواند بیانگر این برداشت باشد که بهاءالله هر دو مفهوم را در ذهن داشته است : 1) محمد علی افندی ، پسر دوم او ، جایگاهی پایین تر و تحت رهبری عبدالبها ، پسر اول ، دارد . و 2 ) پس از مرگ پسر بزرگتر و رهبر اول ، جایگاه رهبری باید به پسر جوانتر انتقال یابد .

توضیح مترجم:استفاده از معنای “پایین تر” برای کلمه عربی “بعد” در این متن،از سوی عبدالبها و طرفدارانش، سوء استفاده،نابجا و نادرست است .زیرا،اگر این کلمه را قید زمان بدانیم،معنایش همان “پس از” است .اگر منظوراین بود که مقام و مرتبه محمدعلی پایین تر از عباس افندی است،درانصورت باید ازکلمه “تحت” استفاده میکرد.در عربی، کلمه “بعد”،در مقابل قرب،ریشه فعل است به معنای دور، و نه پایین یا پایین تر! ولی با توجه به اینکه این عبارت در متن وصیتنامه بهاءالله امده و اشاره به جایگاه این دو پسر،پس از مرگ خود دارد؛ لذا بحث دور و نزدیک معنای عقلایی ندارد،و “پس از” معنای صحیحتر و مناسبتری است .

5- غصن الاکبر ، تلفظ عربی کلمه غصن اکبر است !

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شانزده − دوازده =