يكي از تعاليم دوازده گانه بهائيان كه پيشترها خيلي از آن دم مي زدند ولي مدتي است آن را به فراموشي سپرده اند تعليم ” وحدت لسان و خط” است.يعني همه جهان با يك خط و يك زبان بنويسند و تكلم كنند! اين ايده تخيلي و غير عملي و غير كارشناسانه از سوي كساني مطرح مي شود كه نه تصوري صحيح از ميراث فرهنگي اقوام و مليت هاي مختلف جهان دارند و نه راه و رسم عملي وحدت را مي شناسند.آيا تمدن و فرهنگ جهاني را كه متشكل از هزاران خرده فرهنگ و صدها زبان و هزاران گويش و لهجه است مي توان در كلمات يك زبان جديدالاحداث با واژگان محدود مثا زبان اسپرانتو ريخت؟ آيا ضرب المثل ها و اشعار و ظرافت هاي قله هاي ادب هر ملت را مي توان به اسپرانتو ترجمه كرد و از غناي آن بهره برد؟! آيا غزل حافظ و زيبائي هاي ادب فارسي قابل انتقال به اسپرانتوست؟! آيا با دستور آئين بهايي دويست كشور جهان آماده اند فرهنگ مكتوب و خط مألوف خود را رها كنند و از فردا با خط اسپرانتو بنويسند و با آن سخن گويند؟! اين ايده و توهم فقط از ذهن كسي ساطع مي شود كه نه جهان را مي شناسد نه فرهنگ و زبان را و نه واقعيت ها را…
تاریخچه شکلگیری زبان “اسپرانتو” / اسپرانتو، زبانی بینالمللی است که برای نخستینبار در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۷میلادی با جزوهای با نام “یک زبان جهانی” که مؤلف آن، امضای مستعار اِسْپِرانْتو به معنای “امید”را برای خود انتخاب کرده بود، به جهان معرفی شد. مبدع این زبان، یک پزشک و لغتشناس لهستانی به نام “لوْدویک زامِنْهوف” بود که زبان ابداعیاش بعدها به همین نام مستعار یعنی اسپرانتو معروف شد. این زبان دارای دستورزبانی بسیار آسان است و تنها ۱۶ قاعده دارد. ادعا میشود که این زبان طبق آخرین روشهای کدگذاری علمی ساخته شده تا همه مردم جهان، حتی افراد ناتوان ذهنی یا نابینایان و ناشنوایان نیز بتوانند به آسانی آن را یاد بگیرند و با هم تفاهم برقرار کنند.
این زبان دارای ۲۹ حرف الفباست که از لاتین گرفته شده و به صورت استاندارد درآمدهاست. هر حرف فقط یک صدا دارد و هر چه نوشته شود، همان با تلفظِ استاندارد خوانده میشود. حرفی که نوشته شود و خوانده نشود در اسپرانتو وجود ندارد و هر قاعده این زبان، دارای یک علامت یا کدشناسی در خود کلمه است. این نوع ویژگیهای این زبان باعث شده تا فراگیری آن را آسانتر از زبانهای دیگر بدانند. مرکز جهانی اسپرانتو در بندر “روتِرْدام” (واقع در هلند) قرار دارد و دارای بیش از ۳۵۰۰ شعبه در یکصد و ده کشور جهان است. همچنین بالغ بر ۲۲ ایستگاه رادیویی از خاور دور گرفته تا اروپای شرقی، غربی و امریکای جنوبی، مرتباً در حال پخش برنامه به زبان اسپرانتو هستند. اسپرانتو به علت ساختار علمی و آسان خود، خیلی زود مورد توجه اندیشمندان و دانشمندان با ملیتهای گوناگون قرار گرفت و به دلیل ویژگیهای فراگیرش، سازمان مللمتحد در سال ۱۹۵۴ به اتفاق آرا، آن را به عنوان یک زبان بینالمللی بیطرف به رسیمت شناخت و آموزش اسپرانتو را به اعضای خود سفارش کرد.
کنگرهها
اسپرانتو، زبان ملی هیچ کشوری نیست. هر سال صدها کنگره، کنفرانس، سمینار و نشست در زمینههای گوناگون به زبان اسپرانتو در کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود که از مهمترین آنها میتوان به “کنگره بینالمللی اسپرانتو”(UK)، کنگره بینالمللی جوانان اسپرانتودان”(IJK)،”کنگره جهانی پزشکان اسپرانتودان (IMEK)” و… اشاره کرد.
“سازمان جهانی اسپرانتو”(UEA) نیز به عنوان مشاور رسمی سازمان مللمتحد و یونسکو، در ردیف سازمانهای بیطرف بینالمللی قرار دارد و شبکه نمایندگی آن با بیش از دوهزار عضو در ۱۰۰ کشور جهان، پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی اسپرانتودانان در زمینههای گوناگون است.
انجمنهای وابسته به زبان اسپرانتو
شبکه” Pasporta Servo” (خدمات گذرنامهای) از جمله خدمات ویژهای است که در جهان اسپرانتو به وجود آمدهاست. بر اساس خدمات این نهاد، اسپرانتودانان هنگام سفر به کشورهای دیگر، از سوی کسانی که آمادگی خود را جهت پذیرش مهمان در کتابچهای که هر سال منتشر میشود، ثبت کردهاند، مورد پذیرایی قرار میگیرند و بدینسان، هزینههای اقامت در هتلهای گرانقیمت را متقبل نمیشوند، هم اکنون این شبکه در ۶۶ کشور جهان فعال است.
انجمنهای گوناگون و بینالمللی اسپرانتو این امکان را به افراد میدهد که نیازهای اطلاعاتی خود را در کوتاهترین زمان ممکن برآورده سازند. “انجمن بینالمللی پزشکان اسپرانتودان(UMEA)، “انجمن بینالمللی معلمان اسپرانتودان”(ILEI)، “انجمن علمی اسپرانتودانان(ISAE)،“انجمن بینالمللی روزنامهنگاران اسپرانتودان (TEĴA)، “شبکه بینالمللی ترجمه بهوسیله اسپرانتو”(ITRE)، “انجمن نویسندگان اسپرانتو” (EVA)، “انجمن بینالمللی مطالعات مذهبی و خداشناسی” (ASISTI) و…، از جمله مراکزی هستند که اطلاعات تخصصی در اختیار علاقمندان قرار میدهند و نشریات تخصصی خود را به زبان اسپرانتو در سطح جهان منتشر میکنند.
ضمن اینکه صدها روزنامه، مجله، ماهنامه، فصلنامه، سالنامه، گاهنامه، کتابهای علمی، فنی، فرهنگی، هنری و ادبی در سطوح بینالمللی به زبان اسپرانتو منتشر میشوند همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، فرستندههای رادیویی بینالمللی از بسیاری از کشورهای جهان مانند: چین، برزیل، کوبا، اتریش و… به صورت روزانه و هفتگی به اسپرانتو برنامه پخش میکنند.
گروههای حامی اسپرانتو
به ادعای حامیان زبان اسپرانتو، هر کس این زبان را فرا میگیرد، امتیاز بهرهمندی از دو تمدن را خواهدداشت که در حال تعامل با یکدیگر و غنیسازی خود هستند. آنها معتقدند هر فرد در بدو تولد، از سنتها، اخلاقیات و اعتقاداتِ مردمان خود(فرهنگهای محلی) تأثیر میپذیرد اما مرحله دوم، زمانی است که فرد با میل و علاقه خود انتخاب میکند که با یادگیری زبان اسپرانتو به یکی از “شهروندان جهانی” تبدیل شود.
بر اساس این اعتقاد، کسانی که این “تابعیت دوگانه” را از طریق اسپرانتو انتخاب میکنند، “اسپرانتیست” نامیده میشوند؛ افرادی که نهتنها این زبان را میدانند بلکه از آن برای ایجاد ارتباط با اسپرانتیستها در سرزمینهای دیگر و تعامل با فرهنگهای مختلف استفاده میکنند.
بدینترتیب، پس از پیدایش اسپرانتو، کسانی که آن را آموخته بودند، هر روز نیاز بیشتری را جهت سازماندهی و تشکیل گروههایی برای تمرین و استفاده از این زبان، کمک به دیگران برای یادگیری آن و تلاش جهت ترویج اسپرانتو را احساس کردند. این گروهها بهتدریج شکل گرفتند و با گذشت زمان رشد کردند، بهگونهای که امروز، صدها سازمان فعال در این زمینه در سراسر جهان وجود دارد. این گروهها به همراه اسپرانتیستها، آنچه را “جهانِ اسپرانتو” خوانده میشود، تشکیل میدهند. فعالیتهایی که در این جهان جریان دارد، به اصطلاح “نهضت اسپرانتو” خوانده میشود که اعضا و هوادارانی در سراسر دنیا دارد.
اسپرانتو در ایران
زبان اسپرانتو همزمان با جنبش مشروطیت و تکاپوهای روشنفکرانه و تجددطلبانه به ایران وارد شد. بیش از یکصد سال پیش، بانوان ایرانی زبان اسپرانتو را به صورت رایگان در مدارس خاصی که برای این منظور تأسیس شده بود، فرامیگرفتند.
در دهه۱۹۲۰ میلادی، همزمان با تشکیل اولین اجلاس جامعه ملل، نمایندگان ایران پیشنهاد دادند تا زبان اسپرانتو به عنوان زبان مراودات بینالمللی انتخاب شود. بهدنبال این پیشنهاد، حملههای شدیدی به اسپرانتو شد، بهخصوص هیأت فرانسوی، هیاهوی بسیاری بر ضد این طرح به راه انداخت چراکه از نگاه فرانسویان، زبان فرانسه باید به عنوان زبان بینالمللی انتخاب میشد. این امر باعث شد تا در نهایت، پیشنهاد ایران شکست بخورد. البته بعدها سازمان یونسکو برای این زبان سه قطعنامه صادر کرد و نکته جالب اینکه، دولت ایران، هم پیش و هم پس از انقلاب به این قطعنامه رأی داد و ایران به عنوان یکی از اعضای یونسکو پذیرفت که زبان اسپرانتو را به عنوان یک واحد اختیاری در دورههای نظام آموزشی خود ارائه دهد.
فصلنامه اسپرانتوی ایران
نشریه “پیام سبزاندیشان”، فصلنامه است که چندین سال است به زبان فارسی و اسپرانتو منتشر میشود. هر شماره این مجله، ۵۶ صفحه دارد که نیمی از آن به زبان فارسی و نیم دیگر به زبان اسپرانتو است. متن کامل مطالب این مجله به صورت رایگان از طریق فضای مجازی در اختیار عموم قرار دارد.
مراکز اسپرانتوی ایران
“سازمان جوانان اسپرانتودان ایران” در سال ۱۳۷۲ بنیانگذاری شدهاست. در سال ۱۳۷۵ نیز مؤسسه “سبزاندیشان” به ثبت رسید که پوششی قانونی برای فعالیتهای سازمان مورد اشاره بود.
در سال ۱۳۸۳، “انجمن اسپرانتوی ایران” رسماً اعلام موجودیت کرد که از سال ۱۳۸۴ به عنوان شاخه کشوری انجمن جهانی اسپرانتو در ایران پذیرفته شد و با این انجمن همکاری متقابل دارد.
بهائیت و اسپرانتو
بعضی مطالعات حاکی از بهرهگیری برخی از جریانها و گروههای خاص فکری-اعتقادی از زبان اسپرانتو است که آن را به اشکال مختلف در جهت مقاصد خود مورد استفاده قرار می دهند. یکی از این گروهها، فرقه تشکیلاتی “بهائیت” است که برخی شواهد تاریخی، از وجود ارتباطهایی میان این تشکیلات و زبان اسپرانتو حکایت دارد که در ادامه به طور مختصر به آنها اشاره میشود:
گرایش “لیدیا زامنهوف“، دختر مبدع اسپرانتو به بهائیت
“لیدیا زامنهوف”، دختر لودویک زامنهوف، مخترع زبان بینالمللی اسپرانتو بود. لیدیا، یکی از معلمان و حامیان برجسته این زبان بود.
نکته قابلتأمل درباره وی اسن است که هرچند خانواده وی کلیمی بودند اما او بعدها به مسلک بهائیت گروید. لیدیا از لهلستان به ایالات»تحده مهاجرت کرد و در کلولند امریکا در مؤسسات آموزشی مختلفی از جمله دبیرستان “شاکر هایت ” (Shaker Heights) و تئاتر “هیپودورم” (Hippodrome Theater)، به تدریس زبان اسپرانتو پرداخت. وی مورد استقبال بسیاری از جوانان و قومیتهای مختلف مقیم کلولند قرار گرفت.
-تشویق به زبان اسپرانتو در بهائیت
به ادعای بهائیان برای اینکه انسانها بتوانند راحتتر با هم ارتباط داشته باشند و آنچه تحت عنوان “وحدت عالم انسانی” مطح میکنند، بهتر تحقق پذیرد، نیاز به زبان و خطی واحد دارند. با این حال، خود در این زمینه رفتاری متناقض در پیش گرفتهاند، بهطوریکه مردم را گاهی به زبان عربی، گاهی به انگلیسی، گاهی به زبان اسپرانتو و گاه به زبان فارسی دعوت کردهاند.
“بهاءا…”، سرکرده این حزب تشکیلاتی میگوید: «در راه من به جز زبان عربی سخن نگویید». این در حالی است که خودش کتابهای فارسی زیادی دارد یا پسرش “عبدالبهاء” در جایی گفتهاست: «زبان اسپرانتو را دوست داشته باشید زیرا این زبان، زبان جدیدی است».
-بهائیت و تلاش جهت آموزش زبان اسپرانتو
همانگونه که اشاره شد، بهائیان اهمیت زیادی برای وحدت جهانی با یک دولت، یک ارتش، یک پارلمان و زبان واحد، قائل هستند. از آنجاییکه بهاءا… در کتاب خود وعده داده بود، بهزودی تمام مردم جهان با یک زبان صحبت خواهندکرد، فرزندش راهاندازی مدرسه آموزش زبان “اسپرانتو” را در ایران دنبال کرد که البته در همان سالهای نخست به شکست انجامید.
“اسلمنت” در کتاب “بهاءا… و عصر جدید”(صفحه ۱۸۶) از عبدالبهاء نقل میکند: «الحمدللّه دکتر زمنهوف، لسان اسپرانتو را اختراع نموده، باید قدر آن دانست چه که ممکن است این لسان، عمومی شود. لهذا باید جمیع آن را ترویج نمایند تا روز بهروز تعمیم یابد و در مدارس تعلیم دهند و در جمیع مجامع به این لسان تکلم نمایند تا جمیع بشر زیاده از دو لسان محتاج نشوند؛ یکی لسان وطنی، یکی لسان عمومی»
“کسروی” نیز در ایرادهایی که به آثار عربی بهاءا… وارد ساخته به آموزش زبان اسپرانتو در میان بهائیان اشاره کرده و مینویسد: «…مثلاً در دورهای، عبدالبهاء، بهائیان را به آموختن زبان اسپرانتو تشویق مینمود. آموختن اسپرانتو در دورانی که زبان انگلیسی، مثل امروز زبان بینالمللی نشده بود، فواید فراوانی داشت؛ زبانی بود ساده که آموختنش موجب نزدیکی بهائیان شرق و غرب میشد. از جمله یک مستشرق اروپایی که در دهه ۱۹۳۰ از ایران دیدن کرده با تحسین و تعجب نقل میکند که در طالقان با روستائیان بهائی، از زن و مرد به اسپرانتو گفتگو نمودهاست. حال، آیا میتوان گفت که به استناد این گروه از الواح، امروزه نیز بهائیان باید به آموختن اسپرانتو روی آورند؟ البته خیر، زیرا نظر عبدالبهاء، تسهیل ارتباط بین بهائیان ایرانی و بهائیان خارجی با زبانی مشترک بوده و این امر امروز، با انگلیسی حاصل است نه آنکه اسپرانتو در دیانت بهائی از اهمیتی خاص بهرهمند باشد.» این نقل قول کسروی، خود، شاهدی از اهمیت زبان اسپرانتو نزد بهائیان است.
خود بهائیان نیز در کتاب “قرن انوار”، صفحه ۱۰ مینویسند: «تأکید بر تعلیم و تربیت سبب شد که مدارس بهائى در پایتخت و ولایات تأسیس شوند، ازجمله مدرسه “تربیت دختران” که در تمام ایران شهرت یافت و با مساعدت دوستان بهائی امریکایی و اروپایی، درمانگاههایی نیز به کار پرداخت. حتی در سال ۱۹۲۵، جامعههای بهائی در بعضی از شهرهای ایران، کلاسهای [آموزش] زبان اسپرانتو تأسس نموده بودند زیرا از تعلیم حضرت بهاءا… درباره لزوم زبانی بینالمللی که بعد از زبان ملی باید انتخاب شود، آگاه بودند.»
منابع:
http://www.kasravi-va-bahaigari.com.
kurso.com.br
Dmsonnat.ir
noghtenazar.org/node
خبرگزاری میراث فرهنگی
قرن انوار، ناشر: مرکز جهانی بهائی عصر جدید، مؤسسه چاپ و نشر کتاب دارالمشتات آلمان.
**گذشته حال آینده**
null