مهدی حبیبی، حمید فرناق
کلیدواژه ها: بهائیت در عراق، ممنوعیت تبلیغ و تشکیلات در عراق، اقلیم کردستان، کلاستربندی عراق.
چکیده
بهائیت و کشور کنونی عراق از ابتدای تأسیسِ هر دو، باهم در تعامل بودهاند. اولین مقصد بهاءالله در خارج از ایران، عراق عثمانی بود و اعلام «من یظهره اللهی» وی از خانهباغی در بغداد شروع شد، ادعایی که پس از دوره نهانزیستی «درویشمحمد» (نام مستعار بهاءالله) در کردستان آغاز شد. نگاهی به تکوین بهائیت در دوران قیمومت انگلیس و حمایتهای گسترده از بهائیت از زمان تأسیس دولت عراق تا دوران فعالیتهای بسیار گسترده بهائیت در اقلیم کردستان، شناخت تاریخی و اجتماعی مناسبی از بهائیت دیروز و توجه به شعارهای قانونگرایانه امروزش را ایجاب میکند. به دلیل اقبال کم عراقیان به بهائیت، گسیل مهاجران به عراق برای رشد بهائیت اتفاق افتاده است که زیرساخت گسترش تشکیلات محسوب میشود. در دهه اخیر، بهائیت که مجدداً به فعالیت تبلیغی ـ تشکیلاتی خود سرعت داده، کشور عراق را به حدود ۳۰ کلاستر تقسیم کرده است. از سوی دیگر بررسی نحوه تعامل بهائیان با قوانین مدنی عراق بهعنوان یک کشور مسلمان با آزادیهای مدنی بالا اهمیت فوقالعادهای دارد. در کشوری که اقلیتهای مذهبی جایگاه تعریفشدهای در قوانین مدنی آن دارند و فعالیتهای ضداسلامی بهوضوح جرمانگاری شده است و روابط بینالادیان هم روشمند است، عملکرد بهائیت بهعنوان یک گروه غیرمسلمان قابلبررسی است. این مقاله باتوجهبه تحقیقهای انجامشده و استخراج دادههای مختلف، در مجموع وضعیت بهائیت را در عراق بررسی میکند.
اشاره
هدف از تهیه سلسلهمقالات بهائیان در کشورها، ارائه تصویری واقعی، جامع، بیطرفانه و مختصر از تاریخچه حضور، فعالیت و عملکرد گذشته و حال، وضعیت کنونی، آمار جمعیتی، جایگاه و… جامعه بهائی در هر کشور است، بهنحویکه این نوشتهها قابلیت استفاده و استناد در مقالات و کتابهای پژوهشی و تحقیقات دانشجویی را داشته باشد؛ زیرا به نظر میرسد گزارشها و اخبار منتشره توسط نهادهای خبری بهائی و بنگاههای خبرپراکنی غربی، که با ملاحظات فرهنگی و سیاسی خاصی به تهیه یا بازنشر اخبار حضور بهائیان در کشورهای مختلف ــ خاصه کشورهای مسلمان ــ میپردازند، خالی از شائبه بزرگنمایی و مظلومنمایی نیست. از سوی دیگر، آثار موجود به زبان فارسی در این زمینه، قدیمی، غیرمستند و فاقد جامعیت هستند. حجم، محتوا و سرفصلهای هر مقاله با توجه به اطلاعات مندرج در آثار و مقالات نویسندگان بهائی و متمایل به بهائی و نیز نوشتههای علمی و پژوهشی منتشره در یکی دو دهه اخیر جمعآوری و خلاصهبرداری میشود. اگر مسؤولان تشکیلات بهائی در کشورها، مرکز جهانی و یا جامعه بینالمللی بهائی گزارشهای مستند و علمی از آمار جمعیتی و عملکرد مالی، اقتصادی و اجتماعی خود منتشر نمایند، کمک شایستهای به پربارتر شدن این سلسلهمقالات کرده و شایسته تقدیر خواهند بود.
*****
مقدمه
عِراق کشوری در خاورمیانه و جنوب غربی آسیاست. عراق از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن و سوریه، از شمال با ترکیه و از شرق با ایران همسایه است. عراق همچنین در بخش جنوبی خود مرز آبی کوچکی با خلیج فارس دارد. گستره عراق ۴۳۷۰۷۲ کیلومتر مربع است. عراق با حدود ۴۰۱۵۰۰۰۰ نفر جمعیت[۱] (سال ۲۰۲۱) سیوششمین کشور پرجمعیت جهان است. عربها ۷۵٪-۸۰٪، کردها ۱۵٪–۲۰٪، ترکمانها، آشوریان و غیره نزدیک ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند. همچنین حدوداً ۶۹٪ مردم عراق شیعه، حدود ۲۹٪ سنی، کمتر از ۱٪ مسیحی و کمتر از ۱٪ پیروان سایر ادیان هستند.[۲] عراق محل زندگی و عتبه مقدسه ۶ تن از امامان شیعه است و شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا زیارتگاه شیعیان جهان است.
عراق، تاریخی در بستر جغرافیا
عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. سومر، اکد و آشور نخستین تمدنهای باستانی عراق در بیش از سه هزار سال پیش از میلاد هستند. پس از آن، این منطقه بخشی از قلمرو هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و نیز امپراتوری روم بود. پس از سرنگونی امویان و روی کار آمدن عباسیان، آنان پایتخت خلافت را از شام به عراق (شهر بغداد) منتقل کردند. بعدها این حکومت با حمله هلاکوخان از هم پاشید. پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول، عراق در سال ۱۹۱۹م. تحت قیمومت بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۳۲ استقلال یافت.
بخش زیادی از مرزهای نوین عراق را جامعۀ ملل، در سال۱۹۲۰، پس از تقسیم امپراتوری عثمانی و بر اساس معاهدۀ پایان جنگ جهانی اول تعیین کرد. در آن زمان عراق تحت سرپرستی پادشاهی بریتانیا درآمد. در سال ۱۹۲۱ پادشاهی عراق تشکیل شد و در سال ۱۹۳۲ آن حکومت از بریتانیا استقلال یافت. در ۱۹۵۸ پادشاهی از میان رفت و جمهوری عراق تأسیس شد. عراق از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳ بهوسیلۀ حزب سوسیالیست بعث عراق اداره میشد. پس از حملۀ ایالات متحده و همپیمانانش به عراق، حکومت بعثی برچیده و نظام چندحزبی پارلمانی در این کشور برقرار شد.
ادیان در عراق
حضور اقلیتهای قومی، زبانی و دینی در عراق قابلتوجه است. جوامع مذهبی زیر توسط قانون احوال شخصیه عراق به رسمیت شناخته میشوند و درنتیجه، در اسناد دولتی ثبت میشوند: اسلامی، مسیحیان کلدانی، آشوری، کاتولیک آشوری، ارتدوکس سریانی، کاتولیک سریانی، ارمنی حواری، کاتولیک ارمنی، کاتولیک رومی، پروتستان ملی، پروتستان آنگلیکن، پروتستان انجیلی آشوری، ادونتیست روز هفتم، ارتدوکس قبطی، ایزدی، صابئین ــ مندائی و یهودی. این شناسایی به گروهها اجازه میدهد تا نمایندگان قانونی تعیین کنند و معاملات حقوقی مانند خرید و فروش ملک را انجام دهند. همه گروههای مذهبی شناختهشده در کشور، به استثنای ایزدیها، دادگاه احوال شخصیه خود را دارند که مسؤول رسیدگی به مسائل ازدواج، طلاق و ارث هستند.[۳]
قانون اساسی، اسلام را بهعنوان دین رسمی معرفی میکند و مقرّر میدارد که هیچ قانونی مغایر با “مقررات مسلّم اسلام” تصویب نشود و آزادی عقیده و عمل مذهبی را برای همه افراد، ازجمله مسلمانان، مسیحیان، ایزدیها و صابئین ـ مندائیان فراهم میکند، اما بهصراحت از پیروان سایر آیینها یا ملحدان نام نمیبرد. البته قانون درباره ملحدان عموماً اجرا نمیشود و نسبت به آنها سختگیری ندارد. این قانون، فرقههای «تکفیری» مانند وهابیت را، که مسلمانان را مرتد اعلام میکنند، ممنوع کرده است.
مسلمانان شیعه (عمدتاً عرب، ترکمانها، کردهای فِیلی (شیعه) و دیگران) قریب ۶۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. مسلمانان سنی کمتر از ۴۰ درصد جمعیت هستند که ۲۴درصد آن را عربها، ۱۵درصد را کردها و ۱درصد باقیمانده را ترکمنها تشکیل میدهند. شیعیان، گرچه عمدتاً در جنوب و شرق ساکناند، اکثریت در بغداد هستند و در اکثر نقاط کشور جوامعی دارند. اهل سنت اکثریت را در غرب، مرکز و شمال کشور دارند.
رهبران مسیحی تخمین میزنند کمتر از ۲۵۰۰۰۰ مسیحی در کشور باقی مانده، که بیشترین آنها ــ حداقل ۲۰۰۰۰۰ نفر ــ در دشت نینوا و اقلیم کردستان، در شمال کشور زندگی میکنند. به گفته رهبران مسیحی، جمعیت مسیحیان در ۱۷ سال گذشته (نسبت به برآورد قبلی در ۲۰۰۲)، حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر کاهش یافته و در آشوب و حملات غرب به عراق، اکثراً راه مهاجرت به غرب را رفتهاند. تقریباً ۶۷ درصد مسیحیان کاتولیک کلدانی (آیین شرقی وابسته به کلیسای کاتولیک رومی) و نزدیک به ۲۰درصد اعضای کلیسای آشوری شرق هستند. بقیه ارتدوکس سریانی، کاتولیک سریانی، کاتولیک ارمنی، حواری ارمنی و آنگلیکان و دیگر پروتستانها هستند. تقریباً ۲۰۰۰ نفرعضو کلیساهای مسیحی انجیلی در اقلیم کردستان حضور دارند.
رهبران ایزدی گزارش میدهند که حدود ۴۰۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰۰ ایزدی در کشور، در شمال، ساکن هستند و تقریباً ۳۶۰۰۰۰ نفر آواره باقی ماندهاند.
تخمینها دربارۀ اندازه جامعه صابئین ـ مندائی متفاوت است. به گفته رهبران صابئین، ۱۰۰۰۰ نفر در کشور، عمدتاً در جنوب و بین ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ نفر در اقلیم کردستان و بغداد باقی ماندهاند. تعداد شباکها بین ۳۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰ است. رهبران ارمنی، جمعیت حدود ۷۰۰۰ ارمنی مسیحی را گزارش میدهند. به گفته فعالان کاکایی (معروف به یارسانی یا اهل حق در ایران)، جامعه قومی و مذهبی متمایز آنها تقریباً ۱۲۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰ عضو دارد و از دیرباز در دشت نینوا و در روستاهای جنوب شرقی کرکوک، دیاله و اربیل حضور داشته است.
به گفته یکی از رهبران محلی یهودیان، کمتر از شش عضو بالغ در جامعه یهودی بغداد وجود دارد. نماینده یهودیان در وزارت اوقاف و امور مذهبی اقلیم کردستان، تعداد خانوادههای یهودی در اقلیم کردستان را ۷۰ تا ۸۰ خانواده اعلام کرده است ولی وزارت اوقاف اقلیم کردستان و منابع غیردولتی، تعداد آنها را بیشتر میدانند، زیرا برخی از خانوادههای یهودی به دلیل ترس از آزار و اذیت، آشکارا دین خود را اعلام نمیکنند. به گفته وزارت اوقاف و امور مذهبی اقلیم کردستان، حدود ۶۰ خانوار زرتشتی هم در اقلیم کردستان زندگی میکنند.[۴]
وضعیت احترام به آزادی اندیشه
بنا بر قانون اساسی، هر فرد حق آزادی اندیشه و عقیده دارد. پیروان ادیان در انجام مناسک دینی و اداره امور اوقاف و مؤسسات مذهبی آزادند. قانون اساسی آزادی مذهبی را تضمین میکند و همه شهروندان بدون توجه به مذهب، فرقه یا عقیده، در برابر قانون برابرند.
قوانین و مقرراتِ احوال شخصیه، تغییر دین مسلمانان به ادیان دیگر را ممنوع میکند و درصورتیکه یکی از والدین مسلمان شود یا مسلمان باشد، فرزندان صغیر مسلمان خواهند بود. قانون مدنی به زنان غیرمسلمان اجازه میدهد با مردان مسلمان ازدواج کنند، اما زنان مسلمان را از ازدواج با فرد غیرمسلمان منع میکند.
برای اعمال گروههای مذهبی تأییدنشده ـ چون اسلام وهابی، زرتشتی، یارسانی و کاکایی ـ قانون مجازات مشخصی ندارد. بااینحال، قراردادهای امضاشده بهوسیلۀ مؤسسات گروههای مذهبی شناسایینشده، بهعنوان مدرک قابلارائه در دادگاهها نیست.
در خارج از اقلیم کردستان، قانون سازوکاری برای به رسمیت شناختن گروه مذهبی جدید ارائه نداده و مسکوت است. در اقلیم کردستان، گروههای مذهبی با ثبتنام در اوقاف اقلیم کردستان به رسمیت شناخته میشوند. برای ثبتنام، یک گروه باید حداقل ۱۵۰ طرفدار داشته باشد، اسنادی درمورد منابع حمایت مالی خود ارائه دهد و اعلام کند که ضداسلام نیست. هشت دین و آیین در اوقاف اقلیم کردستان به رسمیت شناخته شده و ثبت شده است: اسلام، مسیحیت، یزیدی، یهودی، صابئین مندایی، زرتشتی، یارسانی و بهائی. اوقاف اقلیم کردستان موقوفات را اداره میکند، حقوق روحانیون را پرداخت میکند و بودجه ساخت و نگهداری اماکن مذهبی مسلمانان، مسیحیان و یزیدیها را تأمین میکند، اما نه برای پنج کیش ثبتشده دیگر.
قانون، دولت را ملزم میکند که حرمت زیارتگاهها و اماکن مذهبی را حفظ کند و اجرای مناسک برای گروههای مذهبی شناختهشده را تضمین کند. قانون جزا، اخلال در مراسم مذهبی یا ممانعت از مراسم مذهبی و هتک حرمت بناهای مذهبی را جرم دانسته است. قانون جزا برای چنین جرایمی تا سه سال حبس یا جزای نقدی در نظر گرفته است. قانون اساسی به شهروندان این حق را میدهد که انتخاب کنند کدام دادگاه (مدنی یا مذهبی) درمورد مسائل مربوط به احوال شخصیه ازجمله ازدواج، طلاق، حضانت فرزند، ارث و کمکهای خیریه قضاوت کند. اسلام زمانی ارجحیت دارد که یکی از طرفین دعوا از گروههای تأییدنشده باشد. این قانون بیان میکند که دادگاههای مدنی باید با مرجع دینی یک طرف غیرمسلمان مشورت کنند و نظر آن را بر اساس قوانین دینی قابلاجرا انجام دهند و نظر مرجع دینی را در دادگاه اعمال کنند. در اقلیم کردستان، دادگاه احوال شخصیه به اختلافات شخصی بین اعضای یک مذهب رسیدگی میکند و دادگاه احوال مدنی به سایر پروندهها.
طبق مطالعه سرویس مهاجرت دانمارک در سال ۲۰۱۸، کارتهای هویت ملی صادرشده از سال ۲۰۱۶ نشاندهنده مذهب دارنده آن نیست، گرچه برنامه آنلاین همچنان این اطلاعات را درخواست میکند و یک تراشه داده روی کارت حاوی اطلاعات مربوط به مذهب است. تنها مذاهبی که ممکن است در درخواست کارت شناسایی ملی ذکر شوند عبارتند از: اسلام، مسیحی، صابئی ــ مندایی، ایزدی، یهودی. هیچ فرقی بین مسلمان شیعه و سنی، یا فرقههای مسیحی وجود ندارد. آیین پیروان ادیان دیگر در کارت ملی ذکر نمیشود. در گذرنامه هم مذهب دارنده آن مشخص نمیشود.
قانون، ضمانتهای قانون اساسی برای اعاده تابعیت افرادی که به دلایل سیاسی یا فرقهای تابعیت خود را ترک کردهاند، ارائه میکند. بااینحال، این قانون برای یهودیانی که طبق قانون ۱۹۵۰ به اسرائیل مهاجرت کرده و تابعیت خود را رها کردهاند، اعمال نمیشود. قوانین مدنی روند سادهای را برای گرویدن فرد غیرمسلمان به اسلام فراهم میکند، اما گرایش فرد مسلمان به دین دیگر را ممنوع میکند.
قانون اقلیم کردستان “سخنان مذهبی یا سیاسی رسانهای را، بهصورت فردی یا جمعی، مستقیم یا غیرمستقیم، که موجب نفرت و خشونت، ترور، طرد و به حاشیه رانده شدن بر اساس ادعاهای ملی، قومی، مذهبی یا زبانی باشد، ممنوع میکند.”
قانون اساسی عراق ۹ کرسی از ۳۲۹ کرسی مجلس را برای نمایندگان اقلیتهای مذهبی و قومی در نظر گرفته است: پنج کرسی برای نامزدهای مسیحی از بغداد، نینوا، کرکوک، اربیل و دهوک. یکی برای ایزدیها؛ یکی برای صابئین، یکی برای قوم شباک و یکی برای اکراد فِیلی از واسط (شیعه). معمولاً یکی از پستهای گزارشگر (اداری) شورای نمایندگان مجلس برای یک نماینده مسیحی و دیگری برای یک ترکمن تعیین میشود. پارلمان کردستان عراق ۱۱ کرسی از ۱۱۱ کرسی خود را برای اقلیتهای قومی درنظر گرفته است: پنج کرسی برای کلدانیها، سریانیها و آشوریها، پنج کرسی برای ترکمنها و یکی برای ارامنه.
تعلیموتربیت اسلامی، ازجمله مطالعه قرآن در مدارس ابتدایی و متوسطه، جز در اقلیم کردستان الزامی است. دانشجویان غیرمسلمان الزامی به شرکت در کلاس معارف اسلامی ندارند. دولت آموزش دینی مسیحی را در مدارس دولتی، در مناطقی که جمعیت مسیحی در آنها متمرکز است، ارائه میکند و یک اداره برنامه درسی سریانی (مخصوص اکراد) در وزارت آموزش وجود دارد.
قانون مبارزه با تروریسم، تروریسم را چنین تعریف میکند: “هرعمل مجرمانهای که توسط یک فرد یا گروه سازماندهیشده انجام شود و فرد، گروه، یا مؤسسه رسمی یا غیررسمی را هدف قرار دهد و به اموال عمومی یا خصوصی آسیب برساند و هدف آن برهم زدن آرامش، برهم زدن ثبات و وحدت ملی، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و ایجاد هرجومرج برای رسیدن به اهداف تروریستی باشد.” عراق یکی از اعضای میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است.[۵]
بهائیان در عراق
بهائیت یک اقلیت آیینی بسیار کوچک و کوچکترین جامعه آیینی در عراق است. گرچه بهائیان در چند کشور خاورمیانه حضور دارند، ولی پایگاه مناسب اجتماعی و ارتباط سیاسی مناسبی با مقامات و مراکز قدرت ندارند.[۶]
در اولین سالهای پیدایش گروه بابی در ایران، در سال ۱۸۵۲م. و به دنبال مبادرت چند تن از بابیان به ترور ناصرالدینشاه قاجار، در منطقه لواسان، تعدادی از بابیان به جرم مشارکت در طراحی و مباشرت در ارتکاب ترور و نیز تعدادی از افراد مرکزی و جوانان فعال گروه بابی دستگیر و مجازات شدند. ازجملۀ آنها میرزا حسینعلی نوری بود که بعداً برای خود لقب بهاءالله را برگزید. او که با دخالت سفارت روسیه در ایران، از مجازات اعدام گریخت؛ محکوم به تبعید به ممالک عثمانی شد. او در این سفر، همسران و فرزندان و برخی از نزدیکانش را نیز همراه خود ساخت. با تبعید بهاءالله در سال ۱۸۵۳ به عراق ــ که در آن زمان بخشی از سرزمین عثمانی بود ــ او و همراهانش در ساختمان موقوفهای در کرخ بغداد، منطقه کاظمیه، سکونت داده شدند که حدود ۱۱ سال در آنجا ساکن بودند. بهتدریج عده دیگری از فعالان بابی هم به بغداد رفتند و در آنجا سکونت گزیدند. برخی دیگر از بابیان هم به دیدار او میرفتند و در بازگشت به ایران، پیامرسان او به افراد مختلف بودند.
در سالهای حضور در عراق و براثر اختلافات داخلی میان بابیان، میرزا حسینعلی ناچار شد مدت دو سال (آوریل ۱۸۵۴ تا ماه می۱۸۵۶) را در هیأت دراویش دورهگرد، با نام مستعار درویشمحمد ایرانی، در منطقه سرگلو و سلیمانیه کردستان عراق، در میان دراویش نقشبندی زندگی کند. او برخی از آثار عرفانی خود را در این دوره تولید کرد.[۷]
میرزا حسینعلی نوری و همراهان در ماه می۱۸۶۳ به دستور حکومت عثمانی از بغداد به استانبول و پس از چند ماه، از آنجا به ادرنه، که خارج از حوزه پایتخت بود، منتقل شدند. در این سفرها، همسران، فرزندان، خانواده و بستگان او نیز وی را همراهی میکردند و معدود طرفداران بابی هم در معیت آنها بودند. باتوجهبه درگیریهای داخلی گروههای بابی و برخی اقدامات مجرمانه ارتکابی آنان که مغایر با ملاحظات امنیتی عثمانی بود، سرانجام دولت عثمانی، در اواخر سال ۱۸۶۵ میرزا حسینعلی نوری و خانواده و گروه بابی طرفدارش (جمعاً حدود ۷۰ نفر) را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی صبح ازل و خانواده و چند تن از سران بابی همراه او (جمعاً حدود ۴۰ نفر) نیز به منطقه قبرس (شهر فاماگوسا) اعزام شدند. گفتنی است که چند سال پس از ورود بابیان به خاک عثمانی، آنها از سوی دولت ایران سلب تابعیت شدند و عموماً به تابعیت عثمانی درآمدند و از سوی حکومت عثمانی برای آنها مواجب و مقرری تعیین گردید.
بهائیان مدعی هستند حسینعلی نوری هنگام ترک بغداد و حرکت بهسوی تبعیدگاه جدید، بهطور خصوصی و نزد چند تن از بستگان و اطرافیان ادعا کرده که همان “من یظهره الله” موردنظر باب و رهبر جدید بابیان است.[۸] در کتاب اقدس نیز حج بهائیان زیارت بیت محل سکونت بهاء در بغداد و بیت باب در شیراز اعلام شده است. ازاینرو، پس از فروپاشی حکومت عثمانی و استقرار حکومت قیمومت بریتانیا بر عراق، از حدود سال ۱۹۲۲، شوقیافندی رهبر جدید جامعه بهائی، بهصرافت تملک بیت بغداد افتاد و از بهائیان عراق خواست دراینخصوص تلاش کنند. از بهائیان غربی نیز خواست از نفوذ خود استفاده کرده و طی مکاتبه با شورای قیمومت جامعه ملل، دولت بریتانیا، دولت موقت عراق و کمیسر قیمومت، این خانه را به هر قیمت ممکن خریداری کنند.
با توجه به حساسیت علمای شیعه و درخواست مؤکد آنان از ملک فیصل حاکم وقت عراق، او دستوری به فرماندار بغداد صادر کرد تا بهائیان را بر اساس رأی صادره از قاضی شیعه، در دادگاه مدنی بغداد، از آن خانه اخراج و کلید منزل را هم أخذ کند. شورای وزیران، با تأیید پادشاه، به فرماندار ابلاغ کرد تا کلیدها را به بهائیان تحویل ندهند (این دستور علیرغم میل کمیسیونر عالی انگلیس صادر شد). پس از آن، پرونده از این دادگاه به آن دادگاه رفت، تا درنهایت به دادگاه استیناف بغداد رسید و در آنجا با رأی اکثریت چهار رأی (عضو محلّی) در برابر یک رأی (قاضی انگلیسی)، رأی به نفع شاکی (شیعیان) صادر شد.[۹]
وقتی این رأی در چهاردهمین جلسه، در پاییز ۱۹۲۸، در اختیار کمیسیون دائمی قیمومت قرار گرفت، آنها در گزارش خود، به شورای قیمومت توصیه کردند از دولت بریتانیا بخواهد، طی یادداشتی به دولت عراق پیشنهاد کند نسبت به جبران هرگونه تضییع احتمالی حقوق دادخواستدهنده اقدام کند. این توصیه در ۴ مارس ۱۹۲۹ در شورا تأیید شد ولی دولت بریتانیا، اقدامی در ارسال یادداشت نکرد. تا آنکه در ۵ نوامبر ۱۹۳۲، تقریباً یک ماه پس از موافقت با عضویت دولت عراق در جامعه ملل، برای آخرین بار درخواست بهائیان، در کمیسیون دائمی قیمومت طرح شد. در گزارش جلسه ۲۲ شورا، در این بند یادداشت شده که “جبران خسارتی تصویب نشده است.”
دوازده ماه قبل از آن، در دوم نوامبر ۱۹۳۱، کمیسر عالی بریتانیا در عراق، سر فرانسیس همفریس،[۱۰] بهعنوان نماینده اکردیته شورای قیمومت، گزارش داده بود که با وجود بیش از یکصد جلسه مشورتی با پادشاه، نخستوزیر، مشاوران حقوقی در عراق و … هیچ راه حلی یافت نشده است.[۱۱] هیچ راه حل حقوقی و قضایی برای تغییر حکمی که به موجب آن ملک موردبحث از سوی دادگاه عالی قضایی حکومت پادشاهی عراق به جامعه شیعه واگذار شده، وجود ندارد و هیچگاه نمیتوان تصور کرد اکثریتی در پارلمان عراق به وجود آید که بتواند لایحهای در نقض حکم دادگاه عالی به تصویب برساند. تنها راهی که باقی مانده بود و امتیازی که دولت انگلستان میتوانست از دولت عراق بگیرد آن بود که از دولت عراق بخواهد خانه موردنظر بهائیان را مصادره کند و بابت ملکی که به موجب حکم دادگاه به اوقاف شیعیان تعلق گرفته بود، به آنها غرامت بپردازد. سپس این ملک، مورد بهرهبرداری خدمات عمومی شهری قرارگیرد. بهائیان با این ترتیبات موافقت کردند.
در ژانویه ۱۹۳۲، دولت عراق اعلام کرد که اقدام برای مصادره خانه موردنظر بهائیان، میباید بر اساس یک طرح بزرگ شهری و در چهارچوب آن صورت گیرد، که به موجب آن، این زمین، در طرح مذکور قرار گرفته باشد، وگرنه موضوع سؤالبرانگیز خواهد بود.[۱۲] این دیدگاه، کماکان در ۳ اکتبر ۱۹۳۲ هم وجود داشت که در این تاریخ رژیم قیمومت در عراق منحل شد.[۱۳]
تصاویر قدیمی از بیت (موقوفه) محل سکونت بهاء در بغداد، محله بشار
حقوق دینی و شهروندی غیرمسلمانان در عراق
قبل از فروپاشی امپراتوری عثمانی و به دنبال اصلاحات اجتماعی ــ سیاسی در قلمرو ایشان، متأثر از تحولات سیاسی در اروپای غربی و بر اساس خواست و مطالبه طبقات مختلف اجتماعی و حمایت مقامات سیاسی، اصلاحات گستردهای در چارچوب “تنظیمات” و “مشروطه گلخانه” در دهههای ۱۸۷۰ و۱۸۸۰ اتفاق افتاد، که البته مقدمات و شروع آن به اواسط قرن هجدهم باز میگردد.[۱۴] بر اساس این اصلاحات، شهروندان غیرمسلمان از حقوقی مشابه مسلمانان برخوردار شدند و در امور شخصیه طبق احکام دینی خود بهرهمند میشدند. همچنین حکومت با تشکیل مجلس و هیأت وزیران، به حکومت مشروطه گرایید.
بر اساس فرمان حکومتی شماره ۶ مورخ ۱۹۱۷، درعراق، فرقههای غیرمسلمان به رسمیت شناخته شدند و طبق مواد ۱۳، ۱۶ و ۱۷ این فرمان، امور شخصیه پیروان هر فرقه، به گروهی از پیروان همان گروه ارجاع داده میشد. از آن تاریخ، دادگاههای مدنی، ازدواجهای بهائی را که طبق ضوابط بهائی، توسط محفل بهائیان منعقد و ثبت میشد، به رسمیت شناختند. قانون اساسی کشور پادشاهی عراق نیز، در سال ۱۹۲۵، این آزادی دینی را گسترش داد. قانون مزبور بهصراحت آزادی ادیان و عقاید را به رسمیت شناخت و برای بهائیان فرصتی شد تا محافل ملّی و محلّی خود را ایجاد کنند و در محله حیدرخانه، یک مرکز رسمی و عمومی برای انجام امور دینی دایر و نام آن را حظیرةالقدس نهادند.[۱۵]
پس از انتشار قانون انجمنها و اتحادیهها در سال ۱۹۳۱، اولین محفل مرکزی بهائیان در سال ۲-۱۹۳۱ تعیین شد و اساسنامه جامعه بهائیان عراق را به وزارت کشور تقدیم کرد. ۹ عضو محفل مرکزی بهائیان عراق اعلام کردند که در انتخاباتی که طی روزهای ۲۳-۲۱ آوریل ۱۹۳۲ در بغداد انجام شده، از سوی نمایندگان بهائیان سراسر عراق، انتخاب شدهاند. از آن تاریخ حقوق، وظایف و مسؤولیت نمایندگی جامعه بهائی به محفل ملی منتقل گردید و آن محفل بهعنوان نماینده یک انجمن دینی ۶۸ ساله (۱۹۳۱ــ۱۸۶۳) خود را معرفی نمود. محفل دریافت که ضرورت دارد اقدامات اجتماعی و اداری خود را در چارچوب حقوقی شفافی منسجم کند.[۱۶] در سال ۱۹۳۶ محفل ملی بهائیان عراق بهعنوان یک مؤسسه تجاری به ثبت رسید.[۱۷]
در سال ۱۹۳۶، وزارت کشور عراق بیانیهای منتشر کرد حاکی از اینکه جمعیت اصلی عراق مسلمانان، مسیحیان، یهودیان، یزیدیان و صائبیان هستند و نیز تعداد اندکی بهائی، مجوس و غیره که به معنای شناسایی هویت بهائی بود. در سرشماری ۱۹۵۷، سه دین اصلی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) و سه فرقه (صائبین، یزیدی و بهائیت) در اوراق ذکر شد. در سرشماری رسمی سال ۱۹۳۵، بیشترین آمار بهائیان در بغداد، ۲۴۱ نفر، ذکر شده است. باتوجهبه اینکه به موجب منابع بهائی، در سالهای دهه ۳۰، ۴۰ و۵۰ بهائیان در عراق آزادی کامل داشتند و به جز بغداد، فقط در ۳-۴ شهر عراق محفل محلی داشتند و در ۲-۳ شهر دیگر گروه بهائی (جمعیت بهائی کمتر از ۹ نفر). میتوان نتیجه گرفت که جمعیت بهائی در عراق، با احتساب مهاجران و مبلغان ایرانی حداکثر ۳۵۰ نفر بودهاند.[۱۸]
عکسی از کانونشن ملی بهائی (نمایندگان انتخاب کننده محفل ملی) ماخذ: بهائی ورلد، جلد۶ ،سالهای ۶-۱۹۳۴
تبلیغ بهائیت در عراق و مناطق کردنشین
مبلغ بهائی سرشناس ایرانی، عبدالحمید اشراق خاوری، به دستور شوقیافندی ولی امر بهائیت، به سلیمانیه مرکز کردستان عراق، فرستاده شد تا کردها را تبلیغ کند. وی در مدت اقامت نزدیک به چهارماهه خود موفق به تبلیغ در اطراف مسجد خالدیه شد و تعدادی از افراد طبقات مختلف را به خود جذب کرد. محفل ملی عراق نیز جمیل ناجی، از بهائیان بغداد را همراه خانواده، بهمنظور مساعدت و پیگیری کار آقای خاوری برای اقامت در سلیمانیه فرستاده بود. او یک آرایشگر بود و چهار ماه در آنجا زندگی کرد. دو جوان دیگر بهائی هم برای تبلیغ به کردستان رفتند. بعداً اشراق خاوری و منشی محفل ملی عراق به دلیل ایجاد اختلال و هرجومرج در کردستان بهوسیلۀ پلیس و نیروی امنیتی بازجویی شدند.
کتاب «بهاءالله و عصرجدید» نیز به زبان کردی ترجمه شد و حدود یکصد نسخه از آن بین افراد برجسته کرد عراقی توزیع شد. همچنین جلسه ویژه جوانان بهائی برگزار شد. شوقیافندی با پیامی جوانان بهائی را تشویق کرد تا در سلیمانیه و شهرهایی که هنوز امر بهائی در آنها نفوذ و رسوخ نکرده، ساکن شوند. جوانان بهائی یک جلسه عمومی در حظیره برگزار کردند و تعدادی از غیربهائیان را دعوت کردند. کتاب تاریخ نبیل و قرن بدیع را هم یک بهائی بغدادی به عربی ترجمه کرده است.[۱۹]
از سال ۱۹۴۰ حظیره (ساختمان اداری محفل بهائیان) مبله و مجهز شد. دفتر محفل ملی و محفل محلی بغداد دارای ماشین تحریر، دستگاه تکثیر، تلفن و سایر ملزومات بودند. در مجاورت دفتر مرکزی بهائیان در بغداد، مهمانخانهای است که در آوریل ۱۹۴۴ تکمیل شد. آنجا ساختمان بزرگ دوطبقهای بود که تعداد قابلتوجهی را در خود جای میداد. طبق گزارش محفل ملی عراق، اولین مدرسه بهائی در سال ۱۹۴۰، راهاندازی شد. این مدرسه در ساختمان مرکزی بهائی در بغداد راهاندازی شد. با برپایی حظیره، فعالیت تبلیغی به سطوح بالاتری رسید. محفل ملی عراق کمک مالی زیادی به محافل ملی کشورهای مختلف نمود. ازجمله ۱۱۵۰۰ روپیه به محفل ملی هند و برمه، برای ساخت حظیره ملی هند در دهلی نو اهدا شد.
در عراق چاپ کتاب و ادبیات بهائی به زبان عربی ممنوع شده است، بنابراین بهائیان برای گسترش فعالیت تبلیغی خود، با دور زدن قانون و بهطور غیرمجاز کتابها و جزوات عربی تبلیغی بهائی را از مصر به عراق وارد میکنند.
در این شرایط، مقامات عراقی از به رسمیت شناختن بهائیت خودداری کردند. محفل ملی در بغداد، شروع به انجام و ثبت ازدواج بر طبق قوانین بهائی کرد و مشارکت زنان بهائی با آنها بهشدت افزایش یافت. شرکت در تمام فعالیتها، ازجمله ضیافت نوزده روزه، هم صورت میگرفت.
طی سالهای ۱۹۴۴-۱۹۴۰ به درخواست شوقیافندی، رئیس جامعه بینالمللی بهائی، بسیاری از بهائیان ایرانی به عراق، بحرین، کویت و عربستان سعودی اعزام و بهعنوان مهاجر در آن کشورها ساکن شدند.
نام شهر تعداد مبلغان مهاجر ایرانی (با احتساب اطفال خانواده)
سلیمانیه ۴۷
بصره ۲۹
کرکوک ۵۶
موصل ۲۸
اربیل ۴۴
ناصریه ۱۳
کربلا ۴۰
خانقین ۴۱
یعقوبیه ۲۶
بغداد ۱۸
تعداد کل مهاجران ۳۴۲
با کمک بهائیان مبلغ و مهاجر ایرانی به عراق، پنج محفل محلی جدید در بصره، کرکوک، موصل، سلیمانیه و خانقین تشکیل شد. بعدها بسیاری از این مهاجران مجبور به ترک کشور شدند. عملکرد آنان باعث ایجاد سوءظن در مقامات دولتی شد.
روز جهانی جوان در بغداد قدیم برگزار شد. هدف از این برنامه جذب جوانان سایر ادیان به بهائیت بود. گواهی ازدواج بهائی توسط محفل ملی عراق تصویب و اجرا شد. در عراق بسیاری از بهائیان جوان بودند. در فوریه ۱۹۴۰ پنجمین کنفرانس سالانه جوانان بهائی در حظیره بغداد برگزار شد. به دعوت بهائیان، بسیاری از غیربهائیان نیز شرکت کردند.
عکس اولین محفل ملی عراق سال ۱۹۳۲ (مأخذ نشریه بهائی ورلد شماره ۴ ،۲-۱۹۳۰)
محافل محلی تشکیلشده در عراق
روستای آواشیق (نزدیک بغداد) ــ آقای ب اسماعیل
بغداد ــ آقای کامل عباس، صندوق پستی شماره ۵
بصره، ادیابیه، هویدار، کرکوک، خانقین، موصل ــ خیابان نینوا آقای احمد ح. حسین ملاح و سلیمانیه ــ ج/و. آقای ن عباس، مدرسه پسرانه گائیزه. سایر مناطقی که بهائیان در آن ساکن هستند ولی عدد آنها کمتراز ۹ نفر ذیرأی است عبارت است از عماره، عزیزیه، حدیثه، حله، اربیل، کربلا و مقدادیه.[۲۰]
– خانم بهائی جوان، اشراقیه ذبیح، بهعنوان مبلغ سیار از ایران به عراق رفت. تعداد بهائیان در بغداد افزایش یافت. جمعیتها[۲۱] و نقطههای[۲۲] بهائی در چندین منطقه مانند موصل، کرکوک، عماره و عزیزیه در تماس مستمر و مستقیم با محفل ملی بوده و از حمایت آنها برخوردار بودند.
چاپ ادبیات بهائی و سخنرانی عمومی و تبلیغ بهائیان اکیداً ممنوع بود، ولی همچنان جزوات و کتابها و ادبیات بهائی، بهطور غیرمجاز، توسط عوامل محفل ملی عراق از مصر وارد میشد! دولت از پذیرش سند ازدواج بهائی امتناع و آن را ممنوع اعلام کرد.
بهائیان سعی در تبلیغ عقاید خود از طریق پخش رادیویی داشتند؛ اما دولت نپذیرفت. در چهاردهمین کانونشن سالانه بهائیان عراق، که بهائیانی از مناطق موصل، سلیمانیه، کرکوک، خانقین، بعقوبه، هویدر، آواشیق، اِذیبیه، شَرَبان، خِرنبات، ابوسیده، عزیزیه، عماره، و بصره حضور داشتند، تصمیم گرفته شد یک کتابخانه عمومی در بغداد تأسیس شود که عمدتاً به بهترین ادبیات جاری اختصاص یابد و بخشی هم به کتب بهائی داده شود. جشن صدسالگی بهائی (۱۰۰ سال از اعلام ادعای باب) در بغداد، در سال ۱۹۴۴ برگزار شد و افرادی از اصناف گوناگون جامعه غیربهائی هم به این جشن دعوت شدند.[۲۳]
– در سال ۱۹۴۷ محفل ملی بهائیان عراق برنامهای را برای سه سال آینده، با هدف افزایش تعداد مراکز بهائی بهویژه در ناحیه شطالعرب تصویب کرد. قرار بود محفل ملی در پایان برنامه سهساله به اهداف زیر دست یابد:
– پایان ساخت تالار ملی بهائیان با ظرفیت پانصد نفر،
– تشکیل ده محفل محلی جدید،
– به رسمیت شناخته شدن سند ازدواج بهائیان از نظر قانونی،
– ترجمه ادبیات بهائی به عربی و انتشار چند جزوه.
با هدایت مرکز جهانی بهائی درحیفا ـ به ریاست شوقیافندی ـ برنامه دیگری هم برای جامعه بهائیان ایران ریخته شد که از ۱۱ اکتبر ۱۹۴۶ تا ۹ ژوئیه ۱۹۵۰ به اجرا درآید (این برنامه در میان مدیران جامعه بهائی ایران به برنامه ۴۶ ماهه معروف بود). یکی از اهداف این برنامه اعزام مبلغ و مهاجر به کشورهای هند و عراق برای کمک به تشکیل گروههای مهاجر جدید در شهرهای مختلف این دو کشور بود.
اولین کنفرانس اروپایی تبلیغ بهائی در ژنو، سوئیس، در سال ۱۹۴۸ برگزار شد، که بهائیان عراق نیز در آن شرکت کردند.[۲۴]
اعضای محفل ملی عراق سال ۴۸-۱۹۴۷
وظایف محفل ملی بهائیان عراق در اجرای نقشه جامع دهساله ۱۹۶۳ـ۱۹۵۳ جهاد کبیر اکبر تبلیغی!
گستردهترین نقشه تبلیغی ــ توسعهای بهائی تا آن زمان، که بهوسیلۀ برنامهریزان بهائی امریکایی تهیه شد و شوقیافندی، رئیس وقت جامعه بینالمللی بهائی، آن را تأیید و تنفیذ کرد، نقشه دهساله ۱۹۶۳ـ۱۹۵۳ است که در آن مسؤولیتهای اصلی تأمین مالی و نیروی انسانی، برعهده دو جامعه بهائی ایران و امریکا قرار داشت.
درعینحال، وظایف محفل ملی بهائیان عراق، در اجرای نقشه دهساله فوق، به این شرح بوده است:
۱– تأسیس مدرسه تابستانه بهائی در عراق،
۲- تأسیس موقوفات بهائی،
۳- تسجیل (ثبت قانونی) محفل ملی و محافل محلی عراق،
۴- خرید اراضی برای تأسیس مشرق الاذکار درآینده،
۵- تملک باغ رضوان در بغداد،
۶- تأسیس آرامستان (گلستان جاوید) در مدینه بغداد،
۷- تعیین مدفن والد بهاءالله و مادر و پسردایی باب و انتقال بقایای اجساد مذکور به گلستان جاوید، در جوار بیت اعظم، در بغداد،
۸- تأسیس محکمه (دادگاه عالی) ملی بهائی،
۹- تأسیس شعبه رسمی محفل ملی عراق در اسرائیل،
۱۰- تأسیس محفل ملی بهائیان در عربستان،
۱۱- تأسیس محفل ملی بهائیان در لبنان،
۱۲- تأسیس حظیرةالقدس (ساختمان اداری) ملی بهائی در بیروت،
۱۳- کمک به تقویت هفت جامعه بهائی در آسیا،
۱۴- اعزام مهاجر و مبلغ به دو کشور آسیایی و یک کشور آفریقایی.[۲۵]
مهمترین فعالیت و دستاورد جامعه بهائی عراق در سالهای ۱۹۶۳ـ ۱۹۵۴ عبارت است از:
– انتشار یک بولتن ماهانه در سال ۱۹۵۶٫
– کنفرانس جوانان بهائی که در سال ۱۹۵۸ برگزار شد.
به دلیل شرایط خاورمیانه، امکان برگزاری کنگره جهانی بهائیان در بغداد در سال ۱۹۶۳ وجود نداشت، بنابراین تصمیم گرفته شد که اولین کنگره جهانی در لندن برگزار شود.
در ژوئیه ۱۹۵۷ بقایای جسد میرزا بزرگ، پدر بهاءالله شناسایی و به قبرستان بهائیان منتقل شد. به همین مناسبت و بهمنظور کمک به طرازالله سمندری (ایادی امر مقیم عراق) در انجام این مهم، ایادیان امر بهائی علیاکبر فروتن، شعاع الله علایی و علیمحمد ورقا از طرف شوقیافندی، از تهران وارد عراق شدند!
در این دوره محفل ملی، ۱۶ محفل محلی، هفت جمعیت و دو نقطه بهائی و همچنین یک حظیره ملی، یک مهمانخانه، یک آرامستان و یک موقوفه ملی را زیر نظر داشت.
ده محفل از شانزده محفل محلی، در آواشیق، بغداد، بعقوبه، بصره، حله، کربلا، کاظمین، کرکوک، موصل و سلیمانیه، چهار جمعیت از هفت جمعیت در الفجر، اذیابیه،[۲۶] نجف و ناصریه و دو نقطه در شیخان و العماره بودند.[۲۷]
به موجب مندرجات جلد۱۴ گاهنامه بهائی ورلد چاپ امریکا (دوره ۶۸ــ۱۹۶۳) در این دوره، علاوه بر انجام موارد تحققنیافتۀ نقشه دهساله، از قبیل یافتن جنازه مادر باب و انتقال به آرامستان بهائی بغداد، یا تملک باغ نجیبپاشا (که بهائیان آن را باغ رضوان مینامند)، مقرر شد تعداد محافل محلی به ۱۹ و تعداد نقطه و جمعیت بهائی به ۳۰ مورد افزایش یابد که ۵ مورد آنها به ثبت رسمی برسد.
لجنه (کمیته) ملی جوانان بهائی عراق
ممنوعیت بهائیت درعراق
حزب سوسیالیستی بعث که از سال ۱۹۵۱ در عراق حضور داشت و بهتدریج شاخه نظامی خود را در ارتش و پلیس ایجاد کرده بود، سرانجام در جولای ۱۹۶۸ با کودتا علیه دولت وقت، حکومت را به دست گرفت. دولت جدید که برای تمامی روحانیون و جوامع دینی تضییقات فراوانی ایجاد کرده بود، با توجه به سابقه شکلگیری جامعه بهائی عراق، عملکرد تبلیغاتی آنها در میان مسلمانان که موجب نارضایتی بود، وابستگی جامعه بهائی به مبلغان بهائی ایرانی و قرار داشتن مرکز بینالمللی بهائی در فلسطین اشغالی، … در ماه می ۱۹۷۰، طی قانونی، ممنوعیت بهائیت در عراق را اعلام کرد. لازم به ذکر است که بهائیت قبلاً، در سال ۱۹۶۰، بهعنوان مؤسسه مرتبط با دشمن صهیونیستی، بهوسیلۀ جمال عبدالناصر ممنوع اعلام شده بود و اصولاً در همه کشورهای عربی ــ اسلامی حالت مخفیانه داشت؛ فقط در عراق، بهخاطر مجاورت با ایران و تردد گسترده ایرانیان برای زیارت عتبات ــ که مبلغان بهائی هم در پوشش سفر زیارتی به عراق میرفتند ــ همچنین بیثباتی نسبی حکومت عراق پس از جدا شدن از قیمومت بریتانیا و حکومت تازهتأسیس، بهائیان احتیاط را کنار گذاشته و ممنوعیتهای دولت درخصوص تبلیغ و نشر بهائیت میان مسلمانان را با انجام فعالیت تبلیغی، همچون کنفرانس جوانان نادیده گرفته بودند. درحالیکه شوقیافندی، رئیس جامعه بهائی طی سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۵۷، همواره به جوامع بهائی و رؤسای آنها سفارش مخصوص و اکید داشت «باید نوعی سلوک و رفتار نمایند که اولیای امور آزرده و مکدر نگردند و سوءتفاهمی تولید نشود و سفارش مخصوص او به محفل ایران اینکه مخالفت با اولیای امور، در امور اداری امری ابداً جائز نه و الا مفاسد و مشاکل عظیمه تولید گردد.»[۲۸]
درهرصورت، بهائیت در عراق به دیوار سخت حزب بعث برخورد کرد. نکات مهم قانون ممنوعیت فعالیت و تشکیلات بهائیت در عراق، به شرح ذیل است:[۲۹]
ماده ۱ – هرگونه تبلیغ بهائیت یا عضویت در هرگونه تشکیلات و محفل بهائی و فعالیت در زمینه اداره و تبلیغ و ترویج بهائیت و یا دعوت دیگران به بهائیت، ممنوع است.
ماده ۲ – فروش، توزیع، چاپ یا در مالکیت داشتن کتابها و نشریات بهائی ممنوع است. وارد کردن، خریدوفروش و توزیع کتابها و نشریات بهائی که در خارج از کشور عراق انتشار مییابد، ممنوع است.
ماده ۳ – کلیه محافل و مراکز بهائی واقع در عراق تعطیل اعلام میگردد و فعالیتهای آنها به حالت تعلیق در میآید. هر شخص حقیقی یا حقوقی و هر سازمان، ارگان یا نهاد دولتی و خصوصی از مشارکت در انجام فعالیتهایی که توسط محافل و مراکز یادشده انجام میشود، ممنوع است. وزارت کشور تصمیمات لازم را برای اجرای این قانون صادر میکند.
ماده ۴ – وجوه و دارایی محافل و مراکز بهائی پس از انحلال آنها به نهاد یا اشخاصی که به پیشنهاد وزیر کشور و با تصمیم رئیسجمهور تعیین شدهاند منتقل میشود. این ماده برای صندوقها، داراییها و املاک و مستغلات ثبتشده به نام محافل و مراکز بهائی، یا نامهای دیگری که اثبات شود مرتبط با مقاصد بهائی است، اعمال میشود.
ماده ۵ – کلیه اسناد، اوراق، سوابق، کتابها، داراییها و سایر امکانات مالی که برای محافل بهائی و مراکز آنها ممنوع اعلام میگردد، توسط سازمانهای امنیتی نگهداری میشوند.
ماده ۶ – متخلف از مقررات این قانون به مجازات توأمان حبس برای مدت حداقل ده سال و جزای نقدی و یا یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد.
ماده ۷ – وزارت کشور موظف است دستورالعملهای لازم را برای تسهیل در اجرای مفاد این قانون صادر کند.
******
تصویب قانون ۱۰۵ موجب ممنوعیت شدید فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی بهائیان در عراق گردید و موجب شد بهائیان از فعالیت خود کاسته و برخلاف تعلیم بهائیت مبنی بر اطاعت از قوانین دولت متبوع، به اقدامات مخفیانه تبلیغی روی بیاورند!
– بهائیت از می ۱۹۷۰ در عراق ممنوع شد. رژیم بعث جامعه بهائی را کاملاً محدود کرد و تمام فعالیتهای بهائی را مشمول مجازات اعلام کرد.[۳۰]
– در سال ۱۹۷۳، یک دختر نوجوان شیعه به همراه خواهر بزرگترش، در یک مدرسه دولتی که بسیاری از دختران بهائی در آنجا تحصیل میکردند به آیین بهائی متمایل و گرویدند. شکایت والدین و افشای این مطلب، بیانگر فعالیت تبلیغی پنهانی بهائیان شد.
برخی از بهائیها بهدلیل فعالیتهایشان علیرغم ممنوعیت، بازداشت و اموالشان مصادره شد.[۳۱]
– در دسامبر ۱۹۷۷، تمام اموال مصادرهشده متعلق به افراد و اشخاص بهائی، به آنها بازگردانده شد، اما اموال و وجوه مؤسسات و تشکیلات بهائی که مصادره شده بود، برای تصرف در اختیار وزارت کشور قرار گرفت.[۳۲]
– در این دوره هیچ بهائی در زندان عراق نبود.
کامل عباس به دلیل مهاجرت و فعالیت تبلیغی بهائی در جزایر سیشل، از مرکزیت بهائی لقب شوالیه دریافت کرد. او ابتدا عضو محفل بغداد بود و سپس به عضویت محفل ملی برگزیده شد و مدت ۲۰ سال بهعنوان منشی محفل خدمت کرد. در سال ۱۹۵۳، در چارچوب اهداف برنامه دهساله به جزایر سیشل رفت و پس از مدتی به عراق بازگشت. او بارها به کشورهای عربی همسایه، بهویژه لبنان اعزام شد. در سال ۱۹۵۷ به عضویت هیأت معاونت منصوب شد. او بارها از هند و پاکستان نیز دیدن کرد. وی در سال ۱۹۸۰ در بغداد، درگذشت.[۳۳]
جامعیت قانون ۱۰۵ مصوب می ۱۹۷۰ عراق، که در عین حفظ آزادی اندیشه و عقیده بهائیان و انجام مناسک بهائی برای آنها، تبلیغ غیربهائیان را مؤکداً ممنوع و تشکیلات مطیع بیتالعدل حیفانشین قدرتطلب و مدعی حکومت جهانی بهائی (کالت) را غیرمجاز اعلام کرد، در کنار قاطعیت و شدت عمل صدام و حزب بعث، عملاً فعالیت تبلیغی ـ تشکیلاتی بهائیان را در عراق به خمودگی برد. مرور نشریات بهائی ورلد نشان میدهد که فعالیتی از بهائیان در عراق تا قبل از ۲۰۰۵ ثبت و ضبط نمیگردد. در طول این چند دهه، جمعیت بهائی نهتنها افزایشی نداشته، بلکه براثر مهاجرت گهگاه بهائیان اندکی کاستی داشته است.
عکس اعضای محفل ملی بهائیان عراق، سال ۲۰۰۴ــ۲۰۰۵
org.bahai.media.www. Community International Bahá’i@
فعالیت تبلیغی ــ تشکیلاتی بهائیان پس از اشغال عراق بهوسیلۀ امریکا
پس از حمله نیروهای امریکا و ائتلاف غربی به عراق، در سال ۲۰۰۳، که نهایتاً منجر به سرنگونی صدام و حکومت حزب بعث و روی کار آمدن دولتهای غربگرای متکی به قانون اساسی جدید شد، بهائیان دوباره شرایط را برای فعالیت تبلیغی خود مناسب یافتند. منتهی این بار، به علت مشکلات نسبی امنیتی در عراق و استقلال نسبی اقلیم کردستان از حکومت مرکزی و اتخاذ سیاست لائیک و سکولار بهوسیلۀ دولت اقلیم، بهائیان عملاً مرکز فعالیت خود را در اقلیم کردستان گذاشتند تا دور از جنگ و مخاطراتش دوباره به تبلیغ بپردازند. اهم فعالیت بهائیان در دوره جدید، طی سالهای برنامههای پنجساله متوالی ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱ در عراق و اقلیم کردستان، در سایه چتر امنیتی امریکا را میتوان به قرار زیر برشمرد:
– قبول مهاجر حقوق (مستمری) بگیر از کشورهای عربی منطقه و ایران (خصوصاً افراد کرد بهائی ایرانی) برای حضور در عراق.
– مهاجرت داخلی و جابهجایی احبا در سطح کشور عراق، برای تقویت و تکمیل اهداف تشکیلات امری و ایجاد محافل محلی.
– تأسیس مؤسسه آموزشی، اجرای اهداف مؤسسه روحی تحت عنوان معهد تدریبی و برنامهریزی برای تشکیل کلاسهای تبلیغی در مناطق مختلف.
– تأسیس محفل ملی عراق و محفل مرکزی اقلیم کردستان و همچنین تشکیل محافل محلی در شهرهای سلیمانیه، اعظمیه، بصره، موصل، کاظمیه، نیسان، الرشید، المنصور، الدوره، ضرافه، اربیل، کرکوک، تکریت، بعقوبه، عواشیق، حلّه و تشکیل نقطههای بهائی متعدد در روستاهای عراق.
– تأکید بیتالعدل بر عدم خروج بهائیان از عراق و اقدام برای بازگشت احبای عراقی که در خارج از کشور اقامت دارند. جناب فاضل اردکانی مشاور قارهای، امیدوار بود طبق برنامهریزیهای انجامشده، بسیاری از احبای مقیم خارج بهزودی به عراق بازگردند.
– ترجمه و چاپ کتابهای تبلیغی مناسب مانند کتابهای روحی، کتب مربوط به کودکان و نوجوانان، کلمات مکنونه به زبان کردی و عربی و توزیع وسیع آنان با نظارت مؤسسه آموزشی و مشاورین قارهای منطقه، جنابان امید سیوشانسیان، جبار ایدلخانی، نبراس سرمد مقبل و فؤاد ریحانی در سطح کشور.
– ترجمه کتابهای امری مناسب به زبان کردی برای تبلیغ افراد بومی و افراد سرشناس منطقه، خصوصاً جماعت اهل حق در کردستان.
– برنامهریزی دارالتبلیغ بینالمللی برای فتح نقاط دستنخورده در کردستان بهوسیلۀ مهاجران.
– هماهنگی و اقدام به اخذ ویزا برای ورود نمایندگان جامعه بینالمللی بهائی و مشاورین قارهای ایرانی به عراق که نوعأ با پاسپورت کشورهای عربی و در کمال احتیاط انجام گردید.
– ارسال درخواست تسجیل چند فرد مسلمانِ بهائیشده به محفل ترکیه. باتوجهبه ادامه ممنوعیت فعالیت تبلیغی ـ تشکیلاتی بهائیان در عراق و گرفتاری و مشغله امنیتی دولت، بهائیان با هدایت و تأکید بیتالعدل و دارالتبلیغ بینالمللی و مشاورین قارهای، مصرانه به فعالیت تبلیغی ادامه داده، ولی با ترس از عواقب کار، انجام امور تسجیل را در کشور ترکیه انجام میدهند؛ که گرچه فعالیت تبلیغی و بهائی کردن مسلمانان در آنجا نیز ممنوع است، ولی چون سازمان اوقاف و امور دینی ترکیه توجه کمتری به امور اکراد عراقی دارد، این نکته باعث فرصتطلبی تشکیلات بهائی میشود. این نوع اقدامات بهائیان در عراق، یادآور حکم ممنوعیت فعالیت شغلی یهودیان در روز شنبه است، که یهودیان فعالیت ماهیگیری را انجام میدادند، ولی برای تظاهر به رعایت حکم الهی، ماهیها را داخل تور، درون حوضچه آب نگه میداشتند و در روز بعد آنها را از آب خارج میکردند. خداوند آنها را توبیخ و چهرهشان را مسخ کرد.
– در دوره پس از تصویب قانون اساسی دموکراتیک، صدور شناسنامه و کارت ملی… برای بهائیان بدون اشکال انجام میشود. البته در اسناد شخصی ذکری از بهائی بودن افراد نیست.
– در عراق و در اقلیم کردستان مؤسسه آموزشی بهطور بیسروصدا تأسیس شده و دورههای آموزشی سهماهه دروس روحی هم لنگلنگان انجام میشود. هنوز افراد بهائی جرأت تبلیغ یا تدریس در کلاس روحی را ندارند. با توجه به آزادی نسبی در اقلیم کردستان، هیأت مشاورین قارهای آسیا، معاونهای مستقلی را برای منطقه اقلیم منصوب کردهاند تا فعالیت متمرکز تبلیغی در آنجا داشته باشند.
– از سال ۲۰۰۹ بیتالعدل تصمیم گرفته بهمنظور گسترش فعالیت تبلیغی در کشورهای عربی، یک وبسایت تبلیغی زیرنظر دارالتبلیغ بینالمللی راهاندازی و فعال شود. آنها عقیده دارند ایجاد چنین سایتی کمک مؤثری برای تحقق اهداف تبلیغ مستقیم روی جمعیتهای موردنظر خواهد بود.
– هیأت مشاورین قارهای منطقه آسیا، که تحقق برنامههای تبلیغی بهائی را مدیریت میکند، تأکید ویژهای برای نفوذ و گسترش فعالیت در کشورهای عراق، مصر و بحرین دارد. لذا از محافل این سه کشور خواسته شده تا تعدادی مبتدی در هر کشور پیدا کنند و کلاسهای روحی را با آنها شروع کنند.
– برگزاری برنامه آموزشی مفصل ۶۰ روزه در کشور هند، زیر نظر مشاورانی چون امید سوشانسیان و دعوت از چند جوان بهائی از هریک از کشورهای موردنظر سهگانه، برای تربیت مبلغ فعال و مدرس دروس روحی و گفتمانهای اجتماعی هدفمند. بیتالعدل همچنین مقرر داشت آموزش و تربیت چند مدیر جوان برای اداره مؤسسه آموزشی بهائی در کشورهای فوق الذکر عملی شود.
حسینیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها
حسینیه فاطمة الزهرا (س) که در محل موقوفه محل اسکان بهاء و خانواده در الکاظمیه بغداد، بازسازی کامل شده است.
حسینیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها
بازسازی حسینیه واقع در الکاظمیه، محله شیخ بشار
حسینیۀ واقع در محله شیخ بشار، از منطقه کاظمیه بغداد، متعلق به وقف شیعی، که در زمان تبعید میرزا حسینعلی نوری، محل اسکان او و همسران و فرزندانش بود و در لسان اهل بهاء به بیت اعظم بغداد موسوم است، در سال ۲۰۱۳ به علت فرسودگی کلی و عدم قابلیت سکونت و همچنین خطرات جانی برای رهگذران، تخریب و نوسازی شد. این محل در سالهای اخیر تکمیل شده و برای برگزاری مراسم و اجتماعات مذهبی شیعیان و انجام فرائض جماعت استفاده میشود.
با وجود ناخرسندی از بهائیان در عراق، در سالهای اخیر، گشایشهایی صورت گرفته است. ازجمله، علمای شیعه در حوزه نجف، مطالبی در زمینه حقوق شهروندی بهائیان را خاطرنشان کردهاند. چندی پیش مطالعهای درباره اقلیتهای دینی عراق منتشر شد که در آن به بهائیت هم پرداخته شده بود. این تحقیق نشان از سعه صدر بیشتر علمای برجسته نجف داشت.[۳۴] در سطح دولتی نیز، از آوریل ۲۰۰۷، اعطای شناسنامه، کارت ملی، پاسپورت و سند ازدواج به بهائیان بدون اشاره به آیین آنها بلامانع است. البته آنها چنانچه بخواهند میتوانند خود را بهعنوان مسلمان ثبت کنند.
بهائیان به دنبال نمایندگی در مجلس نیستند، زیرا آنها از فعالیت سیاسی دوری میکنند و ترجیح میدهند از طریق فعالیت داوطلبانه در زمینههای تعلیموتربیت، کاهش فقر، برنامه اخلاقی و توانمندسازی زنان به جامعه خود کمک کنند ولی هنوز اتهامات گوناگون، همچون وابستگی و خدمت برای روسیه، سپس بریتانیا و در دهههای اخیر، امریکا و اسرائیل به آنها وجود دارد. هنوز گزارش همکاری عباسافندی، رهبر وقت بهائی با نیروی نظامی بریتانیا و علیه حکومت عثمانی، در فلسطین، در کارزار جنگ جهانی اول و دریافت لقب سر و نشان شوالیه، بهخاطر ارائۀ خدمت مؤثر به امپراتوری بریتانیا، در حافظه افراد مسن عرب، ایجاد آزردگی میکند. امروزه بهائیان بر جدایی دین از سیاست تأکید داشته و از هرگونه فعالیت سیاسی کنارهگیری دارند. برای آنها تأسیس حزب و اشتغال مستقیم در فعالیت سیاسی ممنوع است.[۳۵]
بهائیت همسو با دیگر گروههای آیینی قرن نوزدهم در غرب، از ادبیات الهیاتی سادهای برخوردار است و دیدگاههای خود را در چند تعلیم اجتماعی و عامهپسند خلاصه کرده است. در بهائیت عقاید و الهیات ساده شده و اخلاقیات از وجهه دینی و الهی، به اصول اخلاقی پذیرفتهشده انسانی، که در معاهدات و کنوانسیونهای حقوق بشر سازمانهای بینالمللی آمده، تغییر یافته است. ازجمله، بهائیان طرفدار یک زبان واحد بینالمللی برای همه جوامع و کشورها هستند که در همه جوامع و کشورها، همان زبان در مدارس، آموزش داده شود.[۳۶]
بهائیان در اقلیم کردستان عراق
در سال ۲۰۱۵، دولت اقلیم کردستان، بهائیت را بهعنوان یک اقلیت، به رسمیت شناخت. طبق اعلام وزارت اوقاف و امور دینی اقلیم، یهودیان، زرتشتیان، کاکائیها و بهائیان، نمایندگانی در وزارت اوقاف خواهند داشت تا در آینده فعالیتهای آیینی جامعه خود را مدیریت کنند.[۳۷] جامعه بهائی عراق، دکتر نبراس سرمد مقبل را که چندین سال عضویت در محفل ملی بهائیان عراق و دو دوره ـ جمعاً ده سال ـ عضویت در هیأت مشاورین منطقه آسیا را تجربه کرده، بهعنوان نماینده رسمی جامعه بهائیان در وزارت اوقاف و امور خیریه اقلیم کردستان معرفی کرده است تا بتواند حداکثر بهرهبرداری از فرصت پیشآمده را بکند.[۳۸]
در سال ۲۰۱۷ پس از چند دهه ناپیدایی و محدودیت در عراق، بهائیان به مناسبت دویستمین سالگرد تولد بهاءالله، مراسمی در اقلیم کردستان برگزار کردند. در این مراسم نمایندگان دولت مرکزی و اقلیم، کمیسیونر عالی حقوق بشر عراق، نماینده دفتر سازمان ملل در عراق و تعدادی از نمایندگان سازمانها و نهادهای مردمی حضور داشتند. مهرداد ایزدی از بهائیان ساکن اقلیم توضیح داد که کتاب بهاءالله و عصر جدید توسط حسین جودت و گورانی، به زبان کردی سورانی ترجمه شده است. او میگوید از مشترکات بهائیان و کردها، برگزاری عید نوروز، گردهماییهایی به نام محفل، شبیه به مراسم تجمع علویان است![۳۹]
بهائی کرد ایرانی که بهعنوان مبلغ مهاجر مستمریبگیر، در اقلیم کردستان فعالیت تبلیغی دارد
خوشهبندی (کلاسترسازی) در کشور عراق
موضوع روش مدیریت خوشهای در جامعه بینالمللی بهائی و تقسیم کشورهای جهان به ۵۰۰۰ کلاستر، از موضوعاتی است که در دو دهه اخیر موردتوجه رؤسا و برنامهریزان توسعه تشکیلاتی جامعه بهائی واقع شده است. در پیام مفصل ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ بیتالعدل خطاب به کنفرانس هیأتهای مشاورین قارهای، که در حیفای اسرائیل برگزار شد، حدود ۴۰ بار از اصطلاح کلاستر استفاده شده که بیانگر توجه آنها به این مفهوم است. مدیران جامعه بهائی طرح خوشهبندی را بهعنوان الگوی اساسی برای حوزهبندی فعالیت تبلیغی در میان غیربهائیان و گسترش و افزایش تعداد بهائیان تلقی میکنند. به نظر میرسد آنها که از تبلیغ چنددههای با شعار دخول افواج مقبلین طرفی نبستند، اینک در ابتدای برنامه ۲۵ساله، ۲۰۲۲ تا ۲۰۴۶ ــ و در فاز اول آن که دوره ۹ ساله ۲۰۳۱ــ ۲۰۲۲ را شامل میشود ــ توجه ویژهای به کلاستربندی کشورها و تمرکز بر اجرای تبلیغات محوری خاص، بر کودکان، نوجوانان، جوانان و بانوان ساکن در مناطق روستایی، همسایگی و محلهها دارند و بر اجرای این برنامهها در کشورهای توسعهنیافته تأکید بیشتری دارند.[۴۰]
در دهه اخیر، که بهائیت مجدداً به فعالیت تبلیغی ــ تشکیلاتی خود سرعت داده و با استفاده از تسهیلات و فضای آزادی بیشتر، در اقلیم کردستان متمرکز شده است، کشور عراق به حدود ۳۰ کلاستر (خوشه/ منطقه جغرافیایی فعالیت گروه تبلیغی بهائی) تقسیم گردیده است (اقلیم کردستان ۱۰ کلاستر و سایر بخشهای عراق هم ۲۰ کلاستر) ولی با توجه به ناچیز بودن تعداد بهائیان در عراق و اقلیم کردستان، که کمتر از ۴۰۰ تن هستند، و درعینحال، همین تعداد نیز از حداقل معلومات و دانش بهائی برخوردار نیستند، در عمل ناچار شدند مدیریت هر ۴-۵ کلاستر را به یک نفر از اعضای هیأت معاونت بسپارند، که در عمل، نتیجه آن خستگی فرد مسؤول و رها شدن کار خواهد بود. احتمال دیگر این است که جامعه بهائی در عراق همچنان بهصورت سنتی و به دست چند خانواده اداره شود و آنها هم مایل نیستند سرنخ اداره جامعه از دستشان خارج شود. خود آقای سرمد مقبل هم عقیده داشت این سیستم و رفتار سودمند نخواهد بود و نمیتوان انتظار پیشرفت از این مؤسسه آموزشی و فعالیت کلاستری داشت و این کلاسترها در مرحله ابتدایی درجا خواهند زد. نهایت اینکه مدیریت کلاسترهای منطقه اقلیم در دست خانواده نورنجات و نورا ابراهیم و اداره کلاسترهای منطقه عربی عراق در اختیار خانواده جناب عادل عبایجی و فرزندانش است، که خود جناب عبایجی سالها عضو محفل ملی بهائیان عراق بوده است.
قانون اساسی عراق اقلیتهایی مثل بهائیت را نادیده گرفته و صرفاً ادیان اسلام، مسیحی، یهودی، ایزدی و مندائیها را به رسمیت شناخته است. به موجب قانون ۱۰۵ مصوب سال ۱۹۷۰عراق، بهائیت در عراق غیرقانونی است و این قانون همچنان پابرجا و معتبر است.
هیچ عالم و روحانی مذهبی در بین بهائیان وجود ندارد. مکانهای عبادی آنها، که به نام مشرقالاذکار شناخته میشود، تاکنون فقط در چند کشور جهان ــ کمتر از ۱۰ مورد ــ ساخته شدهاند. حج یا سفر زیارتی بهائیان عبارت است از سفر و زیارت اماکن بهائی در شهرهای عکا و حیفا، که هماکنون در اراضی اشغالی اسرائیل قرار دارد. قبر بهاءالله در عکا و قبر باب در حیفا است.
عبدالسلام المحمدی محقق حوزه گفتوگوی ادیان و تمدنها در عراق عقیده دارد در حال حاضر به دلیل رشد فکری و آگاهی افراد و صنوف مختلف عراقی، بهائیت تضعیف گشته و در حال اضمحلال است. آقای المحمدی در گفتوگو با شبکه الجزیرهنت اظهار عقیده کرد که همه ادیانی که پس از اسلام به وجود آمدهاند؛ یا ریشه در فرقههای اسلامی دارند؛ یا بر اساس عقاید بتپرستانه، یا ادیان الهی پیشین و یا فلسفههای بشری تأسیس شدهاند.[۴۱]
حسین الزهیری معاون وزیر دادگستری عراق نیز اخیراً در گفتوگو با کمیته رفع هرگونه تبعیض و اجرای مفاد کنوانسیون بینالمللی رفع تبعیض نژادی گفت که بهائیت دین یا مذهب نیست. زهیری پایبندی دولت عراق به قانون ممنوعیت آیین بهائی در سال ۱۹۷۰ را اعلام کرد و افزود هیچ دینی پس از اسلام مشروع نیست؛ زیرا قانون اساسی عراق اصول اسلام را بهعنوان منبع قانونگذاری تأیید کرده و پذیرفته است. او گفت جامعه عراق مسلمان است، لذا نمیتوان اصول اسلام را در قانونگذاری نادیده گرفت.[۴۲]
جمع بندی
با وجود آنکه عراق از ۱۷۰ سال قبل شاهد حضور و زیست رؤسای بهائیت بوده، ولی کمتر از چهارصد بهائی در عراق ساکن هستند. در مقطعی از دوران حکومت پادشاهی در عراق، بهائیت بهعنوان فرقهای رسمی در آن کشور حضور داشت؛ ولی از سال ۱۹۷۰ و حتی پس از قانون مصوب سال ۲۰۰۳، به گروهی محدود و متروک تبدیل شده است. بنا بر قانون اساسی جدید، همه مردم عراق، از آزادی عقیده و آزادی مشارکت در فعالیت سیاسی برخوردارند. همه عراقیها در برابر قانون حقوق و مسؤولیت مساوی دارند ولی تبلیغ غیربهائیان و ایجاد تشکیلات مرتبط و مطیع بیتالعدل مستقر در حیفا ممنوع است. بهائیان محدودیتی در اخذ و ثبت مدارک شخصیه ندارند، البته در مدارک اشارهای به آیین آنها نمیشود.
خانه محل سکونت بهاءالله در منطقه کرخ بغداد، نزد بهائیان به بیت اعظم معروف و موردتوجه و محل زیارت بهائیان است. از منظر بهائیان این خانه از مقدسترین اماکن است. کشور عراق برای بهائیان از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا بهاء، که حدود ۱۰ سال (۱۸۵۳ تا ۱۸۶۳) در آنجا زندگی کرده بود، دعوت پنهانی به ادعای مظهریت خود را، در آنجا برای دوستانش مطرح کرد. او تا پیش از تبعید به استانبول، در بغداد میزیست. ولی در آن دوران هیچکس او را ابداً به نام بهاءالله و یا پایهگذار آیین بهائی نمیشناخت.
جامعه بهائی اقلیتی بسیار کوچک در عراق، متشکل از قومیتهای مختلف و پیشینه دینی متفاوت است؛ که جمعیت کمتر از ۴۰۰ نفری آنها در شهرها و روستاهای شمال تا جنوب عراق پراکندهاند. البته باید یادآور شد که با وجود ممنوعیت فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی بهائیان در میان غیربهائیان، بهائیان درحالحاضر در عراق، دو شاخه انتخابی و انتصابی دارند و تلاش منظمی برای برگزاری جلسات تبلیغی با حضور کودکان، نوجوانان، جوانان و افراد بزرگسال، در برنامههای مختلف خود دارند. بهائیان از افزایش جمعیت خود و سیاست “دخول افواج مقبلین” ناامید شدهاند؛ ولی در سالهای اخیر، با هماهنگی صورت گرفته بهوسیلۀ بیتالعدل و محفل ملی بهائیان امریکا تلاش دارند با مظلومنمایی و تظلمخواهی رسانهای و جذب مالی برخی روشنفکران، با تشبث به مباحث حقوق بشری، اقدام به تبلیغ بهائیت در میان کودکان، نوجوانان و جوانان غیربهائی را توجیه کنند.
منابع
۱- حضرتی، حسن، مشروطه عثمانی، پژوهشکده تاریخ اسلام، ۱۳۸۹، تهران
۲- لبیب، محمد، رهنمای نقشه دهساله، ص۱۰، محفل ملی بهائیان ایران، ۱۳۳۲
۳- Bahai World, Vol 1- 18, (1979 -83), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA.
۴- Bayar Mustafa Sevdeen & Thomas Schmidinger (Editors), Beyond ISIS: History and Future of religious Minorities in Iraq”, Transnational Press, London, UK, 2019.
۵- Majid Hassan Ali, (Duhok-Kurdistan Region of Iraq), Religious Minorities in Republican Iraq between Granting Rights and Discrimination: A socio-political and historical study, Inaugural Dissertation in der Fakultät Geistes- und Kulturwissenschaften der Otto-Friedrich-Universität Bamberg, Germany, 2017.
۶- Sa’ad Salloum, Minorities in Iraq, Memory, Identity and Challenges, Baghdad – Beirut, 2013.
۷- Toynbee, Arnold J, Survey of International Affairs 1934, Section2, Iraq and the Non –Arab Minorities, Oxford University Press, 1935.
مقالات
۸- USA Office of International Religious Freedom, International Religious Freedom Report for 2019.
سایتها
۹- http://www.alkhoei.com/arabic/pages/books.php?bec=1448
۱۰- https://www.worldometers.info/world -population/iraq-population/
۱۱- https://www.cia.gov/the-world-factbook/countries/iraq/
۱۲- https://www.aljazeera.net/
۱۳- https://www.al-monitor.com/originals/2018/12/iraq-minorities-bahaism.html#ixzz6rCTmykup
پیوست ۱
قانون تحريم النشاط البهائي رقم (۱۰۵) لسنة ۱۹۷۰
عنوان التشريع: قانون تحريم النشاط البهائي رقم (۱۰۵) لسنة ۱۹۷۰ التصنيف: قانون عراقي
رقم التشريع: ۱۰۵ سنة التشريع: ۱۹۷۰
تاريخ التشريع: ۱۹۷۰-۰۵-۱۰
باسم الشعب رئاسة الجمهورية استنادا إلى احكام الفقرة (جــ) من المادة الخمسين المعدلة من الدستور الموقت و بناء على ما عرضه وزير الداخلية و اقره مجلس قيادة الثورة
صدر القانون الآتي:
مادة ۱
يحظر على كل شخص تحبيذ أو ترويج البهائية أو الانتساب لاي محفل أو جهة تعمل على تلقين أو نشر البهائية أو الدعوة اليها بأي شكل من الاشكال.
مادة ۲
لايجوز بيع أو توزيع أو طبع أو حيازة الكتب و النشرات البهائية و تمنع مثل هذه الكتب و النشرات الصادرة في الخارج من الدخول إلى العراق و التداول فيه.
مادة ۳
تغلق جميع المحافل البهائية و مراكزها الموجودة في العراق و يوقف نشاطها و يمنع كل شخص طبيعي أو حكمي و أية منظمة أو هيئة أو جهة من القيام بأي نشاط كانت تمارسه المحافل و المراكز المذكورة و لوزير الداخلية اصدار القرارات اللازمة لتنفيذ ذلك.
مادة ۴
تؤول اموال و موجودات المحافل البهائية و مراكزها بعد تصفيتها إلى الجهة أو الجهات التي يصدر بتعيينها قرار من رئيس الجمهورية بناء على اقتراح من وزير الداخلية. و يسرى هذا الحكم على الاموال و الموجودات و العقارات المسجلة باسماء المحافل و المراكز البهائية أو باسماء اخرى التي يثبت آنها مخصصة للاغراض البهائية. .
مادة ۵
يحتفظ في دوائر الامن بجميع المستندات و الاوراق و السجلات و الكتب و الموجودات و الاموال الاخرى التي لايجوز تداولها, العائدة للمحافل البهائية و مراكزها.
مادة ۶
يعاقب المخالف لاحكام هذا القانون بالحبس مدة لاتقل عن عشر سنوات و بالغرامة أو باحدى هاتين العقوبتين.
مادة ۷
لوزير الداخلية اصدار التعليمات المقتضاة لتسهيل تنفيذ احكام هذا القانون.
مادة ۸
ينفذ هذا القانون من تاريخ نشره في الجريدة الرسمية.
مادة ۹
على الوزراء تنفيذ هذا القانون. كتب ببغداد في اليوم الخامس من شهر ربيعالاول لسنة ۱۳۹۰ ه المصادف لليوم العاشر من شهر آيار لسنة ۱۹۷۰
احمد حسن البكر رئيس مجلس قيادة الثورة
رئيس الجمهورية نشر في الوقائع العراقية عدد ۱۸۸۰ فى ۱۸-۵-۹۷۰
الاسباب الموجبة نظرا إلى أن البهائية ليست دينا أو مذهبا معترفا به، و لاجل حظر ترويج الفكرة البهائية أو تحبيذها للآخرين، و لغرض وقف نشاطها و غلق محافلها و مراكزها الموجودة في العراق و كيفية التصرف بأموالها و موجوداتها شرع هذا القانون.
The Prohibition of the Baha’i Faith
Act No. 105 of 1970
Legislation Title: The Prohibition of the Baha’i Faith, Act No. 105 of 1970 Category: Iraqi law Legislation Number: 105
Year of Legislation: 1970 Date of Legislation: 1970-05-10
In the name of the peopl
Presidential Office
Pursuant to the provisions of paragraph (c) of the amended Article 50 of the Provisional Constitution and upon the proposal of the Minister of Interior and approval of the Revolutionary Command Council the following law was issued:
Article 1
It is prohibited for any person to favor or promote the Baha’i faith or to belong to any assembly or party that works to indoctrinate, publicize or invite to the Baha’ism in any way.
Article 2
Baha’i books and bulletins may not be sold, distributed, printed, or possessed. Such books and bulletins issued abroad are prohibited from entering, trading, and distribution in Iraq.
Article 3
All Baha’i Assemblies and centers located in Iraq shall be closed and their activities shall be suspended. The Minister of Interior may issue the necessary decisions to implement this.
Article 4
The funds and assets of the Baha’i Assemblies and their centers, after their liquidation, shall be transferred to the entity or entities designated by a decision of the President of the Republic of Iraq on the proposal of the Minister of Interior. This provision shall apply to funds, assets and real estate registered in the names of Baha’i Assemblies and centers, or other names proved to be intended for Baha’i purposes.
Article 5
All documents, papers, records, books, assets and other funds that are not permissible for the Baha’i Assemblies and their centers are kept in the security services.
Article 6
The violator of the provisions of this law shall be punished by imprisonment for a period of not less than ten years and by a fine, or either of these two penalties.
Article 7
The Minister of Interior may issue necessary instructions to facilitate the implementation of the provisions of this law.
Article 8
This Law shall come into force from the date of its publication in the Official Gazette.
Article 9
The ministers shall implement this law.
Written in Baghdad on the fifth day of the month of Rabi I of the year 1390 AH, which coincides with the tenth day of the month of May 1970.
Ahmad Hasan Al Bakr
Chairman of the Revolutionary Command Council The President of the Republic Published in the Iraqi Al Waq yie no.1880 in 18-5-1970
Positive reasons
This is enacted in view of the fact that the Baha’i faith is not a recognized religion or doctrine, and for the purpose of prohibiting the promotion of the Baha’i idea or favoring it to others, and for the purpose of stopping its activity, and closing its assemblies and centers located in Iraq and how to dispose its properties and assets.
قانون ممنوعیت فعالیت بهائیان در عراق – شماره ۱۰۵ سال ۱۹۷۰
عنوان قانون: قانون ممنوعیت فعالیت بهائی شماره ۱۰۵ سال ۱۹۷۰ دسته: قوانین عراق شماره قانون: ۱۰۵ سال قانونگذاری: ۱۹۷۰ تاریخ تصویب قانون: ۱۰ می ۱۹۷۰
به نام مردم ریاستجمهوری به موجب مفاد بند (ج) ماده ۵۰ اصلاحی قانون اساسی موقت و به پیشنهاد وزیر کشور و تصویب در شورای فرماندهی انقلاب، قانون زیر صادر شد:
ماده ۱
هرگونه تبلیغ بهائیت و یا عضویت در هرگونه تشکیلات و محفل بهائی، که در زمینه اداره و تبلیغ و ترویج بهائیت و یا دعوت دیگران به بهائیت ، ممنوع است.
ماده ۲
فروش، توزیع، چاپ یا در مالکیت داشتن کتابها و نشریات بهائی ممنوع است. وارد کردن، خرید و فروش، و توزیع کتابها و نشریات بهائی که در خارج از کشور عراق انتشار مییابد، ممنوع است.
ماده ۳
کلیه محافل و مراکز بهائی واقع در عراق تعطیل اعلام میگردد و فعالیتهای آنها به حالت تعلیق در میآید. هر شخص حقیقی یا حقوقی و هر سازمان، ارگان یا نهاد دولتی و خصوصی از مشارکت در انجام فعالیتهایی که توسط محافل و مراکز یاد شده انجام میشود، ممنوع است. وزارت کشور تصمیمات لازم را برای اجرای این قانون صادر میکند .
ماده ۴
وجوه و دارایی محافل و مراکز بهائی پس از انحلال آنها به نهاد یا اشخاصی که به پیشنهاد وزیر کشور و با تصمیم رئیس جمهور تعیین شدهاند منتقل میشود.
این ماده برای صندوقها ، داراییها و املاک و مستغلات ثبتشده به نام محافل و مراکز بهائی، یا نامهای دیگری که اثبات شود مرتبط با مقاصد بهائی است، اعمال می شود.
ماده ۵
کلیه اسناد، اوراق، سوابق، کتابها، داراییها و سایر امکانات مالی محافل بهائی و مراکز آنها که ممنوع اعلام میگردد، بهوسیلۀ سازمانهای امنیتی نگهداری میشوند.
ماده ۶
متخلف از مقررات این قانون به مجازات توأمان حبس برای مدت حداقل ده سال و جزای نقدی، یا یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد .
ماده ۷
وزارت کشور موظف است دستورالعملهای لازم را برای تسهیل در اجرای مفاد این قانون صادر کند.
ماده ۸
این قانون از تاریخ انتشار در روزنامه رسمی رسمیت مییابد .
ماده ۹
همه وزارتخانهها موظف به اجرای مفاد این قانون هستند.
نوشته شده در بغداد در پنجمین روز از ماه ربیع اول سال ۱۳۹۰ هجری که مصادف با دهمین روز از ماه مه ۱۹۷۰ است.
احمد حسن البكر رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق رئیس جمهور در روزنامه رسمی وقایع العراقیه به شماره ۱۸۸۰ در ۱۸-۵-۱۹۷۰ منتشر شده است
دلایل مثبت
با توجه به اینکه آیین بهائی یک دین یا آموزه شناختهشده نیست، بهمنظور ممنوعیت ترویج منویات بهائی یا تبلیغ آن برای دیگران و به منظور متوقف کردن فعالیت آنان و بستن محافل و مراکز مستقر در عراق و چگونگی استفاده از منابع و داراییهای تشکیلات بهائی، این قانون تصویب شد.
[۱]. https://www.worldometers.info/world-population/iraq-population/ [۲]. https://www.cia.gov/the-world-factbook/countries/iraq/ [۳].USA Office of International Religious Freedom, International Religious Freedom Report for 2019 [۴]. Ibid [۵]. Ibid [۶]. In “Beyond ISIS: History and Future of religious Minorities in Iraq” edited by Bayar Mustafa Sevdeen & Thomas Schmidinger, Chapter 14, “Bahaism and the Bahai community in Iraq: A Fateful past and a Fragile Present” by Maria Six- Hohenbalken, p.221, footnote 2, 2019. Transnational Press, London, UK. [۷]. همان، ص۲۲۲٫ او در این سالها قصیده عز ورقائیه را نوشت و در آن از برخی تجربیات و مشاهدات عرفانی خود سخن گفت. [۸]. همه شواهد و نوشتهها و تواریخ رسمی گویای آن است که بهاء و عباسافندی و سایر بابیان در آن دوران همواره خود را مسلمان و وابسته به یک فرقه صوفی معرفی میکردند و در نمازها و مراسم اسلامی در مسجد حاضر میشدند. [۹]. Toynbee, Arnold J, Survey of International Affairs 1934,Section2, Iraq and the Non –Arab Minorities,p.121, Oxford University Press, 1935. [۱۰]. Sir Francis Humphrys [۱۱]. Toynbee, Ibid. [۱۲]. Ibid, p.122. [۱۳]. Ibid [۱۴]. برای مطالعه دقیق تحولات اجتماعی ــ سیاسی عثمانی، نگاه کنید به حسن حضرتی، مشروطه عثمانی، پژوهشکده تاریخ اسلام، ۱۳۸۹، تهران. [۱۵]. نکات مهم درباره بهائیت در عراق، مجله زهره نیسان، ۲۷ جولای ۲۰۰۷ [۱۶]. رفاعه عبدالرزاق محمد : خانه بهاءالله در محله شیخ بشّار، یک خاطره عراقی، روزنامه المَدا، ۷/۱۱/۲۰۱۰ [۱۷]. Bahai World, Vol 7, (1936-38), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1938.برای ملاحظه تمام مطالب گاهنامههای بهائی ورلد میتوان رجوع کرد به
bahaiworld.bahai.org
[۱۸]. Bahai World, Vol 6, (1934-36), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1936. [۱۹]. Bahai World, Vol 7, (1936-38), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1938. [۲۰]. Bahai World, Vol 9, (1940-44), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1945. [۲۱]. اگر تعداد بهائیان در یک شهر یا حوزه امری، کمتر از ۹ نفر باشد، از نظر تشکیلات بهائی، گفته میشود در آنجا جمعیت بهائی وجود دارد. [۲۲]. اگر تعداد بهائیان در یک شهر یا حوزه امری، تنها نفر باشد، از نظر تشکیلات بهائی، به آنجا نقطه گفته میشود. [۲۳]. Bahai World, Vol 10, (1944-46), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1947.
[۲۴]. Bahai World, Vol 11, (1946-50), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA, 1951. [۲۵]. لبیب، محمد، رهنمای نقشه دهساله، ص۱۰، محفل ملی بهائیان ایران، ۱۳۳۲٫ [۲۶]. Adhyabih [۲۷]. Bahai World, Vol 13, (1954-63), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA. [۲۸]. از پیام شوقی افندی به محفل ایران، به تاریخ ۱۶ فوریه ۱۹۳۳٫ [۲۹]. متن کامل عربی و ترجمه فارسی قانون ممنوعیت بهائیت در عراق (قانون ۱۰۵ مصوب می ۱۹۷۰) به پیوست مقاله است. [۳۰]. Bahai World, Vol 15, (1968-73), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA. [۳۱]. Bahai World, Vol 16, (1973 -76), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA. [۳۲]. Bahai World, Vol 17, (1976 -79), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA. [۳۳]. Bahai World, Vol 18, (1979 -83), Iraq section, Bahai Publishing Trust, USA. [۳۴]. مقاله حجتالاسلام سیدجواد خوئی، منتشره در وبسایت بنیاد خوئی، به آدرس:http://www.alkhoei.com/arabic/pages/books.php?bec=1448
[۳۵]. Sa’ad Salloum, Minorities in Iraq, Memory, Identity and Challenges, p.90, Baghdad – Beirut, 2013. [۳۶]. Ibid, p.94. [۳۷]. “Beyond ISIS: History and Future of religious Minorities in Iraq” edited by Bayar Mustafa Sevdeen & Thomas Schmidinger, Chapter 14, “Bahaism and the Bahai community in Iraq: A Fateful past and a Fragile Present” by Maria Six- Hohenbalken, p.227, footnote 2, 2019. Transnational Press, London, UK. [۳۸]. https://www.al-monitor.com/originals/2018/12/iraq -minorities-bahaism.html [۳۹]. همان [۴۰]. پیام ۳۰ دسامبر۲۰۲۱ بیت العدل خطاب به کنفرانس هیئتهای مشاورین قارهای در حیفای اسرائیل [۴۱]. https://www.aljazeera.net/ [۴۲]. https://www.al-monitor.com/originals/2018/12/iraq -minorities-bahaism.html#ixzz6rCTmykup