مفاوضات

60

چکیده
کتاب مفاوضات در بین بهائیان، بعد از کتاب ایقان به بیان مباحث استدلالی در بهائیت مشهور است. این اثر متعلق به عباس افندی، رهبر دوم بهائیان است. وی در حال گفتگو بر سر میز ناهار به سؤال های خانم کلیفورد بارنی آمریکائی پاسخ داده است! به همین علت این کتاب به « گفتگو بر سر ناهار» نیز مشهور بوده است.

نشر کتاب مفاوضات
کتاب مفاوضات عبدالبهاء، برای اولین بار در سال ۱۹۰۸ منتشر شد. این کتاب شامل سوالاتی است که لورا کلیفورد بارنی در طول سفرهای خود به حیفا بین سال های ۱۹۰۴ و ۱۹۰۶ آنها را از عباس افندی پرسیده و او پاسخ داده‌ است.
موضوعات :
موضوعات این کتاب را می توان در چند عنوان اصلی اشاره کرد:
1-تأثير انبياء در ترقي و تربيت نوع انساني
2-بیان برخی مسائل در مسیحیت
3-علامات و كمالات مظاهر الهيه (به جای پیامبران الهی)
4- بیان تئوری های ناهمگون با مبانی ادیان الهی در موضوع مبدأ و معاد و كمالات انسانی
5-بيان تئوری های عرفانی و فلسفی در وجود شر و خیر، وحدت وجود، اقسام قديم وحادث و وحدت و موازين ادراك بشر.
عبدالبهاء تلاش کرده تا با مشابه سازی ویژگی های پیامبران الهی در باب و بهاءالله ، خلأ وحیانی نبودن این رهبران را بپوشاند. به همین دلیل تناقضات عقلی قابل توجهی را می توان در کتاب مفاوضات و پاسخ های عباس افندی پیدا کرد. بهائیان که تلاش رهبر خود را ناقص دانستند. برای بروزرسانی آموزه های او در مفاوضات، سال هاي اخير فصلي به نام مسئله اعتصاب به آخر كتاب مفاوضات اضافه نموده اند چنان كه گويي اين فصل نيز در سال 1908 چاپ گرديده است. چون مسئله سهيم شدن كارگران در سود كارخانه ها در اين فصل مطرح گرديده، بهائیان مي خواهند آن را از افتخارات بهائیت به حساب آورده و ادعا کنند که در سال 1908 میلادی مقارن با چاپ اول كتاب مفاوضات، عباس افندي به اين مسئله مهم پرداخته است. (1) غافل از اين كه نسخه چاپ 1908 موجود است و فصل « مسئله اعتصاب» را ندارد. همچنين با مقايسه اختلافات فاحش نوع چاپ فصل اخير و قسمت هاي پيشين دانسته مي شود كه اين قسمت را بعدا تشکیلات بهائی ، خودش اضافه کرده است.

تئوری های عبدالبهاء در کتاب مفاوضات
1- بشارت جعلی
تطبیق های بشارات کتاب دانیال ( ضمیمه کتاب انجیل ) بر باب و بهاءالله کاملا غیر منطقی و غلط است. در بین موارد بیان شده در کتاب مفاوضات می توان به مکاشفه یوحنا اشاره کرد. در این بخش با بیان یک رؤیای جعلی تعداد امامان پس از پیامبر اسلام را 13 نفر معرفی می کند و موعود اسلام را یک مرتبه امام دوازدهم و باردیگر شخص باب می خواند! (2)
2- درس ناخواندگی و عدم امیت
رهبران بهائیت مشهور به گذاراندن سیر تعلیم و تَعَلِّم در نزد معلمانی هستند. باب در نزد شیخ عابد حاضر شده (3) و برادر بهاءالله از نوشتن مشق های شب او در نزد پدرش خبر می دهد (4). با این حال عباس افندی بر سر میز ناهار این سابقه را نادیده می گیرد و باب و بهاءالله را درس ناخوانده معرفی می کند تا بلکه بتواند آنها را اینچنین در ادامه سیر انبیاء الهی جای دهد.(5)
3-پیشگویی از جانشینی مضاعف اما عقیم!
عباس افندی در پی جلوه گری بهائیت، موضوع جانشینی را در اذهان عمومی به گونه ای تکرار کرد که پیشگویی وی هنوز در آثار امری موجود است. وی جریان تشکیلاتی بهائیت را با ادیان ابراهمی مقایسه می کند (!) و در پی آن اذعان دارد که بهائیت، رویدادی باشکوه تر است لذا تعداد جانشینان رهبر بهائیان، به جای 12 نفر 24 نفر اعلام شده است.(6) تاریخ بهائیت گواهی می هد که این پیشگویی دروغ هیچگاه به وقوع نپیوست و با عقیم بودن شوقی افندی دومین جانشین بهاءالله، این جریان خاتمه پذیرفت.
4- موازین ادراک
عبدالبهاء معتقد است بشر برای یافتن حقیقت هیچ راهی ندارد! او در توضیح خود می گوید برای درک بشر، حواس پنجگانه خطا دارد. عقل را میزان تام و کامل نمی داند و نقل را چون باید با دو شاخص عقل و حس تایید کنیم از اعتبار خارج می کند. او در کتاب مفاوضات بهترین راه را دریافت فیض روح القدس در تشخیص حقیقت معرفی می کند. (7) راهی که کاملا دور از دسترس بشر است و هیچ ملاکی از درستی تشخیص در آن وجود ندارد.

نتیجه گیری
تعارض ‌ها و اشکالاتی که در این نوشتار بیان شد، برای یک کتاب معمولی قابل‌پذیرش است ، ولی از یک نویسنده معمولی توقع نمی‌رود که در سخنانش اشتباه نداشته باشد، اما وقتی به کتاب مفاوضات و جایگاه گوینده آن یعنی عبدالبهاء، در بهائیت و نگاه بهائیان می‎‌نگریم، داستان متفاوت است. وجود این اشتباهات بعضاً فاحش از کسی که او را «سرالله» و «مبین مصون از خطای آیاتِ» میرزاحسینعلی، رهبر بهائیان می‌دانند، بسیار دور از انتظار است. نشانه‌ای که بر اصل حقانیت و ادعای رهبران بهائی مبنی بر الاهی بودن و آسمانی بودن، تأثیر بسزایی دارد و کاملا اثبات می کند که تمامی این مطالب برگرفته از یک جریان تشکیلاتی در بهائیت است.

پاورقی ها:
1.گفتاري به اختصار درباره آئين بهائي ص 63-62
2. در صفحه 53 چنین آمده است: «علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد. زنی که آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است… این دوازده ستاره عبارت از دوازده ائمه است که مروج شریعت محمدیه بودند و می درخشیدند… آبستن بوده… و مقصود از این ولد حضرت اعلی و نقطه اولی است.»
3.در بیان عربی ص 25، علیمحمد باب شیرازی خطاب به معلمش می گوید مرا تنبیه نکن و نزن و اگرهم خواستی بزنی بیشتر از 5 ضربه نزن.
4.تذکره الوفا ص 138 عباس افندی چنین آورده است: «گفت ای برادر اگر دیگران پی به حقائق نبرند امر در پیش من و تو مشتبه نیست آن الطاف جمال مبارک را فراموش نمودی که من و تو هر دو را تربیت مینمودند چه قدر مواظبت درس و مشق تو بودند شب و روز املا و انشاء تعلیم میدادند و هر دم بخطوط متعدّده تشویق میفرمودند»
5. در صفحه 20 چنین آمده است: «مسلم است که ابدا حضرت باب در هیچ مدرسه ای تحصیل نفرمودند و نزد کسی اکتساب علوم نکردند و جمیع اهل شیراز گواهی میدهند». نیز در مورد پدرش میرزاحسینعلی در ص 21 آورده است: «و در نزد جمیع اهالی ایران مسلم که در مدرسه علمی نیاموختند.»
6. در صفحه 45 چنین آمده است: «در هر دوری اوصیاء و اصفیاء دوازده نفر بودند… در ایام حضرت یعقوب… در ایام حضرت موسی… در ایام حضرت مسیح… و در ایام حضرت محمد دوازده امام بودند ولکن در این ظهور اعظم بیست و چهار نفر هستند دوبرابر جمیع زیرا عظمت این ظهور چنین اقتضا نماید.»
7.در صفحه 219 چنین آمده است: « ميزان ادراک آنچه مسلّم است منحصر در چهار موازين است يعنی حقائق اشيا به اين چهار چيز ادراک ميشود. اوّل ميزان حسّ است… در بسيار امور خطا کند لهذا نميشود بر آن اعتماد کرد. ميزان ثانی ميزان عقل است… ميزان عقل تامّ نيست چه اگر ميزان عقل تامّ بود بايد جميع متّفق الفکر و متّحد الرّأی باشند. ميزان ثالث ميزان نقل است… پس بدان آنچه در دست ناس است و معتقد ناس محتمل الخطاست زيرا در اثبات و نفی شیء اگر دليل حسّی آرد واضح شد که آن ميزان تامّ نيست و اگر دليل عقلی گويد آن نيز تامّ نيست يا اگر دليل نقلی گويد آن نيز تامّ نيست پس واضح شد که در دست خلق ميزانی نيست که اعتماد نمائی بلکه فيض روح القدس ميزان صحيح است که در آن ابداً شکّ و شبهه ای نيست و آن تأييدات روح القدس است که بانسان ميرسد و در آن مقام يقين حاصل ميشود.»

نظرات بسته شده است.