ممنوعیت قانونی فعالیت تبلیغی بهائیان در ایران براساس قانون الحاق دو ماده به قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده (۴۹۹ و۵۰۰ مکرر)
کلیدواژه: تبلیغ، بهائیت، تعزیرات، قانون اساسی، ارتباط بهائیان با خارج از کشور
چکیده
در سال ۱۳۹۹ قانون الحاق دو ماده به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)، تصویب شد. طبق ماده ۵۰۰ مکرر، اگر «در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا مانند آن و استفاده از شیوههای کنترل ذهن و القائات روانی»، «هرگونه فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام» انجام شود، مجازاتهایی برای آن درنظر گرفته میشود. «تأمین مالی و یا هر نوع حمایت مادی دیگر از گروههای موضوع این ماده» و «ارتباط گروههای موضوع این ماده با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایتهای تشکیلاتی موجب تشدید مجازات» میشود.
این مقاله به تحلیل فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی بهائیت در ایران، در پرتو این قانون پرداخته و جایگاه تبلیغ اقلیتهای دینی رسمی و گروههایی همچون بهائیت را از منظر قانون اساسی ایران و معاهدات حقوق بینالملل بررسی کرده است. باتوجهبه تعالیم و نصوص مصرحه در آثار دستاول و موردقبول بهائیان، نشان داده شده که محتوای تبلیغات برنامهریزی شده بهائیان، که با قصد و نیت تغییر دین و بهائی کردن ایرانیان صورت میگیرد، مصداق بارز اقدامات ممنوعه و نهیشده در این قانون است. همچنین تشکیلات بهائی در کشور ایران نیز مصداق گروه دارای فعالیت مجرمانه در چارچوب این قانون است که با استفاده از حمایت و پشتوانه ارتباط با خارج از کشور، بهمنظور حمله به دین رسمی کشور، حمله به احکام و شریعت و تضعیف دین رسمی کشور و تلاش برای ضربه زدن به حکومت و اخلال در نظم عمومی کشور، فعالیت میکند.
مقدمه
در اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قانون الحاق دو ماده به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)، با تصویب در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ ۲۴/۱۰/۱۳۹۹ مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای محترم نگهبان و ابلاغ رئیس جمهور لازمالاجرا شد. متن این ماده چنین است:
ماده ۵۰۰ مکرر ــ هرکس در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا مانند آن و استفاده از شیوههای کنترل ذهن و القائات روانی در فضای واقعی یا مجازی مرتکب اقدامات زیر گردد، چنانچه رفتار وی مشمول حد نباشد، به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه پنج محکوم میگردد. مجازات سردستگی فرقه یا گروه مزبور مطابق ماده (۱۳۰) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲/۲/۱ تعیین میشود:
۱ـ هر اقدامی که موجب تسلط روانی یا جسمی بر دیگری شود بهنحوی که فرد مورد بهرهکشی و سوءاستفاده جنسی، جسمی یا مالی واقع شود و یا در اثر آسیبرسانی به قدرت تصمیمگیری فرد و تشویق وی به ارتکاب جرائمی از قبیل اعمال منافی عفت، مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد روانگردان، خودآزاری یا دیگرزنی، مرتکب این اقدامات گردد.
۲ـ هرگونه فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام، از طرقی مانند طرح ادعاهای واهی و کذب در حوزههای دینی و مذهبی از قبیل ادعای الوهیت، نبوت، یا امامت و یا ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار علیهم السلام.
تبصره۱ــ تأمین مالی و یا هر نوع حمایت مادی دیگر از گروههای موضوع این ماده با آگاهی از ماهیت آنها موجب محکومیت به حبس درجه پنج و جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر ارزش کمکهای مالی و حمایتهای مادی ارائهشده میباشد. چنانچه مرتکب شخص حقوقی باشد به انحلال و پرداخت جزای نقدی مذکور محکوم میگردد.
تبصره۲ـ ارتباط گروههای موضوع این ماده با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایتهای تشکیلاتی موجب تشدید مجازات مقرر به میزان یک درجه میگردد.
تبصره۳ـ اموال سردستهها و اشخاص تأمینکننده مالی گروههای موضوع این ماده که ناشی از جرم بوده یا برای ارتکاب جرم استفاده یا به این منظور تهیه شده باشد و اموال متعلق به گروههای مزبور به نفع بیتالمال مصادره میگردد.
درصورتیکه مشخص شود اموال متعلق به دیگری بوده یا دیگری نسبت به آن صاحب حق باشد و آن اموال بهمنظور انجام افعال مجرمانه در اختیار اشخاص و گروههای مذکور قرار نگرفته باشد، اموال مزبور به مالک یا صاحب حق مسترد و مرتکب معادل ارزش آن به جزای نقدی محکوم میشود و یا چنانچه مشخص شود مجرم نسبت به دیگری دین حال دارد و اموال استفادهشده در ارتکاب جرم یا تهیهشده بهمنظور ارتکاب جرم، متعلق به خود او است و ناشی از جرم نیست، اموال وی معادل ارزش دین حال به طلبکار یا طلبکاران مسترد و مجرم معادل ارزش اموال مستردشده به جزای نقدی محکوم میشود.
تبصره۴ـ امور آموزشی و پژوهشی و سایر اقدامات مشابه بهمنظور رد و طرد و پاسخگویی به شبهات و نقد عقاید گروههای موضوع این ماده، از شمول حکم این ماده و ماده ۴۹۹ مکرر این قانون خارج است.
عنصرمادی جرم
عنصر مادی جرم ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی، به شکل فعل قابلارتکاب است. با توجه به متن ماده مدنظر؛ استفاده از تکنیکهای کنترل ذهن، القائات روانی و فعالیتهای آموزشی و تبلیغی نیازمند انجام عمل (فعل) است. پس جرم موردنظر قابلیت ارتکاب بهصورت فعل را دارد.
جرم براساس دوام رفتاری
از مفاد ماده این مفهوم استفاده میشود که این جرم یک فعل و رفتار آنی است زیرا استفاده از شیوههای کنترل ذهن و القائات روانی بهمنظور تسلط روانی یا جسمی بر دیگری و نیز فعالیتهای آموزشی و تبلیغی در زمان کوتاهی به ارتکاب میرسد. به عبارت دیگر، زمان ارتکاب بسیار کوتاه بوده و در مدت غیرقابلملاحظهای واقع میشود؛ گرچه نتیجه آن مدت مدیدی ادامه یابد. برایناساس، آغاز زمان در جرایم آنی، از لحظهای است که جرم تحقق یافته است. از لحاظ صلاحیت محاکم برای رسیدگی به جرایم آنی، دادگاهی صالح برای رسیدگی است که جرم در حوزه آن واقع شده باشد.
نتیجه رفتار مادی
در نگاه اول به بند ۱ ماده ۵۰۰ مکرر، جرم مقید به نتیجۀ استنباط میشود، چراکه متن ماده با بهکار بردن واژه «بهنحوی که» شرط تحقق اعمال بند ۱ را «بهرهکشی» و «سوءاستفاده» میداند. درصورتیکه نتیجه موردنظر حاصل نگردد و عمل ارتکابی منتج به بهرهکشی و سوءاستفاده نشده باشد و به موجب دیگر قوانین جرم مستقل نباشد، مشمول قواعد شروع به جرم موضوع مواد ۱۲۲ الی ۱۲۴ قانون مجازات اسلامی خواهد بود. بند ۲ ماده ۵۰۰ مکرر اشعار میدارد: «صرف انجام فعالیتهای آموزشی و تبلیغی همین که مغایر و مخل شرع مقدس اسلام باشد مشمول مجازات خواهد بود؛ صرفنظر از اینکه فردی بهواسطۀ این تبلیغات و آموزشها جذب شده باشد یا خیر !»
عنصر قانونی جرم
ماده ۵۰۰ مکرر، ذیل ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵) آمده است. ماده ۵۰۰ ناظر بر فعالیتهای تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، یا به نفع گروهها و سازمانهای مخالف آن است، که با توجه به مفاد ماده ۵۰۰ مکرر، الحاق ذیل این فصل از قانون بیمناسبت نیست.
ماده ۵۰۰ مکرر واژه هرکس را به کار برده است که بدین معنا است که جنسیت، شغل، سمت و ملیت برای تحقق این جرم حائز اهمیت نیست.
برای اینکه عمل فرد مشمول این ماده قرار گیرد، باید عمل ارتکابی در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا تشکیلات مشابه آن انجام گیرد، یا لااقل رابطه بین فرد مرتکب با گروه و فرقه مشخص باشد.
بدیهی است به استناد تبصره ۱ ماده ۱۳۰ قانون مجازات اسلامی که بیان میدارد:
گروه مجرمانه عبارت است از گروه نسبتاً منسجم متشکل از سه نفر یا بیشتر که برای ارتکاب جرم تشکیل میشود یا پس از تشکیل، هدف آن برای ارتکاب جرم منحرف میگردد.
لفظ گروه به افراد بیشتر از ۲ نفر اطلاق میگردد و نکته ای که در بررسی ماده ۵۰۰ مکرر باید مورد اشاره قرارگیرد این است که برای شمول ماده مذکور ضرورتی ندارد بیش از۳ نفر بهعنوان مؤسس یا مدیر فرقه یا جمعیت حضور داشته باشند، بلکه حضور حداقل ۳ نفر در تشکیلات باعث میشود که تشکیلدهنده یا ادارهکننده آن (حتی اگر یکی از آن سه نفر این عنوان را داشته باشد) مشمول ماده شود.
در عمل ارتکابی مشمول ماده ۵۰۰ مکرر تنها آموزش و تبلیغ حضوری شرط نیست، بلکه هرگونه تکنیک و روشی که بتوان با آن اعتقادات و طرز فکر و منش اخلاقی و یا باور ذهنی مخاطب را تغییر داد شامل میشود، چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی اتفاق افتد.
مجازات مباشر جرم ماده ۵۰۰ مکرر
مرتکب جرم مندرج در ماده ۵۰۰ مکرر، به حبس و جزای نقدی درجه ۵، یا یکی از دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه ۵ محکوم میگردد.
به استناد ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، که ناظر به بحث درجهبندی مجازاتهاست، مجازاتهای درجه ۵ شامل حبس از ۲ سال تا ۵ سال، جزای نقدی از هشتاد میلیون ریال تا یکصدوهشتاد میلیون ریال، محرومیت از حقوق اجتماعی از ۵ تا ۱۵ سال و… است؛ که ماده ۵۰۰ مکرر همین مقدار از مجازات را برای مباشر جرم مشمول ماده ۵۰۰ مکرر کافی دانسته است، البته بهشرطی که جرم ارتکابی مشمول جرایم حدی نباشد، که در آن صورت فقط مجازات جرم حدی، از قبیل محاربه، زنا، سرقت حدی و… اجرا میشود.
مجازات سردسته و تأمینکنندۀ مالی
همانطور که انتظار میرود براساس قواعد حقوق جزا و جرمشناسی، اطلاق عنوان سردسته از عوامل مشدده مجازات است که ماده ۵۰۰ مکرر از این قاعده مستثنی نیست. ماده موردنظر علاوه بر ارجاع مجازات سردسته به ماده ۱۳۰ قانون مجازات، که اشعار میدارد: «هرکس سردستگی یک گروه مجرمانه را برعهده گیرد به حداکثر مجازاتِ شدیدترین جرمی که اعضای آن گروه در راستای اهداف همان گروه مرتکب شوند، محکوم میگردد». در گامی فراتر، در تبصره ۳ حکم به توقیف اموال سردستهها و همچنین اشخاص تأمینکننده مالی جرم موضوع این ماده به نفع بیتالمال میدهد.
در بند نخست از اعمال تمثیلی بالا که قانونگذار آنها را مستحق مجازات دانسته است، این نکته اهمیت دارد که در نگاه اول، جرم موضوع ماده ۵۰۰ مکرر یک جرم مقید به نتیجه است، ولی در بند دوم ماده صرف انجام فعالیتهای آموزشی و تبلیغی، همین که مغایر و مخل شرع مقدس اسلام باشد مشمول مجازات خواهد بود، صرفنظر از اینکه فردی به واسطۀ این تبلیغات و آموزشها جذب گروه و فرقه شده باشد یا خیر!
همچنین در قسمت آخر بند دوم ماده، قانونگذار با استفاد از واژه «از قبیل» نشان داده است که مواردی که نام برده است تمثیلی است و نه حصری. به عبارت دیگر، موارد مشمول عنوان مجرمانه محدود به مواردی که قانونگذار در ماده ذکر کرده است نخواهد شد و هرگونه آموزش و تبلیغی که به تشخیص مرجع صالح قضائی مغایر با شرع مقدس اسلام تشخیص داده شود، مشمول مجازات است.
مجازات تأمینکننده مالی
تأمینکنندههای مالی اعمال موضوع ماده ۵۰۰ مکرر، علاوه بر محکومیت به حبس، به جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر ارزش کمکهای مالی هم محکوم خواهند شد. این نشان میدهد که بهنوعی قانونگذار تأمینکنندگی مالی موضوع این جرم را تحت تشدید مجازات قرارداده است و تبصره ۳ همین ماده، در گامی فراتر، اموال اشخاص تأمینکننده را قابل توقیف به نفع بیتالمال میداند.
مجازات معاونین و شرکای جرم
ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مربوط به بحث تعیین مجازات برای معاونین جرم است. قانونگذار در این ماده مقرر کرده درصورتیکه در شرع یا قانون، مجازات دیگری برای معاون تعیین نشده باشد، مجازات براساس ضابطهای خواهد بود که ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی تعیین میکند. ازآنجاکه ماده ۵۰۰ مکرر نسبت به تعیین مجازات معاون سکوت کرده است، مجازات معاون جرم براساس ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تعیین میگردد:
درصورتیکه در شرع یا قانون، مجازات دیگری برای معاون تعیین نشده باشد، مجازات وی به شرح زیر است:
الف – در جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات یا حبس دائم است، حبس تعزیری درجه دو یا سه؛
ب – در سرقت حدی و قطع عمدی عضو، حبس تعزیری درجه پنج یا شش؛
پ – در جرائمی که مجازات قانونی آنها شلاق حدی است، سیویک تا هفتادوچهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش؛
ت – در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایینتر از مجازات جرم ارتکابی.
تبصره ۱- درمورد بند (ت) این ماده مجازات معاون از نوع مجازات قانونی جرم ارتکابی است مگر درمورد مصادره اموال، انفصال دائم و انتشار حکم محکومیت که مجازات معاون به ترتیب جزای نقدی درجه چهار، شش و هفت است.
تبصره ۲- درصورتیکه به هر علت قصاص نفس یا عضو اجراء نشود، مجازات معاون براساس میزان تعزیر فاعل اصلی جرم، مطابق بند (ت) این ماده اعمال میشود.
نکته حائز اهمیت با توجه به ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی این است که مجازات معاون برحسب مجازات مباشر خواهد بود. اگر عمل ارتکابی مباشر جرم موضوع ماده ۵۰۰ مکرر جزء حدود قرار نگیرد، براساس بند (ت) ماده ۱۲۷ تعیین مجازات میشود، که یک تا دو درجه پایینتر از مجازات جرم ارتکابی منظور خواهد شد. مجازات مقررشده ماده ۵۰۰ مکرر توسط قانونگذار درجه ۵ است که با توجه به توضیحات اخیرالذکر دربارۀ بند (ت) ماده ۱۲۷، مجازات معاونین حبس یا جریمه نقدی یا هر دو مجازات از درجه ۶ و۷ است.
موارد تشدید مجازات
ازجمله مواردی که قانونگذار بهطور خاص آن را از عوامل تشدید مجازات مرتکبین این جرم بیان میدارد، ارتباط گروههای موضوع این ماده با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایتهای تشکیلاتی است که بهموجب تبصره ۲ ماده ۵۰۰ مکرر، چنانچه مشمول مجازات حد نباشد، موجب محکومیت به حداکثر مجازات مقرر در هر مورد است.
عنصر معنوی جرم
عنصر معنوی جرم از مباحث مطرح در حقوق جزا بوده و به معنای آن است که کسی که قصد ارتکاب جرم را دارد زمانی فعل او، جرم بهشمار آید که با علم، اراده و اختیار آن را مرتکب شود. درواقع باید میان عمل و شخص عامل، رابطه روانی یا ارادی موجود باشد که درخصوص بند ۲ ماده ۵۰۰ مکرر مورد بحث، عنصر معنوی عام جرم عبارت است از استفاده از شیوههای فعالیت آموزشی و یا تبلیغی بهمنظور طرح ادعایهای واهی از قبیل ادعای الوهیت، امامت، نبوت برای رهبران گروه و همچنین بهرهکشی از مجنی علیه اعم از بهرهکشی جسمی و جنسی و مالی.
تحلیل ممنوعیت فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی بهائیان در ایران، با نگاهی به قانون اساسی، براساس ماده ۵۰۰ مکرر قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران براساس دین اسلام و مذهب جعفری نوشته شده است. برایناساس کشور دارای دین رسمی است. لذا تمام قوانین و مقررات مدنی، جزائی و… باید منطبق بر دین اسلام و مذهب جعفری باشد.[۱] برایناساس، قوانین عادی نیز باید در راستای تحکیم و صیانت از اقتدار دین رسمی کشور باشد. یکی از مهمترین آثارصیانت یادشده، تحدید حق تبلیغ و ترویج پیروان هر آیین و دینی غیر از دین رسمی است.
اصول ۱۲،۱۳و۱۴ قانون اساسی ج.ا.ا. به دستهبندی و اولویتگذاری اقلیتها و گروهها و شرایط و جایگاه و محدوده مجاز فعالیت دینی و آیینی هریک از آنان پرداخته است:
اصل دوازدهم: دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری است و این اصل الیالابد غیرقابلتغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هریک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.
اصل سیزدهم: ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و دراحوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.
اصل چهاردهم: به حکم آیه شریفه «لاینهاکم الله عن الذین لمیقاتلوکم فی الدین و لمیخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افرادغیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام وجمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
با نگاهی به این اصول، مشخص میشود که بهائیان ایران در محدوده اصل چهاردهم قرار میگیرند. با وجود ضدیت و اقدامات خصمانه و توطئهآمیزی که جامعه بهائیان ایران از ابتدای پیدایش تاکنون علیه اسلام داشته و ستیزهجوییهایی که جامعه بینالمللی بهائی و تشکیلات و مؤسسات وابسته به آن، از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی ایران تا این زمان علیه آن داشتهاند؛ جمهوری اسلامی ایران، تابهحال با اغماض و رأفت اسلامی با آنها رفتار کرده است.[۲]
جایگاه تبلیغ بهائیان در فقه اسلامی
تبلیغ اقلیتهایی مثل بهائیان، در مفهوم فقهی، در بخش احکام اهل ذمه اشاره شده است و براساس احکام مذکور، بهائیان باید از تبلیغ و ترویج دین خود اجتناب کنند. از دیگر احکام مصرح در بخش اهل ذمه در فقه اسلامی این است که «غیرمسلمانان اجازه ترویج آیین خود را در کشوراسلامی ندارند و نباید کتابها و جزوات تبلیغی خود را در میان مسلمانان نشر دهند. تبلیغ بهمنظور تلاش برای تغییر دین مسلمانان ممنوع است. لذا بهائیان نباید به هیچ طریقی مسلمانان و فرزندان آنان را به کیش خویش دعوت کنند و اگرچنین کردند، باید مجازات شوند. همچنین حکومت اسلامی به هر طریق ممکن موظف است از نشر و توسعه آیینهای غیراسلامی جلوگیری کند.»[۳]
در اینجا باید تبلیغ بهائیان را در معنای عام درنظر گرفت که شامل هر اقدام علیه باورها و شعائر اسلامی است. این اقدام ممنوعه میتواند شامل تلاش مستقیم علیه مسلمانان و تضعیف باورهای عقیدتی آنان و نشر کتاب و نشریات و موارد مشابه باشد؛ یا فعالیت غیرمستقیم درجهت توسعه و برجستهسازی آیین تبلیغشده (از قبیل فعالیتهای موسوم به توسعه اجتماعی ــ اقتصادی بهائیان که با ظاهر نوعدوستی، کمک به نیازمندان و بهبود شرایط زیستمحیطی انجام میشود، ولی هدف نهایی آن انجام تبلیغات و جلب افراد هدف به جلسات تبلیغی بهائی است). [۴]
محدوده تبلیغ اقلیتهای دینی در قانون اساسی ایران
جدا از حقوق مدنی و شهروندی، از قبیل حق مراجعه به مراجع صالحه قضایی و طرح دعوا و شکایت علیه سایر شهروندان، که برای پیروان دین رسمی و اقلیتهای دینی شناخته شده و گروههای اقلیت غیررسمی، یکسان است؛ به موجب اصل ۱۳، اعضای اقلیتهای رسمی ـ مسیحی، یهودی، زرتشتی، صابئین ـ در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) طبق احکام دینی خود مجازند. بهعلاوه، آنها در حدود قانون، در انجام مراسم دینی، در درون اماکن دینی خود آزادند.[۵]
بین مراسم دینی و تبلیغ دینی، تفاوت وجود دارد و برخی براین باورند که قید مطرحشده در اصل ۱۴ ناظر بر تحدید فعالیت تبلیغی است؛ زیرا اصل ۱۴، شرط برخورداری غیرمسلمانان را وابسته به آن کرده که اقدام و توطئهای برضد اسلام و جمهوری اسلامی انجام ندهند. بنابراین، مواردی مانند التزام به قوانین دولت اسلامی، انجام ندادن فعالیت منافی با امنیت مسلمانان، ممنوعیت تظاهر به منکرات اسلامی و ممنوعیت تبلیغ و ترویج شعائر دینی غیر از دین اسلام، از اصل ۱۴ قابل برداشت و استنباط است.[۶] در این میان فقط اقلیتهای دینی رسمی میتوانند مراسم مذهبی خود را براساس آنچه در اصل ۱۳ بیان شده است، برگزار کنند. براساس این دیدگاه، حق تبلیغ دینی که در فقه اسلامی، در قالب قرارداد ذمه بیان شده، در اصل ۱۴ نیز تبلور یافته و مقرر میدارد که غیرمسلمانان اجازه تبلیغ و نشر کتابهای دینی خود را (جز برای پیروان خود) نخواهند داشت. اصل ۲۴ قانون اساسی نیز بهمنظور صیانت از دین رسمی کشور، چاپ هرگونه مطلب در نشریات و مطبوعات را که «مخل به مبانی اسلامی یا حقوق عمومی» باشد، محدود مینماید.[۷]
از موارد یادشده در بالا استفاده میشود که مراد از تبلیغ دینی ممنوعه، هر اقدامی است که سبب ترویج آیین و دینی غیررسمی شود؛ در باور و اعتقاد مسلمانان سستی ایجاد کند، مقدمات سستی را فراهم آورد؛ درصدد تغییر دین افراد مسلمان برآید و یا موجب ارائه تبلیغات در بزرگنمایی حضور غیرمسلمانان شود. در تمام موارد یادشده، حکومت ج.ا.ا. موظف به اقدام برای صیانت از جایگاه مسلمانان و متوقف ساختن اقدامات غیرمجاز اقلیتها است. ازآنجاکه تبلیغات منتشره توسط گروههایی همچون بهائیت، درجهت انکار خاتمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و حیات و غیبت امام دوازدهم شیعیان، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تضعیف ج.ا.ا. (اخلال در مبانی اسلام و تزلزل و شبههافکنی و تضعیف باور و اعتقادات دینی مردم) است؛ لذا مشمول محدودیت و ممنوعیت مقرره هستند.
در اصل ۲۶ قانون اساسی نیز قانونگذار درصدد تحدید فعالیت تشکیلاتی اقلیتهای دینی، در حوزه فعالیت تبلیغی و تبشیری و شبههافکنی بوده است.[۸] این اصل صرفاً اجازه تشکیل حزب سیاسی یا انجمن صنفی به پیروان اقلیتهای دینی نیست، بلکه به دنبال مشخص ساختن محدوده آزادیهای مقرر در اصل ۱۳ برای انجام مراسم آیینی، احوال شخصیه و آموزش دینی اقلیتهای رسمی بر طبق آیین خود است.
در قانون فعالیت احزاب و آییننامه اجرایی آن نیز محدوده فعالیت اقلیتهای دینی بیان شده است که «مرامنامه آنها باید محدود به اهداف مشخص و درجهت حل مشکلات و مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.»[۹] نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی، تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتب و نشریات ضاله نیز ممنوع شمرده شده است.[۱۰]
محدودیت تبلیغ اقلیتهای دینی درمعاهدات بینالمللی
ازآنجاکه حضور اقلیتهای دینی، زبانی، قومی و نژادی در کشورها، در گذشته موجب مناقشه و درگیری و دخالت کشورها در امور داخلی یکدیگر و بروز جنگ گردیده؛ لذا حقوق این اقلیتها در معاهدات بینالمللی بررسی و تصویب شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، که به تأیید اکثر اعضای سازمان ملل متحد رسیده، کاملترین منشور حقوق اقلیتها است. از آنجا که معاهدات بینالمللی و حقوق بینالملل معاصر بر بستر سکولاریسم توسعه یافته، رعایت بردباری و رواداری، بسیار توصیه شده و اصل کثرتگرایی و پلورالیسم دراین معاهدات نهادینه شده و پررنگ است. درعینحال، ازآنجاکه اصل حاکمیت دولتها، سنگ بنای حقوق بینالملل عمومی است، ملاحظات، تحفظ، شرایط خاص و رعایت ویژگیهای دینی و فرهنگی کشورها و حاکمیتهای مختلف، همواره موردتوجه و تأکید قرار گرفته است. لذا دولتهای مسلمان و جهان سومی خواستار آن شدند تا عبارات مبتنی بر رواداری در معاهدات طوری بیان و تفسیر شود که شامل تبلیغ اقلیتها برای جلب نظر پیروان سایر ادیان برای تغییر مذهبشان نگردد.
گروه کشورهای اسلامی و کشورهای درحالتوسعه نگران بودند که دولتهای پیشرفته و سلطهگر، با حمایت از آیینها واقلیتهای خاص و نوظهور، به تقویت افکار و عقاید انحرافی و خاص در کشورهای کمترتوسعهیافته بپردازند و نظم اجتماعی آنها را به خطر بیندازند. این امر سبب شد در تهیه متن اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی سیاسی، پیوسته مخالفت جدی کشورهای مسلمان و جهان سومی در زمینه تبلیغ دینی گروههای اقلیت وجود داشته باشد.[۱۱]
در بسیاری از کشورها اقدامات فریبکارانه و ظاهرسازی بهمنظورتلاش برای تغییر مذهب افراد، با ملاحظه حمایت از دین رسمی و پیشگیری یا مقابله با برهم خوردن نظم اجتماعی ناشی از درگیری و مشاجرات دینی، جرمانگاری شده است.[۱۲]
بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان میدهد که اقلیتهای مذکور در ایران، در چارچوب قوانین و آییننامههای کشوری، از عموم موارد حقوق بشری، حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مذکور در معاهدات بالا بهرهمند هستند. حق مراجعه به محکمه صالحه، حق داشتن تابعیت، حق ورود و خروج ازکشور، حق ازدواج و تشکیل زندگی و طلاق، حق مالکیت، حق مشارکت در امور عمومی و اجتماعی، حق آزادی اندیشه و عقیده و آیین و انجام مناسک آیینی مخصوص خود، حق اشتغال به شغل، حق برخورداری از آموزش و پرورش ابتدایی رایگان، منع بردگی، منع بازداشت بدون مجوز، حق استفاده از فرهنگ و زبان خاص در اجتماعات خاص اقلیتهای نژادی یا زبانی و آداب و مناسک دینی برای اقلیتهای دینی شناختهشده، در مجتمعات خاص خودشان، ازجمله حقوق مصرحه در معاهدات بالا است که اقلیتهای دینی، نژادی و زبانی در ایران از آنها برخوردارند.
ازجمله موارد بازدارنده و محدودکننده حقوق مصرحه در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای اقلیتها، محدودیتهای وضعشده برطبق قانون کشوری، دررابطهبا مصالح امنیتی، نظم عمومی، اخلاق عمومی و حقوق و آزادیهای دیگران (ماده ۲۱ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی)، محدودیت در آزادی بیان و تبلیغ بر اساس قوانین موضوعه (ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی) و محدودیت بهوسیله قانون، برای رعایت حقوق و آزادی دیگران و مقتضیات صحیح اخلاق و نظم عمومی (ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر) است.
ملاحظه میشود که ممنوعیت وضعشده برای تبلیغ اقلیتها و فرقهها (ازجمله بهائیان)، براساس مفاد قانون اساسی ج.ا.ا. ــ رعایت موازین اسلامی و عدم اخلال در مبانی اسلام ــ در راستای محدودیتهای پذیرفتهشده در اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات مرتبط با آن است و تضییقات محسوب نمیشود.
وجاهت ممنوعیت تبلیغ بهائیان در ایران، از نگاه بهائیان
ازجمله تعالیم بهائی، که بهائیت را از بابیت جدا و متمایز میسازد و میتواند در موضوع ممنوعیت تبلیغ فردی و ممنوعیت ایجاد تشکیلات بهائی در کشور ایران مورداستناد قرار گیرد و برای بهائیان الزامآور تلقی میشود، تعلیم اطاعت از قوانین کشور متبوع است (واضح است که نگاه ما در این مقاله صرفاً بررسی و تبیین نظری و تئوریک قانون وضعشده در کشور ج.ا.ا. و امکان پذیرش و انطباق رفتار بهائیان تابع کشور ایران، براساس نصوص و ادبیات و احکام آیین خودشان است و فعلاً درصدد مطالعه و کنکاش در درستی و نادرستی، یا انطباق و عدم انطباق عمل بهائیان و تشکیلات چندگانه آنها، برخلاف تعالیم خود و علیه دولت ایران و دین اسلام نیستیم).
تعلیم بهائیت مبنی بر وجوب اطاعت بهائیان از حکومت و تبعیت از قوانین کشور محل سکونت
این تعلیم سرلوحه عمل و رفتار بهاءالله و عبدالبهاء و اطرافیان آنها در زندگی بود. بهائیان و بهویژه سران آنها، وانمود و اعلام میکردند که مطیع اوامر حکومتی و احکام و قوانین کشور عثمانی بوده و علاقهای به مشارکت در امور سیاسی ندارند. مراجعه بهائیان برای دیدار رهبران خود در عکا و حیفا، بدون اخذ اجازهنامه از مأموران مخفی تحت نظرعبدالبهاء در بیروت، قاهره یا استانبول، ممکن نبود. بهاء و عبدالبهاء و کلیه اعضای خانواده و طرفداران او (که به همراه آنها در عکا سکونت داشته و همگی ایرانی بودند و تعدادشان به سختی به ۱۰۰ نفر میرسید؛ بهجز درگیری و رقابت و کشمکشهای داخلی خود) فعالیت تبلیغی آشکاری در جامعه بیرونی نداشتند. آنها حتی خود را به مردم همسایه و مأموران دولتی، مسلمان و پیرو طریقت صوفیانه میشناساندند. لذا تولد و ازدواج و مرگ و … آنها هم برطبق احکام اسلامی انجام میشد.
میرزا حسینعلی بهاء رهبر و مؤسس بهائیت، در بند ۹۵ کتاب احکام خود، موسوم به اقدس، خطاب به بهائیان مینویسد:
«هیچکس حق ندارد بر حاکمان و زمامداران اعتراض کند. آنچه نزد ایشان است را به آنها واگذارید و به دلها توجه کنید.»[۱۳]
عبدالبهاء، مبین و مفسر رسمی نصوص بهائی و مرکز عهدومیثاق امر بهائی نیز، در تأکید بر لزوم اطاعت از حکومت و اجرای قوانین کشوری از سوی بهائیان، اظهار میدارد:
باری، به نصّ قاطع جمال مبارک روحی لاحبّائه الفدا، ابداً بدون اذن و اجازه حکومت، جزئی و کلّی نباید حرکتی کرد و هرکس بدون اذن حکومت ادنی حرکتی نماید مخالفت با امر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست. این امر الاهی است ملعبه صبیان نیست که نفسی چنین مستحسن شمرده و به میزان عقل خود بسنجد و نافع داند. عقول بهمنزله تراب است و اوامر الاهیّه نصوص ربّ الارباب. تراب چگونه مقابله با فیوضات آسمانی نماید؟ لعمرک هذا و هم مشهود و کلّ من خالف سیقع فی خسران مبین. بعضی نفوس اوامر قطعیّه الهیّه را به هوای نفسانی اهمّیّت ندهند و مخالفت را در بعضی موارد نظر به مصلحت و حکمت جایز دانند و این از ضعف ایمان و عدم اعتقاد و قلّت ثبات و تذبذب حاصل گردد. امر قطعی این است که باید اطاعت حکومت نمود. این هیچ تأویل برنمیدارد و تفسیر نمیخواهد. ازجمله اطاعت این است: کلمهای بدون اذن و اجازه حکومت نباید طبع گردد و السّلام. و من خالف ذلک خالف امرالله و انکر آیاته و جاحد بنفسه و استکبر علیه و استحسن رایة السّقیم و ترک نصّاً قاطعاً من ربّه المنتقم الشّدید.»[۱۴]
در عبارت دیگری، عبدالبهاء به پرسش طرفدارانش چنین پاسخ میدهد:
«… مرقوم نموده بودید که حکومت تأکید تامّ نموده که اجتماع زیاد در محلّی نگردد. این حکم عمومی است. احبّای الهی باید اطاعت کنند… .»[۱۵]
یعنی اطاعت کامل از فرمانها و قوانین کشوری، برای بهائیان حکم کلی و عمومی و مطاع است. بهائیان بدون اذن و اجازه حکومت، در هیچ کشوری، حق چاپ و نشر (فیزیکی یا فضای مجازی) کتاب، جزوه و بروشور ندارند. حتی چنانچه از آنها خواسته شود تشکیل جلسه و اجتماع ندهند، بنا بر حکم و رویه آیینی خود باید اطاعت نمایند.
تعلیم و سرفصل بهائی دیگری که میتواند کمک کند تا بهائیان در ایران، جزئی از گروههای مستأمن (غیرمسلمانان صلحطلب) و در زمره گروههای برشمرده در اصل ۱۴ قانون اساسی ج.ا.ا. تلقی شوند؛ تعلیم عدم مداخله بهائیان در امور سیاسی است. وجود این اصل و تعلیم در مجموعه احکام لازمالاتباع بهائیان کمک میکند بهائیان در هر کشور، از مجادله و تنش با حکومت بپرهیزند و چهره صلحجویی از خود بروز دهند. ارائه چنین رفتاری از سوی بهائیان موجب جلب اعتماد مسئولان کشوری و حاکمیت شده و این باور در دستگاه حاکمه ایجاد میشود که بهائیان طمعی در حکومت نبسته و قصد نفوذ و رخنه و استیلا بر تشکیلات حکومتی ندارند. برایناساس، بهائیان میتوانند بدون ایجاد تنش، یا داشتن بیم و هراس، به زندگی مسالمتآمیز در کشور بپردازند.
عبدالبهاء، مبین و مفسر رسمی نصوص بهائی و مرکز عهدومیثاق امر بهائی نیز در تأکید بر این اصل مهم، خطاب به پیروانش چنین بیان کرده است: «میزان بهائی بودن و نبودن این است که هرکس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه خویش حرفی بزند، همین برهان کافی است که او بهائی نیست و دلیل دیگری نمیخواهد!»
شوقیافندی (۱۸۹۷-۱۹۵۷)، جانشین عبدالبهاء و دیگر رهبر جامعه بهائی، که نزد بهائیان به گاردین و یا ولی امر بهائی شناخته شده است و کلامش در تفسیر و تبیین اصول و احکام بهائی معتبر و برای بهائیان حجت است، در پیامی به بهائیان درباره مصادیق عدم اطاعت از حکومت مقرر میدارد:
«… ولی شکّ و شبههای نبوده که در أمورِ وجدانیِه، از قبیل ِتبرّی و انکار و کِتمانِ عقیده، که تعلّق به أصلِ أمر و عقائدِ أساسیّۀ أهلِ بهاء دارد، بهائیان در کلّ أقطار، شهادت را بر اطاعت، مقدّم شمرند و ترجیح دهند….!»[۱۶]
شوقیافندی در پیام دیگری به بهائیان تأکید میکند: «از سیاست همچون طاعون پرهیز نمایید.»[۱۷]
گرچه اظهارات، رهنمودها و تبیینهای شوقی با رفتار و رهنمودهای بهاءالله و عباسافندی مباین و متعارض است، ولی این برای بحث کنونی اهمیتی ندارد؛ بلکه نکته موردنظر این است که از دید شوقیافندی (رهبر و مفسر و مبین واجبالاطاعة بهائیان) رعایت و اطاعت از قانون ممنوعیت تبلیغ بهائیت و ممنوعیت عضویت در ردههای مختلف تشکیلات و عدم ابراز هرگونه مخالفت نسبت به حکومت و قوانین کشور متبوع، برای بهائیان حجت و لازمالاجرا است.
گرچه استنادهای اشارهشده در بالا برای بحث ما کافی بهنظر میرسد و از طرفی، در مواردی که حکم صریح و بدون ابهامی برای بهائیان وجود دارد، اصولاً بیتالعدل مجاز به وضع حکم و مقررات جدید نیست؛ ولی در سالهای اخیر، بیتالعدل (هیأت رهبری کنونی و ادارۀ گروه اکثریت بهائیان دنیا، در دوران فقدان ولی امر) با صدور پیام و تبیین برخی رفتارهای رهبران پیشین بهائی، اقدام به استنتاج دیدگاه و تنظیم سیاستهایی نموده که خوشبختانه منطبق با راهبرد ترسیمشده و هماهنگ با قانون وضعشده اخیر در ایران است.
پذیرش و تأیید ممنوعیت تبلیغ و فعالیت تشکیلاتی توسط بیتالعدل جهانی مستقر در حیفا
اطاعت از احکام دولتی و قوانین کشوری و جلب اعتماد رهبران و حاکمان کشورها چنان برای سران بهائی حائز اهمیت است که بیتالعدل جهانی، با استناد به آراء و دیدگاه معتبر ولی امر بهائیان، مینویسد:
«… اصل اول این است كه احبای الهی ـ بهائیان ـ باید در جمیع شؤون، چه بهعنوان یك فرد و چه بهعنوان یك جامعه، بهنحوی مشی و سلوک نمایند كه در جمیع اوقات خیرخواهی و صداقت خود را نسبت به مردم و حکومت آشكار و مبرهن سازند. همچنین بیطرفی كامل آنان ـ چه فردی و چه گروهی ـ در امورسیاسی و اجتناب آنها از هرگونه موضعگیری حزبی، باید اساس جمیع اقدامات آنها باشد؛ بهنحوی كه مطابق میل مبارك ولی امرالله، كلّ طرف اعتماد مردم و مأمورین دولت و رؤسای ملت گردند.» این قسمت میتواند مترادف بیان ولی امرالله قلمداد گردد که میگوید: «حیات بهائیان باید بهگونهای باشد که ابداً مورد سوءظن و سوءتفاهم هموطنان خود قرار نگیرند. موضوعی که معهد اعلی نیز برای تبیین مقاصد خود از آن بهره بردهاند…»[۱۸]
بیتالعدل نیز که بهائیان از آن به هیأت رهبری «مصون از خطا» تعبیر میکنند[۱۹] در موارد مختلفی بر ضرورت اطاعت بهائیان از حکومت و قوانین جاری در هر کشور، تأکید کرده و با عملکرد خود بر آن مهر تأیید زده است.
از زمان ریاست شوقیافندی و سپس در دوره ریاست و رهبری بیتالعدل بر جامعه بینالمللی بهائی، معاهدهای رسمی بین دولت اسرائیل و دستگاه رهبری بهائی منعقد میگردد که تاکنون محتوای آن علنی نشده، ولی ازعملکرد شوقیافندی و بیتالعدل مشخص است که تعهدات روشنی مبنی بر ممنوعیت هرگونه تبلیغ و ایجاد تشکیلات برای ساماندهی بهائیان در خاک اسرائیل از آنها اخذ گردیده است. همچنین بیتالعدل برای آنکه کوچکترین سوءتفاهمی ایجاد نشود، درپیامی به بهائیان در سراسر جهان اعلام میکند “براساس روش و سیاستی که از زمان بهاءالله اتخاذ شده، ما بهائیان، اسرائیلیها را تبلیغ نمیکنیم. حتی اگر فردی اسرائیلی در فضای مجازی و یا در خارج از منطقه فلسطین درباره بهائیت پرسشی از شما کرد به او راهنمایی کنید که در کتابخانۀ برخی دانشگاههای اسرائیل کتابهایی درباره معرفی بهائیت وجود دارد و او میتواند در بازگشت به اسرائیل آنها را مطالعه کند. منتهی این مطالب را باید بهنحوی به او بگویید که او انگیزه و علاقهمندی بیشتری برای پرسش و تحقیق درباره بهائیت پیدا نکند …!”[۲۰]
البته حقیقت آن است که ممنوعیت کنونی فعالیت تبلیغی و تسجیل فرد تازهبهائی و ایجاد هرگونه تشکیلات اجرایی از قبیل محفل محلی و محفل ملی در اسرائیل، ارتباطی با نحوه عملکرد تبلیغی بهاءالله و عبدالبهاء و اصولاً جامعه بهائی مقیم منطقه شامات ندارد! دلیل روشن این مطلب هم آن است که بهائیان در دوران ریاست عبدالبهاء در حیفا دارای محفل و فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی (مخفیانه) بودند.[۲۱]
توضیح درباره علت چاپ کتاب تبلیغی، ممهور به مهر محفل محلی حیفا، ۱۹۲۴
همچنین بررسی توقیعات (پیامهای) شوقیافندی، ولی امر جامعه بهائی، در زمینه تبلیغ امر بهائی نشان میدهد که تا قبل از تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین، شوقیافندی به تبلیغ یهودیان و تلاش برای بهائی کردن آنها نیز توجه و تأکید داشت[۲۲] ولی پس از استقرار دولت یهودی در منطقه فلسطین و احساس خطر رهبران بهائی از اخراج از مناطق عکا و حیفا، آنها سیاست خود را کاملاً تغییر دادند و یهودیان را از فهرست گروههای تحت تبلیغ خود خارج کردند و دیگر کلمهای از تبلیغ یهودیان در برنامهها و پیامهای بهائی مشاهده نمیشود.
بههرروی، نکته جالب و مفید برای بحث حاضر ـ ممنوعیت فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی بهائیان در ایران ـ این است که بیتالعدل بهائی ملاحظه خود را برای عدم تبلیغ یهودیان، به همه کشورهای جهان گسترش داده است. یعنی بهائیان مجاز به تبلیغ یهودیان و همه افرادی که به اسرائیل رفتوآمد میکنند، نیز نیستند. از این طریق، بیتالعدل تلاش میکند بهنحوی رفتارکند تا دولت اسرائیل، بهائیان را تهدیدی برای دین و کشور خود نداند!
ملاحظه میشود که بیتالعدل جهانی براساس ادعای خاص خود از سیاست نانوشته بهاءالله و عبدالبهاء، خط مشی و سیاستی برای خود ترسیم کرده که نهتنها ضرری به امر بهائی نرساند، بلکه پایگاه امنی برای مرکز تشکیلات بینالمللی بهائیت ایجاد شود. ظاهراً گاهی اوقات بهجای جنگ و فحاشی و نزاع با حکومت و علما و ایجاد تریبونهای تبلیغ براندازی حکومت ایران، میتوان برای جلب اعتماد و همزیستی با مسئولان و روحانیون ایرانی هم تلاش نمود.
تأیید ممنوعیت تبلیغ و فعالیت بهائیان در عربستان توسط بیتالعدل جهانی
نکته قابلتوجه دیگر ـ و البته مرتبط با بحث ما ـ این است که جامعه بهائیان در عربستان سعودی هم وضعیت ممنوعیت مشابهی با بهائیان در ایران دارند و هرگونه فعالیت تبلیغی و ایجاد تشکیلات بهائی در عربستان مورد نارضایتی و ممنوعیت مقامات دینی و حاکمیتی سعودی است، لذا بیتالعدل به بهائیان ساکن در عربستان سعودی اجازه داده تا حتی وابستگی خود را به بهائیت انکار و خود را مسلمان معرفی کنند. ثانیاً، آنها هیچگونه تلاشی برای تبلیغ و بهائی کردن ساکنان و اتباع عربستان سعودی انجام نمیدهند و این ممنوعیت را رعایت مینمایند. ثالثاً، جامعه بینالمللی بهائی هیچگونه لابی و تلاشی برای کمکخواهی از نهادهای حقوق بشری و مؤسسات و مجالس و نمایندگان و دول غربی برای کسب حقوق مدنی و حقوق بشر بهائیان در عربستان نمینماید.[۲۳]
تطبیق فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی بهائیان با ماده ۵۰۰ مکرر قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده
متن عبارت قانون درباره فعالیت مضرۀ مستوجب مجازات به این شرح است:
– فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام، از طرقی مانند طرح ادعاهای واهی و کذب در حوزههای دینی و مذهبی از قبیل ادعای الوهیت، نبوت، یا امامت و یا ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار علیهم السلام.
تبلیغات بهائیان متضمن تبلیغ باور به الوهیت انحرافی (برای میرزا علیمحمد باب و بهاءالله)، انکار خاتمیت پیامبراسلام (که ضرورت مورداتفاق کلیه گروهها و مکاتب اسلامی است) و نسخ شریعت اسلام و باور به شرایع جدید بابی و بهائی (که هرکدام کتاب و مجموعه احکام شرعی خاص خود را ارائه کردهاند) و انکار وجود حضرت حجتبنالحسن العسکری (عج)، امام دوازدهم شیعه اثنیعشری یا همسانی ایشان با باب است. این مطالب با عبارات و تعابیر مختلف، در کتب مرجع (نصوص) و کتابهای تبلیغی بهائیان، به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و آن طور که بهائیان ادعا مینمایند، به ۸۰۰ زبان دیگر، انتشار یافته است که در اینجا به نمونههایی از این نوشتهها، که موردقبول یا باور هر فرد بهائی یا تازهبهائی بوده و در تبلیغات بهائیان، به مبتدیان آموزش داده میشود، اشاره میکنیم.[۲۴]
۱- انکار قائمیت حضرت حجتبنالحسن العسکری و اعلام این مقام برای علیمحمد باب شیرازی
– اسدالله فاضل مازندرانی در پاورقی صفحه ۱۷۳ ظهورالحق، به نقل از نبیل زرندی و او از میرزا حسینعلی بهاء نقل میکند: از نقطه اولی روح ماسواه فداه،… این کلمه علیا نازل، قوله: اننی انا القائم الحق الذی انتم بظهوره توعدون… (من همان قائمی هستم که شما به ظهورش وعده داده شدهاید).
– از بهاءالله درصص ۲-۵۱ قاموس توقیع منیع نقل قول شده که باب در پیامش بیان داشت:…قوله اننی انا القائم الذی انتم بظهوره توعدون (… من همان قائمی هستم که شما به ظهورش وعده داده شدهاید).[۲۵]
– بهاءالله که تلاش داشت به هر وسیلهای علیمحمد باب را بر مسند قائمیت مکتب شیعه اثنیعشری بنشاند و وجود گرامی حجتبنالحسن العسکری را منکر شود، برخلاف روایات متواتر فریقین در باب اصل مهدویت و قائمیت، به دفاع و تأیید مدعای جعفر کذاب پرداخته و او را مردی راستگو نمایانده است. عبارت بهاءالله چنین است: «از حضرت جعفر سئوال نمودند آیا برای حضرت عسکری اولاد ذکوری موجود؟ آن مظلوم ابا نمود و فرمود: طفلی بود و فوت شد! و صاحبان غرض او را طرد و لعن نمودند و کذابش گفتند!».[۲۶]
۲- ادعای رسالت و شریعت جدید برای علیمحمد باب شیرازی و نقض خاتمیت پیامبر اکرم
بهائیان بر این عقیدهاند که علیمحمد باب شیرازی دارای مقام نبوت و آورنده شریعت و کتاب و احکام جدید و ناسخ دین اسلام است.
عبدالبهاء، باب و بهاء را در صف انبیاء دانسته و در صفحه۱۲۴ کتاب مفاوضات مینویسد: «آن مظاهر نبوت کلیه، که بالاستقلال اشراق نمودند، مانند حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت محمد و حضرت اعلی(باب) و جمال مبارک (بهاءالله)… ».
علیمحمد باب برای اثبات نبوت و ادعای پیامبری و تکلیف شرعی مریدانش، کتاب احکامی به نام بیان، در دو بخش فارسی و عربی نگاشت، که علیرغم تندنویس بودن باب، هر دو کتاب، پس از دو و نیم سال از شروع نوشتن، ناقص و نیمهکاره ماند و باب موفق به اتمام آنها نشد! (کتاب بیان باید دارای نوزده واحد و هر واحد حاوی نوزده باب باشد. درحالیکه بیان عربی فقط تا واحد یازدهم، باب ۱۹ و بیان فارسی تا واحد نهم، باب ۱۰ نوشته شده و نیمهکاره رها شده است).
بهاءالله نیز در کتاب بدیع خود، نسخ شریعت اسلام توسط باب را تأیید کرده و مینویسد: «و در نسخ احکام شریعت سابق، نقطه بیان، روح ما سواه فداه ـ علیمحمد باب ـ میفرماید: کل، منوط به ارادۀ نفس ظهوراست؛ اگر بخواهد اوامر و نواهی قبل را امضاء مینماید و اگر بخواهد نسخ میکند».[۲۷]
عبدالبهاء همچنین در وصیتنامه خود مینویسد: «براساس عقیده اهل بهاء، روحی لهم الفداء، رب اعلی (علیمحمد باب شیرازی)، مظهر وحدانیت و فردانیت الاهیه و مبشّر جمال قدم، جمال ابهی روحی لاحبائه الثابتین الفداء (بهاءالله)، مظهر کلیه الاهیه و مطلع حقیقت مقدسه ربانیه و مادون، کل عباد له و کل بامره یعملون».[۲۸]
۳- ادعای رسالت و شریعت جدید برای حسینعلی نوری و نقض خاتمیت پیامبر اکرم
صرف نظر از باطل بودن ادعاهای مختلف و متنوع باب و بهاء و تنها از باب مطالعه تطبیقی جایگاه بهائیان در قانون اخیر کشور، همانطور که در بالا نیز بهاختصار بیان شد، میگوییم بهائیان، بهاءالله را پیامبر مستقل و صاحب شریعت و مظهرالهی میدانند. از نگاه بهائیان، کتاب اقدس، نوشته حسینعلی نوری، حاوی تمامی احکام و قوانین موردنیاز بهائیان و جامعه جهانی واحد بشری است! بنابراین، تبلیغ و تعالیم بهائیان درباره جایگاه او، به منزلۀ انکار اصل و حکم ضروری مورداتفاق تمام مسلمانان یعنی خاتمیت است.
بهاءالله که از دوران نوجوانی و در منزل پدری، با ادبیات و اشعار عرفانی آشنا بود، در دوران تبعید بغداد، پس از اختلاف با برادرش صبح ازل و بقیه سران بابی، به کوههای منطقه سلیمانیه کردستان عراق رفت و مدت دو سال در جلسات و حلقههای صوفیانه حضور یافت، که این معاشرت و همنشینی، بر فرهنگ و روحیات و افکار و نوشتههای بعدی او تأثیر عمیقی گذاشت. بهائیان او را مصون از خطا و نوشتههایش را مقدس میشمارند.
۱- همانطور که ذکر شد، عبدالبهاء، بهاءالله را هم در صف انبیاء دانسته و درباره او در کتاب مفاوضات مینویسد: «آن مظاهر نبوت کلیه که بالاستقلال اشراق نمودند، مانند حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت محمد و حضرت اعلی (باب) و جمال مبارک (بهاءالله)… ».[۲۹]
۲- حسینعلی نوری، در کتاب اقدس، نوشتههای خود را وحی تلقی میکند و مؤکداً از طرفدارانش میخواهد از هرگونه تغییر و تحریف و تأویل آنها خودداری ورزند: «انّ الّذی یأوّل ما نزّل من سمآء الوحی و یخرجه عن الظّاهر، انّه ممّن حرّف کلمة اللّه العلیا و کان من الاخسرین فی کتاب مبین».[۳۰] ترجمه: هرکس آنچه را از آسمان وحی فرو فرستاده شده تأویل کند و از صورت ظاهریاش خارج کند، از کسانی است که کلام برتر خداوند را تحریف نموده و در کتاب آشکار خدا جزء زیانکارترین مردم است. «و الّذی یتکلّم بغیر ما نزّل فی الواحی انّه لیس منّی».[۳۱] ترجمه: هرکس به غیر از آنچه در الواح من نازل شده، سخن بگوید از من نیست.
۳- کتاب دو ظهور پیاپی، جلد ۴، از مجموعه ۱۲ جلد کتاب روحی، به شرح و توصیف دیدگاه تشکیلات و جامعه بینالمللی بهائی درباره دوران رسالت باب و بهاء پرداخته است و آنان را پیامبر معرفی میکند. این کتاب از مجموعه کتب رسمی آموزشی و تبلیغی جامعه بهائی در سراسر جهان است. دارالتبلیغ بینالمللی بهائی، زیر نظر بیتالعدل جهانی، برنامههای تبلیغی گستردهای را به اجرا درمیآورد. این برنامهها در هر کشور، زیر نظر تشکیلات بهائی (که در ایران، در حال حاضر جنبه انتصابی و مخفی دارد) و توسط مبلغان، مشوقین (انیماتورها)، و مربیان (تیوترها) آموزشدیده به اجرا درمیآید. فعالیت تبلیغی بهائیان در هر کشور، در قالب چهار برنامه محوری زیرصورت میگیرد:
– کلاس اطفال،
– برنامه نوجوانان،
– حلقههای مطالعاتی یا کلاسهای روحی،
– جلسات مناجات، که با یک مناجات کوتاه شروع و عمدتاً با اجرای برنامههای هنری و رقص و آهنگ سپری میشود.
اجرای هرساله صدها برنامه از فعالیتهای چهارگانه فوق در شهرهای مختلف هر کشور، ازجمله ایران، زمینهساز فعالیت تبلیغی بهائیان، درجهت تلاش برای بهائی کردن افراد غیربهائی است.
۴- بهائیان و ادعای الوهیت و وحدت وجود بهاءالله
همانطور که قبلاً اشاره کردیم تفکر و اندیشه الاهیاتی بهائی، به لحاظ سابقه مطالعاتی و نیز سلوک دوساله بهاءالله در کردستان عراق، به تفکر صوفیان و دراویش نزدیک است. در فرهنگ بهائی، پیامبران پیشین و باب و بهاء مظاهر الهیه نامیده میشوند. خود بهاءالله در زمان حیاتش و قبر او ــ پس ازمرگش ــ قبله اهل بهاء اعلام شده است. بهائیان بهجای پرستش خدا، به پرستش مظهر الهی میپردازند؛ یعنی بهاء را پرستش میکنند.
براساس این طریقه و اندیشه، بهاءالله، زمانی برای بابیهای بغداد مینویسد: «این نامه از نملۀ فانیه بهسوی احبّای الاهی ارسال میشود».[۳۲]
در فاصله کوتاهی ادعای دریافت وحی و رسالت میکند: «قد بعثنی الله و ارسلنی الیکم بایاتِ بیناتِ». [۳۳] یعنی همانا خداوند مرا مبعوث کرد و با آیات و نشانههای روشن بهسوی شما فرستاد.
عبدالحمید اشراق خاوری در کتاب مائده آسمانی، به نقل از بهاء مینویسد: «همانطور که در قرآن میخوانید، خداوند آنگاه که نبوت را به حبیبش پایان بخشید، بندگان را به دیدار و لقای خودش بشارت داد و این امری حتمی است». بهاینترتیب، بهاءالله خود را مظهر و ظهور خدا بر روی زمین میداند![۳۴]
بهاء در لوح سیاح، کوس انا الحق میزند و خطاب به میرزا علی مراغهای فرمان میدهد: «اَن یا علی، فاشهد بانّی ظهورالله فی جبروت البقاء و فی بطونه فی غیب العماء … و کلُ خلقوا بامری!».[۳۵] ترجمه: ای علی، پس شهادت بده که محققاً من در عالم جبروت هستی و بقاء، ظهور خدا هستم و حقیقت درونی او در غیب نادیدنیام… و همه به فرمان من آفریده شدهاند!
سرانجام وقتی بازار ادعای خدایی و الوهیت، داغ میشود، بهاء ادعای خداآفرینی نیز میکند! عبارت توضیحی عبدالبهاء چنین است: «… بسیاری اظهار الوهیت و ربوبیت نمودند. حضرت قدوس ـ محمدعلی بارفروشی ـ یک کتاب در تفسیر صمد نازل فرمود. از عنوان کتاب تا نهایتش انی انا الله است و جناب طاهره انّی انا الله را در دشت بدشت تا عنان آسمان باعلی نداء بلند نمود و همچنین بعضی احباء در بدشت و جمال مبارک ـ بهاء ـ در قصیده عزّ ورقائیه میفرماید:
کل الالوه من رشح امری تالّهت و کل الربوب من طفح حکمی تربّتِ[۳۶]
ترجمه: همه خدایان از ترشحات امر من به خدایی رسیدند. و همه پروردگاران از حکم و فرمان من به مقام ربوبیت نائل گشتند!
تأمین نیروی انسانی و کمک مالی جامعه بهائی ایران برای امر تبلیغ
جامعه بهائیان ایران از ابتدا تاکنون، تأمینکننده اصلی نیروی انسانی و منبع مالی مهم بخش مهاجرت و تبلیغ مبلغان بهائی به کشورهای مختلف جهان بوده است. همچنین در دهههای اخیر، جامعه بهائیان امریکا نقش برجستهای در مدیریت و برنامهریزی نظم اداری تشکیلات و تهیه و اجرای نقشههای تبلیغی در مناطق مختلف جهان، داشته است. ازاینرو، امریکا بهعنوان مهد اداری بهائیت قلمداد گردیده است.
بهائیان ایران از دهههای ۱۳۳۰ و ۴۰ خورشیدی (برابر با دهههای ۱۹۵۰ و۶۰ میلادی) به بعد، رتبه ممتازی در حوزه اعزام مبلغ به کشورهای مختلف، در قارههای پنجگانه داشته و متعاقب آن حضور پررنگ و معناداری در تشکیل نهادهای اداری و تبلیغی بهائی دراین کشورها داشتهاند.
بهائیان مدعی هستند که درحالحاضر، در بیش از ۲۳۰ کشور و سرزمین مستقل در دنیا، محفل ملی و محافل محلی بهائی تأسیس شده است. نگاهی به سوابق اولیه حضور بهائیان در این کشورها و نخستین محافل شکلگرفته در آنها، نشان میدهد که اکثر قریببهاتفاق اعضای اولین محافل در آن کشورها، بهائیان ایرانی مهاجر بودهاند. بررسیهای کنونی بیانگر آن است که درحالحاضر نیز، حدود یکسوم از اعضای مؤسسات و نهادهای تبلیغی و تشکیلاتی بهائی، در سطح محلی، ملی و فراملی، ایرانی؛ یکسوم دیگر امریکایی / اروپایی و یکسوم آخر، افراد محلی (معمولاً همسران محلی بهائیان مهاجر و مبلغ) هستند.
بهائیان معمولاً برنامههای تبلیغی مشابهی هم برای تبلیغ و مهاجرت در داخل هر کشور دارند، که از این برنامهها با عنوان فتح مناطق تعبیر میکنند.
بهمنظور تسریع و تسهیل در برنامههای تبلیغی و میسیونری بهائی، از دهه ۱۳۴۰ به این طرف، بهائیانی که توانایی انجام مهاجرت تبلیغی داخلی و خارجی نداشتند، بهطور جدی تشویق میشدند تا کمکها و تبرعات مالی خود را برای تأمین هزینه سفر و مخارج زندگی مبلغان و مهاجران بپردازند.
ازآنجاکه هدف از انجام برنامههای مهاجرت داخله و خارجه بهائیان، درنهایت تلاش برای تبلیغ و بهائی کردن مسلمانان و غیربهائیان است، لذا این کمککنندگان مالی، در ردیف افراد موردنظر در تبصره یک و سه بند ۲ ماده ۵۰۰ مکرر قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده محسوب میشوند.
ارتباط با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایتهای تشکیلاتی
تبصره ۲ بند۲ ماده ۵۰۰ مکرر اشعارمیدارد: «ارتباط گروههای موضوع این ماده با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایتهای تشکیلاتی موجب تشدید مجازات مقرر به میزان یک درجه میگردد.»
ازجمله مواردی که قانونگذار بهطور خاص آن را از عوامل تشدید مجازات مرتکبین این جرم بیان میدارد، ارتباط گروههای موضوع این ماده با خارج از کشور برای دریافت حمایت یا هدایت تشکیلاتی است، که درصورت اثبات، به موجب تبصره ۲ ماده ۵۰۰ مکرر و ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ (حبس بیش از ۲۵ سال و جزای نقدی بیش از یک میلیارد ریال، مصادره کل اموال، انحلال شخص حقوقی) در نظر گرفته است.
همانگونه که قبلاً بیان شد جامعه بینالمللی بهائی و نیز جامعه بهائیان ایران و تشکیلات و مؤسسات انتخابی و/ یا انتصابی بهائی در ایران، نهاد بیتالعدل جهانی مستقر در مرکز جهانی بهائی (در حیفای اسرائیل غاصب) را، هیأت حاکمه و رهبری مصون از خطا برای بهائیان میدانند و خود را موظف به پیروی از دستورها و برنامهها و اجرای هدایات و رهنمودهای بیتالعدل میشمارند.[۳۷]
اساساً جامعه بهائی یک گروه تشکیلاتی و بهائیت یک آیین سازمانیافته و تشکیلاتی (کالت) است. همه انتخاباتها و انتصابهای اساسی در جامعه بهائی هر کشور، با حضور نماینده بیتالعدل جهانی صورت میگیرد و فقط با تأیید بیتالعدل تنفیذ میشود. کلیه فعالیتهای تبلیغی بهائیان نیز در چارچوب برنامههای مصوب و ابلاغی بیتالعدل و با هدایت و تأیید شبکه انتصابی بیتالعدل، هیأت مشاورین قارهای، هیأتهای معاونت و مساعدین انجام میشود (سال ۲۰۲۱ آخرین سال از برنامه تبلیغی ۲۰ سالهای بود که طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ در قالب چهار برنامه پنجساله عملیاتی شد و به اجرا درآمد). از ابتدای سال ۲۰۲۲ برنامه تبلیغی نهسالۀ جدید بهوسیلۀ بیتالعدل تدوین و برای اجرا به بهائیان کشورهای مختلف ابلاغ شده است.
نمودار تشکیلات جامعه بینالمللی بهائی
تشکیلات بهائی در کشور ایران (درحالحاضر بهجای محفل ملی بهائیان و محافل محلی بهائیان، در ایران به ترتیب، نهادهای انتصابی موسوم به هیأت یاران و هیأتهای خادمین، است که توسط بیتالعدل جهانی مستقر در حیفا منصوب و زیر نظر نهادهای انتصابی بهائی ـ دارالتبلیغ بینالمللی، هیأت مشاورین قارهای، اعضای هیأتهای معاونت و مساعدین آنها ـ برنامههای تبلیغی مصوب و موردتأیید بیتالعدل جهانی را به مرحله اجرا درمیآورند) نیز مصداق کامل و جامع گروه دارای فعالیت مجرمانه در چارچوب این قانون، با هدف ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم مسلمان کشور، حمله به دین رسمی کشور، حمله به احکام و شریعت اسلام و عدم رعایت موازین اسلامی است.
ارتباط تشکیلاتی و سازمانی نهادهای تشکیلاتی و تبلیغی بهائیان ایران با نهادها و تشکیلات گسترده بینالمللی بهائی نیز امری روشن و بدیهی است. کلیه فعالیتهای تبلیغی و صیانتی بهائیان نیز در چارچوب برنامههای مصوب و ابلاغی بیتالعدل و با هدایت و تأیید شبکه انتصابی بیتالعدل (هیأت مشاورین قارهای، هیأتهای معاونت و مساعدین) انجام میشود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و مهاجرت گسترده ایرانیان و بهائیان ایرانی به خارج از کشور، بهویژه کشورهای امریکا، کانادا و استرالیا، بیتالعدل تصمیم گرفت بخش ویژه تبلیغ فارسیزبانان در این کشورها را ایجاد و فعالیت نمایند.
برای نمونه انجمن دوستداران فرهنگ ایران، گرچه بهظاهر زیر نظر و با بودجه محفل ملی بهائیان امریکا فعالیت میکند، ولی درواقع براساس خط مشی بیتالعدل جهانی مدیریت میشود. یکی از اقدامات دائمی این انجمن بهائی در سالهای گذشته، دعوت از مخالفان حکومت ایران برای سخنرانی در اجلاسهای سالانه انجمن است. در سال ۲۰۱۳ دکتر شاپور راسخ، از بهائیان فعال ایرانی ساکن سوئیس، در سخنرانی رسمی خود در این انجمن، بهطور صریح اعلام کرد باید به دنبال براندازی و سقوط حکومت روحانیون مسلمان در ایران بود. درحالیکه این اظهارات مورد تعجب و مخالفت برخی از بهائیان ایرانی قرار گرفت، بیتالعدل به دفاع قاطع از شاپور راسخ و تهدید بهائیان به سکوت پرداخت.[۳۸]
جامعه بینالمللی بهائی (سازمان بینالمللی که نمایندگی مرکز جهانی بهائی مستقر در حیفا و کلیه محافل ملی و محلی بهائیان، کلیه نهادهای بهائی و تمام جوامع بهائی در کشورهای مختلف را برطبق اساسنامه خود، برعهده دارد) هرساله با ارتباطات گسترده و تماس با تکتک هیأتهای نمایندگی کشورها در مقر نیویورک و ژنو سازمان ملل متحد و همدستی با کشورهای متخاصم با ایران در اجلاسهای سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر این سازمان، برای تصویب قطعنامه علیه ایران، فعالیت میکند. بخش دیگری از فعالیت متداول تشکیلات بهائیان ایران، با استفاده از حمایت و پشتوانه ارتباط با خارج از کشور، بهمنظورحمله به دین رسمی کشور، حمله به احکام و شریعت، تضعیف دین رسمی کشور و تلاش برای ضربه زدن به حکومت و اخلال در نظم عمومی کشور، بهشمار میرود.[۳۹]
از سال ۲۰۰۸ به بعد، بیتالعدل، اقدام به ایجاد نهاد جدیدی در ساختار تشکیلات بهائی حدود ۲۰ کشورجهان، از جمله امریکا، استرالیا، کانادا، پاکستان، هند، انگلستان، ایرلند، هلند، برزیل، ترکیه، و فرانسه نمود که برای آن نامهای مختلفی چون دفتر امور دیپلماتیک، دفتر امور بینالملل و در سالهای اخیر دفتر امور خارجه (عمومی) بهکار رفته است. این دفاتر گرچه ظاهراً در ساختار تشکیلات بهائی در هر کشور قرار دارد، ولی زیر نظر و با برنامهریزی و اولویتبندی مرکز جهانی بهائی فعالیت دارد. خطوط اصلی فعالیت این دفترها شامل موارد زیر است:
– ارتباط با مؤسسات و نهادهای دولتی و سفارتخانههای مستقردر هرکشور،
– ارتباط با مؤسسات و نهادهای رسانهای مجازی و حقیقی و اصحاب رسانه در هر کشور،
– ارتباط با رهبران و مسئولان دینی و مسئولان اقلیتهای دینی ــ نژادی در هرکشور.
یکی از وظایف خاصی که مرکز جهانی بهائی برعهده این دفاتر گذاشته، انجام فعالیت تبلیغاتی حقیقی و مجازی به نفع بهائیان ایران و علیه دولت و حاکمیت ایران، در چارچوب ارتباط با مؤسسات و نهادهای یادشده است. طبق برخی گزارشهای موجود، پرداخت وجه به خبرنگاران و درج اخبار و تفاسیر دلخواه دربارۀ ایران، راهاندازی وبگاههایی برای تبلیغ و مظلومنمایی به نفع بهائیان ایران، بخشی از عملکرد این دفاتر است. نوع فعالیت این دفاتر نیز میتواند مصداق همه فعالیتهای مجرمانه، همچون تلاش برای ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم، حمله به حکومت ایران، همسویی و معاضدت با دولتهای مخالف ایران، حمله به احکام و شریعت اسلام و… باشد. نمونه آن، پیام بیتالعدل به محافل روحانی ملّی بهائیان استرالیا، اتریش، برزیل، كانادا، فرانسه، آلمان، هند، ایرلند، آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریكا است که در آن از آنان خواسته شده است تا اقدامی فوری دربارۀ بهائیان ایران انجام دهند. در آن پیام آمده است:
احبای گرامی
بیتالعدل جهانی از ما خواسته اطلاعات زیر را درباره وضعیت بهائیان ایران به شما منعكس كرده و دراینباره از شما درخواست اقدام فوری نماییم.
بهخوبی آگاهید كه دولت ایران از هر فرصتی در عرصه بینالمللی برای بیان این مطلب استفاده میکند كه در ایران تمایل برای تغییر ایجاد شده و تغییرات مثبتی صورت گرفته است. در روزهای منتهی به سفر پرزیدنت روحانی به سازمان ملل، تعدادی از زندانیان اندیشه، از زندانهای ایران آزاد شدند و پس از آن تعداد بیشتری آزاد شدند كه آنها نیز جرائم مختلفی مرتكب شده بودند ولی رسانهها خبر میدهند كه شرایط حقوق بشر در كشور، عملاً بدتر شده است. ازاینگذشته در میان زندانیان آزادشده، حتی یك بهائی هم مشاهده نمیشود. درواقع بهنظر میرسد تا این لحظه، هیچگونه تغییری در نگرش دولت ایران نسبت به حقوق فردی، عقیده و وجدان و حق ابراز عقیده برای بهائیان بهوجود نیامده است.
گرچه در بین مسئولان دولتیِ بعضی كشورها امیدواری نسبت به بهبود روابط با ایران ایجاد شده است ولی دولت ایران هنوز بهبودی خاصی در روابط با اتباعش بهوجود نیاورده است. دولت ایران ممكن است در این شرایط تصور كند میتواند بدون آنكه بهبودی در شرایط شهروندی اتباعش بهوجود آورد، به عادیسازی روابط اقتصادی و سیاسی با سایر كشورها بپردازد، درحالیكه تا ایران اقدامات مؤثر و معنیداری درخصوص حقوق شهروندان انجام ندهد، صداقت گفتار و رفتارش در عرصه بینالمللی موردتردید خواهد بود.
اخبار واصله از ایران به مركز جهانی بهائی، حاكی از بدتر شدن اوضاع و شرایط بهائیان در آن كشور است. در یكی از این گزارشها، یكی از بهائیان كه برای دادخواهی به یك سازمان دولتی مراجعه كرده، مورد حمله خشن كارگر دولتی قرار گرفته است. گزارش دیگر درباره حمله به یك خانه متعلق به افراد سالمند بهائی است، گروهی كه در ایران بسیار آسیبپذیرند.
تمایل دولت ایران برای بهبود روابط با جامعه بینالمللی، شرایطی را برای دولت متبوع شما بهوجود آورده تا در چهارچوب رابطه با ایران، اهمیت حقوق بشر را به ایران خاطرنشان نماید. این فرصتی است كه نباید از دست برود. از شما تقاضا داریم تا از دفتر امور خارجه خود بخواهید تا دولت ایران را بهصورت خصوصی یا علنی تحت فشار قرار دهند كه مادامیكه رفتار خود را با شواهد روشن، دررابطهبا حقوق بشر و حقوق شهروندان خود بهبود نبخشد و اصلاح و تغییری در رفتارخود بهوجود نیاورد، كشور شما هم نسبت به ایران تغییر موضع نخواهد داد. دراینباره، صداقت و درستی نیّت دولت ایران براساس رفتارش با بهائیان، كه بزرگترین اقلیّت غیرمسلمان كشور را تشكیل میدهند، سنجیده خواهد شد.
از اعضای دفاتر امورخارجه شما همچنین میخواهیم تا با سازمانهای مردمنهاد تماس بگیرند و راههایی را جستوجو كنند و این موارد را رسانهای نمایند و نیز افراد صاحبنفوذ را تحریك كنند (افرادی با پیشینه ایرانی یا غیرایرانی). آنها نیز طبعاً با بعضی افراد بهائی، برای مشورت و اخذ كمك فكری تماس خواهند گرفت.
دفاتر جامعه بینالمللی بهائی در نیویورك، ژنو و بروكسل نیز اقدامات مشابهی را در سطح بینالمللی، ازجمله در سازمان ملل و اتحادیه اروپا بهكار خواهند بست.
لطفاً هرگونه نتیجه اقدامات صورتگرفته دراینباره را به اطلاع بیتالعدل اعظم و نیز دفتر جامعه بهائی در سازمان ملل در نیویورك برسانید.
با تحیات بهائی
دارالانشاء[۴۰]
با عنایت به توضیحات بالا روشن میشود که جامعه بهائیان ایران یکی ازمصادیق روشن و کامل از گروههای مشمول مواد ۴۹۹ و ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) است که با خارج از کشور ارتباطهای تشکیلاتی دارد.
مصاحبه سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس در روز تصویب این مواد در کمیسیون مزبور حکایت از دقت و قصد قانونگذار در شمول این قانون بر فرقه ضاله بهائیت دارد که موردتوجه مؤسسات بهائی هم قرار گرفته است:
حسن نوروزی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در تشریح دستور کار روز ششم مرداد ۹۹ کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی، از بررسی و تصویب کلیات طرح الحاق دو ماده به قانون مجازات اسلامی در این کمیسیون خبر داد و گفت: دو ماده بهعنوان ماده ۴۹۹ و۵۰۰ مکرر به فصل اول باب تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ افزوده شد که براساس آن مجازات فرقههای ضاله مشخص شد.[۴۱]
نتیجهگیری
در این مقاله به تحلیل ماده ۵۰۰ مکرر قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، و بررسی فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی اعضای فرقه بهائی در ایران، در پرتو این قانون، پرداختیم.
جایگاه تبلیغ اقلیتهای دینی رسمی و گروههایی چون بهائیت را از منظر قانون اساسی ایران و معاهدات حقوق بینالملل بررسی کردیم.
تعالیم و نصوص مصرحه در آثار دستاول و موردقبول بهائیان، مبنی بر الزام بهائیان به رعایت قوانین و اطاعت از مقامات کشور متبوع و محل سکونتشان را بیان و ارائه کردیم.
برایناساس، روشن شد که محتوای تبلیغات برنامهریزی شدۀ بهائیان، که با قصد و نیت تغییر دین و بهائی کردن همه گروههای سنی مسلمانان و ایرانیان، اعم از اطفال، نوجوانان، جوانان و والدین آنها و از طریق فعالیتهای چهارگانه محوری صورت میگیرد، مصداق روشن و بارز و کامل اقدامات ممنوعه و نهیشده در این قانون است.
در پایان، به ارتباطهای تشکیلاتی بهائیان با خارج از کشور نیز اشاره شد که یکی از مصادیق روشن و کامل اشارهشده در ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی است.
منابع
۱- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
۲- اشراق خاوری، عبدالحمید؛ قاموس توقیع منیع، ج۲؛ مؤسسه ملی مطبوعات امری، تهران،۱۳۴۰٫
۳ – ـــــــــ؛ مائده آسمانی؛ مؤسسه ملی مطبوعات امری، طهران، ۱۳۵۰٫
۴ – ـــــــــ؛ گنج شایگان، موسسه ملی مطبوعات امری، طهران، ۱۳۴۶٫
۵- همکاری و هماهنگی بهائیان با کشورهای متخاصم با دولت ایران:
https://bahairesearch.org/news/%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
۶- سخنرانی شاپور راسخ:
https://bahairesearch.org/adminsword /%D8%B3%D9%88%D9%86%D8 %A7%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8% B3-%D8%B4%DB%8C%DA%A9 %D8% A7%DA%AF%D9%88
۷- فعالیت توسعه اجتماعی ـ اقتصادی، پوششی برای فعالیت تبلیغی بهائیان:
https://bahairesearch.org/article /%D9%81%D8%B9% D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AA% D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-D8%A7%D8%AC %D8 %AA%D 9%85%D 8%A 7%D8 %B9%DB%8C -%E2%80%93-%D8%A7%D9%82%D8%AA% D8%B5%D8%A7%D8%AF% DB%8C%D8%8C%D9% BE% D9%88%D8%B4%D8%B4 %DB%8C- %D8%A8%D8%B1%D8% A7%DB%8C-%D9%81% D8%B9%D8%A7%D9%84 %DB%8C%D8%AA-%D8% AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%DB% ۸C-%D8%A 8%D9% 87%D8%A7% D8%A6 %DB %8C%D8%A7%D9%86
۸- UN Doc. GA/C.3/15/SR. 1025 (1960), p. 217, para. 47.
۹- حسینی، محمد؛ تبلیغ دینی و محدودیتهای حقوق موضوعه: استدلال هنجاری علیه حق تبلیغ دینی بهائیان؛ فصلنامه بهائیشناسی، شماره۱۹، سال ششم، پاییز۱۴۰۰٫
۱۰- گوگانی، محمد؛ بهائیت در اندونزی؛ صص ۱۵۸-۱۷۱، فصلنامه بهائیشناسی، شماره ۱۹، سال ششم، پاییز۱۴۰۰٫
۱۱- هادیان، مهدی؛ مسأله مشروعیت (پژوهشی دربارۀ ساختار رهبری و نظام مشروعیت در آیین بهائی)؛ فصل پنجم، انتشارات گوی، تهران، ۱۳۹۲٫
۱۲- بهاءالله، حسینعلی نوری؛ کتاب بدیع، موسسه ملی مطبوعات امری.
۱۳- ــــــــ؛ کتاب اقدس.
۱۴- ــــــــ؛ آثار قلم اعلی، ج ۴؛ مؤسسه ملی مطبوعات امری، تهران، ۱۳۵۴٫
۱۵- ــــــــ؛ اقتدارات.
۱۶- عبدالبهاء، عباس؛ لوح عزیزاللّه خان ورقا (مجموعه الواح عبدالبهاء).
۱۷- ــــــــ؛ مکاتیب؛ جلد ٤، ص ۴۲٫
۱۸ – ـــــــــ؛ الواح وصایا.
۱۹- ــــــــ؛ کتاب مفاوضات، انتشارات مرآت،۱۹۲۰٫
۲۰- ـــــــــ؛ مکاتیب، ج ۲،ص۲۵۵٫ بی تا، بی جا.
۲۱ – ولی أمرالله، توقیع منیع خطاب به بهائیان در ممالک شرقیه (ایران، هندوستان، عراق و…) به تاریخ ژانویۀ ۱۹۲۹ میلادی / دی ۱۳۰۷ هجری شمسی؛ و توقیعات ولیّ أمرالله – جلد دوم، صص ۱۲۵ – ۱۱۶ ( ۱۹۳۹ – ۱۹۲۷ ).
۲۲- ـــــــــ؛ توقیع ۲۱ دسامبر ۱۹۴۸٫
۲۳- https://universalhouseofjustice.bahai.org
۲۴ – Universal House of Justice, message on Teaching the Israelis, Jul23, 1995.
۲۵- توضیح درباره علت چاپ کتاب تبلیغی، ممهور به مهر محفل محلی حیفا، ۱۹۲۴٫
۲۶- استخراج از توقیع مبارک ولی امرالله خطاب به احبای امریک، مورخ ۲۵ دسامبر۱۹۳۸٫
۲۷- https://bahairesearch.org/article/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DA%A9%D8 %AA%D8%B1-%D9%BE% DA%98%D9%88%D9%87 %D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%A8 %D8%A7%D8%AD%D8%AB -%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%DA %A9%D8%A7%DA %AF%D9%88-2013-2
۲۸- https://bahrefana.wordpress.com /2013/11/30/%d9%86%d8% a7%d9%85%db%80-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%84%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%a7%d8%a1-%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d8%b9%d8%af%d9%84 -%d8%a7%d8%b9%d8%b8%d9%85 -%d8%a7%d9%84%d9 %87%db%8c-%d9%85%d9%88/
۲۹- https://www.bic.org/about/about-us
۳۰ – پیام بیتالعدل به تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۸ (۳۰ بهمن ۱۳۵۶).
۳۱- پیام بیتالعدل جهانی، به تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۸ و ۲۲ ژانویه ۲۰۱۰ .
۳۲- پیام بیتالعدل در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۱۳٫
۳۳- پیام بیتالعدل در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰٫
۳۴- پیام بیتالعدل در نوروز ۱۴۰۰ (۱۷۸ بدیع).
۳۵- خانه اسناد بهائیستیزی در ایران، به تاریخ ششم مرداد۹۹ به نشانی:
IRANBAHAIPERSECUTION.BIC.ORG
[۱]. اصل چهارم: کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است.اصل یکصد و هفتاد و هفتم: بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام میگیرد: … محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است.
[۲]. الف ـ در جریان وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بیتالعدل ـ نهاد حاکم برجامعه بینالمللی بهائی ـ پیامی صادر و درباره انقلاب و ماهیت آن چنین نظر منفی داده است: «خلق بیچاره ندانند که این آتش از کجا خیزد؟ چه که ابصار اهل ضلال از دود غفلت و استکبار مرمود است و راه چاره نزدشان مفقود!» پیام ۱۹ فوریه ۱۹۷۸ (۳۰ بهمن ۱۳۵۶) بیتالعدل درباره فعالیت مردم ایران در دوران انقلاب.ب- در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، جامعه بینالمللی بهائی و مؤسسات بینالمللی وابسته به آن و محافل ملی بهائیان در کشورهای مختلف، با همدستی کشورهای غربی متخاصم با دولت ج.ا.ا.، همواره مواضع منفی و خصمانهای نسبت به دولت و مردم ایران داشته و با ارائه اخبار و اطلاعات نادرست و گمراهکننده و لابی با دولتهای تجاوزگر و استیلاگرا، همگام با آنها در تهیه پیشنویس قطعنامههای متعدد و صدور آنها، مبنی بر محکوم ساختن دولت ج.ا.ا. در حوزه نقض حقوق بهائیان و اقلیتها، بوده است.
– همکاری و هماهنگی بهائیان با کشورهای متخاصم با دولت ایران
https://bahairesearch.org/news/%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
سخنرانی شاپور راسخ
https://bahairesearch.org/adminsword/%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DA%AF%D9%88
آنچه در این کنفرانس اتفاق افتاد یک»سونامی» در تاریخ بهائیت بود زیرا بهائیت که براساس تعالیم خود همیشه ادعا میکرد در سیاست دخالت نمیکند، در این کنفرانس بهطور غیرمنتظرهاى آشکارا در سیاست دخالت کرد و سخن از تغییر حکومت در ایران و تغییر قانون اساسی و همراهى با اپوزیسیون خارج کشور و دگرگونى زیر ساختهاى نظام به زبان آورد، آن هم از زبان فرد شاخصی مانند دکتر شاپور راسخ. بعضی از بهائیان که متوجه این تغییر رویکرد شده بودند، سعی کردند آن را به گردن یک نفر از میهمانان به نام نوری علاء بیندازند غافل از آنکه خود دکتر شاپور راسخ بر این موضوع صحه گذاشت و سخنان نوری علاء را تأیید کرد.
[۳]. برای مطالعه جامع مبحث محدودیت تبلیغ اقلیتها ــ بهویژه بهائیان ــ درایران، رجوع شود به: حسینی، محمد؛ تبلیغ دینی و محدودیتهای حقوق موضوعه: استدلال هنجاری علیه حق تبلیغ دینی بهائیان؛ فصلنامه بهائیشناسی، شماره۱۹، سال ششم، پاییز۱۴۰۰٫ [۴]. فعالیت توسعه اجتماعی ـ اقتصادی، پوششی برای فعالیت تبلیغی بهائیانhttps://bahairesearch.org/article/%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%E2%80%93-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%8C%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D9%86
[۵]. اصل ۱۳ قانون اساسی ج.ا.ا. [۶]. برای مطالعه جامع مبحث محدودیت تبلیغ اقلیتها ـ به ویژه بهائیان ـ در قانون اساسی ایران، رجوع شود به حسینی، محمد؛ همان، ص۲۲۶؛ عنوان فرعی جایگاه تبلیغ دینی (اقلیتها) در قانون اساسی ج.ا.ا. [۷]. «اصل ۲۴: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنكه مخل به مبانی اسلامی یا حقوق عمومی باشد…» [۸]. «اصل ۲۶: احزاب، جمعیتها، … و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به اینكه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند. هیچكس را نمیتوان از شركت در آنها منع كرد یا به شركت در یكی از آنها مجبور ساخت. [۹]. ماده ۳۸: «در مرامنامه تشکیل انجمن اقلیتها باید اهداف کاملاً مشخص و دربرگیرنده حل مشکلات و مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.» [۱۰]. همان، «ماده ۱۸ : احزاب … موضوع این قانون … درصورت ارتکاب اعمال زیر با آنها برخورد میشود:الف – نقض مبانی دین مبین اسلام و تبلیغ و فعالیت علیه موازین اسلامی
ب – اقدام علیه امنیت ملی و وحدت ملی، ازجمله هرنوع ارتباط، مبادله اطلاعات و تبانی با سفارتخانهها، نمایندگیها، ارگانهای دولتی و احزاب کشورهای خارجی در هر سطح و به هرصورت که مخل آزادی، استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی، منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی ایران و نظم عمومی باشد و نیز هرگونه اقدام به عملیات خرابکارانه و براندازانه و حمایت از گروههای تروریستی، دریافت هرگونه کمک مالی و تدارکاتی از اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی و دولتهای بیگانه و سازمانهای بینالمللی و تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینههای متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در کشور ایران … .
[۱۱]. UN Doc. GA/C.3/15/SR. 1025 (1960), p. 217, para. 47.برای مطالعه بیشتر در این زمینه نگاه کنید به: حسینی، محمد؛ همان؛ ص۲۱۹ به بعد.
[۱۲]. دولت اندونزی در سال ۱۹۷۲ فعالیت تبلیغی بهائیان را ممنوع کرد و اقدامات آنان را خلاف اصول پانچاسیلا و امنیت و فرهنگ اندونزی تشخیص داد. در حکم ریاستجمهوری اندونزی فعالیت تبلیغی بهائیان همچون ایدئولوژی مخرب علیه حاکمیت ملی تشخیص داده شده است. مواردی نیز گزارش شده که بعضی از اعضای جامعه بهائیان اندونزی، به دلیل تبلیغ اصول و تعالیم آیین خود بهمنظور تغییر دین افراد، در کلاسهای کودکان تحت نظارت گروه بهائی (که کودکان و اطفال غیربهائی هم به آن دعوت شده بودند)، براساس قانون حمایت از کودکان، تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. برای اطلاع بیشتر بنگرید به: گوگانی، محمد؛ بهائیت در اندونزی، صص ۱۵۸-۱۷۱؛ فصلنامه بهائیشناسی، شماره ۱۹، سال ششم، پاییز۱۴۰۰٫ همچنین میتوان به جرمانگاری تونس علیه بهائیان اشاره کرد. دولت تونس برگزاری جلسات تبلیغی و فعالیت علنی بهائیان را ممنوع اعلام کرده است. تونس باور آنان را کفرآمیز و موجب آنارشی و برهم خوردن نظم عمومی جامعه میداند و به طرفداران آن اجازه میدهد كه آداب و مناسک خود را فقط در خلوت و خصوصی انجام دهند. گزارشهایی مبنی بر بازجویی از چهار نفر از اعضای بهائیت توسط مقامات وزارت کشور و الزام آنها برای امضای تعهدی مبنی بر اینکه در خانههای خود جلسات تبلیغی با حضور غیربهائیان برگزار نکنند، نیز وجود دارد. برای آگاهی بیشتر به مقالهای با عنوان بهائیت در تونس، در همین شمارۀ فصلنامۀ بهائیشناسی مراجعه کنید.کشورهای اسلامی عربستان، امارات متحده عربی، قطر، مصر و عراق نیز بهائیت را تشکیلاتی بدعتآمیز و خارج از اسلام دانسته و فعالیت تبلیغی و تشکیلاتی بهائیان را با تصویب قانون، ممنوع کردهاند. هرچند اطلاعات انتشاریافته نشان میدهد گروههای بهائی، با هدایت و برنامهریزی و پشتیبانی مالی بیتالعدل حیفانشین، بهطور پنهانی و غیرقانونی، به فعالیت تشکیلاتی و تبلیغ غیربهائیان در این کشورها ادامه میدهند! برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب، از بیان جزئیات این مطلب خودداری میشود و امیدواریم در فرصت مناسبی به حضور بهائیان در کشورهای اسلامی بپردازیم.
[۱۳]. لیس لاحد ان یعترض علی الّذین یحکمون علی العباد دعوا لهم ما عندهم و توجّهوا الی القلوب. [۱۴]. عبدالبهاء، لوح عزیزاللّه خان ورقا (مجموعه الواح عبدالبهاء). [۱۵]. عبدالبهاء،عباس؛ مکاتیب، ج ٤، ص ٤٢. [۱۶]. ولی أمرالله، توقیع منیع خطاب به بهائیان در ممالک شرقیه (ایران، هندوستان، عراق و …) به تاریخ ژانویۀ ۱۹۲۹ میلادی / دی ۱۳۰۷ هجری شمسی؛ توقیعات ولیّ أمرالله (۱۹۳۹ – ۱۹۲۷) – جلد دوم، صص ۱۲۵ – ۱۱۶٫ [۱۷]. ولیّ أمرالله، توقیع ۲۱ دسامبر ۱۹۴۸٫ [۱۸]. پیام بیتالعدل جهانی، به تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۸ و ۲۲ ژانویه ۲۰۱۰ [۱۹]. The Infallible Governing Body of the International Baha’I Communityبرای اطلاعات بیشتر درباره بیتالعدل فعلی و جایگاه آن نگاه کنید به: مهدی هادیان، مسأله مشروعیت (پژوهشی درباره ساختار رهبری و نظام مشروعیت در آیین بهائی)، فصل پنجم، انتشارات گوی، ۱۳۹۲، تهران. همچنین سایت
https://universalhouseofjustice.bahai.org
[۲۰]. Universal House of Justice, message on Teaching the Israelis, Jul23, 1995. [۲۱]. توضیح درباره علت چاپ کتاب تبلیغی، ممهور به مهر محفل محلی حیفا، ۱۹۲۴ [۲۲]. “سزاوار چنان است جمیع شرکتکنندگان در این جهاد روحانی، که شامل همه نژادها، جمهوریها، طبقات و مذاهب نیمکره غربی میشود قیام کرده، درصورت اقتضای شرایط، انظار سیاهپوستان، سرخپوستان، قبایل اسکیمو و قوم یهود را به امر بهائی متوجه ساخته و سرانجام آنان را در ظل شریعت الاهیه وارد نمایند!…” (استخراج از توقیع مبارک ولی امرالله خطاب به احبای امریک، مورخ ۲۵ دسامبر۱۹۳۸). [۲۳]. بهنظر میرسد بهائیان ساکن در عربستان سعودی عموماً افراد غیربومی (عمدتاً ایرانی) هستند که از سالیان قبل و با تظاهر به مسلمانی و فریبکاری، به عربستان مهاجرت تبلیغی کردهاند و حتی در شهرهای مقدس مکه و مدینه مستقر شده و محفل محلی و محفل ملی بهائیان عربستان را تشکیل دادهاند و شاید اصرار بر حقوق مدنی برای ایشان، عملاً به اخراج آنها از عربستان بینجامد. [۲۴]. در این مقاله استناد ما به مدارک اصلی و موردقبول بهائیان است. توضیح اینکه آثار میرزا علیمحمد باب شیرازی (دربارۀ خودش) و میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله)، عباسافندی و شوقیافندی، بدون چونوچرا موردقبول بهائیان است. پس از آن، کتب نویسندگان بهائی، که به تأیید رهبران بالا یا به تصویب تشکیلات بهائی (محفل روحانی یا نماینده آن، لجنه نشر آثار امری، یا مؤسسه مطبوعات امری) رسیده باشد، نزد بهائیان معتبر بهشمار میآید. [۲۵]. عبدالحمید اشراق خاوری، قاموس توقیع منیع، ج۲، صص ۲-۵۱ ، مؤسسه ملی مطبوعات امری، تهران،۱۳۴۰٫ [۲۶]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، ص۷، مؤسسه ملی مطبوعات امری، طهران، ۱۳۵۰٫ نیز در جزء هفتم این کتاب، ص۲۲۰ شبیه این عبارات از بهاءالله نقل شده است. [۲۷]. حسینعلی نوری، کتاب بدیع، ص ۱۶۶، مؤسسه ملی مطبوعات امری. [۲۸]. عباس عبدالبهاء، الواح وصایا، ص۲۱٫ [۲۹]. عباس عبدالبهاء؛ کتاب مفاوضات، ص۱۲۴، انتشارات مرآت،۱۹۲۰٫ [۳۰]. بهاءالله؛ اقدس؛ بند ۱۰۵٫ [۳۱]. بهاءالله، اقدس؛ پاراگراف ۱۱۷٫ [۳۲]. حسینعلی بهاءالله؛ آثار قلم اعلی؛ ج ۴، ص ۹، مؤسسه ملی مطبوعات امری، تهران، ۱۳۵۴٫ [۳۳]. حسینعلی بهاءالله؛ اقتدارات؛ ص ۵۴ . [۳۴]. عبدالحمید اشراق خاوری؛ مائده آسمانی؛ ص۲۶۰، جزء ۴، مؤسسه ملی مطبوعات امری، طهران،۱۳۵۰: «کما انتم تقرئون فی الکتاب بانّ الله لمّا ختم النبوه بحبیبه بشّر العباد بلقائه و کان ذلک حتم محتومُ». [۳۵]. عبدالحمید اشراق خاوری؛ گنج شایگان؛ ص۸۰، مؤسسه ملی مطبوعات امری، ۱۳۴۶، طهران. [۳۶]. عباس عبدالبهاء؛ مکاتیب؛ ج ۲، بی تا، بی جا. ص۲۵۵٫ [۳۷]. Message of the Universal House of Justice dated 25 November 2020 to the Bahá’ís of the world– Message of the Universal House of Justice dated Nawruz 1400(178 Badi’)
[۳۸].https://bahairesearch.org/article/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DA%AF%D9%88-2013-2
– https://bahrefana.wordpress.com /2013/11/30/ %d9%86%d8%a7%d9%85%db%80-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%84%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%a7%d8%a1-%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d8%b9%d8%af%d9%84-%d8%a7%d8%b9%d8%b8%d9%85-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c-%d9%85%d9%88/
[۳۹]. https://www.bic.org/about/about-usThe Baha’i International Community represents the worldwide Baha’i community, whose members come from every national, ethnic, religious, cultural, and socio-economic background, representing a cross-section of humanity.
Active in various global fora, the Baha’i International Community maintains United Nations offices in New York and Geneva, as well as regional offices in Addis Ababa, Brussels, and Jakarta. The Baha’i International Community registered with the UN as an NGO in 1948 and currently has consultative status with the United Nations Economic and Social council (ECOSOC) and the United Nations Children’s Fund (UNICEF), as well as accreditation with the United Nations Environmental Program (UNEP) and the United Nations Department of Public Information (DPI). The Baha’i International Community collaborates with the UN and its specialized agencies, as well as member states, inter- and non-governmental organizations, academia, and practitioners.
Toward this end, we offer insights from the Baha’i teachings and the experience of the worldwide Baha’i community in trying to put those insights into practice in support of efforts to address global challenges…
[۴۰]. ترجمۀ پیام بیتالعدل در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۳٫ [۴۱]. خانه اسناد بهائیستیزی در ایران، به تاریخ ششم مرداد ۹۹ به آدرسIRANBAHAIPERSECUTION.BIC.ORG