غوغا سالاری رسانه ای
حاشیه ای بر تخریب چند ساختمان نیمه ساز در روشنکوه مازندران
از پرسر و صدا ترین اتفاقات تابستان امسال ماجرای تخریب چند ساختمان نیمه کاره در روستای روشنکوه مازندران بود که مطابق معمول شبکه های BBC و ایران اینترنشنال و صدای آمریکا و….به کرات به طور مداوم به آن پرداختند از زیرنویس خبر فوری تا تا اختصاص ویژه برنامه هایی در تحلیل این اتفاقات و با لفظ ” تخریب خانههای بهائیان ساکن روشنکوه مازندران” از آن یاد شد.
صرف نظر از اصل ماجرا که نیاز به در دست داشتن اطلاعات به روز دقیق دارد ، موضوع جذاب تر، نمایان شدن حمایت تمام قد و بدون قید و شرط این رسانه ها با حضور علنی بهاییان و سخنگوی تشکیلات بهائیت در این گونه برنامه هاست که باعث میشود که حتی اصول خبری را زیر پا گذاشته و با جانبداری علنی از بهاییان، این ماجرا را پوشش دادند . یعنی حتی در تنظیم متن خبر هم ظواهر بیطرفانه را رعایت نکردند.
این خروج از رویه صد ساله که نقل کننده خبر باید ظاهری بی طرفانه داشته باشد تا مخاطب بهتر با وی همراه شود در این رسانه ها بیشتر نمایانگر تعصب شدید تنظیم کنندگان خبر است. تعصبی که ظاهرا در باور بهاییت به ترک آن توصیه میشود .
اما در ماجرای خبر رسانی در مورد تخریب 3 ساختمان نیمه کاره هیچ کدام از این اصول خبری رعایت نشد وهرگز از مقامات رسمی دلیل این خبر منتشر نگردید و در کمتر از 3 روز فقط در کانال تلگرامی این رسانه 8 بار فقط بر مظلومیت بهاییان تاکید شد . جالب این جاست که خود همین رسانه بارها به اخباری پرداخته است که شخص حقیقی ، ارگان نهادی حقوقی یا دولتی ، یا کارخانه ای در گوشه ای از منابع طبیعی در اقدامی آسیب زننده به طبیعت ، ساخت و سازی انجام داده است و حاکمیت را به برخورد با این پدیده فرا میخواند. در سالهای اخیر که موضوع منابع طبیعی در کشور جدی شده است بارها شاهد تخریب ویلاهای تهران، لواسان ، کرج و مازندران بوده ایم این که این برخوردها چه روندی داشته و آیا بازدارندگی کافی وجود دارد موضوع این مقال نیست اما معیارهای دوگانه باعث شده که وقتی در بین دهها و شاید صدها برخورد با ساخت و ساز ، سه متخلف بهایی هم حاضر باشند در طی سه روز 8 بار از آنها حمایت شود جای سوالی برای مخاطب ایرانی نخواهد ماند که هدف از این غوغا سالاری خبری چیست؟ چرا هیچ گاه پاسخ قوه قضاییه به این ادعاها در رسانه های به ظاهر بی طرف حتی برای نقد و انکار هم نقل نشد وقتی که سردبیر خبرگزاری قوه قضائیه به این موضوع واکنش داده و گفته تخریبهای صورت گرفته با هدف آزادسازی زمینهای ملی در یک روستای جنگلی بوده و هیچ ارتباطی به گرایشات فرقهای افراد ندارد.
محمد فراهانی گفته 8 ساخت و ساز غیرمجاز در اراضی ملی منطقه صورت گرفته که براساس قانون ، تخریب شده اند .
رییس کل دادگستری مازندران هم توضیح داده: ” احکام قضایی صادر شده در این مورد هیچ ارتباطی به فرقه یا گرایشی ندارد و برخلاف برخی تبلیغات منفی رسانهای که اجرای احکام این منطقه ازکیاسر را به فرقه و گرایش خاص افراد این منطقه مرتبط دانستند، اجرای احکام قطعی براساس قانون انجام میشود حتی از همین فیلم که برای مقاصد مظلوم نمایی تهیه شد هم برمیآید که به کلبهٔ شیروانی کاری نداشته و ساختمان نیمهساز بتونی تخریب شده است.”
از قول اکبری رئیس اداره منابع طبیعی ساری آمده:
” ملاک منابع طبیعی برای تشخیص ملی بودن یک زمین، تصاویر هوایی سال ۱۳۴۵ است یعنی عرصهای که تا سال ۱۳۴۵ سابقه زراعت داشته یا در آن باغی احداث شدهباشد، میشوند زمین شخصی، بعد از این تاریخ هر ساخت و سازی مصداق تصرف عرصههای ملی است.”
“با توجه به قانون ملیشدن جنگلهای کشور مصوب ۱۳۴۱ و ماده ۹ آیین نامه اجرایی قانون تعیین تکلیف اراضی مصوب ۱۳۷۳، مهمترین منبع قابل استناد برای ملی بودن یک عرصه عکسهای هوائی پوششی کشور است که در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹ به مقیاس ۱:۲۰۰۰۰ عکسبرداری شدهاست و توسط کارشناسان مجربی که دوره تفسیر عکسها را گذراندهاند، مبنا قرار میگیرند.”
پورفلاح، مدیر جهاد کشاورزی ساری هم در این گزارش مدعی شد:
” علاوه بر تصرف اراضی ملی، ۵۴ مورد ویلاسازی و ساخت و ساز غیر مجاز در زمینهای کشاورزی در روستای روشنکوه انجام شد.
از این ۵۴ مورد که در محاکم قضایی تشکیل پرونده شد ۹ مورد رای قطعی قلع و قمع صادر شد، ۲۵ مورد پرونده در محاکم قضایی در حال رسیدگی است و ۲۰ مورد پرونده هم با ارائه مدارک و سند، رای به نفع اهالی صادر شد.”
سلمان ستاری، بخشدار چهاردانگه ساری، با تایید تخریب بعضی خانهها در روستای روشنکوه، این ادعا را مطرح کرد که:
” این خانهها در خارج از محدوده طرح هادی روستا و برخی نیز در اراضی ملی که خارج از محدوده روستا هستند ایجاد شده بود.”
ناصر اکبرزاده، نماینده ویژه استاندار در مبارزه با جنگلخواری، نیز گفت:
” هشت فقره اجرای حکم در روستای روشنکوه اجرا شد که ۲۰ هکتار از اراضی ملی آزادسازی شدهاست.”
البته طبیعی است که از بین بردن و خراب کردن ساختمانی که فردی برای آن زحمت زیادی کشیده و هزینه فراوانی کرده است خیلی ناراحت کننده است، اما وقتی که پیش از شروع ساخت و ساز مجوزهای لازم گرفته نشود اتفاقی خواهد بود که قابل پیش بینی است. این اتفاق بسیار بیشتر برای مسلمانان به وقوع پیوسته است تا برای بهائیان، اما تا کنون هیچ گاه صدایی از شبکه های مختلف، خصوصا شبکههایی که صدای وامظلومای آنان برای تخریب خانه های نیمه کاره بهائیان در روستای روشنکوه گوش فلک را کر کرد، در تقبیح آن بلند نشده است. دلیل آن هم همین است که آن افراد مجوزهای لازم برای ساخت و ساز را اخذ ننموده بودند ، اما در اینجا هیچ اشاره ای به این موضوع نمی شود و آن را به اعتقاد دینی مالکان و سازندگان آن مرتبط می سازند.
شاید به همین دلیل ساخت و ساز بدون مجوزهای لازم است که بیت العدل هم در این موضوع ورودی پیدا نکرد و هیچ پیامی در راستای حمایت و همدردی با مالکان آن نداد، در صورتی که در همین برهه زمانی هنگامی که تعدادی از بهائیان در جاهای دیگر کشور به دلایل امنیتی مورد بازداشت قرار داده شدند پیام همدردی داد و واکنش نشان داد. امیدواریم همان طور که در باره تخریب خانه های روستای روشنکوه اطلاع رسانی شد، درباره دلایل بازداشت آن افراد هم اطلاع رسانی لازم توسط دولت و مسئولین انجام پذیرد تا پاسخ مستند آن رسانه ها و تبلیغات سوء آنان داده شود و خوراک تبلیغاتی علیه اعتقادات پاک مردم بیش از این فراهم نشود.
تشکیلات بهائیت مدعی است که در ایران سیصد هزار بهائی زندگی میکنند . اگر این ادعای غیر واقعی را بپذیریم و واحد یک خانواده را چهار نفر در نظر بگیریم در نتیجه 75000خانه متعلق به بهائیان در ایران وجود دارد که در میان آنها تعداد زیادی هم خانه های بسیار لوکس و گران قیمتی هستند که بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 ساخته شده یا بازسازی شده و در این مدت نه خانه ای تخریب شده ونه ممانعتی از ساخت و ساز و بازسازی خانه ها شده است .
حمایتهای غوغا سالارانه شبکه های خارج از کشور به خاطر دفاع از حق و حقوق هموطنان بهائی نیست، بلکه با هدف تضعیف جامعه و اختلاف افکنی میان مردم و حاکمیت و تشویش اذهان عمومی صورت می گیرد .