رونمائی از کتاب «بهائیت در تحقیقات مک اوئن» در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
مراسم رونمایی از کتاب «بهائیت در تحقیقات مک اوئن» روز 22 اردیبهشت 1401 در سرای ناشران عمومی سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد و آقایان حمید فرناق و هادیان سخنرانان این مراسم بودند.
از اوائل سال ۱۹۹۶ شاهد پدیده ی ظهور و بروز دگراندیشان منتقد بهائیت از درون جامعه ی بهائی هستیم. یکی از آنان، دنیس مک اوئن، نویسنده، محقق و منتقد بهائی است که بعد از ۱۵ سال عضویت فعال در تشکیلات بهائی، به دلیل مواضع انتقادی و دیدگاه های آزاد اندیشانه ای که داشت، مورد سرزنش تشکیلات بهائی قرار گرفت و با توجه به عملکرد سخت گیرانه تشکیلات بهائی مجبور به استعفاء و ترک بهائیت شد.
ظاهراً مک اوئن با تمایل و تصمیم خود بهائیت را ترک نکرده ، بلکه فشار و تهدیدهای جناح قدرتمند تندروها و بنیادگرایان بهائی، که از تحقیقات و نوشتههای تاریخی او بیمناک بودند، منجر به کنارهگیری اش شد . او حدود سال 1965، در ایرلند شمالی، به بهائیت پیوست و به زودی تبدیل به یک رهبر جوان جامعه بهائی شد. او در سال 1968 برای شرکت در صدمین سال انتشار «الواح بهاءالله به ملوک ارض» به حیفا دعوت شد.
یافتهها و نظرات و دیدگاه او تصورات و ذهنیات جامعه بهائی محافظهکار انگلستان را زیر و رو کرد. او همچنین حمایت سران بهائی از دیکتاتورهایی همچون ژنرال پینوشه و بوکاسا را محکوم کرد. او با «حلقه مطالعاتی لس آنجلس» مکاتبه کرد و برخی از نامههایش در خبرنامه آنها انتشار یافت (خبرنامهای که پس از چندی با دستور مقامات بهائی تعطیل شد).
حدود سال 1980، اعضای تندروی بیتالعدل، ایان سمپل و دیوید هوفمان، در حاشیه یک مدرسه تابستانه بهائی با مک اوئن ملاقات کرده، و از او خواستند تا “ساکت شود، و دهانش را ببندد!” لحن هوفمان مخصوصاً تند و زننده بود. ولی دنیس سکوت را نپذیرفت، و سرانجام ناچار شد جامعه بهائی را ترک کند.
در ابتدای این مراسم مترجم و گردآورنده این اثر حمید فرناق درباره دنیس مک اوئن نویسنده بهائی بیان کرد: او یک محقق و منتقد بهایی است که بعد از 15 سال عضویت فعال در جامعه بهایی به دلیل مواضع انتقادی و دیدگاههای آزاداندیشانه مورد سرزنش تشکیلات بهایی قرار گرفت و مجبور به استعفا و ترک بهائیت شد.
وی در ادامه اظهار کرد: مک اوئن با بررسی و دقت نظر در تاریخ بابی و بهایی اعلام کرد رهبران بهایی بهطور مرتب در حال پاکسازی متون بهایی و تغییر و تحریف آن هستند و بهائیت از نظر مک اوئن نه تنها یک آیین الهی نیست بلکه در مدرن بودن و جهانی بودن آن نیز تردید است.
دبیر نشست در ادامه از هادیان درباره نگاه کلیاش راجع به کتاب و نقاط ضعف و قوت آن پرسید که هادیان پاسخ داد: برای ترغیب مخاطبان به مطالعه کتاب چند نکته را میگویم: اول اینکه این کتاب یکی از آثار بررسی تطبیقی تاریخ است و هر نقل قولی که مخالفان گفته باشند، برنمیتابد. همچنین این کتاب یک مطالعه تطبیقی انجام داده و جدولی را در داخل کتاب ارائه داده که تمام اطلاعات تاریخی محاکمه باب را که در جلسه مناظره باب رد و بدل شده، بیان میکند.
هادیان ادامه داد: بهاییها معتقدند پیشگام بسیاری از حرکات اجتماعی در ایران بودند. مثلا آغاز جنبش زنان و فمینیست در ایران را از اقدامات خود میدانند. در حالی که مک اوئن در این کتاب میگوید: این گزارههای تاریخی قبل از بهائیت وجود داشته و بهاییها نهایتا میتوانند بگویند ما هم از این جنبشها طرفداری میکنیم و منشا این جنبشها در غرب وجود داشته است.
او اظهار کرد: در این کتاب مطرح میشود مطالب بسیار زیادی در بهائیت وجود دارد که در غرب ترجمه نمیشود زیرا اگر غربیها بفهمند که ماهیت واقعی بهائیت چیست متوجه عقب ماندگی آن میشوند. به همین دلیل ترجمه استاد فرناق از این کتاب بسیار جذاب است.
فرناق در پاسخ به سوال دبیر نشست درباره اینکه چه اتفاقی رخ داد که بهائیت شکل گرفت، رشد کرد و به مرحله امروز رسید؟ بیان کرد: شاید بتوان نیاز و شرایط زمانه را در فرآیندی که تفکر بهائیت در آن شکل گرفت، بی تاثیر ندانست. زمانی که تحولات دموکراسی خواهی غرب به عثمانی رسید افکار جدید غربی از طریق عثمانی وارد ایران شد. روشنفکران ایرانی که در عثمانی بودند و برخی افرادی که رجال سیاسی در خارج از کشور بودند، این تحولات را پذیرفته و انتشاردادند زیرا که مشروطه عثمانی پیش از مشروطهخواهی در ایران شکل گرفته بود و مشروطهخواهان و روشنفکران ایرانی در آنجا و اروپا با این تفکرات آشنا شدند. همچنین برخی از رجال سیاسی اروپایی که در ایران زندگی میکردند نیز این مطالب را مطرح میکردند. بها و عبدالبها نیز اثار و نوشته های روشنفکران مشروطه خواه ایرانی را به دقت دنبال می کردند. تمام این مسایل دست به دست هم داد و زمینهای شکل گرفت که بهاییها به افکار جدید دموکراسی از قبیل حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق کارگران دسترسی پیدا کنند و سعی کنند از این طریق افرادی را به سمت خود جذب کنند.
او همچنین در پاسخ به سوالی که از عوامل جذب افراد امروزی به مکتب بهائیت پرسش کرده بود، گفت: بهائیت یک آیین به شدت تبلیغی است . گرچه باور این مساله برای ما سخت است ولی بهائیت تبلیغات خود را به صورت برنامهریزی شده و هدفمند و سازمانیافته برای جوانان شروع کرده و برای هر کشور برنامهای دارد که چه کسانی را به آیین خود دعوت کند. انها قبلا بیوت تبلیغی داشتند ولی امروزه این برنامهها عمدتا کلاس های روحی و برنامههای اجتماعی و عمومی همراه با موسیقی، شعر و آهنگ با هدف جذب کودکان، نوجوان و بزرگسالان غیربهایی به سمت بهائیت است؛ اما از آنجا که خیلی عمیق نیست، خیلی هم تاثیرگذار نبوده و توفیق ناچیزی داشته اند.
هادیان در ادامه این نشست در پاسخ به سوال بهائیت از این همه تبلیغ به دنبال چیست اظهار کرد: مهمترین دلیل تبلیغات، ایجاد جمعیت است زیرا وقتی جمعیت زیاد شود قدرت زیاد میشود اما اگر بخواهیم از حیث تاریخی بابیت و بهائیت را از هم تفکیک کنیم متوجه میشویم که در بهائیت تعارضهایی وجود دارد که باعث میشود ما بفهمیم بهائیت غیرالهی است. یکی از این تعارضها این است که بهاییها معتقد به تساوی حقوق زن و مرد هستند اما وقتی به شورای رهبری مرکز جهانی بهائیت در شهرحیفای اسرائیل نگاهی میاندازیم میبینیم هیچ زنی حق عضویت در آن را ندارد.
نگاهی به کتاب :
در این کتاب پس از معرفی مک اوئن و دیدگاه هایش در فصل اول، چندین مقاله از او در موضوع بهائیت ترجمه شده است. مکاوئن با بررسی و دقتنظر در تاریخ بابی و بهائی، اعلام کرد رهبران بهائی به طور مرتب درحال ” پاکسازی متون بابی و بهائی و تغییر و تحریف تاریخ “آن هستند.او بهائیت را نهتنها یک آیین الهی نمیداند بلکه در مدرن بودن و جهانی بودن آن نیز تردید میکند.وی آموزههای بهائی را اقتباسی از اسلام و ادیان دیگر دانسته و برخی از آنها را مورد انتقاد قرار میدهد.او تاریخ باب را جدا و متناقض از تاریخ بهائیت دانسته و درمورد جانشینی بهاءالله و من یظهره الله بودن اوتردید دارد.
مکاوئن بیتالعدل و عبدالبهاء و شوقی را مصون از خطا ندانسته و به عدم اجازه حضور زنان دررهبری بهائیت و بیت العدل اعتراض دارد. او آموزۀ عدم دخالت در سیاست را با هدف ایجاد حکومت جهانی بهائی در تضاد میداند.مکاوئن حرکت و جنبش باب را یک حرکت سیاسی با قصد گرفتن حکومت معرفی مینماید و اظهارات کتب بهائی را که ادعادارند باب بهخاطر آوردن آیین جدید و مخالفت علما با او، به قتل رسیده است، قبول ندارد.
در آیین بهائی، به بهائیان توصیه میشود که فقط از بیتالعدل و تشکیلات بهائیت بعیت کنند تادر معرض طرد واخراج از جامعۀ بهائی قرار نگیرند. در این نظام، افراد فرهیخته و افراد آ کادمیک، که دیدگاه یابرداشتی متفاوت از رهبری بهائیت دارند، شناسایی و در معرض اخراج قرار میگیرند.این قبیل رفتارها، مورد انتقاداو قرار گرفته است.
دنیس مکاوئن به مسئلۀسانسور گسترده در واقعیت های تاریخی در بهائیت پرداخته و تغییرتاریخ گذشتۀ بهائی، حذف و یا ترجمۀ تحریف شده قسمتهایی از آن را اقدامی غیرصادقانه تلقی می نماید.
داستان مک اوئن، داستان اکثریت روشنفکرانی است که قصد خدمت به بهائیت را داشتند. آنها ناچار شدند یکی از دو راه را انتخاب کنند: یا مبانی فکری فرقهگرایانه و قرون وسطایی را گردن نهند و دست از تفکر و اندیشه بشویند؛ و یا مورد حمله جناح تندرو و تندخوی بهائی قرار گیرند و اخراج شوند. تعداد بسیار اندکی، برای گریز از این دو سرنوشت ناگوار، لب از سخن بسته و گوشه عزلت گزیدهاند!
این کتاب در ۳۳۶ صفحه و در ۷ فصل منتشر شده و به خوانندگان و پژوهشگران عرضه گردیده است.