پرسش – دلیل محبت افراطی بهائیان به مردم برای چیست؟

پرسش

دلیل محبت افراطی بهائیان به مردم برای چیست؟

پاسخ نخست

پاسخ یکی از کاربران:

چقدر زیبا و دلنشین است کنار جوی آب بنشینی و از تلاطم آن لذت ببری و به صدای آن گوش بسپاری، آبی که از زلالی آن سنگ های کف جوی را می توان دید. همنشینی با آدم هایی که دل هایشان صاف و زلال و شفاف است هم همینطور بسیار شیرین و دلچسب است.

به خاطر دارم سالها قبل در یک روستای دور افتاده ای کار می کردم، فقر و بیچارگی در هر گوشه و کنار این روستا به چشم می خورد و چهره های زرد و رنگ پریده کودکان معصوم دل آدمی را  ذوب می کرد. روزی با اتفاق عجیبی که در این روستا افتاد همه چیز تغییر کرد، و خوشحالی وامید مانند آب حیات، دل های خشکیده از فقر روستاییان را تر و تازه کرد. با ورود یک تیم مددکار که بعدا فهمیدیم بهائی بوده این روستا و مردمانش شکل دیگری به خود گرفتند.

آنها با خدماتشان که شامل برگزاری کلاس های آموزشی برای کودکان و نوجوانان و جوانان، بازی با کودکان، جمع آوری زباله و … بود، روحیه شاد را در اهالی به وجود آورده بودند.  چقدر قابل تقدیر است این حس یاری و کمک به هم نوع، آن هم در زمانه ای که این گونه دستگیری ها و خدمات کمرنگ شده است. اما اگر این محبت و هم دلی ها از روی صداقت و دلسوزی و فقط به خاطر خدا انجام بگیرد قابل تقدیر و ستایش است. این چیزی بود که متاسفانه مردمان آن روستا به خاطر عدم شناختشان نسبت به بهائیان از آن بی خبر بودند. آنها نمی دانستند هدف نهائی بهائیان رسیدن به حکومت است و رهبرشان شوقی هفت مرحله برای رسیدن به حکومت ترسیم کرده است، که یک مرحله از آن به رسمیت شناختن بهائیت است و لازمه به رسمیت رسیدن، داشتن جمعیت است و تمام کارها و خدماتی که آنها انجام می دهند به همین خاطر است که افراد را جذب خود کرده و جمعیتشان را زیاد کنند و در نهایت به هدفشان که گرفتن حکومت است برسند. ( کتاب حکومت جهانی از دیدگاه دیانت بهائی) آیا اگر آن گروه مددکار از همان ابتدا کاملا خودشان را معرفی می کردند و هدفشان را می گفتند و بعد منتظر جذب افراد می شدند، بهتر نبود؟ مگر نه اینکه همه زلال و شفاف بودن را دوست دارند. کاش همه مثل آب، زلال و صاف باشیم