واقعه بدشت(اعلان نسخ اسلام و رفتار های قبیح بعضی از سران بابیه)

واقعه بدشت نخستین و مهم ترین گردهمایی سران بابی درسال۱۲۶۴ در بدشت بود. پس از دستگیری و تبعید سید علی محمد باب به قلعه چهریق در ماکو  (1) ملاحسین بشرو یه ای ملقب به باب الباب،‌ اولین پیرو باب به ملاقاتش رفت و از جانب او مأموریت یافت که از راه مازندران به خراسان بازگردد و به تبلیغ آیین باب بپردازد. (2)

بشرویه ای در نامه ای به حاجی محمد علی بارفروشی، یکی از نخستین پیروان باب ، او را به مشهد دعوت کرد تا به کمک وی آیین باب را رواج دهند. (3)تبلیغ آن دو در مشهد همزمان با فتنه محمدحسن خان سالار(متوفی ۱۲۶۶) در خراسان بود.شاهزاده حمزه میرزا (پسر عباس میرزا و برادر محمد شاه) که به قصد سرکوبی سالار در چمن رادکان به سر می برد، چون از فعالیت بشرویی آگاه شد، دستور دستگیری و فرستادنش را به اردوی دولتی داد. (4) پس از بازداشت بشرویی، محمد علی بارفروشی نیز مشهد را به همراه همراهانش ترک کرد. (5) از سوی دیگر قرة‌ العین، دختر حاج ملاصالح برغانی، که سالها پیش به شیخیه گرویده و سپس بابی شده بود. (6) پس از مکاتبه با علیمحمد باب از او دستور گرفت که برای رهاییش از زندان تبلیغ کند؛ (7) اما با کشته شدن عمو و پدر همسرش، ملامحمدتقی برغانی، به دست چندتن از طرفداران باب، دستگیر و زندانی شد. (8) در این میان با اقدامات میرزا حسینعلی نوری از زندان گریخت و همراه جمعی ازبابی ها و نوری راهی خراسان شد. (9) بدشت نقطه تلاقی این گروه و محمد علی بارفروشی و یارانش بود که از خراسان باز می گشتند. این دو گروه به هم پیوستند و ظاهراً اشتراک اهداف و در رأس آنها تلاش برای آزادی باب از زندان، عامل اساسی اجتماع هواداران باب بود (10) این اجتماع، با شرکت ۸۱ نفر که عموماً بابیهای خراسان و مازندران و قزوین بودند، به مدت سه هفته ادامه داشت (11) ‌میرزاحسینعلی نوری با اجاره سه باغ همجوار برای سکونت قرة‌َ العین،حاجی محمدعلی بارفروشی و خودش در برپایی اجتماع بیشترین تأثیر را داشت .

در این گردهمایی، سران بابی، القاب جدیدی یافتند، میرزا حسینعلی نوری به “بهاءالله “، ‌قرة‌ العین به” طاهره ” و محمد علی بارفروشی به “قدوس” ملقب شدند. اما اجتماع کنندگان بدشت نمی دانستند که این القاب راچه کسی اعطا کرده است. (12) هدف عمده و آشکار این اجتماع رهایی باب بود. (13) در گفتگوهای خصوصی بدشت سخن از نسخ شریعت اسلام می رفت، اما میان سران بابی دراین باره اختلاف نظر وجود داشت. (14)قرة‌ العین که قبلاً نیز درمباحثات بابی ها در عتبات فعال بود، ‌گرایش نسخ اسلام را رهبری می کرد. (15) او در حین سخنرانی نقاب از چهره برداشت و رسماً ظهور شریعت جدید را اعلامکرد. از این رو عده ای از بابیان رنجیدند و بدشت را ترک کردند.سرخوردگی برخی از اجتماع کنندگان به واکنشهای منفی انجامید برای مثال عبدالخالق اصفهانی، از هواداران باب در اعتراض گلوی خود را برید. (16) محمد علی بارفروشی نیز در ظاهر به شدت از این کار بر آشفت،‌ هر چند که بامیانجیگری نوری دست از اعتراض برداشت و رأی قرة‌ العین را پذیرفت. از همه مهم تر واکنش شدید بشرویی بود. او که خود پیشگام تلاش برای آزادی باب از زندان بود و از اردوی دولتی به قصد پیوستن به جمع بابی ها گریخته بود، پس ازشنیدن خبر اجتماع بدشت و اقدامات و اظهارات سران این اجتماع، ‌آشکارا اعلام کرد که اگر آنجا بود؛ بدشتی ها را حد می زد. (17) اهالی آبادی بدشت، نیز پس از اطلاع از نتیجه اجتماع بابیان، شبانه به ایشان حمله کردند و سنگ بسیاری انداختند و اموالشان را بردند و آنان را متفرق ساختند. (18) از سوی دیگر به گفته حاج میرزاجانی کاشانی (19) اخبار بدشت، که بخشی درست و بخشی نادرست، در مازندران و اطراف پخش شده بود این سابقه موجب شد که در پانزدهم شعبان ۱۲۶۴،‌ وقتی بدشتیان به نزدیکی قریه نیالا رسیدند؛ ‌مردم با دیدن منظره غیر مترقبه طاهره و قدوس در یک کجاوه، که باصدای بلند اشعاری می خواندند، برآشفتند و به آنان حمله کردند. (20)به این ترتیب بدشتیان پراکنده شدند و سران بابی گریختند.قدوس به بارفروش گریخت و قرة‌العین و میرزا حسینعلی نوری به نور رفتند. ماجرای بدشت، ‌که تا اندازه ای معرف دیدگاه ها و اهداف سران بابیبود، در رویگردانی علاقه مندان و چه بسا گروندگان به باب از این جریان، و نیز دراقدامات حکومت نسبت به بابیان تأثیر قطعی داشت.

 

پی نوشت ها:

1.    

اعتضادالسلطنه ، ص ۲۰

2.    

خورموجی، ص ۵۶.

3.    

سپهر، ج ۳، ص ۲۳۸

4.    

هدایت، ج ۱۰، ص ۴۲۱-۴۲۲

5.    

امانت، ص ۳۲۴-۳۲۵.

6.    

نوائی ، ص ۱۶۸-۱۶۹

7.    

نقبائی، ص ۸۸

8.    

محبوبی اردکانی، ص ۶۲۵.

9.    

زرندی، ص ۲۷۳-۲۷۸.

10.

امانت،همانجا

11.

زرندی،ص ۲۸۵ به نوشته نبیل زرندی همانجا

12.

همان، ص ۲۸۵-۲۸۷

13.

امانت، ص ۳۲۵

14.

آواره، ص ۱۲۹

15.

امانت، همانجا

16.

زرندی،ص288

17.

میرزاجانی کاشانی، ص ۱۵۵

18.

میرزاجانی کاشانی ، ص ۴ و ۱۵۳

19.

ص ۱۵۴

20.

امانت، ص328

21.

همانجا

 

 منابع

عبدالحسین آواره، الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه، مصر ۱۳۴۲/۱۹۲۳؛

علیقلی 

اعتضاد السطلنه، ‌فتنه باب ،‌توضیحات و مقالات به قلم عبدالحسین نوائی، تهران۱۳۵۱ش؛

محمد جعفر بن محمد علی خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، چاپحسین خدیو جم تهران ۱۳۶۳ ش؛

محمد نبیل زرندی ، تلخیص تاریخ نبیلزرندی،‌ترجمه و تلخیص اشراق خاوری. تهران ۱۳۲۴ش،

محمدتقی سپهر، ناسخ 

التواریخ، چاپ محمد باقر بهبودی، تهران ۱۳۵۸ ش؛

حسین محبوبی اردکانی،تعلیقات حسین محبوبی اردکانی ، بر المآثر و الآثار ،‌در چهل سال تاریخ ایران چاپ ایرج افشار، ج ۲، تهران ۱۳۶۸ ش

میرزاجانی کاشانی، نقطه الکاف، چاپ براون، لیدن (بی تا) ،

حسام نقبائی،‌ طاهره (قره العین ) ،تهران (بی تا) ،

عبدالحسین نوائی، «قرة العین» در اعتضاد السلطنه ،‌فتنه باب ، توضیحات به قلم عبدالحسین نوائی، تهران ، ۱۳۵۱ش،

رضاقلی بن محمد هادی هدایت، ملحقات تاریخ روضه الصفای ناصری، درمیرخواند، تاریخ روضه الصفا ، ج ۸-۱۰؛ تهران، ۱۳۳۹ش؛

Abbas Amanat , Resurrection and renewal : the making of the Babi movement in Iran , 1844-1850, Ithaca 1989

 

tarikh