نویسنده: مریم خردمند
چکیده
این نوشتار، نقد مقالۀ «نگاهی اجمالی به جامعه بهائیان ایران در قرن چهاردهم» نوشتۀ ایقان شهیدی است. در این نقد، تناقضهای گفتاری و رفتاری رهبران و بزرگان بهائیت و سیرۀ ایشان که در تضاد کامل با تعالیم بهائیت است، بیان شده، همچنین بهاختصار در باب افکار و عقاید علیمحمد باب، بهاءالله و عبدالبهاء دربارۀ وحدت عالم انسانی و تحری حقیقت، اشاره شده است. دربارۀ ردپای بهائیان در برهههای حساس و سرنوشتساز تاریخ ایران مانند مشروطه و نقش پنهان بهائیان در شکلگیری اغتشاشات آن و از جنبش خزینه و ورود دوش در ایران تا نمونههایی از دخالتهای دیرینۀ بهائیان در حکومت ایران، ماهیت تشکیلاتی و سازمانی بهائیت و رفتار مظلومنمایانه و نفرتپراکنیهای بهائیان نمونههایی آوردهایم. بهعلاوه، به دیدگاه حقیقی رهبران بهائی دربارۀ تساوی رجال و نساء، علل حقیقی فعالیتهای بهظاهر خیرخواهانه و انساندوستانۀ بهائیان در قالب آموزش و تعلیموتربیت، جایگاه تبیین و تفسیر عبدالبهاء، اختلافات بهائیان از دیرباز تا به امروز و خاستگاه اصلی رسالۀ مدنیه عبدالبهاء از کلام وی پرداخته شده است. ویژگیهای شخصیتی شوقی و اقدامات وی در دوران ریاستش بررسی شده و روشن شده است که بهائیت با تمام توان در تلاش است تا خود را بهعنوان آیینی پیشرو معرفی نماید و مبلغان بهائی به پیروی از رهبران خود، تمامی ادیان گذشته را عتیقه و آیین خود را منطبق با زمان حال و مدرن میدانند! این ادعا را اریک استتسون، از روشنفکران بهائی، راستیآزمایی کرده و طبق آن نتیجهگیری میکند که آیین بهائی برخلاف شعار مبلغان آن، آیینی بهشدت محافظهکار و عقبافتاده است! در مجموع، طبق روند مقالۀ جناب شهیدی، نگاهی گذرا بر حقیقت تاریخی بهائیت انداخته و از ماهیت نامشروع بیتالعدل بر اساس نصوص بهائی سخن به میان آوردهایم و در پایان چند پرسش را با آقای شهیدی مطرح خواهیم کرد. این حقیقت مسلمی است که در طی این سالها بهائیان بیشماری به کذبها و تناقضهای موجود در آیین خود پی بردهاند و با تحری حقیقت، موفق به یافتن حق شدهاند.
کلیدواژه: ایقان شهیدی، تحری حقیقت، جامعه بهائیان، یگانگی نوع بشر، وحدت عالم انسانی، تساوی رجال و نساء، اختلافات رهبران بهائی، عدم مشروعیت بیتالعدل.
برای مطالعه بیشتر به آدرس اینترنتی زیر مراجعه کنید :
http://bahaimag.com/?p=3044