مقدمه
پس از مرگ بهاءالله، مؤسس بهائیت، پسرش عباسافندی بنا به وصیت پدرش به رهبری رسید. طبق وصیتنامه قرار بود پس از اوبرادر ناتنیاش محمدعلی جانشین او شود، اما بهائیان به علت خصومت بین دو برادر منشعب شدند. یک گروه به غرب روی آورد وخود را به تدریج کاملاً از اسلام جدا کرد؛ درحالیکه گروه سنتی تلاش داشت جدایی خود را در محدوده تعالیم و باور اولیۀ بهائی حفظ کند. در این مقاله بهطور مشخص به جناح سنتیتر، مستقردر عکا، که امروزه نماینده نوعی گرایش آیینی است، میپردازیم.
نقش بهائیان عکا در جانشینی عبدالبهاء
بسیاری از اعضای خانواده بهاءالله و بسیاری از نزدیکترین یاران اواز محمدعلی به جای عبدالبهاء حمایت کردند. عبدالبهاء ظاهراً از حمایت بهائیان کماهمیت در عکا و اکثریت بهائیان خارج از عکا برخوردار بود، ولی در مدت کوتاهی موفق شد به رهبر جریان اصلی بهائی، تبدیل شود. عبدالبهاء رهبر بهائیان، در آخرین سالهای حکومت ترکها در فلسطین، آشکارا با انگلیسیها در تماس نزدیک بود. پس ازجنگ، بسیاری از بهائیان عکا، بابت خدماتشان به بریتانیا، ازدولت قیمومت بریتانیا، بهعنوان جایزه و پاداش، در مجاورت عکازمین دریافت کردند. در آن دوره، بهائیان عکا گرچه یک فرقه محسوب میشدند، اما گروهی کاملاً مسلمان باقی ماندند.
خودعبدالبهاء قبل از خروج از عکا، در سالهای آخر حکومت عثمانی، اتاقی اختصاصی در مسجد جامع عکا داشت و در مواقعی، پیش نمازی در مسجد را بهعهده داشت. آخرین نوادۀ بازمانده ازنسل بهاء نیز امروزه همچنان یکی از مراجعهکنندگان جدی به مسجد است.
ماجرای درگیری بهائیان برای جانشینی بعد از مرگ عبدالبهاء
عبدالبهاء در سال ۱۹۲۱ درگذشت. سپس نوه دختری خود، شوقیافندی را بهعنوان جانشین تعیین کرد. گروه اصلی بهائیان ایرانی عکا، حتی آنهایی که از عبدالبهاء جدا نشدند، جانشینی شوقیافندی را، بهعنوان رهبری بهائیت، تأیید نکردند. همچنین پسران دیگر بهاءالله، در زمان مرگ عبدالبهاء هنوز زنده بودند. مهمترین آنها محمدعلی بود که بنا به وصیت بهاءالله باید جانشین عبدالبهاء میشد.
برخی از خانوادههای بهائیِ عکا با به قدرت رسیدن شوقیافندی، جریان اصلی بهائی را در مخالفت بااو ترک کردند. دیگران، ازجمله نزدیکان و اعضای خانواده خودشوقی، مانند مادر و دو برادرش، به دلیل عدم تمایلشان به پیروی از دستورات خودسرانه و متکبرانه شوقی، طرد و تکفیر شدند. مطرودین و ناقضین اولیه به تدریج تقریباً همه بهائیان ایرانی ساکن عکا و درواقع فلسطین را شامل شدند!
وضعیت کنونی بهاییان در عکا
اکنون جمعیت شهر عکا۳۵۰۰۰ نفر است که یهودیان حدود سهچهارم آن را تشکیل میدهند و بقیه عرب هستند. در میان اعراب، حدود ۸۰ درصد مسلمان و بقیه مسیحیاند. بهایی ها در عکا گروه بسیار کوچکی هستند و در زندگی پرتلاطم سیاسی جامعه دخالتی ندارند. آنان برخلاف آنچه از گروهی وابسته به بنیانگذار آیین و نزدیکترین پیروان او انتظار میرود، درظاهر، هیچ نشانهای از پیروی خاص آئین بهائی نشان نمیدهند. معاشرت اندکی میان خانوادههای بهائی عکا وجود دارد. رهبران مرکز حیفا، به مصلحت میدانند که وجود بهائیان مخالف در عکا را نادیده بگیرند. توافقی بین اداره امور دینی اسرائیل با مرکز حیفا حاصل شده که بر اساس آن بهائیان از آزادی مذهبی در اسرائیل برخوردارند، اما از تبلیغ دراین کشور، چه در میان یهودیان و چه در میان اعراب، خودداری خواهند کرد.
نتیجه گیری
علیرغم اینکه رهبران بهائیت پس از تبعید بیشتر ایام زندگی خود را در عکا گذراندند، تمام ماجراهای جانشینی بعد از مرگ بهاءالله و انشعابات بهائیان و تفرقه بین خانواده بهاءالله نیز در این شهر اتفاق افتاد.
از آنجا که حیفا به عنوان شهری است که مرکز اداری بهائیان دنیا شناخته می شود. اما تعداد کمی از بهائی ها در آن زندگی می کنند . جالب است بدانید که آنها اجازه تبلیغ بهائیت در اسرائیل را ندارند ! حضور یک بهائی حتی برای زیارت اماکن مقدس رهبران بهائی بسیار محدود و با مجوزهای اداری امکانپذیر است.
پاورقی:
نویسنده : Eric Cohen( اریک کوهن )
ترجمه : حمید فرنا ق
برای مطالعه بیشتر به متن انگلیسی مراجعه کنید.