پرسش – بشارات باب در خصوص زمان و مکان ظهور من یظهره الله چه بود؟

0 516

پرسش

بشارات باب در خصوص زمان و مکان ظهور من یظهره الله چه بود؟

پاسخ نخست

باب در کتاب بیان در مواضع متعدد، به ظهور فردی به نام «من یظهره الله» یعنی «کسی که خدا او را ظاهر می‌کند» اشاره دارد و به مریدان خود در مورد ظهور وی بشارت می‌دهد. از جمله در کتاب بیان فارسی می‌نویسد:
«مد نظر بیان نیست الا به سوی من یظهره الله» (بیان فارسی صفحه 78)
و در موضعی دیگر می‌نویسد:
«آثار ظهور حقیقت در هر ظهور تحفه است من قِبَل الله از برای او در ظهور بعد… مثلاً آن‌چه خداوند بر عیسی نازل فرمود، تحفه بوده من قبل الله از برای محمد رسول الله… و همین قسم آن چه خداوند به رسول الله نازل فرموده، که امروز در مؤمنین به قرآن مشاهده می‌شود، مرایای افئده ایشان، تحفه بود من الله به سوی قائم آل محمد علیهم السلام و همین قسم آن چه در بیان متکون شود، از شئون محبوبه، تحفه است از قبل نقطه‌ی بیان به سوی من یظهره الله که ظهور اخرای بیان باشد…» (بیان فارسی صفحه‌ی 73)
باب در کتاب بیان، اعتبار تعالیم خود را تا روز ظهور «من یظهره الله» دانسته و او را در رد یا قبول تعالیم خود صاحب اختیار دانسته است. او هم چنین منی انسان را از دسته‌ی نجاسات خارج کرده تا «من یظهره الله» از پاکی پدید آید. (بیان فارسی صفحه‌ی 126)
باب در بیان فارسی ظهور موعود خود را بین 1511 تا 2001 سال پس از ظهور خود و تألیف بیان مقرر کرده است. او می‌نویسد:
«اهل این جنّت در این جنّت متلذّذ هستند الی اوّل ظهور مَن یُظهِرُهُ الله قسم به ذات الهی که از برای ایشان در حین ظهور ایشان هیچ جنّتی اعظم‌تر از ایمان به او و طاعت او نیست … وصیّت میکنم کلّ اهل بیان را … اگر شنیدید ظهوری ظاهر شده به آیات قبل از عدد اسم الله الاغیث [=1511 به حساب حروف ابجد] که کل داخل شوید و اگر نشده .. به عدد اسم الله المستغاث [=2001 به حساب حروف ابجد.]» (بیان فارسی صفحه 61)

پاسخ دیگر

باب در کتاب بیان در مواضع متعدد، به ظهور فردی به نام «من یظهره الله» یعنی «کسی که خدا او را ظاهر می‌کند» اشاره دارد و به مریدان خود در مورد ظهور وی بشارت می‌دهد. از جمله در کتاب بیان فارسی می‌نویسد:
«مد نظر بیان نیست الا به سوی من یظهره الله» (بیان فارسی صفحه 78)
و در موضعی دیگر می‌نویسد:
«آثار ظهور حقیقت در هر ظهور تحفه است من قِبَل الله از برای او در ظهور بعد… مثلاً آن‌چه خداوند بر عیسی نازل فرمود، تحفه بوده من قبل الله از برای محمد رسول الله… و همین قسم آن چه خداوند به رسول الله نازل فرموده، که امروز در مؤمنین به قرآن مشاهده می‌شود، مرایای افئده ایشان، تحفه بود من الله به سوی قائم آل محمد علیهم السلام و همین قسم آن چه در بیان متکون شود، از شئون محبوبه، تحفه است از قبل نقطه‌ی بیان به سوی من یظهره الله که ظهور اخرای بیان باشد…» (بیان فارسی صفحه‌ی 73)
باب در کتاب بیان، اعتبار تعالیم خود را تا روز ظهور «من یظهره الله» دانسته و او را در رد یا قبول تعالیم خود صاحب اختیار دانسته است. او هم چنین منی انسان را از دسته‌ی نجاسات خارج کرده تا «من یظهره الله» از پاکی پدید آید. (بیان فارسی صفحه‌ی 126)
باب در بیان فارسی ظهور موعود خود را بین 1511 تا 2001 سال پس از ظهور خود و تألیف بیان مقرر کرده است. او می‌نویسد:
«اهل این جنّت در این جنّت متلذّذ هستند الی اوّل ظهور مَن یُظهِرُهُ الله قسم به ذات الهی که از برای ایشان در حین ظهور ایشان هیچ جنّتی اعظم‌تر از ایمان به او و طاعت او نیست … وصیّت میکنم کلّ اهل بیان را … اگر شنیدید ظهوری ظاهر شده به آیات قبل از عدد اسم الله الاغیث [=1511 به حساب حروف ابجد] که کل داخل شوید و اگر نشده .. به عدد اسم الله المستغاث [=2001 به حساب حروف ابجد.]» (بیان فارسی صفحه 61)

پاسخ دیگر

با عنایت به پست های قبلی جناب بهاءالله با چند مشکل اساسی روبرو است.
1) بهاءالله قبل از باب و قبل از حکم او بر پاکی نطفه به دنیا آمده است و لذا واجد شرط تولد از پاکی نیست. پس نمی تواند من یظهره الله باشد.
2) بهاءالله بر خلاف پیش بینی باب از مکه ظهور نکرده و از زندان تهران مدعی پیامبری شده است.
3)بهاءالله در زمان مورد نظر باب ظهور نکرده و تنها سه سال بعد مرگ باب، ادعای دیانت جدید کرده است.

پاسخ دیگر

در ارتباط با ظهور من یظهره الله واضح ترین متنی که نشان می دهد بهاء الله در ادعای خویش بر سید باب افترا بسته است است این جمله است:

ثم الواحد من بعد العشر قل ان یا محمد معلمی فلا تضربنی قبل ان یمضی علی خمس سنه ولو بطرف عین فإن قلبی رقیق رقیق وبعد ذلک ادبنی ولا تخرجنی عن حد وقری واذا اردت ضرباً فلا تتجاوز عن الخمس ولا تضرب علی اللحم الا وان تحل بینهما ستراً فإن تعدیت تحرم علیک زوجک تسعه عشر یوماً وان تنسی وان لم یکن لک من قرین فلتنفق بما ضربته تسعه عشر مثقالا من ذهب ان اردت ان تکون من المومنین ولا تضرب الا خفیفاً خفیفاً ولیستقرنّ الصبایا علی سرائر او عرش او کرسی فان ذلک لم یحسب من عمرهم ولتأذنن لهم بما هم یفرحون.ولتعلمن خط الشکسته فإن ذلک ما یحبه الله وجعله باب نفسه للخطوط لعلکم تکتبون علی شأن تذهبن به قلوبکم من سکره و یجعلنکم ما لمن نظهره اذا ینظر الیه اعینکم یجذبکم مثل ما کنا کاتبین.ولقد اقرنتک بمن یرث لئلا تحزن عرش ربک فی صغره وکل به لا یحزنون .قل لو شهدت لاقطع عنک ما وهبتک من ملکی انا یا عبادی فاتقون. (بیان عربی)

در این متن حتی نام معلم من یظهره الله هم مشخص شده است که محمد نام دارد و سید باب به وی دستور می دهداز زبان من یظهره الله که مرا نزن قبل از 5 سالگی من و…

در باره متن بالا همه حتی مسلمین هم فکر می کنند سید باب این جمله را راجع به خویش گفته است اما این منطقی نیست که انسانی 33 ساله بیاید بگوید مرا قبل از 5 سالگی نزن. و این جوریست که بهائی ها اکثر مطالب بیان را نفهمیده اند. مضاف بر اینکه در بیان فارسی متوجه می شوید که در قسمت تفسیر این بخش منظور من یظهره الله است.

واقعاً انسان وقتی این بیانات واضح و و شاید اوضح تر از هر کلامی را از سید باب می بیند، چطور می تواند بپذیرد که میرزا حسینعلی همان من یظهره الله است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آخر این جواب نشد که میرزا حسینعلی نوری می گوید سید باب آیه آورد من هم آیه آوردم! حالا در خود جملات به اصطلاح آیاتش هم هر چی می گردید می بینید یا کسی دیگر آنرا گفته است و یا همان حرف سید باب به بیانی دیگر است. هیچ تازگی ای هم در کلام وی دیده نمی شود تا حداقل ادعایش ثابت شود که مثل این آیات را کسی نیاورده است. ما روزی را می بینیم که بهائی ها دیر یا زود خواهند فهمید چه کلاه گشادی بر سرشان در ارتباط با آخرتشان رفته است. مثل آواره و صبحی و… ما هم این دلیل را نه از منظر مسلمانان که معمولاً متهم به غرض ورزی می شوند، بلکه از منظری نوشتیم که خود به آن معتقدند. من فکر می کنم که بهائی ها تا زمانی بهائی هستند که اطلاع ندارند و به اصطلاح جاهل نکاه داشته می شوند و الا آنهائی که به مقصود پی بردند چنان رفتند که دیگر بر نگشتند…

پاسخ دیگر

سید باب در کتاب بیان عربی؛ یعنی ام الکتاب بابیه درباره من یهظره الله جمله ای نوشت که با خواندن آن هر کسی بر باطل بودن ادعای بهاء الله پی می برد.

و ان مسجد الحرام ما یولد من یظهره الله علیه ذلک ما ولدت علیه قل مقعد احمد ذکری یدخل فیه انتم هنالک لتصلون( باب 17 واحد 4)

در اینجا سید باب به وضوح می گوید که من یظهره الله در مسجد الحرام دیانت بابی (جنب خانه سید باب) متولد می شود یعنی همان جائی که من متولد شدم.

در یکی از پاسخ های به این پرسش آمده بود که سید باب گفته است که من یهظره الله از مکه ظاهر خواهد شد. ما چنین چیزی را تا اینک ندیده ام بلکه در تمام آثار سید باب در باره من یظهره الله ویژگیهای زیر مندرج است:
1. تولد وی در مسجد الحرام شیراز و پس از ارتفاع و ترویج گسترده دین بیان
2. دانش آموز بودن وی
3.ظهور پس از 19 سالگی و قبل از 80 سالگی
4. ظهور پس از 1500 یا 2001 سال از طلوع سید باب
5. ظهور وی پس از کمال دین بیان
6.ظهور وی در اوج مخالفت علمای بیان

واقعاً دلم می خواهد که یکی از این مبلغان بهائی وقتی با این متنهای اوضح من الشمس مواجه می شود چه پاسخی میدهد؟؟؟

پاسخ دیگر

دوست گرامی، با توجه به این که سؤال شما یکی از ایرادات اساسی به پیامبری بهاءالله است، این سؤال را بهائیان باید پاسخ دهند. همان طور که گفتید جناب باب در کتب خویش صفات و خصوصیات مختلفی را برای «من یظهره الله» بر شمرده است که یکی از آن ها همین مطلبی است که شما اشاره کرده اید. مطالب دیگری هم هست که هیچ هم خوانی با صفات و خصوصیات جناب بهاءالله ندارد. بابیان به برخی از این ایرادها اشاره کرده اند و به این وسیله نادرستی اعتقاد بهائیان را نشان داده اند.
لازم به ذکر است که بهائیان البته توجیهاتی می کنند، اما به نظرم مناسب است اجازه دهیم تا آن ها خودشان دلایل خود را ذکر کنند و ما به بررسی آن بپردازیم.
با تشکر

پاسخ دیگر

سید باب در لوحی می گوید:
له ما فی السموات و ما فی الارض و ما بینمهما و هو المهمین القیوم و انه لکتاب من الله القیوم الی الله العزیز المحبوب علی ان البیان و من فیه هدیه منی الیک موقنا علی ان لا اله الا انت و ان الامر و الخلق لک و ما لاحد من شیءالا بک و ان من تظهرنه عبدک و حجتک لاخاطبنه باذنک و اقول لو تعزلن فی القیامه الاخری من فی البیان حین الذی تشرب اللبن من ثدی امک باشاره من یدیک لکنت محموداً فی اشارتک و لو انه لا ریب قیه لتصبرن تسعه عشر سنه لتجزی من دان به فضلاً من عندک انک کنت ذا فضل عظیماً…

در این متن عبارت« حین الذی تشرب اللبن من ثدی امک» نشان می دهد که سید باب بی هیچ گونه شک و تردید و هیچ گونه شائبه ای من یظهره الله را کسی می داند که باید متولد شود. این لوح معروف است که حتی بهائی ها آنرا منتشر کرده اند اما بدبختانه معنی آنرا نمی دانند و یا اینکه می دانند و خودشان را به هزار گونه توجیه و تفسیر گرفتار می سازند.

عبارت معنی دار دیگری که در این لوح پیدا می شود این است که سید باب می گوید اگرچه امید از فضل من یهظهره الله است که تا19 سال صبر کند و امت بیان را معزول نکند. یعنی از اول ظهور خویش تا 19 سال با امت بیان مدارا می کند تا حجت را کاملاً بر آنها تمام کند. اینجاست می توانیم به یکی از دیگر از افتراهای بهائی پی ببریم. بهائی ها مدام در نوشته های خویش نوشته اند که سید باب گفته است که من یظهره الله در سنه تسع(سال 9) ظهور می کند. و یااینکه ادعا می کنند سید باب گفته است مالک یوم الذین بعد واحد و قبل ثمانین ظاهر خواهد شد و آنرا به سنه 1280 سال علنی شدن ادعای بهاء الله تفسیر می کنند در حالیکه نشان دادیم که این ادعا باطل است.
براساس نوشتار سید باب مومنان بابیه تدریجاًتا سال 9 از ظهور من یظهره الله به وی واصل میگردند چرا که چنین گفته است: «فلتراقبن فرق القائم و القیوم ثم فی سنه تسع کل خیر تدرکون»
هم چنین می گوید من یهظهره الله بعد از 19 سالگی و قبل از 80 سالگی ظهور خواهد کرد.
حال من از بهائی هائی که این مطالب را می خوانند چند سوال دارم:
1. آیا واقعاً شما به سید باب ایمان دارید؟!!!
2. اگر ایمان دارید چرا حرف های را کنار می نهید؟
3. اگر سید باب را فردی راستگو می شناسید،چرا به دروغ مدعی هستید که منظور وی از من یظهره الله ، حسینعلی نوری بوده است؟
4. بر فرض که صبح ازل جانشین سید باب نبوده است(کما اینکه همه از مسلمین و مسیحی ها و یهودی ها بر اساس شواهد تاریخی متقن این وصایت را قبول دارند)، آیا کتاب بیان فارسی را هم قبول ندارید؟

اگر پاسخی برای این سوالات ندارید که می دانم ندارید، بیائید و دست از آلودگی در دلهای بیگناهان دست بردارید و به خدای واحد رجوع کنید. بی گناهانی که واقعاً از چیزی خبر ندارند و مبلغان شما با حرفهای امروزی و پر زرق و لعاب آنها را می فریبند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوزده + 2 =