پرسش – آیا در بهائیت محبت به انسانها شرط دارد؟

0 560

پرسش

آیا در بهائیت محبت به انسانها شرط دارد؟

پاسخ نخست

پاسخ یکی از کاربران:

همه انسانها مهربان بودن و مهر ورزیدن را دوست دارند چرا که محبت ذاتی هر انسانی است و من هم از این قاعده مستثنی نیستم، اما مهرورزی به شرط را دوست ندارم. خورشید عالم تاب، تابشش بدون شرط است و برای همه؛ کوچک و بزرگ، سفید و سیاه، نادان و دانا، عالم و جاهل، یکسان می تابد و این است تابش واقعی. سالها قبل همسایه ای داشتم که بدون دلیل و با دلیل و بی بهانه و با بهانه به همه همسایه ها از جمله من محبت می کرد، او با کارها و محبت هایش خیلی وقتها من را شرمنده می کرد. همه جذب او شده بودند یک روز به خود آمدم که نکند این همه مهرورزی و محبت دلیلی داشته باشد و من از آن غافل باشم. دلیل این به خود آمدنم هم صحبت هایی بود که به تازگی از او می شنیدم، با کمی دقت متوجه شدم که او در صحبتهایش تبلیغ آیین بهائیت را می کند. من که از این موضوع بسیار ناراحت شده بودم ساکت ننشستم و شروع کردم به صحبت ها و حرکت هایی که تبلیغات او را خنثی کند.

او که دید نه تنها نتوانسته عقاید من را عوض کند بلکه  من را سدی در مقابل اهدافش می بیند، خود واقعی اش را به من نشان داد. او دیگر آن مهرورز بی بهانه و با بهانه نبود و دیگر حتی سراغی از من نمی گرفت. یادم افتاد که سالها قبل کتابی را مطالعه کرده ام به نام خاطرات حبیب، در آن کتاب به سرنوشت پدر و مادر یکی از بزرگان بهائی شوقی  افندی اشاره کرده بود که وقتی آنها ابه  شوقی  ایمان نیاورده بودند، شوقی آنها را طرد یعنی از بهائیت اخراج کرد. شوقی تا دم مرگ یادی از آنها نکرد و حتی بر بالین آنا دم مرگ حاضر نشد.حالا من چه توقعی داشته باشم از این همسایه مهربان به شرط خودم، جائی که پیشوای او با پدر و مادرش این عمل را انجام داد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار + 8 =