پرسش
آیا خدمات گسترده بهائیان برای عموم است؟
پاسخ نخست
پاسخ یکی از کاربران:
قدمزنان از کنار پارکی میگذشتم که ناگهان، باران شروع به باریدن کرد. هوای زیبای بهاری، همراه با بوی نم باران، چه لذتبخش بود. دانههای درشت باران، روی برگ درختان و گلبرگ گیاهان میخورد و زیبایی آنان را دوچندان می کرد. چشمم به گوشه ای افتاد که خاک و سنگ و برگهای خشک را جمع کرده بودندو باران خیسشان کرده بود. با خود فکر کردم، این ابر چه بیمنت میبارد. چه بخشنده است که بارانش را بر سر همه فرو میریزد، هم روی گلهای زیبا و هم روی خار و خاشاک. واقعا بخشندگی یعنی همین! یعنی کاری نداشته باشی که طرف مقابلت کیست؟ چگونه است؟ چه رنگ و چه نژاد و چه آیینی دارد؟ بخشندگی یعنی همه را از الطاف خود بهرهمند کنی. یعنی دست نیازمند را بگیری، حتی اگر او را نمیشناسی. یعنی برای نیکی کردن، خدمت به «نوع بشر» بکنی، فارغ از نوع نگاه و تفکر و اعتقاد ایشان.
یاد صحبتهای دیروز دوست بهائیام افتادم. در مورد خدمات گسترده بهائیان به مردم جامعه صحبت میکرد. میگفت ما خود را موظف میدانیم به دیگران کمک کنیم و در حد امکان، گره از مشکلات مردم بگشاییم. در خیریهها و گروههای مردمی شرکت میکنیم و برای یاری نیازمندان، اقدام میکنیم. در برابر صحبتهای او فقط لبخند تلخی زدم و بر خلاف انتظارش جذب سخنان او نشدم چرا که این حرفهای او با آنچه من در مطالعاتم از بهائیت خوانده بودم کاملا متفاوت بود. اینبار که او را دیدم این سوالات را ازاومی پرسم که آیا کمکها و خدماتشان،نصیب کسانی که از بهائیت برگشته اند هم میشود؟
آیا درست است که به غریبهها رسیدگی کنند، اما به دیدار پدر و مادر خویش که از جامعه بهائیت جدا شدهاند، نروند؟ آیا انصاف است که پدر و مادری را که سالها برای زحمت او کشیدهاند؛ در موقع نیاز و سالخوردگیشان تنها بگذارند؟
آیا درست است کسی، کودکان یک روستای دورافتاده را دلگرم کند، اما مدتها از برادر خود بیخبر باشد؛ تنها به این دلیل که اعتقاداتش مانند او نیست؟آیا این رسم مهربانی است؟!؟