ممنوعیت تبلیغ و اقامت در اسرائیل(2)

0 717

متین :الله ابهی احبای گرامی چون قرار است که وقتم را با آذرخش و یاس بیهوده تلف نکنم ، شما را دعوت می کنم تا به پاسخی که در همین موضوع در سایت ساغر داده ام مراجعه کنید .

ضمنا از جناب جویا تشکر می کنم که بعد از سه ماه جوابی برای قضیه ی جعفر جور کردند . جواب آن را در چند روز آینده خدمتتان خواهم فرستاد .

 

فرهاد:

 

دوستان عزیز

ضمن عرض سلام

متاسفانه چون تاکنون هیچ پاسخ روشن و مستدل از سوی دوستان بهایی در این مورد دریافت نکرده ام لذااینجانب نیز با روش گمانه زنی موافقم و در اسرع وقت نظرات خود را بیان خواهم کرد و همچنان منتظر پاسخ دوستان بهایی می باشم.

 

یاس:

 

پاسخ خانم متین را از سایت مورد نظر او پیدا کردم وعینا می آورم:

\”به نظر من دلیل این ممانعت ( به فرض وجود ) باید این باشد که اسرائیل ، سرزمین مقدسی است که نباید در آن گناه یا خطایی انجام شود و چون حضرت بهاء الله ، می دانسته اند که برخی نمی توانند این کار را انجام دهند ، برای جلوگیری از وقوع گناه در آن سرزمین ، این دستور را داده اند و این در نهایت به نفع بهاییان است . چرا که از عقاب خداوند بر گناه در سرزمین مقدس ، مصون می مانند .\” !!

لزومی ندارد من به ایشان پاسخ دهم زیرا یکی از بهائیان به نام star پاسخ او را همانجا داده است:

 

\”از شما به خاطر شرکت در بحث تشکر می کنم ولی باید خدمتتان عرض کنم که به نظر من اصلا توجیه مناسبی را ارائه نداده اید و حتی باید بگویم شما با این پاسخی که فرمودید به احبا به نوعی توهین کرده اید با این دلیل که شما گفته ای این شائبه بوجود می آید که احبای عزیز دائم در حال عصیان و گناه می باشند و حتی در این سرزمین مقدس هم نمی توانند جلوی خود را بگیرند!! مگر آنها چه گناهی را ممکن است در آنجا مرتکب شوند که باعث هتک حرمت آنجا بشود. یعنی حضرت بهااله خودشان تا این اندازه از اجرای احکام و تعالیم امر مبارک نا امید بودند که چنین حکمی را صادر کردند؟

ضمنا در این حکم ظاهرا صحبت از تمامی کشور اسرائیل است.

بنده هرچه منتظر شدم عزیزان دیگر اعلام نظر کنند چنین نشد لذا از اینکه جسارت کردم پوزش می طلبم و از جناب اسپرینگ خواهش می کنم سریعتر جواب را بفرمایند.

ضمنا از تمامی احبا عاجزانه تقاضا می کنم اگر مطلبی را از جانب امر مبارک مطرح می کنند به جوانب آن با دقت بیاندیشند تا مفسده ای ایجاد نشود\”

متین هم از این پاسخ منطقی محکوم شده به اشتباه خود اعتراف می کند:

\”…نقد شما را قبول دارم و قاعده ی انصاف آن است که انسان اشتباهات خود را بپذیرد …\”

اما از این اشتباه درس نگرفته باز اشتباه دیگری را مرتکب شده و آن فحاشی به بنده

در آن سایت بهائی است به خاطر کامنت \”گمانه ها\” که در این تاپیک نگاشتم.عبارات او را در پاسخ یک بحث علمی ببینید و خود قضاوت نمائید:

 

\”…گمانه زنی خالی از ارزش علمی است . ممکن است خیلی ها خیلی چیزها را گمان کنند یا خیال کنند . صرف خیالات آن ها ، چیزی اثبات نمی شود . مثلا ممکن است من خیال کنم خانم یاس خیلی خوشگل هستند اما با خیال و گمانه زنی من ، که چیزی اثبات نمی شود . از قضا ایشان خیلی هم بد ترکیب و زشت است .

در همین مثال واقعی مشاهده می کنید که اگر من در توصیف چشم و لب و مو و ابروی ایشان مطالبی را هم به هم ببافم بازهم دلیل زیبایی ایشان نیست . بلکه واقعیت چهره ی ایشان همان چیزی است که عرض کردم…\”

 

پاسخ اهانت ایشان را نمی دهم و بانوان بهایی را هم متهم نمی کنم که وقتی مطلب کم می آورند گیس طرف مقابل را کشیده و او را زشت و بد ترکیب خطاب می کنند. اما در مورد گمانه زنی برایشان توضیح می دهم که وقتی از سوی دوستان بهایی هیچ پاسخی به سوالات مربوط به اسرائیل داده نشد ناگزیر از گمانه زنی شدیم و اگر نمی دانید بدانید گمانه زنی و فرضیه سازی یکی از پیشرفته ترین اصول علمی است که دانش بشری مرهون آن است.دانشمندان وقتی پاسخ قطعی سوالات خودرا نمی یابند از طریق ارائه فرضیه ها و سپس آزمون و خطای آنها راهی بسوی حقیقت پیدا می کنندو بسیاری از اکتشافات و اختراعات از همین روش بوده است. بنده هم همین روش را پیش گرفتم تا شاید در خاموشی بهائیان از پاسخ راهی به جواب مقنع پیدا کنیم.

او در پایان استیصال و درماندگی خود را از پاسخ با نثار یکی دو ناسزای دیگر به بنده چاره جوئی نموده و از اسپرینگ و همه بهائیان عالم برای پاسخ به این سوالات تقاضای کمک کرده است با این عبارات:

 

\”شاید من نتوانم علت این حکم را بفهمم و برای فهم آن از همه ی بهاییان به ویژه جناب اسپرینگ تقاضای یاری دارم ، اما می فهمم که آن چه یاس به هم می بافد یاوه است و چیزی جز گمانه و خیال و وهم ذهن مغشوش او نیست\”

 

اهانت های او را می بخشیم و منتظر می مانیم تا ببینیم همه بهائیان چه پاسخی می دهند که اگر ندادند همان مسیر گمانه ها را تا وصول به پاسخ قطعی دنبال کنیم.

از او هم می خواهم چون اسم مرا در آن سایت برده و نقد(!) کرده پاسخ مرا هم در دنباله مطلب خویش درج نماید تا انصاف کمی رعایت شودوغائبانه کسی مورد فحش و اهانت قرار نگیرد.

 

فرهاد:

 

دوستان عزیز

ضمن عرض سلام خوشبختانه پس از مطالب ارائه شده در این تاپیک،بالاخره پس از مدتی ، پاسخیتوسط یکی از دوستان بهایی در یکی از سایت ها ارائه شد مبنی بر اینکه بهائیانموظف به اطاعت از اولیای امور و مقامات کشور ها هستند و چون دولت اسرائیلتبلیغ را ممنوع نموده بهائیان موظف به اطاعتند و نباید تبلیغ نمایند. مطالب زیر را در پاسخ عرض می نمایم:

1-مستند شما برای ممنوعیت تبلیغ در اسرائیل چیست اعلام فرمائید.

2-اگر واقعا بهائیان در تمام جهان تابع حکومت ها هستند چرا در ایران که تبلیغ بهائیتغیر قانونی است بهائیان تبلیغ می نمایند و به این امر اصرار دارند؟!

3-به نظر من پاسخ این دوست عزیز نوید بخش حل و فصل بسیاری از مسائلجمهوری اسلامی با جامعه بهائیان ایران می باشد لذا بیان حکم اطاعت از حکومتدر مورد عدم تبلیغ را به فال نیک می گیریم.با تشکر . فرهاد

 

مرتضی9 (بهایی):

 

با ذکر الله ابهی و اشواق صمیمانه دوستی و محبت خدمت شما جناب فرهاد گرامی نوشتار خویش را آغاز می کنم…

دوست عزیز خیلی تلاش کردم از طریقی دیگر به شما پیامم را ارسال کنم مانند ایمیل اما ظاهرا برای ارسال مطلبم راهی جز عضویت در این سایت پیدا نکردم.

دوست گرامی ، جناب فرهاد ، می خواستم بدانم مطلبی را که تحت عنوان زیر قرار داده اید :

\”\” دوستان عزیز

ضمن عرض سلام

خوشبختانه پس از مطالب ارائه شده در این تاپیک،بالاخره پس از مدتی ، پاسخیتوسط یکی از دوستان بهایی در یکی از سایت ها ارائه شد مبنی بر اینکه بهائیان موظف به اطاعت از اولیای امور و مقامات کشور ها هستند و چون دولت اسرائیل تبلیغ را ممنوع نموده بهائیان موظف به اطاعتند و نباید تبلیغ نمایند. مطالب زیر را در پاسخ عرض می نمایم:

1-مستند شما برای ممنوعیت تبلیغ در اسرائیل چیست اعلام فرمائید.

2-اگر واقعا بهائیان در تمام جهان تابع حکومت ها هستند چرا در ایران که تبلیغ بهائیت غیر قانونی است بهائیان تبلیغ می نمایند و به این امر اصرار دارند؟!

3-به نظر من پاسخ این دوست عزیز نوید بخش حل و فصل بسیاری از مسائلجمهوری اسلامی با جامعه بهائیان ایران می باشد لذا بیان حکم اطاعت از حکومت در مورد عدم تبلیغ را به فال نیک می گیریم.

با تشکر . فرهاد \”\”

به طور واضح نفرموده اید که منظورتان در کدامین سایت است و آیا منظور شما به پاسخ من با همین نام کاربری در سایت ساغر می باشد؟

این سوال را از این بابت می پرسم که اگر به طور واضح از این مطلب مطمئن شوم می توانم به وضوح برایتان به ارائه پاسخ بپردازم.

پس لطفا بفرمایید که منظور شما کدام شخص و کدام سایت بوده تا این موضوع روشن شود.

امیدوارم همواره شاد و سعادتمند باشید.

 

یاس:

 

فرهاد عزیز

بحث در این تاپیک خیلی حساس شده است:

بهائیان گفته اند :

در اسرائیل تبلیغ نمی کنیم چون دولت اسرائیل اجازه تبلیغ نمی دهد و ما طبقاصل تبعیت از حکومت ها موظف به اطاعتیم…

اگر اینگونه است به این سوالات پاسخ دهند:

1-آیا بهائیان در ایران اجازه تبلیغ دارند؟

2-کدام مقام مسئول در ایران اجازه تبلیغ را برای آنها صادر کرده است؟

3-نام آن مقام مسئول چیست؟

4-آیا مجاز نبودن برای تبلیغ در ایران در طول این سه دهه به انها ابلاغ نشده است؟

5-آیا در سایت خود از قول لاریجانی عدم رسمیت و مجازنبودن به تبلیغ را نقل نکرده اند؟

6-چرا از حکومت اسرائیل باید تبعیت کرد ولی از حکومت ایران نه ؟

7-کدام مقام مسئول ایرانی به آنها اجازه ایجاد وب سایت را داده است؟

8- آیا ایجاد وب سایت ،تبلیغ محسوب نمی شود؟

9-آیا اعلام ناقص و ناکافی بودن احکام اسلام در سایتشان،تبلیغ علیه حاکمیت نیست؟

10-توزیع گسترده نامه سرگشاده به رئیس جمهور تبلیغ محسوب نمی شود؟

11-مقالات اعتراضی در سایتهاشان علیه حاکمیت ایران ،مصداق تبعیت ار دولت است؟

12-چرا دردولت اسرائیل مجاز به تشکیل حتی یک ضیافت هم نیستنداما در ایران تمام ضیافات را بر پا نموده و تبلیغ خانوادگی و همسایگی را انجام می دهند؟

منتظر پاسخ دوستان بهایی هستم.

 

فرهاد:

 

دوست عزیز Morteza9

ضمن عرض سلام و خوشآمد همانطور که فرمودید مراد بنده همان سایت ساغر و پاسخهای جناب عالی می باشد از اظهار تمایل شما هم به پاسخ گویی در این زمینه بسیار مسرورم فقط یک خواهش دوستانه دارم و آن اینکه کوتاه بنویسید و از ورود به بحث های حاشیه ایی و غیر مرتبط پرهیز فرمایید \”خیر الکلام ما قل و دل\”

دوستدار شما :فرهاد.

 

مرتضی 9 :

 

با ذکر الله ابهی و شمیم خوش عشق و دوستی خدمت شما جناب فرهاد گرامی ، گفتارم را آغاز می نمایم….

دوست عزیز ، شایسته آن است که وقتی به ذکر مطلب و یا نقل قولی می پردازیم برای نتیجه گیری بهتر و آغاز گفتار در دنباله آن مطلب ، منبع و در شرایطی خود مطلب را قید نماییم و تا همگان بتوانند به وضوح به ارائه نظرات بپردازند و در هرحال امیدوارم این امر مهم را مدنظر داشته باشید.

از خوشامدگویی شما بسیار ممنونم و همانطور که خدمت شما عرض کردم بنده برای انتقال پیامم به شما از آنجایی که راه دیگری جز عضویت در سایت نبود در سایت ثبت نام کردم و اصولا از نظر من جو و شرایط موجود در این سایت چندان برایم مناسب و رضایت بخش نیست و بیشتر ترجیح می دهم در این سایت بازدیدکننده باشم تا کاربر.

دوست عزیز ، بنده به ابهاماتی که مطرح کرده اید در سایت ساغر و درهمان تاپیک مربوطه که مطلب من را مطالعه کرده اید پاسخگویی می کنم و از شما خواهشمندم برای دریافت پاسخ خود به آن جا و همان تاپیک مراجعه نمایید.من تصور نمی کنم برای شما تفاوتی کند پاسخ خود را در کجا دریافت نمایید اگرکه رسیدن به حقیقت برایتان مطرح باشد.در ضمن برای من اولویت اول ، کامل نوشتن می باشد و البته تلاشم اینست که درعین کامل بودن مطالب آنها را جامع و مختصر بیان کنم البته تا جایی که امکان داشته باشد و به یاد ندارم به شخصه در موضوعی به ارائه مطلبی پرداخته باشم و آن مطلب ربطی به مبحث مورد گفتگو نداشته باشد و خط مشی من همواره این بوده است که هرگز مسیر گفتگو از مبحث اصلی منحرف نشود چراکه اینگونه باعث می شود فرد حقیقت جو از دستیابی به حقایق باز بماند و بر ابهاماتش افزون گردد.

با آرزوی سعادت و کامیابی برای شما دوست گرامی

ای دوست در روضه قلب جز گل عشق مکار…

 

یاس:

 

فرهاد عزیز

از این دوست تازه واردو میهمان عزیز که مدعی است به این دلیل بهایی شده که تنها دینی است که واقعا تحری حقیقت داردو هیچ محدودیتی برای هیچ سوالی نمی گذارد و اجازه می دهد حتی در سخن امام و پیامبر اعتراض کنی(!) بخواهید به سوالات ما در این تاپیک مختصر و مفید جواب دهد تا صحت ادعایشان برای ما روشن شود.سوالات بنده همین بالا ست واگر جواب نفرمودندبپذیرند درتمام ادعاهاشان در مورد تحری حقیقت تردید کنیم و…

 

فرهاد:

 

آقای morteza9

با سلام :

یکم: قرار نبود از ابتدای کار سر ناسازگاری بگذارید شماخودتان اظهار تمایل به گفتگو داشتید بنده هم با کمال میل پذیرفتم ولی به محض اعلام قبول بنده شما مطالباتتان رابه دلیل عدم رضایت از سایت بهائی پژوهی در سایت خودتان مطرح کردید البته ازنظر من مهم نیست. جهت روشن شدن موضوع نه تنها در سایت ساغر می نویسمبلکه حاضرم هر کجا بفرمایید بصورت حضوری با جنابعالی و سایر دوستان بهائی گفتگونمایم ولی اجازه بفرمایید، من باب مزاح یک امتیازمنفی به حساب شما منظور نمایم !

دوم: بنده سئوال کردم مستندات شما از ممنوعیت تبلیغ از طرف دولت اسرائیل برای بهائیان چیست ولی جنابعالی به را حتی از کنار این سوال مهم گذشتید و مطلب را ثابت شده فرض کرده اید در حالیکه به صرف فرمایش شما که تبلیغ در اسرائیل از طرف حکومت ممنوع شده است برای یک بحث علمی کفایت نمی کند لطفا اگر مستنداتی در این زمینه وجود دارد اعلام فرمایید.

سوم: فرمودید ما در ایران تبلیغ نمی کنیم بلکه فقط دفاع می کنیم آیا خود و خدا شما از این جواب قانع می شوید که انتظار پذیرش سایرین را داشته باشید؟!خود شما در تاپیک چگونه بهایی شدم مطالب مفصلی در تبلیغ آیین بهائی فرموده ایدسایر دوستان بهائی هم به همین ترتیب که موضوع تبلیغ در آنها اظهر من الشمس است، لذا خواهشمندم نسبت به موضوعاتی که می فرمایید کمی دقت نمایید چونسایر دوستان نیز نوشته های شما را مطالعه می کنند اگر این مطالبی که شما میفرمایید تبلیغ نیست پس تبلیغ چیست؟!

چهارم: در انتها نظر جنابعالی و سایر دوستان بهایی را به قسمتهایی از پیام بیت العدل مورخ 2 شهرالبها 163 مطابق22 مارچ 2006 جلب می نمایم :

(خطاب به احبای عزیز و محبوب ایرانی مقیم بلاد سائره) با تغییرات سیاسی اخیر آن کشور موقعیت احباء وخیم ترشده است. دولت خواستارتعطیلی موسسه آموزشی شد و جامعه بهایی این امر را اجابت نمود ولی بهاییان نمی توانند به خواسته های غیر قابل قبول تن در دهند و یا درمقابل پافشاری دشمنان امرالله برمنع تبلیغ فردی تسلیم گردند مگر نه اینست که حضرت بهاءالله تبلیغ را فریضه ای روحانی برای پیروان خود مقرر داشته و حضرت عبدالبهاء در ضرورت تداوم آن فرموده اند: بکلی تعطیل جائز نه زیرا بکلی تایید منقطع گردد فی الحقیقه حق بیان عقاید مذهبی شخصی به دیگران از جمله حقوق مذکوره در عهدنامه بین المللی حقوق مدنی و سیاسی افراد است.

در رابطه با موضوع بحث و پیام فوق و جملات جناب عبدالبهاء و بهاءالله مطالب دیگری هست که چون به شما توصیه کردم کوتاه بنویسید و اگر خودم رعایت نکنم خلاف اخلاق است لذا در آینده موضوعاتی را خواهم نوشت.

با تشکر .دوستدار شما فرهاد.

 

مهر:

 

با عرض ادب

از این که بعد از چند ماه مطلبی در سایت می نویسم خوشحالم مطلبی شنیده ام که خواستم نظر احبا را بدانم: این درست است که اگر یک بهایی از آسمان اسرائیل عبور کند باید از بیت العدل اجازه بگیرد؟! با این اوصاف باز هم بهاییت دین محسوب می شود؟

 

اسرا:

 

باعرض سلام خدمت همه دوستان عزیز

دوستان بهائی مدام اعتراض می کنند که در این سایت مطالب سانسور می شود لازم به ذکر است اول اینکه در سایت خود یعنی ساغر که سانسور هم وجود ندارد (مثلا) هیچ جواب درست و دقیقی برای سئوالات طرح شده در مورد اسرائیل ندارند. دوم اینکه بنده فقط چند خط در سایت ساغر مطلب نوشتم و بلافاصله در روز دوم آپی مرا بستن و اجاز دسترسی بنده را به سایتشان نمی دهند به هر حال حقیقت مثل رودخانه همیشه جاری خواهد بود.

عزیزان می توانند از پادکست من در نقد بهاییت بازدید بفرمایند

آدرس: http://asra.cast.ir

 

فرهاد:

 

دوستان عزیز سایت بهایی پژوهی

یکی از دوستان عزیز بهائی با نام Morteza 9 در رابطه با سئوالات بنده پیرامون احکام تبلیغ وسکونت و توقف در اسرائیل در این سایت مطالبی فرمودند و بنده هم پاسخ گفتم و ازآنجائیکه برای من فرق نمی کند در کدام سایت بنویسم لذا عملا ارائه مباحث منتقل شد بهسایت ساغر و دوست دیگری هم با نام Spring پاسخ هایی را عنوان فرمودند که خلاصه آنها و جوابهای بنده جهت تنویر افکار و قضاوت نهایی کاربران عزیز ارسال می گردد:

الف :مطالب جناب Morteza 9

1- چون بهائیان ملزم به اطاعت از حکومتها هستند و حکومت اسرائیل هم تبلیغ و سکونت و توقف را برای بهائیان در اسرائیل ممنوع کرده این حکم صادر شده است.در پاسخ گفته شد اگر چنین است چرا بهائیان در ایران تبلیغ می کنند در حالیکه حکومت ایران تبلیغ را برای بهائیان در ایران ممنوع میداند ؟فرمودند :ما در ایران تبلیغ نمی کنیم بلکه دفاع می کنیم! در پاسخ مستنداتی از پیام بیت العدل مورخ 2 شهر البهاء 163 مبنی بر اینکه بهائیان نمی توانند به خواسته های غیر قابل قبول تندر دهند و یا درمقابل پافشاری دشمنان امرالله بر منع تبلیغ فردی تسلیم گردند ارائه گردید.

ب: مطالب جناب Spring

1- بیان زمینه های تاریخی صدور این حکم از زمان جناب بهاءالله و ارائه آن توسط سایر رهبران بهائی و نهایتا بیت العدل در حال حاضر، مهمترین محور پاسخ ایشان است.

2- جلوگیری از ضوضاء و درگیری در اماکن مقدسه بهائی به دلیل سابقه این امر و کشته شدن طرفداران صبح ازل توسط طرفداران جناب بهاء ودستگیری و استنطاق از ایشان در 1285 هجری از دیگر پاسخ های ایشان است.

3- وجود مراکز بهائی و اماکن مقدسه و جاذبه توریستی و دسترسی آسان به مدارک اصلی و کتابهای امری جهت اسرائیلیان ساکن در اسرائیل از دیگر محورهای پاسخ ایشان به سئوالفوق می باشد.بنده نیز این پاسخ را ارسال نمودم

دوشنبه 30 بهمن 1385 در سایت ساغرهمان تاپیک

 

جناب Spring

 

با سلام و تشکراز ورود جنابعالی به این بحث نظر شما و سایر دوستان را به نکات زیر جلب می کنم:

یکم :

فرمودید:می توان گفت علت اصلی این حکم را باید با توجه به زمینه تاریخی این مطلب بررسی کرد …\”سپس قوانینی مشخص شد که این قوانین توسط حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امرالله و در حال حاضر بیت العدل اعظم نیز در این زمینه برقرار است\”در رحیق مختوم جلد دوم که ارجاع فرمودید آمده: حکومت عثمانی در هنگام نفی جمال قدم از ادرنه به عکا در سنه 1285 هجری چهار نفر از اتباع یحیی ازل را با اصحاب جمال قدم به عکا فرستاد…در عکا اتباع ازل به فتنه و فساد پرداختند بحدیکه مناجات قد احترق المخلصون در آن ایام نازل شد عده ای از اصحاب جمال قدم بدون اذن و اجازه آن محیی امم به قتل مفسدین پرداختند و مطابق حکم محکم کتاب بیان که می فرمایند هر کس سبب اذیت و حزن و آزار من یظهره الله شود باید او را معدوم نمایند به قتل انفس معدوده شریره مزبوره اقدام نمودند و در نتیجه فساد شدیدی برخاست و حکومت عکا جمال قدم و حضرت غصن اعظم وعده ای از اصحاب را محبوس و مقید ساخت و باستنطاق پرداخت … یعنی بصورت خلاصه علت بیان حکم درگیریهای ایجاد شده بواسطه کشته شدن طرفداران صبح ازل توسط طرفداران جناب بهاءالله بوده خب فکر می کنید پس از گذشت حدود 130 سال از این واقعه هنوز علت امر باقی است که معلول آن که احکام عدم تبلیغ و سکونت و توقف در اسرائیل است باقی باشد؟!!

دوم:

شما حتما میدانید از نظر آئین بهایی و بیت العدل نه تنها تبلیغ در اسرائیل ممنوع است بلکه تبلیغ اسرائیلی ها هم ممنوع می باشد یعنی فرد بهائی حق ندارد یک فرد اسرائیلی حتی در خارج از اسرائیل را تبلیغ نماید!

سوم:

متاسفانه با ریشه یابی تاریخی شما ،نه تنها به سئوال اصلی پاسخ قانع کننده داده نشده بلکه ابهامات دیگری در زمینه اختلافات داخلی و جنگ قدرت درخانواده جناب بهاء تا حد قتل اطرافیان بوجود آمد که اگر تمایل داشتید در آینده در این مورد بیشتر گفتگو خواهیم کرد.ولی در هر صورت توجه داشته باشید حکم عدم تبلیغ و سکونت و … مربوط به کشور فعلی اسرائیل می باشد و نقل داستانهای تاریخی تغییری در موضوع ایجاد نمی کند

چهارم

فرمودید :در کشور اسرائیل به علت اینکه اسرائیلیان می توانند مستقیما به دارالتبلیغ بین المللی … پس دسترسی آسان به منابع مستند وواقعی در مورد دیانت بهائی در آن کشور بسیار آسان و سهل می باشد.دوست عزیز مگر در آمریکا و اروپا و کشورهای پیشرفته دسترسی به کتابهای بهائیان و منابعمستند وجود ندارد؟!! حتما وجود دارد پس چرا تبلیغ در آن کشورها ممنوع نیست بویژه دردنیای پیشرفته امروز و عصر ارتباطات و اینترنت دسترسی به منابع و کتابها برای همه محققین آسان شده و اختصاص به کشور و محل خاصی ندارد لذا براساس استدلال شمابایستی تبلیغ در همه جا ممنوع شود!!مضافا اینکه احتمال مراجعه افراد به منابع و مدارک (به غیر از محققین که تعدادشان بسیاراندک است) بدون تبلیغ اولیه تقریبا صفر می باشد.

پنجم :

فرمودید:\”همچنین با بررسی زمینه ی تاریخی این حکم می توان دریافت که ممانعت از ایجاد ضوضاء و بلواء که موجبات به خطر افتادن اماکن مقدسه بهائی را در آن کشور باعث می شودنیز می تواند از دلایل دیگر وضع چنین حکمی باشد\” اگرچنین است تبلیغ و سکونت و توقف فقط در این دوشهر اسرائیل یعنی حیفا و عکا بایستی ممنوع شود در سایر شهرهایاسرائیل چرا باید ممنوع باشد؟شاید اسرائیل توسعه پیدا کرد و اراضی دیگری از فلسطین – لبنان – سوریه و اردن را تصرف کرد آیا سکونت و تردد در آن اراضی و تبلیغ ساکنین آنجا هم ممنوع خواهد بود؟!!فاعتبروا یا اولی الابصار

تاپیک سه شنبه 1 اسفند 1385 در سایت ساغر

دوست عزیز جناب Spring

یکم:

بحث در مورد احکام جناب باب تاپیک مستقلی می طلبد فقط اینرا بدانید جمله \”هر کس سبب اذیت و حزن و آزار من یظهره الله شود باید او را معدوم نمایند\” ربطی به حکم جهاد ندارد مگر کسانی که بواسطه این حکم طرفداران صبح ازل را کشتند جهاد کردند؟!! مخالفین من یظهره الله را معدوم کردند.

دوم:

اگر مراد شما از ذکر زمینه های تاریخی این بوده که این حکم از زمان جناب بهاء بوده و تا حال ادامه یافته و بیت العدل این حکم را جدید وضع نکرده بنابراین شما به سئوال اصلی پاسخ نگفته اید بلکه فقط به تبیین بستر تاریخی صدور حکم پرداخته اید ولی اگر نظر شما از ذکر وقایع تاریخی علت صدور حکم است این سئوال همچنان بلا جواب می ماند که چرا با از بین رفتن علت، معلول از بین نرفته. خود شما هم در پست قبلی اشاره کردید که این حکم موقت است یعنی پذیرفته اید که تاریخی است

سوم:

شما از طرفی اثبات می فرمایید که این حکم از زمان جناب بهاء وجود داشته تا زمان بیت العدل هم برقرار است. از طرفی می فرمایید اگر بیاناتی از هیاکل مقدسه در این زمینه وجود دارد بیاورید تا شاید راهگشا باشد. جناب Spring بنده یک توصیه دوستانه دارم و آن اینکه موضوع را طی نامه ای از بیت العدل سئوال بفرمایید و بخواهیدتمامی جوانب سئوال را توضیح دهند که از این سردرگمی همگی نجات پیدا کنیم مضافا اینکه مجبور نشوید در توجیه این حکم بسیاری از مسائل بدیهی و ساده را منکر شوید در کجای دنیا افراد به واسطه جاذبه های توریستی و بازدید اماکن مقدسه به تنهاییتبلیغ شده اند و دین خود را عوض کرده اند (بدون تبلیغ) اسرائیلیانی که در سایر شهرهای اسرائیل ساکن هستند و امکان بازدید از این امکان را ندارند چه کنند؟ چرا باید از این فیضهدایت محروم بمانند؟!! تازه فرض کنید یک فرد اسرائیلی در اثر بازدید از اماکن بهایی، تحت تبلیغ واقع شد و به آئین بهائی علاقمند شد آیا مگر می تواند یک فرد اسرائیلی بهائی شود؟ پس این حرف از اساس بی نتیجه است.دوست عزیز به نظر من موضوع ممنوعیت تبلیغ در اسرائیل فراتر از این مباحثی است که می فرمایید در همین پاسخ بیت العدل به سئوالی که در مورد تبلیغ در اسرائیل که شما برای Ali 82 متن انگلیسی آنرا آورده اید در انتهای نامه آمده\”اگر اسرائیلی ها سئوالی درباره امر کردند به سئوالشان پاسخ داده می شود ولی به صورتی که هم پاسخ به آنها داده شود و هم آنکه آنان محرکی برای علاقمندی وسئوال بعدی پیدا نکنند.\”

فاعتبروا یا اولی الابصار

با تشکر فرهاد

 

یاس:

 

فرهاد عزیز سر انجام گمانه زنی ها موثر افتاد و دوستان بهایی را از لاک سکوت در آوردو پاسخ هائی دادند:

1-در اسرائیل تبلیغ نمی کنیم چون ضوضا می شود!

2-این حکم در این 130 سال موقتی بوده شاید عوض شود!

3-این حکم بخاطر ازلی کشی بهائیان در عکا بوده و تا کنون ادامه دارد!

4-بیت العدل اینچنین گفته و لذا لازم الاتباع است!

5-عدم تبلیغ بخاطر حفظ اماکن مقدسه بهایی است!

6-عدم تبلیغ بخاطراطاعت از حکومت اسرائیل است!

7-در ایران تبلیغ می کنیم چون مهد امر الله است!

8- در ایران تبلیغ نمی کنیم بلکه دفاع می کنیم!

9-بیت العدل پاسخ نمی دهد از جامعه بهائیان سوال کنید شاید پاسخ دهد!

10-این بحث را تمام کنید دیگر کلافه شدیم !…

انتظار داریم جنابعالی بیشتر ابعاد بحث را بگشائید.

با تشکر از بحث های موشکافانه شما.

 

یاس:

 

در گفتگو با بهائیان در سایت آنها از قول همسر شوقی افندی رهبر شان(منظور روحیه ماکسول ) در دیدار با بن گوریون نخست وزیر اسرائیل نقل میکند که بهائیت همچون حلقه های زنجیر با اسرائیل پیوند دارد و اعلام می داردما بهائیان به اینجا( یعنی این سرزمین ) تعلق داریم :دیدار حضرت حرم (روحیه ماکسول همسر جناب شوقی) با بن گوریون نخست وزیر اسرائیل:

متن اصلی به نقل از مجله اخبار امری سال 1340 شماره دی ماه صفحه 601:

\”چنانچه فرضا نفس استقرار مرکز جهانی بهائی در کشور یهودی نژاد اسرائیل امری به ظاهر لغو تلقی گردد برعکس خانم ربانی (روحیه ماکسول) بدون اندک تردید و با نهایت تاکید اظهار می دارد که ما به اینجا (اسرائیل) تعلق داریم اگر قرار باشد قائل به تمیز و امتیاز هم شد من ترجیح می دهم که جوانترینِ ادیان در یکی از تازه ترین کشورهای جهان نشو ونما نماید و در حقیقت باید گفت آینده ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است.\”

***************

 

ali82 نیز این مطلب را در همین موضوع از توقیعی از ناحیه شوقی نقل نمودهولی سند آن را ارائه نداده است که چنانچه این متن را می بیند از او خواهش می کنیم سندش را ذکر نماید:

با سلام ،اسرای عزیز حال که شما سندی را ارائه کردید من هم یک سند را در روابط بهائیت با اسرائیل بیان می کنم:

\”مصداق وعده ی الهی به ابنا خلیل و وراث کلیم ظاهر و باهر و دولت اسرئیل در ارض اقدس مستقر و بروابط متینه بمرکز بین المللی جامعه بهایی مرتبط و باستقلال و اصالت آئین الهی مقر و معترف و بثبت عقد نامه بهائی و معافیت کافه موقوفات امریه در مرجع عکا و جبل کرمل و لوازم ضروریه بنای بنیان مقام اعلی از رسوم دولت و اقرار برسمیت ایام تسعه متبرکه محرمه موفق و موید.شوقی \”

 

جویا:

 

توجه دوستان عزیز به ویژه بهائیان فرهیخته و آزاداندیش را به این مطلب از جناب ولی امرالله شوقی ربانی جلب می کنم:

‏در موضوع صادق فرزند آقا محمد جواد آشچی فرمودند بنویس: این شخص بداخلاق و پست ‏فطرت اخیرا مخالف دستور این عبد مسافرت به فلسطین نموده و وارد ارض اقدس گشته، ‏تلغرافی راجع به طرد و اخراج او از جامعه به آن محفل مخابره گردید به والدش صریحا اظهار و ‏انذار نمایند مخابره با او به هیچ وجه من الوجوه جائز نه، تمرد و مخالفت نتایجش وخیم است! ‏‏(شوقی افندی ، توقیعات مبارکه، (102-109) ص 41) ‏

 

ای اهل عالم! سراپرده ی یگانگی برافراشته شده است. بی نوای فلک زده ای برخلاف دستور جناب شوقی افندی به سرزمین مقدس مسافرت کرده است. نتیجه ی وخیم این تمرد و مخالفت طرد است. حتی پدرش هم حق ندارد به او تلگراف بزند. نمی دانم چون پست فطرت و بد اخلاق بوده به فلسطین رفته است یا چون بی اجازه به آن جا رفته پست فطرت و بداخلاق شده است.

ای اهل بهاء دیده بگشایید!

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 + 19 =