عکس روی جلد آن را در سایت قرار داد

[spring]

جناب Jooya
باید مطالبی را مد نظر داشته باشید. اگر در ظاهر تعارضی در میان باشد آن تعارض پس از بحث و گفتگو حل می شود. بارها عرض شد که آثار بهائی را در ارتباط با یکدیگر می بایستی بررسی کرد. اگر شما یک آیه را پیدا یم کنید و فکر می کنید تناقض و یا تعارضی دارد چه بسا حتی آن آیه نقل قول از فردی می باشد که خدو حضرت بهاءالله و یا ... آن مطلب را قبول ندارند.
حضرت بهاءالله در یکی از آثار خود می فرمایند:"راست گو کفر گو، بهتر از آن است کلمه ی ایمان بر زبان رانی و دروغ گویی"
شما می توانید این بیان را بدینگونه را حضرت بهاءالله هم نقل نمایی:"کفر گو بهتر از آن است کلمه ی ایمان بر زبان رانی"
این روش ردیه نویسان و ناسخان حقیقت می باشد. اگر می خواهید خود را در زمره ی این افراد قرار داهید ایرادی نیست ولی خود را جویای حقیقت ننامید.
بسیاری از ردیه نویسان به غلطهایی در آثار حضرت باب یا بهاءالله اشاره می کنند غافل از آنکه قبل از اینکه با این کار بر آئین بهائی خرده بگیرند بر آئین اسلام خرده گرفته و آن را رد می نمایند. چون در قرآن نیز غلطهای نحوی می باشد که صد البته بنده این مسئله ی نقض را حکم بر بطلان اسلام نمی دانم.
اسلام حق است چه شما بپذیرید چه نه. چه هزار ایراد مانند آن علی دشتی بر آن بگیرید یا نگیرید. چه مسلمانان بتوانند جواب آن ایرادات را بدهند چه نتوانند.
بنده می گویم شما آن بیان معروف مکنون 24 ولی امر را بیاورید، شما می گویی اگر باشد چه احساسی خواهید داشت. بنده می گویم :شادانی و شعف
اگر صد بار دیگر نیز این مطلب را -صرفا برای عدم بیان بیان- بگویید بنده نیز همین را می گویم. بنده باید آن بیان را ببینم و در مورد آن نظر دهم.
همانطور که بیان حضرت بهاءالله دراشراقات را دیدم و حال در پی پاسخگوییم. باز هم می گویم که بیانات در زمینه ی حرق کتب و 24 ولی امر و اشتباهات مرجعی به قران توسط حضرت بهاءالله را بیاورید تا درباره ی آن نظر دهم.
کارتان شبیه طبل تو خالی است.
شاید با این کلام به اهتزاز آیید و نقل کنید.
Spring

[jooya]

دوست عزیز همان طور که فرموده اید بهائیت در حقانیت اسلام حرفی ندارد. سخن بر سر بطلان بهائیت است. برای این منظور هم یکی از بهترین روشها خواندن آثار سران امر است. بنده منظور شما را از ردیه و ردیه نویسان نمی فهمم. اساس عرائض بنده کتاب های امری است. به هیچ روی هم به استناد مثلا یک قسمت با نادیده گرفتن قسمت های دیگر سخن نمی گویم. عقلم هم می رسد که ممکن است پس و پیش مطلب چیز دیگری باشد. با توجه به تمام این موارد، به عرض می رسانم که موضوع خرده گرفتن بر بهائیت نیست موضوع عدم توانایی بهائیان در اثبات حقانیت آئین خودشان است. همان طور که فرموده اید از آن جا که حقانیت اسلام مورد قبول سران بهایی است، گفت و گوی در باره ی حقانیت اسلام برای من و شما کار بیهوده ای است، چه علی دشتی آن را رد کرده باشد چه اثبات. سخن بر سر حقانیت بهائیت است که همان طور ابتر مانده است.

سخن آخر آن که: قربانت بروم( باز هم من مجبور شدم قربان شما بروم) من و شما گرگ باران خورده ایم. تا زمانی که شما نفرمایید که اگر سخن باب در زمینه ی حرق کتب و دروغ بستن بهاء الله به قرآن و نیز سخن عبدالبهاء در باره ی تعداد 24 نفر ولی امر، درست بود شما چه می کنید، هر چند هم که مرا تحریک کنید تا به اهتزاز در آیم، به اهتزاز در نمی آیم. از من پیرمرد گذشته است که با این گونه تحریکات پیرمردی مانند خودم، به اهتزاز در آیم. کاری ندارد ،برای شرکت کنند گان این سایت اثبات فرمایید که بنده طبل تو خالی ام. راهش هم آن است که قراری بگذارید: اگر موارد گفته شده مدرک داشت، چه می کنید؟ خوب بگویید و خیالمان را راحت کنید! بی صبرانه منتظرم . در ضمن هنوز هم برای مدرک اشراقات چیزی نفرموده اید.

[spring]

جناب Jooya
به بنده علاوه بر احساس شعف و سرور احساسات دیگری نیز دست می دهد.
اولا این خلاف عدالت این دولت عدالت پرور شما می باشد که بنده ی پیرمرد را احساساتی نما یید. احساس شعف و سرور در این سن -که خود بهتر می دانی- نیز خطرناک می باشد، چه برسد اهتزاز و امثالهم که لعنت الله علیها.
طاقت از من سلب نمودی، برآنم که بدانم آن بیانی که می گویی کجاست؟ بیاور و ببینیم چیست؟
بیاد نمی آورم که گفته باشم "طبل تو خالی هستی" ولی از این برداشتت خشنودم. اگر به پست هایت نظری بیفکنی می بینی که چند پست است به بنده وعده ی آن بیانات را می دهی و هر دفعه از احساساتم جویا می شوی. بیانات را بیاور. هم آن بیان معروف مکنون 24 ولی امر را و هم حرق کتب را و هم مرجع غلط به قرآن را و ...
آن مطلبی را نیز که گفتی اثبات کنم، نیازی در اثباتش نیست. کافی است خواننده تا به هینجای مطالبت را بخواند خود به خود آن دلیل برش واضح و آن ادعا مبرهن و آن حجت باهر خواهد شد.
در مورد اشراقات گفتم که تاپیک بزن:"خاتمیت" که در آنجا ادامه دهیم.
Spring

[jooya]

ای پیر خردمند سلام و عرض ارادت مرا پذیرا باشید. دوست عزیز باز هم تکرار می کنم: مطمئن باشید بنده کسی نیستم که بی مدرک حرف بزنم. منتهی باز هم از شما خواهش می کنم به طور روشن تعیین بفرمایید که اگر مطالب مذکور وجود داشت، شما چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد. چرا مرا وادار می فرمایید که یک مطلب را تکرار کنم و شرمنده باشم از این که وقت شریف خوانندگان را بیهوده بگیرم. چرا به جای این همه تعارف و تکلف و طفره رفتن یک جمله نفرمایید که اگر این مطالب بود، چه؟ من هم مانند شما خوانندگان محترم را دعوت به مطالعه ی مطالبی که میان ما رفته است می کنم. اما راه دوری نرویم. همین جا بیاییم تکلیف این قرار را روشن کنیم:
1- عبدالبهاء گفته است این آئین چون اعظم از ادیان گذشته است، به جای 12 نفر امام و پیشوا و ... 24 نفر ولی امر خواهد بود.
2- شما یا جناب پژمان قرار بود مدرک حدیثی را که جناب بهاء الله مدعی شده است که در آن حدیث آمده که امام زمان در جابلقاست ارائه دهید. نداده اید. من عرض کردم از ایشان سابقه دارم که حتی آیه ای را به قرآن نسبت داده که در قرآن نیست.
3- جناب باب دستور داده که هر کتاب دیگری به جز بیان باید سوزانده شود.
بفرمایید اگر این ها بود علاوه بر ان که طاقت از دست می دهید، دیگر چه می کنید. اگر آوردم و دیدید چه عکس العملی خواهید داشت. تو را به خدا مرا جان به لب نفرمایید. بگویید دیگر! منتظرم.

[jooya]

نکته ی دیگری را که لازم است خدمت شما و دیگر دوستان عرض کنم آن است که تا زمانی که شما و یا دیگر عزیزان بهایی به موضوعی که در کتاب اشراقات آمده است ( همان که شما پیش از این منکر اصلش بودید و اکنون در آن باره سکوت کرده اید. یادتان می آید ما را به گونه ای متهم به دروغ گویی کردید؟) پاسخ ندهید، از گشودن باب بحث بسیار شیرین و مهم خاتمیت، معذورم.

[roozbeh]

جناب اسپرینگ حق پژوه؛

چرا پروژه تحرّی حقیقت را ناتمام رها کردید؟
بیش از یک هفته از آخرین پست استاد جویا می گذرد و کاربران سایت منتظرند تا بنگارید که اگر جناب جویا برای دو موضوعی که مطرح شده اسناد قابل قبول از کتب مرجع شما ارائه نمایند؛ شما چه عکس العملی نشان خواهید داد؟
با توجّه به این که از دو سه روز پیش، باز هم در تالارهای دیگر چشمانمان به افاضات جنابعالی روشن شده و از آن جا که برنامه سایت به نتیجه رساندن مباحثی است که تا کنون مطروح شده؛ مجدداً این موارد را متذکّر می شوم:

1- عبدالبهاء گفته است این آئین چون اعظم از ادیان گذشته است، به جای 12 نفر امام و پیشوا و ... 24 نفر ولی امر خواهد بود.

2- جناب باب دستور داده که هر کتاب دیگری به جز بیان باید سوزانده شود.


بهتر است به جای بحث در تالار جدید با جناب یاس، به این پرسش پاسخ دهید که در برابر مدارک موارد فوق چه عکس العملی نشان خواهید داد.

هم چنین شما یا جناب پژمان قرار بود مدرک حدیثی را که جناب بهاء الله مدعی شده است که در آن حدیث آمده که امام زمان در جابلقاست ارائه دهید.


من این پرسش را از تمامی کاربران سایت مطرح می کنم:
براستی میدان بحث و مناظره ای منطقی را این گونه رها کردن نشان از چیست؟


جناب اسپرینگ؛ آیا جواب به این پرسش که شما در برابر حقیقت چه عکس العملی از خود نشان می دهید به این مرتبّه سخت و دشوار است.
البتّه به کاربران سایت حق دهید که با طولانی شدن مدّت پاسخ گویی شما در حسن نیّتتان و این که براستی در پی تحرّی حقیقت هستید شک کنند.

هم چنان منتظر جواب های روشن و منطقی شما هستیم.