بیت العدل
-
- فعّال
- پست: 251
- تاریخ عضویت: سهشنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm
جناب پژمان از آن جا که مطلب پایانی شما مهم بود، جداگانه به آن می پردازم. دوست عزیز بگذارید خدمت شما نکته ای را عرض کنم که قبلا هم در این سایت گفته ام: عقیده را نه می توان با پتک در مغز کسی فرو کرد و نه می توان با گاز انبر از مغز کسی بیرون آورد. من هم مانند شما معقدم که ما نه می توانیم و نه باید دیگران را وادار به پذیرش سخنان خود کنیم. بر آین بیفزایم این نکته ی لطیف قرآنی را که : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: کسانی که در راه ما کوشش می کنند، حتما راه را به آنان می نمایانیم. علت آن که بنده خواستم در باره ی پیشگویی جناب عبدالبهاء مبنی بر تعداد اولیای امر در بهائیت، قراری با سرکار و یا هر بهایی دیگری بگذارم آن است: دوست عزیز بی تردید قصد من و شما آن نیست که اوقات گران بهای خود را در این گفت و گوها هدر دهیم. باید به یک نتیجه برسیم. یکی از نتائج حاصله، آن است که مردانه و شجاعانه بگوییم: اگر فرضا هر چند به فرض محال چنین مطلبی گفته شده باشد، پی می بریم که جناب عبدالبهاء رجل الاهی نبوده است. دوست من اعتراف به حقانیت حق، خودش مقوله ای است. پس مانعی ندارد که با هم قرار بگذاریم. تا زمانی که قرار ننهید، حقیر از بیان مطلب، مغذورم. و بالاخره آن که به هر روی ما با هم اختلاف داریم. اما نزاع نداریم.
-
- فعّال
- پست: 216
- تاریخ عضویت: دوشنبه 23 مرداد 1385, 2:04 pm
جناب پژمان!
هر کس با حق ستیزه کند خواهد شکست.پسندیده بود دیگر با شما بحث نکنم زیرا برای
صرفا حرف وپاسخی نگاشتن در برابرمنطق روشن بنده مجبور شده اید از من غلط املایی
بگیریدیاپز منطق دانی بدهید و مرا به ندانستن منطق متهم کنید (که با اینکار صد البته
میزان جهل خود به ادبیات و قواعد املایی ومنطق فطری و صناعی را آشکار ساختید) در
حالیکه من به حرف های خود شما استناد کرده و از آنها شاهد آورده بودم که نظم نوینی
که قرار بود نسل امروزی را به نام دین اداره کند دچار تناقض ها ونقص ها وچالش هایی
شده که هر چه مبلغانش می کوشند رفو کنند بیشتر پاره می شود.دو برادر (عباس و
محمد علی ) بر سر آن می جنگند ،عباس بی پسر می شود ،شوقی بی فرزند وعقیم ،
بیت العدل بی سر پرست،نصوص بی مبین ،امر دچار تفرق و بنیانش متزلزل می شود...
خیال نکنید دارم شعار می دهم این نص کتاب خود شماست که توصیه می کنم تهیه کنید
وبخوانید:
"بدون این (ولایت امر الله) وحدت امرالله در خطر افتدو بنیانش متزلزل گردد واز
منزلتش بکاهد واز واسطه فیضی که بر عواقب امور در طی دهور دارد بالمره بی نصیب
ماند وهدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیه منتخبین(یعنی اعضای بیت العدل)
ضروری است سلب شود "!!! (دور بهایی ص 77 )
گمان کرده اید جوانان بهایی و بهایی پژوهان متوجه تناقضات نخواهند شد؟
باید عرض کنم چرا.وقتی پژوهش کنند حق را در می یابند و به تبلیغات شما گردن نمی
نهند و بهائیت را وداع می گویند حتی اگر شما قسم یاد کنید وجود ندارند.لابد از سایت
های بهایی گریزان بی اطلاع نیستید...
تکرار می کنم هر کس با حق بستیزد خواهد شکست.خوش باشید!
هر کس با حق ستیزه کند خواهد شکست.پسندیده بود دیگر با شما بحث نکنم زیرا برای
صرفا حرف وپاسخی نگاشتن در برابرمنطق روشن بنده مجبور شده اید از من غلط املایی
بگیریدیاپز منطق دانی بدهید و مرا به ندانستن منطق متهم کنید (که با اینکار صد البته
میزان جهل خود به ادبیات و قواعد املایی ومنطق فطری و صناعی را آشکار ساختید) در
حالیکه من به حرف های خود شما استناد کرده و از آنها شاهد آورده بودم که نظم نوینی
که قرار بود نسل امروزی را به نام دین اداره کند دچار تناقض ها ونقص ها وچالش هایی
شده که هر چه مبلغانش می کوشند رفو کنند بیشتر پاره می شود.دو برادر (عباس و
محمد علی ) بر سر آن می جنگند ،عباس بی پسر می شود ،شوقی بی فرزند وعقیم ،
بیت العدل بی سر پرست،نصوص بی مبین ،امر دچار تفرق و بنیانش متزلزل می شود...
خیال نکنید دارم شعار می دهم این نص کتاب خود شماست که توصیه می کنم تهیه کنید
وبخوانید:
"بدون این (ولایت امر الله) وحدت امرالله در خطر افتدو بنیانش متزلزل گردد واز
منزلتش بکاهد واز واسطه فیضی که بر عواقب امور در طی دهور دارد بالمره بی نصیب
ماند وهدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیه منتخبین(یعنی اعضای بیت العدل)
ضروری است سلب شود "!!! (دور بهایی ص 77 )
گمان کرده اید جوانان بهایی و بهایی پژوهان متوجه تناقضات نخواهند شد؟
باید عرض کنم چرا.وقتی پژوهش کنند حق را در می یابند و به تبلیغات شما گردن نمی
نهند و بهائیت را وداع می گویند حتی اگر شما قسم یاد کنید وجود ندارند.لابد از سایت
های بهایی گریزان بی اطلاع نیستید...
تکرار می کنم هر کس با حق بستیزد خواهد شکست.خوش باشید!
-
- فعّال
- پست: 251
- تاریخ عضویت: سهشنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm
حضور همه ی اعضا و میهمانان سایت به ویژه عزیزان پژمان و یاس سلام عرض می کنم. عزیزان! از حضور گرامی تان تقاضا می کنم از پرداختن به امور ناخوش آیند، بپرهیزید. اجازه دهید همگی ملتزم باشیم که فضای سالم و مناسب سایت را حفظ کنیم. از تذکر جناب سردبیر هم تشکر می کنم. حضور جناب یاس هم عرض می کنم که به نظر می رسد این پژمان عزیز بهایی روشن اندیش و آزاده ای است. از این رو از ایشان خواهش می کنم خیلی روشن به پرسشهای حقیر و جناب یاس در باره ی بیت العدل پاسخ دهند. متشکرم
-
- پست: 9
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 شهریور 1385, 12:53 am
جناب یاس و اشارتا به پژمان
در پاسخ جنابعالی عرض مینمایم بهاییان معتقد به استمرار ولایت امر با توجه به متن الواح وصایا و تصریحات کاملا روشن شوقی افندی مسیر طبیعی زندگی خود را طی مینمایند و در تاویل و توجیه کلام روشن الواح وصایا مبنی بر استمرار ولایت امر اینقدر حقیقت را پنهان نمی کنند
بحث بسیار بسیار مهم واساسی ولایت امر و اسمرار ان روح الواح وصایا میباشد وکسی قادر به انکار ان نیست نه تنها پژمان هیچ کس دیگری در طول حدود چهل و نه سال از درگذشت ولی اول امر بهایی قادر به بیان روشن و منطقی و بدور از هر گونه تعصب و یکسو نگری نبوده است و این موضوع خط قرمزی است که هیچ کس نباید از ان سوال یا انتقادی نماید که عاقبت با عصبه انتصابی جلیله صیانت وباچوب طرد جامعه امررا ترک نماید . همان گونه که بنده عرض کردم بهاییان گروه اول یعنی معتقدان به قطع ولایت امر که اکنون اکثریت بهایییان بر این عقیده پای بند میباشند و از حقیقت بزرگ و کلیدی حضور ولی امر در راس تشکیلات غافل میباشند پای در مسیری دشوار و بدون انتها گذاشته و باید در مقابل نصوص صریح و واضح و روشن و غیر قابل تاویل و توجیه الواح وصایا بایستند و خود را از بزرگترین سند راهبردی در هدایت جامعه محروم نمایند. من به این نکته مهم جهت اطلاع اشاره نمایم که """ مو ضوع ولایت امر تنها و برای اولین بار فقط در الواح وصایا مطرح شده است و قبل از ان در هیچ جای دیگر اثری از ان را نمیتوان مشاهده نمود و این مطلب بدیع و بکر اخرین و تازه ترین عنوان در رهبری امر میباشد """"""" بهاییان گروه اول بدین نکته نظر نمایند و بدیده امعان بدان بنگرند که با این موضوع بد یع چگونه برخورد شده است در واقع بنای رفیع ولایت را به اسانی از اثر انداخته و بنیان ان را متزلزل کرده اند در حالی که موضوع کاملا روشن است که باید ولایت استمرار داشته و حقیقت هم همین است. علاقمندم دوستان اگر در این مورد نظری دارند بیان فرمایند
خوب و خوش باشید
در پاسخ جنابعالی عرض مینمایم بهاییان معتقد به استمرار ولایت امر با توجه به متن الواح وصایا و تصریحات کاملا روشن شوقی افندی مسیر طبیعی زندگی خود را طی مینمایند و در تاویل و توجیه کلام روشن الواح وصایا مبنی بر استمرار ولایت امر اینقدر حقیقت را پنهان نمی کنند
بحث بسیار بسیار مهم واساسی ولایت امر و اسمرار ان روح الواح وصایا میباشد وکسی قادر به انکار ان نیست نه تنها پژمان هیچ کس دیگری در طول حدود چهل و نه سال از درگذشت ولی اول امر بهایی قادر به بیان روشن و منطقی و بدور از هر گونه تعصب و یکسو نگری نبوده است و این موضوع خط قرمزی است که هیچ کس نباید از ان سوال یا انتقادی نماید که عاقبت با عصبه انتصابی جلیله صیانت وباچوب طرد جامعه امررا ترک نماید . همان گونه که بنده عرض کردم بهاییان گروه اول یعنی معتقدان به قطع ولایت امر که اکنون اکثریت بهایییان بر این عقیده پای بند میباشند و از حقیقت بزرگ و کلیدی حضور ولی امر در راس تشکیلات غافل میباشند پای در مسیری دشوار و بدون انتها گذاشته و باید در مقابل نصوص صریح و واضح و روشن و غیر قابل تاویل و توجیه الواح وصایا بایستند و خود را از بزرگترین سند راهبردی در هدایت جامعه محروم نمایند. من به این نکته مهم جهت اطلاع اشاره نمایم که """ مو ضوع ولایت امر تنها و برای اولین بار فقط در الواح وصایا مطرح شده است و قبل از ان در هیچ جای دیگر اثری از ان را نمیتوان مشاهده نمود و این مطلب بدیع و بکر اخرین و تازه ترین عنوان در رهبری امر میباشد """"""" بهاییان گروه اول بدین نکته نظر نمایند و بدیده امعان بدان بنگرند که با این موضوع بد یع چگونه برخورد شده است در واقع بنای رفیع ولایت را به اسانی از اثر انداخته و بنیان ان را متزلزل کرده اند در حالی که موضوع کاملا روشن است که باید ولایت استمرار داشته و حقیقت هم همین است. علاقمندم دوستان اگر در این مورد نظری دارند بیان فرمایند
خوب و خوش باشید
-
- پست: 53
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
- محل اقامت: www.saghar.org
- تماس:
جناب Dr.parviz
همچنان منتظر جوابتان هستم.
جناب Saman
از نوشتارتان معلوم است که در این مورد تدقیق بسیار نموده اید. لطفا بفرمائید که بهائی هستید یا نه و همچنین به بیت العدل اعتقاد دارید یا جزو گروه های ناقضین می باشید. اگر از ناقضینید بفرمائید کدام گروه تا بنده بتوانم بر اساس معتقداتتان با شما سخن بگویم. منتظر جوابتان می مانم. باقی مطالب را بعدا بر اساس اعتقادتان پاسخ خواهم گفت.
جناب Yas و Jooya
شما مطالبی رادر این باره خوانده اید ولی متاسفانه چون دیگران تمامی جوانب را رد نظر نمی گیرید.
مطالب موجود در الواح وصایا و آثار دیگر در مورد بیت العدل و ولایت امر، در مورد روابط متقابل و وظایف آن دو -که البته مستقل- و در ارتباط با هم می باشد، است. قوانین موجود در الواح وصایا مثل آنکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد و مواردی از این قبیل در مورد ارتباط بیت العدل و ولایت امر، در صورت وجود هر دو موسسه می باشد. یعنی اگر بیت العدل و ولایت امر را داشته باشیم، مثلا آنگاه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد.
در آثار بهائی -همان طور که قبلا گفته شد و مورد کم لطفی دوستان و دشمنان! قرار گرفت- هیچ گونه تضمینی مبنی بر وجود ولی امر در آتیه ی ایام نبوده است. تنها وظایف متقابل و اختصاصی هر یک بیان شده است.
مطلب دیگری که باز مورد کم لطفی قرار کرفته است آن است که عرض شد موارد متعددی در آثار بهائی حتی در الواح وصایا می باشد که نشانه هایی از قطع ولایت امر را پیش بینی کرده اند. البته این موارد به تلویحی است نه تصریحی. ولی با مداقه ی دوستان و ... این موارد مشخص خواهد شد.
همچنان منتظر بیان در مورد 24 ولی امر هستم.
Spring.
همچنان منتظر جوابتان هستم.
جناب Saman
از نوشتارتان معلوم است که در این مورد تدقیق بسیار نموده اید. لطفا بفرمائید که بهائی هستید یا نه و همچنین به بیت العدل اعتقاد دارید یا جزو گروه های ناقضین می باشید. اگر از ناقضینید بفرمائید کدام گروه تا بنده بتوانم بر اساس معتقداتتان با شما سخن بگویم. منتظر جوابتان می مانم. باقی مطالب را بعدا بر اساس اعتقادتان پاسخ خواهم گفت.
جناب Yas و Jooya
شما مطالبی رادر این باره خوانده اید ولی متاسفانه چون دیگران تمامی جوانب را رد نظر نمی گیرید.
مطالب موجود در الواح وصایا و آثار دیگر در مورد بیت العدل و ولایت امر، در مورد روابط متقابل و وظایف آن دو -که البته مستقل- و در ارتباط با هم می باشد، است. قوانین موجود در الواح وصایا مثل آنکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد و مواردی از این قبیل در مورد ارتباط بیت العدل و ولایت امر، در صورت وجود هر دو موسسه می باشد. یعنی اگر بیت العدل و ولایت امر را داشته باشیم، مثلا آنگاه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد.
در آثار بهائی -همان طور که قبلا گفته شد و مورد کم لطفی دوستان و دشمنان! قرار گرفت- هیچ گونه تضمینی مبنی بر وجود ولی امر در آتیه ی ایام نبوده است. تنها وظایف متقابل و اختصاصی هر یک بیان شده است.
مطلب دیگری که باز مورد کم لطفی قرار کرفته است آن است که عرض شد موارد متعددی در آثار بهائی حتی در الواح وصایا می باشد که نشانه هایی از قطع ولایت امر را پیش بینی کرده اند. البته این موارد به تلویحی است نه تصریحی. ولی با مداقه ی دوستان و ... این موارد مشخص خواهد شد.
همچنان منتظر بیان در مورد 24 ولی امر هستم.
Spring.
-
- پست: 49
- تاریخ عضویت: جمعه 10 شهریور 1385, 10:02 pm
باز هم تأکید می کنم: این جناب اسپرینگ به هیچ وجه در صدد آن نیست که تحری حقیقت کند. بلکه می خواهد مطالبی را که ارکان بهائیت را متزلزل می کند، یاد بگیرد و بعد بگردد و برای آنها جوابی سرهم کند و به بهائیان ساده لوح عرضه کند و بگوید: این هم جواب. برای اثبات این عرضم مطالب جویا را این جا می آورم و از اسپرینگ می خواهم دقیقا به آن ها جواب بدهد. لطفا بی راه هم نرود:
* حضرت عبدالبهاء در الواح وصايا صفحه 11 مي فرمايند:
... زیرا آيت الله و غصن ممتاز و ولي امرالله و مرجع جميع اغصان و افنان و ايادي امرالله و احباالله است و مبين آيات الله و من بعده بکرا بعد بکر
* حضرت عبدالبها ء در الواح وصايا صفحه 13درباره جانشيني ولي امرالله مي فرمايند:
اي احباي الهي بايد ولي امرالله در زمان حيات خويش من هو بعده را تعيين نمايد تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. و شخص معين بايد مظهر تقديس و تنزيه و تقواي الهي و علم و فضل و کمال باشد. لهذا اگر ولد بکر ولي امرالله مطهر(مظهر) الولد سر ابيه نباشد ... بايد غصن ديگر را انتخاب نمايد ...
* در صفحه 27 الواح وصايا مي فرمايند :
"... زيرا اوست ولي امرالله بعد از عبدالبهاء. و جميع افنان و ايادي و احباي الهي بايد اطاعت او نمايند و توجه به او کنند. ... اين کلمات را مبادا کسي تاويل نمايد و مانند بعد از صعود هر ناقض ناکسي بهانه ئي کند و عَلَم مخالفت برافرازد و خودرائي کند و باب اجتهاد باز نمايد. نفسي را حق رائي و اعتقاد مخصوصي نه، بايد کل اقتباس از مرکز امر و بيت عدل نمايند و ما عداهما کل مخالف في ضلال مبين. و عليکم البهاء الابهي. عبدالبهاء عباس "
و بالاخره نقل فرموده اید:
* و ولي امرالله رئيس مقدس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لاينعزل. و اگر در اجتماعات بالذات حاضر نشود نائب و وکيلي تعيين فرمايد.
1-ولی امر بکر بعد بکر باید باشد. یعنی حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن بهاء الله در اقدس این مطلب را فرموده است که بکر بعد بکر. یعنی به قول تورات، نخست زادگان هر ولی امری جانشین پدر است. مجددا دقت فرمایید: حضرت عبدالبهاء با توجه به فرمایش بهاء الله این جمله را فرموده است.
2-در عبارت دوم هیچ اشاره ای به برداشت حضرت عالی از سخن بهاء الله نشده است.
3-در عبارت سوم نیز تأکید شده است که کسی حق ندارد موضوع وجود ولی امر را تأویل نماید.
4-و بالاخره از جمله ی عضو اعظم ممتاز لاينعزل شما چه می فهمید؟ معنای لا ینعزل را که می دانید.
تقاضا می کنم این مطالب را پاسخ دهید.
* حضرت عبدالبهاء در الواح وصايا صفحه 11 مي فرمايند:
... زیرا آيت الله و غصن ممتاز و ولي امرالله و مرجع جميع اغصان و افنان و ايادي امرالله و احباالله است و مبين آيات الله و من بعده بکرا بعد بکر
* حضرت عبدالبها ء در الواح وصايا صفحه 13درباره جانشيني ولي امرالله مي فرمايند:
اي احباي الهي بايد ولي امرالله در زمان حيات خويش من هو بعده را تعيين نمايد تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. و شخص معين بايد مظهر تقديس و تنزيه و تقواي الهي و علم و فضل و کمال باشد. لهذا اگر ولد بکر ولي امرالله مطهر(مظهر) الولد سر ابيه نباشد ... بايد غصن ديگر را انتخاب نمايد ...
* در صفحه 27 الواح وصايا مي فرمايند :
"... زيرا اوست ولي امرالله بعد از عبدالبهاء. و جميع افنان و ايادي و احباي الهي بايد اطاعت او نمايند و توجه به او کنند. ... اين کلمات را مبادا کسي تاويل نمايد و مانند بعد از صعود هر ناقض ناکسي بهانه ئي کند و عَلَم مخالفت برافرازد و خودرائي کند و باب اجتهاد باز نمايد. نفسي را حق رائي و اعتقاد مخصوصي نه، بايد کل اقتباس از مرکز امر و بيت عدل نمايند و ما عداهما کل مخالف في ضلال مبين. و عليکم البهاء الابهي. عبدالبهاء عباس "
و بالاخره نقل فرموده اید:
* و ولي امرالله رئيس مقدس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لاينعزل. و اگر در اجتماعات بالذات حاضر نشود نائب و وکيلي تعيين فرمايد.
1-ولی امر بکر بعد بکر باید باشد. یعنی حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن بهاء الله در اقدس این مطلب را فرموده است که بکر بعد بکر. یعنی به قول تورات، نخست زادگان هر ولی امری جانشین پدر است. مجددا دقت فرمایید: حضرت عبدالبهاء با توجه به فرمایش بهاء الله این جمله را فرموده است.
2-در عبارت دوم هیچ اشاره ای به برداشت حضرت عالی از سخن بهاء الله نشده است.
3-در عبارت سوم نیز تأکید شده است که کسی حق ندارد موضوع وجود ولی امر را تأویل نماید.
4-و بالاخره از جمله ی عضو اعظم ممتاز لاينعزل شما چه می فهمید؟ معنای لا ینعزل را که می دانید.
تقاضا می کنم این مطالب را پاسخ دهید.
-
- فعّال
- پست: 216
- تاریخ عضویت: دوشنبه 23 مرداد 1385, 2:04 pm
به به که جناب spring پس از غیبت یک ماهه در تالار حاضر و ما را خوشحال فرمودند.
لیکن گویا یادشان رفت که پرسیده شد نص شوقی را چه پاسخی دارند؟:
--------------------------------------------------------------------------------
آری، خود شوقی افندی در کتاب "دور بهائی" صفحۀ 77 می گوید:
"هر گاه ولایت امر ، از نظم بدیع حضرت بهاءالله (میرزا حسینعلی) منتزع ( جدا )
شود اساس این نظم ، متزلزل و الی الأبد محروم از اصل توارثی می گردد که
بفرمودۀ حضرت عبدالبهاء ( پدربزرگ شوقی افندی) در جمیع شرایع الهی نیز
برقرار بوده است"!
بنا بر این "بیت العدل" بدون" ولی امر الله" به گفته بها وشوقی بی اعتبار است.
ثانیا جواب حویا را چه می دهند که اگر طبق نصوص بهایی ثابت شد که قرار بوده
24 ولی امر باشد ولی با عقیم شدن شوقی همه چیز متزلزل شد ایشان دست
از ارادتشان به بهائیت خواهند کشید؟!
ما و جویا و انبوه بینندگان بی صبرانه منتظریم.
لیکن گویا یادشان رفت که پرسیده شد نص شوقی را چه پاسخی دارند؟:
--------------------------------------------------------------------------------
آری، خود شوقی افندی در کتاب "دور بهائی" صفحۀ 77 می گوید:
"هر گاه ولایت امر ، از نظم بدیع حضرت بهاءالله (میرزا حسینعلی) منتزع ( جدا )
شود اساس این نظم ، متزلزل و الی الأبد محروم از اصل توارثی می گردد که
بفرمودۀ حضرت عبدالبهاء ( پدربزرگ شوقی افندی) در جمیع شرایع الهی نیز
برقرار بوده است"!
بنا بر این "بیت العدل" بدون" ولی امر الله" به گفته بها وشوقی بی اعتبار است.
ثانیا جواب حویا را چه می دهند که اگر طبق نصوص بهایی ثابت شد که قرار بوده
24 ولی امر باشد ولی با عقیم شدن شوقی همه چیز متزلزل شد ایشان دست
از ارادتشان به بهائیت خواهند کشید؟!
ما و جویا و انبوه بینندگان بی صبرانه منتظریم.
-
- پست: 53
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
- محل اقامت: www.saghar.org
- تماس:
جناب Roozbeh
در ابتدا مانند بنده مخاطب سخنت را مشخص کنید. نه رد وسط یا انتهای سخن یا در ناکجا.
جواب عرض شد، مداقه نمایید:"مطالب موجود در الواح وصایا و آثار دیگر در مورد بیت العدل و ولایت امر، در مورد روابط متقابل و وظایف آن دو -که البته مستقل- و در ارتباط با هم می باشد، است. قوانین موجود در الواح وصایا مثل آنکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد و مواردی از این قبیل در مورد ارتباط بیت العدل و ولایت امر، در صورت وجود هر دو موسسه می باشد. یعنی اگر بیت العدل و ولایت امر را داشته باشیم، مثلا آنگاه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد.
در آثار بهائی -همان طور که قبلا گفته شد و مورد کم لطفی دوستان و دشمنان! قرار گرفت- هیچ گونه تضمینی مبنی بر وجود ولی امر در آتیه ی ایام نبوده است. تنها وظایف متقابل و اختصاصی هر یک بیان شده است.
مطلب دیگری که باز مورد کم لطفی قرار کرفته است آن است که عرض شد موارد متعددی در آثار بهائی حتی در الواح وصایا می باشد که نشانه هایی از قطع ولایت امر را پیش بینی کرده اند. البته این موارد به تلویحی است نه تصریحی. ولی با مداقه ی دوستان و ... این موارد مشخص خواهد شد. "
تمام مطالب و بیانات ذکر شده در بیان آن است که اگر ولی امری باشد رابطه ی آن با بیت العدل و وظایف آن چگونه است و به همچنین درباره ی بیت العدل. باز عرض شد مطالبی در باب پیش بینی قطع ولایت امرالله.
این بحث درون دینی است و همان طور که قبلا گفته شد نیازمند آگاهی شما از بیانات دیگر در این زمینه است که در ابتدا پیشنهاد مطالعه ی آثار بهائی در این زمینه را به شما می دهم.
به این بیانات شما نمی توانید ایراد بگیرید. اگر استلزامی در وجود ولی امرالله وجود داشت مطمئن باش که حضرت شوقی افندی قبل ار بنده و شما الواح وصایا را خوانده و البته با تسلط بر بیانات دیگر حضرت بهاءالله و عبدالبهاء معنای آن را درک کرده بودند.
فرمودید:"ولی امر بکر بعد بکر باید باشد. یعنی حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن بهاء الله در اقدس این مطلب را فرموده است که بکر بعد بکر ... حضرت عبدالبهاء با توجه به فرمایش بهاء الله این جمله را فرموده است. "
1) حضرت بهاءالله در کجا ی کتاب اقدس چنین مطلبی را فرموده اند و یا در کجا آمده است که حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن حضرت بهاءالله این مطلب را فرموده اند؟
فرمودید:"یعنی به قول تورات، نخست زادگان هر ولی امری جانشین پدر است."
2) مستند فرمائید.
لطفا به دو مورد فوق در صورت تمایل به ادامه ی بحث پاسخ گویید.
جناب Yas
فرمودید:"به به که جناب spring پس از غیبت یک ماهه در تالار حاضر و ما را خوشحال فرمودند"
غیبت بنده به یک هفته نیز نکشید. امیدوارم با بازگشتم خوشحال شده باشی.
فرمودید:"لیکن گویا یادشان رفت که پرسیده شد نص شوقی را چه پاسخی دارند؟"
بنده فکر می کنم شما یادتان می رود قبل از ارسال مطلبتان نوشتارهای قبلی را نگاهی حتی گذرا بیندازید و دائما سوال پاسخ داده ی خود را می پرسید. می دانم که جوانی و پر مشغله ولی اول بخوان و بعد بنگار.
بیان حضرت شوقی افندی را نقل نمودی و در ادامه نتیجه ای بی ربط گرفتی که:"بنا بر این "بیت العدل" بدون" ولی امر الله" به گفته بها وشوقی بی اعتبار است"
بد نیست قبل از نگارش حتی مطالبی را که ما خواهی نقل قول کنی بخوانی. از بیان منقوله ات متاسفانه چنین برداشت ژرفی نمی توان کرد. اشتباه برداشت کرده اید. بحث متزلزل شدن بیت الدل که نمی باشد. فرموده اند:"...اساس این نظم متزلزل می شود..."
1) آیا جایی آمده است که منظور از این نظم بیت العدل است؟ و یا نظم بدیع حضرت بهاءالله فقط بیت العدل است؟
حضرت شوقی افندی می فرمایند که اگر ولایت امر منتزع شود اساس نظم از بین می رود.
بد نیست در ضمن بدانید که موسسه ی ولایت امر با ولی امر فرق می کند. این اشتباه شما ناشی از ناآگاهی شما از متون امر بهائی می باشد. برای افزایش اطلاعات می توانید یادداشتها و مطالب بیت العدل را در این مورد بخوانید. اگر خواستی آدرسش را برایت بنویسم.
بنده اگر بیان معروف مجعول مکنون 24 ولی امر را بیاورید همانطور که گفتم شاد می شوم. این را قبلا هم گفته ام. در ضمن در این مورد طبق معمول "مداقه" بد نیست!
در ضمن خوشحال می شوم باقی افراد -بغیر از مدیریت سایت- در جریان آمار بازدید از سایت باشند تا بدانیم که با "انبوه بینندگان" طرفیم.
در انتها لطفا به کاربرد کلمات توجه بیشتری مبذول دارید و لطفا به سوال یک جواب دهید.
Spring
در ابتدا مانند بنده مخاطب سخنت را مشخص کنید. نه رد وسط یا انتهای سخن یا در ناکجا.
جواب عرض شد، مداقه نمایید:"مطالب موجود در الواح وصایا و آثار دیگر در مورد بیت العدل و ولایت امر، در مورد روابط متقابل و وظایف آن دو -که البته مستقل- و در ارتباط با هم می باشد، است. قوانین موجود در الواح وصایا مثل آنکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد و مواردی از این قبیل در مورد ارتباط بیت العدل و ولایت امر، در صورت وجود هر دو موسسه می باشد. یعنی اگر بیت العدل و ولایت امر را داشته باشیم، مثلا آنگاه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد.
در آثار بهائی -همان طور که قبلا گفته شد و مورد کم لطفی دوستان و دشمنان! قرار گرفت- هیچ گونه تضمینی مبنی بر وجود ولی امر در آتیه ی ایام نبوده است. تنها وظایف متقابل و اختصاصی هر یک بیان شده است.
مطلب دیگری که باز مورد کم لطفی قرار کرفته است آن است که عرض شد موارد متعددی در آثار بهائی حتی در الواح وصایا می باشد که نشانه هایی از قطع ولایت امر را پیش بینی کرده اند. البته این موارد به تلویحی است نه تصریحی. ولی با مداقه ی دوستان و ... این موارد مشخص خواهد شد. "
تمام مطالب و بیانات ذکر شده در بیان آن است که اگر ولی امری باشد رابطه ی آن با بیت العدل و وظایف آن چگونه است و به همچنین درباره ی بیت العدل. باز عرض شد مطالبی در باب پیش بینی قطع ولایت امرالله.
این بحث درون دینی است و همان طور که قبلا گفته شد نیازمند آگاهی شما از بیانات دیگر در این زمینه است که در ابتدا پیشنهاد مطالعه ی آثار بهائی در این زمینه را به شما می دهم.
به این بیانات شما نمی توانید ایراد بگیرید. اگر استلزامی در وجود ولی امرالله وجود داشت مطمئن باش که حضرت شوقی افندی قبل ار بنده و شما الواح وصایا را خوانده و البته با تسلط بر بیانات دیگر حضرت بهاءالله و عبدالبهاء معنای آن را درک کرده بودند.
فرمودید:"ولی امر بکر بعد بکر باید باشد. یعنی حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن بهاء الله در اقدس این مطلب را فرموده است که بکر بعد بکر ... حضرت عبدالبهاء با توجه به فرمایش بهاء الله این جمله را فرموده است. "
1) حضرت بهاءالله در کجا ی کتاب اقدس چنین مطلبی را فرموده اند و یا در کجا آمده است که حضرت عبدالبهاء پس از دیدن سخن حضرت بهاءالله این مطلب را فرموده اند؟
فرمودید:"یعنی به قول تورات، نخست زادگان هر ولی امری جانشین پدر است."
2) مستند فرمائید.
لطفا به دو مورد فوق در صورت تمایل به ادامه ی بحث پاسخ گویید.
جناب Yas
فرمودید:"به به که جناب spring پس از غیبت یک ماهه در تالار حاضر و ما را خوشحال فرمودند"
غیبت بنده به یک هفته نیز نکشید. امیدوارم با بازگشتم خوشحال شده باشی.
فرمودید:"لیکن گویا یادشان رفت که پرسیده شد نص شوقی را چه پاسخی دارند؟"
بنده فکر می کنم شما یادتان می رود قبل از ارسال مطلبتان نوشتارهای قبلی را نگاهی حتی گذرا بیندازید و دائما سوال پاسخ داده ی خود را می پرسید. می دانم که جوانی و پر مشغله ولی اول بخوان و بعد بنگار.
بیان حضرت شوقی افندی را نقل نمودی و در ادامه نتیجه ای بی ربط گرفتی که:"بنا بر این "بیت العدل" بدون" ولی امر الله" به گفته بها وشوقی بی اعتبار است"
بد نیست قبل از نگارش حتی مطالبی را که ما خواهی نقل قول کنی بخوانی. از بیان منقوله ات متاسفانه چنین برداشت ژرفی نمی توان کرد. اشتباه برداشت کرده اید. بحث متزلزل شدن بیت الدل که نمی باشد. فرموده اند:"...اساس این نظم متزلزل می شود..."
1) آیا جایی آمده است که منظور از این نظم بیت العدل است؟ و یا نظم بدیع حضرت بهاءالله فقط بیت العدل است؟
حضرت شوقی افندی می فرمایند که اگر ولایت امر منتزع شود اساس نظم از بین می رود.
بد نیست در ضمن بدانید که موسسه ی ولایت امر با ولی امر فرق می کند. این اشتباه شما ناشی از ناآگاهی شما از متون امر بهائی می باشد. برای افزایش اطلاعات می توانید یادداشتها و مطالب بیت العدل را در این مورد بخوانید. اگر خواستی آدرسش را برایت بنویسم.
بنده اگر بیان معروف مجعول مکنون 24 ولی امر را بیاورید همانطور که گفتم شاد می شوم. این را قبلا هم گفته ام. در ضمن در این مورد طبق معمول "مداقه" بد نیست!
در ضمن خوشحال می شوم باقی افراد -بغیر از مدیریت سایت- در جریان آمار بازدید از سایت باشند تا بدانیم که با "انبوه بینندگان" طرفیم.
در انتها لطفا به کاربرد کلمات توجه بیشتری مبذول دارید و لطفا به سوال یک جواب دهید.
Spring
-
- فعّال
- پست: 251
- تاریخ عضویت: سهشنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm
جناب اسپرینگ به راستی من با توجه به اینکه سخنان حضرت عالی را چند بار خواندم، چیزی نفهمیدم! باور بفرمایید هر چه فکر کردم منظور حضرت عالی را از این جمله ندانستم: در ابتدا مانند بنده مخاطب سخنت را مشخص کنید. نه رد وسط یا انتهای سخن یا در ناکجا.
رد وسط یعنی چه؟ شاید منظورتان «در» است. قسمت دیگر را هم واقعا نفهیمدم. عزیز دل مطلب بنده کاملا روشن است. از تکرارش هم پوزش می طلبم. اولا هنوز معلوم نفرموده اید که اگر بنده مدرک امثال پیش گویی جناب عبدالبهاء را در باره ی 24 نفر بودن ولی امر و عقیم بودن شوقی را بیاورم شما چه می کنید؟ لطفا این صریحا بفرمایید. دیگر آن که قربان شما بروم آیا شما معنای « لا ینعزل » را می دانید یعنی چه؟ یعنی نمی شود ولی امر در رأس بیت العدل نباشد. جواب آخری که شما فرموده اید این است:
این بحث درون دینی است و همان طور که قبلا گفته شد نیازمند آگاهی شما از بیانات دیگر در این زمینه است که در ابتدا پیشنهاد مطالعه ی آثار بهائی در این زمینه را به شما می دهم.
دوست عزیز، حقیر اگر حمل بر خودستایی نباشد، بی تردید نسبت به آثار امری از جناب عالی آشناترم. مرا به ناکجا آباد ارجاع ندهید. شما لطف کنید و آن قسمت از آثار امری را که روشن کننده ی این مبحث است، بیان فرمایید. عزیزم انصاف دهید، چرا شجاعانه نمی گویید: نمی دانم. مانده ام چه بگویم! اگر این اعتراف را بکنید وجدانتان هم راحت تر است.
از محضر مبارک شما پوزش می طلبم اما گمان می کنم کمی نیاز به مطالعه ی ادبیات داشته باشید. من عرض کردم: بکر یعنی نخست زاده. این در ترجمه ی کتاب مقدس آمده است. کجا؟ بماند. منظور من هم از بیان این مطلب اشاره به معنای بکر است. یعنی فرزند نخستین پسر. یعنی ولی امر که رئیس لاینغزل بیعت العدل است، باید پسر بزرگ ولی امر قبلی باشد. این را جناب عبدالبهاء فرموده است ولی نمی دانسته که ممکن است شوقی عقیم باشد.
دیگر آن که دوست بهایی شما جناب پژمان گفته است بیان جناب بهاء در اقدس به گونه ای است که احتمال عدم وجود ولی امر در آن جا آمده است. بنده عرض کردم: آیا جناب عبداالبهاء آن قسمت از فرمایش بهاء الله را در اقدس خوانده است یا خیر؟ اگر خوانده است چرا با قاطعیت فرموده است که ولی امر عضو لا ینعزل بیت العدل است؟ کاش ایشان هم مانند پدرش احتمال می داد که شاید یکی از ولی امر ها عقیم باشد. تازه ایشان مدعی شده است که ولی امر در ادیان دیگر 12 نفر بوده و در این دین عظیم دو برابر یعنی 24 نفرند( مدرکش را نمی گویم تا جناب اسپرینگ موضعش را معین کند). جناب عبدالبهاء برخلاف احتمال پدر بزرگوارش خیلی محکم در باره ی ولی امر صحبت کرده است. به مطالبی که از قول جناب پژمان از الواح وصایا آوردم، مراجعه فرمایید.
رد وسط یعنی چه؟ شاید منظورتان «در» است. قسمت دیگر را هم واقعا نفهیمدم. عزیز دل مطلب بنده کاملا روشن است. از تکرارش هم پوزش می طلبم. اولا هنوز معلوم نفرموده اید که اگر بنده مدرک امثال پیش گویی جناب عبدالبهاء را در باره ی 24 نفر بودن ولی امر و عقیم بودن شوقی را بیاورم شما چه می کنید؟ لطفا این صریحا بفرمایید. دیگر آن که قربان شما بروم آیا شما معنای « لا ینعزل » را می دانید یعنی چه؟ یعنی نمی شود ولی امر در رأس بیت العدل نباشد. جواب آخری که شما فرموده اید این است:
این بحث درون دینی است و همان طور که قبلا گفته شد نیازمند آگاهی شما از بیانات دیگر در این زمینه است که در ابتدا پیشنهاد مطالعه ی آثار بهائی در این زمینه را به شما می دهم.
دوست عزیز، حقیر اگر حمل بر خودستایی نباشد، بی تردید نسبت به آثار امری از جناب عالی آشناترم. مرا به ناکجا آباد ارجاع ندهید. شما لطف کنید و آن قسمت از آثار امری را که روشن کننده ی این مبحث است، بیان فرمایید. عزیزم انصاف دهید، چرا شجاعانه نمی گویید: نمی دانم. مانده ام چه بگویم! اگر این اعتراف را بکنید وجدانتان هم راحت تر است.
از محضر مبارک شما پوزش می طلبم اما گمان می کنم کمی نیاز به مطالعه ی ادبیات داشته باشید. من عرض کردم: بکر یعنی نخست زاده. این در ترجمه ی کتاب مقدس آمده است. کجا؟ بماند. منظور من هم از بیان این مطلب اشاره به معنای بکر است. یعنی فرزند نخستین پسر. یعنی ولی امر که رئیس لاینغزل بیعت العدل است، باید پسر بزرگ ولی امر قبلی باشد. این را جناب عبدالبهاء فرموده است ولی نمی دانسته که ممکن است شوقی عقیم باشد.
دیگر آن که دوست بهایی شما جناب پژمان گفته است بیان جناب بهاء در اقدس به گونه ای است که احتمال عدم وجود ولی امر در آن جا آمده است. بنده عرض کردم: آیا جناب عبداالبهاء آن قسمت از فرمایش بهاء الله را در اقدس خوانده است یا خیر؟ اگر خوانده است چرا با قاطعیت فرموده است که ولی امر عضو لا ینعزل بیت العدل است؟ کاش ایشان هم مانند پدرش احتمال می داد که شاید یکی از ولی امر ها عقیم باشد. تازه ایشان مدعی شده است که ولی امر در ادیان دیگر 12 نفر بوده و در این دین عظیم دو برابر یعنی 24 نفرند( مدرکش را نمی گویم تا جناب اسپرینگ موضعش را معین کند). جناب عبدالبهاء برخلاف احتمال پدر بزرگوارش خیلی محکم در باره ی ولی امر صحبت کرده است. به مطالبی که از قول جناب پژمان از الواح وصایا آوردم، مراجعه فرمایید.
-
- پست: 9
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 شهریور 1385, 12:53 am
جناب اسپرینک و همه دوستان بهاییم که انها را دعوت نموده ام که مطالب این سایت را دنبال نمایند
عرض مینمایم که بهاییان معتقد به قطع ولایت امر . قدم در راه بسیار دشواری گذاشته اند که
باید با متون صریح از جانب حضرت عبد البها و تصریحات قطعی از جانب حضرت ولی امر الله
به مقابله بر خیز ند و کو شش کنند تا اینهمه فرمایشات روشن را با تحمل رنج و مشقت
تاویل و تفسیر نمایند در حالیکه از این موضو ع منع شدید شده ا ند و همانگو نه که بیان نمودم فقط و فقط حضرت عبدالبها و حضرت ولی امرالله در این طریق به باد انتقاد گرفته
می شوند و از انجا که مدافعین این نظریه و اعتقاد در بن بست قرار گرفته اند زمینه را برای
قضاوتی منفی ولی غیر عادلانه که معلول فرض اخیر می باشد فراهم نموده اند من نمونه ای از این پاسخگویی ها را به دوستانم نشان داده ام و آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ام که چرا به تعداد بهاییان پاسخگو جواب وجود دارد زیرا باب تاویل و تفسیر نصوص را معتقدان به قطع ولایت امر باز کردند و
به هر کس این اجازه داده شد به مقتضای شرایط سخنی بگوید و میگو یند و خواهند گفت
که شاهد نمونه هایی هستید که جز تاسف و ناراحتی ثمری ندارد
شاید بتوانند فرض و اعتقاد انقطاع ولایت امر را در داخل جامعه و برای پدران و مادران -که
نوعا با دلهایی مخلص اما با دیده اعتماد و قبول می نگرند- مطرح بفرمایند اما امروز فرصتهای بزرگ برای یافتن حقیقت موضوع زیربنایی ولایت امر فراهم میشود و دوست بسیار گرامی من یعنی اسپرینگ عزیز باید برخورد های آمرانه خود را در اینکه من و امثال من بهایی هستیم یا ناقض امر مورد باز بینی مجدد قرار دهد من هرگز به دنبال این نیستم که از درون این ما نیتور کوچک و از لابلای این سطور در باره افراد قضاوت نمایم و نسبت دوست و دشمن به کسی بدهم اسپرینگ عزیز پاسخها و توجیه ها و تاویل های (غیر مجاز) خود
را گفته است؛ اما به نظر میرسد هنوز بسیاری پاسخی در خور را دریافت نکرده اند . گویا علاقمند است جبهه دیگری را با معتقدان به استمرار ولایت امر باز نماید و بر اساس اعتقاد ایشان به پاسخگویی بپردازد . من بحث های اسپرینگ را مشتاقانه دنبال میکنم تا اگر از این میدان پیروز خارج شد آنگاه از او ضمن عرض خسته نباشید سو الهای کسانی را از او خواهم پرسید که معتقد به استمرار ولایت امر بوده و الواح وصایا را احترام میکنند و متون انرا توجیه نمی کنند , دستور های صر یح انر ا به دیده قبول دارند , معتقدند ولی امرالله برای اجرای دستور صریح حضرت عبدالبها ولی امر و جانشین بعد از خود را مشخص کرده و هرگز از دستورات و وصایا ی صادره تخطی ننموده اند و بنیان رفیع این امر را مبتنی بر دستورات وارده در الواح وصایا بر پا نموده و متون و نصوص بهایی پشتیبان اعتقاد ایشان - معتقدان به استمرار ولایت امر- است .
خوش باشید
عرض مینمایم که بهاییان معتقد به قطع ولایت امر . قدم در راه بسیار دشواری گذاشته اند که
باید با متون صریح از جانب حضرت عبد البها و تصریحات قطعی از جانب حضرت ولی امر الله
به مقابله بر خیز ند و کو شش کنند تا اینهمه فرمایشات روشن را با تحمل رنج و مشقت
تاویل و تفسیر نمایند در حالیکه از این موضو ع منع شدید شده ا ند و همانگو نه که بیان نمودم فقط و فقط حضرت عبدالبها و حضرت ولی امرالله در این طریق به باد انتقاد گرفته
می شوند و از انجا که مدافعین این نظریه و اعتقاد در بن بست قرار گرفته اند زمینه را برای
قضاوتی منفی ولی غیر عادلانه که معلول فرض اخیر می باشد فراهم نموده اند من نمونه ای از این پاسخگویی ها را به دوستانم نشان داده ام و آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ام که چرا به تعداد بهاییان پاسخگو جواب وجود دارد زیرا باب تاویل و تفسیر نصوص را معتقدان به قطع ولایت امر باز کردند و
به هر کس این اجازه داده شد به مقتضای شرایط سخنی بگوید و میگو یند و خواهند گفت
که شاهد نمونه هایی هستید که جز تاسف و ناراحتی ثمری ندارد
شاید بتوانند فرض و اعتقاد انقطاع ولایت امر را در داخل جامعه و برای پدران و مادران -که
نوعا با دلهایی مخلص اما با دیده اعتماد و قبول می نگرند- مطرح بفرمایند اما امروز فرصتهای بزرگ برای یافتن حقیقت موضوع زیربنایی ولایت امر فراهم میشود و دوست بسیار گرامی من یعنی اسپرینگ عزیز باید برخورد های آمرانه خود را در اینکه من و امثال من بهایی هستیم یا ناقض امر مورد باز بینی مجدد قرار دهد من هرگز به دنبال این نیستم که از درون این ما نیتور کوچک و از لابلای این سطور در باره افراد قضاوت نمایم و نسبت دوست و دشمن به کسی بدهم اسپرینگ عزیز پاسخها و توجیه ها و تاویل های (غیر مجاز) خود
را گفته است؛ اما به نظر میرسد هنوز بسیاری پاسخی در خور را دریافت نکرده اند . گویا علاقمند است جبهه دیگری را با معتقدان به استمرار ولایت امر باز نماید و بر اساس اعتقاد ایشان به پاسخگویی بپردازد . من بحث های اسپرینگ را مشتاقانه دنبال میکنم تا اگر از این میدان پیروز خارج شد آنگاه از او ضمن عرض خسته نباشید سو الهای کسانی را از او خواهم پرسید که معتقد به استمرار ولایت امر بوده و الواح وصایا را احترام میکنند و متون انرا توجیه نمی کنند , دستور های صر یح انر ا به دیده قبول دارند , معتقدند ولی امرالله برای اجرای دستور صریح حضرت عبدالبها ولی امر و جانشین بعد از خود را مشخص کرده و هرگز از دستورات و وصایا ی صادره تخطی ننموده اند و بنیان رفیع این امر را مبتنی بر دستورات وارده در الواح وصایا بر پا نموده و متون و نصوص بهایی پشتیبان اعتقاد ایشان - معتقدان به استمرار ولایت امر- است .
خوش باشید
-
- پست: 53
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
- محل اقامت: www.saghar.org
- تماس:
جناب Jooya
امیدوارم Sardabir بر شما بخاطر این جمله خرده نگیرند:"به راستی من با توجه به اینکه سخنان حضرت عالی را چند بار خواندم، چیزی نفهمیدم!" و بگویند که چرا بر خود توهین می کنی! معانی لاینعزل را می دانم. شما متن بنده را بخوانید تا فهیم شوید.
خوشحالم که فرمودید"سبت به آثار امری از جناب عالی آشناترم." ولی ناراحتم که آنان را هم مثل متن بنده خوانده باشید و نفهمیده باشید.
در مورد این موضوع اگر انگلیسی بلدی -که یک بار آثار آن را در ترجمه ی Springاز شما دیدیم- این سایت ها را ببین:
http://www.safnet.com/bahai/writings/b. ... WF-45.html
http://bahai-library.com/uhj/
http://www.safnet.com/bahai/topics/covenant.html
http://www.northill.demon.co.uk/relstud/covenant.htm#7. Covenant-breaker, Covenant-breaking
به طور کلی اگر در www.bahai-libaray.com برای این موضوع Search کنی نتایج متععدی را خواهی یافت. به خدا می سپارمت.
جناب Saman
مشخص ننمودید که آیا به بیت العدل کنونی اعتقاد دارید یا خیر؟ اگر جواب منفی است که را قبول دارید؟
بنده مشتاق گفتگوبا شما می باشم. اگر مایل بودید برایم میل بزنید:vae19@hotmail.com
منتظر ایمیلتان هستم.
Spring
امیدوارم Sardabir بر شما بخاطر این جمله خرده نگیرند:"به راستی من با توجه به اینکه سخنان حضرت عالی را چند بار خواندم، چیزی نفهمیدم!" و بگویند که چرا بر خود توهین می کنی! معانی لاینعزل را می دانم. شما متن بنده را بخوانید تا فهیم شوید.
خوشحالم که فرمودید"سبت به آثار امری از جناب عالی آشناترم." ولی ناراحتم که آنان را هم مثل متن بنده خوانده باشید و نفهمیده باشید.
در مورد این موضوع اگر انگلیسی بلدی -که یک بار آثار آن را در ترجمه ی Springاز شما دیدیم- این سایت ها را ببین:
http://www.safnet.com/bahai/writings/b. ... WF-45.html
http://bahai-library.com/uhj/
http://www.safnet.com/bahai/topics/covenant.html
http://www.northill.demon.co.uk/relstud/covenant.htm#7. Covenant-breaker, Covenant-breaking
به طور کلی اگر در www.bahai-libaray.com برای این موضوع Search کنی نتایج متععدی را خواهی یافت. به خدا می سپارمت.
جناب Saman
مشخص ننمودید که آیا به بیت العدل کنونی اعتقاد دارید یا خیر؟ اگر جواب منفی است که را قبول دارید؟
بنده مشتاق گفتگوبا شما می باشم. اگر مایل بودید برایم میل بزنید:vae19@hotmail.com
منتظر ایمیلتان هستم.
Spring
-
- فعّال
- پست: 251
- تاریخ عضویت: سهشنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm
اسپرینگ عزیز ضمن آن که از اظهار لطف شما تشکر می کنم لطفا به نکات زیر توجه فرمایید:
* اگر معنای لا ینعزل را می دانید نفرموده اید ولی امر عضو ممتاز لا ینعزل است یعنی چه؟
دوست عزیز باز هم از پاسخ دادن طفره رفته اید.
* متون امری را من به راستی بهتر و راحت تر از نوشته های شما می فهمم.
* من به هیچ روی ادعا نمی کنم که انگلیسی را مانند شما می دانم اما باز هم از شما خواهش می کنم به فرهنگ پنج جلدی آریان پور مراجعه فرمایید تا به چشم مبارک ببینید که یکی از معانی spring همان علف هرز است. در ضمن خواهش می کنم بحث را به بیراهه نبرید.
* همگی ما مشتاق گفت و گو با شما هستیم. چرا فقط با جناب سامان قرار می گذارید؟ ما را نامحرم می دانید یا از هدایت ما ناامید شده اید؟ من تصور می کنم شما هم مانند دوست bahai که مدتی است از فیض حضورشان محروم هستید از ادامه ی بحث با این سایت مغذور باشید. چه می دانم شاید هم دستور تشکلیلات باشد. از این گونه سوابق در امر مبارک موجود است.
* نکته ی آخر آن که بنده تقریبا اصل تمامی کتب امری را دارم ونیازی به مراجعه به سایت هایی که آدرس داده اید، ندارم.
به هر روی خواهش می کنم مطالب عنوان شده را پاسخ دهید یا شجاعانه بگویید پاسخی برای آن ها ندارید. موفق باشید.
* اگر معنای لا ینعزل را می دانید نفرموده اید ولی امر عضو ممتاز لا ینعزل است یعنی چه؟
دوست عزیز باز هم از پاسخ دادن طفره رفته اید.
* متون امری را من به راستی بهتر و راحت تر از نوشته های شما می فهمم.
* من به هیچ روی ادعا نمی کنم که انگلیسی را مانند شما می دانم اما باز هم از شما خواهش می کنم به فرهنگ پنج جلدی آریان پور مراجعه فرمایید تا به چشم مبارک ببینید که یکی از معانی spring همان علف هرز است. در ضمن خواهش می کنم بحث را به بیراهه نبرید.
* همگی ما مشتاق گفت و گو با شما هستیم. چرا فقط با جناب سامان قرار می گذارید؟ ما را نامحرم می دانید یا از هدایت ما ناامید شده اید؟ من تصور می کنم شما هم مانند دوست bahai که مدتی است از فیض حضورشان محروم هستید از ادامه ی بحث با این سایت مغذور باشید. چه می دانم شاید هم دستور تشکلیلات باشد. از این گونه سوابق در امر مبارک موجود است.
* نکته ی آخر آن که بنده تقریبا اصل تمامی کتب امری را دارم ونیازی به مراجعه به سایت هایی که آدرس داده اید، ندارم.
به هر روی خواهش می کنم مطالب عنوان شده را پاسخ دهید یا شجاعانه بگویید پاسخی برای آن ها ندارید. موفق باشید.
-
- پست: 53
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
- محل اقامت: www.saghar.org
- تماس:
جناب Jooya
با 5 ستاره مشخص کردی، بنده با عدد جواب می دهم:
1)"ولی امر عضو ممتاز لاینعزل است" یعنی چه؟
قبل از پاسخگویی باید بدانی که از سبک و سیاق این جمله باید چیزی را فهمید. البته زیاد سخت نیست ولی نمی دانم که چرا قبول نمی کنی؟
در اینکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد بحثی نیست. ولی برای ریاست در ابتدا "وجود" مطرح است. ولی امری بایستی "وجود" داشته باشد. اگر ولی امری "وجود" داشته باشد او رئیس بیت العدل می باشد. حضرت شوقی افندی بر این مطلب از شما آگاهتر بودند ولی می دانید که امکان انتخاب ولی امر پس از حضرت شوقی افندی وجود نداشت چون کسی حائز شرایط ولی امر نبود. اگر کسی بود و شما می گفتی که حالا چرا رئیس نیست یک چیزی! ولی حالا حرفتان قضیه ی همان طبلی است که خودتان فرمودید.
2)-
3) واگذارت به خدا، پیامبران و انبیائش، ائمه و امام زمان-ی که از او درخواست مناظره شد-
4)جناب Saman در همینجا بنگار.
دستور تشکیلات؟ دچار توهم شده ای؟ تشکیلات از کجا می داند من کیستم؟
5)سایت هایی که داده شد مطالبشان چاپ نشده اند و در اینترنت موجود است.
چون گفتید اکثر کتب امری را دارید، می توانم خواهش کنم ببینید "ظهورالحق جلد 7" را دارید یانه؟ بنده آن را ندارم و در حال حاضر لازم می باشد.
Spring
با 5 ستاره مشخص کردی، بنده با عدد جواب می دهم:
1)"ولی امر عضو ممتاز لاینعزل است" یعنی چه؟
قبل از پاسخگویی باید بدانی که از سبک و سیاق این جمله باید چیزی را فهمید. البته زیاد سخت نیست ولی نمی دانم که چرا قبول نمی کنی؟
در اینکه ولی امر رئیس بیت العدل می باشد بحثی نیست. ولی برای ریاست در ابتدا "وجود" مطرح است. ولی امری بایستی "وجود" داشته باشد. اگر ولی امری "وجود" داشته باشد او رئیس بیت العدل می باشد. حضرت شوقی افندی بر این مطلب از شما آگاهتر بودند ولی می دانید که امکان انتخاب ولی امر پس از حضرت شوقی افندی وجود نداشت چون کسی حائز شرایط ولی امر نبود. اگر کسی بود و شما می گفتی که حالا چرا رئیس نیست یک چیزی! ولی حالا حرفتان قضیه ی همان طبلی است که خودتان فرمودید.
2)-
3) واگذارت به خدا، پیامبران و انبیائش، ائمه و امام زمان-ی که از او درخواست مناظره شد-
4)جناب Saman در همینجا بنگار.
دستور تشکیلات؟ دچار توهم شده ای؟ تشکیلات از کجا می داند من کیستم؟
5)سایت هایی که داده شد مطالبشان چاپ نشده اند و در اینترنت موجود است.
چون گفتید اکثر کتب امری را دارید، می توانم خواهش کنم ببینید "ظهورالحق جلد 7" را دارید یانه؟ بنده آن را ندارم و در حال حاضر لازم می باشد.
Spring
-
- فعّال
- پست: 251
- تاریخ عضویت: سهشنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm
اسپرینگ عزیز از سبک و سیاق نوشته های جناب عالی عطر دل انگیز تحری حقیقت به مشام نمی رسد. قربانت بروم ما هم همین را می گوییم. می گوییم اگر ولی امر در رأس بیت العدل نباشد، بیت العدل از منظر عبدالبهاء و شوقی، وجاهت قانونی و شرعی ندارد. ولی امر هم که انتخابی نیست. آخر قربان شما بروم( دوست عزیز باز هم مرا وادار می کنید که مرتب قربان شما بروم) توجه داشته باشید ولی امر باید از نسل شوقی نسل اندر نسل و بکر بعد بکر( یعنی پسر بزرگ ) باشد. این را جناب عبدالبهاء فرموده منتهی ایشان فکر نمی کرده که شوقی عقیم از آب در می آید. راستی مطلب روشن نیست؟ باز هم عرص می کنم اشتباه شما آن است که فکر کرده اید ولی امر انتخابی است به فرمایش خودتان دقت کنید: چون کسی حائز شرایط ولی امر نبود. بابا جان ولی امر باید 24 نفر باشد و ادامه اش هم از نسل شوقی. راستی یادم رفت بپرسم: اگر مدرک 24 نفر بودن ولی امر را بیاورم، قرار شد چه بشود؟ هنوز نفرموده اید. در ضمن دوست عزیز باز هم تقاضا می کنم حرمت علمی این سایت را پاس بدارید و از حدود ادب خارج نشوید. متشکرم
-
- پست: 9
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 شهریور 1385, 12:53 am
به همه دوستان بهاییم که علاقمند به دنبال کردن بحث ولی امر در امر بهایی می باشند
بر اساس بحت های گذشته که من در مورد منشعب شدن دو گروه بعد از درگذشت حضرت ولی امرالله داشتم سوالات گوناگونی از من گردید که ایا من بیت العدل را قبول دارم یا خیر و بالاخره موضوع این بحث چگونه قابل بررسی میباشد به عرض دوستان عزیز میرسانم که هویت و اساس بیت العدل فرع بر موضوع ولایت امر میباشد یعنی اصل اساسی و مهم ولایت امر که ادامه سلسله مظاهر مقدسه آیین بهایی است اگر مورد تردید قرار گیرد به طریق اولی بیت العدل و هر محفل و لجنه و سایر عناصر نظم بدیع مشروعیت نخواهند داشت چگونه قابل تصور است که ولی امر بهایی که خود باید اول مجری الواح وصایا باشد متهم میشود به عدم اجرای ان آ یا این سوال را میتوان از اتهام زنندگان پرسید که شما با این طرز تلقی انحرافی از ولی امر معصومیت او را زیر سوال میبرید در حالیکه خودتان که جمعی انسانهای عادی میباشید بر عصمت خود تاکید دارید
چگونه این دو با هم جمع میشود آیا جز این است که تنها حلقه اتصال روحانی که مرجع آن تنها و تنها سلسله ولایت امر میباشد <<< و مبدا و منشا و اساس عصمت و مصونیت از خطاست>>> که اکنون جایگاه آن در بیت العدل فعلی خالی است و فقدان بارز ولی امر مشروعیت تصمیمات ان را متزلزل مینماید
بهر حال انچه را که اسپرینگ دوست عزیزم در خصوص استقلال تشکیل بیت العدل بدون حضور ولی امر بیان نموده است با روح الواح وصایا و تبیینات حضرت ولی امرالله مخالفت محض دارد و چون او از نظریه انقطاع دفاع می کند باید اینگونه توجیحات غیر مجاز را بیان نماید
البته قبول این حقیقت امری بسیار گران و سنگین است و برای تمامی بهاییان که واقف به این موضوع مهم نبوده اند جای بررسی و دقت را باز میگذارد اما باید به مطالبی گوش جان بسپارند که عاری از تاویل و تفسیر غیر مجاز از سوی تو جیه کنندگان باشد
موفق باشید
بر اساس بحت های گذشته که من در مورد منشعب شدن دو گروه بعد از درگذشت حضرت ولی امرالله داشتم سوالات گوناگونی از من گردید که ایا من بیت العدل را قبول دارم یا خیر و بالاخره موضوع این بحث چگونه قابل بررسی میباشد به عرض دوستان عزیز میرسانم که هویت و اساس بیت العدل فرع بر موضوع ولایت امر میباشد یعنی اصل اساسی و مهم ولایت امر که ادامه سلسله مظاهر مقدسه آیین بهایی است اگر مورد تردید قرار گیرد به طریق اولی بیت العدل و هر محفل و لجنه و سایر عناصر نظم بدیع مشروعیت نخواهند داشت چگونه قابل تصور است که ولی امر بهایی که خود باید اول مجری الواح وصایا باشد متهم میشود به عدم اجرای ان آ یا این سوال را میتوان از اتهام زنندگان پرسید که شما با این طرز تلقی انحرافی از ولی امر معصومیت او را زیر سوال میبرید در حالیکه خودتان که جمعی انسانهای عادی میباشید بر عصمت خود تاکید دارید
چگونه این دو با هم جمع میشود آیا جز این است که تنها حلقه اتصال روحانی که مرجع آن تنها و تنها سلسله ولایت امر میباشد <<< و مبدا و منشا و اساس عصمت و مصونیت از خطاست>>> که اکنون جایگاه آن در بیت العدل فعلی خالی است و فقدان بارز ولی امر مشروعیت تصمیمات ان را متزلزل مینماید
بهر حال انچه را که اسپرینگ دوست عزیزم در خصوص استقلال تشکیل بیت العدل بدون حضور ولی امر بیان نموده است با روح الواح وصایا و تبیینات حضرت ولی امرالله مخالفت محض دارد و چون او از نظریه انقطاع دفاع می کند باید اینگونه توجیحات غیر مجاز را بیان نماید
البته قبول این حقیقت امری بسیار گران و سنگین است و برای تمامی بهاییان که واقف به این موضوع مهم نبوده اند جای بررسی و دقت را باز میگذارد اما باید به مطالبی گوش جان بسپارند که عاری از تاویل و تفسیر غیر مجاز از سوی تو جیه کنندگان باشد
موفق باشید
-
- پست: 53
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
- محل اقامت: www.saghar.org
- تماس:
روائح نقض می وزد
جناب Jooya
1) ظاهرا این مطلب بنده را ندیده اید:"چون گفتید اکثر کتب امری را دارید، می توانم خواهش کنم ببینید "ظهورالحق جلد 7" را دارید یانه؟ بنده آن را ندارم و در حال حاضر لازم می باشد."
2)فرمودید:"اشتباه شما آن است که فکر کرده اید ولی امر انتخابی است"
می دانم که ولی امر را ولی امر باید انتخاب کند. منظورم هم از انتخاب همین بود. اگر گفته شد کسی حائز شرایط نبود، منظور برای انتخاب ولی امر توسط حضرت شوقی افندی بوده است نه انتخاب ولی امر جدید توسط مردم.
3)در مورد آن بیان معروف مکنون 24 ولی امر! حرف همان است. نقل کن تا ببینی جواب چیست. اگر هم آن بیان را نداری که دیگر حرفی از آن به میان نیاور.
4)فرمودید"ولی امر در رأس بیت العدل نباشد، بیت العدل از منظر عبدالبهاء و شوقی، وجاهت قانونی و شرعی ندارد"
بنده عرض کردم که این بیان در صورتی است که ولی امری موجود باشد و بیت العدل بدون حضور او جلسات خود را برگزار کند. در حال حاضر و در آینده هم ولی امری نیست و نخواهیم داشت. موضوعی که شما بدان توجه نمی کنی آن است که این بین در مورد روابط متقابل بیت العدل و ولایت امر است. یعنی در صورتی که هر دوی آنها موجود باشند. ولی اگر یکی از آن دو وجود نداشته باشند دیگر این بیان صادق نمی باشد. در ضمن این بیانات هم تضمینی بر وجود ولی امر در آینده نمی باشد. همانطور که گفته شد بیان وظایف متقابل آن دو در صورت وجود طرفین است.
در ضمن دیدگاه ذیل نیز زیباست:
http://www.safnet.com/bahai/docs/flow.html
جناب saman
باز هم مشخص ننمودید که آیا به بیت العدل کنونی اعتقاد دارید یا خیر؟ اگر جواب منفی است که را قبول دارید؟ کدام یک از مدعیان استمرار وجود ولی امرالله؟
Spring
جناب Jooya
1) ظاهرا این مطلب بنده را ندیده اید:"چون گفتید اکثر کتب امری را دارید، می توانم خواهش کنم ببینید "ظهورالحق جلد 7" را دارید یانه؟ بنده آن را ندارم و در حال حاضر لازم می باشد."
2)فرمودید:"اشتباه شما آن است که فکر کرده اید ولی امر انتخابی است"
می دانم که ولی امر را ولی امر باید انتخاب کند. منظورم هم از انتخاب همین بود. اگر گفته شد کسی حائز شرایط نبود، منظور برای انتخاب ولی امر توسط حضرت شوقی افندی بوده است نه انتخاب ولی امر جدید توسط مردم.
3)در مورد آن بیان معروف مکنون 24 ولی امر! حرف همان است. نقل کن تا ببینی جواب چیست. اگر هم آن بیان را نداری که دیگر حرفی از آن به میان نیاور.
4)فرمودید"ولی امر در رأس بیت العدل نباشد، بیت العدل از منظر عبدالبهاء و شوقی، وجاهت قانونی و شرعی ندارد"
بنده عرض کردم که این بیان در صورتی است که ولی امری موجود باشد و بیت العدل بدون حضور او جلسات خود را برگزار کند. در حال حاضر و در آینده هم ولی امری نیست و نخواهیم داشت. موضوعی که شما بدان توجه نمی کنی آن است که این بین در مورد روابط متقابل بیت العدل و ولایت امر است. یعنی در صورتی که هر دوی آنها موجود باشند. ولی اگر یکی از آن دو وجود نداشته باشند دیگر این بیان صادق نمی باشد. در ضمن این بیانات هم تضمینی بر وجود ولی امر در آینده نمی باشد. همانطور که گفته شد بیان وظایف متقابل آن دو در صورت وجود طرفین است.
در ضمن دیدگاه ذیل نیز زیباست:
http://www.safnet.com/bahai/docs/flow.html
جناب saman
باز هم مشخص ننمودید که آیا به بیت العدل کنونی اعتقاد دارید یا خیر؟ اگر جواب منفی است که را قبول دارید؟ کدام یک از مدعیان استمرار وجود ولی امرالله؟
Spring
-
- پست: 9
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 شهریور 1385, 12:53 am
جناب اسپرینگ و دوستان بهاییم که مطالب را دنبال میکنند
خواهشند است به این نکته توجه بفرمایید
بنده یک بهایی هستم که سعی میکنم از اصول امری که در طول زندگی خود اموخته ام تخطی ننمایم اما با اسپرینگ فرق جدی دارم که به ان اشاره مینمایم دوستانم را در این امر به داوری دعوت مینمایم
حضرت ولی امرالله میفرمایند " ولی امر حاضر و ولاة امر در مستقبل ایام باید با
اقوال و اعمال خود کاملا به حقیقت این اصل مهم آیین نازنین ما شهادت دهند "
جناب اسپرینگ میفرماید " در حال حاضر و در آینده هم ولی امری نیست و
نخواهیم داشت "
به راستی کدام سخن را بپذ یر یم ؟ و کد ا م سخن را ابطا ل نما ییم
آیا مقام حضرت ولی امرالله تا این حد نزول کرده است که به خود جرات میدهند
اینگونه سخن بگو یند و اظهار نظر های فاقد وجاهت امری نمایند
حضرت عبد البها میفرماید " حصن متین امر الله با طا عت ولی امر الله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و جمیع اغصان و افنان و ایادی ا مر الله باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد و ....را به ولی امر الله داشته باشند "
آ یا اسپرینگ این بیانات را ملا حظه نکرده است ؟ شاید توجیه او این با شد که در بیان مبارک فوق تنها به چهار دسته اشاره شده است و انقیاد و اطاعت مر بوط به ایشان است و او آزاد است که که مخا لفت صریح با بیانات مبارک داشته باشد
بنده در بحث های گذشته عرض نمود ه ام بهاییان معتقد به انقطا ع ولایت امر از دیانت بهایی راهی بسیار دشوار برای خود انتخاب نموده اند
ایشان در واقع با اعتقاد به اصل بی ریشه انقطاع در بن بستی قرار گرفته اند که
مشروعیت و قا نو نی بودن و درستی تصمیمات راهبری فعلی را با تردید جدی رو برو کرده اند
بنده تردیدی ندارم که جناب اسپرینگ نماینده این تفکر است و اعتراض من سمت و سویی به شخصیت هیچ کس نداشته و به همه افراد حاضر احترام میگذارم
موفق باشید
ا
خواهشند است به این نکته توجه بفرمایید
بنده یک بهایی هستم که سعی میکنم از اصول امری که در طول زندگی خود اموخته ام تخطی ننمایم اما با اسپرینگ فرق جدی دارم که به ان اشاره مینمایم دوستانم را در این امر به داوری دعوت مینمایم
حضرت ولی امرالله میفرمایند " ولی امر حاضر و ولاة امر در مستقبل ایام باید با
اقوال و اعمال خود کاملا به حقیقت این اصل مهم آیین نازنین ما شهادت دهند "
جناب اسپرینگ میفرماید " در حال حاضر و در آینده هم ولی امری نیست و
نخواهیم داشت "
به راستی کدام سخن را بپذ یر یم ؟ و کد ا م سخن را ابطا ل نما ییم
آیا مقام حضرت ولی امرالله تا این حد نزول کرده است که به خود جرات میدهند
اینگونه سخن بگو یند و اظهار نظر های فاقد وجاهت امری نمایند
حضرت عبد البها میفرماید " حصن متین امر الله با طا عت ولی امر الله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و جمیع اغصان و افنان و ایادی ا مر الله باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد و ....را به ولی امر الله داشته باشند "
آ یا اسپرینگ این بیانات را ملا حظه نکرده است ؟ شاید توجیه او این با شد که در بیان مبارک فوق تنها به چهار دسته اشاره شده است و انقیاد و اطاعت مر بوط به ایشان است و او آزاد است که که مخا لفت صریح با بیانات مبارک داشته باشد
بنده در بحث های گذشته عرض نمود ه ام بهاییان معتقد به انقطا ع ولایت امر از دیانت بهایی راهی بسیار دشوار برای خود انتخاب نموده اند
ایشان در واقع با اعتقاد به اصل بی ریشه انقطاع در بن بستی قرار گرفته اند که
مشروعیت و قا نو نی بودن و درستی تصمیمات راهبری فعلی را با تردید جدی رو برو کرده اند
بنده تردیدی ندارم که جناب اسپرینگ نماینده این تفکر است و اعتراض من سمت و سویی به شخصیت هیچ کس نداشته و به همه افراد حاضر احترام میگذارم
موفق باشید
ا
-
- پست: 49
- تاریخ عضویت: جمعه 10 شهریور 1385, 10:02 pm
حضور جناب سامان و بیانات ایشان که پیداست به آثار امری از این اقای اسپرینگ واردتر است موجب خوشحالی است. من از ایشان سئوالی را که جناب جویا از اسپرینگ پرسید ولی او جواب نداد، می پرسم: جناب سامان شما که به وجود ولی امر معتقدید، اگر عبدالبهاء پیش بینی کرده باشد که در این امر مقدس یعنی بهائیت باید 24 نفر ولی امر باشند، ولی شوقی افندی عقیم باشد، آیا نسبت به اصل الاهی بودن بهائیت به تردید نمی افتید؟ چطور ممکن است پیشوای یک دین آسمانی حرفی بزند که خلاف آن واقع شود؟ از شما دوست عزیز که معلوم است به راستی به دنبال اصل تحری حقیقت هستید سئوال می کنم: اگر عبدالبهاء چنین حرفی زده باشد شما در اصل بهائیت به تردید نمی افتید؟ از دیگر دوستان بهایی خواهش می کنم به این نکته ی اساسی توجه کنند.
-
- پست: 9
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 شهریور 1385, 12:53 am
جناب روزبه
به استحضار جنابعالی میرسانم که بر اساس الواح وصایای حضرت عبدالبها ولی امرالله باید من هو بعده را مشخص نماید ( یعنی ولی امر بعد از خود) و همان گونه که در بالا عرض کردم حضرت ولی امرالله بر این عقیده بودند که باید ولی امرالله در راس هدایت و رهبری دیانت بهایی حضور داشته باشند و این موضوع همچون سایر ادیان
میباشد و فرقی در این میان نیست
حضرت ولی امرالله میفرمایند " ولی امر حاضر و ولاة امر در مستقبل ایام باید با
اقوال و اعمال خود کاملا به حقیقت این اصل مهم آیین نازنین ما شهادت دهند "
این بیان مبارک جای هیچگونه تردیدی را نمی گذارد که ولایت امر در ایین بهایی استمرار داشته و دارد و خواهد داشت
از این رو اگر جنابعالی این پیش بینی حضرت عبدالبها را بفرمایید نه تنها ما تردید نمیکنیم بلکه بر یقینمان نیز اضافه خواهد شد
به استحضار جنابعالی میرسانم که بهاییان معتقد به استمرار ولایت امر در سراسر جهان حضور داشته و مطابق نصوص امری زندگی مینمایند
ایشان بر این عقیده هستند که میسن ریمی ولی امر دوم بهایی است
با عرض خسته نباشید
به استحضار جنابعالی میرسانم که بر اساس الواح وصایای حضرت عبدالبها ولی امرالله باید من هو بعده را مشخص نماید ( یعنی ولی امر بعد از خود) و همان گونه که در بالا عرض کردم حضرت ولی امرالله بر این عقیده بودند که باید ولی امرالله در راس هدایت و رهبری دیانت بهایی حضور داشته باشند و این موضوع همچون سایر ادیان
میباشد و فرقی در این میان نیست
حضرت ولی امرالله میفرمایند " ولی امر حاضر و ولاة امر در مستقبل ایام باید با
اقوال و اعمال خود کاملا به حقیقت این اصل مهم آیین نازنین ما شهادت دهند "
این بیان مبارک جای هیچگونه تردیدی را نمی گذارد که ولایت امر در ایین بهایی استمرار داشته و دارد و خواهد داشت
از این رو اگر جنابعالی این پیش بینی حضرت عبدالبها را بفرمایید نه تنها ما تردید نمیکنیم بلکه بر یقینمان نیز اضافه خواهد شد
به استحضار جنابعالی میرسانم که بهاییان معتقد به استمرار ولایت امر در سراسر جهان حضور داشته و مطابق نصوص امری زندگی مینمایند
ایشان بر این عقیده هستند که میسن ریمی ولی امر دوم بهایی است
با عرض خسته نباشید