عکس روی جلد آن را در سایت قرار داد

[amirkabir]

چرا کتابهای کتابخانه قابل خواندن نیست و صرفا عکس روی جلد را در سایت قرار داده اید من چگونه متن کتابها را بخوانم.

[Sardabir]

قراردادن متن کتابها در دستور کار قرار دارد.

امید است بتوانیم هر چه زودتر مژده آن را به پژوهشگران بدهیم.

[Bahai]

با سلام خدمت شما

متاسفانه سایت کتابخانه بهائی فیلتر شده است و دسترسی به کتب و آثار دیانت بهائی برای هم وطنان ایرانی مشکل است. از اینکه در این سایت (بهائی پژوهی) ملاحظه می کنم قسمتی برای کتب بهائی اختصاص داده شده خوشحالم و از سردبیر سایت تشکر می کنم. ان شاءالله متون کتاب ها نیز در دسترس قرار گیرد.
برای بررسی و پژوهش بی طرفانه لازم است منابع دو طرف مخالف و موافق هر دو در دست باشد تا یک پژوهش آزادمنشانه صورت گیرد. کتب و آثار دیانت بهائی در معرض عموم نبوده تا همه بتوانند خود در مورد حقیقت این دین بررسی بنمایند و با گوش خود و چشم خود بشنوند و ببینند. بسیاری از تهمتهای ناروا و بی اساس در مورد منشاء دیانت بهائی و احکام و روش بهائیان از زمان ظهور این آئین نوشته شده است که بدلیل اینکه به بهائیان فرصت داده نشده این شبهات را رفع نمایند هنوز در اذهان بعضی از هم وطنان این پیشداوری باقی مانده است.
امید است با در دسترس قرار گرفتن منابع بهائی در این سایت که سیاست آزادمنشانه ای دارد حقیقت امر بر هموطنان عزیز آشکار گردد.

[jooya]

به عرض این دوست بهایی می رسانم خواهش می کنم شما نیز پیش داوری نفرمایید. یقین بدانید بررسی ها در این سایت بر اساس منابع معتبر به ویژه از آثار اهل بهاء خواهد بود. در مورد منشأ دیانت بهایی و احکام و روش آنان نیز به کتاب های خود بهائیان استناد خواهد شد. هیچ تهمتی هم در میان نیست. مجدداً عرض می کنم این گوی و این میدان هم اینک به شما بهائی شجاع مجال و میدان داده می شود تا شبهات را برطرف کنید و نیز به پرسش ها پاسخ در خور و شایسته بدهید. مجدداً تقاضا می کنم روش قدیمی و کهنه و از کار افتاده ی مظلوم نمایی را هم در پیش نگیرید. منطقی و مردانه به میدان یحث و سخن سدید بیایید تا ببینیم تحری حقیقت یعنی چه؟ باز هم از شما تشکر می کنم که در این مباحث شرکت می کنید.

[Bahai]

دوست عزیز جویا

مظلوم نمایی یعنی اینکه من به دروغ خود را مظلوم جلوه دهم.
چرا وقتی ما بهائیان از حق خود سخن می گوییم و مظالم وارده را بر خود بیان میداریم شما آن را مظلوم نمایی تصور می فرمائید.

آیا محرومیت از حق تحصیل در دانشگاه ظلم آشکار نیست؟
آیا عدم پرداخت مقرری بازنشستگی ظلم نیست؟
آیا عدم پذیرش بهائیان در پستهای اداری و دولتی ظلم نیست؟
آیا کشتن افراد فقط به خاطر عقیده ظلم نیست؟
آیا مصادره اموال به خاطر عقیده ظلم نیست؟
آیا نداشتن خون بها برای یک بهائی ظلم نیست ( فرد مسلمان میتواند بدون پرداخت دیه یا مجازات قصاص بهائی را بکشد)؟
آیا ... ؟
پس دیده انصاف بگشایید و با نظر دقیق به این مظالم بنگرید و تهمت مظلوم نمایی بر ما نزنید.

[jooya]

دوست عزیز! باور بفرمایید ما شیعیان نیز در طول تاریخ از این گونه مظلومیت زیاد کشیده ایم. اما از این مظلومیت ها مهم تر مظلوم نمایی علمی است. بحث را به بیراهه نبرید. عرضم را تصحیح می کنم تا از مسیر اصلی سخن خارج نشویم. منظور من از مظلوم نمایی مظلوم نمایی علمی است البته کارهایی که با بهائیان شده است بیشتر بر اَن اساس بوده که درست یا غلط- خودش بحث جداگانه است که فعلا به آن نمی پردازیم- دولت مردان ایران بهائیت را عامل دست استعمار می شناسند و از این رو آنان را جاسوس می دانند. آن ها می گویند: تمامی محافل محلی و در پی آن محافل ملی عوامل بی جیره و مواجب آمریکا و اسرائیل اند که گزارش های دقیق از اوضاع کشورهایی که در آن جا زندگی می کنند برای بیت العدل می فرستند و مرکز بیت العدل هم در اسرائیل است و لابد موساد سازمان جاسوسی اسرائیل بدون آن که هزینه ای را متحمل شده باشد با استفاده از ایمان بهائیان به اطلاعات لازم از هر کشوری دست می یابد. من البته فعلا به این بحث ها کاری ندارم. باز هم می گویم منظورم از مظلوم نمایی مظلوم نمایی علمی است .دلیلش هم آن است که هنوز به سئوال من پاسخ نداده اید. به چه دلیل حضرت بهاءالله ظهور کلی الاهی است.

[افراشته]

بهتر است در موضوع ارائه متن كتب بهائي عجله نكنيم و به بررسي موضوعات مورد منازعه بپردازيم و هر جا كه لازم شد از سردبير محترم اين سايت بيطرف بخواهيم كه متن و يا پاراگراف مورد نظر را براي اطلاع همگان منتشر كند .
البته بعضي از كتب امري به زبان عربي بوده و امثال بنده از مفاهيم و معناي آن سر در نمي آوريم . نميدانم در مورد اين مشكل چه راه حلي به نظر ميرسد .
نكته ديگر آنكه با همه احترامي كه بنده براي نويسندگان آثار امري قائل هستم ولي معتقدم كه بهتر است در اين مباحثات به آثار اصلي صادره از حضرت باب و جمال قدم مراجعه كنيم كه جاي هيچگونه شك و شبهه و تاويل و تفسير باقي نماند .

[yas]

شما بهائی محترم حقانیت دین خود را ثابت بفرمائید تا ما استفاده کنیم.

کاملا مستدل وبر اساس علم وعقل.

[jooya]

حضور افراشته ی عزیز عرض می کنم که بی تردید استنادات ما در این سایت در درجه ی نخست به آثار صادره از کلک مطهر حضرات باب و بهاء و عبدالبهاء و شوقی افندی خواهد بود و در درجه ی دوم کتاب هایی که توسط لجنه نشر آثار امری تأیید شده اند مورد استناد می باشند. مستحضر باشید که تمامی کتاب هایی که به تأیید لجنه ی نشر آثار امری رسیده باشند، مقبول بهائیان محترم باید باشند. چاره ای نیست. لجنه نشر آثار امری زیر نظر غیر مستقیم بیت العدل است که بیت العدل هم تأیید شده از جانب خداوند است. البته داستان بیت العدل خود بسیار شیرین و شنیدنی است. ولی ما یک قراری داشتیم. ما هنزو سخت دیده به راه ایم تا جوانمردی از راه برسد و اصل ادعای جناب باب یا بهاء الله را مستدل و منطقی اثبات فرماید. خدمت شما هم همین را عرض می کنیم.

[spring]

جناب jooya سلام
منظورتان را ادعای حضرت باب یا بهاءالله را مستدلل و منطقی اثبات کردن مبهم است.
اگر منظورتان اثبات حقانیت آئین بهائی می باشد بنده این مطلب را می نگارم:
آئین بهائی مانند اسلام در اثبات خود تنها به آیات استناد می کند و معجزات را حجت بر حقانیت نمی داند. معجزه باید جاویدان باشد چون قرآن. آئین بهائی نیز آیات وحی خود را تنها دلیل و حجت راستین بر نفوس قرار داده است.
Spring

[Bahai]

با سلام
همانطوری که دوست عزیز اشاره نمودند دلیل اثبات هر دینی از جمله دین بهائی آیات آن است.
حالا اگر به زعم بعضی اینها شعر یک دیوانه یا اساطیر اولین یا دیکته انگلیسی ها و آمریکائیها و روسی ها است زعمشان برای خودشان و یقین ما بر حقانیت برای خودمان.

یا علی

[jooya]

خدمت هر دو دوست محترم سلام عرض می کنم. بی تردید کل حزب بما لدیهم فرحون: هر گروهی به داشته های خویش خوش حال و شادمان است. بی تردید گاو پرستان هندو هم بر حقانیتشان یقین دارند. ولی: هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین: اگر راست می گوییید برهان بیاورید. باز هم شما ادعا کرده اید. دوستان عزیز پرسشم را دوباره و چند باره مطرح می کنم: حضرت بهاء الله دارای چه مقامی است و به چه دلیل آن مقام را برای ایشان اثبات می فرمایید. هیچ مانعی ندارد مستند به بیانات حضرت بهاء الله سخن بگویید تا ببینیم ایشان چه ها فرموده اند. هنوز چیزی در این مورد نخوانده ایم. هنوز شعری نیاورده اید تا ببینیم دیکته ی انگلیسی ها یا آمریکایی ها و یا روس هاست. البته هنوز به ادعای جناب باب نپرداخته ایم. آن را هم به موقع بررسی خواهیم کرد. اجازه بدهید فعلا تکلیف حضرت بهاء الله روشن بشود. عزیزان جان من دارد به لبم می رسد! چرا نمی فرمایید حضرت بهاء الله چه کاره بوده اند؟ چرا دلائل خود را در اثبات ادعای ایشان ارائه نمی فرمایید؟ فکر نمی کنید خوانندگان دیگر این سایت از این همه استقامت شما در عدم استجابت درخواست این حقیر حوصله شان سر رفته باشد؟

[roozbeh]

البته حرف جویا جون درسته. اما به نظر من بدک نیست که برخی از آیات بهاء الله و جلوتر از او باب را بشنویم. مثلا باب گفته تمام کتاب ها به جز کتاب بیان باید سوزانده شود. بهاء الله هم حرف های عجیب و غریب زیاد دارد. من اگر وقت کنم ممکن است در همین جا برخی حرف های شاخ در آور را از پیشوایان بهایی بیاورم.

[spring]

جناب Roozbeh
می شود آیه ی حضرت باب مبنی بر سوزاندن تمامی کتب بغیر از بیان را در اینجا نقل نمائید. بنده تا بحال چنین مطلبی را ندیده ام. مطالب دیگرتان را هم بفرستید.
Spring

[roozbeh]

جناب اسپرینگ اولا مطلب اصلی را فراموش نکنید. جویا از شما خواسته است تا آیاتی زا که بهاء الله نازل کرده و همان باعث ایمان آوردن شما شده است، بیاورید. ثانیا در چند جای دیگر این مطلب از شما بهائیان خواسته شده است که اگر مثلا همین موردی که از من پر سیده اید درست بود شما چه عکس العملی نشان می دهید؟ یعنی اگر من حکم باب را مبنی بر سوزندان همه ی کتاب ها به جز بیان آوردم، شما چه می کنید؟ می خواهید مظلب یاد بگیرید یا دنبال حقیقت هستید. یادم می آید در باره ی این که عبدالبهاء گفته است که تعداد ولی امرها در بهائیت 24 نفرند ولی برخلاف گفته ی او شوقی عقیم بود نیز همین را از شما خواسته ایم. در باره ی کتاب اشراقات که شما مدعی شده اید وجود ندارد، همین خواسته مطرح شده که اگر وجود داشته باشد، چه؟ یعنی بالاخره معلوم شود که هدف از این بحث ها چیست؟ آیا به نظر شما با اثبات صحت این گونه امور لطمه ای بر بهائیت وارد می شود یا خیر؟ آیا شما و دیگر بهائیان را به فکر وامیدارد یا نه؟ تا زمانی که قراری در این مورد نگذارید، بنده مدرک آن مطالب را نمی گویم. ولی قول می دهم که اگر مثلا بگویید: اگر این حرف ها درست بود، ما در این سایت اعتراف می کنیم که بهائیت برخلاف ادعاهایی که در بوق و کرنا گذاشته ایم، آئینی است که منطق استواری ندارد. یک قراری بگذارید تا بنده سند ارائه دهم. همین قرار را تکرار می کنم، در باره ی سخن بهاء الله هم قرار است بگذاریم. منتظرم لطفا همین را روشن کنید و به قول جویا حاشیه نروید.

[spring]

جناب Roozbeh
1) بنده عرض کردم تمام آیاتی را که حضرت باهءالله نازل فرموده اند را بنده به عنوان حجت حقانیت ایشان قبول دارم نه آیه ای خاص. البته این طرز نگارش شما مربوط به سبک سنت شگنانه ی شما می باشد.
2) در مورد عکس العمل اگر می خاندید نوشاه بودم که خوشحال می شوم.
3) اگر بیان باب را مبنی بر حرق تمام کتب بیاورید نیز عکس العملی مشابه خواهم داشت.
4) همچنان منتظر نقل تمامی مطالب شما می بام. چه رد مورد 24 ولی امرريال چه در مورد حرق کتب و ...

Spring

[roozbeh]

جناب اسپرینگ تجربه ی کتاب اشراقات که در مورد ادعا کرده بودید چنین چیزی وجود ندارد و پس از دیدن اسکن صفحه ی مورد بحث، بحث را به بیراهه کشاندید و حاضر نشدید به اشتباه خود اعتراف کنید، حاکی از آن است که گویا جناب قصد دارید در این سایت چیز یاد بگیرید. ولی از همه ی عزیزانی که مانند جناب کابلی مطلبی می دانند، آن را رایگان در اختیار این بهائیان زرنگ - مانند اسپرینگ - قرار ندهند مگر آن که با آنها قرار بگذارند که اگر درست بود چه؟ جناب اسپرینگ شما تا به حال دانسته اید که در این سایت کسی بی مدرک حرف می زند. اما می خواهید مطلب یاد بگیرید. اگر به خاطر حق جویی یاد می گرفتید البته اشکالی نداشت. ولی معلوم است که برای مجادله ی بیهوده در پی یاد گرفتن بزنگاه های هستید تا برای آن ها گریزگاه بجویید. اما اشتباه می کنید. خدا را ناظر اعمال خود نمی دانید. در پی آن نیستید که حق را بیابید. اگر این طور نیست مرد و مردانه بگویید که اگر تمامی موارد مورد ادعا مدرکش ارائه شد، شما چه می کنید؟ اگر دعوت مرا برای دوئل علمی پذیرفتنید، بسم الله جناب 911 و جناب پژمان که هر دو بهایی هستند، داور این دوئل باشند. دیگر خوانندگان مسلمان و بهایی را هم به داوری فرامی خوانم.

[roozbeh]

با عرض پوزش متن ارسالی دارای اشکالات متعدد تایپی است. آن را مجددا ارسال می کنم.
جناب اسپرینگ! تجربه ی کتاب اشراقات که در مورد آن ادعا کرده بودید ‏که چنین چیزی وجود‎ ‎ندارد و پس از دیدن اسکن صفحه ی مورد بحث، ‏بحث را به بیراهه کشاندید و حاضر نشدید‎ ‎به اشتباه خود اعتراف کنید، ‏حاکی از آن است که گویا جناب عالی قصد ندارید حق را بجویید بلکه ‏دارید در این سایت چیز‎ ‎یاد می گیرید. ولی از همه ی عزیزانی که مانند ‏جناب کابلی مطلبی می دانند، خواهشمندم آن را‎ ‎رایگان در اختیار این ‏بهائیان زرنگ - مانند اسپرینگ - قرار ندهند مگر آن که با آنها‎ ‎قرار بگذارند ‏که اگر درست بود چه؟ جناب اسپرینگ شما تا به حال دانسته اید که در ‏این‎ ‎سایت کسی بی مدرک حرف نمی زند. اما می خواهید مطلب یاد ‏بگیرید. اگر به خاطر حق جویی‎ ‎یاد می گرفتید البته اشکالی نداشت. ‏ولی معلوم است که برای مجادله ی بیهوده در پی‎ ‎یاد گرفتن بزنگاه ها ‏هستید تا برای آن ها گریزگاه بجویید. اما اشتباه می کنید. خدا‎ ‎را ناظر ‏اعمال خود نمی دانید. در پی آن نیستید که حق را بیابید. اگر این طور ‏نیست‎ ‎مرد و مردانه بگویید که اگر تمامی موارد مورد ادعا مدرکش ارائه ‏شد، شما چه می کنید؟‎ ‎اگر دعوت مرا برای دوئل علمی پذیرفتنید، بسم ‏الله! جناب 911 و جناب پژمان که هر دو‏‎ ‎بهایی هستند، داور این دوئل ‏باشند. دیگر خوانندگان مسلمان و بهایی را هم به داوری‎ ‎فرامی خوانم‎.‎
مورد ادعا فعلا این هاست: ‏
•عبدالبهاء پیشگویی کرده بود که اولیای امر در بهاییت 24 نفرند. ‏ولی شوقی عقیم از آب در آمد!‏
•باب دستور داده است که تمامی کتاب ها به جز کتاب بیان به آتش ‏سوزانده شوند.‏
•بهاء الله در کتاب اشراقات اعتراف کرده است که رسالت و نبوت به ‏وسیله ی پیامبر اکرم به پایان رسیده است.‏

[spring]

جناب Roozbeh
فرمودید:"جناب اسپرینگ تجربه ی کتاب اشراقات که در مورد ادعا کرده بودید چنین چیزی وجود ندارد و پس از دیدن اسکن صفحه ی مورد بحث، بحث را به بیراهه کشاندید و حاضر نشدید به اشتباه خود اعتراف کنید،"
در ابتدا بهتر بود این مطلب را در همان تاپیک خودتان می نوشتید. بحث اصلی در آنجا رد مورد بیان بود نه رد باب صحت آن. اگر به دنبال اعتراف می گردی در تاپیکی دیگر به دنبال آن باش.
درمورد 3 مورد انتهای سخنتان.
دو مورد اول را نقل کن و ثالث را عرض کردم که تاپیکی بزنید با مومضوع "خاتمیت" تا در آن سخن برانیم نه در همه جا.
Spring

[jooya]

جناب اسپرینگ دو سه روزی بود از شما خبری نبود. خوش آمدید. دوست عزیز، من با نظر جناب روزبه موافق ام. برای آن که بحث ها به نتیجه برسد، لازم است قراری بگذاریم. اگر فرضا دهها مورد تناقض در سخنان جناب باب و بهاء و عبدالبهاء و شوقی بود، شما چه خواهید کرد؟ قرآن صراحتا در باره ی خودش می فرماید: اگر این قرآن از جانب غیر خدا باشد، در آن تناقض خواهید دید. با توجه به اینکه بهائیت قرآن را قبول دارد، می ماند بهائیت از منظر یک مسلمان. دوست عزیز اگر یک مسلمان فرضا در بهائیت تناقض پیدا کرد آیا می تواند حکم کند که بهائیت دین خود ساخته است؟ به عبارت دیگر، حضرت عالی باید ملتزم شوید به اینکه اگر خواسته ی شما بر آورده شد و مدارک مورد درخواست شما عرضه گردید، اعتراف کنید که بهائیت باطل است. در غیر این صورت شبهه ی جناب روزبه وارد است که نکند خدای ناکرده شما در پی آن هستید که چیز یاد بگیرید.نه برای یافتن حق که برای مجادله ی بی ثمر. خواهش می کنم بفرمایید اگر مدارک عرضه شد شما چه می کنید؟ دوست عزیز بحث خاتمیت اگر مطرح شود، رسوایی های علمی بیشتری رخ می نماید. شما تعیین تکلیف بفرمایید بحث خاتمیت هم به روی چشم، مطرح می کنیم تا ببینید جناب باب و بهاء در آن بحث چه گلهایی کاشته اند با چه دسته گلهایی به آب داده اند.