بیت العدل

قفل شده
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

سلام میلی جان. راستش من و شما آن قدر ما هم صحبت کرده ایم که دیگر به یاد ندارم کجا چه گفته ام از شما خواهش می کنم همان مطلب را اینجا هم کپی پیست کنید. متشکرم. در ضمن روی سخن من با جناب اسپرینگ بود. دارم کم کم به شک می افتم که نکند اسپرینگ نازنین آن پیر خردمند و فرزانه از آب حیات نوشیده و میلی جوان شده است!
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جواب مشروعیت بیت العدل داده شده به تاپیک \"سخنی با سردبیر مراجعه کنید\".

جویا جان به مدیر بگویید IP من و جناب اسپرینگ را به شما بدهد تا ببینید یکی هستم یا نه.
تا بعد...
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

و در ضمن جناب مدیر رنج IP های مسدود شده مرا باز کنید چون اینجور وارد شدن و تغییر IP برایم بسیار سخت است.
با سپاس
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

میلی جان چه مانعی دارد در این جا که تاپیک بیت العدل هم هست، یک بار دیگر دلیل مشروعیت بیت العدل را بیاورید. در ضمن هنوز به اثبات اصل بهائیت هم دست نیازیده اید.
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

از آن جا که میلی گرامی در باره ی مساله ی 24 نفر ولی امر در بهائیت تحقیق کرده است، بنده به موضوع ولایت امر اشاره می کنم و آن مطلب را می آورم. بهترین کار هم نقل بیانات جناب عبد البهاء است:
‎* ‎حضرت عبدالبهاء در‎ ‎الواح وصايا صفحه‎ ‎‏11‏‎ ‎مي فرمايند:‏‎
‏... زیرا آيت الله و غصن ممتاز و ولي‎ ‎امرالله و مرجع جميع اغصان و افنان‏‎ ‎و ايادي امرالله و ‏احباالله است و ‏مبين آيات‎ ‎الله و من بعده بکرا بعد بکر ‏‎
بکر بعد بکر یعنی پسر بزرگ پس از پسر بزرگ
حضرت‎ ‎عبدالبها ء در الواح وصايا صفحه‎ ‎‏13درباره جانشيني ولي امرالله مي فرمايند:‏‎
اي‎ ‎احباي الهي بايد ولي امرالله‎ ‎در زمان حيات خويش من هو بعده را تعيين نمايد تا بعد‎ ‎از ‏صعودش ‏اختلاف حاصل‎ ‎نگردد. و شخص معين بايد مظهر تقديس و تنزيه و تقواي الهي و‎ ‎علم و فضل و کمال‎ ‎باشد. ‏لهذا اگر ولد بکر ولي امرالله مطهر(مظهر) الولد سر ابيه نباشد‏‎ ‎‏... بايد‎ ‎‏غصن ديگر را‎ ‎انتخاب نمايد ...‏‎
اینک این عبارات را در کنار این عبارت بگذارید:
جناب عبدالبهاء در تفسیر مکاشفات یوحنا در بخشی که آمده است:« و آن بیست و چهار پیر که در حضور خدا بر تخت های خود نشسته اند...» چنین می فرماید:
و در هر دوری اوصیا و اصفیا دوازده نفر بودند. در ایام حضرت یعقوب دوازده پسر بودند و در ایام حضرت موسی دوازده نقیب رؤسای اسباط بودند و در ایام حضرت مسیح دوازده حواری بودند و در ایام حضرت محمد دوازده امام بودند. ولکن در این ظهور اعظم بیست و چهار نفر هستند. دو برابر جمیع. زیرا عظمت این ظهور چنین اقتضا تماید. این نفوس مقدسه در حضور خدا بر تخت های خود نشسته اند، یعنی سلطنت ابدیه می کنند...
مفاوضات: 45-46
آری جناب عبدالبهاء دل به آن بسته بود که شوقی و نسل او بکر بعد بکر، آن 24 نفر خواهند بود، ولی مع الاسف او عقیم از آب در آمد و بهائیت با چالشی جدی به ویژه در مشروعیت بیت العدل مواجه شد. دیده بگشایید ای خردمندان.
دیدم که جناب میلی اشاره کرده است که منظور از آن 24 نفر 24 نفر پیرمرد هستند. اما با توجه به مقایسه ای که جناب عبدالبهاء با اسباط که رؤسای اسباط بودند و نیز حواریون مسیح و امامان شیعه، منظور کاملا روشن است. منتظر عکس العمل بهائیان به ویژه جناب اسپرینگ و میلی عزیز هستم.
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جویای عزیز جدا برای شما متاسفم که یک مسائله را همه جا عنوان کنید مسئله بیت العدل را همانجا جواب دادم و مسئله 24 ولی هم نبوده پس لطفا شما هم تاویل نکنید در ضمن من هم نگفتم پیر خود حضرت عبدالبها گفته اند و حال جناب جویا چه مقایساتی انجام دادند که چون با دوران گذشته مقایسه کردند یعنی ولی و شما در تمام این مدت ذکر کردید ولی و حال اصل آنرا که من گفتم که پیر است قرار دادید با این کار نشون داید تا چقدر میتوان به حرفهای شما اعتماد کرد و میخواستین از این حربه سوء استفاده کنید و موضوع پیر را آنطور که خواستید به ولی تعبیر کردید حال که تا الان چنین چیزی نبوده.شما از کجای پیر را بع معنی ولی را برداشت میکنید ؟؟

اگر جواب را بخوانید کامله این 24 ولی که 1 ماه جناب جویا همه را منتظر سندیت آن میکنند 24 پیر است و ایشون به دروغ گفته اند ولی که 20 نفر آنها مشخص شده که 19 نفر آنها حروف حی و حضرت اعلی هستند و نفر 20 را هم الان یادم نیست و حضرت عبدالبها گفتند 4 نفر هنوز مشخص نشدند((حالا چگونه جناب جویا تشخیص داده اند ولی هستند و باید ولایت از پدر به پسر برسه خدا میدونه)) و مقایسه ای که انجام شده بعد از آن ذکر شده به خاطر عظمت این امر این 12 که عنوان شده 2 برابر شده یعنی24 .جناب جویا چرا بقیه آنرا قرار نداید که این موارد توضیح داده شده؟؟ شاید نخواندید و یا نخواستید قرار بدهید؟؟

((جناب جویا خواهشمندم به بخش "سخنی با سردبیر برگردید" و تاویل در کتب دیانت بهایی نکنید چون در آنجا کامل توضیح داده شده))

عکس العمل من هم نسبت به دروغ گویی شما که 1 ماه بر آن اصرار داشتین کاملا مشخصه و همه خوانندگان دیدند که شما گفته اید ولی اما اصلا چنین کلمه ذکر نشده و همان پیر است که من توضیح داده ام و الان هم که قرار دادید بقیه این مطلب را ذکر نکردید.جدا با این کار ها چگونه میخواهید دیانت بهایی را زیر سئوال ببرید؟؟در مورد پسر بعد از پدر هم منبع به شما معرفی کردم بخوانید تا به جواب برسید.اینجوریشو ندیده بودم جلوی خود بهاییان مطالب را آنجور که میخواهند تعبیر میکنند حال که من جواب ایشون رو کامل گفته ام.
جناب جویا در قسمت سخنی با سردبیر منتظر پاسخ شما هستم.این مورد که دروغ گویی آشکار شما هم بود دیگر جای بحثی ندارد.

موفق باشید
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جناب جویا متذکر میشم گفته شده 4 نفر آنها مشخص نشده اند پس اصلا آن چیزی که شما میخواهید برداشت که ولایت از پدر به پسر باید برسه اصلا امکان نداره چون اصلا کلمه ولی که شما عنوان کردید ذکر نشده و همان پیر است و کامل توضیح دادم پس خواهشمندم دیگر این چنین دروغهایی عنوان نکنید.

جناب سردبیر بهتره این مسئله که حل شده را در جمع بندی کنید و همچنین این بخش از سایتتون رو درست کنید:
http://www.bahairesearch.ir/html/index. ... play&pid=8
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

خدایا شکر! به راستی چه نیکو حق را آشکار می فرمایی. دوستان بهایی، مسلمانان گرامی، بنگرید استدلال دندان شکن این میلی عزیز را. ببینید چه جالب و با چه طرفند خنده داری 20 نفر را جور کرده اند. آقا جان کمی به خود بیایید. اولا حروف حی که نخستین گروندگان به سید باب بوده اند، چه ربطی به بهائیت دارد بابیت خودش به قول شما دین جداگانه ای است.
ثانیا مگر حروف حی همگی پیرمرد بوده اند. میلی جان قربانت بروم جضرت عبدالبهاء مکاشفات را تأویل و تفسیر فرموده نه آن که آن 24 نفر که در این ظهور که اعظم است باید بیایند، همگی پیرمردند.
ثالثا مجددا مجبورم می کنی کپی پیست کنم: ‎حضرت عبدالبهاء در‎ ‎الواح وصايا صفحه‎ ‎‏11‏‎ ‎مي فرمايند:‏‎
‏... زیرا آيت الله و غصن ممتاز و ولي‎ ‎امرالله و مرجع جميع اغصان و افنان‏‎ ‎و ايادي امرالله و ‏احباالله است و ‏مبين آيات‎ ‎الله و من بعده بکرا بعد بکر ‏‎
بکر بعد بکر یعنی پسر بزرگ پس از پسر بزرگ
حضرت‎ ‎عبدالبها ء در الواح وصايا صفحه‎ ‎‏13درباره جانشيني ولي امرالله مي فرمايند:‏‎
اي‎ ‎احباي الهي بايد ولي امرالله‎ ‎در زمان حيات خويش من هو بعده را تعيين نمايد تا بعد‎ ‎از ‏صعودش ‏اختلاف حاصل‎ ‎نگردد. و شخص معين بايد مظهر تقديس و تنزيه و تقواي الهي و‎ ‎علم و فضل و کمال‎ ‎باشد. ‏لهذا اگر ولد بکر ولي امرالله مطهر(مظهر) الولد سر ابيه نباشد‏‎ ‎‏... بايد‎ ‎‏غصن ديگر را‎ ‎انتخاب نمايد ...‏‎
اینک این عبارات را در کنار این عبارت بگذارید:
جناب عبدالبهاء در تفسیر مکاشفات یوحنا در بخشی که آمده است:« و آن بیست و چهار پیر که در حضور خدا بر تخت های خود نشسته اند...» چنین می فرماید:
و در هر دوری اوصیا و اصفیا دوازده نفر بودند. در ایام حضرت یعقوب دوازده پسر بودند و در ایام حضرت موسی دوازده نقیب رؤسای اسباط بودند و در ایام حضرت مسیح دوازده حواری بودند و در ایام حضرت محمد دوازده امام بودند. ولکن در این ظهور اعظم بیست و چهار نفر هستند. دو برابر جمیع. زیرا عظمت این ظهور چنین اقتضا تماید. این نفوس مقدسه در حضور خدا بر تخت های خود نشسته اند، یعنی سلطنت ابدیه می کنند...
مفاوضات: 45-46
دیده بگشایید ای خردمندان!
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جویای عزیز شما که فقط بلدید بنگارید بنده 20 نفر را جور نکردم بقیه همان کتاب را که احتمالا ندارید بخوانید خود حضرت عبدالبها گفته اند و من برای شما 20 تا جورد نکردم.

((شما هم دیده بگشای و بقیه کتاب را بخوان نقل قول جایز نیست اگر کتاب را دارید بقیه قسمتهایی که در همین رابطه گفته شده را ببینید بعد میفهمید من 20 نفر جور کردم یا حضرت عبدالبها خود گفته اند.جویای عزیز از شما در عجبم پیر را که ولی تشبیه میکنید و حال آنکه خود حضرت عبدالبها منظور از این پیر را حروف حی میدانند میگویید کجای آنها پیر بوده؟پس در این صورت ما هم به شما میگوییم کجا ولی امرالله پیر بوده؟؟ جویا جان اینهمه تندی نکن ادامه همان کتاب را بخوان کاملا توضیح داده شده))
در ضمن بهتر است این دروغ گویی را کنار بگزارید چون همه دیدند که به جای کلمه ولی همان پیری بود که من گفتم.

وسلام
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

میلی جان کدام کتاب را می گویی؟ اگر منظورت مفاوضات است که هم اینک کتاب جلوی روی من گشوده است و به هیچ روی آن چه که تو می گویی در آن نیست. چرا به جناب عباس افندی تهمت می زنی؟ باز هم می گویم: حروف حی هیچ ربطی به بهائیت ندارد آن ها بابی بودند و ع. ع از بهائیت سخن می گوید. دنباله مطلب هم ویژگی های دیانت بهایی را که وحدت عالم انسانی است بر می شمارد. در بابی که کشت و کشتار بوده و وحدت عالم انسانی نبوده منطوق بیان حرق کتب و قتل نفوس بوده یادت رفته است؟
spring
پست: 53
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 مرداد 1385, 11:51 am
محل اقامت: www.saghar.org
تماس:

پست توسط spring »

جناب Jooya
1) آگر واقعا به قصد تحقیق برآمده ای که دیگر اینگونه ننگار:"مطلب آن است که نه بیت العدل کنونی وجاهت شرعی و قانونی دارد و نه میسن ریمی بر حق است"
شما که نام خود را Jooya نهاده اید و ایمیل خود را مزین به "... ی حقیقت" کرده ای شایسته ات نیست که چنین مرقوم داری که از پیش داوری است و به قول شما:"به دور از شرایط تحری حقیقت"
ولی سعی کن تا حقیقت را دریابی نه آن چزی را که شنیده ای.

2) عجب می نگاری! عجبا! فرمودید:"اما اگر حق مطلب را بخواهید اگر قرار بود بهائیت دین باشد، حق با ریمی است چون او می گوید مقام ولایت امر از بیت العدل تفکیک ناپذیر است و بیت العدل بدون ولی امر مرخص است"
می دانی که برای بر حق بودن حزبی (یا گروهی یا عقیده ای یا ...) می بایستی تمامی شرایط مهیا باشد نه تنها یک شرط. ولی امر بودن شرایط دارد. ریمی ها فاقد آنند. خودت می دانی و برای ریمی ها هم نگاشتی که آقای ریمی داریا شرایط "بکر بعد بکر" نمی باشد و در سلاله ی شوقی نه. پس عجبا که می روی:"حق با ریمی است". آن هم فقط بخاطر آنکه معتقد به ادامه ی ولایتند.
آیا تا بحال مطالب بیت العدل را در این مورد خوانده ای؟ آن سایت انگلیسی را خواندی؟ نظرت در مورد آن چه بود؟ صریح بنگار. اگر هم نخواندی برو و بخوان و نظرت را در پست بعدی حتما بنویس.

3) کهولت و سن بالا، قوه ی تخیلت را فزوده، عجب و ظاهرا بدور از چشم آن Sardabir لایق می نگاری:"به شک می افتم که نکند اسپرینگ نازنین آن پیر خردمند و فرزانه از آب حیات نوشیده و میلی جوان شده است"
نخیر Jooya، همان طور که آقای Milyarder فرمودند چیزی بنام IP در کار است که کهنگان را بدان راه نه.

4) باز عجبا! این بار از آن طرف! الحق که انتظار چنین چیزی را نداشتم:"یک بار دیگر دلیل مشروعیت بیت العدل را بیاورید."
چشما! متحیر و متعجبم که بالاخره رفتی سر اصل مطلب. از این بابت ممنون. ادامه ی بحث را در همین راستا برانیم. از milyarder هم خواهشمندم در همین زمینه ادامه دهند و همچنین باقی دوستان.

5) و امام انتظارها به پایان رسید و خوشحالم که شما هم بدین نتیجه ی فخیمه رسیدید که:"بهترین کار هم نقل بیانات جناب عبد البهاء است" خداوند خیرت دهاد.

Jooya، در این بیان بحث "اوصیا و اصفیا" می باشد. در ترجمه ی انگلیسی داریم:

In each cycle the guardians and holy souls have been twelve. So Jacob had twelve sons; in the time of Moses there were twelve heads or chiefs of the tribes; in the time of Christ there were twelve Apostles; and in the time of Muhammad there were twelve Imams. But in this glorious manifestation there are twenty-four, double the number of all the others, for the greatness of this manifestation requires it. These holy souls are in the presence of God seated on their own thrones, meaning that they reign eternally.

اگر دقت کرده باشی اوصیا و اصفیا "The gurdians and holy souls" ترجمه شده است و انحصاری در ولات امر ندارد یعنی "Guardians" بلکه شامل نفوس مقدسه هم می شود یعنی"Holy souls".
در این مورد در کتاب apocalypse unsealed مطلب بسیار جالب بود که نقل آن را برای روشن شدن بحث ضروری می دانم. (از کمی قبلتر تا کمی بعتر از موضوع اصلی که همگی مرتبط با موضوع اند را نقل می کنم:)

Baha'u'llah, the Glory of God, was manifested in the station of the Father, that is, as a Manifestation of God the Father. Thus as Baha'u'llah sits on the throne with God He is the representative of God, acting as a communication *See Revelations 3:21.* link between God and man.

The twenty-four elders are guardians and holy souls of the Baha'i Dispensation._/3 The fact that they sit on their own thrones means that they rule eternally. 'Abdu'l-Baha has revealed the names of only twenty of these holy Figures._/4 They are:
The Bab
The Eighteen Letters of the Living (Disciples of the Bab)
Haji Mirza Muhammad-Taqi

These pages are too few to recount their deeds and characters. As for the remaining four elders, there are many great Figures who could be considered as candidates. Among them are certainly His Holiness 'Abdu'l-Baha and Shoghi Effendi._/5 Many others can be found in the Baha'i writings.

The twenty-four elders are shown seated in a circle around the throne of Baha'u'llah and in correspondence with the signs of the zodiac. In former Dispensations there were only twelve elders. For example, Jacob had twelve sons; there were twelve chiefs of tribes under Moses. Jesus had twelve Apostles, and there were
twelve Imams* of Islam (Some *According to the Shi'ite Answered Questions_, p. 67). Now, tradition in the Muslim in the Baha'i Dispensation, there world, the Imams were the are twice-twelveإ of these holy true and rightful leaders
Figures, two for each zodiacal of Islam following the sign. The doubling of the usual Ascension of Muhammad. number is necessary because of the More will be said about greatness of Baha'u'llah's the Imams in a later
Dispensation and the double chapter. Manifestation, the Bab and
Baha'u'llah.


اگر متن فوق را بخوانی، خواهی دید که می توانی 24 نفر را در آئین بابی و بهائی مشخص کنی. در ضمن می توانی علت دو برابر بودن این نفوس مقدسه را نسبت به ادیان قبل بیابی که علت همان وجود دو ظهور بوده است.
همچنین توجه به تاریخ نوشته شدن مفاوضات و مقایسه ی آن با الواح وصایا -که جایی است که مسئله ولایت امرالله مطرح و وضایف آن تشریح شده است- حقایق بیشتری را آشکار می سازد.
Spring
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جناب اسپرینگ از شما سپاسگزارم و حال باید ببینیم جناب جویا چه دارند بگویند.
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

برای آن که تکلیف ولی امر روشن شود، فعلا صرفا به این مطلب می پردازم. مرا باز مجبور می کنید کپی پیست ‏کنم منتهی این بار بیانات جناب سامان را :‏
جناب اسپرینگ‎

حضرت ولی امرالله - آن کسیکه اهل بها و جنابعالی و بنده باید‎ ‎از ایشان و فرمایشاتشان اطاعت نماییم - به این روشنی میفرمایند‎

ولی امر حاضر و ولاة امر در مستقبل ایام باید با اقوال‎ ‎و اعمال خود کا ملا به حقیقت این اصل مهم آیین نازنین ما شهادت دهند‎
معنی بعضی لغات بیان مبارک که برای جناب اسپرینگ هنوز روشن نیست‎

ولاة امر جمع ولی امر است یعنی ولی امر ها‎

مستقبل یعنی ا ینده‎

معنی جمله مبارک فوق اینست بعد از حضرت شوقی افندی ولی امر های دیگری در‎

راس رهبری امر بهایی قرار خواهند داشت‎

حال این سوال مهم مطرح است‎ ‎جایگاه این ولی امر ها در کجاست ؟‎

ولی امر ها باید در راس بیت العدل و در‎ ‎مقام ریاست دا یمی آن باشند‎

بنده تا کنون از جناب اسپرینگ سوال نکرده ام‎ ‎اما لازم است از ایشان بپرسم بر کدامیک از چندین دوره ای که بیت العدل تشکیل شده‎ ‎است ولی امر در مقام ریاست آن‎
حضور داشتهاست؟‎

جنابعالی با کدامین جواز‎ ‎بیت العدل بدون حضور ولی امر را قبول کردهاید؟‎

جنابعالی با کدامین مجوز‎ ‎متون صریح الواح وصایا و فرمایشات اولین ولی امر بهایی را ابطال مینمایید؟‎

آیا این نوع برخورد با روشنترین بیانات ، ناشی از فقدان ونبود تعقل در میان‎ ‎طرفداران نظریه انقطاع نیست؟‎

من تردیدی ندارم که شما به حقیقت بزرگ فوق‎ ‎آگاهی دارید اما فرار از این بن بست‎
غیر ممکن است‎

امیدوارم نظریات روشن‎ ‎جنابعالی را حول موضو ع فوق روشن فرموده و تجدید نظری در مبانی پاسخگویی بفرمایید‎

موفق باشید
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

جناب اسپرینگ تا زمانی که متن اصلی در دست است استناد به متن ترجمه صحیح نیست. مفاوضات هم اینک پیش روی من است. من هم عینا از کتاب مفاوضات نقل کردم. جالب است که شما مرتکب فعل حرام شده و بیان جناب عبدالبهاء را بی اجازه ی ایشان تفسیر کرده اید. از کجا می فرمایید که منظور ایشان هر دو ظهور ( یعنی ظهور باب و بهاء ) بوده؟ میلی مدعی شده است که جناب عبدالبهاء در دنباله ی کتاب معین کرده که 20 نفر از آن 24 نفر چه کسانی اند. اولا نفرموده اید کدام کتاب؟ در مفاوضات خلاف فرمایش شما آمده است. به سخنان ایشان در مفاوضات دقت کنید و سپس نزد وجدانتان( اگر بیدار باشد) داوری کنید.
ص 46 کتاب مفاوضات عبدالبهاء ( گفت و گو بر سر ناهار):
و در هر دوری اوصیا و اصفیا دوازده نفر بودند. در ایام حضرت یعقوب دوازده پسر بودند و در ایام حضرت موسی دوازده نقیب رؤسای اسباط بودند( دقت کنید) و در ایام حضرت مسیح دوازده حواری بودند و در ایام حضرت محمد دوازده امام بودند( معنای امام در شیعه روشن است) ولکن در این ظهور اعظم( جناب اسپرینگ دقت کنید فرموده اند در این ظهور اعظم . این در فارسی اشاره به یک است.) بیست و چهار نفر هستند. دو برابر جمیع. زیرا عظمت این ظهور چنین اقتضا نماید.
اینک دنباله ای که میلی مدعی آن بود:
این نفوس مقدسه در حضور خدا بر تخت های خود نشسته اند. یعنی سلطنت ابدیه می کنند و این بیست و چهار نفوس بزرگوار هر چند بر سریر سلطنت ابدیه استقرار دارند، با وجود این به آن مظهر ظهور کلی ساجدند. و خاضع و خاشع و گویند که ترا شکر می کنم « ای خداوند قادر مطلق که بودی و هستی و خواهی آمد. زیرا قوت عظیم خود را به دست گرفته به سلطنت پرداختی» یعنی تعلیمات خود را به تمامه اجرا خواهی کرد و جمیع من علی الارض را در ظل خویش جمع خواهی نمود ....
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

بنده هم ذکر کردم منبع قرار دهید. با سپاس
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

من کی گفتم در دنباله کتاب گفتم بیشتر بخوانید هم اینک هم در حال پیدا کردن این اسامی هستم.
شما هم کمی صبر کنید و برای دروغ گویی خود که 24 پیر را 24 ولی ذکر کردین چیزی نفرمایید. تا من برای شما دقیقا اسم آنها را بیاورم.
jooya
فعّال
پست: 251
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1385, 2:57 pm

پست توسط jooya »

بسیار خوب بگردید و هر گاه پیدا کردید خبرم کنید. یادتان باشد ایشان فرموده است در این ظهور اعظم. این ظهور یعنی بهائیت. بابیت ظهور جداگانه ای است که ماهیتا با بهائیت فرق دارد چون احکام باب بکش بکش و ضرب اعناق و حرق کتب و .. بوده ولی این ظهور اعظم بر وحدت عالم انسانی و شعار همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار استوار است.
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جناب جویا در کتاب مائده آسمانی جلد دوم صفحه 50 چنین نقل شده:

"باب چل و یکم:در مورد 24 پیر کتاب یوحنای حواری در لوح مرحوم ناطق نیسانی حضرت عبدالبها میفرمایند:
قوله الاحلی : از نفوس مبارکه اشخاص خمسه سئوال نموده بودی یکی از آنها حضرت متصاعد الی الله حاجی میرزا تقی افنان است. و در لوح احبای باد کوبه آقا موسی و آقا کیشی فرموده اند قوله الاحلی ...ولی در این ظهور اعظم دو برابرند در این دور بدیع هیجده نفر حروف حی و ذات مقدس حضرت اعی که جمعا 19 نفر میگردند ..."

جناب جویا فکر میکنم مساله باید برای شما کاملا روشن شده باشد دوست داشتین به کتاب مائده آسمانی مراجعه کنید.حال کجای این معنی ولی امر میدهد؟

وسلام
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

جویای گرامی نمیخواهید برای ما تاویل و تفسیر بکنید من دیگر برای شما همه چیز را قرار دادم و حال باز اشکال گیری شما شروع شده این ظهور بدیع اگر نمیدانید تاریخش از سال 1260 شروع شده پس لطفا دوباره دلایل بنی اسرائلی نگرید اسمهارا هم که برای شما قرار دارم.
حال بهتر است سریعتر به سئوالات من جواب دهید.
milyarder
پست: 14
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 28 شهریور 1385, 9:37 pm

پست توسط milyarder »

اگر هم نمیدانید متذکر شوم کهحضرت بهاالله بسیاری از موارد زمان حضرت اعلی را از جمله همین بکش بکش و.. را برداشتند اما بعضی دیگر مانند تقویم دور بهایی را همانطور که حضرت اعلی درست کرده بودند پا برجا گذاشتند.باز دلیل بنی اسرائلی پیدا کن جناب جویا.

مشروعیت بیت العدل هم که با این حساب درست در میاید و شما باید به سئوالات من جواب دهید.
قفل شده