بحثی راجع به تأویل و تفسیر در بهائیت

0 563

در اکثر اوقات ٬وقتی که بحث ادعای خدایی باب و بهاء مطرح می شود ٬بهائیان شروع می کنند و بیانات باب وبهاء وعبدالبهاء را یکی یکی تأویل و تفسیر می کنند٬درحالیکه در بهائیت تأویل وتفسیر نهی شده است. دراین ارتباط میتوان به اسناد زیراشاره کرد:

-جناب بهاء الله می فرمایند:

۱-” اِنَّ الَّذِی یُؤَوِّلُ مَا نُزِّلَ مِنْ سَمَاءِ الْوَحْی وَ یِخْرِجُهُ عَنِ الظَّاهِرِ اِنَّهُ مِمَّنْ حَرَّفَ کَلِمَةَ‌اللّهِ الْعُلْیَا وَ کَانَ مِنَ الْاَخْسَرِیْنَ فِی کِتابٍ مُبِینٍ”(کتاب اقدس- ص ١٠٢)
معنی: هر کس آنچه را که از آسمان وحی نازل شده تاویل و تفسیر نماید و معانی عبارات را از ظاهر آنها خارج کند از آنانست که کلام بلند پایه پروردگار را دگرگون کرده و در کتاب آشکار از زیانکاران است.

۲– ” آنچه مقصود الهی است در الواح ظاهراً واضحاً معلوم و واضح است و احدی بتأویل کلمات الهیّه مامور نبوده و نخواهد بود نشهد ان الْمُؤَوِّلِیْنَ فِی هَذَا الْیَوْمِ هُمُ الْمُتَوَهِّمِوْنَ”. (ص ٢-٤٥١ ج ٣ امرو خلق)
۳– ” الیوم یوم تاویل نیست چه که اریاح تصریح در مرور است ” (ص ٤٤٦ ج ٣ امر و خلق )
۴– ” باید بکمال استقامت بر امراللّه قیام نمائیدو بآنچه نازل شده برحسب ظاهر عامل شوی).ص ٣٤١ گنجینه حدود و احکام)    

۵ – ” کلمه الهیّه را تأویل مکنید و از ظاهر آن محجوب می مانید چه که احدی بر تأویل مطّلع نه الّا اللّه و نفوسی که از ظاهر کلمات غافلند و مدعی عرفان معانی باطنیّه ، قسم باسم اعظم که آن نفوس کاذب بوده و خواهند بود.”
(ص ٣٤٠ گنجینه حدود و احکام و با دو تفاوت جزئی در ص ٤٥٣ ج ٣ امر و خلق)

۶-” جناب عبدالبهاء بیان کرده اند:” از جمله وصایای حتمیّه و نصایح صریحه اسم اعظم این است که ابواب تأویل را مسدود نمائید و بصریح کتاب یعنی بمعنی لغوی مصطلح قوم تمسّک جوئید “.(ص ٣٤١ گنجینه حدودو احکام )
۷همچنین ذکر نمودند که:”الیوم تکلیف کل این است که آنچه از قلم اعلی نازل آن را اتّباع نمایند و آنچه بیان صریح واضح این عبد است اعتقاد کنند ابداً تاویل و تفسیر ننمایند و تلویح ندانند”. 
(منتخباتى از مکاتیب حضرت عبدالبهاء – جلد ۴ – صفحه ۲۸۳)

۸اشراق خاوری (مبلغ بهائی)در صفحه ۲۱ قاموس مختصر ایقان آورده:”علم تاویل مخصوص است به خدا و راسخون در علم که مظاهر مقدسه و اولیای ملهم بالهامات غیبیه هستند.”

از اینها گذشته ، در ارتباط با مقام خدایی جناب بهاء الله ، خود عبدالبهاء بیان کرده که:“ای مقبل الی الله و منقطع الی الله مقام مظاهر قبل نبوت کبری بوده و مقام حضرت اعلی الوهیت شهودی و مقام جمال اقدس اقدم احدیت ذات هویت وجودی و رتبه این عبد عبودیت محضه صرفه بحته حقیقی و هیچ تفسیر و تاویلی ندارد .”(کتاب تاریخ حضرت صدر الصدور- نصر الله رستگار- ص۲۰۷)

 

منبع:  http://www.okaliptoos.blogfa.com/post-126.aspx

null

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + 20 =