پرسش
معاد در بهائیت به چه معناست؟
پاسخ نخست
همه پیامبران الهی در کنار بحث توحید، یکی از مسائلی که به آن پرداختهاند و مردم را به آن دعوت کردهاند، موضوع معاد و قیامت است؛ حسابرسی و رسیدگی به اعمال انسان در جهان پس از مرگ که همان قیامت باشد، جزء عقاید مسلّم و قطعی در بین مسلمین است و تمام کسانی که ادعای پیروی از پیامبران الهی رادارند، معتقد به این مسئله هستند؛ بااینحال فرقه بهاییت که خود را دین جدیدی میدانند عقیدهای متفاوت در این مورددارند و بهطور عجیبی مسائل مربوط به آن را توجیه کرده، از جانب خود عقایدی برخلاف عموم مسلمین مطرح میکنند.
در دیدگاه بهایی اگرچه به دنیای دیگر توجهی شده و برای بعدازاین دنیا هم دنیای دیگری تصویر شده است؛ اما از معاد به مفهوم قیامت كه در فرهنگ و اندیشه اسلامی مطرح است خبری نیست؛ رهبران و مبلغین بهایی با توجیه و تأویل نابجا و خارج از آیات قرآن در موضوع معاد مدعی دلالت این معانی بر ظهور باب و بها شدهاند.
عبدالبهاء در مکاتیب گفته است: متبارک است پروردگار اول و آخر، در مرتبه اول نفخ صور شد و مردم زمین و آسمانها مدهوش گشتند، سپس نفخه دوم زده شد که نفخه زندگی بود و این مرتبه مردگان از جای برخاستند و در این موقع صراط مستقیم در میان مخلوقات کشیده شد، میزان نصب گردید و بهشت برای پرهیزکاران نزدیک گردید و آتش سوزنده شعلهور شد و نفس به ناله درآمدند و فریاد زدند که قیامت کبری بر پا شد و طامّه عظمی ظاهر شد و مخلوقات محشور شدند و پروردگارجهان و صفوف ملائکه آمدند. (2)
همانطور که مشاهده میشود اینها طوری از قیامت سخن میگویند که گویا برپاشده است و افعالی که بکار میبرند، ماضی و گذشته است؛ حسینعلی نوری بهظاهر آیات قرآن استدلال کرده که قیامت برپاشده است و به علما اشکال میگیرد گه آنها آیات قرآن را اشتباه معنی میکنند! او میگوید که علمای تفسیر، کلام الهی را درک نکردهاند و برای همین بهقاعده نحو استدلال میکنند که هر وقت «اذا» بر سر ماضی بیاید، معنی آینده میدهد و اگر آیهای «اذا» نداشته باشد یا کلمه «اذا» را در تقدیر میگیرند و یا استدلال میکنند که چون قیامت محققالوقوع است، برای همین ماضی آمده که گویا گذشته است مثل این آیه: «و نفخ فی الصور ذلک یوم الوعید» (3): در صور دمیده شد که وعده آن روز دادهشده بود.
و اما اگر بخواهیم خلاصهای از آرا و اعتقادات باب و بهاییت را در باب معاد و قیامت و بهشت و دوزخ جویا شویم خلاصه آن چنین میشود که:
1) قیامت در هر مقطع ظهور دیانت جدید هست؛ یعنی با آمدن یک دین قیامت برای بشر و افراد در دین قبل میگردد.
2) ایمان یا انکار ظهور پیامبر جدید دلیل برای آن هست که أغنام (گوسفندان) از اغنام حقیقی جدا و شناخته گردند.
3) بهشت عبارت است از فرح و مسرت معرفةالله که درنتیجه ایمان به بهاء حاصل میگردد.
4) دوزخ دوری از عرفان الهی است که نتیجه آن و منتهی الیه آن دوزخ دوری از الطاف خداوند است.
5) معاد فقط بهصورت روحانی است و مفاهیم مشهور در مورد قیامت و معاد جسمانی و بهشت و دوزخ اوهام و تخیلات هست؛ و این در حالی است که بهتصریح آیات قرآن کریم در حیاط پس از مرگ حتی نوک انگشتان همچون زندگی دنیوی ساخته خواهد شد (4).
قسمت مهمی از تعالیم حضرت باب در تفسیر و تشریح معانی قیامت و یوم الجزاء و بهشت و دوزخ است؛ بنا به گفته ایشان مقصود از قیامت ظهور مظهر جدید شمس حقیقت است.
پینوشت:
1) بقره، آیه 156
2) علامه مصطفوی ، محاکمه و بررسی باب و بها، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، 1386 ش، چاپ چهارم، جلد 1، صفحه 115
3) سوره ق، آیه 20
4) دكتر اسلمنت مبلغ آمریكائی در کتاب بهاءالله و عصر جدید صفحه 29 و 30