کتاب شناسی مهم ترین کتاب بهائیان
ماه نامه ی«گوهر» سال چهارم، شماره ی 10، دی ماه 1355، شماره ی مسلسل 46: 824-820.
نخستین بحث کتاب شناسی که قبلاً به نظر خوانندگان ماه نامه ی تحقیقی گوهر رسید، مربوط به کتاب تاریخ قدیم و جدید بابیه بود که دنباله ی آن به موضوع کتاب مطالع الانوار، ترجمه داون بریکرز تألیف شوقی افندی کشیده شد که پس از چاپ و انتشار به ملّا محمّد نبیل، شاعر زرندی مداح میرزاحسین علی، نسبت داده شد. این بحث چند تن از مبلّغان و پیش کسوتان معروف هر دو دسته ی بابی و بهائی را بر انگیخت تا بر آن خرده بگیرند و رد و انتقادی بنگارند که پاسخ آن ها نیز بعداً در ضمن مقالات تکمیلی به استحضار خوانندگان حقیقت جو رسید.
اینک میخواهیم بحث تازه کتاب شناسی را در مورد کتاب اقدس، تصنیف میرزا حسین علی بهاء بر پژوهندگان بیطرف عرضه داریم و برخی نکات و دقایق را که در طی مراجعه و مقایسه ی نسخههای متعدد خطی و چاپی این کتاب دریافتهایم، بر بساط پژوهش و سنجش قرار دهیم تا نظر خوانندگان را به سیر نظر درباره ی آن جلب کند.
پیش از آغاز بحث باید راجع به کیفیت تصنیف این کتاب، نظری افکند و دید، با وجودی که از تاریخ جدایی فرزندان میرزا بزرگ نوری در 1280ق و تشکیل دو فرقهی بهائی و ازلی و تفرقهی میان آن ها از سال 1285ق هر دو گروه در کشور عثمانی زیر اسم بابی به سر میبردند، و بنا به تعهداتی که هنگام توقف بغداد و قبول تابعیت سپرده بودند، دربارهی عقیدهی مذهبی خود که نوعی از تصوف شمرده شده بود، حق هیچ گونه تبلیغ و ترویج شفاهی و کتبی نداشتند و به همین سبب در طول مدت چهل سال، قادر به جذب افرادی از عنصر عرب و ترک و ارناوط، حتی به تعداد شماره ی انگشتان دو دست نشدند و هر کاری انجام میدادند، خواه در عكّاء و خواه در قبرس، و از پیش در ادرنه و بغداد، در پردهی استتار انجام میگرفت و مربوط به همان عدّه ی ایرانی بود که از کاشان و اصفهان و شیراز و تبریز و بلده ی نور، دنبال ایشان به کشور عثمانی رفته بودند پس از بیست و اندی سال، چند بار اظهار و انکار و تکرار ادّعا و سکوت، عاقبت در سال 1290ق یا 1292ق، دفتری مشتمل بر شش هزار کلمه بنام «اقدس» به زبان عربی، برای تسجیل انفصال و استقلال خود از بابیان در عكّاء تدوین شد که صورتهای متعددی از آن به خط چند تن خطّاط که با خود از ایران برده بودند، در پردهی استتار نوشته و به اتباع مطمئن سپرده شد. در ضمن تکرار استنساخ، نسخهها گاهی به دست افراد عربی دانی میافتاد که در آن آثار ضعف انشا و نقص مادّهی ادبی میجستند.
در سال 1308ق که مدتی بود میرزا حسین علی به واسطه ی پیری و بیماری، کارهای دنیوی و دینی خود را میان دو پسرش، عبدالبهاء (عباس افندی) غصن اعظم و میرزا محمّدعلی غصن اکبر، قسمت کرده بود و هر کدام در بخشی از امور دسته جمعی مسؤول انجام بودند و میرزا محمّدعلی را که خطی زیبا داشت با میرزا آقاجان کاشی خادم که از آغاز ادّعا تا این تاریخ همواره یار و خادم وفادار بهاء مانده بود، به بمبئی فرستاد تا کتاب ها و نوشتههای او را به چاپ برساند. در ضمن بدیشان اجازه داد که در اصلاح عبارات کتاب ها تا جایی که زبان عیب جو بسته شود، از سعی لازم دریغ نورزند. در نتیجه، صورت چاپ شدهی آثار بهاء نسبت به صورت خطی قبل از انتشار آن ها اختلاف صورت پیدا کرد. اکنون پس از تقدیم مقدمه به اصل مطلب میپردازیم.
از نسخههای چاپی و خطی اقدس که تا بیست و پنج سال پیش گاهی دیده بودم، هرگز ذهن، متوجه به امکان وجود اختلاف صورت و کم و بیش، در مندرجات آن ها نشده بود، تا آن که بیست و چهار سال پیش نسخهی اقدس، چاپ حروف سُربی بغداد را در آن شهر دیدم که از مطابقهی چند نسخه ی خطی با یکدیگر به تفاوتهای موجود در آن ها پی برده و در پاورقی صفحهها ضبط کرده بود. صرف نظر از اختلاف کلمه و کلمات، گاهی در برخی از صفحات آن چند سطر هم کم و بیشی دیده میشد. تا آن که چند سال پیش به نسخهی چاپ ممتاز و معتمد که در حیات مصنف و با اجازه ی صریح او به وسیله ی میرزا محمدعلی غصن اکبر پسرش و میرزا آقاجان خادم کاشی در بمبئی، اندکی پیش از مرگ صاحب کتاب، به ضمیمهی مقداری از نامههای عربی بهاء به اشخاص مختلف برخوردم که در یک مجموعه ی مشتمل بر 380 صفحه با خط نسخ خوب و خوانا به چاپ رسیده که تنها 64 صفحه ی آن به متن اقدس اختصاص یافته و 315 صفحه ی دیگرش شامل نامههای بی عنوانی میشود که محل فصل و وصل غالب آن ها، در متن مشخص و معین نشده است. متأسّفانه در این موقع نسخه ی اقدس چاپ بغداد یا نسخه ی خطی مربوط به قبل از تاریخ 1308ق (نخستین چاپ) در دسترس نبود تا با مطالعه معلوم دارد، آیا اختلاف نسخهها در نسخهی چاپ استاندارد بمبئی هم وجود دارد یا نه؟
پنج سال پیش از این، شادروان حبیب الله عتیقه فروش اصفهانی چند جلد کتاب چاپی و خطی از آثار بهائیان که در بمبئی به چاپ رسیده بود با دو مجموع خطی از مکاتیب میرزا حسین علی را برای فروش و تقویم، بر این جانب عرضه داشت که از آن میانه یک مجموعهاش در 1294ق یعنی پانزده سال پیش از مرگ بهاء نوشته شده بود و توجّه مرا جلب کرد. پس از تعیین بهای کتاب ها از او خواستم این مجموع 94 را یکی دو روز در دسترس من بگذارد و با اجازه ی او از اول و آخر بخش اول آن مجموع، زیراکسی برداشته شد (کلیشهی شماره ی 1و 2). خط این مجموعه به خط متعارف میرزا محمّدعلی و میرزا عباس و برخی از نویسندگان نزدیک به میرزا حسین علی فوق العاده نزدیک، بلکه بیشتر به خط عباس افندی، پیش از دوران پیری و لرزش دست و خط شباهت دارد.
خوش بختانه چند نسخه از این مجموعهی خطی و چاپی را یکی از کتاب دوستان معاصر خریده و اکنون در تصرف دارد و نمیدانم که او بدان چه در این مقاله از بابت نسخه شناسی مجوع مکاتیب معهود گفته میشود آگاهی یافته یا نه؟ محتویات این مجموعه (94) عبارت است از:
1. کتاب اقدس که در پایانش تاریخ چهارشنبه 7 صفر المظفر 1294 دارد (کلیشه ی 2) در ذیل آخرین صفحه صورت مکتوبی از بهاء به یکی از مریدان او نوشته شده که طرف مکاتبه معلوم نیست.
که بعدا در حاشیه ی صفحات آن چیزهایی افزوده شد و تاریخ آن 14 صفر 1294ق است.
3. سرّ مکنون عربیه که در همان زمان و به همان قلم نوشته شده؛ ولی رقم تاریخ ندارد.
4.. نوشتهای است مفصل در اثبات حقانیت دعوی بهاء که نویسندهی آن شاید عبدالبهاء یا میرزا آقاجان باشد؛ چه، در ضمن آن مینویسد: «این عریضهای است از این عبد مسما به عبد حاضر لدی العرش به سوی شاربان رحیق… و به لسان پارسی عرض میشود… .»
5. مکتوبی است کوتاه از بهاء به آقا جمال بروجردی که پیش این فرقهها، بعداً معروف به کفتار و مطرود شده بود.
6. مکتوبی است به شیخ مرتضی انصاری -علیه الرّحمة- که شاید هرگز به دست آن مرحوم نرسیده باشد.
7 مکتوب دیگری است که مخاطب آن معلوم نیست.
8. نوشتهای است مفصل بر رد ازل به طرفداری از بهاء که با خط بدی در کنار صفحه ی اولش این عنوان را یافته است: «کتاب حب حبیب و بطلان ازل».
9. دعایی برای شفای بیمار، از بهاء.
10. لوح سلطان ایران با عریضهی بهاء به ناصرالدّین شاه در سلب تهمت شرکت بابیان در سوءقصد به شاه.
11. زیارت نامهی بدیع که باید نُه مرتبه رو به مشرق بخوانند.
12. مناجات گونهای از بهاء که درحاشیهی آن دعای کارگشایی او نوشته شده است.
13. مکتوبی به خط متوسط که طرف خطاب بهاء در این نامه، محمدعلی دهجی است که پیک نامه بر بهاء در ایران بود و در همین نامه هم مأموریت داشته که به کرمان، شهر بابک و حسن آباد و بهرام آباد برود و پیام برساند.
آن چه که از این مجموعه ی مورد نظر ما در این مقاله قرار دارد؛ همانا اقدس، یعنی بخش اوّل آن مجموعه است که چهارده سال پیش از چاپ استاندارد بمبئی، به خط یکی از یاران نزدیک به بهاء نوشته شده و در آخر آن این عبارت «ختمتها فیݔ یوم چهارشنبه 7 شهر صفر المظفر سنة 1294ق » است. از روی جمله ی «ختمتها»، قرینه ی اصالت خاصی به دست میدهد که گمان خط مؤلّف را پیش میآورد. این نسخه دو یا چهار سال (نسبت به دو قول منقول) بعد از تدوین اصل کتاب قلم بند شد و نمیدانیم آیا نسخهای بدین قدمت در اختیار حضرات بهائی در فلسطین و ایران هست یا نه؟