نگاهی به پیام نهم نوامبر ۲۰۱۸ بیت العدل خطاب به بهائیان سراسر دنیا
مرکز رهبری تشکیلات بهائی در سرزمینهای اشغالی فلسطین، یعنی بیت العدل، در پیام نهم نوامبر ۲۰۱۸ خود خطاب به بهائیان سراسر دنیا به نکات قابل توجهی اشاره کرده است که لازم است مورد توجه و بررسی بیشتر قرار گیرد.
۱- در ابتدای پیام مشاهده میکنیم که جهان در حال فروپاشی معرفی میشود و با تلویحی زیرکانه بیان میشود که بهائیان در سراسر دنیا در حال ایجاد ساختاری تشکیلاتی جهت بهبود و سازماندهی دنیا میباشند. بیت العدل در ابتدای پیام خود بهائیان را به تلاش و فداکاری در سراسر دنیا با نظمی بدیع معرفی نموده و در نتیجه به نظر می رسد مابقی افراد را محکوم به ایجاد بی نظمی، گسیختگی، آشفتگی و … میکند. به این ترتیب از پیام بیت العدل مشخص میشود که جهان به واسطهی بهائیان به سعادت و کامیابی (و به اصطلاح آنان به نظم نوین جهانی) میرسد، و دیگران غیر از بهائیان جز اضمحلال و فروپاشی کاری ندارند! در آخر پاراگراف اول به بیان بهاالله استناد میشود: «اطمینانی که هیکل مبارک میدهند در قلب هر مومن وفاداری نقش بسته است، “اصلاح عالم از اعمال طیبه طاهره و اخلاق راضیه مرضیه بوده”». این جملات نشان دهندهی این معنا هستند که بهاالله به مومن به او اطمینان میدهد که در صورت وفاداری به آیین بها اصلاح عالم از سوی آنان (فقط و فقط) رخ می دهد! در این جا چند سؤال پیش میآید: آیا دیگر اندیشمندان در سطوح علمی مختلف و کارگزارانی که معتقد به عقاید بهایی نیستند، برای دنیا مخرب می باشند؟ آیا از شروع آیین بابی و بهایی دنیا به چشم خود پیشرفت (در زمینههای مختلف همانند: پزشکی، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و …) ندیده است؟
*این مسأله که بهائیان نسبت به غیر بهائیان دارای احترام فوق العاده بالاتری هستند، بارها و بارها در کلمات رهبران بهائی، خصوصاً بهاءالله ذکر شده است. به وضوح می توان چنین برداشت کرد که در گفتار بهاءالله، نه تنها غیر بهائیان دارای هیچ احترام و رتبه ای نیستند، بلکه از آن بالاتر، هرکس غیر بهائیان را انسان بنامد یا برای آنها رتبه ای قائل شود، از همه فیوضات و مراحم خداوندی محروم خواهد بود! بهاءالله در کتاب بدیع ، صفحه ی ۱۴۰ چنین می نویسد: «الیوم هرنفسی بر احدی ازمعرضین من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانیت نماید ، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس اثبات رتبه و مقام نماید»! از این متن برداشت می شود که بهاءالله نه تنها غیر بهائیان را از دایره انسانیت خارج می داند، بلکه به نظر ایشان هرکس که آنها را آدم بداند، او نیز از جمیع فیوضات رحمانی محروم است. وی در جای دیگر غیر بهائیان را سنگریزه های بی ارزش می شمرد: «احبائی هم لئالی الامر ومن دونهم حصاة الارض.» یعنی: (دوستداران من مرواریدهای امر هستند و ما بقی افراد سنگ ریزه های ارض زمین اند.) (مائده آسمانی، ج ۴ (چاپ جدید) ص۱۴۰ و (چاپ قدیم) ص ۳۲۷)
*به نظر میرسد از دیدگاه بیت العدل، افراد دنیا باید بهایی شوند و حاکمیت دنیا به بهاییان واگذار شود تا دنیا از فروپاشی و یاس و نا امیدی و خصومت رهایی یابد. همهی اینها در حالی است که نه تنها رهبران بهائی در گذشته نتوانستند خصومت خانوادگی خود را از بین ببرند و اختلافات عمیق و فاجعه باری میان بهاءالله و برادرش، میرزا یحیی صبح ازل، وجود داشت، و هم چنین اختلافات شدیدی میان پسران بهاءالله، عباس افندی و میرزا محمدعلی وجود داشت، و علاوه بر آنها، بهائیان تعدادی از بزرگان از ازلیان را کشتند (فصلنامه بهائی شناسی، شماره ۵، ص۲۱۸ – ۲۳۶ )، بلکه در زمانی که بیت العدل هم تشکیل شد، باز هم خصومتها میان بهائیان پایان نپذیرفت. حتی جالب توجه است که خود بیت العدل مرکزی شد برای ایجاد ناامنی برای برخی از بهائیان! تعداد قابل توجهی از بهائیان توسط بیت العدل تهدید به طرد شدند و البته برخی هم طرد روحانی شدند؛ مجازاتی که طبق آن سلام و کلام و هر گونه ارتباطی (ولو خانوادگی) با فرد طرد شده ممنوع خواهد بود. اختلافات میان بهائیان پیرو بیت العدل و پیرو ریمی نیز همچنان ادامه دار است.
۲-مسأله قابل توجه دیگر در این پیام آن است که به سابقهی تبلیغات تهاجمی بهائیان پیش از سال ۱۹۸۳ میلادی پرداخته و آن را معلول جمعیت کم بهائیان دنیا برای تأثیرگذاری لازم دانسته است. بیت العدل این تبلیغ تهاجمی را نتیجهی سیاستهای شوقی افندی معرفی کرده است. نظر به اهمیت این بخش از پیام بیت العدل، آن را عینا نقل میکنیم و از خوانندگان محترم تقاضا میکنیم که با دقت به این بخش بنگرند و در مفاهیم آن دقیق شوند: «حضرت ولی امرالله [=شوقی افندی] خطاب [به] یکی از جوامع فرمودند که تعداد احباء [=بهائیان] هنوز کمتر از آن بود که بتواند تغییری چشمگیر در جامعهی بزرگتر ایفاد نماید و مدتی بیش از نیم قرن اول عصر تکوین، احباء تشویق میشدند که قوای خود را بر انتشار امرالله متمرکز سازند، زیرا این کاری بود که فقط بهائیان میتوانستند انجام دهند و به راستی تکلیف روحانی آنان بود و آنان را برای زمانی آماده میساخت که بتوانند به نحوی مستقیم به مسائل عالم بشری بپردازند. سی و پنج سال پیش، شرایط درون و برون جامعه ممد یکدیگر شد تا امکانات جدیدی برای مشارکت بیشتر جامعهی بزرگتر فراهم آورد. … دفتر توسعه ی اجتماعی و اقتصادی در مرکز جهانی بهائی تأسیس شد تا در ترویج و هماهنگی فعالیت های احبا در سراسر جهان به ما مساعدت نماید».
*آن چه که در این بخش از پیام بیت العدل به وضوح قابل بررسی است آن است که آیین بهائی برای تأثیر گذاری بر روی جوامع اصلی و مادر، احتیاج به افزایش جمعیت خود داشته و دارد. این افزایش جمعیت گاهی از طریق پذیرش دو کیشی در برخی جوامع متکثر دینی نظیر هندوستان یا آفریقا برای بهائیان تحقق یافته است و گاهی نیز در اثر تبلیغات فزایندهای ایجاد شده است که به عنوان یک وظیفهی دینی، بر عهدهی تمام بهائیان عالم قرار داده شده است. همین بیان، نشانگر آن است که بهائیت برای ادامهی حیات خود و ایجاد تأثیر در جوامع مختلف، نیاز دارد تا جمعیت خود را رو به فزونی جلوه دهد و شعار دخول افواج مقبلین و مؤمنین در آیین بهائی را محقق شده در نظر بگیرد. علی رغم این نیاز اساسی، تشکیلات بهائی از اعلام نام و تعداد بهائیان عالم همواره طفره رفته است و هیچ گاه به طور رسمی جمعیت بهائیان عالم را اعلام نمی کند. این در حالی است که بهائیان در سراسر دنیا برای شناخته شدن به عنوان یک بهائی لازم است در تشکیلات ثبت نام کنند و کد تسجیل دریافت نمایند. لذا آمار بهائیان جهان با توجه به تکنولوژی روز، امری برخط و قابل انتشار است. پیام اخیر بیت العدل، به تلویح از چرایی این تعلل پرده بر می دارد: «بهائیان جهان علی رغم ادعای بیت العدل، همچنان به تعدادی نرسیدهاند که بتوانند تأثیرگذاری عمده ای بر جوامع بزرگتر بگذارند.»
*نکته مهم دیگر در بررسی این بخش از پیام بیت العدل آن است که می تواند ما را به سرمنشأ برخورد جوامع بزرگتر با آیین بهائی برساند. تبلیغ تهاجمی به منظور تغییر باورهای افراد و بهائی کردن آنان، وظیفهی هر بهائی بوده است. وظیفهای که از سوی رهبران بهائی مانند عبدالبهاء و شوقی بر عهدهی ایشان گذاشته شده و توسط هیچ بخشی از تشکیلات بهائی مانند بیت العدل تا کنون نسخ نشده است. چرا که بیت العدل در موارد وجود نصوصی از رهبران پیشین، حق نسخ و تعدیل احکام پیشین را نداشته و ندارد. لذا بدیهی است که تصور کنیم بهائیان سراسر دنیا، همچنان تبلیغ را از وظایف اصلی و مهم خود جهت تسریع در کسب مشروعیت و مقبولیت توسط جوامع مادر میدانند و به آن اهتمام میورزند. این تلاشها که به نفی اعتقادات دینی جوامع مادر و تلاش برای خرافه دانستن باورهای ایشان منجر میشود، مسلماً باعث بروز عکس العملهایی در جوامع بزرگتر میشود. هر چند که درستی تمام این عکس العملها در باور ما محل مناقشه است، اما باید دانست که برخورد با بهائیان از سوی جوامع بزرگتر، تنها عکسالعملی به تبلیغات تحریک آمیز بهائیان است. لذا عاقلانهترین راه برای جلوگیری از این عکس العملها، کاهش و یا قطع تحریکات اولیه تبلیغی بهائیان است.
*در عین حال عوامل و شرایط بیرونی از جامعهی بهائی که به ادعای بیت العدل امکان تأثیرگذاری برای جامعهی بهائی را فراهم کردهاند، در این نوشتار به اجمال مورد اشاره قرار گرفتهاند که لازم است توسط بیتالعدل و سایر مراجع بهائی در مورد آن رمزگشایی شود. این شرایط چه بوده است که سیاست بیتالعدل را از سی و پنج سال پیش به سوی مباحث توسعه اقتصادی و اجتماعی سوق داده است؟ چه نهادها و سازمانهایی این راه را برای بیت العدل و بهائیان سراسر دنیا هموار کرده و میکنند تا در جوامع بزرگتر تأثیرگذاری داشته باشند؟ این تأثیرات دقیقاً چه بوده و در کدام جوامع اجرایی شده است؟ قطعاً مصادره به مطلوب تمامی تغییرات مثبت انجام شده در جوامع امروزین -آن چنان که در مورد جامعهی ایران مورد ادعای بیت العدل در این پیام قرار گرفته است- از منظر جامعه شناختی و اندیشمندان مورد پذیرش نیست. تکاپوی بشر در دوران جدید برای بهبود شرایط بهداشتی و آموزشی، تکاپویی جهانی بوده است و چه بهائیان در این زمینه نقش آفرینی میکردند و چه نقشی ایفا نمی نمودند، جامعه به سوی رشد و تعالی در حرکت بوده است. ایجاد بهداشت روستایی یا بالابردن سطح آموزش در ایران، خواستهی همهی مردم ایران بوده است و از قضا مهمترین مخالفان بهائیت یعنی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی در رشد و تعالی آن بسیار بیشتر از بهائیان نقش آفرینی کرده اند؛ آن چنان که عملاً تلاشهای مورد ادعای بیت العدل به فرض وجود، در برابر آن به حساب نمیآید.
*در عین حال آن چه که با کلیدواژه خاموش کردن آتش تعصبات قومی و مذهبی در جامعهی بزرگتر در ایران به سبب تلاشهای جامعهی بهائیان ایران مورد اشارهی بیت العدل قرار گرفته، عمیقاً قابل تأمل است. منظور از این تعصبات چیست و کدام یک از آنها با کوشش بهائیان ایران خاموش شده است؟ آیا منظور رفع اختلافات میان جوامع شیعه و سنی است؟ آیا منظور تلاش برای انسجام ملی و حفظ وحدت در مقابل دشمنان خارجی است؟ بعید به نظر میرسد که تلاشهای سیستماتیک بهائیان ایران معطوف به چنین مسائلی باشد. آن چه که از سوی بهائیان به عنوان تعصبات مذهبی معرفی میشود، التزام به احکام دینی و ظواهر مذهبی است که تلاش زیادی از سوی بهائیان صورت گرفته تا مورد بی تفاوتی مسلمانان در جامعهی اسلامی قرار گیرد. تلاشهای بسیار عناصر بهائی جهت عادی سازی بی حجابی یا اختلاط زن و مرد و یا حمله به اعتقادات اصیل و باورهای مهم شیعی نظیر مهدویت را باید در راستای همین کلیدواژهها تفسیر کرد. هر چند که این نوشتار به دنبال دفاع از ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم برای نهادینه ساختن این ظواهر مذهبی نیست، اما باید دانست که بهائیت، تمامی این ظواهر دینی را نماد تعصب میداند و به تلاش خود برای رفع آن از جامعهی اسلامی مباهات میکند.
۳-بخش دیگری از این پیام که حائز اهمیت است، توصیفی است که بیت العدل از سرفصلهای برنامههای توسعهی اقتصادی و اجتماعی انجام داده و عناوین آن را در سالهای گذشته مشخص کرده است. بیت العدل شروع این خدمات اجتماعی را در آغاز اجرایی شدن آن ها در اکتبر ۱۹۸۳، صدها مورد دانسته و تعداد آن در روزگار حاضر را ده ها هزار نمونه و مورد در سطوح مختلف روستایی، شهری و کشوری دانسته است. در پیام بیت العدل میخوانیم: «اقدامات احباء برای تحول اجتماعی و اقتصادی، در هر سطحی از پیچیدگی که باشد، در آن زمان [اکتبر ۱۹۸۳] به صدها مورد میرسید. الیوم تعداد آنها به ده ها هزار، شامل صدها طرح پایدار از قبیل مدارس و ده ها سازمان توسعه، میرسد. دامنهی گستردهی فعالیت های جاری مجهوداتی را از روستاها و محلات گرفته تا نواحی و ممالک در بر میگیرد که به رشته ای از اقدامات از قبیل تعلیم و تربیت از پیش دبستانی گرفته تا دانشگاه، سواد آموزی، بهداشت، محیط زیست، حمایت از پناه جویان، ترقی نسوان، توان دهی نوجوانان، ازالهی تعصبات نژادی، کشاورزی، اقتصادهای محلی و ارتقاء سطح روستاها میپردازد. قوهی جامعه سازی امر حضرت بهاءالله تدریجاً منظم تر و مدون تر شده که در نتیجه، شتاب گرفتن فرایند ترویج و تحکیم، به خصوص در جوامع همجوار (cluster) پیشرفته، در حیات جمعی احباء تجلی کرده است. البته جدا از آن، تعداد بی شماری از احباء، با بهره گیری از مجهودات حرفه ای و داوطلبانهی خود، قوا و بینشهای خود را در طرحها و سازمانهایی که جهت خیر عمومی تأسیس شده مصروف میسازند.»
*ملاحظه میشود که گسترهی وسیع فعالیتهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی، به گونهای است که امکان تبلیغ بهائیت در نقاط دوردست را برای تشکیلات بهائی فراهم میکند. توجه و اهتمام این فعالیتها در سازمان دادن به افراد و مناطق توسعه نیافته و غیر بهره مند است. در واقع تشکیلات بهائی از فرصت حمایت از این افراد به قیمت تغییر دین و باورشان استفاده میکند. همچنین کدهای موجود در این بخش از پیام، باید جامعهی بزرگتر اسلامی ما را نسبت به برخی فعالیتهای بهائیان در ایران حساس کند. تمرکز بر روی کودکان و نوجوانان از طریق تشکیل مهدهای کودک خانگی، ترویج کلاسهای موسیقی برای کودک و نوجوان با محوریت اساتید بهائی، تشکیل سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی و نمایش دلسوزی برای محیط زیست و… را می توان در چهارچوب همین پیام بیت العدل دانست و نسبت به پیامدهای آن احساس خطر کرد.
* نکته قابل توجه و بسیار مهم دیگری که باید مورد توجه مسؤولان و نهادهای فرهنگی اسلامی قرار گیرد، تمرکز تلاش بهائیان برای تغییر باور مهاجران به کشورهای اروپایی و آمریکایی است. پدیدهی مهاجرت به اروپا که بعد از شکل گیری بیداری اسلامی رو به فزونی گذاشت و تعداد زیادی از مسلمانان خاورمیانه و شمال آفریقا را به سمت اروپا و آمریکا کشاند، پدیدهای است که از لحاظ فرهنگی و تأثیر گذاری بر جوامع مبدأ مهاجرت کمتر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. به باور ما، تأثیر عمیق فرهنگی این مهاجرتها، در سالهای نه چندان دوری در آینده، همچون یک سونامی به کشورهای مبدأ بازخواهد گشت. چرا که بسیاری از این مهاجران، دارای خانوادههایی در کشورهای مبدأ هستند که تعاملات خود با آنان را حفظ کرده و میکنند. طبیعی است که مهاجرت، بر سبک زندگی و باورهای آنان تأثیرگذار خواهد بود و انتقال این تأثیر، آن هم در این حجم بزرگ به کشورهای اسلامی، اثرات مخرب خود را خواهد داشت. با این وجود، تمرکز بهائیان بر روی این قشر آسیب پذیر نیز قابل توجه است. مضافاً بر این که اخبار رسمی و غیر رسمی، تلاش بهائیان برای جذب این افراد بی پناه در کشورهای مقصد را تأیید میکند. بهائیان به قیمت تغییر دین و عقیدهی این افراد، راه و چاه زندگی در اروپا را به آنان آموزش میدهند و آنان را نمک گیر اقدامات خود میکنند و از این طریق، تلاش میکنند تا باز هم مسلمانان مهاجر را به آیین بهائی جذب کنند. چرا که مسلمانان از نظر فرهنگی، به جزمیت در اعتقادات خود اهتمام بیشتری نسبت به مسیحیان اروپایی دارند و در صورت بهائی شدن، میتوانند به پیشرفت اهداف تشکیلات بهائی در سراسر دنیا، بیشتر کمک کنند. در عین حال، افزایش شمار مسلمانان در اروپا، میتواند به تعادل فرهنگی و اجتماعی آن سامان آسیب وارد کند. لذا به نظر می رسد برای مسیحیان اروپایی نیز، بهائی شدن مسلمانان مهاجر مطلوبتر است. همچنین ضمن آن که انرژی بهائیان را برای تبلیغ این تازه واردان مسلمان مصروف میدارد، از باورهای مسیحیان اروپایی در برابر تبلیغات تهاجمی بهائیت نیز صیانت می کند.
*نکتهی مهم دیگر، اصرار بر ادامهی فعالیتهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی تشکیلات بهائی است. این برنامهها روند تبلیغات آیین بهائی را از دلایل حقانیت رهبران و آسمانی جلوه دادن تعالیم خارج کرده و تلاش می کند تا مشروعیت فرهنگی و اجتماعی برای بهائیان در هر منطقه ایجاد کند. بهائیان با روشی بسیار دقیق و کارا، به جای «سخن گفتن» در تبلیغ، به «عمل کردن» پرداختهاند که از این حیث، روش تبلیغی آنان درس آموز است. آنان تلاش میکنند با ایجاد انواع خدمات اجتماعی، در شرایط زندگی محیطی خود، بهبود ایجاد کنند. انجام این تلاشها باعث میشود تا افراد جامعهی بزرگتر، نگاه قبلی خود به اعضای این آیین را که ناشی از تبلیغات تهاجمی آنان بود، کم کم به فراموشی بسپارد و دیدگاه منفی قبلی، به نگاهی جدید و مثبت تبدیل شود. کمک و خدمت به دیگران، اساساً چنین خاصیتی دارد و از قدیم الایام، به ویژه در جوامع اسلامی مورد توجه مسیونرهای مسیحی نیز بوده است. ساخت بیمارستانهای خیریه و مدارس عام المنفعه و… همگی به ایجاد یک دیدگاه مثبت در جامعهی بزرگتر نسبت به اقلیتها کمک میکند و باعث ساده تر شدن تعامل با آنان میشود. این اقدامات هر چند با هدف تبلیغ و تغییر باورهای جامعه انجام میشود، اما باعث میشود افراد جامعه، به عنوان عناصری مفید و خدمتگزار با جامعهی اقلیت برخورد کنند و مدافع آنان باشند. این بزرگترین دستاوردی است که بهائیت از طریق فعالیتهای اجتماعی به دست آورده و تلاش کرده تا با استفاده از مزایای آن، خود را به عنوان یکی از بخشهای عادی جامعه معرفی کرده و ضمناً توانسته است از رهگذر آن، درآمدهای اقتصادی پایداری نیز برای خود دست و پا کند.
*در عین حال آخرین جملات همین بخش نشان میدهد که تلاشهای اجتماعی بهائیان عمدتاً معطوف به فعالیتهایی است که اثرات تبلیغی برای بهائیت داشته باشد. با این حال، برخی بهائیان به خیریههای موجود در جامعهی بزرگتر مراجعه کردهاند و تلاشهای خود را در آن خیریه ها سامان دادهاند. این موضوع نیز بسیار مهم و حائز اهمیت برای سازمانهای خیریه در داخل کشور و سایر کشورهای اسلامی است. ای بسا که نیازهای مادی و اقتصادی فعالیتهای خیریه توسط مسلمانان تأمین شود و میوههای فرهنگی آن توسط بهائیان جمع آوری شود. بدین معنی که نیازهای افراد تحت آسیب با امکانات مسلمانان و مشارکت بهائیان تأمین شود، ولی خوشبینی افراد آسیب دیده از این حمایتها، به نام بهائیت مصادره گردد، و عناصر بهائی موفق شوند، برخی از این افراد حمایت شده را به سمت بهائیت جلب کنند و باورهای قبلی آنان را ویران کنند. پدیدهای شوم که به سوء استفاده از بستر خیریههای موجود منجر میشود. هشدار به مؤسسات خیریهی بزرگ در جوامع اسلامی نسبت به نفوذ بهائیان و بهره بردن از پوشش این سازمانها برای پیشبرد اهداف و مقاصد فرهنگی خود، امری ضروری و لازم است.
۴-مهمترین بخش از پیام بیت العدل اعلام تأسیس سازمانی جدید برای مدیریت فعالیتهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی بهائیان در حیفا است. بیت العدل تصمیم گرفته است تا با ارتقاء دفتر پیشین توسعهی اقتصادی و اجتماعی به سازمانی بزرگ و معظم، فعالیتهای خود در این زمینه را بیشتر و مؤثرتر پیگیری نماید. سازمانی که قرار است زیر نظر بیت العدل و با مشورت دارالتبلیغ بین المللی، به فعالیت خود ادامه دهد. در این بخش از پیام بیت العدل میخوانیم: «در این مقطع مقدس جشنهای ولادت دو مظهر ظهور الاهی [=باب و بهاءالله] مسروریم اعلام کنیم که دفتر امور اجتماعی و اقتصادی اکنون به مؤسسهی جهان شمول جدیدی به نام سازمان توسعهی بین المللی، در مرکز جهانی ارتقاء مییابد. به علاوه، صندوق توسعهی بهائی افتتاح خواهد شد که سازمان جدید برای مساعدت به مجهودات جهانی توسعه، اعم از دراز مدت و در حال ظهور، از آن استفاده خواهد کرد؛ این صندوق تحت حمایت بیت العدل اعظم است و افراد و نهادها نیز میتوانند تبرعات خود به آن را تقدیم نمایند.»
*هدف از تأسیس این سازمان جدید چنان که در همین بخش از پیام بیت العدل آمده و در ادامه نیز بدان پرداخته شده است، سازماندهی امور مربوط به توسعهی اقتصادی و اجتماعی و اطمینان از منطبق بودن آنها بر تعالیم بهائی است. این خود به معنی کنکاش بیشتر تشکیلات بین المللی در امور خیریهی مرتبط با تبلیغ بهائیت محسوب می شود. معنای دیگر تشکیل این سازمان، نظارت شدید و کنترل اقدامات بهائیان به منظور استفادهی حداکثری از تبعات این اقدامات است. با تشکیل این سازمان، بیت العدل، کنترل معنادارتری نسبت به جزئیات فعالیت بهائیان پیدا خواهد کرد و احتمالاً، در مواردی آنان را از انجام برخی اقدامات بر حذر خواهد داشت و تمام اعمال آنان در این زمینه را بر اساس خواست بیت العدل تنظیم خواهد کرد. آزادی عمل بهائیان در انجام این فرایندها طبیعتاً کاهش خواهد یافت و از آنجا که صندوقی برای کمک به این فعالیت ها نیز در نظر گرفته شده است، اقدامات تشویقی و تنبیهی متناسبی نیز برای مجبور کردن بهائیان به اطاعت از دستورات این سازمان در نظر گرفته خواهد شد.
*این که بیت العدل بهائیان را به کمک به این صندوق و پرداخت تبرعات به آن تشویق کرده است، از چند زاویه قابل بررسی است. اول آن که بیت العدل اساساً ممکن است هیچ احتیاجی به تبرعات بهائیان برای پیشبرد این اهداف نداشته باشد و از قبل، بودجههای مورد نیاز برای این امور را از صاحبان قدرت و ثروتی که پیشرفت بهائیت برایشان اهمیت استراتژیک دارد، تأمین کرده است. با این حال بیت العدل مایل است تا نشان دهد که به هیچ سازمان و کشور استعماری و یا هیچ سیاستمدار بدنامی وابسته نیست و بودجه های لازم برای امور خیریه را از بهائیان جمع میکند. از آن جا که بیتالعدل، هرگز بیلانی از درآمدها و نحوهی هزینههای خود ارائه نکرده است، از طریق این فعالیتها و بودجههای دریافتی از بهائیان و هزینهی آن در امور خیریه، امکان مییابد تا رد این پولهای نه چندان بهداشتی را پنهان کند و از اثرات نامطلوب سیاسی و اجتماعی منابع احتمالی بودجههای خود، جلوگیری کند.
*نکتهی حائز اهمیت مهم دیگر که باید به آن توجه شود، جمع آوری نقدینگی موجود در اختیار بهائیان دنیا و در اختیار گرفتن منابع درشت مالی برای ساماندهی اقدامات بزرگ و تبدیل حرکتهای کوچک، به تبلیغات جهانی و بزرگتر است. بیت العدل با تأسیس این سازمان و با ابلاغ این پیام، درصدد آن است که بهائیان را به پرداخت هر چه بیشتر پول به این سازمان ترغیب کند. در عین حال بهائیان با هزینه کردن ثروتهای خود در این صندوق، عملاً از اجرای هرگونه فعالیت مستقل توسعهای باز میمانند و مجبورند، از همان صندوقی که پول خود را به آن تقدیم کرده اند، برای انجام فعالیتهای جدید توسعهای، با منت پول دریافت کنند و لذا مجبورترند تا به دستورات این سازمان مو به مو عمل کنند؛ چرا که تخطی از دستور تشکیلات بین المللی، باعث قطع این کمکهای مالی خواهد شد. چنین فرایندی باعث خشک شدن ریشهی هر نوع اعتراض به این گونه فعالیتهای اجتماعی از سوی بهائیان آزاداندیش و روشنفکر خواهد شد. در عین حال با توجه به تزریق پول از سوی این صندوق به فعالیتهای مختلف توسعهای، امکان مداخله در امور داخلی کشورهایی که این فعالیتها قرار است در آنها انجام شود، برای بیت العدل فراهم خواهد شد و از این رهگذر، امکان مداخله در جوامع بزرگتر، هر چه بیشتر برای تشکیلات بین المللی فراهم خواهد گشت. این همان مسألهای است که پیش از این، نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول و یا بانک جهانی به آن دست زده اند؛ یعنی اعطای وام به کشورهای مختلف را منوط به اجرای پروژه های خاص یا انجام تغییراتی در نظام اقتصادی خود کرده اند. بیت العدل از طریق جمع آوری این پول ها و همچنین ساماندهی این فعالیت های توسعهای، امکان مییابد تا انجام پروژه های توسعه ای بزرگ در کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته را، به آزادی تبلیغات بهائی و یا امتیازات دیگر فرهنگی مرتبط سازد و از این طریق، بتواند در امور فرهنگی کشورهای مقصد مداخله نماید. مسألهای که نباید از چشم سیاستگذاران فرهنگی و سیاسی کشورهای اسلامی مغفول بماند.