اين هفته خبر درگذشت احسان يارشاطر تيتر بعضى از رسانه هاى داخلى و خارجى شد.مردى كه نامش با شناساندن فرهنگ ايران به غرب و شناساندن فرهنگ غرب به ايرانى گره خورده است: از بنگاه ترجمه و نشر كتاب براي ترجمه آثار ادبى غربيان تا دانشنامه ايران و اسلام و تا ترجمه آثار كلاسيك فارسى به زبان هاى ديگر و آخرين و بزرگ ترين اثرش به نام دائرة المعارف ايرانيكا.مردى كه به توصيه و تاثير پذيرى از يكى از دوستان پدرش كه زن ستيز بود سالها زن نگرفت و و قتى هم كه زن گرفت زير بار بچه دار شدن نرفت زيرا ايرانيكا را بچه خود مى دانست(١).او در مورد خاستگاه فكرى خانواده اش در مصاحبه ها صحبتى نكرد جز اينكه گفت مادرش صداى خوشى داشت(٢).مردى كه در سن نود سالگى هم روزى هشت ساعت كار مى كرد و بسيارى از نويسندگان و مترجمان و ويراستاران را با افكار و تخصص هاى متفاوت به كار مى گرفت…
جالب است كه قضاوت هاى متفاوتى در مورد او شد از مدح و تمجيد و ستايش تا ردّ و تقبيح و نكوهش.او را ستودند چون از چهره هاي مطرح فرهنگى بود كه موسسات تأثير گذارى را بنيان نهاد و آثار بسيارى را پديد آورد و خود را وقف معرفى ايران به غربى ها نمود و… او را تقبيح كردند چون با اسناد اسماعيل رائين در جلد دوم فراماسونرى در ايران جزو لژ مهر فراماسونرى بود(٣) و مثل آتاتورك معتقد به حذف خط عربى و قرآنى بود و مى گفت بايد خط فارسى را به لاتين نوشت(٤) و معتقد بود هرجا واژه معشوق در شعر فارسى هست منظور معشوق مرد بوده است(٥) و انصاف را در ايرانيكا رعايت نكرده در مورد امامان شيعى تنها سه ستون اما در مورد رهبر بهائيان بيست و پنج صفحه مطلب آورده است كه در اين موضوع سخن بسيار است…
معماى يارشاطر با موضوع بهائيت پيچيده تر مى شود. زيرا بهائيان او را منتسب به خود نموده و از او تجليل كرده و مرگ او را ضايعه فرهنگى خواندند و تسليت ها گفتند اما مشهور است كه او بخاطر مسافرت به امريكا و اينكه در وقتى كه شوقى مسافرت به امريكا را ممنوع كرده بود به دستور او عمل نكرد و به امريكا مسافرت نمود طرد شد(٦) اين مطلب به نظر صحيح مى آيد زيرا به تصريح احمد اشرف سر ويراستار ايرانيكا هرگز ارتباطى با تشكيلات بهائى نداشت(٧) و نامش در ويكى پديا جزو كسانى چون دنيس مك اوئن و فوبث هيرست و آلدن پنر جزو بهائيان بازگشته آمده است(٨).اگر يار شاطر بهائى بود چرا تشكيلات بهائى (بيت العدل)و جامعه بهائيان امريكا پيام رسمى ندادند و برايش مجلس يادبود نگرفتند و اگر مطرود بود و غير بهائى چطور در بسيارى از تجمعات بهائى مثل كنفرانس شيكاگو ديده شد؛ مگر ارتباط با مطرودين خط قرمز آنها نيست يا شايد بيت العدل قوانين بهائى را عوض نموده و ديگر ارتباط با مطرودين خط قرمز نيست و يا بهائيان هم ديگر به آموزه غير انسانى طرد اعتقادى ندارند… ؟! معمائى كه با درگذشت يارشاطر پيچيده تر شد…
——–
(١).مصاحبه يار شاطر با راديو امريكا.يوتيوب
https://youtu.be/VWCx0TrOncM
..(٢).همان
(٣).فراماسونري در ايران،ج٢،فهرست لژ مهر
(٤).مصاحبه با BBC.يوتيوب
http://youtu.be/FKbB1GtMrQY
(٥).همان
(٦).http://bahaism.blogspot.com
(٧).https://iranian.com/News/2007/April/Images/ReplyToAP.pdf
(٨).https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_former_Bahá’ís