باور نمی کردید یک سایت مسلمان اینقدر آزاد و دو طرفه و زنده باشد که مطلب شما را فوری بالا بیاورد! (چون تشکیلات بهائی یک سایت زنده ندارد که کامنت های ما را بالا بیاورد و هرچه می نویسیم سانسور می کند و بالا نمی آورد .بد نیست شما جوان پر شور به آنها بگوئید آبرو داری کنند و لااقل یک سایت را مستقیم و زنده قرار دهند تا محققان غیر بهائی و حتی بهائی بتوانند آزادانه و مستقیم حرف های خود را با شما در میان گذارندو سوالاتی مثل سوالات بالا را پاسخ بخواهند و شما آنجا پاسخ دهید تا حقیقت روشن شود.
اما اینکه گفتید کیستیم:
…جمعی دانشجو و پژوهشگر…اگر اسم هم می خواهید حاضریم بدهیم…
تا خیالتان راحت باشد.شما به تلفن های سایت زنگ بزنید و تقاضای ملاقات حضوری کنید تا رو در رو با شما همین بحث های علمی را انجام دهیم و ببینید دانشجویان و محققانی هستند که مستقل و آزاد و بدون وایستگی به هرجائی دنبال کشف حقیقت و بهائی پژوهی هستند.اگر در نمایشگاه کتاب هم آمده باشید ما را دیده ایدکه جوانان به همین کار مشغولند و امثال شما زیاد می آیند و صمیمانه با آنها گفتگو می شود و دوستانه به بحث می نشینند.شما هم بیائید و تجربه کنید بعد قضاوت نمائید.
اما آمدن اسم ما در سایت های مفید:
اینکه اسم ما در سایت های مفید آمده یا نیامده دست ما نیست اسم خیلی های دیگر هم هست و دلیلی بر هیچ چیز هم نیست.همانها چند بار ما را هم فیلتر نموده حتی اخطار هم داده اند بعد که توضیح داده شده که روش ما بحث علمی است رفع فیلتر کرده اند.
بهتر است عینک بدبینی تشکیلاتی را کنار بگذلرید و در جائی که به شما اجازه می دهند کامنت بگذارید و هرچه می خواهید بنویسید(چیزی که در تشکیلات خودتان امکان پذیر نیست)به جای بحث های جنجالی از ماهیت اعتقاداتتان گفتگو شود.
اینکه چرا از بهائیت انتقاد علمی می شود:
مگر شما از اسلام انتقاد نمی کنید و آن را تاریخ مصرف گذشته نمی دانید؟!چرا از نقدعلمی در مورد خود ناخرسند وگریزانید؟!
اصلا چرا شما صف خود را از اسلام جداکردید و آن را منسوخ و عقب افتاده اعلام نمودید و احکامش را به تمسخر نشستید؟!
(مثل همین چند همسری که رهبرتان به آن عمل کرده ولی برای شما تحریم نموده است! اگر بد است چرا زودتر متوجه نشده تا عمل نکند یعنی اول نسبت به بدی آن جاهل بوده و چند همسر گرفته ولی بعدا متوجه عیب آن شده و نتوانسته زنانش را طلاق دهد!!
این چه پیغمبری است که اول جاهل است و مرتکب عملی می شودکه خودش بعدا تحریم می کند بعد عالم به بدی هایش می شود و نه برای خودش بلکه برای دیگران تحریم می نماید!
یا مثل شرکت کردن عبدالبها در نماز جماعت مسلمین در فلسطین بعد از تحریم آن در اقدس توسط پدرش.یا فحاشی نمون به برادرش محمدعلی بعد از حکم وحدت عالم انسانی!
ضمن آنکه جناب بهاءالله هزاران پرونده سیاه دیگر هم مطابق نقل خواهرش عزیه در سابقه دارد مثل فحش دادن به برادرش و علما و کشتن مخالفان خود در بغداد که موجب فرار او به کوههای سلیمانیه شد و ….(مقام عزیه هم به حدی است که عبدالبها او را ستوده است و نمی توانید او را بهائی ستیز بنامید و بایکوت کنید…)
عزیز من،
تعصبات را کنار بگذار مگر نمی گوئید تعصبات هادم بنبان انسانی است.خوب بیا و تحقیق کن اگر چیزهائی در اسلام مطابق میل شما نیست آیا در بهائیت این چیز ها مطابق میل شما یا انسان های آزاده است:
نابرابری در ارث بین بچه ها و فرق بین زن شهری و روستائی در مهریه و فرق گذاشتن بین زن و مرد در عبادات مثل حج و دفن اموات در بلور و حریرخالص و حرمت موی بلندتر از گوش و انگ زدن به پیشانی دزد و آتش زدن مجرم و تحریم سلام و کلام با مطرودین بیچاره حتی اگر زن و شوهر یا پدر و فرزند باشند(که لابد این سه تا دقیقا با منشور حقوق بشر سازگار است!)و اطاعت کورکورانه از نه نفر در اسرائیل به اسم بیت العدل که بعضی از بهائیان مثل بهائیان ارتدکس آن را تقلبی می دانندو تعظیم کردن در برابر باب که در کتابش دستور قتل همه غیر بابی ها و تخریب همه معابد را داده است و….
بهائیان منصف ما را بهائی پژوه می دانند و وابستگان به تشکیلات اسرائیل نشین بهائی ستیز!
نمی دانم نظر شما چیست.ما که مشتاق حرف های علمی در مورد دیانت شما هستیم.
همت کنید بجای حرف های سیاسی که ما محققین سایت در آنها نقشی نداشته ایم فضای علمی را خراب نکنید .سوالات ما را یکان یکان پاسخ دهید .ممنون می شویم ادامه دهید و مثل تعدد زوجات مسائل دیگر را هم به بحث مستند بنشینید تا دوستان جوان بااستنادات شما آشنا شوند.
هدی نیز خطاب به بهار چنین پاسخ گفته است:
سلام بر بهار 69
حضور شما در سایت بهایی پژوهی را خیر مقدم می گویم. امیدوارم بتوانیم دوستان خوبی بر ای هم در این سایت پژوهشی باشیم. در مورد مشکل داشتن سیستم سایت با شما موافقم و البته فکر نمی کنم ذوق زدگی باعث ارسال چند ارسال شده باشد. اما می توانید در محیطی مثل ورد، مطلبتان را تایپ کنید و بعد در این جا آن را کپی کنید.
در مورد مظلوم واقع شدن هم وطنان بهایی در ایران، تا حدودی با شما موافق هستم و این رویه را درست نمی دانم. اما همان گونه که پژوهش عزیز گفت، ما نقشی در این سیاست نداریم. با محدودیت آزادی بیان موافق نیستیم و البته کاری که از دستمان بر می آمده را انجام داده ایم. یعنی فرصت را برای بهایی های هم وطنمان فراهم کرده ایم تا در محیطی دوستانه و علمی، به بررسی بهاییت بپردازند.
اما در مورد دانشگاه، واقعا با شما همدردی می کنم و امیدوارم روزی این مشکل حل شود. اما شما هم توجه کنید که علتی برای این ممانعت وجود دارد. آن چنان که در مجموعه کتاب های روحی نیز آمده، اولین کار بعد از تصدیق بهاییت، تبلیغ آن است. من در این چند سال، با بهاییان زیادی از نزدیک گفت و گو کرده ام. تمام آن ها این مطلب را تأیید می کنند که تبلیغ بهاییت، جزء لاینفک این دین است. از طرفی تبلیغ بهاییت در ایران ممنوع است و این دین در قانون اساسی ایران که اکثریت مردم به آن رای داده اند، رسمی نیست.
حال شما فرض کنید که به دانشگاه رفته اید. یعنی فضایی که در عین وجود آرامش، نیازمند تحقیق و کار فکری است. این که بهاییت را تبلیغ نکنید، از نظر شما غیر قابل انجام است و مسلمان ها هم با سابقه ای که از بهاییان دارند، آن را نمی پذیرند.
از طرفی تبلیغ آیینی که اکثریت مردم ایران به غیر رسمی بودن آن در قانون اساسی رای داده اند، باعث ایجاد فضای منفی و درگیری در دانشگاه ها می شود. بنابر این بهتر است بهایی ها در دانشگاهی مخصوص به خودشان درس بخوانند. یعنی همان کاری که الان دارند می کنند و در دانشگاه بیهه تحصیل می کنند. من آشنایان بهایی زیادی دارم که در آن دانشگاه درس خوانده اند و حتی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به خارج از کشور رفته اند. شاید بسیاری از مخاطبان بهایی پژوهی از وجود این دانشگاه اطلاعی نداشتند. اما شما بهتر است تمام واقعیت را یک جا بگویید. آیا اکنون شما نمی توانید در آن دانشگاه تحصیل کنید؟
در مورد بازداشت شدن رهبران مذهبی بهاییت هم مسأله اصلا آن گونه نیست که شما بیان کرده اید. یعنی اگر این افراد را به جهت عقیده بازداشت کرده بودند، بنده هم با شما هم نوا می شدم و به این اقدام اعتراض می کردم. اما اتهام یاران، جاسوسی و البته تبلیغ بهاییت است. یعنی دو اقدام غیر قانونی. و به همین علت بازداشت شده اند. این که آیا این اتهام ها ثابت شده یا نه، البته بحث دیگری است. فکر می کنم اتهام تبلیغ یک دین غیر رسمی، اثبات شده باشد. اتهام جاسوسی را نمی دانم. شاید آن هم ثابت شده باشد. چون معمولا چنین مسائلی خیلی رسانه ای نمی شود.اما آن چه که مسلم است، بهایی ها را به جرم بهایی بودن بازداشت نکرده اند. چون اگر قرار بر بازداشت بهایی ها بود، باید شما را هم بازداشت می کردند.
اما در مورد این که شما مظلوم هستید یا مظلوم نمایی می کنید، باید بگویم که حتی اگر مظلوم باشید که در برخی موارد چنین هست، مظلومیت دلیل حقانیت نیست. به این جمله اخیر خیلی توجه کنید. این که اسلام حق است یا نه، هیچ ارتباطی به رنج و دردی که مسلمانان در طول تاریخ تحمل کرده اند ندارد. به مظلومیت رهبران مسلمان مربوط نیست. حقانیت امام حسین، به مظلومیت او نیست. به برهان و استدلال اوست. به عقیده و فکر اوست. این مغلطه بزرگی است که بگوییم، بهاییت بر حق است، چون مظلوم واقع شده است.
در عین حال، بیت العدل اعظم که رهبری بهاییان در سراسر جهان را بر عهده دارد، هیچ گاه به بزرگترین ظلم دنیای امروز که زیر گوش آن نهاد محترم در حال وقوع است، اعتراضی نکرده است. آن هم جنایتی است که اسراییل در حق فلسطینی ها روا می دارد. آیا شما که این قدر در مورد ضایع شدن حقوق بشر در ایران نگران هستید، از بیت العدل پرسیده اید که چرا در برابر ضایع شدن حقوق فلسطینی ها، سکوت اختیار کرده است؟
در مورد این که آیا ما دانشجو هستیم یا نه، خدمت شما عرض می کنم که روزی که من با این سایت آشنا شدم، البته دانشجوی رشته ی فنی بودم و الان هم فارغ التحصیل شده ام و مشغول خدمت سربازی. تا به حال هم 13 ماه خدمت کرده ام و هیچ سهمیه ای هم برای کسر شدن خدمت نداشته ام. اگر بخواهید می توانم مدارکم را برایتان بفرستم. مطمئن باشید که اگر ما به جایی وابسته بودیم، انواع و اقسام سهمیه ها به سویمان سرازیر می شد و هیچ گاه گرفتار سربازی نمی شدیم.