قرّةالعین؛ تاریخ و شخصیت او

چکیده مصاحبه :

یکی از موضوع‌هایی که از همان زمان پدیدار شدن بابیت و بهائیت تاکنون همواره مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته است، شخصیت «قرةالعین» است. تحقیقات و مناظرات و بحث‌های فراوانی دربارۀ او انجام شده و مقالات و کتاب‌ها و مطالب زیادی در این باره نوشته شده است. محققان و نویسندگان گوناگونی در این موضوع کار کرده‌اند و بهائیان نیز از زمان قبل تاکنون تلاش کرده‌اند تا بیشترین بهره‌برداری تبلیغی را از او انجام دهند.
یکی از نویسندگانی که در دو کتاب خود به طور مفصل به قرةالعین پرداخته است، جناب آقای مهدی نورمحمدی هستند. ایشان دو کتاب در این موضوع منتشر کرده‌اند: «شیخیه و بابیه در ایران» و «قرةالعین: زندگی، عقیده و مرگ». در کتاب اول، در خلال بحث‌ها مقدار زیادی نیز به قرةالعین پرداخته شده است. کتاب دوم نیز که به صورت اختصاصی درباره «قرةالعین» است، مطالب مفیدی را جمع آوری و دسته‌بندی کرده است.
چهرۀ واقعی قرةالعین نیز همانند شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی نیازمند شناسایی دقیق است. با توجه به شهرت فراوانی که قرةالعین دارد، هنوز دربارۀ بسیاری از وقایع سرگذشت او ازجمله: «نام، تاریخ تولد، تعداد سفرهای او به کربلا، نحوۀ گرویدن به باب، چگونگی، زمان و مکان دستگیری، نحوۀ کشته شدن و محل دفن وی» اطلاعات واضح و روشنی وجود ندارد و منابع موجود دراین‌خصوص یکسان سخن نگفته‌اند.
این نکته شایان ذکر است که در مجموع، بین مورخان بابی، بهائی، اروپایی و مسلمان دربارۀ ایمان آوردن قرةالعین به باب اتفاق نظر وجود دارد و فقط در چگونگی و نحوۀ ایمان آوردن وی اختلاف‌نظر است؛ اما توجه و دقت در رساله‌ای که قرةالعین در سال ۱۲۶۱ قمری در ردّ پسرخاله‌اش ملا جواد ولیانی به رشتۀ تحریر درآورده، به‌وضوح ثابت می‌کند که وی به باب ایمان آورده و در آن هنگام نیز در قزوین اقامت داشته است.
از سوی دیگر، باب در برخی از آثار خود به تجلیل و تکریم قرةالعین پرداخته و یا توقیعاتی برای وی صادر کرده است که همگی آن‌ها دلالت بر ایمان آوردن قرةالعین به باب دارد (شیخیه و بابیه، صص ۳۸۰ و ۳۸۱؛ قرةالعین: زندگی، عقیده و مرگ، ص ۲۲۳)
آن‌طور که مشهور است، در تجمع بدشت، قرةالعین در خطابۀ خود موضوع نسخ شریعت را اعلام کرد و طبق نقشۀ قبلی، برای مدت کوتاهی نیز بدون حجاب و با آرایش و زینت در میان بابیان ظاهر شد.
البته این را هم باید بیفزاییم که قرةالعین اگر اکنون زنده بود، با توجه به قوانین بهائیت، به‌عنوان یک زن اجازه نداشت عضو بيت‌العدل شود، همچنین اجازۀ حج نداشت و ارث اش نیز كمتر از مردان بود و این موضوعات با تعاریفی که بهائیان از قرةالعین به عنوان الگوی زن مدرن ایرانی ارائه می‌دهند در تضاد و تناقضی آشکار است.
برای مطالعه کامل مصاحبه ، به آدرس زیر مراجعه نمائید :
http://bahaimag.com/?p=2845