سکوت بهائیان در برابر اهانت به حضرات امام هادی و عسکری(علیهما السلام)

درست شش سال پیش بود که در چنین روزی (23 محرم) صدای انفجار مهیبی آمد. همه جمع شدند و صحنه فاجعه را دیدند.حرم امامین عسکریین علیهم السلام دیگر نه تنها گنبد نداشت بلکه از ضریح هم چیزی باقی نمانده بود. اما ماجرا به همین جا ختم نشد چرا که گلدسته ها سالم بودند.اما دیری نپایید که با شلیک خمپاره گلدسته های حرم هم از بین رفتند. آری حریم حرمات خدا شکسته شد و نه تنها شیعه که هر آزاده ای را غصه دار کرد. این اقدام جنایت بار و هتک حرمت بارگاه امامین عسکریین علیهم السلام از مصادیق توهین به مقدسات و علی الخصوص از مصادیق آشکار خشونت است که این خشونت این بار شکل عملی هم به خود گرفته است.این خشونت و توهین به مقدسات در اینجا به پایان نرسید و در قالب های دیگر از جمله خشونت کلامی ادامه یافت که در این مورد می توان از ساخت ترانه موهن درباره حضرت امام هادی علیه السلام یاد کرد. البته خشونت کلامی و توهین به مقدسات اسلامی سابقه طولانی دارد که بیان آن به درازا می انجامد. از جمله این موارد ساخت فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود که بازتاب وسیعی از اعتراضات را در جهان اسلام به دنبال داشت. در حالی که هنوز چند هفته از جسارت اخیر به ساحت مقدّس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نگذشته است و جهان اسلام غرق در اندوه و حیرت است؛ اندوهی جانکاه به دلیل اهانت به اوّل شخصیّت اسلام، بلکه گوهر یکتای خلقت و بزرگواری که حتی از نظر بهاءلله هم “سرور عالم و مربی امت ها” است. بزرگواری که به وسیله ی او رسالت و نبوت ختم شد.”(1).

حیرت بسیار از اوج دنائت و حضیض ذلّت اهانت کنندگان به حضرت «رحمة للعالمین»! این اقدام مشمئز کننده را نه تنها مسلمانان که عموم پیروان راستین ادیان ابراهیمی و حتّی برخی از مکاتب بشری محکوم کردند؛ با این حال شاهد آن هستیم که بهائیّت که فریاد وحدت عالم انسانی و وحدت اساس ادیانش ، گوش فلک را کر کرده است، نه تنها به شکل صوری و برای حفظ ظاهر، این اقدام توهین آمیز و خشونت بار را محکوم نکرده است؛ بلکه در برنامه‌ی رسمی اتاق تبلیغی خود در فضای سایبری(2)، که از سوی تشکیلات بیت العدل اداره می‌شود و سابقه‌ی حضور افراد نشان‌دار این فرقه هم چون فرهاد ثابتان (سخنگوی جامعه بهایی) و شاپور راسخ (از مبلّغین سابقه دار بهایی) را یدک می‌کشد، نقاب از چهره انداخته و این بار نه در مقام دفاع از آزادی بیان که در جایگاه انتشار و پخش ترانه‌ی سخیف خواننده‌ی اهانت کننده به حضرت امام هادی و امام زمان علیهما السّلام، اقدام نموده است. این ترانه سخیف توسط یکی از مسئولین سابقه دار اتاق پخش می شود و دیگر مسئول سابقه دار اتاق نیز نه تنها از پخش آن جلوگیری نمی کند بلکه بابت ابراز این خشونت کلامی و توهین به مقدسات اسلامی انجام شده از مسئول اول تشکر هم می کند و خسته نباشید گرمی هم به او می گوید(3).

البته همزمانی این کار با موج اعتراضات ناشی از اهانت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم معنای خاص خود را می دهد. این اقدام از چندین جنبه قابل برسی می باشد. اما هدف از این نوشته بررسی ابعاد این امر در تعلیمات بهاییت است. اگرچه بررسی تمام ابعاد این جسارت در نصوص امری مجال بیشتر می طلب، اما به اختصار به موارد زیر می پردازیم.

 

خشونت در آیین بهاییت

جامعه امر همواره تلاش می کند که بیان کند میان او و خشونت رابطه ای نیست و تمام مظاهر خشونت را نفی می کنند چنانچه حتی در مورد جناب باب و جناب زرین تاج و دستورات کتاب بیان مبنی بر “قتل عام الا من آمن و صدّق” و جنگ های جناب باب در ایران چنین می گویند که این دستورات در زمان باب بوده و این احکام خشونت بار را جناب بهاءلله از میان برداشتند. چنانچه جناب بهاءلله در مجموعه الواح مبارکه چاپ مصر(4) حزب بابی (و به تبع آن اجرا کنندگان این تفکرات) را با درنده های ارض مقایسه می کنند و می گویند: “نزاع و جدال شأن درندهای ارض بیاری باری شمشیرهای برنده حزب بابی بگفتار نیک و کردار پسندیده بغلاف راجع.” و چند صفحه بعد(5) هدف خود از بعثتشان را از بین بردن این رفتارهای خشونت آمیز بیان می کنند چنانچه می گویند:” معرضین و منکرین بچهار کلمه متمسّک * أوَّل کلمه فضرب الرّقاب * و ثانی حرق کتب * و ثالث اجتناب از ملل أخری * و رابع فنای أحزاب * حال از فضل و اقتدار کلمه إلهی این چهار سدّ عظیم از میان برداشته “ ( و حتی عبد البها از این هم جلوتر رفته و بیان می کنند: اگر نیش دادند نوش دهید….). اما با توجه به این همه تاکید جامعه امر در این باره که ما اهل خشونت نیستیم اما باز هم مشاهده می کنیم مظاهر خشونت کلامی در اتاق بهاییان اتفاق می افتد و به مقدسات توهین می شود.

این البته اتفاق تازه ای نیست و ریشه ی این اتفاق را می توان در ایقان جستجو نمود! جناب بهاءلله در مقابل متفکرین نه نتها شیعه بلکه حتی در مقابل سوالاتی که از او می شود متمسک به خشونت کلامی می شوند، چنانچه در ایقان می نویسند : “… و اگر مقصود این باشد که این همج رعاع می گویند مفرّی برای ایشان نمی ماند.” (6) و اشراق خاوری در قاموس ایقان معنای این لفظ همج رعاع را آدم پست فطرت ذکر می کند. البته ایشان تنها به این لفظ هم بسنده نمی کنند و از الفاظ خراطین ارض(7) (کرم های خاکی) و جُعل(8) (از ترجمه معذورم زیرا ترجمه و بیان وجه شبه آن خارج از حدود ادب است) خطاب به متفکرین شیعه استفاده می کنند. اینها نمونه هایی از مظاهر خشونت کلامی جناب بهاءلله در ایقان است و مجال برای بررسی دیگر کتب جناب بهاءلله نیست.

البته فراموش نکنیم که بهاییان همواره از تعلیمات خود با عنوان وحدت عالم انسانی دم می زنند که این گونه رفتارها قابل جمع شدن با این تعلیم نیست. تعلیم وحدت اساس ادیان بر اساس این اصل جناب عبد البها شریعت الله را بر دو قسم می دانند. قسمی احکام که تغییر می کند و قسمی غیر احکام که لایتغیر است و اصول حقایق ادیان است. بر اساس این تعلیم این بخش ثابت در تمام ادیان است. (9)

مقام و مرتبه ی امام هادی علیه السلام جزو احکام نیست و بلکه غیر احکام است و لذا طبق این تعلیم باید در آیین بهایی و آیین بابی و دیانت اسلام یکسان باشد و اگر چنین نباشد طبق این تعلیم حقانیت آیین بهایی مخدوش می شود. جناب باب در بیان مومن را کسی می داند که قایل به قول ائمه علیه السلام و نواب اربعه(10) باشد. (11) بنابر این حضرت امام هادی علیه السلام نه تنها یک فرد دارای عیب و یک فرد عادی نیست، بلکه پیشوای جناب باب نیز می باشد و ایشان به امامت حضرت هادی علیه السلام اعتقاد داشتند.

برای شناخت مقام امام هادی به ایقان مراجعه می کنیم. جناب بهاءلله در ایقان در بیان مقام ائمه علیهم السلام می فرمایند: جواهر قدس نورانی را از عوالم روحانی به هیاکل عزّ انسانی در میان خلق ظاهر فرمود تا حکایت نمایند از آن ذات ازلیّه و ساذج قدمیّه. و این مرایای قدسیّه و مطالع هویّه بتمامهم از آن شمس وجود و جوهر مقصود حکایت می نمایند، مثلاً علم ایشان از علم او و قدرت ایشان از قدرت او و سلطنت ایشان از سلطنت او و جمال ایشان از جمال او و ظهور ایشان از ظهور او. و ایشانند مخازن علوم ربّانی مواقع حکمت صمدانی و مظاهر فیض نامتناهی و مطالع شمس لایزالی چنانچه می فرماید : (12) “لا فَرقَ بَینَکَ و بَینَهُم إلّا بانَّهُ عِبادُکَ وَ خَلقُکَ.” (13) یعنی امام هادی علیه السلام هم که یکی از ائمه علیهم السلام بودند، کسی است که مخازن علوم ربانی است و با این حال توهین به چنین مقامی (مقام کسی که مظهر فیض نامتناهی است) در اتاق بهاییان انجام می شود!

جناب بهاءلله همچنین به عنوان یک مظهر الهی نزد بهاییان و کسی که دارای علم غیب است(14) به روایت لوح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که جابر آن را نقل کرده(15)، در کتاب ایقان اشاره می کند. (16) این روایت از روایات مشهور شیعه است که در آن نام تمامی ائمه علیهم اسلام و مختصری از احوالات ایشان ذکر می شود. این لوح را خداوند توسط جبریل برای حضرت فاطمه سلام الله علیها می آورد. وقتی جناب بهاءلله این حدیث را در کتاب ایقان ذکر می کند لذا تمام آن درست است، چون بنا به دستور جناب باب انسان نباید “مصداق لاتکفروا ببعض الکتاب و تومنوا ببعضه “(17) باشد. یعنی انسان نمی تواند بخشی از حرف راست و صحیح را قبول کند و بخش دیگر را قبول نکند و جناب بهاءلله شایسته است که از این دستور جناب باب تبعیت کنند و به تبع ایشان بهاییان نیز چنین کنند و تمام حدیثی را که جناب بهاءلله در ایقان می آورند قبول کنند.

در این حدیث در وصف حضرت علی بن محمد الهادی علیه السلام می خوانیم: ” … أَخْتِمُ بِالسَّعَادَةِ لِابْنِهِ عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ الشَّاهِدِ فِی خَلْقِی وَ أَمِینِی عَلَى وَحْیِی …” و عاقبت کار پسرش على را که دوست و یاور من و گواه در میان مخلوق من و امین وحى من است به سعادت رسانم. باری زبان از بیان مقام امام هادی علیه السلام ناتوان است. باید اول فهمید مقام وحی خدا چیست تا بعد شاید بفهمیم مقام کسی که امین وحی خدا است چه می باشد. اما حتی اگر تمام این نصوص را زیر پا گذاریم و فرض محال بکنیم که امام هادی پناه بر خدا دچار عیب و اشکال است بیان آن و تمسخر کردن این امام همام باز هم جایز نیست، چرا که جناب بهاءلله می گویند: ” یَا ابْنَ الْوُجُوْدِ کَیْفَ نَسِیتَ عُیُوْبَ نَفْسِکَ وَاشْتَغَلْتَ بِعُیُوْبِ عِبَادِی . مَنْ کَاَنَ عَلَی ذَلِکَ فَعَلَیْهِ لَعْنَةٌ مِنِّی “(18).یعنی نتیجه عیب جویی از دیگران این است که فردی که این کار را بکند مورد لعن بهاءلله قرار می گیرد. و حال آنکه امام هادی علیه السلام دچار عیب ابداً نیستند و این کار تهمت و حرام است.

 

منشأ چنین رفتارهایی چیست؟

اگر چه که در نصوص امری گاها بیانات زیبا می بینیم اما لزوما عمل به این بیانات را نمی بینیم. این اتفاق جدیدی نیست. مثلا وقتی جناب بهاءلله دستور می دهند ” آنچه را دارید بنمائید اگر مقبول افتاد مقصود حاصل و الا تعرض باطل”(19) و یا نهی از خشونت می کنند اما خودشان وقتی در ایقان در مواجهه با متفکران شیعه قرار می گیرند و وقتی به قول خودشان آنچه را دارند می نمایانند اما مقبول نمی افتد به خشونت کلامی که خود نهی از آن کرده بودند دست می زنند و با الفاظ خشونت بار و بعضا زشت نظیر همج رعاع (به معنای آدم پست چنانچه اشراق خاوری در قاموس ایقان معنا کرده است.) (20) و یا جُعل (حیوانی که در کثافات زندگی می کند. از توضیح بیشتر به دلیل اسائه ادب معذورم) و داشته های آنان(متفکران شیعه) را جعل های ظلمانی (کثافات انسان) می دانند. (21) و یا از لفظ خراطین ارض(کرم های خاکی) (22) خطاب به آنان استفاده می کنند. و این درحالی است که بهاییت همواره از تعلیم خود تحت عنوان وحدت عالم انسانی دم می زند. وحدتی که حتی جناب بهاءلله نتوانست با برادر خود صبح ازل به آن دست یابد و نسبت زنای با همسر باب را به او می دهد(23). البته ازلیان نیز جناب بهاءلله را بی پاسخ نگذاشتند.

لذا بر اساس این نوع عمکرد رهبران بهایی وقتی پیروان آنان در اتاق بهایی خود در اینترنت بیش از آنچه را دارند می نمایانند ولی مقبول نمی افتد دست به خشونت کلامی می زنند و به مسلمانان و به حضرت امام هادی علیه السلام توهین می کنند و این کار را مسئول دیگری با خسته نباشید گرم خود تکمیل می کند. و این توهین ها و تمسخر ها و خشونت کلامی نه تنها به امام هادی علیه السلام خاتمه نمی یابد، بلکه به وجود مقدس امام عصر علیه السلام و سرداب مطهر سامرا نیز ادامه پیدا می کند. و لذا افرادی مانند کاویان صادق زاده میلانی از مبلغین پر کار بهایی خصوصاً در فضای سایبری بعد از ساخت این ترانه به پشتیبانی فردی بسنده نکرده و در اقدامی عجیب، خواستار تشکیل کمپین تبلیغاتی توهین به مقدسات اسلامی می شود. و یا عرفان ثابتی از دانش آموختگان دانشگاه زیر زمینی بهاییان و از مبلغین بهایی در رسانه ها از این کار حمایت می کند.

در پایان وقتی که نه رهبران و رهروان آنان در آیین بهایی به قول خود کامل عمل نمی کنند، انسان یاد این سخن جناب بهاءلله می افتد که می گویند: “بگو اى أهل بها در سبیل نفوسى که أقوال و أعمالشان مخالف یکدیگر است سالک نشوید “(24) آیا هنوز می توان در سبیل این نفوس سالک شد؟ در پایان عرض ارادتی به آستان حضرت ابوالحسن علی بن محمد الهادی النقی علیه السلام به نقل از زیارت آن بزرگوار در حرم عسکریین علیهم السلام داشته باشیم، بزرگواری که صاحب کرامات باهر و معجزات بی حد و اندازه بودند تا جایی که حتی وقتی متوکل مریض و بی چاره می شد به آن حضرت پناه می آورد: ” اللهم صلی علی علیّ بن محمد الزکی الراشد النور الثاقب و رحمه الله و برکاته… و صل علی علیّ بن محمد الراشد المعصوم من الزلل و الطاهر من الخلل و المنقطع الیک بالامل المبلو بالفتن و المختبر بالمحن و الممتحن بحسن البلوی و صبر الشکوی مرشد عبادک و برکه بلادک…” (25) 

پی نوشت ها:

1- اشراقات صفحه 293: الصّلوة و السّلام علی سیّد العالم و مربّی الامم الّذی به انتهت الرّسالة و النّبوّة و علی آله و اصحابه ابداً دائماً سرمداً

2- عدم ذکر نام دقیق این اتاق و محل روم اینترنتی به دلیل این است که تبلیغی برای این اتاق انجام نشود.

3- برای شنیدن دقیق ماجرا مراجعه کنید به آدرس زیر (البته آهنگ توهین آمیز به جهت عدم ترویج اهانت به طور کامل پخش نشده است)

http://taharrihaghighat.org/Voice/etc/Ehanat–Bahai.mp3 4-مجموعه الواح مبارکه چاپ مصر ، ص 287

5- مجموعه الواح مبارکه چاپ مصر ، ص 294

6- ایقان ، ص 82

7- مراجعه کنید به ایقان ص 164

8-برای نمونه مراجعه کنید به ایقان ص 80 و جاهای دیگر ایقان

9-مفاوضات، ص 35-37

10- اگر چه که جناب بهالله نواب اربعه را افرادی دروغ گو می داند که توقیعات جعلیه صادر می کردند (ر.ک به مائده آسمانی ج 7ص 185) و این خود دلیلی مهم در الهی نبودن حداقل یکی از این دو آیین است.

11- بیان، ص 288

12- البته ذکر این نکته ضروری است که این حدیث بخشی از زیارت رجبیه است که توسط نایب امام زمان علیه السلام به نقل از آن بزرگوار نقل شده است. و این یک اشتباه فاحشی است که جناب بهالله مرتکب شده اند زیرا ایشان نواب اربعه را و امام زمان را شخص موهوم می دانند (ر.ک به مایده آسمانی ج 7 ص158) و توقیعات را جعلی اما حواسشان نبوده است و از همین توقیعات جعلی در کتاب ایقان ذکر می کنند. این دلیل واضحی بر نبود علم غیب برای ایشان است.

13- ایقان، ص 84

14- موارد نقض علم غیب بهالله زیاد است برای نمونه به پاورقی 12 مراجعه کنید.

15- اصول کافی ج 1 ص 527-529

16- ایقان ، ص 162

17- قیوم الاسماء سوره 29

18- گلزار تعالیم بهایی ص 428 باب نهی از عیب جویی به نقل از کلمات مکنونه ص 26

19-اشراقات ص 80

20- ص 82 ایقان و دیگر موارد استعمال این کلمه در ایقان

21- ایقان ص80 و دیگر موارد در ایقان :”چنانچه الیوم می بینی که با وجود شمس معانی، جمیع ناس از اعالی و ادانی تمسّک به جُعَل های ظلمانی و مظاهر شیطانی جسته‏اند”

22-ایقان ص 164

23-بدیع ص 379

24-بیان مبارک حضرت بهاء الله ، ظهور عدل الهى. ص54

25- مفاتیح الجنان در زیارت امامین عسکریین.