جناب محسن مخملباف .
با سلام ، به نظرم رسید در مورد فیلم “باغبان ” – آخرین فیلم شما- که در موضوع بهائیت است و در یکی دوماه اخیر بسیار جنجال برانگیخت و موافقان و مخالفان در مورد آن بسیار نوشتند، مختصری با شما صحبت کنم.
یادم نمی رود به یکی از هم بندهاى خود پس از آزادی از زندان گفته بودید:خیلی دلم می خواهد فیلمی تاریخی از زندگی مولی الموحدین امیرالمومنین سلام الله علیه بسازم.
اولین باری که شما را دیدم وقتی بود که در حوزه هنری، به همراه یکی از بزرگترین نویسندگان جهان عرب، دکتر احمد اسعد على که میهمان من بود و براى همایش نهج البلاغه به ایران آمده بود، به دعوت بچه هاى حوزه هنری، به آنجا آمده بودم و شما مشتاقانه با مرحوم دکترسید حسن حسینی و دیگران ، سئوالات خود را در مورد جریان هاى ادبی معاصر در جهان عرب بااو مطرح می کردید تا ناگهان صداى موذن به اذان مغرب بلند شد. استاد با شنیدن بانگ زیبای اذان سکوت کرد و از دیگران هم خواست سکوت کنند و بعد از اذان برداشت خود را بگویند. یادم هست برداشت هاى زیبائی را بعد از اذان از زبان بچه هاى هنرمند حوزه هنری از جمله شما و مرحوم دکتر حسینی شنیدم. بگذریم از شما دو فیلم بیشتر ندیدم (یعنی درگیری های پژوهشی توفیق دیدن فیلم ها را از من سلب کرد):توبه نصوح و عروس خوبان . دومی را دو بار دیدم زیرا با زبان استعاری بعضی از قسمت ها را رقم زده بودید.
آن سالها گذشت تا با خبر شدم در ٥٦ سالگى به اسرائیل و محل باغهای بهائی و مقبره باب رفته اید و فیلم باغبان را ساخته اید و در مصاحبه اى در اسرائیل ادعا کرده اید:
آئین بابی و بهائی منادی صلح و دوستی اند زیرا پر مدارا تر هستند و بهمین خاطر میتوانند الگویی برای دیگر ادیان به حساب آیند
شگفت زده شدم با پشتوانه کدام تحقیق و پژوهشى چنین ادعائی کرده اید؟
آیا در این سالها به مثابه یک محقق دانشگاهى به مطالعات تطبیقى ادیان مشغول بوده اید؟ و در لابلای متون دینی اعم از الاهی و غیر الاهى ، شرقی و غربی، هندی و آسیای جنوب شرقی و عرفان هاى کهن و نوپدید تفحّص دقیق کرده اید؟ یا متون بابی و بهائی را با دقت کاویده و به این نتیجه رسیده اید ؟ که می دانم هیچکدام را نکرده اید، چون برای ساخت فیلم هاى متعدد دائما در سفر بوده یا در تردد به جشنواره ها و فعالیت های سیاسی بوده اید،یا صرفا برای دریافت دستمزدی این ” رپرتاژآگهى تبلیغى” را به سفارش تشکیلات بهائی مستقر در اسرائیل ساخته اید؟
آیا در همان باغ پر از گل که فیلم را در آنجا ساختید سرتان را بلند کردید تا گنبد مقبره باب را ببینید و از خود سؤال کنید این دینی که رهبرش ایشان است کتابش چیست و تعالیمش کدام بوده است؟
آیا سری به کتاب ” بیان ” او زدید تا ببینید این فردی که شما آئین او و بهائیت برآمده از آن را “پرمدارا ترین” دین نامیده اید دستور کشتن همه غیر بابیان و انهدام همه بقاع وعبادتگاهها و مصادره اموال غیر بابیان و مباح بودن نوامیس آنها بر بابیان و سوزاندن تمام کتاب های غیر بیان و عدم جواز تدریس کتابی جز بیان و … را داده است
آیا می دانید پیروان او سه جنگ داخلی طبرسی و نیریز و زنجان را راه انداخته واین رهبران از جمله قدوس و عظیم و قرة العین و بهاالله (موسس دین بهائی) اقدام به کشتن شهیدثالث و سایر مخالفان و سپس ترور شاه نمودند و بخاطر این ترور نافرجام دستگیر و زندانى شده و قرار بود اعدام شوند که با وساطت سفیر روس نجات یافته به عراق تبعید شدند ودر آنجا انشعاب پیدا کردند و عده اى ازلی و عده اى بهائی شدند و به جدال و کشتار یکدگر پرداختند که به روایت خواهرش عزّیه خانم در کتاب تاریخی تنبیه النائمینآنقدر جنایت و کشتار و ضرب و شتم و دزدی نمودند که مردم در مورد او( بهاءالله )به طنزاین شعر را می خواندند:
اگر حسینعلی مظهر حسین علی است هزار رحمت حق بر روان پاک یزید
و بخاطر این جنایات و جدال های داخلی بین دو برادر( حسینعلی و ازل) ، دولت عثمانى آنها را به دو شهر قبرس و عکا فرستاد تا غائله را ساکت کند
چطور ادعا کرده اید که این دین پرمداراترین است در حالیکه برادر با برادر( بهاء با ازل) و پسران بهاء الله با یکدیگر(محمد علی، غصن اکبربا عباس افندی،غصن اعظم) بر سرجانشینی جدال کرده و یکدیگر را به انواع فحش ها مفتخر نمودند و بهاء الله مخالفان خود را زنازاده نامیده وانها را از نام انسانیت خارج و به شیعیان اهانت ودانشمندان را گرگ ودشمنان خویش را سنگریزه خوانده و فرزندش عبدالبها در کتابش(مکاتیب) سیاهان آفریقائی را موجودات گاوى(خلق الله البقر فى صورة البشر) معرفى نموده است و شوقی مخالفانش را حتى به جرم مسافرت بی اجازه، به مجازات قرون وسطائی«طرد» نواخته، به نوعی که اجازۀسلام وکلام با آنهارابه فرزند و خواهر و برادر و همسر و والدین شان نداده است.
جناب مخملباف ، این آئین را پرمداراترین نامیده اید و تبلیغ کرده اید و برایش فیلم باغبان را ساخته اید؟
به رسم دوستى – اگرچه کوتاه-علاقمندم کمی بخوانید و هرچه زودتر کارخود را تصحیح کنید و از مخاطبان فیلمتان عذرخواهى کنید چون وقتی آنها در اینترنت کتاب بیان باب را پیدا کنند و بخوانند و بعضی متون متناقض با ادعاهای شما را در کتابهای بهائی ببینند احساس می کنند شما با یک رپرتاژآگهى دروغین به شعور آنها اهانت کرده اید
ممنون از توجه شما