تشكيلات بيت العدل آنقدر بهائيان را وابسته مي خواهد كه حتي براي سفراز وطن نيز بايد از او اجازه و راهنمايي بخواهند. اين موضوع براي آنها نهادينه شده كه بدون اذن بيت العدل نبايد وطن را ترك نمايند. معمولا هم پاسخ اين است كه وطن را ترك نكنيد و در آنجا به خدمت بهائيت مشغول شويد و با نبليغ به پيشبرد مرام خود كمك كنيد. نمونه آن پيام دارالانشاء است كه در پاسخ نامه جواني ايراني در تاريخ ٢٠ دسامبر ٢٠١٥ صادر شده و درآن صراحتا گفته” معهد اعلی به احبای ساکن مهد امرالله مکررا فرموده اند که استقامت و اقامت شان در ایران در این ایام خط مشی مهمی در راه خدمت ( بخوانيد تبليغ ايرانيان به مرام بهائيت) محسوب می شود و به ثمرات عالیه منجر خواهد شد و بر هر نوع اقدام دیگری از جمله ترک وطن مرجح است”.اين راهبرد بيت العدل براي تشكيلات بهائي بازي دوسر برد است. زيرا با تبليغ تهاجمي بهائيان در داخل ايران دو حالت پيش مي آيد يا افراد كم اطلاع را جذب مي كنند و به جمعيت خود مي افزايند و يا با مخالفت و اعتراض مردمي يا دولتي مواجه مي شوند آنوقت كوس مظلوميت مي نوازند و با كمك نهادهاي به اصطلاح حقوق بشري فرياد وامظلوماه برمي دارندكه هردو به نفع تشكيلات است .گوئي بهائيان ايران مهره هائي در دستان بيت العدل محسوب مي شوند كه براي اهداف توسعه اي خود هر طور كه بخواهد از آنها بهره برداري مي نمايد اگر هم از فرامين او تخطي نمايند همه گزينه هاي مجازات از جمله طرد روي ميز است…