در هفتهای که گذشت؛ یکی از مراجعهکنندگان محترم که به تازگی به جمع همراهان بهاییپژوهی پیوستهاند در تاپیک “ارتباط، سؤال، پاسخ” با نام Alone مطلبی نوشتهاند که در قسمتی از آن آمده است:
حدود سه سال با فردی بهایی رابطه داشتم تا جایی که فقط به ازدواج فکر میکردیم اما به لطف پروردگار روزنهای از نور هدایت در من تابیده شد و بعد از آن سعی در هدایت عشق خود را هم داشتم تا هر دو بتوانیم در روشنایی عاشق باشیم نه در ظلمت اما حتی با وجود علاقهی وافر دو طرف خانواده آنها راضی نشد و من هم با تمام مشقاتی که برای رسیدن به او داشتم مجبور به ترک او شدم چون نوری که در دلم روشن شده بود بسیار محکمتر از عشق تاریک بود…
پیش از آنکه متن کامل مطالب این دوست تازه را بیاوریم عرض می کنم:
یکی از مهمترین تعالیم آیین بهایی که به عنوان اوّلین تعلیم نیز مطرح میشود “تحری حقیقت” است. بر اساس این تعلیم وظیفهی سنگینی به دوش بهاییان نهاده میشود تا حقیقت را هر کجا و نزد هر که باشد جستجو نموده و در آغوش گیرند.
جناب عبدالبهاء میفرمایند:
اوّل اساس بهاءالله، تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد موروث مانده منزّه و مقدّس گردند …
به این ترتیب از بهاییان انتظار میرود که به واقع به این تعلیم آیین خویش پایبند باشند؛ هر چند باید یادآور شویم پیش از رهبران بهایی، این امامان شیعه علیهم صلوات الله هستند که امر به رهایی از تقالید و کسب معرفت در دین میکنند.
بصیرت و آگاهی در دین، از امتیازات برجستهی اسلام عزیز و مذهب ناجیّه امامیّه است و ائمه معصومین علیهم السّلام همواره شیعیان خویش را به تفقّه در دین فرا میخوانند؛ بدین جهت شایسته است اسلام را آیین آگاهی بنامیم.
“شیخ صدوق” در کتاب “صفات الشیعة”، از امام محمّد باقر علیه السّلام که امروز سالروز شهادت آن اختر تابناک آسمان امامت است؛ نقل میکند که حضرتش خطاب به یاران خویش فرمودند:
«بعضی از شما، بیش از دیگران نماز [مستحبی] میخوانند. برخی هم بیش از دیگران حج میگزارند. عدّهای نیز بیش از دیگران صدقه میدهند و کسانی هم بیش از دیگران روزه میگیرند.»
مواردی که امام علیه السّلام بر میشمارند، نمونههایی از مهمترین اعمال دینی است که البتّه بسیار هم ارزشمند و پسندیده است؛ امّا پس از این بیانات، آن حضرت علیه السّلام به نکتهی بسیار مهمّی تصریح میفرمایند:
«امّا برترین و بهترین شما کسانی هستند که از شناخت و معرفت بالاتر و والاتری برخوردار باشند.» (بحارالانوار، ج 3، ص 14)
از همین رو در دین اسلام، به علم و فهم دینی اهمّیّت زیادی داده شده و به همین دلیل است که تقلید در اصول دین، در اسلام باطل است. نخستین حکمِ تمام رسالههای مربوط به احکام عملی دین این است که:
«عقیدهی مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید؛ یعنی بدون دلیل گفتهی کسی را قبول کند.»
اهمّیّت بصیرت و آگاهی در دین نزد شیعه تا بدان حد است که امام صادق علیه السّلام میفرمایند:
«خداوند هیچ عملی را نمیپذیرد؛ مگر آن که همراه با معرفت باشد.» (کافی، ج 1، ص 44)
آری همانطور که عرض شددر هفتهای که گذشت؛ یکی از مراجعهکنندگان محترم که به تازگی به جمع همراهان بهاییپژوهی پیوستهاند در تاپیک “ارتباط، سؤال، پاسخ” با نام Alone مطلبی نوشتهاند که به این موضوع ارتباط دارد؛ متن کامل پیام ایشان چنین است:
«سلام خدمت همهی عزیزانی که در این سایت حضور دارند
قبل از هر چیزی میخواهم دعای که کلید همهی این سوالها و پاسخهاست رو از ته دل فریاد بزنم وانتظارم این است که کسانی که ذرهای ته دلشان به نور امید روشن است در پایان آمین گویند
اللهم عجل لولیک الفرج
آمین (باشد که شما مسئولان سایت اجر این اطلاعرسانی عظیم خود را از دستان مبارک بقیه الله روحی فدا بگیرید وشرمندهی این عزیز پس از ظهور نباشیم)
فضا چون خودمانی است میخواهم خودمانی بگویم
حدود 3 سال با فردی بهایی رابطه داشتم تا جایی که فقط به ازدواج فکر میکردیم
اما به لطف پروردگار روزنهای از نور هدایت در من تابیده شد و بعد از آن سعی در هدایت عشق خود را هم داشتم
تا هر2 بتوانیم در روشنایی عاشق باشیم نه در ظلمت
اما حتی با وجود علاقهی وافر 2طرف خانواده آنها راضی نشد و من هم با تمام مشقاتی که برای رسیدن به او داشتم مجبور به ترک او شدم چون نوری که در دلم روشن شده بود بسیار محکمتر از عشق تاریک بود
من نمیخواهم بگم افراد بهایی در تاریکی بسر میبرند (الله اعلم)…نه..اصلا اما تنها احساس خود از این تجربهی تلخ را برای شما عزیزان بازگو کردم
با دیدن این سایت و مطالعه آن دریافتم روز به روز از این که در اوج بحران روحی توانستم تصمیمی درست بگیرم خوشحالم و هنوزم نگران فرد مورد علاقهی خود هستم که تحت فشار خانواده با این که تمایل زیادی بعد از بحث راجع به دو دین به اسلام پیدا کرد نتوانست فرصت همراهی با من را پیدا کند
از این رو تصمیم گرفتم سهمی در هدایت کسانی داشته باشم که شاید در وضعیت مشابه باشند
و با سایت پر بار شما آشنا شدم و اگه عزیزان متفکر در این سایت اهم از بهایی و مسلمان به من این اجازه را میدهند در کنار شان به پرسش و پاسخ بپردازم
از مدیریت سایت هم کسب اجازه میکنم
یا علی»
ابتدا خدمت این عزیز عرض سلام و درود داریم و امیدواریم که همواره در مسیر آگاهی و بصیرت استوار و موفّق باشند؛ سپس برای دعایی که ایشان نمودهاند ما نیز از ته دل، آمین میگوییم و امیدوارم که هر چه زودتر خداوند متعال به امام زمان علیه السّلام اذن ظهور عنایت فرماید و جهانیان را به دست با کفایت آن ذخیره و هدایتشدهی الاهی هدایت فرماید.
دوست عزیز، Alone گرامی؛
خوشحالیم که این فرصت دست داد تا بتوانیم آشنایی بیشتری با شما و اتّفاق سرنوشتساز مسیر زندگی شما داشته باشیم؛ از اینکه همراهان سایت بهاییپژوهی را دوست و همراه خویش دیدید به خود میبالیم. ای کاش همهی بهاییان به واقع به تعلیمی که به عنوان اوّلین تعلیم آیین خویش بیان میکنند عمل میکردند تا از تقالید منزّه و مقدّس میگشتند. آری، اگر تعصّبها را که به تعبیر جناب عبدالبهاء هادم بنیان انسانی است کنار نهیم و با مرامی حقجو و حقطلب به جستجوی بهشت حقیقت پردازیم قطعاً به آن راه خواهیم یافت و با ورود نور در ساحت زندگانی معنوی خویش از ظلمت و تباهی نجات مییابیم.
درود بر شما که چون حقیقت را یافتید با تمام وجود به سوی آن شتافتید و برای همسر خویش نیز جز آن نخواستید و آفرین بر شما که سعادت جاودانه را به زندگانی محدود دنیا ترجیح دادید و دامهای پر فریب شیطان را از دست و پا گسستید تا آزادانه با بالهای معرفت و آگاهی در بهشت حقیقت اوج بگیرید.
دوست گرامی، اساساً فضای سایت بهاییپژوهی برای گفتگوی آزاد و منطقی و بر پایهی احترام متقابل بنا شده است؛ به شما اطمینان میدهیم همانطور که در سوابق مباحث و گفتگوهای پیشین سایت نیز مطالعه و ملاحظه نمودید؛ همراهان خویش را تنها نخواهیم گذاشت و بر پایهی تحقیق و پژوهش در مباحثات مختلف، همواره در کنارتان خواهیم ماند.
شهد شیرین حقیقت گوارای وجودتان!