در سال 1391 بیت العدل برخلاف نصوص گذشته خود ، در پیامی اعلام کرد:”هرگونه تعصب یا انزجار از همجنس گرایان مخالف و مغایر با روح آیین بهایی است. افزون بر این، بهاییان مامورند که مدافع و حامی مظلومین باشند و از کسانی که حقوق اساسیشان نقض شده با تمام توان دفاع کنند…بهاییان باید ناگزیر میان وجوهی از امور اجتماعی که با تعالیم بهایی همخوانی دارد و جنبههایی که باتعالیم بهایی سازگاری ندارد تمایز گذارند. در حالت نخست، بهاییان میتوانند فعالانه از آن امور اجتماعی حمایت کنند ولی در حالت دوم، نه حمایت میکنند و نه مخالفت.. در این مقاله بر آنیم دیدگاه آیین بهائی را درباره همجنس گرایی بررسی کنیم.
همجنس گرایی از دیدگاه بزرگان بهائیت
مقصود از کلمه غلمان در این مورد رابطه جنسی شخص مذکّر با پسران است . حضرت ولیّ امراللّه در تبیین این حکم فرمودهاند که مراد تحریم همه نوع روابط جنسی بین افراد هم جنس است . روابط جنسی بر حسب تعالیم بهائی منحصراً در ظلّ ازدواج حلّیّت دارد و بنیان جامعه بشری بر آن استوار است و مقصد از این تعالیم مبارکه حمایت و تقویت آن اساس الهی است . بنا بر این شریعت بهائی روابط جنسی را فقط بین زن و مردی که با یکدیگر ازدواج نموده باشند مشروع می شمارد.(حکم الغلمان،بند 107،ص 194)
در توقیعی که حسب الامر حضرت ولیّ امراللّه تحریر یافته چنین مذکور است:هر قدر عشق و محبّت بین دو هم جنس شدید و خالص باشد ، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطا است و اگر گفته شود که این روابط کمال مطلوب عشق و محبّت است چنین ادّعائی عذری است نامقبول . حضرت بهاءاللّه هر نوع انحراف و فساد اخلاقی را به کلّی تحریم فرمودهاند و نیز رابطه نامشروع بین دو هم جنس را علاوه بر آنکه بر خلاف قانون طبیعت است از انحرافات اخلاقی محسوب فرمودهاند. ابتلا به چنین بلیّهای ثقلی عظیم بر روح هر فرد با وجدانی تحمیل می کند ، امّا نفوس مبتلا قادرند که با مشاوره و مساعدت اطبّاء و اراده و سعی راسخ و دعا و مناجات بر این ضعف و مشکل فایق آیند .(حکم الغلمان،بند 107،ص195)
حضرت بهاءاللّه تعیین مقادیر حد زنا و لواط را به بیت العدل اعظم محوّل فرمودهاند (سؤال و جواب ، فقره ٤9 )
“بهاءاله خیلی صریح و قاطع برعلیه این انحراف جنسی شرم آور صحبت کرده، همانطور که برعلیه زنا و کلاً اقدامات ضداخلاقی گفته است. ما باید تلاش و کمک کنیم تا روح ما بر این موارد غلبه کند” (شوقی افندی 25اکتبر 1945 )
انجام فعالیت جنسی بین افراد همجنس غلط است. هیچ عذر و بهانه و توجیهی هم ندارد. هرنوع کار غیر اخلاقی از سوی بهاءاله منع شده است، و او روابط همجنس را اینگونه میبیند، ضمن اینکه اینکار خلاف طبیعت است . ارتکاب چنین عملی بار سنگینی بر روح انسانها است. ولی با کمک و مشاوره پزشکان ، با تلاش و پایداری، و از طریق دعا و توسل ، روح میتواند بر این نقیصه غالب شود. (شوقی افندی ، 26مارس 1950)
همجنس گرایی برطبق آثار بهاءاله ، از نظر معنوی مذموم است. این بدان معنی نیست که افرادی که چنین کاری انجام دادهاند را نباید کمک و نصیحت کرد، نباید با آنها همدردی کرد. بلکه این بدان معنی است که این را راه مجاز زندگی نمیدانیم. این دیدگاه موردپذیرش تمام جوامع بشری هم هست.(شوقی افندی ، 21 مه 1954)
”همجنس گرایی ، از دید بهائی ، امری مذموم و موجب رنج و عذاب فرد است. هر انسانی که مرتکب آن شده باشد باید از طریق دعا و یا هر وسیله دیگر به این نقیصه فایق آید.” (شوقی افندی ، 6 اکتبر 1954)
درباره موضوع… گرایش همجنس گرایی یکی از بهائیان …. چنین اقدامی مورد نکوهش بهاءاله است…. این فرد باید رفتار خود را اصلاح کند… اگر تا 10 روز اصلاحی در رفتارش مشاهده نشده ، باید حق رأی او گرفته شود.( شوقی افندی ، 20 ژوئن 1953)
در بهائیت محروم ساختن فرد از حق رأی ، نوعی مجازات و تحقیر او محسوب میشود. در یک کلام، نوعی طرد است.بیتالعدل این اقدام را بنوعی اخراج از جامعة بهائی میداند.
همجنس گرایی از دیدگاه بیت العدل:
امور جنسی غیرعادی فراوان است. برخی مردم عقیده دارند که همجنس گرایی غیرعادی نیست و باید به افراد اجازه داد تا با یک یا چند نفر با همجنس خود رابطه داشته باشند… ولی بهائیت ، برعکس ، با صراحت اعلام میدارد که همجنس گرایی کاملاً غیرطبیعی است و برای فرد مرتکب مشکل بزرگی است و باید فرد ، چه زن و چه مرد، بر این مشکل فائق آید. تاثیر اجتماعی چنین نگرشی هم بسیار مهم است. هدف اولیه روابط جنسی بقای نسل است……(بیت العدل جهانی، 16 مارس 1992 )
حال عبارت بالا را که در آن بیت العدل میگوید روابط همجنس گرایانه غیراخلاقی است- زیرا برخلاف هدف اصلی روابط جنسی است- با عبارت زیر که آنها از روابط جنسی بین دوجنس مخالف ، که نمیتوانند صاحب فرزند شوند ، چشم پوشی میکنند؛ مقایسه کنید :” یک زوج که به دلیل ناتوانی فیزیکی نمیتوانند صاحب فرزند شوند البته میتوانند ازدواج کنند، زیرا تولید مثل تنها دلیل ازدواج نیست. ولی در عین حال این خلاف روح تعالیم بهائی است که یک زوج داوطلبانه تصمیم بگیرند هیچگاه صاحب فرزند نشوند” (بیت العدل 3 نوامبر 1982 )
بنابراین موضوع به روشنی یک تبعیض آشکاربرعلیه روابط همجنس گرایان است. زیراروابط جنسی بین دو غیرهمجنس که شانس برای تولیدمثل ندارند،ازدیدآثاربهائی،اشکالی ندارد. بهائیت همجنس گرایی را بعنوان یک پدیده طبیعی و یا دائمی نمی شناسد. بلکه آن رارفتاری غیرعادی تلقی می کند . بدون شک در آینده هم اصول ممانعت و مداوای آن ظاهر و پدیدار خواهد شد. درحال حاضر کسانی که مبتلا به این رفتار هستند باید بدنبال انتخاب راه زندگی خود باشند، یعنی ترک اعمال و رفتار همجنس گرایی.( بیت العدل 22 مارس 1987 )
این قانون دلیل نمیشود که بهائیان همجنس گرایان را طرد کنند. اگر آنها بهائی نیستند دلیلی ندارد که از آنها بخواهیم تا قوانین بهائی را اطاعت کنند؛ همانطور که از یک غیر بهائی انتظار نداریم از خوردن نوشیدنی الکلی خودداری نماید.( بیت العدل 16 مارس 1992 )
وضعیت توجه جنسی به فردی از جنس خود ، و نه از جنس مخالف ، از دید بهائیت ، تحریف طبیعت انسانی، و مشکلی است که باید بر آن فایق آمد؛ بدون توجه به اینکه علت فیزیکی و روانی آن چه بوده است. هر فرد بهائی که از چنین ضعفی ( همجنس گرایی) رنج می بردبایدمعالجه شودو باید به اوکمک کرد تا بر این بیماری غلبه کند. (بیت العدل 11 سپتامبر 1995)
و نهایتاً دربارة امکان ازدواج دو همجنس و تائید آن از سوی بیت العدل ، بیت العدل عبارت عبدالبهاء را ذکر میکند: بدان که دستور ازدواج جاودانه است. تغییر و تبدیلی در آن نیست. این حکمی الهی و آسمانی است و هیچ تغییر و تبدیلی در آن نیست .(بیت العدل جهانی ، 5 ژوئن 1993 )
نتیجه بحث:
همانطور که مشاهده شد بیت العدل نظریات خود را در حرمت همجنس گرایی تحت تاثیر بهائیان همجنس گرا و فشار از سوی آنها به طور کلی تغییر داد و این امر را مجاز اعلام نمود اما اینکه چرا بیت العدل علی رغم نظر بزرگان بهائیت در حرمت همجنس گرایی آن را مجاز نمود جای بسی تعجب است….مسلماً در دنیای حاضر که بهائیت مترصد است تا به هر بهانهای برای خود عِده و عُدهای دست و پا کند و تعداد پیروان خود را در آمار و ارقام افزون کند و بدین وسیله گسترش خود را نمایش دهد بروز چنین رفتارهایی برای جذب افرادی که در واقع به هیچ یک از ادیان الهی پایبند نیستند، یک موفقیت محسوب میشود.
در صورتی که هیچ یک از نهادهای رسمی مذهبی در هیچ یک از ادیان آسمانی، حاضر نشده اند در برابر عمل شنیع هم جنس گرایی سکوت کنند. نه کنیسه ها و نه کلیساها و نه مساجد و معابد مسلمانان، هیچ یک حاضر نیستند ازدواج دو هم جنس را ثبت کنند و تمام این نهادها، مخالفت قطعی خود را با چنین عملی ابراز داشته اند.
حال فرض کنید که هم جنس گرایان بخواهند برای رفتار خود، محملی دینی دست و پا کنند یا آن که در فضایی شبهه دینی، ازدواج خود را ثبت کنند. یا بعد از ازدواج! خود را به دینی معتقد نشان دهند. طبیعتاً به سراغ هیچ یک از ادیان آسمانی و الهی نخواهند رفت، چرا که از نظر آن ادیان، گناهی بسیار زشت مرتکب شده اند و از نظر برخی از آنان، حتی مستوجب مجازات اند.
در این میان، بهائیت با آغوشی باز به استقبال آنان رفته است و با عدم مخالفت خود با چنین عملی، در واقع چراغ سبزی به آنان نشان داده است تا اگر هیچ دین و مکتب و آیینی پذیرای آنان نبود، بتوانند در آغوش بهائیت جا خوش کنند و از این طریق، هم آرامشی نسبی کسب کنند که بالأخره به دینی متدین اند و هم در آمار و ارقام، تعداد بهائیان افزایش یابد.
با ادامه این سیاست از سوی جامعه بهائی، هیچ بعید نیست که در سالهای آینده شاهد اقبال هم جنس گرایان به بهائیت باشیم و این البته نقشه حساب شدهای از سوی بیت العدل، برای افزودن بر آمار نفوس مؤمن! به بهائیت است.
نگارندهی این سطور هیچ تعجب نخواهد کرد که در سالهای آینده، از سوی بیت العدل و متفکرانی! چون عرفان ثابتی، زنا کردن به تجاوز به دختران خردسال تأویل و تفسیر شود و اساساً از سوی بهائیت آزادی جنسی اعلام شود و حتی هیچ بعید نیست که به پیروی از بعضی روان شناسان در سالهای بعد، بیت العدل تصمیم به سکوت در برابر خیانت همسران به یکدیگر بگیرد و انحرافات جنسی را یکی پس از دیگری مباح کند…
چرا که با این کار موفق خواهد شد، بخش عمده ای از منحرفان جنسی بی دین را به خود جذب کند و آمار خود را فزونی بخشد و بدین ترتیب، یکی از مولفه های دلیل تقریر که همان اقبال یک جامعه به یک آیین است را با جمع کردن عده ای هم جنس باز و منحرف را به دور خود فراهم کند…