احسن الحال!
وقتی در اولین لحظات حضور بهار،زمزمه شیرین فرج را باملقب القلوب سر می دهیم و از ملکوت قدرتش ، در لحظات تحویل ،تحول جهان را به “احسن الاحوال” طلب می کنیم برای همه جهانیان دعا کرده ایم که با حضور منجی حقیقی که بهار آدمیان و شادابی روزگاران است،بهار واقعی را شاهد باشند و بهترین احوال را در آغوش کشند.
گل ها همه با اذن تو برخاسته اند *از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحویل بهار * اول فرج تو از خدا خواسته اند
زمستان اگر چه دیر پا،لاجرم رفتنی است و بهار آمدنی…
خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دوکار * یکی ظهور امام و دگر شروع بهار
با آرزوی بهترین ها برای همه انسانها (بویژه خانواده بزرگ بهائی پژوهی )در سالی جدید که امید فرج کلی در آن داریم…
اگر نوروز ، روزی نو در طبیعت و زندگی نیست ، پس بگوئید از چه رو “نوروز”
نام گرفته است؟!
روزی نوین است بخاطر حلول “بهار”ی خرم و زیبا از پس خزانی دیرپا و زمینی
مرده و خشک…
آنکه “بهار “را منتظر است خانه را از هرچه سیاهی و غبار و آلودگی است می
روبد تا بهار را با پاکی ملاقات کند و این معنی آمادگی است : آمادگی حقیقی
در گرو فاصله گرفتن از تباهی و سیاهی ولحظه شماری برای در آغوش کشیدن
بهاران است…
هرکه نوروز را ،روزی نو در جهان می خواهد خانه را از هرچه کهنگی و روزمرگی
است پاک می کند تا شایسته حضور دوست شود و مقدم بهار را با عطر و سبزه
و شیرینی پذیرا می شود.
این است فلسفه آنچه که در فرهنگ خود شنیده و خوانده ایم که اهل البیت
علیهم السلام،نوروز را پاس داشته اند و فرموده اند،نوروز را گرامی بدارید که
روز فرج ما خاندان نبوت است…
ما را با بهاران ،پیمانی است که هر روز آن پیمان و عهد را تازه می کنیم و بر آن
پای می فشریم.
هر سال و همیشه بهاران را شائق و چشم به راه و هواداریم اما امسال بیشتر
وبیشتر ،چرا که خون مظلومان و منتظران را این گوشه و آن گوشه جهان می
بینیم که برخاک ریخته می شود و فریاد رسی نیست ،حامی و پشتیبانی نه…
اشک یتیمان و همسران جاری و فریاد استغاثه بلند…
همچون هماره،فریادش می کنیم آن بهار مردمان و شادابی روزگاران را که هر
چه زودتر فرارسد تا خزان و ستم را از جهان بروبد و خرمی و داد را جایگزین
نماید و زمین مرده رازنده و شاداب نماید:
السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام ….