به مناسبت آغاز امامت حضرت مهدی(ع)
سلام بر خورشید یازدهم حضرت عسکری(ع) که هشتم ربیع الاول را به سوگ او می نشینیم و سلام بر فرزندش امام دوازدهم حضرت مهدی (ع) که امامتش از نهم ربیع الاول سال ۲۶۰هجری قمری آغاز شده است.فرزندی که در کلام پیامبر(ص)موعود و منجی آخرالزمان نامیده شده و امید مستضعفان جهان در پایان دادن به ظلم و ستم مستکبران در آخرالزمان است. نام سامرا از آن جهت که مدفن دو امام حضرات هادی و عسکری است، شهرت جهانی یافته است و سالانه صدها هزار نفر برای زیارت بدانجا سفر می کنند. سامِرا برگرفته از « سُرِّ مَن رَأیٰ» است به معنای: شاد شود هر که آن را بدید/هر که آن را ببیند شاد می شود.این شهر به نام سازنده آن« عسکر المعتصم» نیز نامیده میشد.سامرا طی مدت سه دهه پایتخت عراق ،بلکه مرکزحکومت خلفای عباسی بود. گفته شده لقب عسکری حضرت امام حسن عسکری(ع) برگرفته از این نام است و نیز گفته شده به خاطر منطقه استقرار حضرت توسط حکومت، منطقه نظامی (عسکر)بوده است.
متوکل عباسی از موقعیت ممتاز امام در مدینه احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست و برای کنترل بیشتر امام تصمیم گرفت ایشان را از مدینه به سامرا منتقل کند لذا امام هادی به همراه فرزندانش در سال ۲۳۳ق/۸۴۷م به سامرا آورده شدند.خانه پدر ی حضرت مهدی(عج)در سامرا، دو قسمت داشت؛ یک سمت برای مردان و قسمت دیگر برای زنان، یک سرداب هم زیر اتاقها قرار داشت. که در روزهای گرم، اهل خانه در آن سرداب زندگی میکردند. این سرداب، امروز در ضلع شمال غربی و در پانزدهمتری بقعه و حرم مطهر قرار دارد. این صحن، به طول شصت و عرض بیست متر و دارای ایوان و شبستان است. روی سرداب، مسجدی وجود دارد که به مسجد صاحب مشهور است.حتى سال ها پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) خلفاى عباسى منزل امام را زیرنظر داشتند و گاهى به طور ناگهانى به آنجا یورش مىبردند تا بلکه بتوانند حضرت مهدى(ع) را دستگیر کنند؛ زیرا در جریان شهادت امام عسکرى(ع) وقتى امام مهدى(ع) عموى خود جعفر را از نماز خواندن بر پیکر امام عسکرى(ع) باز داشتند و خود بر پیکر آن حضرت نماز خواندند، تقریباً بر همگان معلوم شد که امام مهدى(ع) علىرغم مراقبت هاى دژخیمان عباسى متولد شدهاند و هماکنون جانشینى حضرت عسکرى(ع) را برعهده دارند. نام آن حضرت با موضوع آخرالزمان پیوند یافته است به عنوان موعود آخرالزمان.اصطلاح آخر الزمان از زمان از بعثت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) آغاز گردیده و تا ظهور حضرت مهدی (عج) و دوران رجعت ادامه خواهد داشت و به برپائی قیامت منتهی خواهد شد.
بسیاری از روایات حاکی از پیوند آخرالزمان و مهدویت است و در بیشتر آن ها، آخرالزمان به دوره پایانی که با ظهور مهدی(ع) همراه است، اطلاق شده است. روایات زیر از پیامبر اکرم (ص) گویای این موضوع است:آن حضرت خطاب به حضرت علی علیه السلام فرمود:«ای علی! آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخِرُالزّمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد – همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده – از نسل تو و از فرزندان حسین علیه السلام است»۱.
«قیامت برپا نمیشود تا این که قیام کنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد»۲؛ «روزها منقضی نگردد تا این که مردی از اهل بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است»۳. و انبوهی از روایات که در مجموعه هایی همچون «منتخب الاثر» از آیت الله صافی گلپایگانی و «معجم احادیث المهدی» نوشته آقای علی کورانی و کتاب هایی که نام آنها در «کتابنامه مهدویت» مهدی پور آمده است.
بر این اساس شریعت اسلام که با نبوت پیامبر آخرالزمان، آغاز شده به پایان نمی رسد تا آخرین پیشوا، از پیشوایانی که در غدیر معرفی شدند، ظهور نماید و دین بدون آنها کامل نمی شود.
با توجه به دشواری هایی که در روایات برای مردم آخرالزمان بیان شده است ؛ این سوال پیش می آید که راه نجات و سعادت مردم این دوره حساس چیست و چگونه می توانند خود را از این فتنه ها و بلایا، حفظ نمایند؟ پاسخی که همین روایات به این پرسش می دهند، همان چنگ زدن به دین الاهی و پیشوایان معصوم است که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهلبیت(ع) است.در روایات، از مردمی که در این عصر دارای ثبات ایمان و ثبات قدم در مسیر امامت و ولایت ائمه علیهمالسلام هستند، به نیکی و بزرگی یاد شده است؛ پیامبر اکرم(ص)به امیرمومنان(ع) فرمود «یا على، آنها که بیش از همه در امور دینى یقین دارند، مردمى در آخرالزمان هستند که پیغمبر را ندیدهاند و حجت خدا هم از نظر آنها پنهان شده است، با این حال به وسیله سیاهى که در سفیدى است(یعنی نوشته ها و اسناد) ایمان مىآورند»۴؛
یعنی در آخرالزمان که حجتهای الهی یک به یک از میان مردم رفتهاند و تنها یک حجت الهی بر روی زمین باقی مانده است و او هم در غیبت جسمانی به سر می برد،، عدهای هستند که به سیاههای بر روی سفیدی ایمان میآورند؛ یعنی بر اساس مطالعه و دقت و تحقیق در آیات و روایات معصومین علیهمالسلام، حقیقت را پیدا کردهاند و بر آن پابرجا ماندهاند. در واقع این عده کسانیاند که بدون آنکه پیامبر و حجت خدا را مشاهده کنند، ایمان محکمی دارند. یا میتوان گفت علتش این است که عقل و اندیشه آنها چنان رشد یافته و به بلوغ رسیده که بدون نیاز به مشاهده حجت خدا و بر اساس شواهد و نشانههای متقنی که در حوادث روزگار به آن دست یافتهاند، به حجت خدا ایمان آورده اند. راه نجات توکل بر خداوند و در خواست از ایشان برای معرفت واقعی توحید و نبوت و امامت است؛ لذا از دعاهای توصیه شده برا ی این دوره دعای معرفت است:
«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»۵؛ یعنی خدایا معرفت خود و پیامبرت و حجتت را به من عطا کن که اگر معرفت نیابم، از دینم گمراه میشود؛ به عبارت دیگر اگر انسان در فضای دین، معرفتش نسبت به حجت خدا افزایش نیابد و ارتباط خود را با حجت الهی مستحکم نکند، دچار تباهی شده و از دایره دین جدا میشود. بنابراین برای اینکه انسان بتواند از فتنههای آخرالزمان و تاریکیهای قبل از ظهور، نجات یابد، تنها مسیر، مسیر عبادت و نیز معرفت و ایمان واقعی به خداوند متعال و اهلبیت وحی است.
امام حسن عسکری(ع) در همین زمینه فرمود: «به خدا سوگند (فرزندم) غیبتى میکند که کسى از مهلکه (بى دینى و گمراهى آخرالزمان) نجات نمىیابد جز آنان که خداوند آنها را در عقیده به امامتش ثابت قدم داشته و به آنها توفیق دعا برای تعجیل در فرجش داده باشد»۶؛سپس حضرت به ثمرات حضور امام در بین مخلوقات اشاره کرده و فرمود «خداوند به وسیله او بلاها را از اهل دنیا دفع و به وسیله ایشان باران نازل میکند و به واسطه وی برکات زمین را خارج میکند؛ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض۷.آری،کار ولیّ حق این است که دست مردم را بگیرد و آنها را از تاریکیها و تباهیها خارج کند و به سوی نور سوق دهد. کار اولیای طاغوت برعکس است؛ آنها سعی میکنند مردم را از نور فطرت، عقل و نور ایمان به سوی ظلمتها سوق دهند.بنابراین راه نجات در فتنه های آخرالزمان، درخواست از خدا برای ثبات ایمان، ازدیاد معرفت و پیوند با حجت زمان، حضرت مهدی(ع) است.
—————-
۱.غیبت نعمانی/۳۵۷. ۲.عیون اخبارالرضا(ع)۵۹/۲. ۳.بشارة المصطفی/۲۵۸. ۴.بحارالانوار۱۲۵/۵۲. ۵. همان۱۸۷/۵۳. ۶.کمال الدین۳۸۴/۲. ۷.بحارالانوار۲۴/۵۲.