پلدختر زنده است و نفس مي كشد
خسارت های وارد شده به شهرهای پلدختر و معمولان و بيش از ٣٠٠ روستای حوالی آن قابل توصيف نيست و در قاب تصوير نيز جا نمی شود. چندين روستا كاملا از صفحه گيتی محو شده و به بقيه روستاها آسيبهایی از ١٠ تا ٩٠ درصد وارد شده است. گل و لای زيادی همراه با سيل وارد شهرها و روستاها شده و وارد خانه و زندگی مردم شده است. پلهای زيادی را آب تخريب كرده و بخشهای بزرگ از جاده ی كنار كرخه را با خود برده است. بعضی روستاها ارتباط خود با عالم خارج را از دست داده اند و كمک رساني به آنها دشوار است و از طريق طناب و قرقره يا قايق و يا حتی گاهی با بالگرد انجام می شود. آب بهداشتی و گاز در پلدختر همچنان قطع است و برق برخی روستاها نيز همچنان قطع است. مردم در چادرها اسكان داده شده اند، اما وسيله گرمايشی مناسبی ندارند.
با همه اين مشكلات اما مردم جوانمرد و مسلمان ايران، برای كمک و امداد رسانی به هموطنان خود، در حال خلق حماسه ای بزرگ و ماندگار هستند. نيروهای داوطلب مردمی با حجم هدايای بزرگ خود، در كنار دولت و نهادهای نظامي قرار گرفته اند و به امداد و كمک به مردم آسيب ديده پرداخته اند. آنها نه تنها تمام نيازهای اساسي و اوليه مردم را تأمين كرده اند، بلكه شهر به شهر و روستا به روستا، كوچه به كوچه و خانه به خانه، حركت كرده اند و كمك كرده اند تا لوازم مردم، از گل و لای وسيع وارد شده به خانه ها بيرون كشيده شود. اينک حدود دو هفته پس از سيل، بايد كمكها براي تهيه نيازهای اوليه خوراكی و بهداشتی و اسكان مناسبتر آوارگان ادامه يابد. اكنون كمی اوضاع آرام شده و مردم از شوک اوليه بيرون آمده اند، اما تا رفع كامل بحران هنوز راه درازی در پيش است و اكنون زمان فكر كردن برای كمك های اساسی بعدی فرا رسيده است.
حالا در بيست و چهارمين روز بهار، لرهای غيور روحيه خود را بازيافته اند و بايد خود را آماده بازگشت به زندگی كنند. اين كه تابستان در پيش است، خود فرصت مناسبی است. مي توان برای بازسازی خانه ها قبل از رسيدن فصل سرما برنامه ريزی كرد.
غرض از نگارش اين چند سطر، ضمن ارائه گزارش از وضعيت منطقه، توجه دادن مخاطبان به چند نكته است:
١- قدر كمک و حضور نيروهای مردمی و كمک های نقدی و غير نقدی آنان را بايد دانست. نيروهای مختلف با سلايق گوناگون و همه با هدف كمک به همنوعان در اين جا جمع شده اند. بايد اين همدلی و همكاری را پاس داشت و بدون مصادره آن برای هيچ گروه و حزبي، سازمانهای مردم نهاد مذهبی و اجتماعی را براي اين كمک رساني تشويق كرد و از پتانسيل آن برای حل ساير مشكلات و معضلات اجتماعی بهره برد. در عين حال بايد هوشيار بود تا فرقه ها و گروه های مختلف در قالب اين كمك های انسان دوستانه، بستری براي تبليغ مرام و فرقه خود ايجاد نكنند و از نياز مردم برای گسترش افكار و عقايد خود سوءاستفاده نكنند.
٢- نيروهای حاكميتی كارهای بزرگی در اين منطقه انجام داده اند يا در حال انجام آن هستند. كارهایی مانند بازگشایی معابر، برقراری امنيت منطقه، تسهيل در برقراری اينترنت و تلفن همراه و وصل كوچه به كوچه برق و ساير احتياجات، توزيع چادر و اسكان موقت مردم، انجام خدمات درمانی رايگان و… بخشي از اين اقدامات است. كوچك انگاری يا تحقير اين خدمات و يا نيش و كنايه به دولت يا نهادهای نظامی باعث دلسردی آنان می شود. انتقادی اگر در مديريت اين بحران هست كه هست، بايد دلسوزانه و در جهت رفع نيازهای مردم باشد. بهره برداری سياسی يا اجتماعی از برخی نارسايی ها، اقدامی نادرست و خطايی جبران ناپذير است.
٣- خسارتهای وارد شده به باغات و دامها و مزارع مردم، باعث می شود كه در يكی دو سال آينده، معيشت اين مردم شديدا تحت تأثير قرار گيرد. كمک های مردمی و حاكميتی بايد ادامه يابد تا كم كم شرايط عادی در منطقه حاكم شود. در صورت قطع اين كمکهای اساسی، بروز مشكلات معيشتی و اجتماعی در منطقه دور از ذهن نيست.
٤- پلدختر اكنون از شوك اوليه خارج شده و پيكر بی جان آن كه در حال احتضار بود، دوباره جان گرفته است. اميد مردم به لطف و فضل خدا است و ساير ايرانيان كه نقش مهمی در بازگشت آن داشته اند، بايد به ايفای اين نقش مهم خود ادامه دهند. كلام آخر آن كه پلدختر، اكنون زنده است و نفس می كشد.
محسن عباسپور؛ امدادگر و خبرنگار اعزامی بهائی پژوهی به مناطق سيلزده لرستان