دعوت آریا حقگو به مناظره!

0 591

مدت کوتاهی است فردی با نام مستعار “آریا حقگو”،با عبارات جنجالی و ادبیات خاص،مطالبی در موضوع بهائیت در فضای مجازی مطرح نموده و باصطلاح خودش “هل من مبارز”می طلبد.کمی بعید بنظر می رسد ایشان از سایت بهائی پژوهی که حدود نود ماه است در فضای مجازی به بزرگترین سامانه پژوهشی زنده و دو طرفه به زبان فارسی در موضوع بهائیت تبدیل شده است و حدود پانصد مقاله کوتاه و بلند علمی و بیش از یکصد و بیست تالار مناظره را در خود جای داده است، بی خبر باشد اما بنا به وظیفه ایشان را به اینجا دعوت می نمائیم تا اولا ببینند نوع این مطالب قبلا در اینجا بحث شده و ثانیا اگر جدید هم باشد پژوهشگران خبره و مستقل با متد علمی نه شعاری آن را بررسی و موشکافی می کنند و در معرض دید عموم قرار می دهند.شگرد جناب حقگو که خود را مسلمان هم می نامد جدید نیست و قبلا در بعضی باحثین بهائی دیده شده و با آن آشنا هستیم.بنده به عنوان سردبیر تاپیکی را به نام ایشان و ناظر به بحث های ایشان می گشایم و ایشان را به مناظره با پزوهشگران سایت فرا می خوانم و برای شروع نیز یکی از مناظرات ایشان را با یکی از مسلمانان به نقل از صفحه اینترنتی شان با مختصر ویرایش نقل می نمایم.این گوی و این میدان:

 

مدت کوتاهی است فردی با نام مستعار “آریا حقگو”،با عبارات جنجالی و ادبیات خاص،مطالبی در موضوع بهائیت در فضای مجازی مطرح نموده و باصطلاح خودش “هل من مبارز”می طلبد.کمی بعید بنظر می رسد ایشان از سایت بهائی پژوهی که حدود نود ماه است در فضای مجازی به بزرگترین سامانه پژوهشی زنده و دو طرفه به زبان فارسی در موضوع بهائیت تبدیل شده است و حدود پانصد مقاله کوتاه و بلند علمی و بیش از یکصد و بیست تالار مناظره را در خود جای داده است، بی خبر باشد اما بنا به وظیفه ایشان را به اینجا دعوت می نمائیم تا اولا ببینند نوع این مطالب قبلا در اینجا بحث شده و ثانیا اگر جدید هم باشد پژوهشگران خبره و مستقل با متد علمی نه شعاری آن را بررسی و موشکافی می کنند و در معرض دید عموم قرار می دهند.شگرد جناب حقگو که خود را مسلمان هم می نامد جدید نیست و قبلا در بعضی باحثین بهائی دیده شده و با آن آشنا هستیم.بنده به عنوان سردبیر تاپیکی را به نام ایشان و ناظر به بحث های ایشان می گشایم و ایشان را به مناظره با پزوهشگران سایت فرا می خوانم و برای شروع نیز یکی از مناظرات ایشان را با یکی از مسلمانان به نقل از صفحه اینترنتی شان با مختصر ویرایش نقل می نمایم.این گوی و این میدان:

 

مناظره آریا حقگو و دوستانش با یک مسلمان

( سابقه خشونت فیزیکی در بهائیت)

ابتدا به رجز خوانى جناب آریا حقگو توجه فرمایید:

 

آیا در میان شما جماعت ناقضان حقوق بشر و بهائی ستیزان یک نفر نیست که قلم بردارد و به ندای “هل من مبارز” من پاسخ دهد؟

زبان در کام گیرید و قلم بردارید و به این مقاله پاسخ دهید. بار دیگر به شما نصیحت می کنم که نخبگانتان را روانه این میدان کنید نه سیاهی لشگرانی را که جز فحاشی راه دیگری برای گریختن از مقابل آریا ندارند.

 

تشکیلات دینی بهاییان؛ حق مسلم پیروان یا ابزاری برای جاسوسی دشمنان؟

 

Daryoush Ahmadi: جدا که این مدل ادبیات جناب حقگو آموزنده است. انواع توهین و تهمت و پیش داوری و در مورد مخاطب خود از قبل به کار می برد و بعد ادعای هل من مبارز دارد. این یعنی جامع جمیع فضائل انسانى

 

Arya Haghgoo :گفتم که زبان در کام بگیرید و قلم بردارید و بر مقاله من نقد بنویسید. چرا از مقابل من می گریزید؟ لفاظی کردن و بازی کلمات شما را از تیغ برنده قلم آریا حق گو مصون نمی دارد و حتماً جان های پاک و وجدان های بیدار با مطالعه مقالات من از ١٧٠ سال نقض ابتدائی ترین حقوق هر انسانی با توسل به دروغ و افسانه سازی علیه بهائیان ابراز انزجار می نماید. این است میدان واقعی و اصلی هم آوردی من با شما بهائی ستیزان و ناقضان حقوق بشر. من همچنان در میانه این میدان ایستاده ام و حریف می طلبم و پرده های جهل و دروغی را که ناقضان حقوق بشر بافته اند به شمشیر برنده قلم می درم.

 

Daryoush Ahmadi: خیلی منم منم می کنید. و از بالا به دیگران امر و نهی می کنید: گفتم که زبان در کام بگیرید. و برای دیگران هم تعیین تکلیف می کنید. به راحتی تهمت می زنید و بی احترامی می کنید. امیدوارم به پیروی از پیامبرتان کارتان به دستور برخورد فیزیکی نکشد!

 

Arya Haghgoo :این من نیستم که مبارز می طلبم. این سخن حق است که از قلم حق گو جاری می شود و شما در مقابل آن چاره ای جز تهدید به خشونت فیزیکی ندارید! دوران دست به اسلحه بردن برای ساکت کردن حق گو ها گذشته است! قلم بردارید و پاسخ مقاله من را بدهید! بار دیگر می گویم که نخبگانتان را روانه این میدان کنید. مقاله بالا را نقد کنید و ارسال نمایید.

 

Daryoush Ahmadi :خب به سلامتی تهمت بعدی را هم زدید: “شما در مقابل آن چاره ای جز تهدید به خشونت فیزیکی ندارید!”

من تهدید به خشونت فیزیکی کردم؟؟ میشه بفرمائید کجا من تهدید به خشونت کردم؟؟

 

Arya Haghgoo شما صراحتاً من را تهدید می کنید که چون پیامبرم دستور برخورد فیزیکی با من را هم صادر خواهید کرد!

 

Daryoush Ahmadi هاهاها. اینقدر شتابزده به پاسخگوئی می پردازید که معلوم است متن را درست نخوانده اید. لطفا کامنت من رو دوباره بخوانید دکتر جان!! نوشتم “امیدوارم به پیروی از پیامبرتان کارتان به دستور برخورد فیزیکی نکشد!” یعنی امیدوارم که شما که به این راحتی تهمت می زنید، کارتان به تأسی به بهاء الله نکشد و دستور برخورد فیزیکی هم بدهید. از دقت شما در کامنت خوانی بسیار محظوظ شدیم!

 

Arya Haghgoo پیامبر من محمد است. وقتی برای خودتان فرض های غلط می گیرید و بر اساس آن اظهار نظر می کنید چگونه انتظار دارید که طرفتان علم غیب داشته باشد و بداند که شما نمی دانید که او پیامبرش کیست؟ به هر حال بدانید که من مسلمانم و جز مسلمانی هیچ دین و آئینی را قبول ندارم. ان الدین عندالله الاسلام! والسلام.

 

Daryoush Ahmadi این شد عذر بدتر از گناه. هر توجیهی هم که کنید تهدیدی از جانب من صورت نگرفته است و این نسبت دروغی است که شما به راحتی به من دادید. منتظر عذرخواهی شما هستم. ضمنا آیا شما بهاء الله را به عنوان پیامبر خدا قبول ندارید؟

 

Arya Haghgoo من اگر در اثر سوء تعبیر شما دچار سوء تفاهم شدم و نسبت ناروایی به شما دادم ، عذر خواهی می کنم و منتظر عذرخواهی شما در رابطه با تفتیش عقاید خودم هم هستم!

Daryoush Ahmadi ممنون که عذر خواهی کردید. از لوازم گفتگوی دو طرفه شناخت عقاید و مبانی اعتقادی طرف سخن است. اگر من ندانم شما به چه معتقد هستید و به چه نیستید، دچار فرض غلط می شوم. ضمن اینکه سوال من در مورد اعتقاد به بهاء الله پیرو این فرمایش شما بود که: وقتی برای خودتان فرض های غلط می گیرید و بر اساس آن اظهار نظر می کنید چگونه انتظار دارید که طرفتان علم غیب داشته باشد و بداند که شما نمی دانید که او پیامبرش کیست؟

 

وقتی شما اینطور می گوئید من از شما می پرسم که آیا شما بهاء الله را پیامبر میدانید یا خیر؟ بعد شما میگوئید تفتیش عقاید می کنی!!! به کدام ساز برقصیم؟

 

Arya Haghgoo به ساز حقوق بشر. به آهنگ انسانیت. من شما را دعوت به مطالعه و پاسخ گویی به مقاله فوق کرده ام. مبانی اعتقادی من هم در این مقاله مشخص است و برای اینکه حق بیروان یک آئین برای داشتن تشکیلات مذهبی را نقد کنید نیازی به اطلاع از پیامبر و دین من ندارید. ضمن اینکه یک بار هم گفتم من مسلمانم. اگر مفهوم نیست : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله و اولاد علی المعصومین حجج الله. بروید و از مرجع تقلیدتان بپرسید که اگر کسی این جملات را بر زبان راند چه حکمی دارد و دینش چیست. تنها پاسخی که از این به بعد از من خواهید شنید در پاسخ به نقدی خواهد بود که بر مقالاتم منتشر نمایید.

Daryoush Ahmadi من نگفتم شما مسلمان نیستید. پرسیدم آیا بهاء الله را پیامبر میدانید یا خیر؟ و شما از جواب طفره می روید. نمی دانم آیا ترسی داریم که عقایدمان را بگوئیم و از آن دفاع کنیم؟ ضمن این که ما در مورد فیزیک و شیمی بحث نمی کنیم که عقاید دینی به آن مربوط نباشد! لذا بهتر است از پاسخ ساده طفره نروید. آیا بهاء الله را پیامبر می دانید؟

 

Arya Haghgoo پاسخ مثبت و منفی من به سوال تفتیش عقایدی شما چه تاثیری در پاسخ به مقاله من دارد؟ تاثیر آن را در همان مقاله ای که برای پاسخ به این مقاله می نویسید، توضیح دهید. ضمن اینکه اگر معنای جاری شدن شهادتین و شهادت بر ولایت امیرالمومنین و معصومین را بر زبان کسی نمی دانید، بهتر است به رساله عملیه مرجع تقلیدتان مراجعه فرمایید.

 

Daryoush Ahmadi من معنای شهادتین را می دانم. اعتقاد شما به پیامبر اسلام و ائمه را منکر نشدم. از شما پرسیدم که شما به بهاء الله ایمان دارید یا نه؟ و شما طفره می روید و میگوئید به پیامبر اسلام ایمان دارم!! ضمن اینکه گفتم ما در مورد فیزیک و شیمی و پزشکی بحث نمی کنیم که سوال در مورد اعتقاد به بهاء الله “تفتیش عقیده” نام گذاری شود. لذا به جای طفره رفتن به این سوال ساده پاسخ دهید که آیا شما بهاء الله را پیامبر الاهی می دانید؟ ممنون

 

Arya Haghgoo وعباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی، ایشان بر من خرده می گیرند که چرا فرض کرده ام پیامبر ایشان بهاء الله است و وقتی از ایشان سوال می کنم طفره می روند و کنایه و تعریض می زنند. ضمن اینکه گفتم ما در مورد فیزیک و شیمی و پزشکی بحث نمی کنیم که سوال در مورد اعتقاد به بهاء الله “تفتیش عقیده” نام گذاری شود. اینها جو سازی و نفرت پراکنی است….

Iskandar Hai آقاى داریوش احمدى گرامى

سخنان دکتر حقگو جو سازى و نفرت پراکنى نیست، قربان. بلکه بالعکس براى إیجاد دوستى بیشتر بین هموطنان است و هدفش صلح و آشتیست.

 

Daryoush Ahmadi جناب حقگو شما بهاء الله را پیامبر الاهی می دانید؟

 

Arya Haghgoo أعوذ بالله أن أکون من الجاهلین

 

Daryoush Ahmadi اقا حقگو از بیان عقیده هراس نداشته باشید. شما از من پرسیدید که ولایت مطلقه فلان کس را قبول دارم و من بدون طفره رفتن و مثل شما بالای منبر رفتن و قرآن خواندن پاسختان را صریح و روشن گفتم و اعتقاد قلبیم را بیان کردم. حالا پاسخ دهید که شما بهاء الله را پیامبر الاهی می دانید؟

 

Iskandar Hai اعتقاد دکتر حقگو و بنده و عمرو و زید به بهاءالله ارتباطى به دلایلى که ایشان آوردند نداشته و ندارد، قربان……….

Azita Rouhani Sabet آقای داریوش احمدی، لطفاً روشن بفرمائید حضرت بهاء الله در کجا “دستور برخورد فیزیکی” داده اند؟ بنده از پیروان ایشان هستم. ادعای نازیبایی که فرموده اید احتیاج به سند دارد. لطفاً سندتان را رو بفرمائید

Soroush Nimche Italiaee دکتر حق گو من به شدت علاقه مند به نزدیکی ادیان هستم و نه تنها به علت پراگماتیک بلکه حتی دلایل متافیزیکی اما چرا هر بار به بهاییان انتقاد می شود بهاییان فورن شخص منتقد را پیرو ولایت فقیه می خوانند و متعاقبن مسلمانان هم دائم منتقد بهایی را با طعنه زدن بر پیامبرشان اذیت می کنند فی المثل می گویند آثار تربیت بهاالله را در اخلاق شما می بینیم مگر بد بودن یک بهایی تقصیر بها الله است ؟؟!! گمان می کنم باید به این نبرد بی حاصل پایان دهیم

 

Daryoush Ahmadi سرکار آزیتا روحانی ثابت عزیز، چشم سندم را عرض می کنم. بگذارید سوال و جواب اقای حقگو تمام شود……

Azita Rouhani Sabet منتظر می مانم. باید با نام کتاب و صفحه ادعایتان را ثابت بفرمائید. در واقغ تهمتتان را.

 

Daryoush Ahmadi حتما. اصل کتاب الان پیشم است! منتظرم صحبت جناب حقگو را بشنوم تا عرض کنم.

 

Arya Haghgoo سخن شما را می پسندم. غرض اتفاقاً نشان دادن همین بی حاصل بودن نبرد بر سر این موضوع بی تاثیر است که من پیرو چه کسی هستم و شما و یا دیگری پیرو چه کسی هستید! من مقاله ای نوشته ام و از همگان دعوت کرده ام که پاسخ دهند که چرا بهائیان حق ندارند مانند پیروان همه ادیان و از جمله شیعیان برای خودشان تشکیلات داشته باشند. حال برای فرار او پاسخ من دوستان وارد بحث بی ثمر و البته بی ارتباط قبول پیامبری بهاءالله شده اند!

 

Daryoush Ahmadi جناب حقگو. شما به راحتی به قول خودتان به تفتیش عقیده در مورد ولایت فقیه پرداختید و من به شما راحت و بدون واهمه جواب دادم. اما شما باز طفره می روید. اینقدر شهامت داشته باشید که عقیده تان را بگوئید. آیا بهاء الله را پیامبر الاهی می دانید>؟

 

Iskandar Hai آقاى احمدى

اعتقاد حقگو هر چه باشد هیچ ارتباطى به دلائل ایشان در مقاله ندارد.

 

Daryoush Ahmadi دکتر هائی عزیز، بگذارید خودشان از خودشان دفاع کنند. ممنون

 

Arya Haghgoo خیر آریا حق گو هم پیامبری بهاء الله را قبول ندارد. حالا بفرمایید ببینیم که عدم قبول پیامبری بهاء الله توسط آریا حق گو چه تاثیری در حق بهائیان در داشتن تشکیلات دارد؟

 

Arya Haghgoo من مسلمانم. پیامبری بهاء الله را هم قبول ندارم. اصلاً کافرم و خدا را هم قبول ندارم. هیچ پیامبری را هم قبول ندارم. آریا حق گو یک کافر است که ادعا کرده دین داران حق دارند تشکیلات مذهبی داشته باشند. این ادعا را جواب بدهید. به دین و ایمان صاحب ادعا کار نداشته باشید.

 

Daryoush Ahmadi بسیار خوب. ممنون که پاسخ دادید. ربط آن در موضوعی بود که صحبت کردیم. که اگر شما بهاء الله را پیامبر الاهی بدانید من می توانم از سخنان او برای شما به عنوان دلیل استفاده کنم. اما اگر قبول نداشته باشید خیر. ضمن اینکه از نظر من اینکه بهائیان تشکیلات داشته باشند چیزی عادی است و حق دارند که برای خودشان تشکیلات داشته باشند

 

Arya Haghgoo بسیار خوب. پس لطفاً مقاله من را برای هم فکرانتان به اشتراک بگذارید و به دیگر هم میهنان هم حق بهائیان در داشتن تشکیلات در محل سکونتشان را یاداوری کنید

 

Daryoush Ahmadi چشم

 

Azita Rouhani Sabet خوب آقای داریوش احمدی، حالا لطفاً شاهدتان از آثار حضرت بهاءالله را بیاورید. کتابی که فرمودید دارید باز کنید و صفحه ای را که مدعی هستید در آن ایشان “دستور برخورد فیزیکی” به پیروانشان داده اند را بیاورید.

 

Arya Haghgoo بله. اریا حق گو کافر به شدت به قبول آئین بهاء الله علاقه مند شده است و مایل است بداند که ایشان کجا دستور برخورد فیزیکی داده اند. هرچند دستور برخورد فیزیکی محمد باعث شد که من مسلمان نشوم اما اگر بهاء الله خشونت را نفی کرده باشد از آنجائیکه بهاء الله محمد را پیامبر می داند من هم به او ایمان می آورم اما برای اینکه محبور نباشم به دستور محمد برای برخورد فیزیکی عمل کنم، پیرو کسی می شوم که در دینش حکم شمشیر را برداشته است!

 

Daryoush Ahmadi آزیتای عزیز. پیشاپیش از اینکه این مطلب کمی شما را ناراحت کند پوزش می خواهم. من صرفا برای شما به یک نمونه اکتفا می کنم:

 

در کتاب خاطرات حبیب به نقل از حضرت عبد البها چنین می خوانیم:

 

“وقتیکه جمال مبارک از سلیمانیه تشریف آوردند یکروز توی کوچه تشریف می بردند با مرحوم آقا میرزا محمد قلی، یک شخص کباب فروش آهسته گفت: “باز بابیها آفتابی شدند” جمال مبارک به میرزا محمد قلی فرمودند بزن توی دهنش، میرزا محمد قلی ریش او را گرفته توی سرش می زد.”خاطرات حبیب صفحه 266.

 

Daryoush Ahmadi این کتاب در سال 118 بدیع توسط موسسه ملی مطبوعات امری در ایران به چاپ رسیده است

 

Iskandar Hai بابى ها. دقت کنید، بابى ها. نه بهائى ها. این حکایت اولاً نص نیست و روایت است و ثانیاً مربوط به دوره ى بابى هاست.

 

Daryoush Ahmadi دستور برخورد فیزیکی از چه کسی صادر شده است؟ جمال مبارک: بزن توی سرش…

 

Arya Haghgoo حبیب کیست؟ خاطرات عبدالبهاء چیست؟ از نصوصی که ادعا می شود خود بهاء الله نازل کرده شاهد بیاورید؟ مثل آیه قرآن که می کوید صریح فاقطعو ایدیهم و ارجلهم من خلاف! از این نوع شواهد اگر دارید بیاورید تا من خودم بهاء الله را در مقالاتم به دلیل ترویج خشونت فیزیکی در عصر اندیشه و قلم به باد انتقاد بگیرم. صریح که ظهور عینی در دستور برخورد فیزیکی بدهد. مثل صراحت قران.

 

Daryoush Ahmadi جناب حقگو چون شما به بهاء الله ایمان ندارید روی صحبت من با شما نیست. ممنون از کامنتتان. اما این را برای سرکا ثابت فرستادم که از مومنین جمال قدم هستند.

 

Arya Haghgoo اینجا رو و پشت سخن نداریم. پشت و روی هر ادعایی باید معلوم شود و همه حق دارند پشت و روی هر سخنی را نقد کنند.

 

Daryoush Ahmadi وعباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما

 

Arya Haghgoo من الان به بهاء الله ایمان آوردم. حالا پشت سخنتان را به روی من برگردانید و بگویید که در کدام نص نازل شده از بهاء الله دستور صریح برای برخورد فیزیکی آمده.

 

Iskandar Hai عرض کردم که این یک روایت است که در دین بهائى روایات هیچ سندیتى ندارند. آزیتا خانم از شما خواست که نص بیاورید، آقاى داریوش احمدى عزیز.

 

Arya Haghgoo یا أیها الذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین

 

Arya Haghgoo اى کـسـانـى کـه ایمان آورده اید اگر فاسقى خبرى برایتان آورد تحقیق کنید تا مبادا نـدانـسـتـه به قومى بى گناه حمله کنید و بعدا که اطلاع یافتید از کرده خود نادم شوید

Iskandar Hai Baha’u’llah says: ” عَاشِرُوْا مَعَ الْاَدْیَانِ بِالرُّوْحِ وَالرَّیْحَانِ لِیَجِدُوْا مِنْکُمْ عَرْفَ الرَّحمنِ . اِیَّاکُمْ اَنْ تَأخُذَکُمْ حَمِیَّةُ الْجَاهِلیَّةِ بَیْنِ الْبَرِیَّةِ کُلٌّ بُدِءَمِنَ اللّهِ وَیَعُوْدُ اِلَیْهِ اِنَّهُ لَمَیْذَءُالْخَلْقِ وَمَرْجِعُ العَالَمِینَ (K 144) .”

 

Soroush Nimche Italiaee اسکندر عزیز و حق گوی گرامی آیا اشتباه می کنم یا نه ؟ باید با همدلی متون مذهبی را خواند باید عنایت داشت قران درچه شرایطی با چه ذهنیتی و در چه جغرافیایی و در چه دوره ی تاریخی نازل شده ؟؟ شرط همدلی ایجاب می کند ما مفاهیم مدرن خود را به متن پیشامدرن اعمال نکنیم و نتیجه بگیریم اسلام مروج خشونت است و ایضن متون بهالله

 

Azita Rouhani Sabet جناب داریوش محمدی، چنانکه دکتر هایی برایتان روشن کردند مطلبی که گشته اید و در میان هزاران صفحه نوشتجات بهایی که همه دعوت به محبت و دوستی می کند، پیدا کرده اید از جمله خاطرات است و بنابراین به هیچوجه ارزش نصوص را ندارد. از نصوص (نوشتجات بهاءالله) سند بیاورید. در ضمن این را هم عرض کنم–ببخشید اگر نظرم ناراحتتان می کند، پیشاپیش عذر خواهی می کنم–برایم جالب است که مثل دوستتان مجید خان به مباحث مربوط به یحیایی ها (یعنی متن همین خاطره ای که از آن نقل فرموده اید)؛ علاقه دارید. باقی بقایتان. نصوص را زیارت بفرمایید. زنده باشید.

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی عزیز. پیشنهادم این است که این طور یک جا مطبوعات امری را زیر سوال نبرید. بر لب شاخه نشسته اید و بن آن را می برید. 

 

جهت استحضار شما، در ابتدای کتاب نامه ای از جناب علی اکبر فروتن که آن زمان منشی محفل مقدس ملی ایران بودند آمده است که در آن می فرمایند که به درخواست “هیکل اطهر” نسخه ای از کتاب خاطرات خود را ارسال دارند زیرا خیلی مفید و به موقع خواهد بود. و البته این کتاب نه توسط انتشارات کیهان! که توسط موسسه ملی مطبوعات امری به چاپ رسیده است.

 

Iskandar Hai سروش عزیز، من دین اسلامى را که رسول الله آورد، مروج خشونت نمى دانم.

 

Arya Haghgoo من چنین نتیجه ای نگرفتم و اسلام را مروج خشونت نمی دانم بلکه بزرگترین مبلغ پرهیز از خشونت در عصری می دانم که سرنوشت هر جیزی را زور بازو و ضرب شمشیر تعیین می کرد. این برخی هم میهنانمان هستند که به دروغ ادعا می کنند که متنی مذهبی را سراغ دارند که در آن پیشوای آئین بهائی دستور برخورد فیزیکی با مخالفان را داده است و وقتی از ان ها سند طلب می کنیم به خاطره گویی متوسل می شوند و صحنه را وامی گذارند.

 

Azita Rouhani Sabet کسی نگفت کتاب بی اعتبار است. گفتیم تنها نصوص –اصل نوشتجات–سندیت دارند. نصوص مبارکه سراسر از عشق ، محبت، یگانگی و وحدت سخن می گویند یعنی همان چیزهایی که بعضی ها نمی خواهند مردم درباره امر بدانند.

 

Daryoush Ahmadi سرکار ثابت، این متن ازلی نیست. عرض کردم که از آثار چاپ شده توسط محفل ملی ایران است. آیا از نظر شما آثار سفارش شده توسط حضرت ولی امر الله و چاپ شده توسط محفل ملی بهائیان، بی اعتبار است؟

 

Azita Rouhani Sabet جوابتان را داده ام. شلوغ نفرمایید. کسی نگفت کتاب یحیایی است. گفتم باید از نوشتجات حضرت بهاءالله شاهد بیاورید. پاسخم را دوباره با دقت بیشتر بخوانید

Iskandar Hai آقاى احمدى عزیز

خاطرات دکتر حبیب مؤید بسیار جالب است و از جنبه ى تاریخى اهمیت دارد، مانند تواریخ و خاطرات دیگران، ولى از نظر دینى و شرعى براى بهائیان حکم نص را نداشته و ندارد.

 

Daryoush Ahmadi سرکار ثابت، شما آیا تا به حال “اصل دست خط” بهاء الله را زیارت کرده اید؟ و یا اثار او را به اعتبار موسسات امری پذیرفته اید؟

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی، نکته همین اهمیت تاریخی این نوشته است. او به عنوان شخص مومن بهائی، مستقیما از حضرت عبدالبها خاطرات بغداد را نقل می کند. این بسیار نقل با ارزشی است. چرا که در ترسیم فضای آن دوران به ما یاری می کند. مثل اینکه میگوید وقتی بهاء الله با یارانش راه رفت به شخصی که گفته باز بابی ها آمدند میگوید بزن توی سرش. شما می گوئید دکتر حبیب دروغ گفته یا حضرت عبدالبها به اشتباه نقل خاطرات پدر را کرده است؟؟ ضمن اینکه این مطلب فقط همین یک جا نیامده است.

 

Iskandar Hai من براى شما، آقاى داریوش احمدى گرامى، یک نص از میان هزاران نص بهاءالله را در مورد ألفت و محبت و عدم خشونت آوردم. نصوص و تبیینات عبدالبهاء و شوقى افندى ملاک اعمال و رفتار و احکام هستند، و نه خاطرات و روایات اشخاص.

 

Azita Rouhani Sabet مغالطه می فرمایید و من وقت و عمر غزیز را به مجادله نمی گذرانم. حرفم این است: برای اثبات ادعای اینکه حضرت بهاءالله “دستور برخورد فیزیکی” داده اند، از آثار ایشان باید سند بیاوردید. بله آثار ایشان را به اعتبار چاپ زیر نظر مؤسسات امری پذیرفته ام. خاطرات منتشره توسط آن مؤسسات البته معتبرند، اما زمانی که شما مدعی هستید مطلبی آموزه پیامبری برای پیروانش است، حداقل باید بتوانید یک نص، یک نوشته در آن زمینه از نوشتجات ایشان پیدا کنید. نتوانستید و نداشتید .

 

Iskandar Hai آقاى احمدى، بار دیگر عرض مى کنم، این یک روایت است، نه نص عبدالبهاء و نه نص بهاءالله. بر فرض این که این روایت و حکایت صحت داشته باشد، به هیچ وجه و هیچ وقت نمى تواند ملاک رفتار و اعمال یک فرد بهائى قرار بگیرد.

 

Daryoush Ahmadi آزیتای عزیز، اگر شما می فرمائید خاطرات منتشره معتبرند، این نقل هم از همان خاطرات است. چطور همه جای آن خاطرات قابل استناد است ولی این جمله که به مذاق شما خوش نمی آید بی اعتبار می شود؟ این عبارت که بهاء الله، می گوید:” بزن توی دهنش” اگر دستور برخورد فیزیکی نیست پس چیست؟

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی عزیز، عرض من این نبود که این ملاک رفتار بهائی قرار بگیرد. عرض کردم که این نمونه ای از دستور به خشونت فیزیکی از لسان جمال مبارک است. همین. اگر این را قبول ندارید بفرمایید

 

Iskandar Hai روایات و حکایات را هیچ سندیتى در دین بهائى نیست، آقاى احمدى. دین بهائى با اسلام تفاوت دارد

 

Azita Rouhani Sabet شما دارید دور می زنید. آقای محترم، دستورات یک پیامبر برای یک دور در آثار مکتوب او بیان می شود. آثار مکتوب بهاءالله را بخوانید شاید چشمتان باز شود و ببینید که پیام او مهر است، یگانگی است، محبت است، وفاق است، انصاف است، انسانیت است. حالا شما ترجیح می دهید یک جمله در خاطرات را بچسبید و صدها صفحه مطلب مکتوب مستند را ندیده بگیرید. به شما چه می شود گفت؟

 

Iskandar Hai در مورد این که آیا چنین چیزى واقع شده است، من به استناد یک روایت از یک خاطره نمى توانم إظهار نظر کنم. ولى، به هر حال، توجه بفرمائید آقاى داریوش احمدى، که این واقعه اگر هم صحت داشته باشد، مربوط به دوران بابیست، نه دوران بهائى.

 

Daryoush Ahmadi سرکار روحانی عزیز، در بسیاری از آثار بهاء الله پیام صلح و دوستی آمده است و در بسیاری از آثار هم تعریض و تحقیر و بیگانه انگاری مخالفان خود که انسان از نقل آن ها شرم می کند. البته این خاطره از حضرت عبدالبها اهمیت زیادی دارد چرا که خشونت را در مقام حرف که در عمل نشان می دهد. به هرحال آثار بهائی در توهین و تحقیر شخصیت غیر بهائیان کم نگذاشته است.

 

Iskandar Hai آن نصوص را بیاورید تا ببینیم.

 

Iskandar Hai در ضمن توجه داشته باشید که بهاءالله به عنوان مظهر الهى و سخنگو و نماینده و فرستاده ى خدا، داورى و قضاوت و حکم خداوند را در باره ى کسانى که با امر الهى ستیز مى کنند براى ما بیان مى کند. این فرق مى کند با آموزه ها و دستور هائى که بهاءالله و عبدالبهاء و شوقى افندى در مورد رفتار با غیر بهائیان به ما میدهند.

 

Daryoush Ahmadi خب همین قید زدن شما کار را خراب می کند. شما با نگاه ایدئولوژیک به قضیه نگاه می کنید و پیشاپیش می فرمائید چون بهاء الله برای من مظهر الاهی و نماینده خداست هرچه بگوید می پذیرم. لذاست که هرچه تحقیر و توهین به غیر بهائی کند در نگاه شما “سخنگو و نماینده و فرستاده ی خدا” هست و چیزی نمی توان گفت.

 

Iskandar Hai ببینید آقاى احمدى، باید ببینیم بهاءالله و عبدالبهاء و شوقى افندى چه دستور هائى در باره ى رفتار با افراد غیر بهائى به پیروانشان داده اند. آیا این کار سختیست؟

براى شما یک نمونه از نامه ى صریح و روشن شوقى افندى را آوردم، از کتاب أقدس براى شما نص آوردم، آزیتا خانم هم متن کامل وصیت نامه بهاءالله را به شما ارائه داد. شما باز ساز خودتان را مى زنید. فکر نمى کنم به تفاهمى برسیم.

من به عنوان یک بهائى دارم به شما خیلى ساده و روشن و واضح عرض مى کنم که دین من به من اجازه نمیدهد که در تعامل با أفراد غیر بهائى متوسل به زور و خشونت و جبر و عنف شوم. شما مى فرمائید که: نخیر. اى بابا! حالا من چه کنم؟

 

Daryoush Ahmadi داستان به همین سادگی نیست جناب هائی عزیز. نخست اینکه دستورات بهاء الله شامل “بزن توی دهنش” هم میشده است که بهائیان به دلائل روشنی سریع نسبت به آن موضع گیری می کنند. دوم اینکه بهاء الله از یک سو پیروانش را به تعامل و نیکی با همگان فرا می می خواند و میگوید سراپرده یگانگی بلند شد بچشم بیگانگان یکدیگر را مبینید و از سویی دیگر خود او با نگاه بسیار تحقیر آمیز و ادبیاتی بسیار زننده و دور از شأن انسان در مورد دیگران و غیر بهائیان و یا مخالفینش سخن گفته است. حالا من چه کنم؟

 

Iskandar Hai حالا شما از بیان مبین کلمات بهاءالله به مقصود و منظور حقیقى کلمات بهاءالله مى توانید برسید. من تبیین شوقى افندى را براى شما آوردم.

 

Azita Rouhani Sabet آقای احمدی، شما هرچه میل مبارکتان است بفرمائید. ساده یا غیر ساده، داستان این است: پیامبری در قرن نوزدهم ظاهر شده و پیامی دال بر و حدت عالم انسانی آورده است. گروهی پیامش را دریافته اند و آیین او را پذیرفته اند. گروهی دیگر–که شما از آن دسته هستید–نه تنها آن پیام را درنیافته اند، بلکه می کوشند آن را چیزی جز آنچه هست بنمایانند تا مبادا مبادا کسانی دیگر نیز این آیین مهر و یگانگی را برگزینند. این است که می کوشند بلکه در میان خاطرات و نوشتجات کلمه ای بیابند تا به تصویر نا زیبایی که سعی دارند ارائه دهند صورت واقعی دهند. آقای محترم، بیش از یک قرن است که دشمنان امر بهایی به کاری که شما امروز بدان مشغولید ، پرداخته اند. راهی هم به جایی نبرده اند. تهمت های امثال شما فقط باعث کنجکاوی نفوس منصف شده که آمده اند و آثار بهایی را خوانده اند و فهمیده اند که حقیقت چیست. حالا شما می خواهید به این کار ادامه بدهید، خود دانید.

 

Daryoush Ahmadi ممنون از نصیحت شما. من هم به نصوص بهائی اشاره کردم و از منابع مصوب امری نقل کردم. کوشش خاصی هم نکردم! درود بر شما.

 

Iskandar Hai کدام نص

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی، شما تبیین شوقی افندی را در مورد کلمات بهاء الله خطاب به غیر بهائیان آوردید؟

 

Azita Rouhani Sabet زنده باد دکتر هایی! کدام نص؟ جناب احمدی بسیار زرنگ تشریف دارند!

 

Iskandar Hai آقاى احمدى، نامه ى شوقى افندى خطاب به بهائیان است، قربان.

 

Daryoush Ahmadi بیانات تحقیر آمیز بهاء الله نسبت به غیر بهائیان:احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاة الارض و لابد ان یکون الحصاة ازید عن لولو قدس ثمین و واحد من هولاعند الله خیر من الف الف نفس من دونهم کما ان قطعةمن الیاقوت خیر من الف جبال من حجر متین فاشهد الامرو الفرق بین هولا و هولا لتکون من اصحاب الیقین ” 

دوستان من جواهر امرند و جز آنها سنگریزه های زمین، و چاره ای نیست که سنگریزه ها از مروارید قدسی گران قیمت زیاد تر باشند، و یکی از اینها نزد خدا بهتر است از یک میلیون جان دیگر، همانطور که قطعه ای از یاقوت بهتر است از هزار کوه سنگی سخت، پس امر را و فرق بین اینها و آنها را مشاهده کن تا از اصحاب یقین باشی

(‌مائده آسمانی، جلد 4، صفحه 353)

جناب هائی، تبیین شوقی افندی از این متن را بیاورید. ممنون

 

Iskandar Hai این بیان احتیاج به تبیین ندارد، خیلى واضح است که تعداد بهائیان بسیار کمتر از غیر بهائیان است. نص شوقى افندى راه و رسم رفتار بهائیان را با غیر بهائیان بیان مى کند.

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی، شما انسان فهمیده ای به نظر می آئید. بفرمائید این بیان تحقیر آمیز بهاء الله که نقل از خاطره هم نیست را چطور توضیح می دهید؟ و از این دست بیانات در آثار امری بسیارند…

 

Iskandar Hai از لطف و حسن نظر شما، آقاى داریوش احمدى گرامى، نسبت به بنده سپاسگزارم. عرض کردم که این بیان بهاءالله روشن و واضح است و نسبت تعداد بهائیان را به تعداد غیر بهائیان بیان مى کند.

 

Iskandar Hai آقاى احمدى 

آیا حرف شما اینست که درک و فهم من و بهائیان در باره و آموزه هاى دین بهائى مبنى بر محبت و وداد و یگانگى و مهر و وحدت عالم انسانى اشتباه و مخدوش است و ما باید با خشونت با غیر بهائیان رفتار کنیم؟

 

Daryoush Ahmadi جناب هائی، نکته لطیفی بود. یعنی می فرمائید اینکه بهاء الله بهائیان را درّ و جواهر خطاب کرده و دیگران را سنگریزه فقط جنبه آماری دارد؟ یعنی مثالی است که نسبت تعداد بهائیان را به غیر بهائیان بگوید؟ بسیار عالی، پس چرا بعد از آن به ارزش گذاری پرداخته و میگوید یکی از اینها نزد خدا بهتر از یک میلیون است و … فکر نمی کنم بهاء الله مشغول گزارش آمار بوده است. روشن است که بحث ارزش دادن یک میلیون برابری به پیروان خود نسبت به غیر بهائیان است.

 

Iskandar Hai خوب، شما فکر مى کنید که درّ هم ارزش سنگریزه است؟

 

Daryoush Ahmadi نه من می فهمم که این دقیقا در مقام قضاوت و برتری دادن به پیروان خویش است. شما فرمودید که داستان نقل عدد و رقم و آمار نفوس است!

 

Daryoush Ahmadi فکر نمی کنم این خیلی پذیرشش سخت باشد که بهاء الله نگاه برتر بینی نسبت به پیروان خود داشته. در آثار خود نیز غیر بهائیان را با ادبیات و عبارات تحقیر آمیز و بعضیا زشت و توهین آمیز خطاب کرده است.

 

Iskandar Hai خوب، درست است، پیامبر در مقام نماینده و سخنگوى خدا، قضاوت و داورى مى کند. شما، داریوش جان، بهاءالله را قبول ندارید. ولى بهاءالله خود را مظهر الهى مى داند و بر آن أساس سخن مى گوید. ارزش گذارى مى کند. قضاوت مى کند. چون او قضاوت خدا را به ما مى گوید، یعنى او خودش إیمان دارد که مظهر الهى و سخنگو و نماینده ى خداست و موظف است کلام و اراده ى الهى را به ما إبلاغ کند. در عین حال، به ما مى آموزد که رفتار و کردار ما نسبت به غیر بهائیان چگونه باید باشد.

 

Iskandar Hai آقاى احمدى

آیا حرف شما اینست که درک و فهم من و بهائیان در باره و آموزه هاى دین بهائى مبنى بر محبت و وداد و یگانگى و مهر و وحدت عالم انسانى اشتباه و مخدوش است و ما باید با خشونت با غیر بهائیان رفتار کنیم؟

 

Daryoush Ahmadi بسیار عالی. عرض کردم که شما نگاه ایدئولوژیک دارید و این بحث ما را در همین جا متوقف می کند. یعنی از نگاه شما بهاء الله نماینده خداست. اگر بگوید مخالفش بی ارزش است راست گفته و انتقادی وارد نیست! البته نگفتید که این نگاه چطور با “همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار” قابل جمع است. اما به هرحال من با نگاه ایدئولوژیک شما دیگر عرضی در این زمینه ندارم.

 

Iskandar Hai جواب پرسش من را ندادید

Daryoush Ahmadi عرض من این نیست که شما باید با خشونت با دیگران رفتار کنید. سخن من در مورد کلمات مختلف رهبران بهائی است که از یک سو داد یگانگی و عدم برتر بینی و امثال آن می دهند و از سویی دیگر مخالف و غیر بهائی را پست و بی ارزش خوانده و یا عبارات زشت و غیر اخلاقی درباره اش به کار می برد. اصلا سخن من هیچگاه در مورد پیروان آئین بهائی نیست. سخن در مورد سخن و رفتار رهبران بهائی است. ایام به کام

 

Daryoush Ahmadi عرض من این نیست که شما باید با خشونت با دیگران رفتار کنید. سخن من در مورد کلمات مختلف رهبران بهائی است که از یک سو داد یگانگی و عدم برتر بینی و امثال آن می دهند و از سویی دیگر مخالف و غیر بهائی را پست و بی ارزش خوانده و یا عبارات زشت و غیر اخلاقی درباره اش به کار می برد. اصلا سخن من هیچگاه در مورد پیروان آئین بهائی نیست. سخن در مورد سخن و رفتار رهبران بهائی است. ایام به کام

 

Iskandar Hai فرقى نمى کند که من به بهاءالله مؤمن باشم یا نباشم. عرض من اینست که بهاءالله خودش به رسالت خودش و مظهریت خودش ایمان و اعتقاد راسخ داشت و خودش را مأمور و موظف مى دانست که داورى و حکم خدا در باره ى ارزش انسان ها را به ما بگوید. این که شما، داریوش جان احمدى عزیز، به او إیمان ندارى و من دارم فرقى به حال درک و فهم بهاءالله از خودش و مأموریتش نمى کند.

 

Daryoush Ahmadi عزیز من خوب این حرف رو که هرکسی می تواند بزند. آن جانی ای که رفت و قتل زنجیره ای راه انداخت و یا آن تروریستی که بمب به خودش می بنده به خودش و راهش و ماموریتش ایمان کامل دارد که جانش را فدا می کند.

عرض من همان است که رهبران بهائی از یک داد یگانگی می دهند و ندای “برتری و بهتری که به میان آمد عالم خراب شد و ویران مشاهده گشت” سر می دهند و از سوی دیگر غیر بهائیان را پست و بی ارزش می دانند. همین. زیاده عرضی نیست.

 

Daryoush Ahmadi به هرحال از همصحبتی با شما که اهل کنایه و تعریض نیستید محظوظ شدم. آخر هفته مان به امر الله منور شد!

 

Iskandar Hai خوب، شما هم، داریوش جان، بروید ادعا کنید که مظهر الهى هستید و احکام و تعالیمى بیاورید تا ما ببینیم چیست. بهاءالله نگفته است که بر أساس حکم و قضاوت حق در باره ى غیر بهائیان، بهائیان باید متوسل به خشونت و زور و جبر و عنف شوند.

 

Daryoush Ahmadi شما باز همان سخن را تکرار می کنید! این چند عبارت را ببینید و بفرمائید با هم چطور جمع می کنید:

 

– برتری و بهتری که به میان آمد عالم خراب شد و ویران مشاهده گشت

– همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار

– دوستان من جواهر امرند و جز آنها سنگریزه های زمین. ارزش آنها یک میلیون برابر غیر آن هاست

– جمال مبارک به میرزا محمد قلی فرمودند بزن توی دهنش، میرزا محمد قلی ریش او را گرفته توی سرش می زد.

 

Iskandar Hai شما تکرار مى کنید قربان. توضیح داده شد، و شما هم ادعاى پیامبرى کنید ببینیم چه مى شود، داریوش جان.

Daryoush Ahmadi باشه. چشم! حالا الان که آخر هفته هست و فرصت ادعای پیامبری نیست! ایشالا اگه فرصت دست داد حتما ادعای پیامبری می کنم! فقط من اهل کتاب دادن و این نیستم. جزوه میگم شما باید بنویسین.  با مهر و ارادت فراوان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هفده − 4 =