نگاهی کوتاه به پیام 30 دسامبر بیت العدل و توضیح نقشه راه 25 ساله آینده بهائیت و کنفرانس های بهائیان
جامعه بهائی سال جدید 2022 را با پیام بیت العدل آغاز کرد.
این پیام به منظور اطلاع رسانی برنامه 25 سال آینده تشکیلات بهائیت خطاب به کنفرانس هیئت های مشاوران قاره ای نوشته شده است. محورهای کلیدی و طرح های اصلی معرفی شده در این پیام عبارتند از:
1- فرآیند ورود بهائیان به هر نقطه از دنیا (کلاسترها)
2- تحرک در کلاسترها
3- توسعه تقلیب اجتماعی
4- امکانات پشتیبانی از طرح های کلاسترها
لازم به ذکر است که این طرح به یک برنامه فشرده و سریع یک ساله و سپس نه ساله تقسیم شده است که در نهایت طی بررسی ها به پایان 25 ساله خود می رسد.
یک جستجوی ساده در پیام های مختلف بیت العدل ثابت می کند افزایش اعضای جامعه بهایی یک آرزوی دیرینه است که هنوز محقق نشده است. اگرچه رهبران بهائیت جهانی شدن بهائیت را اعلام کردند، اما امروز نتایج خاص و دستاورد قابل توجهی که انتظارش را داشتند ، نمی توان مشاهده کرد! می توان نتیجه گرفت هیاهوها و جنجال های رسانه ای نتوانسته است ساکنان بیت العدل در حیفای اسرائیل را متقاعد کند که شکست عضوگیری سازمانی خود را پس از این همه سال بپذیرند.
بنابراین، بیت العدل برای پنهان کردن این عیوب باید تنها با خواندن نماز بهائی بر طبل امید در جامعه بهائی بکوبد!
سازمان بهائی، کل دنیا را به 17000 منطقه تقسیم کرده که هر قسمت یک کلاستر نامیده می شود. این کلاستر ها بر اساس نماد رشد( میزان اقبال افراد به بهائیت ) دسته بندی می شوند. این بدان معناست که با بهبود فرآیند تبلیغات در یک کلاستر، تعداد نماد رشد افزایش می یابد (تا شماره 4). هنگامی که یک بهایی وارد یک کلاستر می شود، باید یکی از چهار برنامه تبلیغاتی را شروع کند، مانند:
1-برگزاری کلاس های کودکان (بر اساس کتاب تبلیغی روحی سوم)
2-برگزاری کلاس های نوجوان (بر اساس کتاب تبلیغی روحی پنجم)
3- در دست گرفتن حلقه مطالعه بزرگسالان (بر اساس اولین کتاب روحی)
4-برگزاری جلسات دعا وذکر(بر اساس مناجات های بهائی)
اگر یکی از این کلاس ها در یک کلاستر شروع شود، اولین نماد رشد در آنجا بالا می رود. از آنجایی که توئیتر (تسهیل گر بهائی) مخاطب را برای جذب دیگران در چنین کلاسها و جلساتی تحریک میکند، گروهها در کلاستر تکثیر میشوند. بنابراین، کلاستر برای دریافت نماد دوم رشد آماده است. این فرآیند تا برآورده کردن اهداف بهائیت در آن کلاستر ادامه مییابد، و بهائیت میتواند با حمایت مردم در یک روند مشخص از خدمات اجتماعی رسمیت یابد. انتظار می رود که اگر کلاستری به نماد چهارم رشد برسد، دستاوردهای قابل توجه و تجربه تبلیغات به سایر کلاستر ها پیشنهاد داده شود.
دستور مهم اخیر بیت العدل به مشاوران قاره ای در مورد وضعیت کلاسترها می تواند ماجراهای جدیدی را در جامعه بهائی ایجاد کند. جالب است بیت العدل در مورد اطلاعاتی که انتظار می رود باید داشته باشد، از مشاورین قاره ای و مبلغان خود گزارش می خواهند و سؤال می پرسند! اگر اعضای بیت العدل معصوم هستند و امداد غیبی دریافت می کنند، انتظار می رود که خودشان بدون اینکه از دیگران بپرسند این اطلاعات را داشته باشند!! به نظر می رسد بیت العدل نه تنها هیچ صلاحیتی برای مدیریت جامعه بهائی ندارد، بلکه در خوابی عمیق نیز فرو رفته است! آنها حتی اطلاعات ساده ای از تبلیغات بهائیان را نمی دانند… تا چه رسد به اینکه مشکل گشای زندگی بهائیان و جامعه بهائی باشد.
اگرچه صدای جنجال طرح نه ساله بعدی جامعه بهائی شنیده می شود، اما محتوا مثل همیشه ضعیف است. جنجال رسانه ای برای برگزاری همایش های بهائیت در اماکن عمومی یکی از شواهد این اصل ثابت شده است.
حضور چند نفر در یک دانشگاه یا یک اتاق چگونه به عنوان یک کنفرانس بین المللی یا موفقیت برای بهائیان معرفی می شود؟ آیا خود بهائیان این نمونه ها را از بیت العدل به عنوان رشد بهائیت در جهان می پذیرند یا رشد بهائیت در گرو حل مشکلات این جامعه و پیروان آن است؟ آیا وقت آن نرسیده است که بیت العدل اعظم و نمایندگان آن به جای اظهار نظر غیر کارشناسی در مورد هر موضوعی در مجامع بین المللی به وعده های محقق نشده خود در جامعه بهائی عمل کنند؟
پس از ادعای وحدت عالم بشریت که جناب عبدالبهاء مطرح کرده و سازمان بهائی نیز آن را رونق بخشید، امروز «تقلیب اجتماعی» یکی دیگر از سخنان مبالغه آمیز بیانیه بیت العدل اعظم است.
بیت العدل هم از مشاوران قاره ای و هم از مبلغان درخواست کرده است تا فرهنگ خانواده ها را با رشد کلاستر ها تغییر دهند.
تغییر فرهنگ در یک جامعه در گرو فرهنگ کوچکترین عضو آن یعنی خانواده تعریف می شود. لذا بیت العدل در این بیانیه رسماً به بشریت اعلان جنگ داده است!! زیرا بنیان همه جوامع (یعنی خانواده) را به سوی فرهنگ بهائیت سوق داده است. در این فرآیند تغییر، اول اینکه مربیان باید میلِ داشتن یک سبک زندگی و ویژگی های آن را در فرد تقویت کنند. سپس بهائیت را به او معرفی کرده و سعی می کند او را به سبک زندگی بهائی جذب کند.
بنابراین، درخواست مشارکت در فرآیند تقلیب اجتماعی به معنای جدا کردن یک جامعه از اعتقاداتش به نام سبک زندگی و همراهی آن در باورهای بهائی به عنوان سبک زندگی بهائی است!
آیا تغییر فرهنگ ملی در جوامع جرم نیست؟ آیا نهادهای بین المللی و قوانین کشورها تحمل چنین اعلان جنگی علیه ملت و فرهنگ ملی خود را دارند؟
نکته جالبتر اینکه بیت العدل قول داده است که امکانات و بودجه این مشارکت را در اختیار جامعه بهائی قرار خواهد داد!!
آیا وقت آن نرسیده است که بیت العدل آمار معقولی از بودجه های صرف شده برای معیشت و رفاه خانواده های نیازمند بهایی را در رسانه های بهائیت اعلام کند؟ شفافیت سازی مالیاتی و ارتقای سطح رفاه بهائیان مسلماً منطقی ترین خواسته جامعه بهائیان از بیت العدل است!
لینک انگلیسی این مقاله: